شعر شب های قدر

مرتب سازی براساس
 یاسین زندی

مناجات، زمزمه شب قدر -(شب قدر سومه، من اومدم بازم گدایی...) * یاسین زندی

1591
3

مناجات، زمزمه شب قدر -(شب قدر سومه، من اومدم بازم گدایی...) شب قدر سومه من اومدم بازم گدايی
ای جگر گوشهٔ فاطمه بگو الان كجايی

نجفی يا كربلايی ؟
يا که مشهد الرضايی ؟
مكه ای يا كه مدينه ؟
غصه دار زخم سينه

هر جا هستی اقاجونم، برام دعا كن۳
خوب خوبا مهربونم، برام دعا كن۳

_______________

شب قدر سومه سفارش منم كن اقا
لباس پاكی و اخلاص و خودت تنم كن اقا

اگه ابروتو بردم
دل به غير تو سپردم
پشيمونم پشيمونم
اشتباه كردم ميدونم

عيبامو بيا درست كن، ای گل نرگس۳
يه غلام سيا درست كن، ای گل نرگس۳

_______________

شب قدر سومه امضا میشه مقدّراتم
آقا جون یعنی میشه امضا بشه برگِ ‌براتم

حرم و بده نشونم
قسمتم کن آقا جونم
کنارت تو دلِ جاده
اربعین پای پیاده

یاد پاهای رقیه(س)٬ میریم پیاده۳
نذر بابای رقیه(س)٬ میریم پیاده۳

_______________

شب قدر سومه٬ تازه شده داغ سه ساله
داری از غمش آقا جون گریه و ضجّه و ناله

آخه عمّه جونْ رقیه(س)
نداره تَوون رقیه(س)
بسکه رو خارا دویده
شده قامتش خمیده

تو بيای روضه بخونی ،برا رقيه۳
عمريه كه پريشونی ، برا رقيه۳

تاولِ تازه روی پا٬ دلش رو‌ خون کرد۳
روی نیزه سرِ بابا٬ دلش رو‌ خون کرد۳

  • جمعه
  • 10
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 21:00
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

مناجات در شب قدر -(نشسته ام که دلم را به غم دچار کنم) * بردیا محمدی

790
-1

مناجات در شب قدر  -(نشسته ام که دلم را به غم دچار کنم) نشسته ام که دلم را به غم دچار کنم
برای دیده شدن آنقَدَر هوار کنم!
خدا،خدا نکنم پس بگو چکار کنم
ز دست معصیتم سمت تو فرار کنم

دوباره بنده‌ی بی بند و بار برگشته
گدای بی سر و پا..،شرمسار برگشته

قبول..،بال و پرم درخور پریدن نیست
هنوز روحِ من از جنس پرکشیدن نیست
اسیر‌نفس‌شده..،بنده‌ی رسیدن نیست
دلِ شکسته ی من لایق خریدن نیست

اگرچه عمر سراسر تباه آوردم
ببین..،به مرحمت تو پناه آوردم

به سویت آمده‌ام دردِ من گرفتاری‌ست
به گریه آمده‌ام اشک چشم من جاری‌ست
به توبه آمده‌ام ، توبه‌ای که تکراری‌ست
ببخش،لحن دعاهای من طلب‌کاری‌ست

در آتشت چو بیندازی‌ام سزاوارم
میان شعله بگویم که دوستت دارم

همیشه عبدِ خطاکارِ نابلد بودم
به پیش جوشش لطفَت شبیه سد بودم
همیشه آنکه اطاعت نمی کند بودم
برای صاحب امرم مطیع بد بودم

چگونه از غم هجرت نمرده ام آقا
به درد فصل ظهورت نخورده ام آقا

شبیه تو -خودمانیم- نیستیم همه
بدون تو به‌‌نظر خوب زیستیم همه
برای وصل تو تنها گریستیم همه
به انتظار تو باید بایستیم همه

به صبح صادق دنیا سلام باید کرد
برای حضرت قائم قیام باید کرد

به وقت فتنه ی شب،مثل نور باید بود
فقط نه شور که اهل شعور باید بود
میان معرکه مردی غیور باید بود
در این زمانه ز جنس ظهور باید بود

رفیق! این همه غفلت سرِ قرار بس است
برای آمدن یار..،انتظار بس است

خطوط قرمز شیعه شعاع باور ماست
دعای زینب کبری همیشه سنگر ماست
حدود حبّ علی حدّ مرز کشور ماست
هرآنکه هست علی‌دوست پس برادر ماست

مدافعان حرم یک عقیق گُل‌ گون‌اند
نگین لشکر عشّاق فاطمیّون‌اند

هنوز روز خوش کوفیانِ عاشوراست
هنوز مقصد اصلیِ مُسلمین حیفاست
هنوز پرچم فتح المبینِ حق بالاست
هنوز در رگ ما خون حاج‌قاسم هاست

اگرچه دست علمدار ما جدا شده است
به برکتش چقدر مرد رزم پا شده است

به گوش مَکر خروشی به رنگ شیون ماست
به روی پیرُهن حیله ردِّ سوزن ماست
به غِیر رو نزدن..،این شعار میهن ماست
تلاش دشمن ما..،ناامید کردن ماست

علاج هجمه ی این فتنه دوری است ای دوست
کلید رفع موانع صبوری است ای دوست

به چند قطره نده اشتیاق دریا را
میان روضه بیارید لشگر ما را
زمان گریه پسر دید کِیف بابا را
خدا زیاد کند نسل سینه زن ها را

اگر قرار بر این شد پدر شود نوکر
چه خوب صاحب چندین پسر شود نوکر

همیشه خیر مرا از خدا تقاضا کرد
دعای مادرم آخر که کار خود را کرد...
خودش نشست کناری..،مرا تماشا کرد
مرا اسیر علیّ و فقیر زهرا کرد

محبت علی و فاطمه خرید مرا
به روضه نان حلال پدر کشید مرا

به جسم مرده دمیده که جانمان بدهد
برای بردن نامش زبانمان بدهد
حسین گفته سه‌ساله..،تکانمان بدهد
قدم قدم حرمش را نشانمان بدهد

مخواه جان رقیه که غرق غم باشم
فقط اجازه بده اربعین حرم باشم

برای بندگی‌ام راه و چاه می خواهم
به زیر سایه ی قرآن پناه می خواهم
به گریه ام نظری کن..،نگاه می خواهم
لباس نوکری از دست شاه می خواهم

کسی به غیر علی رهنمون و پیرم نیست
به غیر شاه نجف هیچ‌کس امیرم نیست

بگو چه کار خوشی که رقم نزد مولا
به جز مسیر خدایش قدم نزد مولا
به غیر قله ی ایمان علم نزد مولا
بمیرم آن همه غم دید و دم نزد مولا

میان کوچه به زخم دلش نمک می خورد
چگونه فاطمه از چل نفر کتک می خورد!

  • چهارشنبه
  • 7
  • اردیبهشت
  • 1401
  • ساعت
  • 17:14
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

زمزمه مناجات۲در شبهای قدر * مرتضی محمودپور

1208

زمزمه مناجات۲در شبهای قدر ◾مناجات در شبهای ماه رمضان
◾و لیالی قدر

◾بنداول
راهم به بیراه کشید درمانده‌ام درمانده‌ام
غیر از در لطف تو من از هر کجایی رانده‌ام
دستم بگیر ای مهربون از پا فتادم بر زمین
حال دل زار مرا از لطف خود امشب ببین
یاربنا یا ربنا اغفر لنا ذنوبنا(۲)

◾بنددوم
یا ربنا یاربنا جان شهید کربلا
بگذر ز عصیان و گناه حاجات‌من را کن روا
امید من تنها تویی ای ملجاء بیچاره‌گان
عمرم گذشت و حاصل عمرم نشسته در خزان
یا ربنا یاربنا اغفرلنا ذنوبنا(۲)

◾بندسوم
مولا به مقتل میرود دلشوره دارد زینبش
یا فاطمه یا فاطمه گردیده ذکر هرشبش
فزت و رب الکعبه‌اش پیچیده امشب در سما
آمد به بالین حسن آمد شه کرببلا
یاربنا یاربنا اغفرلنا ذنوبنا(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • یکشنبه
  • 20
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 13:13
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

شعر شب بست ویکم حضرت علی (ع) -( رسیده جانم بر لب خدا خدا کردم ) * مرتضی محمودپور

1515

شعر شب بست ویکم حضرت علی (ع) -( رسیده جانم بر لب خدا خدا کردم ) بند اول
رسیده جانم بر لب خدا خدا کردم
تا که بیاید زهرا ترا صدا کردم
زینب بیا بابا ببین مادر رسیده
با صورت نیلی و با قد خمیده
بود و نبود منی یاس کبود منی(۲)

بند دوم
میان آتش بودی و من به محرابم
ز بهر دیدارت من ببین که بی تابم
پهلو شکسته هستی من سر شکسته
داغت هنوزم بر دل حیدر نشسته
بود و نبود منی یاس کبود منی(۲)

بند سوم
تمام دردم را من با تو دوا کردم
تا که به پیشت آیم ز دل دعا کردم
فکر حسین و زینب و کرببلایم
یاد لب خشک امام مجتبایم
بود و نبود منی یاس کبود منی(۲)

شاعر : مرتضی محمودپور

دانلود سبک

  • شنبه
  • 22
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 08:35
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شعر مناجات با خدا در شبهای قدر -(دل از فرط گنه شد سنگ خاره ) * رضا یعقوبیان

1228
-1

شعر مناجات با خدا در شبهای قدر -(دل از فرط گنه شد سنگ خاره ) دل از فرط گنه شد سنگ خاره
به رویم بسته گشته راه چاره
شب قدراست و مهمان تو هستم
خداوندا زمن بگذر دوباره

قسم بر حیدر و فرق شکسته
قسم بر مادر پهلو شکسته
نگه کن بر گناهکاری که امشب
کنار خوان احسانت نشسته

خدایا از گناهان خسته ام من
چو مرغ بال و پر بشکسته ام من
شب قدر و شب غفران ورحمت
کنار سفره ات بنشسته ام من

به درگاهت خدایا روسیاهم
کنار سفره ات بر تو پناهم
به حق مرتضی در این شب قدر
ز لطف و مرحمت بنما نگاهم

گرفتار خود و نفس و هوایم
سرا با جرم و عصیان و خطایم
به حق حنجر پر خون اصغر
ز بند غم نما یارب رهایم

شده ره توشه ام بار گناهم
نگرامشب تو براین اشک و آهم
بیا بگذر ز من از لطف و رحمت
که هم مهما

  • چهارشنبه
  • 2
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 01:47
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شعر شب قدر و نوحه شب نوزدهم رمضان شب ضربت خوردن مولا امیرالمؤمنین علیه السلام -(امشب علی مرتضی (راحت شد از غم )۲) * رضا یعقوبیان

2223
2

شعر شب قدر و نوحه شب نوزدهم رمضان شب ضربت خوردن مولا امیرالمؤمنین علیه السلام -(امشب علی مرتضی (راحت شد از غم )۲) امشب علی مرتضی (راحت شد از غم )۲
بر فرق اوشمشیرکین (زد ابن ملجم )۲
حقش ادا شد. فرق دوتا شد
آجرک الله بقیة الله

در ماه مهمانی حق (دردش دواشد)۲
در مسجد کوفه علی (حاجت روا شد)۲
حقش ادا شد فرقش دوتا شد
آجرک الله بقیه الله

غربت نشین مدینه (در خون نشسته)۲
قلب حسن، زینب ،حسین(ازغم شکسته)۲ حقش ادا شد فرقش دوتا شد
آجرک الله بقیه الله

راحت شد از درد وغ و (رنج دیرینه)۲
افتاده امشب دوباره (یاد مدینه)۲
حقش ادا شد فرقش دوتا شد
آجرک الله بقیه الله

کوه عدالت گشته است( فرقش دریده)۲
زینب ریزد امشب ز غم( اشکش زدیده )۲
حقش ادا شد فرقش دوتا شد
آجرک الله بقیه الله

  • پنج شنبه
  • 19
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 11:57
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شعر شب قدر و نوحه شب نوزدهم رمضان شب ضربت خوردن مولا امیرالمؤمنین علیه السلام -(ای عاشقان زطفلی گشتم گدای مولا ) * رضا یعقوبیان

1132
1

شعر شب قدر و نوحه شب نوزدهم رمضان شب ضربت خوردن مولا امیرالمؤمنین علیه السلام -(ای عاشقان زطفلی      گشتم گدای مولا ) ای عاشقان زطفلی گشتم گدای مولا
شکر خدا که هستم. غرق ولای مولا
علی علی علی جان (۲)

خدا محبتش را نهاده در وجودم
گشته ولایت او تمام تار و پودم
علی علی علی جان

دار و ندار شیعه صبر و قرار شیعه
تو بوده ای علی جان همیشه یار شیعه
علی علی علی جان

درماه رحمت حق مهمان توشدم من
شکرخداکه غرق احسان تو شدم من
علی علی علی جان

ببین تو اشک و آهم بر تو بودنگاهم
قسم به جان زهرا امشب بده پناهم
علی علی علی جان

هستم گدای کویت مستم ز عطرو بویت
با دست خالی امشب. من آمدم به سویت
علی علی علی جان

بنده روسیاهم لبریز از گناهم
درشب قدرعلی جان شفاعت ازتوخواهم
علی علی علی جان

ای مظهر ولایت مولا شوم فدایت
بمیرم از برایت

  • پنج شنبه
  • 19
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 11:58
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شعر شب قدر و نوحه شب نوزدهم رمضان شب ضربت خوردن مولا امیرالمؤمنین علیه السلام - -(تو شه دین مرتضایی) * رضا یعقوبیان

950
2

شعر شب قدر و نوحه شب نوزدهم رمضان شب ضربت خوردن مولا امیرالمؤمنین علیه السلام - -(تو شه دین    مرتضایی) تو شه دین مرتضایی
همنشین مصطفایی
تو چنان احمد عبد خدایی
در عالم تو امید مایی
از همه عالم مشکل گشایی
یا علی حیدر یا علی حیدر(۲)

کل عالم. راامیری
در کرامت. بی نظیری
یا علی جان تو روح صلاتی
قبله حاجات باب النجاتی
بر همه امشب کن التفاتی
یا علی حیدر یا علی حیدر

باغ رضوان نجف تو
یاری دین هدف تو
جنت شیعه صحن و سرایت
محورعالم ایوون طلایت
بر همه تاحشر داری عنایت
یا علی حیدر یا علی حیدر

سینه ها را غم گرفته
اهل دل ماتم گرفته
دشمنان دین از تو گسستند
در نماز صبح ره بر تو بستنذ
بین محرابت فرقت شکستند
یا علی حیدر یا علی حیدر

خون فرق زد شکوفه
شد پر از غم. شهر کوفه
هر دل ازداغتت می سوزد امشب
مجتبی امشب در

  • پنج شنبه
  • 19
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 14:41
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شعر شب قدر و نوحه شور شب نوزدهم رمضان شب ضربت خوردن مولا امیرالمؤمنین علیه السلام - -(ای صفای حریم آل الله ) * رضا یعقوبیان

1681

شعر شب قدر و نوحه شور  شب نوزدهم رمضان شب ضربت خوردن مولا امیرالمؤمنین علیه السلام - -(ای صفای حریم آل الله ) ای صفای حریم آل الله
جان و جانانه رسول الله
بعد شخص پیامبر اکرم
تویی مولا علی ولی الله
علی مولا علی علی حیدر(۳)

صحن وایوان تو بهشت من
مهروحب تو در سرشت من
آقاجون حق همسر زهرا
کن نگاهی به روی زشت من
علی مولا علی علی حیدر

سائل خسته رو سیاه تو
آمده امشب در پناه تو
هستم ای نور چشم آل الله
مستمند نیم نگاه تو
علی مولا علی علی حیدر

صحن ایوان توصفا دارد
عطروبوی کرب و بلا دارد
شب قدر و شب تو یا حیدر
شیعه امشب چنین نینوا دارد
علی مولا علی علی حیدر

اگه گاهی دل تو بشکستم
همه عمرم دل به شما بستم
شب بخشایش گناهان است
از کرامت آقا بگیر دستم
علی مولا علی علی حیدر

ای مه حق پرست من حیدر
ای تمامی هست من حید

  • پنج شنبه
  • 19
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 14:42
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شعر شب قدر و متن نوحه شهادت حضرت علی(ع) -(جان علی رسیده است برلبش ) * رضا یعقوبیان

709

شعر شب قدر و متن نوحه شهادت حضرت علی(ع) -(جان علی رسیده است برلبش ) جان علی رسیده است برلبش
بهر شفا دعا کند زینبش
گرفته بر غریب ذکر امن یجیب
آجرک الله بقیه الله(۲)

دعای حیدر شده است مستجاب
طبیب بنموده علی را جواب
حسین جان برلب است به ناله زینب است
آجرک الله بقیه الله

بهر پدر حسن در اضطراب است
دختراوزینب در التهاب است
بهرباب غریب. گشته اندبی شکیب
آجرک الله بقیه الله

بوسه زند بر روی هر نورعین
گریه کند از غم داغ حسین
شوی در کربلا حسینم سرجدا
آجرک الله بقیه الله

فرمود بر عباس نور عینش
یاری نماید کربلا حسینش
یار با وفایش. دودستت فدایش
آجرک الله بقیه الله

عباس و مجتبی به شور و شینند
همناله با زینب و حسینند
کنار حیدرند به یاد مادرند
آجرک الله بقیه الله

امشب علی

  • چهارشنبه
  • 1
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 00:09
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

نوحه شب 23 ماه مبارک رمضان -(ای صفای هر دو دنیا ) * رضا یعقوبیان

5756
9

نوحه شب 23 ماه مبارک رمضان -(ای صفای    هر دو دنیا ) ای صفای هر دو دنیا
بر تو نازد. آل طاها
اولین نوری. بعد از پیمبر
همسر زهرا حضرت حیدر
شافع محشر. ساقی کوثر
آه وواویلا آه و واویلا(۳)

تو سراپا رحمت هستی
تو شفیع امت هستی
بس که یا حیدر. تو مهربانی
بر همه عالم دارالامانی
شیعیانت را آرام جانی
آه و واویلا. آه و واویلا

شکرلله حیدریم
بانگاهت. کوثریم
با ولای تو آقا شدم من
عاشق آل طاها شدم من
از محبان زهرا شدم من
آه و واویلا آه و واویلا

تو به دردم آشنایی
عبدخود را کن دعایی
تویی یا مولا هم نفس من
جان و روح من همه کس من
مهر وحب تو باشد بس من
آه و واویلا آه و واویلا

دم آخر بیقرارم
تو بیایی در کنارم
از طفولیت بر تو اسیرم
آرزوی من باشد امیرم
روی تو یک دم

  • پنج شنبه
  • 2
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 17:42
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

مناجات شبهای قدر * مرتضی محمودپور

1400
2

مناجات شبهای قدر ◾مناجات شبهای قدر

شب قدره بیا باهم بنالیم
به این قدر و جلال خود ببالیم

من بی قدر را قدر و بهاء داد
دل من را به عشق خود جلاء داد

شدم مهمان بر این خوان الهی
الا ای میزبان بنما نگاهی

اگر چه روسیاه و شرمسارم
ولی مهر علی در سینه دارم

علی آقای من من نوکر او
نشستم عاشقانه بر در او

که شاید روی ماهش را ببینم
ز خاک پای او بوسه بچینم

اگر چه روسیاه در عالمینم
شب قدر است دلتنگ حسینم

همان قاری بر نیزه نشسته
سرش بر روی نی از کین شکسته

همان قاری که در طشت طلا بود
تنش بر خاک گرم کربلا بود

همان قاری که آمد کنج ویران
نشست درکنج ویران با اسیران

همان قاری که باغ لاله دارد
گل ششماهه و سه ساله دارد

اگر چ

  • جمعه
  • 3
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 02:49
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

مناجات -(چِه کنم من دلم از بارِ گنه سنگین است بر سرم این همه آوارِ گنه سنگین است) * هستی محرابی

1602
2

مناجات -(چِه کنم من دلم از بارِ گنه سنگین است بر سرم این همه آوارِ گنه سنگین است) #مناجات_رمضانیه
#شب_جمعه

چِه کنم من دلم از بارِ گنه سنگین است
بر سرم این همه آوارِ گنه سنگین است

رو سیه آمده ام تا به درت توبه کنم
یک دل و این همه آثارِ گنه سنگین است

چه گران است که از خود نشدم دل نگران
و چه حاجت به بیان عارِ گنه سنگین است

از لبم شعله ی عصیان و گنه می ریزد
مددی شدتِ این نارِ گنه سنگین است

من که خود آگهم از زشتیِ کارم مولا
گر چه این جراتِ اقرارِ گنه سنگین است...

....آمدم تا که بگویم به خودم بد کردم
بر من این کوهِ ز رفتارِ گنه سنگین است

تو که دادی به من این پاکیِ بنیانِ سرشت
رو سیه را غمِ زنگارِ گنه سنگین است

من ندانم ز کدامین عملم توبه کنم
بس که این وسعتِ بازارِ گنه سنگ

  • شنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 22:15
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

مناجات شب قدر بیست و سوم ماه رمضان و گریز روضه * مرتضی محمودپور

2066

مناجات شب قدر بیست و سوم ماه رمضان و گریز روضه ◾مناجات شب قدر
◾بیست و سوم

دست خالی‌تر ز هر شب آمدم
من برای حل مطلب آمدم
من گنه‌‌کردم ولیکن نادمم
روسیاهم لیک یارب آمدم

چون ز پا افتاده‌ام دستم بگیر
بارالها در پناهت مستجیر
من غلام حلقه برگوش حسین
شد امیر من حسین نعم‌الامیر

بر سرم قرآن نهاده آمدم
بین به درگاهت چه ساده آمدم
آمدم تا که ببخشایی مرا
من ز بیراهه به جاده آمدم

کربلا شد مقصد و مقصود من
با حسینت آمدم معبود من
گرچه آلوده ولیکن عاشقم
در بضاعت این تمام بود من

شاه تشنه دستگیر عالم است
پاره‌ی قلب رسول خاتم است
در پناه شاه بی‌سر آمدم
درعزایش‌سینه‌ام درماتم است

سومین احیای امسال من است
عشق ثاراله پر و بال من است
گریه‌های بی امان بهر حسی

  • سه شنبه
  • 7
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 11:49
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

نوحه شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان -(شب بیست و سوم آمد و دارم تمنّا) * امیر عباسی

1296
2

نوحه شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان -(شب بیست و سوم آمد و دارم تمنّا) شب بیست و سوم آمد و دارم تمنّا
که خدا ببخشد از کرم گناه من را
در گذر از من ای خالق سرمد
حقّ پیغمبر و آل محمد
حقّ آل عبا الهی العفو...

حق مصطفی و حیدر و زهرای اطهر
حق مجتبایِ غریب و شهیدِ بی سر
شب آخر شد از شبهای اِحیا
کن مرا اهل ایمان اهل تقویٰ
حقّ آل عبا الهی العفو...

حق آن شهیدی که در خونَش دست و پا زد
بین قتلگاه خودَش هم تو را صدا زد
آن شهیدی که بندهٔ خدا بود
قاریِ به روی سر نیزه ها بود
یا حسین یا حسین غریب مادر...

  • سه شنبه
  • 7
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 16:23
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

متن نوحه مسجدی شب بیست و یکم ماه رمضان -(مرتضیٰ با قلب سوزان) * امیر عباسی

4007
6

متن نوحه مسجدی شب بیست و یکم ماه رمضان -(مرتضیٰ با قلب سوزان) مرتضیٰ با قلب سوزان
شد شهیدِ راه قرآن
ناله دارم به چشمانِ گریان
یا علی یا علی یا علی جان
یا علی یا علی یا علی جان...

زین عزا آه و واویلا
با سرِ بِشکسته مولا
نزد زهرای خود گشته مهمان
یا علی یا علی یا علی جان
یا علی یا علی یا علی جان...

راهیانِ کربلاییم
جانفدای مقتداییم
میشَویم همنوا با شهیدان
یا علی یا علی یا علی جان
یا علی یا علی یا علی جان...

ما بمانیم تا شهادت
جان نثارانِ ولایت
مثل آوینی و مثل چمران
یا علی یا علی یا علی جان
یا علی یا علی یا علی جان...

  • پنج شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 09:03
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شب قدر -(امشب بنا دارم که قرآن سر بگیرم) * هستی محرابی

1623
2

شب قدر -(امشب بنا دارم که قرآن سر بگیرم) #شب_قدر_شب_اشک_و_استغاثه
#شبی_که_امیدها_جان_میگیرد
#ليلة_القدر_خير_من_الف_شهر

امشب بنا دارم که قرآن سر بگیرم
تا در بهشتِ جانِ جانان پَر بگیرم

هر جا قلم دل را کشانَد می‌نشینم
تا من سراغ از فاتحِ خیبر بگیرم

عرضِ ادب سوی مدینه میکنم تا
اذنِ جنان را من ز پیغمبر بگیرم

عشقم حسین است و براتِ کربلا را
از دستِ پاک و زخمی مادر بگیرم

امشب که گلزارِ حسین است آرزویم
باید از این دریا فقط گوهر بگیرم

مهمانِ شش گوشه شدن یعنی که باید
هر جایی از عرشِ خدا لنگر بگیرم

گفتم اگر قسمت شود اول در آغوش
قنداقه ی نازِ علی اصغر بگیرم

هر گوشه از صحن و شبستانِ حرم را
صد منبر اشک از روضه ی اکبر بگیرم

آنجا که ساقی آب را شرمنده کرده است
از دستِ او هم جرعه ای کوثر بگیرم

شرمنده ی اشکِ پگاهِ قتلگاهم
باید تقاصِ یک سر از کافر بگیرم

هر کس به نوعی اشکِ زینب را در آورد
من حقِ او را از دمِ خنجر بگیرم

یا انتقامِ دردِ او را روزِ محشر
از ذوالفقارِ حضرتِ حیدر بگیرم

باید رَوم با پای دل کنجِ خرابه
یک سر خبر از غربتِ دختر بگیرم

از گیسووان سوخته قدری برای
زخمِ دلم داروی خاکستر بگیرم

از خارِ پایش که ز چوبِ خیزران است
قطعاً خبر از شعله های در بگیرم

ای بال و پَر بشکسته ای جانم رقیه
امشب شد از عشقِ تو قرآن سر بگیرم

غرقِ امید دستهای کوچکم تا
هر حاجتم را از حی داور بگیرم!

#هستی_محرابی

  • سه شنبه
  • 23
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 15:55
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
 محمود اسدی

زمزمه/این شب قدریه خدا مارو ببخش * محمود اسدی

724
1

زمزمه/این شب قدریه خدا مارو ببخش این شب قدریه خدا مارو ببخش
بخاطر علی بیا مارو ببخش
بگذر تو از گناه ما یا اللّه
إغفر لنا ذنوبنا یا اللّه
عفوم نما عفوم نما یا اللّه/استغفراللّه

یا فارس الحجاز پناه ما همه
دستمونو بگیر عزیز فاطمه
کجایی امشب ای گل مه منظر
بیا که مانده چشم ما سوی در
بیا به مجلس عزای حیدر/بقیه الله
*******
شائق
اللّهم عجّل لولیک الفرج

  • سه شنبه
  • 6
  • خرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 19:35
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 رضا رسولی

زمزمه شب قدر -(شب قدره و شده ذکر لبم بیا بیا) * رضا رسولی

581

زمزمه شب قدر  -(شب قدره و شده ذکر لبم بیا بیا) شب قدره و شده ذکر لبم بیا بیا
بیا ای تنها دلیل بودنم بیا بیا

دردم دوا کن
این شب قدری واسه ی منم دعا کن
نگاه بمن بخاطر امام رضا کن
تو سرنوشتم سفر کربلا جا کن

میخونه اسمتو دعا و زمزمه
(بیا بیا بیا بحق فاطمه)

شب قدره چی میشه نوکرتو احیا کنی
بیای و خودت دل رسوامو روبه را کنی

ای بی نشونی
مثل بابات علی تو خیلی مهربونی
حاجت قلب من و که خودت میدونی
یک صدقه بهم بده ماه رمضونی

سهم من از جدایی از شما غمه
(بیا بیا بیا بحق فاطمه)

بمیرم برای سوز و اشکای چشم ترت
آقاجون کجا گرفتی شما قرآن رو سرت

چشات میباره
به حال و روز کوفه که این شبا تاره
کوفه ای که بدون حیدر زاره زاره
دلت مث حسین و زینب عزاداره

دلت پر از غصه و درد و ماتمه
(بیا بیا بیا بحق فاطمه)

شب قدره سومه دلا شده غرق نوا
آی گداهای نیمه شب بیاین بریم شام بلا

گریز روضه
همراهه با غصه و درد واشک و ناله
بخونیم از یه دختر پیر سه ساله
همون که قد و قامتش شبیه داله

همونی که سن و سالش خیلی کمه
همونی که خیلی کتک خورد از همه

  • چهارشنبه
  • 19
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 10:39
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

مناجات بسیار دلنشین شب قدر، با نوای سید مجید بنی فاطمه -(سرراهت نشستم با دنیای گناهم...) *

717

مناجات بسیار دلنشین شب قدر، با نوای سید مجید بنی فاطمه -(سرراهت نشستم با دنیای گناهم...) سر راهت نشستم با دنیای گناهم
تو همراهی ولی من رفیق نیمه راهم
رفیق نیمه راهم…
رسیدم دلشکسته به امید نگاهی
منو میبخشی امشب تو بگو الهی یا الهی
الهی یا الهی….
تو این آشوب دنیا به داد من رسیدی
یه جوری خوبی انگار گناهامو ندیدی

  • دوشنبه
  • 13
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:48
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

روضه ومناجات باخدا ویژه شبهای قدر به نفس سیدمجید بنی فاطمه -(السلام علی الحسین...) *

854

روضه ومناجات باخدا ویژه شبهای قدر به نفس سیدمجید بنی فاطمه -(السلام علی الحسین...) اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

*عزیزِ خداست حسین .. جنازه ای رو حرکت دادن به سمتِ نجف، گفتن: بریم حرمِ امیرالمؤمنین دفنش کنیم، اما مَرد فاسقی بود ، خادمِ آقا امیرالمؤمنین، خواب دید امیرالمؤمنین رو فرمود: فردا کسی رو میارن تو این حرم دفنش کنن، فاسقِ، گنهکارِ، مانع بشید، نگذارید بیارنش تویِ حرم...

فردا به رفقای دیگه و خادمای دیگه اطلاع داد، اما هر چی منتظر شدن، دیدن جنازه ای رو نیاوردن حرمِ مولا، تعجب کرد؟.. تا غروب صبر کرد، متوسل شد به امیرالمؤمنین، آقاجان! ما منتظر شدیم اما کسی رو نیآوردن.. خوابید، خوابِ آقا امیرالمؤمنین رو دید، آقا فرمود: فردا همون مرد رو میارن، احترامش کن، جایِ خوبی رو براش درست کن تا دفنش کنن،
عرض کرد:آقاجان! شما فرموده بودید این مرد فاسقِ، راه ندیم جنازه اش رو، اما امشب می فرمایید: احترامش کنیم! مولا فرمود: آره! وقتی داشتن جنازه رو می آوردن، مسیرِ راه رو گم کردن، رفتن سمتِ کربلا .. خاکِ کربلا رویِ این بدن نشسته .. من از حسینم حیا میکنم ..

خوشبحال اونایی که کربلایی میشن امشب، خوشبحال اونایی که امام حسین امشب نگاهشون میکنه، خوشبحال اونایی که ارتباط قلبی دارن با ابی عبدالله .. آی رفقا! برا همه وقت میذاریم ولی برا آقامون وقت نمیذاریم .. اگه میتونی قبل از نماز بگو : " صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّه" این رو مراجعِ بزرگمون میگن ، ان شاءالله همه شون فیض ببرن اونایی که از دنیا رفتن ..
یا اباعبدالله!.. ما جز شما کسی رو نداریم، ما به شما پناه آوردیم، امشب برا همه دعا کنیم، کینه ها رو کنار بگذاریم .. امشب با شب هایِ دیگه فرق میکنه، امشب گریه کن حسینیم، روایت داریم برا گریه کُنِ حسین، حضرت زهرا براش استغفار میکنه، امام زمان استغفار کرده، خدایا! ببخش، این ها گریه کن های جَدِّ غریبم هستن، اینها گریه کن های مادرم زهرا هستن ..
تا ارتباط با امام زمان نداشته باشی نمیتونی لذتِ مناجات رو ببری،خدایا! به حقِ ابی عبدالله ارتباط قلبی مارو با حجت ابن الحسن روز به روز بیشتر بفرما ..

  • چهارشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 16:58
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مناجات با امام زمان(عج) در شب قدر -(تسلیت ای امام زمانم...) * علی اکبر اسفندیار (مداح)

1318
2

مناجات با امام زمان(عج) در شب قدر -(تسلیت ای امام زمانم...) به سبک: ای امام زمان کی می آیی....

تسلیت ای امام زمانم
جان فدای توای مهربانم
ماگداییم گدایان این در
چون توهستیم عزادار حیدر
ماکه درمانده وبی پناهیم
ازفراق تو درسوز وآهیم
شیعیان راتوخط اَمان ده
صورت نازنیت نشان ده
یا امام زمان جان فدایت
یک نظرکن توبراین گدایت
مهدیا ای که صاحب عزایی
یوسف فاطمه درکجایی
من بقربان شال عزایت
جان زهرا به ماکن عنایت
هرکجایی گل نرگس ما
یک نظر کن براین مجلس ما
تسلیت گویم آقا دراین شب
بر تو و عمه جان تو زینب
یا امام زمان جان فدایت
یک نظرکن توبراین گدایت
بچه های علی بیقرارند
درعزای پدر سوگوارند
جان فدای حسن نور عینش
خون ببارد زچشم حسینش
برده صبروقرار من امشب
ناله ی عمه جان تو زینب
ای به باغ ولایت گل یاس
خون شداشک عموجانت عباس
یا امام زمان جان فدایت
یک نظرکن توبراین گدایت

  • چهارشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 21:36
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مناجات -(شبِ قدر است و دلم کرب و بلا می خواهد کربلا هم که دلِ غرقِ صفا می خواهد) * هستی محرابی

884

مناجات -(شبِ قدر است و دلم کرب و بلا می خواهد کربلا هم که دلِ غرقِ صفا می خواهد) #زیارت_امام_حسین_در_شبهای_قدر

أَتَيْتُكَ يَا مَوْلاَيَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ زَائِراً عَارِفاً بِحَقِّكَ مُوَالِياً لِأَوْلِيَائِكَ‏
اى آقاى من اى فرزند رسول خدا با معرفت به حق امامتت و خلافتت بدين درگاه به زيارت حضرتت آمده ‏ام و دوست با دوستانت

شبِ قدر است و دلم کرب و بلا می خواهد
کربلا هم که دلِ غرقِ صفا می خواهد

یا حسین اِبنِ علی(ع) نوکرِ خود را دریاب
دلِ آلوده ی من از تو جلا می خواهد

روضه ی آب و عطش گر چه ملول است ولی
دلِ بشکسته ی پُر شور و نوا می خواهد

شبِ قدر و به سرم شورِ حرم افتاده است
وا که این صحنه عجب حال و هوا می خواهد

آخر این غرقِ گنه را چه به این حال و هوا
جانِ من جرعه ای از آبِ شفا می خواهد

عاشقم در سرِ خود شوقِ زیارت دارم
زیرِ پرونده ام امضای شما می خواهد

باز پروانه ی دل طالبِ شمعِ رُخ توست
این تبِ عشق مگر چون و چرا می خواهد

کی شود قسمتِ من هم بشود کرب و بلا
دلم عطرِ حرمِ شاهِ ولا می خواهد!

#هستی_محرابی
@Asharemehrabi

  • چهارشنبه
  • 31
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 16:39
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
 امیر حسین الفت

-(استجیر و من النار ) * امیر حسین الفت

662

-(استجیر و من النار ) استجیر و من النار
بک یا الله
ابرو مو بخر پیش
ابی عبدالله

من زمین خوردم کمکم
میکنی پاشم
عرفه بنویس امسال
کربلا باشم

بین شعله ء_ آتیشم اگه_ بکشه کارم
میگم عین تو_ من حسین تو _خیلی دوست دارم

بالحسین یا الله بالحسین العفو
بنویس توی تقدیرم کربلا و نجف
__
کاری بر نمیاد غیر از
گریه از دستم
پای سفرهء افطارم
یاد تو هستم

یاد تو میکنم وقتی
میخونم قرآن
یاد چوبی که می‌خورد رو
اون لب و دندان

یاد تک تک _ روضه های تو _ با چش گریون
میکشم آه _ من به یاد تو _ دم دمای اذون

بالحسین یا الله باالحسین العفو
بنویس توی تقدیرم کربلا و نجف

  • دوشنبه
  • 5
  • اردیبهشت
  • 1401
  • ساعت
  • 16:35
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق
ادامه مطلب

مناجات با خدا -(دست من خالی است و چشمانی) * داود رحیمی

2128
5

مناجات با خدا -(دست من خالی است و چشمانی) دست من خالی است و چشمانی
پُرِ اشک و گناه آوردم
از خودم هم فراری ام، امشب
من به اینجا پناه آوردم

چیز بهتر نداشتم، با خود
غیر ازین چشم های گریانم
گریه ام قاطی ریا شده است
اشک خالص که نیست، میدانم

باخودم فکر می کنم گاهی
" بی حیا این هزارمین بار است"
در دلم وحی می شود انگار
که دوباره بیا که غفار است

سال ها بنده ی خودم بودم
هی خودم را فریب می دادم
همه چیزم به پای نفسم رفت
جان مولا برس به فریادم

قسمت می دهم تورا حقِ
خانه ای که درش در آتش سوخت
قسمت می دهم به آن مردی
که پَر همسرش در آتش سوخت

به همان ذوالفقار تنها که
سپرش را مقابلش کشتند
به علی که دو دست او بستند
همسرش را مقابلش کشتند

یا الهی به

  • سه شنبه
  • 15
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 19:44
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 رضا باقریان

شعر شب قدر -(امشب شب قدر و به لب اقرار دارم من) * رضا باقریان

1013

شعر شب قدر -(امشب شب قدر و به لب اقرار دارم من) امشب شب قدر و به لب اقرار دارم من
از معصیت‌ها یک دل بیمار دارم من
پرونده‌ای آلوده از کردار دارم من
در پیشگاه حضرت استغفار دارم من
از بنده‌ای گمراه، امشب دستگیری کن
آقا به اشک چشم زینب دستگیری کن

پایین گرفتم پیش تو روی سیاهم را
گم کرده بودم در کویر خشک راهم را
شرمنده‌ام تکرار کردم اشتباهم را
چشم انتظارم، پرده پوشی کن گناهم را
این شرمساری حاصل یک عمر عصیان است
ارحمنی ای رب کریم، حالم پریشان است

از هر که امشب آمده غم بیشتر دارم
زیرا شب قدر است و اشکی مختصر دارم
گرد و غبار معصیت را روی سر دارم
از کارهایم من خودم بهتر خبر دارم
اندازه‌ی یک عمر از من معصیت دیدی
لب وا نکرده، هر چه کردم را تو بخشیدی

  • پنج شنبه
  • 17
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 11:09
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شعر شب قدر و نوحه شب نوزدهم رمضان شب ضربت خوردن مولا امیرالمؤمنین علیه السلام -(تو گل گلشن مصطفایی ) * رضا یعقوبیان

670
1

شعر شب قدر و نوحه شب نوزدهم رمضان شب ضربت خوردن مولا امیرالمؤمنین علیه السلام -(تو گل گلشن مصطفایی ) تو گل گلشن مصطفایی
همسر فاطمه ،مرتضایی
همه عالم بودریزه خوارت
معنی سوره هل اتایی
تو ،گوهری یا مولا
تو، محشری یا مولا
تو ،حیدری یا مولا
یا علی یا حیدر(۳)

ای که هستی علی تکیه گاهم
آمدم بر تومولا پناهم
بنما امشب از لطف و رحمت
جان زهرا علیجان نگاهم
ای،جنتم کوی تو
ای،آمدم سوی تو
ای، مستم از بوی تو
یا علی یا حیدر

تونمودی به من لطف و احسان
شده ام یا علی بر تو مهمان
شب درست،ز لطف و کرامت
دست خالی مرا بر مگردان
ای، تکیه‌گاهم مولا
ای، بی پناهم مولا
ای،کن نگاهم مولا
یا علی یا حیدر

تو گلی یا علی من چو خوارم
کسی را جز تو مولا ندارم
شکرالله که از طفلی خود
من به درگاه تو ریزه‌خوارم
ای،مقتدایم حیدر
ای ،آشن

  • پنج شنبه
  • 19
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 12:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شعر شب قدر و زبان حال مولا امیرالمؤمنین علیه السلام شب نوزدهم رمضان شب ضربت خوردن -(ای همه هست مصطفی تویی علی مرتضی همدم ) * رضا یعقوبیان

1154
0

شعر شب قدر و زبان حال مولا امیرالمؤمنین علیه السلام شب نوزدهم رمضان شب ضربت خوردن  -(ای همه هست مصطفی تویی علی مرتضی همدم ) ای همه هست مصطفی تویی علی مرتضی همدم وهمرازت علی همسر تو خیرالنسا
همه امید من علی دلم ز مهرت منجلی
بر لب من زمزمه ات هر لحظه باصوت جلی
یاساقی کوثرمدد
حیدرمددحیدرمدد

بسکه آقا مهربونی تو یاور بی کسونی
گرچه بدم ولی علی دردمنوخوب میدونی گنهکاروروسیهم محتاج نیم نگهم
ببین کسی رو ندارم فقط تویی تکیه گهم
یا ساقی کوثر مدد
حیدر مدد حیدر مدد

از کودکی تا به حالا منم گدای مرتضی
ورد زبونم این شده جانم فدای مرتضی
علی گدایت اومده غرق ولایت اومده
در شب قدر و شب تو بهر هدایت اومده
یا ساقی کوثر مدد
حیدر مدد حیدر مدد

همه امید من اینه دستمو مولا بگیره
بسکه گنهکارم علی دلم ازاین دنیاسیره
درسته که بدم علی پیش توم

  • پنج شنبه
  • 19
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 14:49
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شعر زبانحال مولا امیرالمومنین (ع) -(امشب همه عالم به شوروشین است) * رضا یعقوبیان

872
2

شعر زبانحال مولا امیرالمومنین (ع) -(امشب همه عالم به شوروشین است) امشب همه عالم به شوروشین است
واویلاواویلا
روان به جنت شاه عالمین است
واویلا واویلا

دلها پر از رنج و محن شد امشب
واویلا واویلا
بیت علی، بیت الحزن شد امشب
واویلا واویلا

زهر عدو کرده اثر به جانش
واویلا واویلا
سوزانده زهر تا مغز استخوانش
واویلا واویلا

این نکته سوزان تر ز هر کلام است
واویلا واویلا
گوید طبیب کار علی تمام است
واویلا واویلا

گرچه بسوزد دل از این مصیبت
واویلا واویلا
مولای عالم کن دگر وصیت
واویلا واویلا

امشب یتیمان در سرای مولا
واویلا واویلا
آورده اند شیر از برای مولا
واویلا واویلا

امشب یتیمان جمله بیقرارند
واویلا واویلا
بعد از علی دیگر پدر ندارند
واویلا واویلا

شاه نجف چشم از جهان

  • چهارشنبه
  • 1
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 00:03
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شب قتل امیرالمومنین -(تمام عالم هستی غمین است ) * رضا یعقوبیان

2357
6

شب قتل امیرالمومنین -(تمام عالم هستی غمین است ) تمام عالم هستی غمین است
شب قتل امیرالمومنین است
دل اهل ولا را غم گرفته
ز داغ مرتضی ماتم گرفته
درخت غم زده امشب شکوفه
زنند بر سینه وسراهل کوفه
تمام شهر کوفه در عزا شد
به هرجا بنگری ماتم سرا شد
تمام شهر کوفه در خروش است
چرا پس مسجد کوفه خموش است
به بیت مرتضی غوغاست امشب
به لبها آه و واویلا امشب
کنار بسترش غمدیده زینب
بریزد اشک غم از دیده زینب
شررزد زهر کین بر جسم و جانش
اثر کرده به مغز استخوانش
یتیمانی که گردیده نمک گیر
تمامی آمده با کاسه شیر
ولی زخم سر او برده تابش
طبیب او دگر کرده جوابش
سرشک دیده زینب روان است
که بابارهسپرسوی جنان است
دگر فارغ ز هر درد ومحن بود
سرش بر روی دامان حسن بود
کنارش ز

  • چهارشنبه
  • 1
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 00:05
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد