وفات حضرت زینب کبری (س)

مرتب سازی براساس

شعر شهادت حضرت زینب(س)(امشب غزلی رها نوشتم) *

4696

شعر شهادت حضرت زینب(س)(امشب غزلی رها نوشتم) امشب غزلی رها نوشتم
از خاتم الأنبیا نوشتم
از مرحمت "رسول رحمت"
از حضرت مصطفی نوشتم
با شوکت و با ابهتی خاص
از غیرت مرتضی نوشتم
یکبار دگر وضو گرفتم
از سیدة النسا نوشتم
باب الکرم و نگاه سائل.
از سفره ی مجتبی نوشتم
با یاد حسین شدم خدایی
من جای "حسین" " خدا" نوشتم
تا اینکه رسید نوبت تو
"تو" نه -بخدا- " شما" نوشتم
هرطور که شد شکسته بسته
ای دختر ایلیا نوشتم
تو نیز مرا گدا نوشتی
شاعر نشدم فنا نوشتی
تو سیده ای و سروری ها
داری به تمام پا دری ها
منظومه ی راه عشق اینجاست
"زهره" بنگر به " مشتری " ها
تو آمده ای ملیکه باشی
رونق بدهی به نوکری ها
قدّیسه ی آل احمدی تو
از آن تو گشته برتری ها
زهرا به نگات انس دار

  • دوشنبه
  • 23
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 16:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر شهادت حضرت زینب(س)(خانۀ مولاست امشب جنّة الاعلای دیگر) *

3729

شعر شهادت حضرت زینب(س)(خانۀ مولاست امشب جنّة الاعلای دیگر) خانۀ مولاست امشب جنّة الاعلای دیگر
فاطمه بگرفته در آغوش خود زهرای دیگر
جلوه گر شد اختری تابنده در ماه جمادی
اختری تابنده نه، مهر جهان آرای دیگر
مصحفی دیگر گشوده روبروی دست احمد
سر زده در دامن زهرا گل رعنای دیگر
آسمان از شوق و شادی گاه خندد گاه گرید
صبح صبح دیگر و دنیا شده دنیای دیگر
بار دیگر نخل سر سبز نبوّت میوه داده
آمده بحر ولایت را دُر یکتای دیگر
باید آید حیدر و زهرا و پیغمبر دوباره
تا که باز آید به عالم زینب کبرای دیگر
فاطمه انسیّة الحورا که جان ما فدایش
دارد امشب در بغل انسیّة الحورای دیگر
ساقی امشب جام را همچون دلم در گردش آور
تشنه ام گردان که از کوثر زنم صهبای دیگر
با زبان میثمی در مدح

  • دوشنبه
  • 23
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 16:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زینب(س)(در زمین و آسمان ها بی نظیری عمه جان) *

4680

شعر شهادت حضرت زینب(س)(در زمین و آسمان ها بی نظیری عمه جان) در زمین و آسمان ها بی نظیری عمه جان
زیر پایت کهکشان راه شیری عمه جان
حوریه ، إنسیه ، راضیه ، زکیه ، طاهره
عصمت اللهی وبا حق هم مسیری عمه جان
بر عوالم با نگاه خود حرارت میدهی
باعث ایجاد عشق گرمسیری عمه جان
تا تو را دارم کنار خود خیالم راحت است
بین طوفان حوادث دستگیری عمه جان
از نگاه نافذت دائم بصیرت می چکد
هم غیوری هم اصیلی هم بصیری عمه جان
چشمهایت مظهر والای آیات خداست
در دل هستی بشیرا و نذیری عمه جان
مردی و مردانگی با توست ای چادر به سر
بعد اربابم حسین نعم الأمیری عمه جان
دختر شیـرخـدا هستی و کـوثـر زاده ای
بی سبب نبود شما خیر کثیری عمه جان
دختری آیینه و آیینه دار مرتضی
دختری از صلب آقای غدیر

  • دوشنبه
  • 23
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 16:53
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زینب(س)(راهی نشانمان بده حالا که آمدیم) *

4372
1

شعر شهادت حضرت زینب(س)(راهی نشانمان بده حالا که آمدیم) راهی نشانمان بده حالا که آمدیم
عشقی به جانمان بده حالا که آمدیم
تا آمدیم لکنتمان بیشتر شده
حالا زبانمان بده حالا که آمدیم
ما خائفیم مضطر و عبدیم . سائلیم
شب را امانمان بده حالا که آمدیم
چیزی نمانده است ز باقی عمرمان
بانو زمانمان بده حالا که آمدیم
از جرعه های مهریه ی مادرت رسید
یک لقمه نانمان بده حالا که آمدیم
ما آمدیم حضرت زینب به عشق تو
ما مانده ایم و حسرت شهر دمشق تو
بارگهت زمینه ی پرواز بال من
عشق زیارت حرم و حس و حال من
شوقی برای دیدن سوریه دارم و
این عشق دیدن حرم تو حلال من
بانو به چشم ها تو بگو : "ابک للحسین " !
وقت سوال کردن این بغض ها : " لمن ؟"
این مملکت که گریه کن توست مال تو
این چشم

  • دوشنبه
  • 23
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 16:56
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زینب کبری(س)(در این حماسه،شکوهِ زنی پدیدار است) *

4152
2

شعر شهادت حضرت زینب کبری(س)(در این حماسه،شکوهِ زنی پدیدار است) در این حماسه،شکوهِ زنی پدیدار است
اگرچه درد،فراوان و داغ، بسیار است
مطیعِ امرِ ولیِّ خداست در همه جا
اگرخطیب شده یا اگر پرستار است
شبیهِ مادرِ خود،هم صبور و هم محجوب
شبیهِ مادرِ خود،داغدار و غمخوار است
پس از حسین، سپاهِ زنان به دنبالش
در انقلابِ دوباره، "بزرگ سردار " است
چه حاجتی ست به شمشیر،در سرای یزید؟!
زبانِ نافذِ او، تیغِ حیدری وار است!
به قلبِ زینب اگر کوهِ غم فرو ریزد
غمِ"قشنگ تر از کوه" را خریدار است*

  • چهارشنبه
  • 25
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 15:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا رسول زاده

شعر وفات و مصائب حضرت زینب(س)(زینبم یار آشنای توام) * رضا رسول زاده

4069
1

شعر وفات و مصائب حضرت زینب(س)(زینبم یار آشنای توام) زینبم یار آشنای توام
جای مانده ز کربلای توام
شعله سر می کشد ز نالۀ من
من عزادار نینوای توام
تشنه لب لحظه های آخر عمر
یاد سقای با وفای توام
بسترم زیر تابش خورشید
روضه خوان یاد بوریای توام
یاد گل های پرپر باغ و
بدن زیر دست و پای توام
وای از آن دم که حنجر تو شکست
یاد آن آخرین صدای توام
یاد راس تو روی نیزه و آن
پیکر بر زمین رهای توام
زخم خورده ز وقت وا شدنِ
پای دشمن به خیمه های توام
دم آخر بیا به بالینم
که دوباره رخ تو را بینم
شاعر:رضا رسول زاده

  • پنج شنبه
  • 26
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 12:01
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زینب(س)(یک سال می شود که تو هم پر کشیده‌ای) *

4140
2

شعر شهادت حضرت زینب(س)(یک سال می شود که تو هم پر کشیده‌ای) یک سال می شود که تو هم پر کشیده‌ای
من هم به سوگ پر زدن تو نشسته‌ام
شاید به جا نیاوری‌ام آشنای من
می‌بینی از فراق تو خیلی شکسته‌ام
چون آفتاب بر لب بامم که مثل تو
مانده به زیر صورت خورشید پیکرم
ای تشنه لب به یاد ترک‌های لعل تو
لب تشنه مانده‌ام به نفس های آخرم
بی تو تمام باغ تو رنگ خزان گرفت
بی تو پری برای پریدن نمانده بود
صحرای داغ، پای برهنه، لباس خشک
نایی دگر برای دویدن نمانده بود
چندی ست رفته قوت دیدن ز دیده‌ام
بنگر به راه رفتن خواهر که دیدنی ست
دارم هنوز بر تنم از آن مسافرت
یک باغ پر بنفشه برادر که دیدنی ست
دل پاره پاره از همهٴ طعنه‌هایشان
پایم هنوز آبله دار از شتاب ها
جا خوش نموده بر بدنم ج

  • پنج شنبه
  • 26
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 13:23
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زینب(س)(امشب به سبک کرب و بلا گریه می کنیم) *

4894
5

شعر شهادت حضرت زینب(س)(امشب به سبک کرب و بلا گریه می کنیم) امشب به سبک کرب و بلا گریه می کنیم
همراه سیِّد الشُّهداء گریه می کنیم
صاحب زمان گرفته عزا گریه می کنیم
از داغ روح صبر و وفا گریه می کنیم
مثل تمامی علما گریه می کنیم
آقا ببین که با رفقا گریه می کنیم
امشب به یاد عمِّه ی سادات مضطرم
گریه کن مصیبت و غمهای خواهرم
شد کهنه پیرهن همه ی عشق و باورم
مثل غروب غصِّه و غم فکر معجرم
راوی قصِّه های غریبی دلبرم
هجران سر آمده به خدا گریه می کنیم
در زیر آفتابم و مثل تو تشنه لب
جان دادن شبیه تو شیرینتر از رطب
از دوریِّ تو زینب غمدیده کرده تب
یکسال و نیم زندگی بی تو العجب
کردم شکایت از غم هجران تو به رب
با حق به یاد فاصله ها گریه می کنیم
یکسال و نیم درد جدایی کشی

  • پنج شنبه
  • 26
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 13:33
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مدح حضرت زینب(س)(و قبل از اینکه مرا هم از این سرا ببرید) *

4956
1

مدح حضرت زینب(س)(و قبل از اینکه مرا هم از این سرا ببرید) و قبل از اینکه مرا هم از این سرا ببرید
کمک کنید مرا سمت کربلا ببرید
تمام قامت من را شکسته داغ حسین
کمک کنید مرا دست بر عصا ببرید
درآن غروب فدایش شدم قبول نکرد
اگر که قابلم اکنون مرا فدا ببرید
کمی زخون دل عمه رنگ بردارید
برای موی سفیدم کمی حنا ببرید
به خیمه سوختم اما دوباره می سوزم
در آفتاب اگر بستر مرا ببرید
کنار بستر من روضه ای بخوانید و
مرا میان همین اشک و گریه ها ببرید
همان که خون سرم پای نیزه اش می ریخت
مرا به دیدن خورشید نیزه ها ببرید
همان کسی که سرش زیر دست و پا افتاد
مرا به شکوه از آن شام پر بلا ببرید
مرا لباس اسیری کفن کنید و سپس
حسین حسین بگویید و کربلا ببرید
رحمان نوازنی

  • پنج شنبه
  • 26
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 13:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر وفات حضرت زینب(س)(یکسال و نیم مانده غمت در گلوی من ) *

7267
8

شعر وفات حضرت زینب(س)(یکسال و نیم مانده غمت در گلوی من ) یکسال و نیم مانده غمت در گلوی من
هر روز و شب تویی همه جا رو به روی من
در زیر آفتابم و تشنه شبیه تو
دنیا کشیده خنجر غم بر گلوی من
تصویر قتلگاه تو یادم نمی رود
یک بوسه از تنت شده بود آرزوی من
از خاطرات آن شب مقتل کنار تو
مانده هنوز لالۀ سرخی به روی من
یک لحظه چوب محمل و پیشانی ام شکست
تا رفت روی نیزه سرت پیش روی من
قاریِ روی نیزه شدی تا حواس ها
آید به سوی نیزه، نیاید به سوی من
سنگین ترین غمم غم دفن سه ساله بود
او رفت و رفت پیش شما آبروی من
بشکن سفال عمر مرا تا نفس کشم
دیگر بس است بادۀ غم در سبوی من
شاعر:موسی علیمرادی

  • پنج شنبه
  • 26
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 13:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زینب(س)(يك سال ميشود كه تو هم پر كشيده اي) *

6786
1

شعر شهادت حضرت زینب(س)(يك سال ميشود كه تو هم پر كشيده اي) يك سال ميشود كه تو هم پر كشيده اي
من هم به سوگ پر زدن تو نشسته ام
شايد به جا نياوري ام آشناي من
ميبيني از فراق تو خيلي شكسته ام
***
چون آفتاب بر لب بامم كه مثل تو
مانده به زير صورت خورشيد پيكرم
اي تشنه لب به ياد تركهاي لعل تو
لب تشنه مانده ام به نفسهاي آخرم
***
بي تو تمام باغ ِ تو رنگ خزان گرفت
بي تو پري براي پريدن نمانده بود
صحراي داغ،پاي برهنه،لبان خشك
نايي دگر براي دويدن نمانده بود
***
چنديست رفته قوت ديدن ز ديده ام
بنگر به راه رفتن خواهر كه ديدنيست
دارم هنوز بر تنم از آن مسافرت
يك باغ پُر بنفشه برادر كه ديدنيست
***
دل پاره پاره از همه ي طعنه هايشان
پايم هنوز آبله دار از شتابها
جا خوش نموده

  • پنج شنبه
  • 26
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 13:55
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زینب(س)(غم مرا همه با طعنه چاره می کردند) *

4512
-1

شعر شهادت حضرت زینب(س)(غم مرا همه با طعنه چاره می کردند) غم مرا همه با طعنه چاره می کردند
و چشم های تو را پر ستاره می کردند
محله های یحودی زیاد و ، فرصت کم
برای بردنمان استخاره می کردند
کنار نیزه ی عباس با سر انگشت
به دختران یتیمت اشاره می کردند
برای آنکه سری زیر پا رها نشود
به روی نیزه شما را شماره می کردند
جماعتی که به حال رباب خدیدن
اشاره ای به سر شیر خواره می کردند

  • پنج شنبه
  • 26
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 13:56
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زینب(س)(رنگ غربت به سر موي سپيدم افتاد) *

4918
1

شعر شهادت حضرت زینب(س)(رنگ غربت به سر موي سپيدم افتاد) رنگ غربت به سر موي سپيدم افتاد
ناله ي فاطمه را تا كه شنيدم افتاد
مثل زنهاي حرم آه كشيدم افتاد
من خودم شاهدِ او بودم و ديدم افتاد
سهم خود را به تمام تن او بُرد زمين
واي بر اهل حرم عرش خدا خورد زمين
تا كه افتاد به گودال سر و كار تنش
گرگ ها زوزه كشيدند كنار بدنش
همه با نيزه و شمشير جراحت زدنش
چكمه ها بود كه ميخورد به روي دهنش
در سراپاي تنش نيزه فرود آمده بود
اصلاً از نيزه حسيني بوجود آمده بود
تيزي سنگ به پيشاني آقا نكشد
سر ِپيراهن او كار به دعوا نكشد
چكمه ات بر سر آن گونه بگو پا نكشد
چه كنم پنجه ي تو موي سرش را نكشد
با سر نيزه به اين سو و به آن سو نَبَرش
برنگردان بدنش را ننشين بر كمرش
من كه گفتم

  • پنج شنبه
  • 26
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 14:04
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زینب(س)(غريبه گان مُرُوَت حيا نمي كردند) *

8895
4

شعر شهادت حضرت زینب(س)(غريبه گان مُرُوَت حيا نمي كردند) غريبه گان مُرُوَت حيا نمي كردند
ز هيچ گونه جنايت اِبا نمي كردند
غبار و گرد و اسيري نشست رويِ سرم
ز تند باد حوادث شكست بال و پرم
ستاره گان حرم را به ريسمان بستند
بگو ز جور ، زمين را به آسمان بستند
ميان آن همه لشگر چو بي كسم ديدند
به اشك بي كسي ام ناكسانه خنديدند
(حاج علي انساني)

  • پنج شنبه
  • 26
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 14:07
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زینب(س)(چوب ستم بر این سر اَنوَر مزن یزید) *

8071
13

شعر شهادت حضرت زینب(س)(چوب ستم بر این سر اَنوَر مزن یزید) چوب ستم بر این سر اَنوَر مزن یزید
تیر اَلم به جان پیمبر مزن یزید
این سر که نیست از زدنش بر تو واهمه
بودی مدام زینت آغوش فاطمه
باشد هنوز لعل لب او چو کَهربا
از بس کشید تشنگی این سر بکربلا
تنها همین نه از تو به این سر عتاب شد
از هر سری به این سر بیکس عذاب شد
از ضرب سنگ کینه ي این قوم پور کین
این سر بسی ز نیزه فتاده است بر زمین
این سر که آفتاب از او کرده کسب نور
خولی نهاده است به خاکستر تنور
این سرکه داده بوسه بر او سید اَنام
آویختند بر در ِدروازه های شام
این سر که دیده این همه جور مُعاندین
او را رواست چوب زدن در کدام دین
بنما ز کردگار ، تو آزُرمي ای یزید
از روی جدّ او بنما شرمي ای یزید
زینب چو د

  • پنج شنبه
  • 26
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 14:21
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زینب(س)(روشن گرست ناله ی پشت شرارها) *

5088
2

شعر شهادت حضرت زینب(س)(روشن گرست ناله ی پشت شرارها) روشن گرست ناله ی پشت شرارها
چون آفتاب، در همه ی روزگارها
روشن ترست از همه ی روزها شبش
شب دیدنی ست جلوه ی شب زنده دارها
خاك رهش بلند که شد "تربت"ش کنید
فرقی نمی کنند تراب نگارها
این ست معجزش که دمی معجزه نکرد
از هیچ خلق سر نزد این گونه کارها
این شانه را به هیچ نبی ای نداده اند
که بارها بلند شود زیر بارها
یک ذره از تلألؤ خورشید کم نشد
ذرّه کجا و جلوه ی پروردگارها
این دشت با اراده ی زینب اداره شد
در دست جبر اوست همه اختیارها
زینب سواره است، اگر چه پیاده است
این ها پیاده اند، همین ها، سوارها
وا کرده است فکر کنم بال خویش را
بیهوده نیست این همه گرد و غبارها
آهش تمام لشگریان را مچاله کرد
از او گرفته

  • پنج شنبه
  • 26
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 14:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر زبانحال حضرت زینب(س)(آنکه کرده صبر در کوی غریبستان منم) *

5026
1

شعر زبانحال حضرت زینب(س)(آنکه کرده صبر در کوی غریبستان منم) آنکه کرده صبر در کوی غریبستان منم
قطره های اشک در جوی غریبستان منم
یاس عشقم در دیار عاشقی نیلی شده
آنکه سیلی خورده از سوی غریبستان منم
شام و کوفه زجر دیدم از همین کوی غریب
آن گلی که می دهد بوی غریبستان منم
با کلامم آتشی بر جان عشق انداختم
آنکه آتش داده بر موی غریبستان منم

  • پنج شنبه
  • 26
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 14:31
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

بحر طویل وفات حضرت زینب کبری (س) - (کوفه شهری است پر از فتنه و آشوب و بلا صحنه ای از کرب و بلا) *

5906
2

بحر طویل وفات حضرت زینب کبری (س) - (کوفه شهری است پر از فتنه و آشوب و بلا صحنه ای از کرب و بلا) کوفه شهری است پر از فتنه و آشوب و بلا صحنه ای از کرب و بلا، خلق ز اطراف و ز اکناف روان گشته سوی شهر، گروهی به جگر سوز و گروهی به بصر اشک و گروهی زخوارج همه خشنود زخشم احد قادر معبود، همه منتظر عترت پیغمبر اسلام، به کوفه شده اعلام که از جور و جفا و ستم و گردش ایام، رسیدند به آیین اسارت حرم الله به عز و شرف و جاه، به اشک و شرر و آه ستادند و گشودند همه چشم تماشا، که ببینند اسیران شه کرب و بلا را
در آن هلهله و شور، گروهی شده محزون و گروهی شده مسرور، گروهی زخدا دور، در آن عرصه ی محشر صدف بحر ولایت، ثمر نخل ولا، دخت علی، شیر خدا جلوه ی مصباح، هدا، شیرزن کرب و بلا، زینب کبرا، به همان شیوه ی حیدر، به

  • شنبه
  • 28
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 06:07
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

نوحه جانسوز حضرت زینب (س) - (فلک بر عمة سادات، جسارت کِی رَوا باشد) *

6368
6

نوحه جانسوز حضرت زینب (س) - (فلک بر عمة سادات، جسارت کِی رَوا باشد) فلک بر عمة سادات، جسارت کِی رَوا باشد
که هِجده محرم زینب، به روی نیزه ها باشد
آه و واویلا آه و واویلا آه واویلا آه و واویلا «تکرار»
****
بگو آیینة رویت، چرا خاکستری رنگست
پذیرایی ز مهمانان، در این مهمانسرا سنگست
آه و واویلا آه و واویلا آه واویلا آه و واویلا «تکرار»
****
دلم سوزد که لب تشنه، سرت از تن جدا کردند
عزیز جان من دیدی، تو را از من جدا کردند
آه و واویلا آه و واویلا آه واویلا آه و واویلا «تکرار»
****
مپرس از من چسان کوفی، ز ما کرده پذیرایی
چو ماه نو خمیدم من، شده زینب تماشایی
آه و واویلا آه و واویلا آه واویلا آه و واویلا «تکرار»
********
شاعر: ؟؟؟؟

  • شنبه
  • 28
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 06:38
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

نوحه برای پانزدهم رجب شهادت حضرت زینب (س) - (امشب زینب شود مهمان مادر) *

5293
7

نوحه برای پانزدهم رجب شهادت حضرت زینب (س) - (امشب زینب شود مهمان مادر) امشب زینب شود مهمان مادر
بر استقبال او آید برادر
سادات عالم، فریاد از این غم
واویلا واویلا آه و واویلا

دو طفل کوچکش چشم انتظارند
بر دیدن مادر دل بی قرارند
زهرا کجایی، داد از جدایی
واویلا واویلا آه و واویلا

یاس باغ علی دارد نشانه
از کعب نیزه و از تازیانه
میراث مادر، شد سهم دختر
واویلا واویلا آه و واویلا

رفت از دار جهان یار امامت
عبدالله جعفر سرت سلامت
کن سوگواری، با آه و زاری
واویلا واویلا آه و واویلا

ای شامیان همه قرآن بخوانید
بر دخت فاطمه قرآن بخوانید
در غربت امشب، جان داده زینب
واویلا واویلا آه و واویلا

تنها نام حسین او را سخن بود
بر روی سینه اش یک پیرهن بود
خون در دو عینش، داغ حسینش
وا

  • شنبه
  • 28
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 06:39
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

حضرت زهرا خودش آئینه دار زینب است * جعفر ابوالفتحی

6605
2

حضرت زهرا خودش آئینه دار زینب است مدح زینب کبری (س)

حضرت زهرا خودش آئینه دار زینب است

حضرت زهرا همیشه بی قرار زینب است

تیغ در دستش ندیده هیچ کس در عالمین

چون که عباس دلاور ذوالفقار زینب است

عالمان را عاملان خواندند با لطفش... چرا ؟

ریشه ی طوبای دین در چشمه سار زینب است

زینب کبری خودش سر خداوند جلی است

حامل سر خدا خود رازدار زینب است

"زینب اللهی نیم اما مرید زینبم"

این دل غمدیده ی بیمار یار زینب است

حضرت زهرا که عمری بیقرارش بود، گفت

غم ندارم چون حسینم در کنار زینب است

سروده جعفر ابوالفتحی

  • شنبه
  • 28
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 08:31
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب

حضرت عباس هم از نوکران زینب است * جعفر ابوالفتحی

5392

حضرت عباس هم از نوکران زینب است مدح زینب کبری (س)

زینبی بودن برای شیعیان زینب است

درب جنت باز روی عاشقان زینب است

گر که مولایم بود عباس اینک گویمت

حضرت عباس هم از نوکران زینب است

بس که غم ها را درون قلب خود انبار کرد

الگوی قوس کمان قد کمان زینب است

در دکانش چون فقط باشد خدایم مشتری

قلب من هم از کرم جنس دکان زینب است

خطبه ی قرّای او اسلام را احیا نمود

این که دینم استوار است از زبان زینب است

خم به ابرویش نمی آورد وقتی داغ داشت

صبر خود آئینه دار بی کران زینب است

من "زلالم" در همه عالم ندارم هیچ داغ

روی دوش من فقط بار گران زینب است

سروده جعفر ابوالفتحی

  • یکشنبه
  • 29
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 10:58
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب

او خودش گفته با یک گوشه چشم مشهدی را کربلائی می کنم * جعفر ابوالفتحی

5045
3

او خودش گفته با یک گوشه چشم  مشهدی را کربلائی می کنم مدح حضرت زینب (س)

زینبی هستم خدائی می کنم

من ز عدوانش جدائی می کنم

او خودش گفته که با یک گوشه چشم

مشهدی را کربلائی می کنم

من به عشق شهر پر عشق دمشق

مرغ قلبم را هوائی می کنم

با سفرها تا ضریح پر غمش

چشم خود پایین پایی می کنم

با زدن بر سینه ام ای عارفان

از دلم دنیا زدائی می کنم

=
مادرم من را به او تقدیم کرد

مادرم را هم دعائی می کنم

گه مدینه می روم گه تا دمشق

قلب پر غم را دو جائی می کنم

سروده جعفر ابوالفتحی

  • یکشنبه
  • 29
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 16:52
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب

اکبر و عباس و عون وقاسم و جن و ملک گوشه ای از دوستان با وفای زینبند * جعفر ابوالفتحی

4607
6

اکبر و عباس و عون وقاسم و جن و ملک  گوشه ای از دوستان با وفای زینبند مدح زینب کبری (س)

پادشاهان دو عالم هم گدای زینبند

در عجب از خلقت دست عطای زینبند

قوم وهابی مزارش کرد تهدید و ندید

مردم ایران همین الآن فدای زینبند

کفتران کربلا با عشق زینب می پرند

کفتران کربلا هم در هوای زینبند

از چه با آوردن نامش شود اشکم روان

گریه کن هایش فقط یاد بلای زینبند

اکبر و عباس و عون وقاسم و جن و ملک

گوشه ای از دوستان با وفای زینبند

گر خدا خواهد همه در جنتش خواهیم دید

شیعیان همّیشه در صحن و سرای زینبند

سینه زن ها را جدا از مکتبش نتوان نمود

سینه زن ها تا ابد زیر لوای زینبند

عاقبت هم سینه زن ها یار مهدی می شوند

شیعیان مشمول الطاف خدای زینبند

سروده جعفر ابوالفتحی

  • یکشنبه
  • 29
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 17:28
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب

نوحه حضرت زینب به همراه دانلود سبک - (راه چـاره نداره اشـكای غربـت من) *

5483
5

نوحه حضرت زینب به همراه دانلود سبک - (راه چـاره نداره     اشـكای غربـت من) راه چـاره نداره اشـكای غربـت من
داغ هفتاد و دو گل شد حسین قسمت من
به خدا یادم نمی ره گریـه و آه رباب
نمی دونی چی كشیدم توی مجلس شراب
سوخت دلم با تب تو ، وای خیزران و لب تو ، وای
كاش می مرد زینب تو ، وای
حسین دار و ندار دل من
شهید بی غسل و كفن

******
بعد از اون غروب غم دل من خونه هنوز
مثه زلـف تو روی نی پریشونه هنوز
وقتی بوی سیب سرخ پیچید تو دشت كربلا
می دیدم سر حسینم و رو اوج نیزه ها
امون از كرب و بلا ، وای
كه تن خون خدا ، وای
موند به زیر دست و پا ، وای
حسین دار و ندار دل من
شهید بی غسل و كفن
********
شاعر: یوسف رحیمی

دانلود سبک

  • شنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 02:25
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

دریافت متن و صوت زمینه وفات حضرت زینب (س) از امیر عباسی - (یا زهرا ببین ، جونم بر لبه سوز عالم از ، داغ زینبه) *

7233
11

دریافت متن و صوت زمینه وفات حضرت زینب (س) از امیر عباسی - (یا زهرا ببین ، جونم بر لبه       سوز عالم از ، داغ زینبه) یا زهرا ببین ، جونم بر لبه سوز عالم از ، داغ زینبه
دختر عزیزت تو بستره ای وای ای وای
عزادار غمهای دلبره ای وای ای وای
می خونه گل حیدر أشهد و دم آخر
به یاد مصیبت های دلبر
وای غریب حسین
******

پیراهن حسین ، تو آغوششه هنوز یه صدا ، توی گوششه
یکی میزنه ناله از عطش ای وای ای وای
یکی میون خیمه کرده غش ای وی ای وای
دل عمّه چه زاره میگه عیبی نداره
عموی با وفاتون آب میاره
وای غریب حسین
******
وقت رفتنه ، داره سوز و آه یاد کشته ی ، بین قتلگاه
میگه زیر لب نور عین من ای وای ای وای
لباسات و بردن حسین من ای وای ای وای
سر تو روی نی ها کفنت خاک صحرا
أمون از دل حیدر دل زهرا
وای غریب حسین
********
شاعر: امیر ع

  • شنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 04:27
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

سینه زنی برای زمینه مجلس وفات حضرت زینب - (روشنگر راه خدا زینب یازینب) *

4632
5

سینه زنی برای زمینه مجلس وفات حضرت زینب - (روشنگر راه خدا زینب یازینب) روشنگر راه خدا زینب یازینب
پیغمبر کرببلا زینب یا زینب
قیام حسین را تو احیا نمودی
جفا و ستم را تو رسوا نمودی
یا زینب یا زینب
******
گریه کن دست شکسته بنت زهرا
ای نافله خوان نشسته بنت زهرا
کریمه تو هستی نظر بر گدا کن
حسین گفته بر تو که من را دعا کن
یا زینب یا زینب
******
ای در دل صحرا شده آواره زینب
ای روضه خوان پیکر صد پاره زینب
روی خاک مقتل خدا را صدا زد
به پیش نگاهت حسین دست و پا زد
یا زینب یا زینب
********
شاعر: امیر عباسی
منبع: حسینیه نوحه

دانلود سبک

  • شنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 04:36
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

زمینه‌ي وفات حضرت زینب(س) به همراه سبك-رفتی برادر زینب و با غم تنها گذاشتی *

4325
1

زمینه‌ي وفات حضرت زینب(س) به همراه سبك-رفتی برادر زینب و با غم تنها گذاشتی رفتی بـرادر زینـب و بـا غم (تنها گذاشتی 2)
اینـجـا بدون مونس و همدم (تنها گذاشتی 2)
مونـده ازم این قد کمونی میکشه منو این پریشونی
روضه های این( پیرهن خونی 2)
نام یا حسین وقـتی می برم
خون می ریزه از چشمـای ترم
واویلا حسین
******
هر شب عزیزم راس تو رو نی (پیش چشامه 2)
چیزی که سخـتـه خاطره های (کوفه و شامه 2)
یادمه هنوز اشک رباب و اسیری و اون بزم شراب و
جسارت اون (خونه خراب و 2)
وقتی که می زد با خیزرونش
جون می دادیم از زخم زبونش
واویلا حسین
********
شاعر: محسن طالبی‌پور
منبع: حسینیه‌ي نوحه

دانلود سبک

  • شنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 04:40
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

زمینه‌ي وفات حضرت زینب(س) به همراه سبک-عمریه با روضه‌هات شبا هق هق می‌کنم *

5130
6

زمینه‌ي وفات حضرت زینب(س) به همراه سبک-عمریه با روضه‌هات شبا هق هق می‌کنم عمریه با روضه هات شبا هق هق میکنم
این دمای آخری با غمت دق میکنم
بیا کنارم براهمیشه که این دل من آروم نمیشه
برام دعا کن شفا بگیرم برات مرگ از خدا بگیرم
غریب مادر حسین
******
عزیزم بعد تو با کوه غمها مونده ام
بیا دستم روبگیر که منم جا مونده ام
چرا منو آسمون نبردی منو به دست زمین سپردی
حالا که دیگه رمق ندارم بیا کنارم بیا کنارم
غریب مادر حسین
******
یادمه کرببلا تو که پرپر می زدی
آتیش عالم رو بر دل مادر می زدی
به جای مادر صدات زدم من بزار بگیرم سرت رو دامن
تو کل عالم کسی ندیده امامی رو با رگ بریده
غریب مادر حسین
********
شاعر: محسن طالبی‌پور
منبع: حسینیه‌ي نوحه

دانلود سبک

  • شنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 04:43
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

نوحه‌ي وفات حضرت زینب(س) به همراه سبك-بی تاب بی تابم، غرق عزای تو * رضا تاجیک

3401
2

نوحه‌ي وفات حضرت زینب(س) به همراه سبك-بی تاب بی تابم، غرق عزای تو بی تاب بی تابم / غرق عزای تو من زنده ام جانا / با روضه های تو
حک کرده ام بر قبرت با دیده های گریان
نقش تَقَبَّل مِنّا هذا قَلیلَ القُربان
بدون تو رفتم سفر / یک سفر پر از خطر
رفتم به اون شهری که داشت / میون کوچه رهگذر
رهگذرای خیره سر / همه ز غیرت بی خبر
سلاله های تو شدن / همه تو بازار در به در
یاحسین! گرچه که سهمم غیر تنهایی نبود
یاحسین! چشمای این مردما دریایی نبود
یاحسین! ولی همش به غیر زیبایی نبود
****
تو کوله بارم بود / یه غصه ی سنگین انگاری که عید بود / یه شهر پر آذین
رد می شدیم ماها از تو کوچه های باریک
به همدیگه نامردا همه میگفتن تبریک
زنا و بچه ها همه / سنگ می زدن از روی بام
اومده بودن ت

  • یکشنبه
  • 5
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 17:43
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد