اینک دوباره کرب و بلا ، زینب است این
توفان نگار خون خدا ، زینب است این
استاده بر چکاد حماسه ، چکاد زخم
قامت کشیده تا به خدا ، زینب است این
می آید از اسارت شب ، سربلند و سبز
بانوی نور و آینه ها ، زینب است این
سازش نمی کند به خدا ، با سکوت شب
فریاد زخم خورده ی لا ، زینب است این
بانوی صبر ، خواهر غم ، مادر امید
آیینه دار خوف و رجا ، زینب است این
صَبرأ عَلی بَلائِک و یا رَبُّکَ العَظیم
گلبو لبش ز یاس دعا ، زینب است این
چشمش ندیده منظره ای غیر نقش دوست
در قاب سرخ کرب و بلا ، زینب است این
من عاجزم ز وصف کرامات نور او
نورست و نور ، صَلَّ عَلی … زینب است این
شاعر : رضا اسماعیلی
- یکشنبه
- 13
- اردیبهشت
- 1394
- ساعت
- 14:13
- نوشته شده توسط
- محمد