بی بی رو اینقدر قشنگ تشییع جنازه كردند،اینقدر قمی ها قشنگ احترام گذاشتند،اینقدر اَمدند مثل پروانه دور بی بی گشتند،یه ذره بی بی احساس غربت نكرد،اما بمیرم برای اون خانمی كه،نیم شب در خونش باز شد،چهار نفر زیر جنازشو گرفته بودند،چند تا بچه ام دنبال جنازه می دویدند،هی مادر مادر می گفتند،هر چی دستشونو بلند می كردند،به تابوت مادر نمی رسید،همدیگرو دلداری می دادند،این بچه ها اجازه گرفتند،از بابا ،بابا اجازه بده ما تشییع جنازه مادرشركت كنیم،امیرالمومنین علیه السلام فرمود :بیایید،اما آهسته آهسته گریه كنید،اما یه وقت دیدند امام حسن داره داد می زنه،بلند بلند داره گریه می كنه،سلمان دوید حسن جان،بابات می گه
- چهارشنبه
- 11
- بهمن
- 1391
- ساعت
- 21:04
- نوشته شده توسط
- عفاف