وفات حضرت زینب کبری (س)

مرتب سازی براساس
 رضا تاجیک

نوحه‌ي زمینه‌ي وفات حضرت زینب(س) به همراه سبك-دنیا بارون گرفته بود * رضا تاجیک

3266
1

نوحه‌ي زمینه‌ي وفات حضرت زینب(س) به همراه سبك-دنیا بارون گرفته بود دنیا بارون گرفته بود قلب محزون گرفته بود
تو بین موج خون و من چشمامو خون گرفته بود 2
وای از گودال کربلا وای
فریاد وامحمدا وای
وَ الشِّمرُ جالسٌ عَلی... وای 2
وای 3 غریب حسین 4
****
وای از خصم زبون تو از زین واژگون تو
تو قاب عکس چشم من فواره های خون تو 2
وای از نیزه شکسته ها وای
نعل اسب حرومیا وای
رأس بر روی نیزه ها وای 2
وای 3 غریب حسین 4
****
دشمن دستم رو بسته بود قلبم مجروح و خسته بود
کل جسم مطهرت زیر اسبا شکسته بود 2
رویای قلب من تویی وای
قرآن پر محن تویی وای
سالار بی کفن تویی وای 2
وای 3 غریب حسین 4
********
شاعر: رضا تاجیک
منبع: بی‌پلاک

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 5
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 17:56
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

مثنوی وفات حضرت زینب(س)-مادر گریه! مادر غم‌ها! جان از غصه آمده بر لب! *

3481
2

مثنوی وفات حضرت زینب(س)-مادر گریه! مادر غم‌ها! جان از غصه آمده بر لب! مادر گریه! مادر غم ها! جان از غصه آمده بر لب!
روضه دار شبانه روز حسین! السلام علیکِ یا زینب!
چشم های تو از نجابت و نور، چشم های تو جنس باران است
گریه های زیاد آبت کرد، بس که زخم دلت فراران است
بین بستر که روضه میخوانی، وسط گریه میروی از حال
وسط روضه ی در و دیوار، وسط روضه ی سر و گودال
رو به کرببلا بکن بانو، لحظه های وداع سنگین است
درد دل کن تو با برادر خود، روضه بی شک دلیلِ تسکین است
*****
خاطرم مانده ای برادر من، زلف هایت به چنگ گرگ افتاد
گره در بین زلف تو می خورد، روی سینه نشست یک صیاد
حرمتت را حرامیان بردند، غارت پیکر تو یادم هست
دست و پا می زدی مقابل من، زخم بال و پَر تو یادم هست
نیزه بر پ

  • یکشنبه
  • 5
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 18:26
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

نوحه‌ي زمینه‌ي وفات حضرت زینب(س) به همراه سبك-نتونستم يه سال و نيمم، داغ تو رو من دووم بيارم، واي *

3037
3

نوحه‌ي زمینه‌ي وفات حضرت زینب(س) به همراه سبك-نتونستم يه سال و نيمم، داغ تو رو من دووم بيارم، واي نتونستم يه سال و نيمم/ داغ تو رو من دووم بيارم/ واي
روز و شبهام طي شدن اما/ مثه خواهرم دل بيقرارم/ واي 2
گريه كردم پا به پاي گريه هاي سكينه و رباب
گريه كردم پاي داغت اي برادر با يه دل كباب 2
بيا امشب كنار من كه ديگه رفتنيه خواهرت
بيا چشم انتظارتم بيا داداش تو هم با مادرت
واي واي حسين حسين
*****
ميگيرم گُر يه سال و نيمه/ با آتيش توي خيمه ي من/ واي
جيگرم خون ميشه ميگيرم/ دم روضه هاي كربلا، من/ واي 2
گريه كردم پا به پاي روضه ي تو اميره بي سپاه
گريه كردم وقتي رفتي بي علمدار ميون قتلگاه 2
مي زدي ناله از عطش كه جيگرم ميسوزه اي خدا
ديدمت لحظه اي كه شمر سرتو از بدن ميكرد جدا
واي واي حسين حسين
****
رو

  • یکشنبه
  • 5
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 18:29
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

غزل مصائب حضرت زینب(س)-آن روز که روی نیزه‌ای سر می‌رفت‎ *

2794

غزل مصائب حضرت زینب(س)-آن روز که روی نیزه‌ای سر می‌رفت‎ آن روز که روی نیزه ای سر می رفت‎
خورشید ز حدّ خود فراتر می رفت
این راه همیشگی خورشید نبود
اینبار به یک غروب دیگر می رفت
بر قله نیزه پرچم سرخی شد
چون باد بر آن طرّه عنبر می رفت
می رفت به سمت کوفه بی دعوت، نه
دعوت شده ای بود که با سر می رفت
با خود همه زخم نامه ها را می برد
بر شاخه نیزه چون کبوتر می رفت
در مسجد و بر فراز نی فرق نداشت
هر شهر که می رسید منبر می رفت
***
دل بود که برنیزه تلاوت می کرد
دل بود که دنبال برادر می رفت
خون بود که از گوشه مژگان حسین
خون بود که از محمل خواهر می رفت
می خورد به جای او به سرهای دگر
هر بار که سنگی به خطا در می رفت
از یک سر بر نیزه چه می ترسیدند!
عباس اگر نبود معج

  • یکشنبه
  • 5
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 18:34
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

غزل مصائب حضرت زینب(س) در شام-برای گفتن از داغ تو زمان بس نیست *

3767
2

غزل مصائب حضرت زینب(س) در شام-برای گفتن از داغ تو زمان بس نیست نکته: با درج این مطلب تعداد اشعار سایت امام هشت به 14000 شعر رسید

برای گفتن از داغ تو زمان بس نیست
برای شرح غمت قامت کمان بس نیست
خدا کند که بمیرم به پای نیزه تو
چقدر طعنه شنیدم از این وآن؛ بس نیست؟!
چقدر کوچه به کوچه تمسخرم کردند
ز صبح تا دم مغرب، دم اذان، بس نیست؟

غرور طفل تو را سنگ ها نشانه گرفت
مگر تعارف آن لقمه های نان بس نیست؟
به سوی بزم شرابی سر تو را بردند
گمان که مجلس کوفه برایمان بس نیست
به روی صورت پاکت شراب هم می ریخت
مگر اهانت با چوب خیزران بس نیست؟
به روی زخم لبت میزد و مرا می کشت
نگو که ضربه سر نیزه ی سنان بس نیست
چقدر صبر کنم قتل صبر تو کافیست
هزار دفعه دهم از غم تو جان بس نی

  • یکشنبه
  • 5
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 18:39
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

مثنوي مصائب حضرت زينب(س)-پاکباز عشق *

3816
1

مثنوي مصائب حضرت زينب(س)-پاکباز عشق در دلم افکنده شور و انقلاب
بازگویا شاهدخت بوتراب
جلوه اندر آسمان عشق کرد
بی فروغ استارگان عشق کرد
در مقام بهت و حیرت مانده ام
زینبا در وصف کارت مانده ام
تار و پود زندگانی تو را
بافتند آری ز رنج و از بلا
کودکی بودی که دیدی آنچه را
می نیارد دید چشم مردها
دست دشمن در حنای ننگ شد
نقش دیوار از لگد پررنگ شد
****
اولین تشتی که زینب دید چیست ؟
خون جگرهای حسن سبط نبیست
****
بر رقیه بیشتر حساس بود
تکیه گاهش حضرت عباس بود
آوخ از این چرخ خونریز خراب
هر دو را بگرفت زان عالی جناب
بسته گویم ماجرای کربلا
کان زمان از دلبرش نامد ندا :
دید مابین زمین و آسمان
مادرش را موکنان ،مویه کنان
غرق در محنت نماید سینه را
چ

  • دوشنبه
  • 6
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 10:41
  • نوشته شده توسط
  • امین مقامی
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

ذکر تک / شور ویژه شهادت حضرت زینب کبری(س) + سبک -(يا زينب ذكريه كه رمزِ حياته) * حسن ثابت جو

946

ذکر تک / شور ویژه شهادت حضرت زینب کبری(س) + سبک -(يا زينب ذكريه كه رمزِ حياته) يا زينب ذكريه كه رمزِ حياته
با زينب كه باشي عالم زیر پاته
آقامون ‌حسينه، كشتيِ نجاته
ناخداش زينبه، درياش گريه‌هاته
عالم فدای او
آدم گدای او
دل خاک پای او
یا حضرت زینب
یا حضرت زینب ـ یا حضرت زینب(۴)
ما شدیم مجنونش این یه سرنوشته
يا زينب نغمه‌ي، قلب شاه عشقه
روی دل این جمله رنگ خون نوشته
كربلا بهشته، دروازه اش دمشقه
لطف و صفاش عشقه
مهر و وفاش عشقه
صحن و سراش عشقه
یا حضرت زینب
یا حضرت زینب ـ یا حضرت زینب(۴)
خطبه ی این بانو حرف بی جوابه
هر سخن از زینب درس انقلابه
رفتار زینبی یک اعجاز نابه
میراث این بانو میراث حجابه
خواهر مولا بود
امیر زنها بود
نائب زهرا بود
یا حضرت زینب
یا حضرت زینب ـ یا حضرت زینب

  • دوشنبه
  • 13
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 23:29
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب

شعر زبانحال حضرت زینب (س) -( در کویر بیکسی با غم مدارا می کنم ) *

6270
4

شعر زبانحال حضرت زینب (س) -( در کویر بیکسی با غم مدارا می کنم  ) در کویر بیکسی با غم مدارا می کنم
خانه ی دل را برای غصّه ماوا می کنم
باغبان باغ گل بودم ولی باغم بسوخت
باغمِ باغم فغان برحال گلها می کنم
آی مردم من صبورم، صبر باشد پیشه ام
من به سختی ها همیشه صبر زیبا می کنم
من سفیر کربلایم، حامل پیغام خون
کربلا را با پیام خویش احیا می کنم
جلوه رنگین کمان پیداست راس نیزه ها
عقده ی دل را به پای نیزه ها وا می کنم
شکوه ها دارم گه از دنیا گه از جور زمان
شکوه گاهی از زمان، گاهی ز دنیا می کنم
چون عدو می خواست تا اسلام را فانی کند
من به یاری خدا اسلام، ابقا می کنم
گرچه زن هستم ولی در یاری دین خدا
نقش مردان خدا را خوب ایفا می کنم

  • پنج شنبه
  • 31
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 15:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

به عشق مدافعان حرم حضرت زینب (س) : شیعه حراج کرده سرش را به خاطرت شیعه برای عشق تو هر کار می کند * جعفر ابوالفتحی

14214
21

به عشق مدافعان حرم حضرت  زینب (س) : شیعه حراج کرده سرش را به خاطرت  شیعه برای عشق تو هر کار می کند به عشق مدافعان حرم حضرت زینب (س)
یا زینب کبری (س) مددی

هر کس طواف کعبه ی دلدار می کند
حتما نظر به چهره ی یک یار می کند
هر چند گل نیاز ندارد به لطف خار
اما گهی نگه به تن خار می کند

..
این لطف و جود و این کرم و دستگیریت
آخر مرا به عشق تو ناچار می کند
اهل بهشت و در وسط حوض کوثر است
هرکس که جان به راه تو ایثار می کند
الحق از اولیاء خداوند می شود
قلبی که با ضریح تو دیدار می کند
الحق حرامزاده و اهل جهنم است
پستی که در حریم تو کشتار می کند
شیعه حراج کرده سرش را به خاطرت
شیعه برای عشق تو هر کار می کند
شیعه برای حفظ و دفاع از حریم تو
خود را شبیه حضرت مختار میکند
مانند یک پشه ، له و نابود می شود
هر کس

  • دوشنبه
  • 1
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:26
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب

شعر مدح و مرثیه حضرت زینب(س) -( ای عالمه زمانه زینب! ) *

3702
-2

شعر مدح و مرثیه حضرت زینب(س) -(  ای عالمه زمانه زینب! ) ای عالمه زمانه زینب!
ای فاطمه را نشانه زینب!
ای نور دو چشم و جان زهرا
آرام دل و روان زهرا
تو نوگُل گلشن ولائی
مرآت جمال مرتضائی
مرآت خدا نما، توئی تو
محبوبه کبریا توئی تو
در مُلک عفاف یکّه تازی
تو روح مجسّم نمازی
شد دیده ز چهره تو روشن
عالم ز وجود توست گلشن
تو مظهر ذات ذوالجلالی
سرچشمه فیض لایزالی
ای شیرزن جهان هستی
گر مظهر حق نئی چه هستی؟
تابنده فروغ جاودانی
در عشق بلند آسمانی
تقوای تو درجهان عصمت
بخشیده توان به روح عفت
امروز جهان آفرینش
بگرفته ز مکتب تو بینش
الگوی تمام بانوانی
ارزنده ترین زن جهانی
ای زنده حسینیان ز رزمت
وی مرده یزیدیان ز عزمت
نطق تو برنده تر ز شمشیر
صبر تو یگانه شد جهانگیر
ا

  • پنج شنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 15:07
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مجلس بیست و پنجم: مصائب حضرت زینب (س) در کربلا *

380

مجلس بیست و پنجم: مصائب حضرت زینب (س) در کربلا مجلس بیست و پنجم:
مصائب حضرت زینب (س) در کربلا
سر راه تو نشستن چه صفایی دارد
دل من با تو عجب شور و نوایی دارد
چه شود یک نظری گوشهی درگاه کنی
آخر ای دوست حریم تو گدایی دارد
بسکه با نالهی توانس گرفتم همه شب دل من زمزمهی کرب و بلایی دارد
آقا جان اگر « برات کربلا» را به من عنایت کنی؛ اگر شما من را به امام حسین حواله بدهی ! وقتی در زیر آن قبهی نورانی که دعا مستجاب است بایستم صدا میزنم: خدایا امام زمانمان را به فریادمان برسان.
یا صاحب الزمان اگر بدون عنایت و توجه شما زائر کربلا شوم؛ اگر زیارتم بدون عنایت شما باشد؛ بدون توجه شما باشد، با این کوله بار سنگین گناهی که دارم میترسم اربابم حسین به من نظر ن

  • سه شنبه
  • 7
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 20:55
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

امّ المصائبی ، نه ، تو امّ العجائبی * جعفر ابوالفتحی

3236
1

امّ المصائبی ، نه ، تو  امّ العجائبی یا زینب کبری (س)
امّ المصائبی ، نه ، تو امّ العجائبی
الحق که تو ملیکه ی مشرق ، وَ مغربی
محشر به دست پاک حسین است دست تو
چون بر گناه کل خلایق تو حاجبی
از توست زنده حکم خداوند لایزال
احیاگر تمام عمل های واجبی
آمد به خاک پای تو بوسه زد و پرید
جبریل اگر رسیده به اوجِ مراتبی
وهابیان اگر به حریم تو پا نهند
مانند شیرزن ز حریمت مراقبی
ملک دمشق مال تو و نوکران توست
وقتی به کل ما خَلَقُ الله ، صاحبی
از یمن یک دعای ابالفضلی شماست
وقتی که می رسد به خلائق مواهبی
سروده جعفر ابوالفتحی
حرم شاه
بانک جامع اشعار مذهبی
(هر روز به روز می شود)
www.harame-shah.rozblog.com

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 06:04
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب

مجلس پنجاه و هفتم: وفات حضرت زینب (س) *

283

مجلس پنجاه و هفتم: وفات حضرت زینب (س) مجلس پنجاه و هفتم:
وفات حضرت زینب (س)
عرشیان بر سر کویت همه خاک قدم اند
بی وجود تو همه عالم و آدم عدم اند
دل چه قابل که به دام تو گرفتار شود
جان خوبان دو عالم به کمند تو کم اند
آقا جان یابن الحسن امشب شب وفات عقیله ی بنی هاشم عمه ی سادات حضرت زینب کبراست. امشب تو رو به مصیبت های عمه ات زینب قسم می دم که یه سری به محفل و مجلس بی ریای ما بزنی.
زینب سلام الله علیها یه دختر چهار یا پنج ساله بود که اول داغ جدش پیغمبر رو دید، چهل و پنج روز یا به روایتی هفتاد و پنج روز یا به روایت قوی تری نود و پنج روز بعد داغ مادر جوونش حضرت زهرا رو دید. سی سال بعد توی کوفه با فرق شکافته ی باباش علی مواجه شد و داغ ب

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 06:35
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

مجلس چهارم مصائب حضرت زینب (س) در کربلا *

226

مجلس چهارم مصائب حضرت زینب (س) در کربلا مجلس چهارم
مصائب حضرت زینب (س) در کربلا
سر راه تو نشستن چه صفایی دارد
دل من با تو عجب شور و نوایی دارد
چه شود یک نظری گوشه ی درگاه کنی
آخر ای دوست حریم تو گدایی دارد
بسکه با ناله ی توانس گرفتم همه شب دل من زمزمه ی کرب و بلایی دارد
آقا جان اگر « برات کربلا» را به من عنایت کنی؛ اگر شما من را به امام حسین حواله بدهی ! وقتی در زیر آن قبه ی نورانی که دعا مستجاب است بایستم صدا می زنم: خدایا امام زمانمان را به فریادمان برسان.
یا صاحب الزمان اگر بدون عنایت و توجه شما زائر کربلا شوم؛ اگر زیارتم بدون عنایت شما باشد؛ بدون توجه شما باشد، با این کوله بار سنگین گناهی که دارم می ترسم اربابم حسین به من نظر نک

  • جمعه
  • 10
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 08:47
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

دانلود سبک واحد حضرت زینب(س) -( دوباره تکرار تاریخ دوباره نفرین و دشنام ) * رضا تاجیک

3824
2

دانلود سبک واحد حضرت زینب(س) -( دوباره تکرار تاریخ   دوباره نفرین و دشنام ) دوباره تکرار تاریخ دوباره نفرین و دشنام
هجوم آوردن دوباره به آل زهرا توی شام
حرم یعنی ذکر یا قدوس حرم یعنی ناله و افسوس
حرم یعنی وسعت عصمت به قدر پهنای اقیانوس
حرم یعنی عزت ناموس 2
جسارت بر یک حرم کردن چه خاکی روی سرم کردن
دوباره بی حرمتیها بر یه بانوی محترم کردن
جسارت بر یک حرم کردن
یا زینب کبری 3
شنیدم صدها حکایت ز تلخی هتک حرمت
مگر که من مرده باشم بشه به زینب جسارت
بی بی زینب خواهر ارباب به ما حق مادری داره
میخوام عالم هم بدونه که عجب زینب لشگری داره
به ما حق مادری داره 2
همه می دونن که من هستم روی ناموس حسین حساس
نوشتم بر روی سربندم به خط خون کُلُّنا عباس
به خط خون کُلُّنا عباس
یا زینب کبر

  • یکشنبه
  • 12
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:18
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

شور پنجم / مدافعان حرم -( بانی سفره مون کرم زینبه ) * اسماعیل شبرنگ

10

شور پنجم / مدافعان حرم -( بانی سفره مون کرم زینبه ) شور پنجم / مدافعان حرم
بانی سفره مون کرم زینبه
به روی سر ِما علم زینبه
قبله ی عاشقا حرم زینبه
خدا می دونه گریه کنان روضه ی قبله ی حاجاتیم
تا نفس داریم مدافعان حرم عمه ی ساداتیم
( روحی لک ِ الفداء / یازینب یازینب
نفسی لک ِ الوقاء / یازینب یازینب )
اونیکه بدخواه بانوی محشره
دشمن خواهر ارباب بی سره
جوابش باخود حضرت حیدره
تا که بالای گنبد بانو پرچم غیرت عباسه
حساب کتاب دشمن زینب با خود حضرت عباسه
( روحی لک ِ الفداء / یازینب یازینب
نفسی لک ِ الوقاء / یازینب یازینب )
کوری چشمای همه ی دشمن
یه شب جمعه ای با همه عاشقا
ایشالّا ازدمشق می ریم به کربلا
اگه دلهامون یه عمره دائم برای کربلا بی تابه
به خود ارب

  • دوشنبه
  • 13
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 11:45
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

بحر طویل خطبه ی حضرت زینب در کوفه -( كوفه شهري است پر از ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

11

بحر طویل خطبه ی حضرت زینب در کوفه -( كوفه شهري است پر از ) كوفه شهري است پر از
فتنه و آشوب و بلا،
صحنه اي از كرب و بلا
خلق ز اطراف و ز اكناف
روان گشته سوي شهر،
گروهي به جگر سوز و
گروهي به بصر اشك و
گروهي ز خوارج همه خشنود،
ز خشم احد قادر معبود،
همه منتظر عترت پيغمبر اسلام،
به كوفه شده اعلام،
كه از جور و جفا و ستم و گردش ايام،
رسيدند به آيين اسارت حرم الله ،
به عزّ و شرف و جاه،
به اشك و شرر و آه
شادند و گشودند همه چشم تماشا،
كه ببينند اسيران شه كرب و بلا را
***
در آن هلهله و شور،
گروهي شده محزون و
گروهي ز خدا دور،
در آن عرصه ي محشر،
صدف بحر ولايت،
ثمر نخل ولا،
دخت علي, جلوه ي مصباح هدي,
شير زن كرب و بلا,
زينب كبرا, به همان شيوه ي حيدر،
به همان عزّت ماد

  • شنبه
  • 18
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 08:07
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر وداع حضرت زینب(س) -( كربلا شده دشت خون يارب ، مي كند وداع با حسين زينب ) *

16609
98

شعر وداع حضرت زینب(س) -( كربلا شده دشت خون يارب ، مي كند وداع با حسين زينب ) كربلا شده دشت خون يارب ، مي كند وداع با حسين زينب
مي رود حسين سوي قربانگاه ، وامحمدا يا رسول ا...
*****
زينب آمده روبروي او ، بوسه مي زند بر گلوي او
خون فشان بود چشم آل ا... ، وامحمدا يا رسول ا...
*****
مهلا اي حسين قدري آهسته ، چون سكينه ات ره به تو بسته
كن نظاره اين سوز آهش را ، غرقه بوسه كن روي ماهش را
اشك او شده بر تو سد راه ، وامحمدا يا رسول ا...
*****
لحظه اي مرو به سوي ميدان ، گيرم اي حسين بر سرت قرآن

جان خواهرت ميرسد بر لب ، بي تو يا اخا چه كند زينب
اين دل من و موج اشك و آه ، وامحمدا يا رسول ا...
*****
اين وصيت مادرت باشد ، كهنه پيرهن در برت باشد
بلكه اندر اين دشت پر وحشت ، پيراهن تو

  • شنبه
  • 25
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 06:53
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر روضه حضرت زینب(س) -( من زاده زهرایم ) *

8261
17

شعر روضه حضرت زینب(س) -( من زاده زهرایم ) من زاده زهرایم
من دختر پیغمبرم
بردار و چوب خیزران
از بوسه گاه مادرم
این سر بریده ، لبش دریده ، واغربتا واغربتا (2)
ظالم مزن چوب جفا
در پیش زینب بر لبم
بردار و چوب خیزران
ورنه دهد جان زینبم
با دست بسته ، از پا نشسته ، واغربتا واغربتا (2)
حسین خوب ومهربان
من زینبم من زینبم
تو رأس نی بودی ولی
من سر زدم به محملم
خون از سر من ، ریزد به دامن ، واغربتا واغربتا (2)
ای همسفر زینب رفتیم و خداحافظ
ای تاج سر زینب رفتیم و خداحافظ
ماندی تو سالارت ، عباس علمدارت
ما همره بیمارت رفتیم و خداحافظ
ای همسفر زینب رفتیم و خداحافظ
ای تاج سر زینب رفتیم و خداحافظ
جسم پاک تو در خاک سر بروی نی باشد
دنبال سرت زینب رفتیم و

  • یکشنبه
  • 26
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 08:21
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زینب در مصیبت امام حسین(ع) -( زینب چو دید پیکر آن شه روی خاک ) *

7201
4

شعر حضرت زینب در مصیبت امام حسین(ع) -( زینب چو دید پیکر آن شه روی خاک ) زینب چو دید پیکر آن شه روی خاک
از دل کشید ناله به درد سوزناک
کای خفته خوش به بستر خون دیده باز کن
احوال ما ببین و سپس خواب ناز کن
ای وارث سریر امامت زجای خیز
بر کشتگان بی کفن خود نماز کن
طفلان خود به ورطه بحر بلا نگر
دستی به دستگیری ایشان دراز کن
سیرم ز زندگانی دنیا یکی مرا
لب بر گلو رسان و ز جان بی نیاز کن
بر خیز صبح ، شام شد ای میر کاروان
ما را سوار بر شتر بی جهاز کن
یا دست ما بگیر و از این دشت پر هراس
بار دگر روانه به سوی حجاز کن

  • یکشنبه
  • 26
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 08:23
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زینب(س) -( درملك عشق يوسف كنعان زينبي ) * حمید قلی زاده

3062
1

شعر شهادت حضرت زینب(س) -( درملك عشق يوسف كنعان زينبي ) درملك عشق يوسف كنعان زينبي
شمس الشموس و بدر درخشان زينبي
وقت اذان عشق نمازش به كربلاست
اي روح كعبه قبله ي ايمان زينبي
پيغمبرو علي و حسن فاطمه تويي
تو خامس عبايي و جانان زينبي
زيبايي وشكوه و وقار عقيله اي
اي بت شكن خليل گلستان زينبي
نعم الامير تا كه بگوئيم، خواهري
مي گويد از بهشت برين جان زينبي
بر عالمين مليكه و شهبانو زينب است
تو ليلي و شهنشه و سلطان زينبي
دل مي برد تلاوت لعل لبت حسين
قاري تشنه كامي و قرآن زينبي
در شام و كوفه كرب و بلايي درست كرد
عمري دليل غُرّش طوفان زينبي
مركب سوار نيزه شدي تيز مي روي
در اين مسير غزال بيابان زينبي
مهتاب هم به سايه ي او پي نبرده بود
حق با شماست بي سروسامان زي

  • شنبه
  • 2
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:03
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

روضه حضرت زینب(س) -( حالا كه باز روضة هر شب شروع شد ) * محمود ژولیده

4260
2

روضه حضرت زینب(س) -( حالا كه باز روضة هر شب شروع شد ) حالا كه باز روضة هر شب شروع شد
آوارگيِ موكبِ زينب شروع شد
مي گفت مادرش كه بميرم براي او
تازه بكاء و نالة هر شب شروع شد
سوزي كه از مقطع الاعضا گرفته بود
صوت الحزين شد و چو ، نِي از لب شروع شد
بعد از جدا شدن ز تن پاره پاره ديد
درد و بلا و غصه لبالب شروع شد
وقتي زمان قافله سالاري اش رسيد
زخم زبان و كينه مرتب شروع شد
گاهي تنور ، طور تجلاي نور بود
گاهي ز دِير نالة يا رب شروع شد
سرها به نيزه رفت و بدنها به نيزه خفت
يعني كه اصل صحبت و مطلب شروع شد
خورشيدها به نيزه ، همه در تلاوتند
هشتاد و چند ضجّة كوكب شروع شد
زينب نظاره مي كند و خطبه مي كند
يعني پيام تازة مكتب شروع شد
تفسير كرد از نوك نيزه برادرش
آن

  • شنبه
  • 2
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:35
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

شعر شهادت حضرت زینب(س) -( در سیر دل جبریل هم بال و پرش ریخت ) * علی اکبر لطیفیان

3791
2

شعر شهادت حضرت زینب(س) -( در سیر دل جبریل هم بال و پرش ریخت ) در سیر دل جبریل هم بال و پرش ریخت
وقت طواف چهارمش خاکسترش ریخت
فطرس شد و غسل تقرب کرد روحش
هر کس که خاک چادرش را بر سرش ریخت
از زینبش زهرای دیگر ساخت زهرا
مادر تمام خویش را در دخترش ریخت
او «زینت» است و بی نیاز از زینتی هاست
پس از مقامش بود اگر که زیورش ریخت
وقتی دهان وا کرد، دیدند انبیا هم
نهج البلاغه بود که از منبرش ریخت
وقتی دهان وا کرد، از بس که غیورند
مولا صدای خویش را در حنجرش ریخت
در کوفه حتی سایه اش را هم ندیدند
فرمود: غُضّوا... چشم ها در محضرش ریخت
زن بود اما با ابهّت حرف می زد
مردی نبود آن جا مگر کرک و پرش ریخت
به مرقدش، تازه نگاه چپ نکرده!
صد لشگر تازه نفس ، دور و برش ریخت
یک گوشه ا

  • سه شنبه
  • 3
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 06:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح و مرثیه حضرت زینب(س) -( در سیر دل جبریل هم بال و پرش ریخت ) *

2739
1

شعر مدح و مرثیه حضرت زینب(س) -(  در سیر دل جبریل هم بال و پرش ریخت ) در سیر دل جبریل هم بال و پرش ریخت
وقت طواف چهارمش خاکسترش ریخت
فطرس شد و غسل تقرب کرد روحش
هر کس که خاک چادرش را بر سرش ریخت
از زینبش زهرای دیگر ساخت زهرا
مادر تمام خویش را در دخترش ریخت
او «زینت» است و بی نیاز از زینتی هاست
پس از مقامش بود اگر که زیورش ریخت
وقتی دهان وا کرد، دیدند انبیا هم
نهج البلاغه بود که از منبرش ریخت
وقتی دهان وا کرد، از بس که غیورند
مولا صدای خویش را در حنجرش ریخت
در کوفه حتی سایه اش را هم ندیدند
فرمود: غُضّوا... چشم ها در محضرش ریخت
زن بود اما با ابهّت حرف می زد
مردی نبود آن جا مگر کرک و پرش ریخت
وقتی که وا شد معجرش، بال فرشته
پوشیه های عرش را روی سرش ریخت
به مرقدش، تا

  • سه شنبه
  • 3
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 06:19
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زینب(س) -( من دلی دریاکرم دارم مرا نشناختید ) *

2673
1

شعر شهادت حضرت زینب(س) -( من دلی دریاکرم دارم مرا نشناختید ) من دلی دریاکرم دارم مرا نشناختید
روحی ازحق،محترم دارم ،مرا نشناختید
درروان نقره گون صبح،چون مهرمنیر
زرفشانی دم به دم دارم ،مرانشناختید
ازمحمد(ص)نسب برده ،خدیجه فطرتم
حشمت از آن محتشم دارم مرانشناختید
برسرمهردخترم درخانه ی قطب ولا
چادرنون وقلم دارم مرانشناختید
مادرم زهرا سلیمانش کسی همچون علی
همسری غیرت حشم دارد مرانشناختید
شب زدایی میکنم از خاطر آیینه‌ها
دیده ای خورشید دم دارم مرا نشناختید
پاسدار حرمت گلهای کوثرپرورم
من دلی چون کربلا دارم مرانشناختید
در طواف قبله ی دلها، حسین گل جبین
حالت ِمرغ حرم دارم،مرانشناختید
آن برادر کو،ندیده درهمه ملک وجود
ساقی صاحب عَلم دارم مرانشناختید
بانوی شعر دلم ا

  • یکشنبه
  • 8
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل حضرت زینب(س) -( تا خیمه زد به ساحل خطبه کلام تو ) *حجه الاسلام رضا جعفری

2564
1

غزل حضرت زینب(س) -( تا خیمه زد به ساحل خطبه کلام تو ) تا خیمه زد به ساحل خطبه کلام تو
خوابید موج های خروشان به نام تو
از کوفه تا به شام فقط سنگ می زدند
مدفون کنند تا همه جا سیر گام تو
جز با عنایت تو به چوب کجاوه ات
دست نمی رسید به بالای بام تو
خطبه مخوان به مردم از سنگ پست تر
این جا نمی دهند جواب سلام تو
ما را سوار ناقه ی غمگین خویش کن
شاید شویم زائر زلف امام تو

شاعر : حجه الاسلام رضا جعفری

  • سه شنبه
  • 8
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 05:06
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 احمد ایرانی نسب

شعر شهادت حضرت زینب(س) -( صبــر را آفریـد شــد زینب ) * احمد ایرانی نسب

2539
3

شعر شهادت حضرت زینب(س) -( صبــر را آفریـد شــد زینب           ) صبــر را آفریـد شــد زینب
هـرچه آمد پدیـد شد زینب
فاطمــــه بـــاب جنت اعـلا
و بـه آن در کلید شد زینب
منـه آلوده را خریده حسیــن
سبب ایـن خرید شـد زینب
دخت و خواهر،و عمه آخـرهـم
مـادر دو شهیــد شد زینب
ظهـر روز دهـــم ز روی تـل
ضربـانش شدید شــد زینب
آنکه سر می برید دشمـن بود
آنکـه دل می برید شد زینب
یا خـدا،یا نبـی،پــدر،مـادر
از همـه ناامیــد شــد زینب
و بـرادر بــه زیر ضـربت هـا
سایه ای را که دیـد شـد زینب
سرزنـان سوی قتلگه که رسید
بوسه گـاهش وریـد شد زینب
خارجی ها به خطبه آمـده انـد
خـار چشم یزیــد شـد زینب
ایـن صــدای علیست ای مردم
که به دختـر رسیـد شـد زینب
نغمـــه ی مـــا رأیــتُ الا را

  • شنبه
  • 30
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 12:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زینب(س) -( نشستِ پرچمِ تو پشتِ من شکست ببین ) * غلامرضا رهنمایی قراملکی

2294
1

شعر شهادت حضرت زینب(س) -( نشستِ پرچمِ تو پشتِ من شکست ببین ) نشستِ پرچمِ تو پشتِ من شکست ببین
دلم چو لاله ز داغت به خون نشست ببین
نوایِ ناله­ام آتش در استخوان انداخت
چو بند بندِ وجودت زِ هم گسست ببین
توانِ طاقتِ گل آب شد زِ موجِ عطش
نشسته غنچه به راهت قدح بدست ببین
بیا که دوش به دوشت به سویِ خیمه رویم
زبانِ خندة این قومِ پستِ پست ببین
میانِ رفتن و ماندن کدام چاره کنم؟
نه پایِ رفتنم از تو نه ماندن است ببین
تمامِ فاجعه بعد از تو اتفاق افتاد
(نگاه کن به نگاهم هر آنچه هست ببین)

شاعر : غلامرضا رهنمایی قراملکی

  • پنج شنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1393
  • ساعت
  • 06:07
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زینب(س) -( با بارگاه زینب کبری چه می کنید ) * علیرضا برات وند

2289

شعر شهادت حضرت زینب(س) -( با بارگاه زینب کبری چه می کنید ) با بارگاه زینب کبری چه می کنید
باقلب پاره پاره زهرا چه می کنید
کفتارهای شوم پر از کینه از علی
گرد حریم دختر مولا چه می کنید
زاییده از درون کدامین تجاوزید
با اهل بیت حضرت طاها چه می کنید
دنیایتان خراب و قیامت خراب تر
در دادگاه ویژه فردا چه می کنید
ازحد گذشت جرأت وگستاخی شما
با بارگاه وگنبد خضراء چه می کنید
بر مرکب جهالت خود تیز می روید
باتیغ تیز حضرت مولا چه می کنید
امروزتان که رفت ولی وای بر شما
در رزمگاه مهدی زهرا چه می کنید

شاعر : علیرضا برات وند

  • چهارشنبه
  • 10
  • اردیبهشت
  • 1393
  • ساعت
  • 06:48
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زینب(س) -( خواهرت شدم برادرم باشی ) *

4127
7

شعر شهادت حضرت زینب(س) -( خواهرت شدم برادرم باشی ) خواهرت شدم برادرم باشی
ناموست شدم بالا سرم باشی
نگرون نخ پیرهنت شدم
نگرون نخ معجرم باشی
فردا خیلی سرمون شلوغ میشه
دور بال و پرمون شلوغ میشه
تو رو میزنن منو هم میزنن
فردا دور و برمون شلوغ میشه
حاضرم به پای تو جون بذارم
جای تو پا توی میدون بذارم
اگه با سر تو روبرو بشم
حق بده سر به بیابون بذارم
حرف رفتن و بذار کنار داداش
کفن منو بذار کنار داداش
بذار انگشتر تو دربیارم
بیا گوشوارمو در بیار داداش
تو بذار آفتاب رو تو ببوسم
پیشونی زیر مو تو ببوسم
فردا که گلو برات نمیزارن
بذار امشب این گلو تو ببوسم
فردا کی به خواهشم جواب میده
به لب تشنه تو کی آب میده
بین اینهایی که قاتل منن
حرمله خیلی منو عذاب میده

  • چهارشنبه
  • 17
  • اردیبهشت
  • 1393
  • ساعت
  • 12:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد