شعر شب های قدر

مرتب سازی براساس
 امیر عظیمی

مناجات باخدا در شب قدر -(شب قدر آمده یارب نگاهی...) * امیر عظیمی

861

مناجات باخدا در شب قدر -(شب قدر آمده یارب نگاهی...) شب قدر آمده یارب نگاهی
به درگاه تو آمد روسیاهی
الهی یا الهی یا الهی
یگانه جان پناهم ربی العفو
ببخشا اشتباهم ربی العفو
*
تو مقصود دعاهای مجیری
تو منظور من از جوشن کبیری
تو امشب آمدی دستم بگیری
بگو بخشیده ای این خونجگر را
گنهکار شب قرآن به سر را
*
خدا! عبد تو مهمان کریم است
سرش در زیر قرآن کریم است
گدای لطف و احسان کریم است
خودت بشنو فغان و ناله اش را
عطا کن روزی یکساله اش را
*
خدا! من امشبی بر تو گدایم
به حق فاطمه بشنو دعایم
عزادار علی شیر خدایم
الها، ربنا استغرالله
به حق مرتضی استغفرالله

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 03:12
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

مناجات با خدا در شب قدر -(مسکینم و با رب جلی می گویم...) * مهدی مقیمی

491

مناجات با خدا در شب قدر -(مسکینم و با رب جلی می گویم...) #مناجات_با_خدا_در_شب_قدر

مسکینم و با ربِّ جلی می گویم
شرمنده ام از گنه ولی می گویم

تا آنکه ببخشی تو گناهانم را
ده بار الهی بِعلی می گویم

  • یکشنبه
  • 12
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:59
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 رضا رسولی

سبک شور شب قدر -(داغ زیارت تو دلمه..) * رضا رسولی

304
1

سبک شور شب قدر -(داغ زیارت تو دلمه..) داغ زیارت تو دلمه
دل خرابم پره غمه
تسکین حالم یه اربعین
پای پیاده تا حرمه

بنویس تو تقدیر من امشب
بنویس واس من خیر دنیا
بنویس برای من زیارت
بنویس شب جمعه کربلا

حســین آقام آقام آقام آقام

۲
احوال عالم بی حالیه
حال و روز دنیا ناخوشه
دوریه از منجیه زمان
مردم عالم رو می‌کشه

بنویس تو تقدیر این عالم
بنویس بیاد آقای دنیا
بنویس تا دنیا رو به راه شه
بنویس ظهوره جان زهرا

العجل یامولا یابن الزهرا

  • دوشنبه
  • 13
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 19:37
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

رباعی شب قدر -(قرآن شده نازل، بستانید آن را...) * جواد هاشمی

346

رباعی شب قدر -(قرآن شده نازل، بستانید آن را...) قرآن شده نازل، بستانید آن را
هر قدر توانید، بخوانید آن را

بر سر بنهید و "بعلیّ" گویید
آمد شب قدر، قدر دانید آن را

  • چهارشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 16:36
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مناجات شب قدر -(شب پایان و دلم پیش تو ای حضرت یار...) * حسن نبی جندقی

985
1

مناجات شب قدر -(شب پایان و دلم پیش تو ای حضرت یار...) شبِ پایان و دلم پیش تو ای حضرت یار
من کجا لایق آنم ، شوَم هم صحبت یار

جز به درگاه تو جانا ، به کجا روی کنم؟
همه اُمّیدِ جهانست ، فقط رحمت یار

دَر و دیوار ثناگوی خدا گشته ، اگر
بشوی لایق هم صحبتی خلوت یار

دل دیوانه ی من گم نکند راهِ خودش
چو بداند شب آخر شده از فرصت یار

گَر ، به امضا نرسد حُکم قضایم چه کنم؟
چو به پایان برسد تا به سحر ، مهلت یار

گُنهم ٬ کـــوه بزرگی شده اندر نظرم
چه کنم هیچ ندارم به جز از همّت یار

همه اُمّیدِ منی ، یــوســفِ زهرا مددی
زنده باشم نظرم اُفتد و بر دولت یار

شده « تنها» چو کلافِ گره اندر گرهی
چو نبیند سرِ آن را به یدِ حکمت یار

  • پنج شنبه
  • 23
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 16:27
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مناجات شب قدر -(امشب از افضلِ شبهاست کجایی بنده م شبِ نورانیِ احیاست کجایی بنده م) * هستی محرابی

670

مناجات شب قدر -(امشب از افضلِ شبهاست کجایی بنده م شبِ نورانیِ احیاست کجایی بنده م) #مناجات_با_خدا_در_شبهای_پر_فضیلت_قدر
#شب_های_عفو_و_بخشش_از_گناهان

امشب از افضلِ شبهاست کجایی بنده م
شبِ نورانیِ احیاست کجایی بنده م

پرده ها را بزن امشب ز بَرِ دیده کنار
چهره ام بر تو هویداست کجایی بنده م

سرِ سجاده ی باران بگشا بالِ قنوت
که عروجِ تو از اینجاست کجایی بنده م

تا به معراج رسیدن قدمی بیش نماند
ساغر و باده مهیاست کجایی بنده م

مِهر در جانِ من انداز تو با توبه وُ عفو
ذکرِ التّوبه چه زیباست کجایی بنده م

حمد و تسبیح و مناجات و دعا عطرِ سحر
چه به کامِ تو گواراست کجایی بنده م

شاملِ حالِ که باشد نَعماتِ شبِ قدر
دستِ هر بنده که بالاست کجایی بنده م

شبِ قدر است و غنیمت بشمار این فرصت
رحمتم وسعتِ دریاست کجایی بنده م

دیده ی دل بگشا تا به تماشاگهِ راز
نور در آینه پیداست کجایی بنده م

آمده روحِ خدا هَمرهِ جِبریل و مَلک
عشق در عالم معناست کجایی بنده م

باز درهای اجابت همه رویت باز است
آسمان غرقِ تماشاست کجایی بنده م

شبِ میقات و شده خلوتِ تو وادیِ طور
وعده ی حضرتِ موسی ست کجایی بندم

شبِ قدر است و شبِ مغفرت و بخشش و عفو
تو بیا توبه پذیراست کجایی بنده م

واسطِ فیضِ تو امشب به درِ خانه ی دوست
فرقِ بشکسته ی مولاست کجایی بندم

بابِ حاجاتِ تو وُ دستِ دخیلت به نخِ
چادرِ حضرتِ زهراست کجایی عبدم!

#یکشنبه_۴_اردیبهشت_۱۴۰۱
#هستی_محرابی

  • یکشنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1401
  • ساعت
  • 18:47
  • نوشته شده توسط
  • 09113526529
ادامه مطلب

مناجات -(عمریه دورم ز شما، ببخش ای خدا) * هستی محرابی

591

مناجات -(عمریه دورم ز شما، ببخش ای خدا) #مناجات_باخدا_درشبهای_قدر_الهی_الفو

عمریه دورم ز شما، ببخش ای خدا
بازم ولی گفتی بیا، ببخش ای خدا

گفتی بیا پناهتم بنده ی خوبم
گفتم که روسیاهتم، ببخش ای خدا

دو دستِ خالی ام، ولی امیدوارم
اگه من هیچی ندارم، تو رو که دارم

آخه خودم خوب میدونم چقد بدم من
که دستِ رد به داده های تو زدم من

ز دستِ خالی اومدم پناهم بده
بین که چه حالی اومدم پناهم بده

دلم خوشه تو زندگی شما رو دارم
اگه تو راهم ندهی کجا رو دارم

به دستِ خالیم نگه نکن ای خدا
تو از سرِ جود و کرم ببخشا مرا!

#هستی_محرابی
#بداهه

  • یکشنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1401
  • ساعت
  • 18:51
  • نوشته شده توسط
  • 09113526529
ادامه مطلب
 امیر حسین الفت

-(علی آه) * امیر حسین الفت

594

-(علی آه) علی آه
امیر مؤمنان اه
علی آه
زمین و آسمان آه
علی آه
علی ابالحسن آه
علی آه
صدای قلب من اه
علی آه
شکسته شد سرش آه
علی آه
یتیم شد دخترش آه
علی آه
سکوت کوچه ها آه
علی آه
صدای بچه ها آه
علی آه
شهنشاه نجف آه
علی آه
امیر لو کشف آه
علی آه
علی شیر خدا آه
علی آه
امیر لافتی آه
علی آه
وصی المصطفی آه
علی آه
امام الاوصیا آه
علی آه

  • دوشنبه
  • 5
  • اردیبهشت
  • 1401
  • ساعت
  • 16:18
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق
ادامه مطلب

مناجات در شب قدر -(بر حال دلم نسخه ی تقوا بنویس) * سید مجتبی شجاع

474

مناجات در شب قدر -(بر حال دلم نسخه ی تقوا بنویس) بر حال دلم نسخه ی تقوا بنویس
بیمار فراقم و مداوا بنویس

در روزی یک سال من امشب، یارب
امر فرج یوسف زهرا بنویس

  • چهارشنبه
  • 7
  • اردیبهشت
  • 1401
  • ساعت
  • 17:03
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق
ادامه مطلب

مناجات شب قدر -(ایکاش که یک دل همه باشیم امشب) * سید مجتبی شجاع

367

مناجات شب قدر -(ایکاش که یک دل همه باشیم امشب) ایکاش که یک دل همه باشیم امشب
در حال خوش زمزمه باشیم امشب

او یاد من و تو می کند ، پس ما هم...‌
یاد پسر فاطمه باشیم امشب

  • چهارشنبه
  • 7
  • اردیبهشت
  • 1401
  • ساعت
  • 17:06
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق
ادامه مطلب

مناجات شب قدر -(بیدار شدن فلسفه‌ی لیله‌ی قدر است) * مهدی جهاندار

447

مناجات شب قدر -(بیدار شدن فلسفه‌ی لیله‌ی قدر است) بیدار شدن فلسفه‌ی لیله‌ی قدر است
قرآن به سرت هم نگرفتی نگرفتی...

  • چهارشنبه
  • 7
  • اردیبهشت
  • 1401
  • ساعت
  • 17:09
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق
ادامه مطلب

مناجات با خدا -(قرآن به سر گرفتنم از سر شروع شد) * حامد اهور

396

مناجات با خدا -(قرآن به سر گرفتنم از سر شروع شد) قرآن به سر گرفتنم از سر شروع شد
با فرق زخم خورده ی حیدر شروع شد

تا آتش محبت مولا به دل شکفت
باران لطف های مکرر شروع شد

از اشک توبه راه به هر روضه باز شد
گفتم علی و روضه اکبر شروع شد

گفتم علی، دل و در و دیوار گفت آه
همراه آه، روضه مادر شروع شد

گفتم علی، شکست دلم، خرد شد دلم
یک باغ، داغ لاله‌ی پرپر شروع شد

داغ پدر که از سر این خاندان گذشت
هی داغ پشت داغ برادر شروع شد

دست مرا گرفت خدا، پای روضه‌ها
با روضه زندگی من از سر شروع شد

گفتم گناه کردم و کارم تمام... نه
قدر آمد و ثواب مقدر شروع شد

امشب دلم رها شده از هرچه غیر عشق
آن دل تمام شد، دل دیگر شروع شد

  • پنج شنبه
  • 8
  • اردیبهشت
  • 1401
  • ساعت
  • 16:20
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق
ادامه مطلب

زمزمه شب قدر امام زمان(عج) -(ابا صالح امشب ،کجایی تو مولا ) * رسول چهارمحالی

79

زمزمه شب قدر امام زمان(عج) -(ابا صالح امشب ،کجایی تو مولا ) ابا صالح امشب ،کجایی تو مولا
بگو جان حیدر ،تو می آیی آ قا
اباصالح امشب،تودر روضه زاری
به مظلومی عشق،تو هم بیقراری
نمی دونم امشب،کجایی کجایی
نجف ،سامرا یا ، تو در کربلایی
مدد یابن الزهرا،مدد یابن الزهرا(2)
بیا جون زهرا ، به بزم عزامون
ببین سینه زن با،دوتاچشم گریون
شب قدره آ قا ، شب اشک جاری
گدا اومدم من ، مرا کن تو یاری
شب قدره مولا ، شب آ ه و ناله
قسم میدهم من ،به حق سه ساله
مدد یابن الزهرا ، مدد یابن الزهرا(2)
گرفتم روی سر ، من آیات قرآن
بده معرفت تا ، شوم غرق ایمان
به نام امامان،دخیل بسته ام من
ازاین ظلمت دل،من خسته ام من
من و حُبِّ حیدر ،من و نام زهرا
قسم بر شهیدی، که بود تشنه آقا
مدد یا بن الزهرا،مدد یابن الزهرا (2)
بیا یک نظر کن ، به حال دل ما
به این شبنم چشم،به آب وگل ما
من ازکودکی با،حسین خو گرفتم
همه هستیم را ، من از او گرفتم
امیری حسینٌ ، و نعم الامیری
شب اول قبر ، تو دستم میگیری
مدد یا بن الزهرا ، مدد یا بن الزهرا(2)

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 10:51
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

مناجات شب های قدر -(دست منو بگیر، انا عبد الذلیل(2)) * رسول چهارمحالی

84

مناجات شب های قدر -(دست منو بگیر، انا عبد الذلیل(2)) دست منو بگیر، انا عبد الذلیل(2)
الهی یا الهی ، الهی یا الهی
--------------------------
امشب ببین دوباره ، داره بارون میباره
من اومدم گدایی ، گداییت افتخاره
با یه دل شکسته ، گناه دَستَمو بسته
شبنم اشک چشام ، رو گونه ها نشسته
یا غافِرَ الخَطایا
یا کاشِفَ البَلایا
من اومدم گدایی
یا سامِعَ الدَعایا
-------------------------
دست منو بگیر،انا عبد الذلیل(2)
الهی یا الهی ، الهی یا الهی
------------------------
کبوتر دل من ، این دل غافل من
جایی نداره خدا ،لطف تو شامل من
با یه زبون ساده،دل رو زدم به جاده
می گم الهی العفو،عبدِتْ ز پا فتاده
یا ربَّنا حافِظَنا
ناصِرنا حَبیبَنا
دَلیلَنا مُعینَنا
الهَنا طَبیبَنا
---------------------
دست منو بگیر ،انا عَبْد الذلیل(2)
الهی یا الهی ، الهی یا الهی
--------------------
تو این شبای پر بها ،ای آشنای آشنا
آرامشم تویی خدا ، یا رَبَّنا یا ربَّنا
روی سیاهموببین،برق نگاهمو ببین
گدای هرسال اومده،تواشک وآهمو ببین
یا مُعین الضُعَفا
یا کَنْزَ الفُقَرا
یاحَبیَب الاتقیا
یاقاضِی المَنایا
-------------------------
دست منو بگیر ، انا عبد الذلیل(2)
الهی یا الهی ، الهی یا الهی
--------------------------
بادست خالی اومدم ،ازاین حوالی اومدم
حُبِّ علی توسینه با ،مُولی المَوالی اومدم
مجیر و جوشن کبیر ، دل منو کرده اسیر
توبه شکسته اومدم،دستم بگیرنعم الامیر
یا نور النُّور
مُدَبِّر َ النُّور
یاخالق النُّور
مُقَدِّرَ النُّور
----------------------------
دست منو بگیر ، انا عبد الذلیل(2)
الهی یا الهی ،الهی یا الهی

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 10:53
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 حسین رحمانی

مناجات با خدا -(روسیاهی آمده شاید که مهمانش کنید) * حسین رحمانی

101

مناجات با خدا -(روسیاهی آمده شاید که  مهمانش کنید) روسیاهی آمده شاید که مهمانش کنید
این گدای بی نوا را غرق احسانش کنید
مژده ی درمان درد لاعلاجم داده اند
درد عصیان دارم امشب زود درمانش کنید
معصیت خشکانده چشمم را بحق فاطمه
این کویر چشم من را خیس بارانش کنید
من دل آلوده ام را روی دست آورده ام
بعد تطهیرش پر از تقوا و ایمانش کنید
بنده ی نفسم شدم این مشکل سخت من است
با نگاهی مشکلم را سهل و آسانش کنید
نو بهاران آمده اما نیامد دلبرم
پس تمام چار فصلم را زمستانش کنید
او پریشانِ پریشان حالی ما می شود
خواهشاً این ماه ما را هم پریشانش کنید
بر دل هرجایی ام ای کاش قلاده زنید
تا نجف برده همانجا کلب دربانش کنید
(سیزده را دوست دارم زاد روز حیدر است)
جان من را سیزده دفعه به قربانش کنید
نیمه ی ماه خدا ماه خدا هم میرسد
کام دل را مست ذکر یا حسن جانش کنید
نان ما را می رساند دست بی منت.. ولی
رزق مشهد، کربلایم را فراوانش کنید
راه کج رفتم ولی دلتنگ راه کربلام
پای من را همدم خار بیابانش کنید
روزه ی ما بی حسین فاطمه بی معنی است
روزه ام را تشنه ی آن کام عطشانش کنید
:::::::::::::::
جار میزد بی حیایی : اهلبیتش را اسیر ...
سنگها را هم نثار ذکر قرآنش کنید

  • چهارشنبه
  • 19
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 12:58
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محمد زوار

مناجات شب قدر -(يَا عَظِيمَ الْمَن! منم، آن بی حیا) * محمد زوار

155

مناجات شب قدر -(يَا عَظِيمَ الْمَن! منم، آن بی حیا) يَا عَظِيمَ الْمَن! منم، آن بی حیا
باز کن در را به رویم ای خدا

دست‌ْخالی سوی اینجا آمدم
گرچه دیر، اما خدایا آمدم

بندگی را پای شیطان باختم
حیف شد، قدر تو را نشناختم

عمر من پای گناهان آب رفت
وقتِ طاعت، چشم‌هایم خواب رفت (۱)

قطره قطره معصیت‌ها رود شد
نم‌نم این نفسم چنان نمرود شد

عُجْب، دل را‌ از مسیرت دور کرد
با حجابِ نور، آن را کور کرد (۲)

عطر اخلاص از میان برچیده شد
قبلِ بسم‌الله اسمم دیده شد

غیر دنیا را نمی‌دیدم ببخش
جای احسان، بُخل ورزیدم ببخش

غفلت از حال یتیمان داشتم
بیشتر از حق خود برداشتم

بارالها من پشیمانم همین
نه مرا ! قرآنِ بر سر را ببین

لیلة‌القدر است احیا کن مرا
در شب احیا مهیا کن مرا

بر من و جسم نحیفم رحم کن
جان زهرا من ضعیفم رحم کن

ای که در دل مِهر خود را کاشتی
پس بیا یک بار دیگر، آشتی

رحمتت در من اُمیدی ساخته
عَفوِ تو دل را طمع انداخته (۳)

أَیْنَ سَتْرُک؟ أَیْنَ عَفْوُکَ؟ یا کریم
یا عَظیمُ یا غَفُورُ یا رَحیم

بر دلِ من رنگی از اعجاز ده
عاشقان را تا نجف پرواز ده

تا که حیدر هست، دلها منجلی‌ست
مُهر عَفوَم دست مولایم علی‌ست

از علی گفتیم و غم آغاز شد
وای از آن فرقی که دیگر باز شد

ای فلک، حال علی ناگفتنی‌ست
گریه کن زینب که بابا رفتنی‌ست

#محمد_زوار

---------------------------------------

(۱) اللّٰهُمَّ إِنِّى كُلَّما قُلْتُ قَدْ تَهَيَّأْتُ وَتَعَبَّأْتُ وَقُمْتُ لِلصَّلاةِ بَيْنَ يَدَيْكَ وَناجَيْتُكَ أَلْقَيْتَ عَلَىَّ نُعاساً إِذا أَنَا صَلَّيْتُ (دعای ابوحمزه ثمالی)/ ترجمه: خدایا هرگاه گفتم مهیا و آماده شدم و در پیشگاهت به نماز ایستادم و با تو راز گفتم، چرتی بر من افکندی.

(۲) حَتَّىٰ تَخْرِقَ أَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلىٰ مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ (مناجات شعبانیه)/ تفسیر: حُجُب نورانی! حُجُب دو جور است گاهی ظلمانی است، گاهی نورانی. انسان گاهی گناه می‌کند این ظلمانی است، برای او تاریکی می‌آورد. اما گاهی انسان نماز شب می‌خواند و نورانی است ولی اگر در دلش خُطُور کند که الحمدلله ما امشب نماز شب خواندیم و به‌به و چه‌چه بگوید این می‌شود حجاب نورانی. عُجب می‌آورد و عُجب انسان را محروم می‌کند. لذا نباید یک چنین حالتی در انسان پیدا شود، یعنی خوشش بیاید که این کارها را کرده است./ پرسش و پاسخ از حضرت آیت الله خوشوقت اعلی الله مقامه.

(۳) إِذا رَأَيْتُ مَوْلاىَ ذُنُوبِى فَزِعْتُ، وَ إِذا رَأَيْتُ كَرَمَكَ طَمِعْتُ/ ترجمه: مولای من هرگاه گناهانم را می‌بینم بی‌تاب می‌شوم و هرگاه کرمت را مشاهده می‌کنم، به طمع می‌افتم

  • دوشنبه
  • 24
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 20:23
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد