شعر شب های قدر

مرتب سازی براساس
 رضا یعقوبیان

شعر شب قدر و متن نوحه شهادت حضرت علی(ع) -(مسجد کوفه خموش است ) * رضا یعقوبیان

1952
3

شعر شب قدر و متن نوحه شهادت حضرت علی(ع) -(مسجد کوفه خموش است ) مسجد کوفه خموش است
بانگ واویلا به گوش است
در نماز وبه وقت عبادت
مرتضی شد شهید عدالت
تسلیت یا حسن یا حسین جان(۲)

شد علی راحت ز غمها
میروداوسوی زهرا
جان مولا حسن بر لب آمد
در کنار پدر زینب آمد
تسلیت یا حسن یا حسین جان

زدحسین بر سینه و سر
قدخمیده دیده تر
من حسینم بمیرم برایت
جان فدای غم و غصه هایت
تسلیت یا حسن یا حسین جان

میرود آن نوررحمت
فرق خونین سوی جنت
پیکر پاک او را کفن پوش
نیمه شب برده‌اند بر سر دوش
تسلیت یا حسن یا حسین جان

راحت از غمها شد حیدر
همدم زهرا شدحیدر
می‌روداو به فرق شکسته
سوی زهرای پهلو شکسته
تسلیت یا حسن یا حسین جان

جان شیعه بر لب امشب
سوزد از غم زینب امشب
بی پدر صبر و طاقت

  • چهارشنبه
  • 1
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 00:20
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 رضا یعقوبیان

نوحه شب 23 ماه مبارک رمضان -(امشب همه دلها شکسته) * رضا یعقوبیان

1265

نوحه شب 23 ماه مبارک رمضان -(امشب همه دلها شکسته) امشب همه دلها شکسته
از داغ تو در غم نشسته
جان همه عالم فدایت
شیعه بسوزد از برایت
ماتم گرفته در عزایت
غریب کوفه یا علی جان(۳)

داغ تو مانده بر دل ما
زده شرر بر حاصل ما
ای که امام مهربانی
بر شیعیان آرام جانی
مهمان زهرا در جنانی
غریب کوفه یا علی جان

عالم هستی در نواشد
ذکر همه واویلتا شد
امشب علی راحت زغمهاست
اندر جنان مهمان زهراست
اما حسن گریان باباست
غریب کوفه یا علی جان

مسجد کوفه گشته خاموش
عالم ز غم گشته سیه پوش
ارکان هستی شدشکسته
زینب شده غمین و خسته
در قلب او غم حجله بسته
غریب کوفه یا علی جان

مسجد بدون تو خموش است
صوت اذان تو به گوش است
رفته ز دل ها صبر و طاقت
عالم بسوزد از فراقت
بر دل شر

  • پنج شنبه
  • 2
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 17:28
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شب 23 ماه مبارک رمضان زبان حال آقا امیرالمومنین -(سوزد دل ما از غم فراقت ) * رضا یعقوبیان

1335
1

شب 23 ماه مبارک رمضان زبان حال آقا امیرالمومنین -(سوزد دل ما از غم فراقت ) سوزد دل ما از غم فراقت
علی جان علی جان
آتش گرفته جان ما ز داغت
علی جان علی جان

خون شد دل ما از غم و مصیبت
علی جان علی جان
گردیده بی پدر تمام امت
علی جان علی جان

در کوفه نخل غم زده شکوفه
علی جان علی جان
بی تو علی غمخانه گشته کوفه
علی جان علی جان

ای که تویی یارو حبیب خاتم
علی جان علی جان
راحت شدی دیگر غریب عالم
علی جان علی جان

ای اولین مظلوم آل عصمت
علی جان علی جان
مهمان زهرا گشته ای به جنت
علی جان علی جان

کوفه دگر بی تو صفا ندارد
علی جان علی جان
جز ناله واغربتا ندارد
علی جان علی جان

مسجد بدون تو دگر خموش است
علی جان علی جان
صوت اذانت یا علی به گوش است
علی جان علی جان

امشب یتیمان جمله در

  • پنج شنبه
  • 2
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 17:35
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

زمزمه روضه شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان -(شب بیست و سوم و،موقعِ ذکر و دعا) * امیر عباسی

1837

زمزمه روضه شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان -(شب بیست و سوم و،موقعِ ذکر و دعا) شب بیست و سوم و،موقعِ ذکر و دعا
اومدم با اشک و آه،بزنم صدات خدا
ربّنا اِغفِر لَنا...

من که عبدِ عاصی و،روسیاهم و بدم
با خجالت ای خدا،درِ خونَت اومدم
ربّنا اِغفِر لَنا...

شب بیست و سوم و،این گدای نگران
آرزوش اینه بشه،یارِ صاحبَ الزّمان
ربّنا اِغفِر لَنا...

شب آخر اومدم،تا بهت بگم خدا
بگذر از گناهِ من،به شهیدِ کربلا
ربّنا اِغفِر لَنا...

اون شهیدی که شده،تشنه لب جدا سَرِش
با قد و قامت خم،ناله میزند مادرِش
ای غریبِ کربلا...

از رو نیزه می بینه،دشمنای بی حیا
همگی دارن میرن،رو به سوی خیمه ها
ای غریبِ کربلا...

  • سه شنبه
  • 7
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 16:43
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 میلاد  قبایی

زمينه ماه رمضان شب قدر -(تو اين شباي قدر) * میلاد قبایی

789
1

زمينه ماه رمضان  شب قدر  -(تو اين شباي قدر) تو اين شباي قدر
دل اسير روضته
ميگن اين شبا آقا
تو حرم قيامته

عجب قيامتي به پا
شده ميون قتلگاه
داره مياد يه مادري
با اضطراب و اشك و آه

ميگه حسين جان
فداي خشكي لبات ذبيح العطشان
برات بميرم
رو خاك كربلا تن تو مونده عريان
ذبيح العطشان

" غريب مادر آقام...حسين... "
———————————-
تو اين شباي قدر
آرزومه كربلا
توي هيئتم ولي
روبه رومه كربلا

عجب شكوه و عزتي
معلومه پرچمه حرم
مياد صداي خواهري
شلوغ شده دمه حرم

سالار زينب
برس به داد قلب بي قرار زينب
از وقتي رفتي
بازم فلك داره سر آزار زينب
سالار زينب

" غريب مادر آقام... حسين... "
————————————
تو اين شباي قدر
بي قراره آسمون
آخه اين شبا خوده
خدا ميشه روضه

  • پنج شنبه
  • 30
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 17:51
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسین رئوفی

گفتگوی حضرت زهرا و امیرالمومنین علیهم السلام در این شبها -(چشم انتظاری ها (به سر آمد امشب 3)) * حسین رئوفی

895
1

گفتگوی حضرت زهرا و امیرالمومنین علیهم السلام در این شبها -(چشم انتظاری ها (به سر آمد امشب 3)) چشم انتظاری ها (به سر آمد امشب 3)
حیدر به دیدار (پسر آمد امشب 3)

ای که ناحق شده خون دل مومن تو
استقبال آمدم همره محسن تو 2

حیدر حیدر علی جان علی جان علی جان 3

کی رفته از یادم (ز من رو گرفتی 3)
دیگر نبینم دست (به پهلو گرفتی 3)

دنیا دنیا به آل پیمبر چه ها کرد
ما را از هم جدا در همان کوچه ها کرد 2

جانان من یازهرا یازهرا یازهرا 3

در کوچه گر تاب و ( توانت ندادم 3)
دستم شکست آنروز ( نشانت ندادم 3)

عمری دارم به مظلومی ات اشک و آهی
بشکسته سر به بشکسته پهلو نگاهی 2

حیدر حیدر علی جان علی جان علی جان 3

تیغی که یک روزی (قلافش به تو خورد 3)
بر فرق من آمد (امانِ مرا برد 3)

زهری گردد حسن را جگر پار

  • یکشنبه
  • 16
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:34
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

متن نوحه مسجدی شب بیستم ماه رمضان -(بین بستر خفته مولا) * امیر عباسی

1508
4

متن نوحه مسجدی شب بیستم ماه رمضان -(بین بستر خفته مولا) بین بستر خفته مولا
نوحه خوانش گشته زهرا
حالِ عالَم ازین غم پریشان
یا علی یا علی یا علی جان
یا علی یا علی یا علی جان...

آن به خلقت باب حاجات
گشته ممنوعُ الملاقات
ذکر زینب به چشمان گریان
یا علی یا علی یا علی جان
یا علی یا علی یا علی جان...

  • چهارشنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 18:07
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

متن نوحه سنتی شام غریبان مولا امیر المؤمنین -(از غم مظلومیش میزنم فریاد) * امیر عباسی

787

متن نوحه سنتی شام غریبان مولا امیر المؤمنین -(از غم مظلومیش میزنم فریاد) از غم مظلومیش میزنم فریاد
شام غریبان مولا تسلیت باد
واویلا واویلا واویلا واویلا...

امشبی آن حجّتِ عالیِ اعلا
با سرِ بشکسته شد مهمان زهرا
واویلا واویلا واویلا واویلا...

ما ناله دارِ غربتِ آن مظلومیم
همناله با زینب و امّ کلثومیم
واویلا واویلا واویلا واویلا...

شهید راه دین شد،قلبش مضطر بود
قاتل او آتش و دیوار و در بود
یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا...

بوده با دلی غصه دار و افسرده
سی سال عزادارِ روی سیلی خورده
یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا...

  • پنج شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 09:20
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

شب نوزدهم.. مرثیه ضربت خوردن مولا امیرالمومنین -(تیغی آمد ..همه سودایِ سرم ریخت به هم) * محسن راحت حق

1018

شب نوزدهم.. مرثیه ضربت خوردن مولا امیرالمومنین  -(تیغی آمد ..همه سودایِ سرم ریخت به هم) تیغی آمد ..همه سودایِ سرم ریخت به هم
در مناجاتِ سحر،چشمِ ترم ریخت به هم

آنقَدَر ضربتِ شمشیر به سرکاری بود
که در آن لحظه ی برخورد،سرم ریخت به هم

وضع و اوضاعِ مرا تا ڪه حسن دید شکست
به سرم بست عبا و پسرم ریخت به هم

تا رسیدیم به خانه..قدم آهسته شدم
چشمِ من خورد به زینب ..جگرم ریخت به هم

دخترم گریه کُنان ..صورتِ من پاک نمود
بعد ازین صحنه..همه بال و پرم ریخت به هم

پسرِ امّ بنین..ساکت و مظلوم گریست
ناله ای زد به کنارم..قمرم ریخت به هم

شادم از رفتنِ خود،تیغِ ستم باعث شد
بینِ پرواز و توقف..نظرم ریخت به هم

بهتر این است که پرواز کنم سمتِ بهشت
فاطمه آمد و رڪنِ دگرم ریخت به هم

  • سه شنبه
  • 16
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 10:42
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا ترابی گیلده

شب قدر -(لطف کردی بار دیگر انتخابم کرده ای) * رضا ترابی گیلده

747
1

شب قدر -(لطف کردی بار دیگر انتخابم کرده ای) لطف کردی بار دیگر انتخابم کرده ای
باز با مهمانی ات خانه خرابم کرده ای

زین شب قدر نزد مولایم علی و آل او
از تو ممنونم خدا آدم حسابم کرده ای
#رضا_ترابی_گیلده

  • چهارشنبه
  • 24
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 12:35
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا ترابی گیلده

روضه ی شب قدر -(میهمانم کرده ای در این لیالی های قدر) * رضا ترابی گیلده

988

روضه ی شب قدر -(میهمانم کرده ای در این لیالی های قدر) ( سُبحانکَ یا لااِلهَ اِلّا اَنتَ )
( اَلْغوث اَلْغوث خَلّصنا مِنَ النّار یارَبّ)

میهمانم کرده ای در این لیالی های قدر
در عوض من بهر تو چشمانِ تر آورده ام

گرچه راهم داده ای اما خجالت می کشم
چونکه از فرط گناهانم خبر آورده ام

با دو دست خالی و با کوله باری از گنه
سینه ای آغشته با خونِ جگر آورده ام

عاصی و بیچاره ام یارب تو از من درگذر
چون که قلبی از همه بشکسته تر آورده ام

یا بیا دستم بگیر یازین شبی جانم بگیر
چون به درگاه تو جانی محتضر آورده ام

هرکه را دعوت نمودی یک نشان دیدی زاو
من ولی افسوس نشانی بی اثر آورده ام

گفته ای برمن بیا در این لیالی های قدر
آمدم اما ثوابی مختصر آورده ام

گفتی سوگندم بده بر اهل بیت مصطفی
داده ام نام علی را بیشتر آورده ام

آبرویم را مبر در نزد اهل بیت که من
ضامنی همچون علی خیرالبشر آورده ام

#رضا_ترابی_گلیده

  • دوشنبه
  • 29
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 18:52
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 حمید رمی

زمینه مناجات شب قدر -(این شب قدرِ آخر شب سرنوشته) * حمید رمی

1501
4

زمینه مناجات شب قدر -(این شب قدرِ آخر شب سرنوشته) این شب قدرِ آخر شب سرنوشته
توی پرونده‌ی من خدا چی نوشته
ای خدا سهم من "آتیشه یا بهشته"۲

این‌همه شب درِ خونه‌ت زانو زدم
به تو و لطف و بزرگی‌ت من رو زدم
خونه‌ی دلم رو آب و جارو زدم

می‌بینی که غرق استغفارم
اگه نبخشی منو بیچاره‌م
خدا بجز لطف تو چی دارم، یاالله

الله الله بِعلی ولی الله
بِحسین ثارالله، اغفرلنا ذنوبنا

«یا علیماً بِضُرّی» ببین بی‌پناهم
«یا خبیراً بِفقری» ببین غرقِ آهم
سر به زیر اومدم "تا کنی سر به راهم"۲

قطره بودم و میخواستم، دریا بشم
شب احیا اومدم تا، احیا بشم
اومدم بنده‌ی خوب مولا بشم

شبای احیا چقد شیرینه
چقد مناجات به دل می‌شینه
عبادت تو برام تسکینه، یاالله

الله الله بِعلی ولی الله
بِحسین ثارالله ، اغفرلنا ذنوبنا

یا الهی امیری و نعم‌الامیرم
امشبو اومدم از خودم قول بگیرم
من از آغوش تو "جای دیگه نمیرم"۲

مگه مهربون‌تر از تو پیدا میشه؟
مگه جز تو کسی واسه‌م مولا میشه؟
گره‌های بسته‌ اینجا زود وا میشه

میخوام درِ خونه‌ی تو باشم
نذار که آواره و تنها شم
نذار گرفتار این دنیا شم، یاالله

الله الله بِعلی ولی‌الله
بِحسین ثارالله، اغفِرلَنا ذنوبنا

آخرین فرصته و نذار دست روی دست
بهتر از اسم زهرا مگر که قسم هست؟
زود نجاتت میده "از توی راهِ بن‌بست"۲

فاطمه تا دمِ آخر فکر تو بود
دعا کرده واسِ‌تو با دست کبود
حتی بین شعله‌های آتیش و دود

رفیق! خودت خوب اینو می‌دونی
بخاطرِ این چشِ بارونی
به حضرت فاطمه مدیونی، مدیونی

الله الله بِعلی ولی‌الله
بِحسین ثارالله، اغفِرلَنا ذنوبنا

باز درِ رحمتت رو به این بنده وا شد
درد آوردم درِ خونۀ تو دوا شد
تا که گفتم «حسین» "حاجت من روا شد"۲

به هوای حرم یار، بی‌تاب شدم
خواب گنبد رو که دیدم، بی‌خواب شدم
مست عطر سیب صحن ارباب شدم

به نیم‌نگاه شما محتاجم
به اشک و آه و دعا محتاجم
همیشه به کربلا محتاجم، یاالله

الله الله بِعلی ولی الله
بِحسین ثارالله، اغفرلنا ذنوبنا

  • دوشنبه
  • 30
  • تیر
  • 1399
  • ساعت
  • 16:40
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

مراسم قرآن به سرگرفتن ویژه شب 21ماه مبارک رمضان. شیخ حسین انصاریان -(الهی بالحسین..الهی العفو..) *

907

مراسم قرآن به سرگرفتن ویژه شب 21ماه مبارک رمضان. شیخ حسین انصاریان -(الهی بالحسین..الهی العفو..) *قرآن هارو مقابل صورت بازکنید،الانِ که داره به فرشتگانش میگه زمین رو نگاه کنید،با این همه جاذبه های فساد بندگان خوب من رو دراین نیمه شب ببینید،فرشتگان! من حیا میکنن جواب اینارو ندهم*
"اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ، وَ فِیهِ اسْمُکَ الاَکْبَرُ، وَ أَسْماؤُکَ الْحُسْنى، وَ مَا یُخافُ وَ یُرْجى أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ" *
*با این همه گناه نباید مارو راه میدادی...*
"اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِيهِ‏،وَ بِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ فَلاَ أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ‏"
"بِكَ يَا اللَّهُ...‏"
*فکر میکنید خداوند امشب، گریه و ناله و دعاهای چندمیلیون نفر رو نمیخواد توجه کنه ،اگه کسی این فکر رو بکنه مساوی باکُفرِ،دعا کنید این بیماری رو خدا از کُره زمین، ازمسلمونا ازعاشقان اهل بیت برداره، پزشکان! پرستاران! کادرپزشکی! ماهیچ موقع نسبت به شما بی تفاوت نبودیم،دعاتون کردیم، برای اونایی که دراین عرصه جهاد عظیم فی سَبیلِ الله از دنیارفتن گریه کردیم، جوابتون رو امشب میده پروردگار*
الهی "بِمُحَمَّدٍ"
*همین لحظه هاست، دیگه حال نداره، چشمش رو می بنده به زحمت وا میکنه، آخرین لحظات چشمش رو بازکرد با اون صدای ضعیف شده فرمود:حسنم! گفت : بابا! کنارتون نشستم،دوباره ازحال رفت و به حال اومد،حسینم! بابا! کنارتونم، چشمِ حسن و حسین ازگریه زخم شده بود،بهشون میگه گریه نکنید، مخصوصا به ابی عبدالله میگفت: حسینِ من گریه نکن، علی طاقتِ گریه ی حسین رونداره،دوباره ازحال رفت بازچشمش رو باز کرد،یه نگاه به زینب کرد، با اشاره بهش فهموند عباس کجاست؟عباس یه گوشه ای نشسته سر به دیوار داره گریه میکنه، زینب اومد زیز بغلش روگرفت، عباس! بابام کارِت داره،اومد عباس کنار بابا نشست، عباسم! دستت رو بده به دست من ،حسینِ من تو هم دستت رو بده بدست من، دست ابی عبدالله رو تو دست قمربنی هاشم گذاشت، عباس!پسرم تو پسر منی، حسین پسرِ فاطمه ست *
الهی "بِعَلِيٍ..."
*بی بی دوعالم فاطمه سلام الله علیها،وقتی وارد محشر میشه درجا خطاب میرسه "اُدخُلی جَنَتی" امر رو اطاعت میکنه، تا دَرِ بهشت میاد، می ایسته،خطاب میرسه حبیبه ی من چرا نمیری؟ میگه تنها نمیتونم برم، با کی میخوای بری؟ با اونایی که برا حسین من گریه کردن، با اونایی که براحسینِ من خرج کردن،با اونایی که به همسرمن خدمت کردن، خطاب میرسه همه روصداکن باخودت ببر...*
الهی "بِفاطِمَه"
الهی "بِالْحَسَنِ‏"
الهی "بِالْحُسَيْنِ‏"
الهی "بِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ"
الهی "بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍ"
الهی "بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ"
*وارد کوچه شد، یه شیعه ی گنهکارم از سر کوچه واردشد،دید موسی ابن جعفرم داره میاد،صورتش رو رو دیوار گذاشت که حضرت ردبشه چشمش به چشم حضرت نیفته، امام آروم دست مبارک رو روی شانش گذاشتن فرمودن: هرکاری کردی کردی؛ اما روت رو از ما برنگردون ، از پیش ما کجا میخوای بری !دردتون رو کجا میخواین دوا کنید؟!*
الهی "بِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ"
*امیرالمؤمنین فرمودن:پاره ی تن من درسرزمینی به نام خراسان دفن میشه، کسی که بامعرفت اون رو زیارت کنه، یعنی بدونه امامی است که اطاعت کردنش واجبِ،به بارفقط بره "حَرَّمَ اللهُ جَسَدَهُ عَلَی النّار"خداوند با اون یک زیارت، بدنش رو به آتش جهنم حرام میکنه*
الهی " بِعَلِيِّ بْنِ مُوسَى‏"
الهی " بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍ‏"
الهی "بِعَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ"
الهی " بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍ‏"
چه نیازی هست برات بگیم که ما دچار چه مشکلات و گرفتاری هایی هستیم؟ این امید رو داریم که امشب دعا کنی که این ملت و این مردمِ دنیارو از این بیماری نجات بدی،خیلی خانواده هاچشمشون به توست ،نمیتونن عیادت مریضشون برن، مادر تو بیمارستان کرونا داره ،زار زار گریه میکنه، میگه: بیست روزه بچم رو ندیدم ،اون یکی میگه: مادرم رو ندیدم،یابن الرسول الله! دستِ تو گره گشاست ،مارو نجات بده *
الهی " بِالْحُجَّةِ"

  • دوشنبه
  • 13
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 20:05
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

روضه و توسل ویژه شب های قدر «بیست وسوم» ماه رمضان به نفس سیدمهدی حسینی -(ای سفر کرده از بَرَم...) *

833
1

روضه و توسل ویژه شب های قدر «بیست وسوم» ماه رمضان به نفس سیدمهدی حسینی -(ای سفر کرده از بَرَم...) "صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْن"

ای سفر کرده از بَرَم برگرد
سایه ی رفته از سرم برگرد

دلِ من در بَرِ تو هست هنوز
دلبرم،آی دلبرم برگرد

*باباجان!..*

نَفَسِ اول و آخرم بودی
نَفَسِ اول و آخرم برگرد

تو که رفتی پس از عمو عباس
امنیت رفت از حَرَم برگرد

*خدایا! ما به اندازه ی کافی با این ویروس جریمه شدیم،مخصوصاً با این ماه رمضانی که اینجوری گذشت،تو مختاری هر کاری میخوای با ما بکنی بکن، اما مارو با مُحرم و حسین امتحان نکن..*

خواب بودم ز ناقه افتادم
روحِ رؤیا به باورم برگرد

*هر کی صدایِ من رو میشنوه میخوام روضه خون بشه،شب بیست و سوم هم رسید،کی تضمین کرده دوباره مُحرم دورِ هم جمع بشیم؟*

برگرد،بخونم نمازمُ پشتِ سرت
برگرد، هی مَنُ ببوسی جایِ مادرت

*دختر بچه تَخَیُّلاتش زیاده..*

تمومِ دخترایِ شامی
کردن به من بی احترامی

برگرد، یکی هم بازی نشد با دخترت
برگرد، هی میگن چرا وَرَم کرده سَرِت؟

هر چی بلایِ جونِ من شد
عمه بلاگردونِ من شد

برگرد، درد و دل دارم باهات یه عالَمِه
برگرد، دستِ اون بزرگتر از صورتَ مه

با دیدنم خودِ تو گفتی
به یادِ مادرت میوفتی

برگرد، جایِ دست رو صورتم نشون شده
برگرد، مثه اون قَدِّ منم کمون شده

*اصلاً تو این ساعت ها برایِ این بچه گریه کردن یه حال و هوایی داره،نیمه ی شب یهو از خواب پرید، من بابامُ میخوام."الله اکبر" دختر اینجوریه ،همچین که بفهمه باباش میخواد ازسفر بیاد،میره جلو آیینه، خودش رو مرتب میکنه،هی میگه مادر! ببین قشنگ شدم؟بابا میخواد بیاد بغلم کنه...سر رو که آوردن تو خرابه،اینقدر رقیه خجالت کشید.
یه چیزی میخوام بگم،شهدای مدافع حرم فیض ببرن،حاج قاسم،همه ی اونهایی که زحمت کشیدن برایِ انقلاب و مملکت،گفت:رفتم دیدن خانواده ی شهیدِ مدافع حرمی،دختر شهید،همسر شهید، مادر شهید همه بودن،دیدم این بچه ی شهید، که چهار پنج سال بیشتر نداشت،هر چی اومدیم باهاش ارتباط بگیریم تا حال و هوایِ بچه رو عوض کنیم،دیدیم اصلاً توجه نمیکنه،به مادرش گفتیم: این بچه رو بیرون می برید؟گفت:آره! همسایه، بستگان،همه هواش رو دارن، گفتم آخه هرچی من با این بچه میخوام ارتباط بگیرم،ارتباط برقرار نمیکنه،اصلاً نمیخنده..گفت:شما این اولش رو دیدید،شبها که خودم رو میزم به خواب،میره تویِ اتاق یه گوشه عکسِ باباش رو بغل میگیره،هی میگه: منم پیشِ خودت ببر بابا!..
نیمه ی شب عمه زینب دید این بچه ازخواب پرید، هی گفت" اَبَه!" بابا! اینقدر بابا،بابا گفت،بالاخره بابا خودش رو با سر رسوند، من نمیدونم تو اون تاریکی چه جوری شناخت باباش رو، همچین که سر رو گذاشتن جلوش، یه صدا زد:"مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ!؟" کی رگهای گردنت رو بریده؟...*

خاک به سَرِ من
با سر اومد از سفر، پِدرِ من
وایِ من،عمه کجاست مَعجَرِ من؟
با سر اومد از سفر، پِدرِ من

مو چی شد؟
اَبرو چی شد؟
بابا جونم ازم نپرس،رقیه پهلو چی شد؟

سوخت تنم
سوخت پیرهنم
خبر داری محله ی یهودیا بُردَنم؟
حسین....

*هر کجا نشستی صدا بزن:حسین.....

  • سه شنبه
  • 14
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 15:40
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

روضه و توسل ویژه شبهای قدر، «شب بیست و سوم» سیدرضا نریمانی -(ته گودال نگاهت به حرم دوخته بود...) *

1004

روضه و توسل ویژه شبهای قدر، «شب بیست و سوم» سیدرضا نریمانی -(ته گودال نگاهت به حرم دوخته بود...) همچین که سکینه سلام الله علیها اومد تو گودال، همه ی مقاتل هم نوشتن، گفت: بابا! دیگه وقتی آب میخورم میگم:حسین!

"حسین...امام زمان منتظرِ ناله هایِ شماست،حسین! این دستات رو هم بیار بالا،حسین..."

ته گودال نگاهت به حرم دوخته بود
پیش چشم تو کسی قصد جسارت کرده

با خداوند مناجاتِ تو را قطع نمود

*خدایا!شَبِ قدرِ، امشب مثلِ اون آقایی که تو گودال هی دست و پا میزد،منم هی دست و پا میزنم تو من رو بخری..*

با خداوند مناجاتِ تو را قطع نمود
چکمه ی شمر به لبهات اصابت کرده

ته گودال به پیراهنِ تو رحم نشد
هرکسی هرچه دلش خواسته،غارت کرده

مونده رویِ زمین، پیکرِ تو رها
أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْلُ الْقُرى

خواهرت اگه نیست، رفته شام بلا
ریگ و رَملِ بیابون برات گرفته عزا

همه منتظرن، مادرش برسه
کاش صدای برادر، به خواهرش برسه

دستِ قاتل اگه،به سَرِش برسه
خدا به دادِ مویِ دخترش برسه

به سمت گودال از، خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من

سَرِ تو دعوا بود، ناله کشیدم من
سَرِ تو رو بردن، دیر رسیدم من

ای حسینم،ای ضیاءِ هر دوعینم...

  • چهارشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 01:43
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

روضه و توسل ویژه شبهای قدر «شب بیست وسوم» بانوای سیدمجید بنی فاطمه -(السلام علیک یااباعبدالله...) *

694
1

روضه و توسل ویژه شبهای قدر «شب بیست وسوم» بانوای سیدمجید بنی فاطمه -(السلام علیک یااباعبدالله...) اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.

*عزیزِ خداست حسین، یه بار، یه جنازه ای رو حرکت دادن به سمتِ نجف،گفتن: بریم حرمِ امیرالمؤمنین دفنش کنیم، اما مَرد فاسقی بود، خادمِ آقا امیرالمؤمنین، خواب دید امیرالمؤمنین رو، فرمود: فردا کسی رو میارن تو این حرم دفنش کنن،فاسقِ،گنهکارِ، مانع بشید، نگذارید بیارنش تویِ حرم...
فردا به رفقای دیگه و خادمای دیگه اطلاع داد، اما هر چی منتظر شدن،دیدن جنازه ای رو نیاوردن حرمِ مولا،تعجب کرد،تا غروب صبر کرد،متوسل شد به امیرالمؤمنین،آقاجان! ما منتظر شدیم اما کسی رو نیآوردن، خوابید،خوابِ آقا امیرالمؤمنین رو دید،آقا فرمود: فردا همون مرد رو میارن،احترامش کن،جایِ خوبی رو براش درست کن تا دفنش کنن، عرض کرد:آقاجان! شما فرموده بودید این مرد فاسقِ،راه ندیم جنازه اش رو،اما امشب می فرمایید: احترامش کنیم! مولا فرمود: آره! وقتی داشتن جنازه رو می آوردن،مسیرِ راه رو گم کردن،رفتن سمتِ کربلا،خاکِ کربلا رویِ این بدن نشسته،من از حسینم حیا میکنم..

خوشبحال اونایی که کربلایی میشن امشب، خوشبحال اونایی که امام حسین امشب نگاهشون میکنه، خوشبحال اونایی که ارتباط قلبی دارن با ابی عبدالله،آی رفقا! برا همه وقت میذاریم ولی برا آقامون وقت نمیذاریم،اگه میتونی قبل از نماز بگو:" صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّه" این رو مراجعِ بزرگمون میگن،ان شاءالله همه شون فیض ببرن اونایی که از دنیا رفتن...

یا اباعبدالله! ما جز شما کسی رو نداریم، ما به شما پناه آوردیم، امشب برا همه دعا کنیم، کینه ها رو کنار بگذاریم...

امشب با شب های دیگه فرق میکنه، امشب گریه کن حسینیم، روایت داریم برا گریه کُنِ حسین ،حضرت زهرا براش استغفار میکنه،امام زمان استغفار کرده،خدایا! ببخش، این ها گریه کن های جَدِّ غریبم هستن،اینها گریه کن های مادرم زهرا هستن.

تا ارتباط با امام زمان نداشته باشی نمیتونی لذتِ مناجات رو ببری،خدایا! به حقِ ابی عبدالله ارتباط قلبی مارو با حجت ابن الحسن روز به روز بیشتر بفرما..

  • چهارشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 01:46
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مناجات شبهای قدر -(با دستِ خالی آمدم، امشب تو تحویلم بگیر بین با چه حالی آمدم، امشب تو تحویلم بگیر) * هستی محرابی

537

مناجات شبهای قدر -(با دستِ خالی آمدم، امشب تو تحویلم بگیر بین با چه حالی آمدم، امشب تو تحویلم بگیر) ‍ ‍ #مناجات_با_خدا_در_شبهای_قدر
#یا_غیاث_المستغیثین

با دستِ خالی آمدم، امشب تو تحویلم بگیر
بین با چه حالی آمدم، امشب تو تحویلم بگیر
هر جا که رفتم راندنم امّا دلی پُر از امید
در این حوالی آمدم، امشب تو تحویلم بگیر

اجرنا من النار یا مجیر(۲)

در کوله بارِ من گناه، امشب تو تحویلم بگیر
من روسیاهم روسیاه، امشب تو تحویلم بگیر
در بارگاهِ رافتت امیدِ بخشش آمدم
باشد سلاحم اشک و آه، امشب تو تحویلم بگیر

اجرنا من النار یا مجیر(۲)

رانده شدم از هر کجا، امشب تو تحویلم بگیر
با حالی از خوف و رجا، امشب تو تحویلم بگیر
با اینکه می دانم ندارم آبرو آورده ام
بر درگهِ تو التجا، امشب تو تحویلم بگیر!

اجرنا من النار یا مجیر(۲).

#چهارشنبه_۳۱_فروردین_۱۴۰۱
#هستی_محرابی
#التماس_دعا
@Asharemehrabi

  • چهارشنبه
  • 31
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 16:30
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

مناجات -(مشب بنا دارم که قرآن سر بگیرم تا در بهشتِ جانِ جانان پَر بگیرم) * هستی محرابی

537

مناجات -(مشب بنا دارم که قرآن سر بگیرم تا در بهشتِ جانِ جانان پَر بگیرم) #شب_قدر_شب_اشک_و_استغاثه
#شبی_که_امیدها_جان_میگیرد
#ليلة_القدر_خير_من_الف_شهر

امشب بنا دارم که قرآن سر بگیرم
تا در بهشتِ جانِ جانان پَر بگیرم

هر جا قلم دل را کشانَد می‌نشینم
تا من سراغ از فاتحِ خیبر بگیرم

عرضِ ادب سوی مدینه میکنم تا
اذنِ جنان را هم ز پیغمبر بگیرم

عشقم حسین است و براتِ کربلا را
از دستِ پاک و زخمی مادر بگیرم

امشب که گلزارِ حسین است آرزویم
باید از این دریا فقط گوهر بگیرم

مهمانِ شش گوشه شدن یعنی که باید
هر جایی از عرشِ خدا لنگر بگیرم

گفتم اگر قسمت شود اول در آغوش
قنداقه ی نازِ علی اصغر بگیرم

هر گوشه از صحن و شبستانِ حرم را
صد منبر اشک از روضه ی اکبر بگیرم

آنجا که ساقی آب را شرمنده کرده است
از دستِ او هم جرعه ای کوثر بگیرم

شرمنده ی اشکِ پگاهِ قتلگاهم
باید تقاصِ یک سر از کافر بگیرم

هر کس به نوعی اشکِ زینب را در آورد
من حقِ او را از دمِ خنجر بگیرم

یا انتقامِ دردِ او را روزِ محشر
از ذوالفقارِ حضرتِ حیدر بگیرم

باید رَوم با پای دل کنجِ خرابه
یک سر خبر از غربتِ دختر بگیرم

از گیسووان سوخته قدری برای
زخمِ دلم داروی خاکستر بگیرم

از خارِ پایش که ز چوبِ خیزران است
قطعاً خبر از شعله های در بگیرم

ای بال و پَر بشکسته ای جانم رقیه
امشب من از عشقِ تو قرآن سر بگیرم

غرقِ امیدِ دستهای کوچکم تا
هر حاجتم را از حیِ داور بگیرم

#هستی_محرابی
@Asharemehrabi

  • چهارشنبه
  • 31
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 16:37
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

زمزمه مناجات شبهای قدر * مرتضی محمودپور

959
1

زمزمه مناجات شبهای قدر ◾زمزمه‌شبهای ماه رمضان
◾شبهای قدر

◾بنداول
بنده‌ی شرمنده‌ام روی سیاهم بیین
به درگاهت آمدم گناه من را مبین
ز پا فتادم بگیر دست مرا از کرم
نظر نما بر من و به دیده‌گان ترم
یارب الهی العفو یارب الهی العفو(۲)

◾بنددوم
آمده‌ام میکنم مدام این زمزمه
واسطه‌ی من شده به درگهت فاطمه
گناه من را ببخش به خاطر مرتضی
به لعل خشک حسین به کشته کربلا
یارب الهی العفو یارب الهی العفو(۲)

◾بندسوم
گریز روضه زنم تا که ببخشی مرا
میان روضه کنم یاد شه کربلا
به یاد لعل لب خشک علی اصغرش
که روی دست پدر دریده شد حنجرش
یارب الهی العفو یارب الهی العفو(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • یکشنبه
  • 20
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 12:57
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است ( شب نوزدهم ماه مبارک رمضان) *

5936
2

آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است ( شب نوزدهم ماه  مبارک رمضان) آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است ( شب نوزدهم ماه مبارک رمضان)

آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است

یا رب این تاثیر دولت در کدامین کوکب است

تا به گیسوی تو دست ناسزایان کم رسد

هر دلی از حلقه ای در ذکر یا رب یا رب است

کشته چاه زنخدان توام کز هر طرف

صد هزارش گردن جان زیر طوق غبغب است

شهسوار من که مه آیینه‌دار روی اوست

تاج خورشید بلندش خاک نعل مرکب است

عکس خوی بر عارضش بین کآفتاب گرم رو

در هوای آن عرق تا هست هر روزش تب است

من نخواهم کرد ترک لعل یار و جام می

زاهدان معذور داریدم که اینم مذهب است

اندر آن ساعت که بر پشت صبا بندند زین

با سلیمان چون برانم من که مورم مرکب است

آن که نا

  • یکشنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1389
  • ساعت
  • 18:29
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب
استاد سید رضا موید

شعر شب قدر -( امشب کتاب عمر علی بسته می شود ) *استاد سید رضا موید

7805
6

شعر شب قدر -( امشب کتاب عمر علی بسته می شود ) امشب کتاب عمر علی بسته می شود
مرد خدا ز دام بلا رسته می شود
دستی که بر نوازش ایتام باز بود
افسوس در میان کفن بسته می شود
احساس راحتی کند از تیغ جانگذار
از خلق روزگار ز بس بسته می شود
انکار عدل او نکند تا که هیچ کس
مهر عدالتش سر بشکسته می شود
او را نکشت تیغ جفا درد و داغ کشت
عمرش به سر ز عقده ی پیوسته می شود
آن آرزوی مرگ که بعد از بتول داشت
امشب اجابت از سر بشکسته می شود

شاعر : استاد سید رضا موید

  • پنج شنبه
  • 13
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

اشعار مناجاتی شب های قدر،(عمرم همه را تباه کردم چه کنم) *

5304
9

اشعار مناجاتی شب های قدر،(عمرم همه را تباه کردم چه کنم) عمرم همه را تباه کردم چه کنم

پرونده خود سیاه کردم چه کنم

تو عفو کنی از کرمت اما من

از این که تو را گناه کردم چه کنم

***

با من همه جا رفیق راهی یارب

از درد نگفته ام گواهی یارب

من عبد ذلیل و تو خداوند جلیل

از من آهی زتو نگاهی یارب

***

بگذشته گناهم از شماره یارب

جز عف تو نیست راه چاره یارب

من عبد فراری تو ام یا الله

در باز کن آمدم دوباره یارب

***

در کوی تو رنج ره نیاید به حساب

جرم من رو سیه نیاید به حساب

سوگند به عفوت که گناه ثقلین

پیش کرمت گنه نیاید به حساب

***

عمری به گناه پا فشردم یا رب

بار دل خود به دوش بردم یارب

تو ناز مرا کشیدی و من غافل

سیلی زهوای نفس خوردم یا رب

شا

  • یکشنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 11:45
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار مناجاتي شب‌های قدر،(غرق گنه نااميد مشو ز درگاه ما) *

11028
15

اشعار مناجاتي شب‌های قدر،(غرق گنه نااميد مشو ز درگاه ما) غرق گنه نااميد مشو زدرگاه ما

كه عفو كردن بود در همه دم كار ما

توبه شكستى بيا هرآنچه هستى بيا

اميدوارى بجوى زنام غفّار ما

بنده شرمنده تو، خالق بخشنده من

بيا بهشتت دهم مرو تو در نار ما

در دل شب خيز و ريز قطره اشكى ز چشم

كه دوست دارم كند گريه گنهكار ما

خواهم اگر بگذرم ز جمله عاصيان

كيست كه چون و چرا، كند زكردار ما

شاعر:سادات خانم

  • شنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 10:45
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار مناجاتی شب های قدر،(يا رب مرا به سلسله انبيا ببخش) *

5225
4

اشعار مناجاتی شب های قدر،(يا رب مرا به سلسله انبيا ببخش) يا رب مرا به سلسله انبيا ببخش

بر شاه اوليا، على مرتضى ببخش

يا رب گناه من بود از كوه ها فزون

جرم مرا به فاطمه، خيرالنسا ببخش

هر كار كرده ام، همه بد بوده و غلط

يا رب مرا تو بر حسن مجتبى ببخش

يا رب اگر كه جود و سخايى نكرده ام

ما را تو بر سخاوت اهل سخا ببخش

يا رب مرا به رحمت بى منتها ببخش

يعنى به ساحت حرم كبريا ببخش

يا رب گناهكار و ذليل و محقّرم

عصيان من به شوكت عزّوعلا ببخش

يا رب تو را به جاه و جلالت دهم قسم

جرم گذشته عفو كن و ماجرا ببخش

يا رب مرا ببخش به اهل صلات و صوم

يعنى به نور صفوت اهل صفا ببخش

يا رب تو را به نور جمالت دهم قسم

كز ظلمتم رهان و به نور هدا ببخش

يا رب به نور ظل

  • شنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 11:14
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار مناجاتی شب های قدر،(الهـی بـه خوبـان عالم قسم) *

10875
25

اشعار مناجاتی شب های قدر،(الهـی بـه خوبـان عالم قسم) الهـی بـه خوبـان عالم قسم

به هفتاد و دو اسم اعظم قسم

به عالم به آدم به خاتم قسم

ز پا اوفتادم تو دستم بگیر اجرنا من النار یا مجیر

دلم گشته بیمار و خواهم دوا

که جز تو کند حاجتم را روا؟

به زنجیر نفس و به بنـد هوا

اسیرم اسیرم اسیرم اسیر اجرنا من النّار یا مجیر

به لطف و عطای تو خو کرده‌ام

رضــای تــو را آرزو کـرده‌ام

بـه درگاه عفـو تـو رو کرده‌ام

تو عفوم نما و تو عذرم پذیر

اجرنـا من النّار یا مجیر

منم نخل خشک و گنه، بار من

اجـل آیـد از بهـر دیـدار من

تو آگاهـی از جرم بسیـار من

تو هستی سمیع و تو هستی بصیر

اجرنـا من النّـار یا مجیر

اگر چـه گنهکـار و آلوده‌ام

بـه امید عفـو تـو آسوده

  • شنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 11:35
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

شعر شب نوزدهم ماه مبارک رمضان (شب قدر) -( مسجد كوفه ببین عزم سفر كرد على ) * علی احدی

6858
11

شعر شب نوزدهم ماه مبارک رمضان (شب قدر) -( مسجد كوفه ببین عزم سفر كرد على  ) مسجد كوفه ببین عزم سفر كرد على
با دلى خون ز تو هم قطع نظر كرد على
مسجد كوفه مگر مسجدالاقصایى تو
كه ز محراب تو تا عرش سفر كرد على
رفت آن شب كه به مهمانى امّ كلثوم
دخترش را ز غمى سخت خبر كرد على
خبر از كشتن خود داد به تكبیر و فسوس
هر زمان جانب افلاك نظر كرد على
كس چو او روزه یك ساعته هرگز نگرفت
چون كه افطار به هنگام سفر كرد على
گرچه جانش سفر تیر بلا بود، آخر
پیش شمشیر ستم فرق سپر كرد على
ریخت بر دامن محراب ز فرق سر او
آنچه اندوخته از خون جگر كرد على
گرچه در هر نفسى بود على را معراج
غوطه در خون زد و معراج دگر كرد على

شاعر : علی احدی

  • دوشنبه
  • 23
  • تیر
  • 1393
  • ساعت
  • 13:41
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

شعر شب نوزدهم ماه مبارک رمضان -( پیشانى عدل و عدالت را شکستند ) * عبدالحسین اشعری

3865
8

شعر شب نوزدهم ماه مبارک رمضان -( پیشانى عدل و عدالت را شکستند ) پیشانى عدل و عدالت را شکستند
آن دسته اى که با على پیمان ببستند
معصوم را دیدى که مظلومانه کشتند
در سجده گاهى ناجوانمردانه کشتند
یا رب چه صبحى در پى شب هاى او بود
«فُزتُ وربّ الکعبه» بر لب هاى او بود
تا کى شود بى حرمتى در این لیالى
وقت نماز و کشتن مولى الموالى
اسطوره علم و ولایت را شکستند
دیدید ارکان هدایت را شکستند
دیگر اذان گویى نماند از بهر کوفه
بگرفت رنگ خون تمام شهرکوفه
دیگر که، نان و آب بر ایتام آرد
دیگر که بر دامن، سر آنان گذارد
دیگر ز سرها، هوش و از تن، عقل ها رفت
شب زنده دارى در کنار نخل ها رفت
آخر همان خار به دیده رفته اش کشت
آن استخوان در گلو بگرفته اش کشت
بانگ منادى را چو بشنید ام کل

  • دوشنبه
  • 23
  • تیر
  • 1393
  • ساعت
  • 14:12
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 محمد مهدی عبدالهی

غزل مناجات با امام زمان(عج) در شب قدر-شب قدر است روزیم گردان-محمدمهدی عبداللهی * محمد مهدی عبدالهی

5687
6

غزل مناجات با امام زمان(عج) در شب قدر-شب قدر است روزیم گردان-محمدمهدی عبداللهی ای عزیز خدا،امام زمان
صاحب روضه ها،امام زمان
شب تودیع حیدر است امشب
جان زهرابیا ،امام زمان
بر سر و سینه می زنی ای وای!
فرق او شد دو تا امام زمان
بین ما هستی و چه تنهایی!
می زنی ضجّه ها امام زمان
از سر شب به یادتان هستم
می کنی یاد ما؟امام زمان
کم ما و کرامتت مولا
نظری بر گدا امام زمان
پرده های گناه باعث شد
از تو هستم جدا امام زمان
می شوم لایق زیارت تو
گر نمایی دعا امام زمان
کاش احیا کنیم یک شب قدر
در کنار شما امام زمان
تو جوادی و من بخیل آقا
جود بی انتها ،امام زمان
امشبی را بیا و بد گذران
سحری با گدا امام زمان
شب قدر است روزیم گردان
عرفه،کربلا، امام زمان
شاعر: محمدمهدی عبدالهی

  • جمعه
  • 27
  • تیر
  • 1393
  • ساعت
  • 11:13
  • نوشته شده توسط
  • محمدمهدي عبدالهي
ادامه مطلب

متن مداحی مناجات با خدا در ماه رمضان به سبک روضه با نوای حاج محمود کریمی -( میاید اخر سر سرت چیزی نمانده ) * حاج محمود کریمی

6328
5

متن مداحی مناجات با خدا در ماه رمضان به سبک روضه با نوای حاج محمود کریمی -( میاید اخر سر سرت چیزی نمانده ) میاید اخر سر سرت چیزی نمانده
تا جان بگیرد دخترت چیزی نمانده
با چادر گلدار و سنجاقی و معجر
میاد اینجا مادرت چیزی نمانده
خورشید ویرانه قدم رنجه نمودی
دیر امدی از دخترت چیزی نمانده
من خواب دیدم که در اغوش تو هستم
حالا ولی از پیکرت چیزی نمانده
داری نگاهم میکنی با چشم بسته
از پلک چشمان ترت چیزی نمانده
زیبایی ام را شامیان از من گرفتند
از گیسوان دخترت چیزی نمانده
زخم مرا با تکه های معجرش بست
از روسری خواهرت چیزی نمانده
سنگ و تنور و نعل و نیزه علت این هاست
که ای پدر از ظاهرت چیزی نمانده
لعنت به شمر و خنجر کندش خدایا
بابای من از حنجرت چیزی نمانده
======================
با سر افتادم زمین انقدر رم کرد نا

  • سه شنبه
  • 16
  • تیر
  • 1394
  • ساعت
  • 07:54
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 جواد حیدری

شب قدر -( ای بهترین مولای من ) * جواد حیدری

1474

شب قدر  -( ای بهترین مولای من ) امشب شب قدر است و من
روی سیاه آورده ام
تا که خریداری کنی
بار گناه آورده ام
من رو سیاهم ای خدا
غرق گناهم ای خدا
( یا ربنا یا ربنا اغفر لنا تقصیرنا )

گفتی که امشب بهتر از
یک عمر طولانی بود
گفتی که توبه می خری
وقت پشیمانی بُود
یا رب اَجِرنا یا مُجیر
ردم مکن دستم بگیر
( فَارحم الهی یا کریم )

سنگینی بار گناه
پشت مرا بشکسته است
از بس که دارم حق ناس
درها به رویم بسته است
الطاف خود ابراز کن
در را به رویم باز کن

از تو خجالت می کشم
بس نان شبهه خورده ام
من آبروی خویش را
با هر گناهی برده ام
ای آن که ستاری خدا
کن آبرو داری خدا

من با شهیدان بوده ام
حالا چنین آلوده ام
از آخرت غافل شدم
با معصیت آسوده ام
ح

  • چهارشنبه
  • 11
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 10:41
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد