وفات حضرت زینب کبری (س)

مرتب سازی براساس
 الیاس محمدشاهی

شور حضرت زینب(س) -(یاوره شاه ، بانوی جلیله) * الیاس محمدشاهی

334

شور حضرت زینب(س) -(یاوره  شاه ، بانوی  جلیله) بند اول

یاوره شاه ، بانوی جلیله
عصمت الله،زن بی بدیله
بنی هاشم،راهستی عقیله

شیره بیشه ی حجابی،خواهره سیدالشبابی
شرافتت را همین بس ، دختره ابوترابی

زینت حیدر ، ای خطیبه ی برتر
آیت الله العظمایی روی منبر
اسوه ی وقار ، وارث یل کرار
تیزیه نطقت،همچو تیغ ذوالفقار

یازینب یازینب

بند دوم

حماسه ساز،بعده عاشورایی
پر صلابت ، ماننده زهرایی
با کرامت ، مثله مجتبایی

زاده ی بیته عترتی،ماده شیره باهیبتی
ذلیله تو کوفه وشام،پیام رسانه نهضتی

غیرتت محشر،اسطوره ی نام آور
عا لمه ی بی معلمه ی داور
نوه ی خاتم،گدای درت حاتم
سر شکستی از ماتم شه عالم

یازینب یازینب

  • شنبه
  • 7
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 21:29
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 الیاس محمدشاهی

زمینه شهادت حضرت زینب(س) -(یک سال و نیمه دارم روضه هاتو میخونم) * الیاس محمدشاهی

717

زمینه شهادت حضرت زینب(س) -(یک سال و نیمه دارم روضه هاتو میخونم) بند اول

یک سال ونیمه دارم،روضه هاتو میخونم
از بسکه گریه کردم،به لب رسیده جونم
بازم بغل گرفتم پیراهنت برادر
مصائبت حسین جان،برده دیگه توونم

یه صبح تاعصر تمومه،گلهای من رو چیدن
گرگهای پست و وحشی،یوسفمو دردیدن

یه روزه خوش ندیدم،از بعده تو یا أَخا
زينب وکشته داداش،غُصه ی کرب وبلا

واویلتا واویلا

بند دوم

از داغِ روزه دهم،موی سرم شد سپید
قامته خواهره تو،از غم و غُصه خمید
همش جلو چشامه،صحنه ی قتلگاهت
همونجا که عدو از،قفا سرت رو برید

از ضربه های شمشیر،زخمیه پیکره تو
سرت به نیزه رفته ، جلوی مادره تو

غارته خیمه هاتوبه چشم دیدم حسین جان
بردن ما رو اسارت ، رو ناقه های عریان

واویلتاواویلا

بند سوم

مسیره کوفه تا شام،پر از غم و بلا بود
محله ی یهودی بدتر ز کربلا بود
ازروی پشت بوما آتیش و سنگ میبارید
دیدم سرت یا اخا،به زیره دست وپا بود

رفتیم تو کوچه بازار،امان ازاین جسارت
در بین ازدحام شد،به خواهرت اهانت

بزم یزید ملعون ، میونه نامحرمان
دیدم لبت پاره شد،باضربه ی خیزران

واویلتاواویلا

  • پنج شنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 23:01
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زمینه حضرت زینب (س) -(تنم از تب پر از آتیشه) * رضا نصابی

410

زمینه حضرت زینب (س) -(تنم از تب پر از آتیشه) بنداول
تنم از تب پر از آتیشه

میسوزم با یه قلبی بی تاب

یاد داداش حسین جون میدم

روی خاکا به زیر افتاب

دیگه راحت میشم از دنیا

ازمصیبت های کربلا

خاطره ش هی عذابم میداد

چی کشیدم روز عاشورا

خنجر شو کشید /اشک من و ندید
سر تورو برید(3)

ضربه زد از قفا/به پیشه چشم ما
سر تورو برید(3)

سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب غریب غریب غریب

بنددوم
بین جنجال تورا می دیدم

ته گودال تورا می دیدم

با لبی خشک و جسمی مجروح

رفتی از حال تورا می دیدم

به کنارت رسید می دیدم

تاکه خنجر کشید می دیدم

ضربه می زد به رگ های تو

سر تو می برید می دیدم

خنده های عدو می دیدم

تن تو پشت و رو می دیدم

بین آن ازدحام آن لشکر

نیزه را در گلو می دیدم

غرق به خون شدی تو نیمه جون شدی
پیشه نگاهه من حسین (3)

روخاکا افتادی/دیدم که جون دادی
پیشه نگاهه من حسین (3)

سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب غریب غریب غریب

بندسوم
نیزه بر بازو زد می دیدم

ضربه بر پهلو زد می دیدم

روی سینه نشست با چکمه

پنجه بر گیسو زد می دیدم

ازجفا میزدش می دیدم

بی هوا میزدش می دیدم

پیر مردی تورا ای داداش

با عصا میزدش می دیدم

غم به دلم نشست /استخونت شکست
به زیر مرکبا حسین (3)

بدونه بال و پر /با دیده های تر
می زدمت صدا حسین (3)

سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب غریب غریب غریب

بندچهارم

با شرر میزدن زینب را

باکمرمی زدن زینب را.

تیر و شمشیر و نیزه کم بود

باسپر میزدن زینب را

معجردخترت را بردند

زر و انگشترت را بردند

تن تو ماند به روی خاک و

روی نیزه سرت را بردن

سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب غریب غریب غریب

  • چهارشنبه
  • 18
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 21:50
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شور شهادت حضرت زینب (س) -(خداحافظ الا ای بی وفا دنیا) * رضا نصابی

473
2

شور شهادت حضرت زینب (س) -(خداحافظ  الا ای بی وفا دنیا) خداحافظ
الا ای بی وفا دنیا
دارم میرم
به نزدمادرم زهرا

منم زینب
به حیدر نور عین بودم
توی غمها
شریکه الحسین بودم

منم زینب(س)
که قدَّم از عزا خم شد
نصیبم از
زمونه رنج و ماتم شد
حسین جانم

حسین جانم حسین جانم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
✅بنددوم
میادیادم
حسین و پشت و رو کردن
دیدم نیزه
به پهلوهاش فرو کردن
حسین جانم

تاشمر ضربه
با خنجر از قفا می زد
جلو چشمام
حسینم دست و پا می زد

با هر ضربه
قلبم کنده می شد از جا
دیدم داره
میادباقد خم زهرا (س)

حسین جانم حسین جانم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️✅بندسوم
دیدم وقتی.
که زخم های تو بیشتر شد
شنیدم من
صداتو که ضعیف تر شد

یکی داداش
تو را با نیزه از پشت زد
یکی با سنگ
یکی با چکمه و مشت زد
?

در اوردن
ازتن پیرُهنت ای وای
چهل مرکب
گذشتن از تنت ای وای

حسین جانم حسین جانم
حق روضه ادا بشود
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
بندچهارم
موندم تنها
حسین جان بین اون اوباش
موندم تنها
بین نا محرما داداش

تو رفتی و
کنیز گفتن به دختر ها
رسید دسته
نامحرم ها به معجر ها
حسین جانم

تو رفتی و
ما رو بردن تو بازار ها
ما رو بردن
حسین در بین انظار ها

حسین جانم حسین جانم

  • پنج شنبه
  • 19
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 21:58
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شور حضرت زینب (س) -( حسین بعد تو چی کشیده زینب) * رضا نصابی

890
1

شور حضرت زینب (س) -( حسین   بعد تو چی کشیده زینب) حسین

بعد تو چی کشیده زینب

زدنیا دل بریده زینب

دیگه قدش خمیده زینب

ای وای ای وای ای وای ای وای

زینب و غم شاه خوبان

زینب و قد از غم کمان

زینب و بزم نامحرمان

ای وای ای وای ای وای ای وای

سرتو در نی
خواهرت از پی

چهل منزل شد طی

با دست بسته
زینب و بردن

تو مجلسی از می

ای وای ای وای ای وای

حسین

چی بگم از مردای شامی

از بازارو بی احترامی

از نگاه یه مشت حرامی

حسین

به چشم کنیز مارو دیدن

دورو بر ما میرقصیدن

به اشکای ما میخندیدن

ای وای ای وای ای وای

سرتو در نی
خواهرت در پی

چهل منزل شد طی

با دست بسته
زینب و بردن

تو مجلسی از می

یا حسین یا حسین

  • پنج شنبه
  • 19
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 22:05
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شور تلفیقی حضرت زینب (س) -( چی دیده زینب کوچه و بازارو طعنه و ازارو مجلسه اغیارو) * رضا نصابی

671

شور تلفیقی حضرت زینب (س) -( چی دیده زینب      کوچه و بازارو  طعنه و ازارو  مجلسه اغیارو) چی دیده زینب

کوچه و بازارو
طعنه و ازارو
مجلسه اغیارو

ای وای ای وای

دبده های تارو
بدنه تب دارو
پای زخم از خارو

ای وای وای
خنده ی اشرار و
ریزش الوارو
شرمه تو انظار

ای وای ای وای

‍ ‍ _المصائب_یعنی
رونیزه ها سر دیدن
سر برادر دیدن
غارت معجر دیدن

ام المصائب یعنی
غنچه پر پر دیدن
ضجه مادردیدن
شیر خواره بی سر دیدن

ام المصائب یعنی
لحظه ی غارت دیدن
خیلی جسارت دیدن
طعم اسارت دیدن

چی دیده زینب
غرق خون حنجرو
بدنه بی سرو
زیر پا پیکر و

ای وای ای وای

گریه مادرو
و تیر سه پرو
گلوی اصغرو

ای وای ای وای

گلای پر پرو
روی نیلوفرو
سه ساله مضطرو

ای وای ای وای

ام المصائب یعنی
خنده ی اغیار دیدن
طعنه و ازار دیدن
کوچه و بازار دیدن

ام المصائب یعنی
بزم حرامی دیدن
بی احترامی دیدن
بازار شامی دیدن

ام المصائب یعنی
پژمرده لاله دیدن
گریه و ناله دیدن
مرگ سه ساله دیدن

چی دیده زینب

دست و پا زدن و.
غرق خون دهن و
تنه بی کفن و

ای وای ای وای

بی هوا زدن و
ضربه ها زدن
از قفا زدن و

ای وای ای وای

قلبه شعله ور و
دیده های ترو
دستای قمرو

ای وای ای وای

‍ ‍ام المصائب یعنی
غصه و غم ها دیدن
رد قدم ها دیدن
دست قلم ها دیدن

ام المصائب یعنی
غرقه به خون تن دیدن
غارت پیرهن دیدن
غرقه به خون تن دیدن

  • شنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 20:56
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شور حماسی حضرت زینب (س) -(نائبةُ الزهرا زینب ملیکةُ الدنیا زینب ) * رضا نصابی

1546
4

شور حماسی حضرت زینب (س) -(نائبةُ الزهرا زینب  ملیکةُ الدنیا زینب ) نائبةُ الزهرا زینب
ملیکةُ الدنیا زینب
انسیةُ الحوراء زینب
صدیقةُ الصغریٰ زینب

خطبه های تو بی نظیر شده
پیش تو دشمنت حقیر شده
سر بلند دو عالمین میشه
هر کی پیشه تو سر به زیر شده

ضربانم زینب. تاب و توانم زینب
شب و روز نام شما ورد زبانم زینب
خواهر سقایی. حافظ عاشورایی
وقتی خطبه می خونی همه می گن مولایی

یا زینب یا رینب

غیرت حیدر تو رگهات
عفت زهرایی داری
ملک سخن تحت خطبت
مثل علی تو سرداری

سجده بر تو نماز کاملم
خاک پات قاطی با آب و گلم
افتخارم همینه تا ابد
نوکر خونه ی شما منم

هیجانم بی بی ، خط امانم بی بی
جسم و جون و زندگیم ، روح و روانم بی بی
مظهر توحیدی ، شما یمِ امّیدی
واسه سر شکستنم تو مرجع تقلیدی

یا زینب یازینب

ورد لب حیدر زینب
عشق شه خیبر زینب
شبیه زهرا یی خانوم
شفیعه ی محشر زینب

نوکرت با تو محترم شده
کنج قلبش برات حرم شده
این بساط محرم و صفر
از وجود شما علم شده

کس و کارم زینب. دارو ندارم زینب
غم ندارم به خدا. تا تو رو دارم زینب
ساکن دلهایی ، ملیکه ی دنیایی
تو علیمه عالمه نائبة الزهرایی

یازینب یازینب

  • شنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 21:03
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی جواد محمدی

شور حضرت زینب (س) -(از تبار عقیله العربم) *کربلایی جواد محمدی

586
1

شور حضرت زینب (س) -(از تبار عقیله العربم) از تبار عقیله العربم
ذوالفقار عقیله العربم
چون تمام مدافعان حرم
سر بدارِ عقیله العربم

انعکاس نور تو
حُسنِ الله الصمد
روی قبرم بنویسید
نوکرتم تا ابد

زینب زینب
دل و دینم
مُهر تو نقش جبینم
ذکر روز اربعینم - زینب زینب

زینب زینب
سرو سرور
باقی ساقی مِی و ساغر
جانم ای دختر حیدر - زینب زینب

یازینب جبل الصبر
....................................
بند دوم

بی قرارِ عقیله العربم
روضه دارِ عقیله العربم
از مسیرش نمی شوم خارج
در مدارِ عقیله العربم

بانوی صبرو ایثار
عقیله اخدالوقار
دختر شیر خدا
ممسوس پروردگار

زینب زینب
بده فرمان
ای تو دریای فروزان
ذکر تو غرش طوفان - زینب زینب

زینب زینب
منه ایمان
دردیمیزه اله درمان
جان عالم سنه قوربان - زینب زینب

یازینب جبل الصبر

  • دوشنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 21:02
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی جواد محمدی

شور حضرت زینب (س) -(یا زینب نفس بده) *کربلایی جواد محمدی

506

شور حضرت زینب (س) -(یا زینب نفس بده) یا زینب نفس بده
من رو پر از قفس بده
از حوض کوثر علی
یک جرعه مِیِ ملس بده

ماییم و نوای بی نوایی
بسم الله اگر حریف مایی
حب حضرت زینبو داریم
از دشمنامون ترسی نداریم

زینب مردِ هر جنگ و میدان
زینب اُسوه‌ی حجب و ایمان
زینب خطبه ات کرده طوفان

یا عقیله مددی
.............................
بند دوم

یازینب بنت علی
ای عشق ناب ازلی
زنجیر بزن دور گردنم
مستم کن بی معطلی

دل من برای تو دربدره
همیشه درمون دردش سفره
یه سفر زیارتی با مادرم
تا دمشق و اولیا مخدره

زینب زینِ اَب زینب بانو(هوهو)
هر دم میزنم بر تو زانو
عشقه میکشم صحنت جارو

یا عقیله مددی

  • سه شنبه
  • 24
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 19:36
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی جواد محمدی

شور حضرت زینب (ع) -(عالم غَير معلمه زينبه) *کربلایی جواد محمدی

2588
7

شور حضرت زینب (ع) -(عالم غَير معلمه زينبه) عالم غَير معلمه زينبه
شه بانويي كه معظمه زينبه
جان حسين و نبی و حسن شده
زينت اَب كه مسلمه زينبه

بانوي كون و مكان
صاحب عرش و جنان
تركي و كرد و لري
ميخونم از دل وجان

سنه قربان زينب
منه حيران زينب
جان جانان زينب
آدی طوفان زینب

جان زینب جان زینب
سنه قوربان زینب
.....................
بند دوم

راضيه مرضيه صالحه زينب
كهبخدا خود فاطمه زينب
نبي و حيدري و حسن و حسين
خود خدا تو مكاشفه زينب

علت خلق مني
دوست دارم علني
روي تو رويِ حسين
غضب تو حسني

سنه قربان زينب
منه حيران زينب
جان جانان زينب
آدی طوفان زینب

جان زینب جان زینب
سنه قوربان زینب
...................
بند سوم

آيه به آيه ي قرآن زينبه
معني كامل ايمان زينبه
آرامش دل بي قرار حسن
ذكر لباي حسين جان زينبه

شافع روز جزا
معدن جود و سخا
ميون دست توءِ
امضای كرببلا

سنه قربان زينب
سنه حيران زينب
جان جانان زينب

آدی طوفان زینب

  • سه شنبه
  • 24
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 20:58
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی جواد محمدی

شور حضرت زینب(س) -(سپه سالار ، ای پرچمدار) *کربلایی جواد محمدی

433

شور حضرت زینب(س) -(سپه سالار ، ای پرچمدار) سپه سالار ، ای پرچمدار
بانوی محترمه دیوانه سالار

پر طرفدار ، پر افتخار
دختر شیر خدا حیدر کرار

ما رایت الا جمیلا
گفتی به دشمنها چه زیبا
چیزی به غیر از زیبایی نیست
تا ابد پرچم تو بالا

اینه منصبم
که رقیه مذهبم
همه درسو مکتبم
۶۹ دفه ، کلب زینبم

خواب هر شبم
در تابو در تبم
همه ذکر رو لبم
۶۹ دفه ، کلب زینبم

جان زینب جان زینب سنه قوربان زینب
.......................
(بند دوم)

بی قرارم ، سر به دارم
عاشق قبضه ی تیغ ذوالفقارم

ذکر نابم ، تب و تابم
من غلام خونه ی ابوترابم

ای گل باغ زهرا زینب
مظهر صبر مولا زینب
ای عقیله ی آل طاها
قهرمان کربلا زینب

عشق منتخب
ای شیر زن عرب
داری از علی لقب
من غلامتم ، عقیله العرب

محبوبه رب
ای مظهر ادب
ای حیدری نصب
من غلامتم ، عقیله العرب

جان زینب جان زینب سنه قوربان زینب

  • چهارشنبه
  • 25
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 19:23
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی جواد محمدی

شور حضرت زینب(س)،امام حسن مجتبی(ع)،حضرت رقیه(س) -(ولوله ولوله تا اسم تو میاد میشه زلزله) *کربلایی جواد محمدی

1110

شور حضرت زینب(س)،امام حسن مجتبی(ع)،حضرت رقیه(س) -(ولوله ولوله تا اسم تو میاد میشه زلزله) بند اول

ولوله ولوله
تا اسم تو میاد میشه زلزله
سینه زنای زینبی حروله
حروله کن زیر پاهات حرمله

عالمی حیران،خطبه ات طوفان
سیده زینب،جان سنه قوربان

ای تو آهنگ ضربانم زینب
ذکر تو ذکر هیجانم زینب
رقیه میگه عمه جانم زینب

گوشواره:جبل الصبر

بند دوم

سینه زن سینه زن
زمینو از جا بکن
نرره بزن این سخن
منم سگ کوی امام حسن

پسر شاه علی،دل با تو منجلی
توی قبرم میگم،حسنیم حسنی

یل جنگاور ای کریم طاها
از همه برتر رزم تو تو دنیا
مثل تو حیدر ای عزیز زهرا

گوشواره:کریم آقا

بند سوم

سه ساله ، سه ساله
شاهرگ من شده برا تو هدیه
به کوریه چشم بنی امیه
منم سگ تو حضرت رقیه

رقیه سلطان،رقیه قرآن
کاخ یزیدو،کردی تو ویران

سرمه ی چشمام خاک پاته خانم
زندگیم نذر روضه هاته خانم
بال جبرائیل زیر پاته خانم

گوشواره:جان سه ساله

  • چهارشنبه
  • 25
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 22:52
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شور طوفانی زینب (س) -(زینب زینب (س) عقیله ی عالمین ) * مجید مراد زاده

459
0

شور طوفانی زینب (س) -(زینب زینب (س) عقیله ی عالمین ) بند اول
زینب زینب (س)
عقیله ی عالمین

زینب زینب (س)
ای خواهرحسنین

زینب زینب (س)
زینت قلب حسین(ع)

زینب زینب (س)
بی مثل و بی بدلی

زینب زینب (س)
محبوبه ی ازلی

زینب زینب (س)
عشق خدا و علی(ع)

سرود هستی ام جنون و مستی ام
تویی دلیل خداپرستی ام

یازینب یازینب (س)
????????????
بند دوم
زینب زینب (س)
ملیکه و ما گدا

زینب زینب (س)
معدن جود وسخا

زینب زینب (س)
دختر شیر خدا

زینب زینب (س)
سجیه الکرمی

زینب زینب (س)
توسایه ی سرمی

زینب زینب (س)
تو نون والقلمی

سرود هستی ام جنون و مستی ام
تویی دلیل خدا پرستی ام
یازینب یازینب (س)

بند سوم
زینب زینب (س)
غبار راه توام
زینب زینب (س)
عبد نگاه توام

زینب زینب (س)
که درپناه توام

زینب زینب (س)
توفاطمه نسبی

زینب زینب (س)
عقیله العربی

زینب زینب (س)
شعار روی لبی
سرود هستی ام جنون ومستی ام
تویی دلیل خداپرستی ام

یازینب یازینب (س)

  • سه شنبه
  • 31
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 16:12
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج نادر بابایی

در رثای حضرت زینب (س) -(امشب هر عاشق چرا مجنون این زینب شده) *حاج نادر بابایی

438

در رثای حضرت زینب (س) -(امشب هر عاشق چرا مجنون این زینب شده) امشب هر عاشق چرا مجنون این زینب شده
دیده ی اهل وِلا جیحون این زینب شده

صبر او هر صابری را وادی حیرت بَرد
حضرت ایوب خود مَفتون این زینب شده

پیر دِیر و شیخ مسجد ، زاهد صحرا نشین
درس هو را اینهمه مَرهون این زینب شده

او تن سجّاد را از نار دشمن ها رَهید
سیّد سجّاد خود ممنون این زینب شده

سید سجّاد و هشت اولاد معصومش یقین
این امامت را همه مَدیون این زینب شده

روز عاشورا اگر بَند از دل زهرا فِتاد
تا قیامت لیکن او دلخون این زینب شده

قبر او (نادر) شَمیم کربلا دارد یقین
زین سبب اهل وِلا مَحزون این زینب شده

  • یکشنبه
  • 13
  • تیر
  • 1400
  • ساعت
  • 22:17
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

در منقبت حضرت زینب(س) ورود اسرا به شام * مرتضی محمودپور

785
1

در منقبت حضرت زینب(س) ورود اسرا به شام ◾در منقبت حضرت
◾زینب کبری(س)
◾بازار کوفه و شام

◾بنداول
سر به خاکت نهاده ام زینب
مست یک جرعه باده ام زینب
مادرم شد کنیز مادر تو
سر به راه تو داده ام زینب
پدر و مادرم به قربانت
من فدایی ساده ام زینب
جذبه ی تو شهید پرور شد
در سپاهت پیاده ام زینب
تا که تعظیم در حرم کردم
دوست دارم مدافعت گردم

◾بنددوم
زیر این آسمان مینایی
تو به قرآن شبیه زهرایی
بین زنها به پیشگاه خدا
همه پایین فقط تو بالایی
عده ای برکه عده ای رودند
لیک میدانم اینکه دریایی
یاس ام البنین مجنونت
چونکه در کربلا تو لیلایی
همه عالم طفیل درگاهت
رسد از شام ناله و آهت

◾بندسوم
نافله خواندنت نشسته شده
دستهایت به کوفه بسته شده
تا که دیدی سر برادر را
در کجاوه سرت شکسته شده
راس پرخون میان طشت دیدی
بند بندت ز هم گسسته شده
خطبه خواندی و سر فراز شدی
دشمن از خطبه هات خسته شده
تا که در شام قد علم کردی
پشت خصم حسین خم کردی

◾بندچهارم
چقدر رنج دیده ای بانو
ازچه اینسان خمیده ای بانو
روی دوشت غم شهیدان را
کوچه کوچه کشیده ای بانو
ناسزا از اهالی کوفه
با چه حالی شنیده ای بانو
بین گودال تاحرم دیدم
چندباری دویده ای بانو
شرم دارم بگویمت از شام
ز آتش کین و ناسزا از بام

◾بندپنجم
بی رقیه به کربلا رفتی
بی نوا سوی نینوا رفتی
با تنی نیلگون و روی کبود
از حسین تا سوی خدا رفتی
سینه چاک امام مظلومان
جانب غصه و بلا رفتی
به غم و درد مبتلا گشتی
به غم عشق مبتلا رفتی
آن جراحات کهنه تا وا شد
چشمهایت به مثل دریا شد

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • پنج شنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 23:00
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

شب جمعه شب زیارتی و وفات حضرت زینب(س) * مرتضی محمودپور

558
-1

شب جمعه شب زیارتی و وفات حضرت زینب(س) ◾شب‌جمعه
◾شب زیارتی اباعبدالله

جبل الصبر زینب کبراست
سوره‌ی قدر زینب کبراست
خیبر و خندق و احد با او
حیدر بدر زینب کبراست
روز دشمن‌زخطبه‌اش شب شد
ما رَاَیتُ شعار زینب شد

ما گدایان خیل سلطانیم
روشنائی شمع سوزانیم
باب عشق حسین زینبیه
ما به باب الحسین دربانیم
گرچه در راه عشق در مانیم
دردها را تمام درمانیم

کاف و ها یا و عین بسم‌الله
نجف و کاظمین بسم‌الله
پر کشیده دلم به کرببلا
همه هستم حسین بسم‌الله
وقت دیدار علقمه آمد
شب جمعه است فاطمه آمد

ابتدا را اگر چه غایتی است
در دلت گرچه حاجتی است
شب بخشش بود شب جمعه
شب جمعه شب زیارتی است
کربلا زائرش بود زهرا
روضه‌خوان است زینب کبری

مادری‌گشته‌قدخمیده‌ی‌تو
بفدای سر بریده تو
ای ذبیح بریده سر ز قفا
آمده خواهر حمیده‌ی تو
بین مقتل ترا صدا میزد
ازغم‌وغصه دست‌و‌پامیزد

#شب_جمعه

  • چهارشنبه
  • 27
  • بهمن
  • 1400
  • ساعت
  • 21:38
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

هستی ات را امتحانی پُر بلا از تو گرفت * مرضیه عاطفی

455

هستی ات را امتحانی پُر بلا از تو گرفت هستی ات را امتحانی پُر بلا از تو گرفت
سایهٔ روی سرت را کربلا از تو گرفت

تا که در صبرِ مصائب شهرهٔ عالم شوی
آمد و دست قضا فوراً عصا از تو گرفت

زهدِ بی خاصیت و کفر و نفاق آری ولی-
عشق مادرزادی ات را کینه ها از تو گرفت

دوره اش کردند تیر و تیغهٔ شمشیرها
نور چشمت را هجومی بیهوا از تو گرفت

جرعه جرعه نیزه خورد و از قفا سیراب شد
خنجری کهنه حسینِ(ع) تشنه را از تو گرفت

شمر(لع) در گودال فکر بیکسی هایت نبود؟!
تکیه گاهت را، پناهت را چرا از تو گرفت؟!

زیر سنگ و چوب، روی دست های قتلگاه
در میان خاک و خون.؛ جان را خدا از تو گرفت

غارتش کردند و بی شک خواب شبهای تو را
پیکری که چیده شد بر بوریا از تو گرفت!

  • پنج شنبه
  • 28
  • بهمن
  • 1400
  • ساعت
  • 13:16
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

-(اشک سرخ) *استاد سید هاشم وفایی

435
1

-(اشک سرخ) نوحه

  • یکشنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1401
  • ساعت
  • 17:54
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

شعر در مدح حضرت زینب -(زینب به شام وکوفه همین که قدم زدی) *استاد سید هاشم وفایی

639

شعر در مدح حضرت زینب -(زینب به شام وکوفه همین که قدم زدی) زینب به شام وکوفه همین که قدم زدی
یک جا بساط ظلم و ستم را بهم زدی

با ذوالفقار خطبه ی آتشفشانی ات
آتش به جان خصم به تیغ دو دم زدی

با گفتن رأیت وجمیلا خدا گواست
برگفته های دشمن ظالم قلم زدی

دشمن اسیر صبرو فداکاری تو شد
با عزم خود به بام دو عالم علم زدی

از کربلا به کوفه و از شام تا دمشق
هرجا که پا نهاده ای آن جا حرم زدی

دیدی به نیزه ها سر خورشید را غروب
دم از سپیده دم زدی از صبحدم زدی

ام المصائبی و پر از داغ شد دلت
بر فرش و عرش از غم خود رنگ غم زدی

باشعر خود«وفایی» محزون به یاد ما
در صحن سینه، خیمه ی درد والم زدی

  • پنج شنبه
  • 8
  • اردیبهشت
  • 1401
  • ساعت
  • 13:19
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شعر وفات حضرت زینب (س) -(مظهر شرم و حیا، زینب کبری سلام ) * رضا یعقوبیان

278

شعر وفات حضرت زینب (س) -(مظهر شرم و حیا، زینب کبری سلام ) مظهر شرم و حیا، زینب کبری سلام
آینه ی مرتضی، زینب کبری سلام

تو گل پیغمبری، نور دل کوثری
دخت شه اولیا، زینب کبری سلام

تو فاطمه سیرتی، سر تا قدم رحمتی
نازد به تو مصطفی، زینب کبری سلام

کوه شهامت تویی، یار امامت تویی
حامی دین خدا، زینب کبری سلام

عمه ی ساداتی و، روح عباداتی و
جان صلات و دعا، زینب کبری سلام

نور بصیرت تویی، یار شریعت تویی
یار شه کربلا، زینب کبری سلام

تویی تو زهرا صفات، محور صبر و ثبات
هستی آل عبا، زینب کبری سلام

تویی تو باب نجات، مهر تو برگ برات
رهزن دل های ما، زینب کبری سلام

کسی چنان تو نبود، حسین تو را می‌ستود
شفیعه ای در جزا، زینب کبری سلام

ای گل گلزار عشق، از حرمت می رسد
عطر و بوی کربلا، زینب کبری سلام

زبان تو ذوالفقار، سر تا قدم اقتدار
دین ز تو شد پر بها، زینب کبری سلام

دختر زهرا نشان، عمه ی صاحب زمان
تو را زنم من صدا، زینب کبری سلام

آمده ام سوی تو، گرفته ام بوی تو
خواهر خون خدا، زینب کبری سلام

آمده بر تو پناه، کن به گدایت نگاه
مِسِّ دلم کن طلا، زینب کبری سلام

در کرمی بی‌نظیر، دست مرا هم بگیر
لطف تو بی انتها، زینب کبری سلام

مهر تو اندر سرشت، سرخط هر سرنوشت
به درد ما آشنا، زینب کبری سلام

تو از علی یادگار، بهر حسین بی قرار
شدی به غم مبتلا، زینب کبری سلام

تو گشته ای غم نصیب، بهر حسین بی شکیب
گریه کن کربلا، زینب کبری سلام

کسی چو تو غم ندید، قامتت از غم خمید
ندیده ای جز بلا، زینب کبری سلام

خون جگری زینبا ،دیده تری زینبا
یاد شه سر جدا، زینب کبری سلام

تو دیده ای کربلا، رنج و غم و ابتلا
همره خون خدا، زینب کبری سلام

دیدی علی اکبرش، چولاله ای پرپرش
دیده ای این صحنه را، زینب کبری سلام

دیدی علی اصغرش، پاره شده حنجرش
ز تیر آن بی حیا، زینب کبری سلام

دیدی جدا شد ز تن، دستان عباس تو
ز کینه ی اشقیا، زینب کبری سلام

دیده ای تنها شده، اسیر غم ها شده
حسین شه کربلا، زینب کبری سلام

دیده‌ای نقش زمین، حسین شکسته جبین
به دور او اشقیا، زینب کبری سلام

دیده ای شمر می دوید، خنجر خود را کشید
سرش ز تن شد جدا، زینب کبری سلام

دیده ای تو گریه ها، آتش بر خیمه ها
سری روی نیزه‌ها، زینب کبری سلام

دیده ای جور و جفا، ز دشمن بی حیا
کوفه و شام بلا، زینب کبری سلام

به خطبه ات زینبا، دشمن دین خدا
رسوا نمودی شما، زینب کبری سلام

اگرچه ناقابلم، لطف تو شد شاملم
نوکرت هستم رضا، زینب کبری سلام

  • یکشنبه
  • 16
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 09:07
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

وفات حضرت زینب (س) -(السلام ای گلبن آل عبا ) * رضا یعقوبیان

292

وفات حضرت زینب (س) -(السلام ای گلبن آل عبا ) السلام ای گلبن آل عبا
السلام ای هستی خون خدا

السلام ای بر حسن نور دو عین
خواهر مظلومه ی مولا حسین

ای گل بستان سرای فاطمه
چون نبی مکتب ندیده عالمه

هدیه ی ذات خدا بر حیدری
از علی و فاطمه دل می بری

دختر مولا امیرالمؤمنین
بر تمام شیعیان حبل المتین

صبر و ایثار و وفا شرمنده ات
تا به محشر دین و قرآن زنده ات

شیعه تا روز جزا مدیون توست
عشق مولانا حسین در خون توست

روز و شب در ذکر یا رب یا ربی
در جهان ام المصائب زینبی

پای درس صبر مادر سوختی
از علی درس وفا آموختی

از عدو زخم زبان بشنیده ای
در تمام عمر خود غم دیده ای

دیده ای دستان حیدر بسته شد
پهلوی مادر ز کین بشکسته شد

دیده ای زینب که مادر را زدند
جان و هستی پیمبر را زدند

دیده‌ای بن ملجم دور از خدا
فرق مولا را نمود از کین دوتا

دیده‌ای در زندگی رنج و محن
خون دل های حسن را در لگن

دیده ای مظلوم دشت کربلا
پاره پاره پیکر و در خون شنا

دیده‌ای شمر سیه دل از جفا
کرده با کین از حسینت سر جدا

دیده‌ای تو نوگلان چیده را
دیده‌ای تو حنجر ببریده را

دیده ای آتش زدند برخیمه ها
دیده ای سرها همه بر نیزه ها

دیده ای در خیمه ها جای کمک
می‌زدند طفلان عطشان را کتک

جان زهرا کن نظر بر این (رضا)
کن قبول از لطف زینب این رثاء

  • یکشنبه
  • 16
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 09:15
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

در مدح حضرت زینب (س) -(من زینبم فرزند پاک مرتضایم) * رضا یعقوبیان

357

در مدح حضرت زینب (س) -(من زینبم فرزند پاک مرتضایم) من زینبم فرزند پاک مرتضایم
پرورده و دردانه ی خیراانسایم

من زینبم غمخوار و یار مجتبایم
من غنچه ای از گلشن باغ ولایم

من زینبم بر فاطمه نور دو عینم
من خواهر مظلومه ی مولا حسینم

من دیده‌ام در کربلا رنج و بلا را
من دیده ام از دشمنان ظلم و جفا را

من دیده‌ام مظلومی نور دو عینم
در کربلا تنها و بی یاور حسینم

من دیده‌ام صد پاره پیکر اکبرش را
قنداقه ی غرقه به خون اصغرش را

من دیده‌ام پرپر ز کین گشته گل یاس
در علقمه دیدم بریده دست عباس

من دیده ام از آل عصمت دل بریدند
در قتلگه رأس حسینم را بریدند

من دیده‌ام دشمن زده آتش به خیمه
رأس شهیدان را زدند بر روی نیزه

من دیده‌ام زخم همه طفلان نمک خورد
دردانه ی مولای مظلومان کتک خورد

من دیده ام دشمن ز کینه وحشیانه
در قتلگه می‌زد به طفلان تازیانه

از ظلم و کین کوفیان روزم شده شام
نامردمان بر ما زدند سنگ از لب بام

در کوفه دیدم ظلم و جور بی امان را
من دیده‌ام چنگ و نی و رقص زنان را

در کوفه بر راه اسیران ایستادند
زخم‌زبان بر ما زده دشنام دادند

من دیده‌ام بر روی نی ماه مدینه
در کوفه دیدم ناله و اشک سکینه

پر خون بدیدم رأس پاک نور عینم
من می شنیدم صوت‌قرآن حسینم

تا که بدیدم روی نی خورشید کامل
خون شد دلم سر را زدم بر چوب محمل

  • یکشنبه
  • 16
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 09:33
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

زمزمه وفات حضرت زینب(س)سبک به سمت گودال * مرتضی محمودپور

525

زمزمه وفات حضرت زینب(س)سبک به سمت گودال ◾زمزمه‌ی
◾وفات حضرت زینب(س)
سبک به سمت گودال

◾بنداول
ز دوری رویت به لب رسید جانم
با تن مجروح من سوی حسین روانم
یاد علمدار و علقمه تا میکنم
مادر مظلومه را ز غم صدا میکنم
ای حسین جان ای حسین جان
ای حسین جان ای حسین جان(۲)

◾بنددوم
داغ غم کوچه زینب تو پیر کرد
غصه محسن مرا ز کین زمینگیر کرد
پشت در خانه صدا زدم مادر
دیده‌ام آنجا که غنچه شده پرپر
ای حسین جان ای حسین جان
ای حسین جان ای حسین جان(۲)

◾بندسوم
لعل لب خشکم شاهد لعل لبت
به سوی تو آمده با قد خم زینبت
میان غربت دهم به یاد تو یا اخا
نیمه‌ی مانده جانم به پیش خواهر بیا
ای حسین جان ای حسین جان
ای حسین جان ای حسین جان(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • یکشنبه
  • 16
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 18:22
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

هم مهربانی و کرَم شد همنشینش * مرضیه عاطفی

420

هم مهربانی و کرَم شد همنشینش هم مهربانی و کرَم شد همنشینش
هم اشک و آهِ دم به دم شد همنشینش

زينب(س) همان کوهی ست که جای برادر
یک آهِ خیلی محترم شد همنشینش

دور از حسین ِ(ع) تشنه لب؛جایِ برادر
هم مونسَش شد گریه! هم شد همنشینش

در روضه های علقمه هر لحظه داغِ
افتادن ِ صاحب-علم شد همنشینش

با چشم هایش روزِ خوش هرگز ندید و
آرامش و لبخند...کم شد همنشینش

ویرانه بود و زخم ِ پاهایِ رقیه(س)
بوسیدَش و با پشتِ خم شد همنشینش

با خطبه اش در شام و کوفه، کربلا کرد
در بزم نامردان، جنم شد همنشینش

پیراهنِ کهنه به دستش بود و جان داد
در احتضارش نیز غم شد همنشینش

با ذکرِ یازینب(س) گرفت إذن شهادت
تا حاج قاسم در حرم شد همنشینش!

  • دوشنبه
  • 17
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 12:45
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

در مدح حضرت زینب (س) -(آنچنان که خُلق دخترها به مادر میرود) * ناشناس ؟؟؟

374
1

در مدح حضرت زینب (س) -(آنچنان که خُلق دخترها به مادر میرود) آنچنان که خُلق دخترها به مادر میرود
خُلق زینب نیز به زهرای اطهر میرود

شرط عقد خواهری چون او فقط این بود که
هر چه پیش آید بهمراه برادر میرود

در مقابل محض همراهی این خواهر حسین
ترک پیکر کرده و بر نیزه با سر میرود

خون حیدر در رگش جاریست وقتی اینچنین
در اسارت هم چنان فاتح به منبر میرود

هیبت زینب به حیرت برده دشمن را که او
روی منبر میرود یا فتح خیبر میرود!؟

خطبه میخواند تمام شهر میریزد به هم
آنچنان که انتظار روز محشر میرود

تیغ بران بیانش ذوالفقاری دیگر است
آن زمانی که به جنگ جهل لشگر میرود

کوه صبر است او که از داغ دل پر غصه‌اش
کاسه‌ی صبر تمام غصه‌ها سر میرود

  • چهارشنبه
  • 19
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 08:18
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

در مدح حضرت زینب(س) -(ای گلبن باغ ولا، نور دل خیرالنسا) * رضا یعقوبیان

420

در مدح حضرت زینب(س) -(ای گلبن باغ ولا، نور دل خیرالنسا) ای گلبن باغ ولا، نور دل خیرالنسا
هستی تو جان مرتضی، مولاتنا زینب مدد

از نسل پاک حیدری، از گلشن پیغمبری
آیینه ی زهرا نما، مولاتنا زینب مدد

بر فاطمه نور دو عین، جان علی اخت الحسین
پیغمبر کرب و بلا، مولاتنا زینب مدد

چون فاطمه هستی صبور، دشمن شکن هستی غیور
ای دختر شیر خدا، مولاتنا زینب مدد

عالم بود مهمان تو، شرمنده ی احسان تو
سرمنشأ جود و سخا، مولاتنا زینب مدد

آورده ام بر تو پناه، بر من ز رحمت کن نگاه
ای درد عالم را دوا، مولاتنا زینب مدد

گر روسیاه و گر بدم، با دعوت تو آمدم
آورده بر تو التجا، مولاتنا زینب مدد

جانم فدای غربتت، دشمن شکسته حرمتت
امشب به لب دارم نوا، مولاتنا زینب مدد

چون فاطمه غم دیده ای، ظلم فراوان دیده ای
ای خواهر غم مبتلا، مولاتنا زینب مدد

ای عمه ی صاحب زمان، بشنیده ای زخم زبان
در کوفه و شام بلا، مولاتنا زینب مدد

ای زینت نام حسین، بودی تو همگام حسین
در سرزمین کربلا، مولاتنا زینب مدد

تو داغ اکبردیده ای، صد پاره پیکر دیده ای
شد کشته ی جور و جفا، مولاتنا زینب مدد

شش ماهه اصغر دیده ای، بُبریده حنجر دیده ای
شد پرپر از تیر بلا، مولاتنا زینب مدد

پرپر بدیدی یاس را، نقش زمین عباس را
شد دستش از پیکر جدا، مولاتنا زینب مدد

جسم برادر دیده ای، درخون شناور دیده ای
دیدی سرش بر نیزه ها، مولاتنا زینب مدد

آتش به خیمه دیده ای، سرها به نیزه دیده ای
دیدی تو رنج و ابتلا، مولاتنا زینب مدد

دیدی تو اندر شهر شام، سنگ می‌زدند از روی بام
بر سر وَ روی شهدا، مولاتنا زینب مدد

رفتی تو در شام خراب، در مجلس بزم شراب
همراه دیگر اسرا، مولاتنا زینب مدد

دیدی که می‌خورد از جفا، برلعل لب های اخا
چوب یزید بی حیا، مولاتنا زینب مدد

بر زخم دل می زد نمک، بر بچه ها می زد کتک
آن دشمن دور از خدا، مولاتنا زینب مدد

  • چهارشنبه
  • 19
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 09:17
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب

نوحه حضرت زینب(س) -(داغ شقایق های پرپر دیده زینب ) * رسول چهارمحالی

229

نوحه حضرت زینب(س) -(داغ شقایق های پرپر دیده زینب ) مدد یا زینب .......مدد یا زینب (2)
داغ شقایق های پر پر دیده زینب
داغ برادر های بی سر دیده زینب
داغ ابوفاضل علمدار رشیدش
داغ حسین با دیده تر دیده زینب

هفتاد و دو پروانه افتاده به صحرا
طفلی حزین بر روی پیکر دیده زینب
خوانده نمازش راچرا امشب نشسته
داغ غم سردار لشگر دیده زینب

شمر ستمگر ، حنجر و تیزی خنجر
در قتلگاه جان برادر دیده زینب
پیچیده بوی یاس یا باب الحوائج
ردِّ حضور از بوی مادر دیده زینب

ای داد از کرببلا از ماتم و غم
یک کاروان زار و مضطر دیده زینب
شدقافله سالار بعدازسوگ خورشید
بر نیزه ها اشک پیمبر دیده زینب

بوسید جای خنجر و سر نیزه ها را
بر روی نی رأس مطهر دیده زینب
درظهر عاشورا میان رودی از خون
جسم شهیدان را شناور دیده زینب

با ما رأیت الا جمیلا او چه ها کرد
ترسیم عشقی تابه محشردیده زینب
بعداز هزاران سال ازصحرای محشر
صدها هزاران ماه واختر دیده زینب
مدد یا زینب .......مدد یا زینب (2)

  • شنبه
  • 17
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 21:14
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

نوحه حضرت زینب سلام الله علیها -(داغ شقایق های پرپر دیده زینب(س)) * رسول چهارمحالی

159

نوحه حضرت زینب سلام الله علیها -(داغ شقایق های پرپر دیده زینب(س)) مدد یا زینب .......مدد یا زینب (2)
داغ شقایق های پر پر دیده زینب
داغ برادر های بی سر دیده زینب
داغ ابوفاضل علمدار رشیدش
داغ حسین با دیده تر دیده زینب

هفتاد و دو پروانه افتاده به صحرا
طفلی حزین بر روی پیکر دیده زینب
خوانده نمازش راچرا امشب نشسته
داغ غم سردار لشگر دیده زینب

شمر ستمگر ، حنجر و تیزی خنجر
در قتلگاه جان برادر دیده زینب
پیچیده بوی یاس یا باب الحوائج
ردِّ حضور از بوی مادر دیده زینب

ای داد از کرببلا از ماتم و غم
یک کاروان زار و مضطر دیده زینب
شدقافله سالار بعدازسوگ خورشید
بر نیزه ها اشک پیمبر دیده زینب

بوسید جای خنجر و سر نیزه ها را
بر روی نی رأس مطهر دیده زینب
درظهر عاشورا میان رودی از خون
جسم شهیدان را شناور دیده زینب

با ما رأیت الا جمیلا او چه ها کرد
ترسیم عشقی تابه محشردیده زینب
بعداز هزاران سال ازصحرای محشر
صدها هزاران ماه واختر دیده زینب
مدد یا زینب .......مدد یا زینب (2)

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 13:27
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

حضرت زینب(س) -(در کلاس عاشقی تدبیر کار زینب است) * رسول چهارمحالی

135

حضرت زینب(س) -(در کلاس عاشقی تدبیر کار زینب است) در کلاس عاشقی تدبیر کار زینب است
جانفشانی باحسین تکبیر کار زینب است

عاشقانه دل سپردن در حریم نور عشق
با عنایات خدا تقدیر کار زینب است

در حضور طلعت خورشید تابید نور ماه
درکلاس درس دین تفسیرکارزینب است

روزعاشورا به مسلخ می رود شاه شهید
در ره ترویج دین تکثیر کار زینب است

ما رأیت الا جمیلا می درخشد تابه حشر
مکتب ایثار را تصویر کار زینب است

در سفر از کربلا و کوفه تا بر شهر شام
خطبه های داغ وپُر تأثیرکارزینب است

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 13:28
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

وفات حضرت زینب سلام الله علیها -(از این اندوه گویم روضه دیگر) * رسول چهارمحالی

126

وفات حضرت زینب سلام الله علیها -(از این اندوه گویم روضه دیگر) حسین جان یا حسین جان (2)

از این اندوه گویم روضه دیگر
تو بی سر میشوی من بی برادر
تنت پامال مرکب در بیابان
اسارت می رود غمدیده خواهر

من و داغ پیمبر داد بی داد
من و اندوه مادر داد بی داد
امیر المومنین محراب مسجد
حسن مسموم از زهر داد بی داد

به دشت کربلا عباس در خون
به دشت خون بدیدم راز مجنون
تن بی سر ،سر بر نی ، چه مشگل
خدا صبرم دهد با حال محزون

چهل منزل به دنبالت شب و روز
به پا کردم عزایت شمع جانسوز
دگر طاقت ندارم یا حسین جان
اگر چه آمدم از شام پیروز

ازعشقت عمریه مستم حسین جان
دگر بار سفر بستم حسین جان
اگر دیدار ما شد لحظه ی مرگ
ولیکن عاشقت هستم حسین جان

حسین جان یا حسین جان(2)

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 13:31
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد