اشعار مخصوص شهدا

مرتب سازی براساس

شهید فخری زاده -(با آمدن باد خزان پرپر شد) * محمد حبیب زاده

409

شهید فخری زاده  -(با آمدن باد خزان پرپر شد) با آمدن باد خزان پرپر شد
با دست ستم به ناگهان پرپر شد

از شهد شهادت لب خود را تر کرد
پر زد به هوای آسمان پرپر شد

در جمعه هجر حضرت تنهایی
آلاله گلشن جنان پرپر شد

این مخلص دربار ولایت علی
در محضر صاحب الزمان پرپر شد

دلها ز غمش نشسته اندر ماتم
ایران به تو تسلیت فراوان زین غم...

  • یکشنبه
  • 9
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 11:42
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شهیدمحسن فخری زاده -(از چشم‌های تارمان اشک است جاری) * سید علیرضا شفیعی

498

شهیدمحسن فخری زاده  -(از چشم‌های تارمان اشک است جاری) از چشم‌های تارمان اشک است جاری
ای آسمان حق داری این‌گونه بباری

هی داغ پشت داغ مهمان دل ماست
هی زخم پشت زخم.. ما و بیقراری

قد راست کن ای میهنِ در خون نشسته
هرچند آزرده تو را این زخم کاری

از دست رفت امروز فرزند تو؟! هرگز
او را به دست آورده ای امروز؛ آری!

چشم تو روشن احمدی! بزمی به پا شد
مهمان رسید آغوش وا کن شهریاری!

  • یکشنبه
  • 9
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 11:47
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

درسوگ شهید هسته ای -(دوباره با ترور کفار بی دین ) *

410

درسوگ شهید هسته ای  -(دوباره با ترور کفار بی دین ) دوباره با ترور کفار بی دین
چه دانشمندی از ایران گرفتند
عدو با نقشه فخری زاده را کشت
شهید هسته ای قربان گرفتند

تمام ملت ایران به امشب
سیه پوش و عزادار شهیدند
به زیر های های گریه هاشان
ز دل صبر و شکیبایی دریدند

برای انتقام او یقینا
سپاهی ها همه شب در کمین اند
بروی ماشه ها انگشتشان است
اگرچه پشت موشک ها غمین اند

تل آوی را بکوبید ای عزیزان
که صبر مردم ایران سر آمد
ببینیم از قوای ضربه هاتان
که جان اهرمن دیگر در آمد

نواخوان گشته شیرانی ز اندوه
کنار مردم خونگرم ایران
از این غم مینویسد با دل و جان
دوباره شد ترور در خاک شیران

شاعر:علیرضاشیرانی

  • یکشنبه
  • 9
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 11:51
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

درسوگ شهید فخری زاده -(چند خطی مینویسم از شهیدانِ ترور) * مرتضی عابدینی

510

درسوگ شهید فخری زاده  -(چند خطی مینویسم از شهیدانِ ترور) چند خطی مینویسم از شهیدانِ ترور
همت و چمران و زین الدینِ میدانِ ترور

آن شقایق ها که در خون بر زمین افتاده اند
نام شان آوازه باشد لایِ دیوانِ ترور

واهمه دارد عدو از جنگ رو در روی ما
می دهد بر جیره خوارانش چو فرمانِ ترور

انقلاب ما شده خاری به چشم دشمنان
سوی فخرِ این وطن کج گشته پیکانِ ترور

کینه دارد خصم‌ظالم از رشادت های ما
بعض خود خالی کند گاهی به عنوانِ ترور

با شهادت زنده ایم و بی ولایت مُرده ایم
پای ما هرگز نمی لرزد به دستانِ ترور

همچو یاس ولاله هایِ پرپر این آب و خاک
زنده باشد تا ابد یادِ شهیدانِ ترور

  • یکشنبه
  • 9
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 11:58
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

تقدیم به قهرمان ملی شهیدفخری زاده -( تحریم که هست وهسته ای تعطیل است) * علی ساعدی

568

تقدیم به قهرمان ملی شهیدفخری زاده  -( تحریم که هست وهسته ای تعطیل است) تحریم که هست وهسته ای تعطیل است
برجام ، به کام غرب و اسرائیل است

یک نخبه ی موشکی ترورشد ، یعنی
دشمن نگرانِ موشک سجّیل است

  • دوشنبه
  • 10
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 15:11
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

تقدیم به قهرمان ملی شهید فخری زاده -( ما داغْ به دل از آتش غم داریم) *

390
1

تقدیم به قهرمان ملی شهید فخری زاده  -( ما داغْ به دل از آتش غم داریم) ما داغْ به دل از آتش غم داریم
یک جمعه دیگر شد و ماتم داریم

این بار غمِ محسن فخری‌زاده است
با چشم تر انتظار مرهم داریم...

شاعر:محسن علیخانی

  • دوشنبه
  • 10
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 15:13
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 محمد مهدی عبدالهی

تقدیم به قهرمان ملی شهیدفخری زاده -(حيات مكتب اگر خون بهاى عاشق هاست) * محمد مهدی عبدالهی

659

تقدیم به قهرمان ملی شهیدفخری زاده  -(حيات مكتب اگر خون بهاى عاشق هاست) حيات مكتب اگر خون بهاى عاشق هاست
قسم به ملك سليمان كه عشق پابرجاست

قسم به نام خمينى كه مظهر عشق است
طلوع نهضت قاسم، زوال آمريكاست

اگرچه فتنه صهيون، ستاره اى را چيد
به بزم محسنِ فخرى در آسمان غوغاست

ميان حادثه ها لحظه اى مپنداريد
كه رفته مالك و سيدعلى دگر تنهاست

اگرچه داغ شهيدان براى او سخت است
اميد او به عنايات حضرت زهراست

نه جنگ مى شود و نه مذاكره...هرگز
مقاومت به خدا چاره معماهاست

قسم به صبح ظهور، انتقام در راه است
قيام قاسميون، امتداد عاشوراست

  • دوشنبه
  • 10
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 15:16
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

یادواره دانشمند برجسته هسته ای دفاعی شهیدمحسن فخری زاده -(ایکه جز فخر و شرف از تو خداوند ندید) * محمود ژولیده

1243

یادواره دانشمند برجسته هسته ای دفاعی شهیدمحسن فخری زاده  -(ایکه جز فخر و شرف از تو خداوند ندید) ایکه جز فخر و شرف از تو خداوند ندید
عبدِ صالح شدی و حضرت مولات خرید

راهکارِ نظرِ لطفِ خدا را دیدی؟
دیدی از اشکِ سحر نوبت دیدار رسید؟

کردی از خویش عبور و به خدا وصل شدی
برترین منزلتِ قرب، نصیبت گردید

ای خوش آن لحظه که روحت ز قفس بال گشود
جانِ شیرینِ تو تا مقصدِ مقصود پرید

حسرتِ کرب و بلا بر دل و جان تو نماند
این حسین است که بالا سرت از لطف رسید

پرِ پروازِ تو ، چون شهپرِ حاج قاسم شد
که طوافت به حرم هاست ترا فیضِ مزید

بسکه در علم و عمل، مکتشفِ ناب شدی
آخرین کشفِ تو شد کشفِ کرامات، شهید!

روزِ خونینِ تو ویروسِ بلا را ببرد
سرخیِ شهر ، شد از نیتِ پاک تو سپید

آنهمه سعی و تلاشِ تو ثمر داد چه خوب
علم و فناوری از جهدِ جوانان جوشید

پدرِ هسته ای! ای حضرتِ فخری زاده
علَمِ عِلمِ تو بر قله ی ایران رخشید

ثبت شد نام تو در زمره ی دانشمندان
یار ، برجسته ترین نام ترا داد نوید

پسرِ فاطمه عنوانِ شهادت دادت
این همان رابطه ی بینِ مراد است و مرید

آری اولاد علی، جنس ترا بشناسند
طالبِ جانِ عزیزِ تو شد اربابِ شهید

با دلِ فاطمی اَت، باب شهادت شد باز
اولِ فاطمیه عطر شهادت پیچید

حاجتِ صبحِ ظهور است که خون میخواهد
باز هم خونِ شهیدی به جهان روح دمید هسته

  • دوشنبه
  • 10
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 15:31
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

شهید فخری زاده_ای شاهد بیقرار فخری زاده * اسماعیل تقوایی

653

شهید فخری زاده_ای شاهد بیقرار فخری زاده ای شاهد بیقرار فخری زاده
بودی تو در انتظار فخری زاده

در راه حسین عاقبت جان دادی
ای مایه ی افتخار فخری زاده

ماعاقبت انتقام تو می گیریم
از دشمن نابکار، فخری زاده

  • دوشنبه
  • 10
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 23:51
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

درسوگ شهید هسته ای -(ای که جز فخر و شرف از تو خداوند ندید) * محمود ژولیده

646

درسوگ شهید هسته ای  -(ای که جز فخر و شرف از تو خداوند ندید) ای که جز فخر و شرف از تو خداوند ندید
عبدِ صالح شدی و حضرت مولات خرید

راهکارِ نظرِ لطفِ خدا را دیدی؟
دیدی از اشکِ سحر نوبت دیدار رسید؟

کردی از خویش عبور و به خدا وصل شدی
برترین منزلتِ قرب، نصیبت گردید

ای خوش آن لحظه که روحت ز قفس بال گشود
جانِ شیرینِ تو تا مقصدِ مقصود پرید

حسرتِ کرب و بلا بر دل و جان تو نماند
این حسین است که بالا سرت از لطف رسید

پرِ پروازِ تو ، چون شهپرِ حاج قاسم شد
که طوافت به حرم هاست ترا فیضِ مزید

بسکه در علم و عمل، مکتشفِ ناب شدی
آخرین کشفِ تو شد کشفِ کرامات، شهید!

روزِ خونینِ تو ویروسِ بلا را ببرد
سرخیِ شهر ، شد از ن ...

  • سه شنبه
  • 11
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 10:55
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

شهید فخری زاده -(جام شهادت سر کشیدی نوش جانت) * محمد حبیب زاده

463

شهید فخری زاده  -(جام شهادت سر کشیدی نوش جانت) جام شهادت سر کشیدی نوش جانت
از شانه ی دنیا رهیدی نوش جانت

در وقت جان دادن امیرالمومنین را
با خنده ای مستانه دیدی نوش جانت

با پیکری غرق به خون پرواز کردی
تا محضر دلبر رسیدی نوش جانت

خورشیدی و در آسمان ها بوده جایت
بر آسمانی ها دمیدی نوش جانت

وقتی شهادت را گرفتی بین آغوش
جز عشق و زیبایی ندیدی نوش جانت

باید اصولت دم به دم گردد اقامه
الحق که راهت تا ابد دارد ادامه...

  • سه شنبه
  • 11
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 11:01
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

تقدیم به قهرمان ملی شهید محسن فخری زاده -(کشورم سرزمین محنت و رنج) * اسماعیل شبرنگ

737

تقدیم به قهرمان ملی شهید محسن فخری زاده  -(کشورم سرزمین محنت و رنج) کشورم سرزمین محنت و رنج
در عوض قهرمان سرسخت است
چقدَر ضربه از خودی ها خورد
تا ابد هضم این خبر سخت است

کشورم یک تنه میان نبرد
گرچه با دست های پُر ، زخمی است
بر تن شیر جای پنجه ی گرگ
کهنه‌شیری که از ترور زخمی است

کشورم سرزمین رویش علم
از نگاهش امید می روید
سرزمینی که روی هر وجبش
لاله لاله شهید می روید

برف پیری به روی سر ، امّا
چشم خیسش به راه فرزند است
بغضی از آه آتشین دارد
شاهد ماجرا دماوند است

گر چه از پشت خنجرش زده اند
روزگار اینچنین نخواهد ماند
به علمدار کربلا سوگند
علَمش بر زمین نخواهد ماند

علَم عِلم می رود بالا
با جهادی به رنگ خون شهید
ره به سوی خدا نخواهد برد
هر مسیری که شد بدون شهید

شهدا شاهدان عالَم غیب
راهشان هم به جز سعادت نیست
هر که در زندگی شهید نشد
لایق شربت شهادت نیست

ما و از یاد بردن این غم
ما و تدفین خاطره ، هیهات
دل سپردن به وعده ی دشمن
ما و میز مذاکره ، هیهات

با خروش قیام حزب الله
می رویم از فرات ِ جان تا نیل
اندکی صبر ، اَیُّهاالاحرار
می رسد روز محو اسرائیل

کشورم کشور امام رضا ع
ملّتم ملّت امام حسین ع
مکتبم مکتب سلیمانی
هستم از پیروان پیر خمین

می رسد جمعه ی شریف ظهور
به یقین وعده ی خدا حتمی است
در پی فتح قدس ، با شهدا
گذر از مرز کربلا حتمی است

  • سه شنبه
  • 11
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 11:54
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

در وصف قهرمان ملی شهیدفخری زاده -(هم به در هشدار باید داد هم دیوارها) * سید محمدرضا یعقوبی آل

507
2

در وصف قهرمان ملی شهیدفخری زاده -(هم به در هشدار باید داد هم دیوارها) هم به در هشدار باید داد هم دیوارها
صاعقه این بار باشد پاسخ رگبارها

این تل آویو عاقبت تلی از آتش می شود
حیف حیفا گر نگردد شهرک آوارها

باید آخر انتقام خون یاران را گرفت
از خیانتکارها و از جنایتکارها

دستشان بر خون شیران وطن آلوده است
داخلی روباه ها و خارجی کفتارها

تو شهیدی زنده بودی لحظه هایت شاهدند
بارها، دیدی شهادت را به چشمت، بارها

با شهادت دورهء گمنامی ات پایان گرفت
جلوه گر شد از دل آثار تو ایثارها

روز تشییعت چه عالی جلوه کرد "العلم نور"
چون ستاره روی دوش لشکر سردارها

"یرفع الله الذین آمنوا منکم" گواه
رتبه ی علمت فراتر بود از پندارها

کار تو عمری "جهاد فی سبیل الله" بود
اجر تو "جنات تجری تحتها الانهار"ها

روضه ها را پهلوی مجروح تو مکشوف کرد
آه محسن! سوختی از آتش مسمارها

عصر جمعه رفتی اما باز صبح جمعه ای
باز می گردی میان جمع پرچمدارها

یادگار حیدر کرار، یار ذوالفقار
می رسد با لشکری از مالک و عمارها

علم را از عالم آل محمد داشتی
در شهادتنامه ات امضای مشهد داشتی

  • پنج شنبه
  • 13
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 13:07
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

پرِ پرواز میگیرم به إذن حضرت دلبر * مرضیه عاطفی

479

پرِ پرواز میگیرم به إذن حضرت دلبر پرِ پرواز میگیرم به إذن حضرت دلبر
حسینی میشوم یکروز وقتی میزنم پرپر

همه زخم زبان ها را به مرهم می سپارد عشق
من و معشوق هستیم و ندارم حاجتی دیگر

به عشقش در دلِ خون دست و پا خواهم زد ای جانم-
که با جان می پذیرد این تنِ صد پاره را آخر

شود ذکر لبم «یا لیتنا کنّا معک» وقتی...
نگاهم میکند انگار بر پا میشود محشر

تمام آرزویم میشود یکجا برآورده
قبولم میکند روزی که اربابم مرا بی سر

به من هم میرساند عاقبت رزق شهادت را
مرا می بوسد آخر مادرم با چشم های تر

مرا می بوسد و فوراً برایم روضه میخواند
چه بیتابانه میگوید «بُنیَّ»...میشود مضطر

میانِ بستر تابوت اشکم میشود جاری
به یاد کربلا و قتلگاه و خشکیِ حنجر!

#صلی_ألله_علیک_یا_أباعبدالله_الحسین
#أللهم_ارزقنا_شهادت_بحق_الحسین_ع
#شهدا_را_یاد_کنیم_به_ذکر_صلوات

  • پنج شنبه
  • 13
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 21:22
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

تقدیم به روح دکترحاج محسن فخری زاده شهید هسته‌ای * مرتضی محمودپور

764

تقدیم به روح دکترحاج محسن فخری زاده شهید هسته‌ای ◾تقدیم به شهید
◾عرصه علم و فناوری
◾شهیدمحسن فخری‌زاده

عصرجمعه صدای تیروتفنگ
مردم شهر را خبر میکرد
آی مردم به هوش،گویا که
عاشق دیگری سفر میکرد

سنگر علم و دانش ایران
خالی از نخبگان نخواهد ماند
نجم‌ ثاقب همیشه نورانیست
بی ستاره جهان نخواهد ماند

فخر ایران زمین ز پا افتاد
هیبت کوه زان میان گم شد
با دماوند شانه در شانه
لیک این آبروی مردم شد

لرزه بر قامت دماوند است
ناله‌ی ارجعی بگوش آید
جام در دست ساقی مستان
از جنان پیر می فروش آید

پیر میدان جبهه‌ها جان داد
گرم شد آبسرد از خونش
در خزان لاله‌ گر خزانی شد
نوبهار است روی گلگونش

فاطمیه شهید میخواهد
خوش به حال شهید این دوران
فاطمیه بخوان دو خط روضه
مهدی فاطمه شود گریان

یادم آمد ز نوبهار علی
کوچه‌ی شهر لاله‌زاری شد
قاتل فاطمه در آن میدان
همه گفتند زخم کاری شد

#شهیدفخری_زاده

  • جمعه
  • 14
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 01:57
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

شهید محسن فخری -(ای مام وطن این چه بها، این چه بهانه ست؟) * فائزه زرافشان

2132

شهید محسن فخری -(ای مام وطن این چه بها، این چه بهانه ست؟) ای مام وطن، این چه بها، این چه بهانه‌ست؟
هر روز تو را نعش گلی بر سر شانه‌ست

بر پشت تو تیغ و تبر و تیر نشسته
این داغ کجا قصّه و افسون و فسانه‌ست؟

از کوه سرازیر شده خون گلی سرخ
پاییز کجا فصل شکوفه‌ست و جوانه‌ست؟

ای کوه دماوند تو واگو که چه دیدی
چون سنگ به سنگ تو گدازه‌ست و زبانه‌ست

آتش به جگر می‌زند و شعله‌ی روح است
این بیرق خون‌رنگ که بر سردرِ خانه‌ست

شعر تَرِ ما، اشکِ چِکان از سر چانه
لالایی ما، مویه‌رجزهای شبانه‌ست

از آه گدازنده‌ی ما سخت بترسید
وقتی نفس شهر پر از نوحه ترانه‌ست

ما تاج شهادت به سر و روی‌سفیدیم
چون《تیر غمش را دل عشاق نشانه‌ست》

《از خون عزیزان وطن لاله دمیده》
افسوس که دست تو به دامانِ خزان است

  • شنبه
  • 15
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 15:31
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شهید فخری زاده -(غروب بود که از ره رسید مرگی سرخ) * محمد مهدی سیار

504

شهید فخری زاده -(غروب بود که از ره رسید مرگی سرخ) غروب بود که از ره رسید مرگی سرخ
در این زمانۀ مرگ سفید، مرگی سرخ!

در این زمان، منع عبور و منع مرور
خوشا گشایش راهی چنین به قلعۀ نور

شکست صولت سرما... مگر بهار شده‌ست؟
که باز دامن البرز لاله‌زار شده‌ست

چه شعله‌ای‌ست چنین پرشرر دماوندا!
چه آتشی‌ست تو را در جگر دماوندا!

چقدر لاله دمیده‌ست... داغ تازۀ کیست؟
گدازه‌های پراکندۀ جنازۀ کیست؟!

چه سرخ می‌شکفد آتش سرازیرت
گدازه‌های تن آرش کمانگیرت

تو کوه نور شدی... تو حَرا شدی کم‌کم
دهان گشوده به «إقرأ وَ ربک الأکرم»

«اُحد» شدی تو و رقصید «هند» و عصیانش
که بر کشد جگر حمزه را به دندانش...

به قاتل تو چه پیغامی و چه پسغامی؟!
سخن مباد مگر دشنه‌ای و دشنامی

  • شنبه
  • 15
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 15:40
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شهید محسن فخری زاده* -(سواری بر زمین افتاد و ابری در غبار امد) * علی محمد مودب

544

شهید محسن فخری زاده* -(سواری بر زمین افتاد و ابری در غبار امد) سواری بر زمین افتاد و اسبی در غبار آمد
بیا ای دل که وقت گریه بی اختیار آمد

به جز جان دادن و دل باختن راهی نمی‌ماند
سواران را بگو جز تاختن راهی نمی‌ماند

جراحت‌ها به تن‌ها جامه دیدار می‌دوزد
بکش ما را ز خون‌ ما چراغ لاله می‌سوزد

بکش ما را که با خون زنده است این باغ بارآور
خوشا در خون طپیدن، الأمان از مرگ در بستر

خضابی خوشتر از خون نیست مردان خدایی را
ببین در قتلگه سیمای عقل کربلایی را

کفن خون باد مردان را و تقدیر معین باد
چراغ عقل ابراهیم‌ها در شعله روشن باد

خوشا عقلی که در صفین با کرّار همراه است
خوشا عقلی که می‌ماند خوشا عقلی که جانکاه است

ز جان تن می زند تا خون دهد بستان ایمان را
که تا روشن نگه دارد چراغ عقل انسان را

خدایا یال اسبان مدتی شد خون نمی‌بیند
بیابانها خیابان‌های ما مجنون نمی‌بیند

خوشا با سر اشارات شهیدان بر سر نیزه
کلام این است و فقه این است خون بر منبر نیزه

ببین در کربلا در جوش، بحر خون خوبان را
چه فخری برتر از خون، چهرةگلگون خوبان را

چرا تن می‌زنی از عقل ای جان تشنه خون باش
اگر لیلی شناسی رو به صحرا آر ، مجنون باش

به شور این رودها تا ساحل موعود خواهد رفت
نترس از سد و صخره عاقبت این رود خواهد رفت

یکی بر ره نشسته صخره‌واری تا که ره بندد
شهیدی غرقه در خون بر خیال صخره می‌خندد

اگر کشتی ست عاشورا، در این خون غرقه باید زیست
ببین چشم شهیدان را، به جز خون هیچ راهی نیست

حسین ای نوح! ای کشتی! مرا هم غرقه در خون کن
به خون قربانیان را از غل و زنجیر بیرون کن

بخوان تا عزم سر از گریه شبگیر بردارد
پدر بر خاک افتاده پسر شمشیر بردارد

هلا زین دم به جز خون، هیچ حرفی با منافق نیست
گلوی زخم ما را دیگر آن گفتار سابق نیست

دگر حرفی نمانده گفتگوی آخرین خون است
بمان تا حرف آخر، خون جواب داغ این خون است

  • شنبه
  • 15
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 15:45
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

تقدیم به قهرمان ملی شهید محسن فخری زاده -(احساسِ ما را، خونِ تو، دارد نوازش می‌کند) * عادل حسین قربان

482

تقدیم به قهرمان ملی شهید محسن فخری زاده  -(احساسِ ما را، خونِ تو، دارد نوازش می‌کند) احساسِ ما را، خونِ تو، دارد نوازش می‌کند
آن انتقامِ سخت را، از خَلق، خواهش می‌کند

نفرین بر آن که پای خود را می‌گذارد روی خون
نفرین بر آن که بعدِ تو، صحبت زِ سازش می‌کند

ننگا بر این بی‌غیرتی! بر آن که بعد از تو فقط،
تکیه به میزش داده و خون را، گزارش می‌کند

این خون چه دارد در میان؟، هرگز ندیده، هیچ‌کس
خونی که از روی زمین، بر خاک تابش می‌کند

  • یکشنبه
  • 16
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 08:49
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

تقدیم به قهرمان ملی شهید محسن فخری زاده -(با ولايت تا شهادت مى توان پرواز كرد) *

344

تقدیم به قهرمان ملی شهید محسن فخری زاده  -(با ولايت تا شهادت مى توان پرواز كرد) با ولايت تا شهادت مى توان پرواز كرد
عاشقى را در مسير سرخ خون آغاز كرد

شهريارى، احمدى روشن، سليمانى و يا...
مثل فخرى زاده هنگام عمل، اعجاز كرد

با لك لبيك يا سيّد على در اين زمان
مى شود بغض تمام جمعه ها را ساز كرد

اهل سازش را بگو: اى بى بصيرت مسلكان
بعد منزل مى توان در موج خون ايجاز كرد

انتقام سخت از صهيون به زودى ممكن است
آى!!! تهرانى مقدم، راه آن را باز كرد

منتظر باشيد تا صدر خبرهاتان شود
موشكى از بام تهران سويتان پرواز كرد

شاعر:محمدمهدی عبد اللهی

  • یکشنبه
  • 16
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 08:51
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

به یاد دانشمند شهید محسن فخری زاده -(رقصی چنین میانه ی میدانم آرزوست) *

339
1

به یاد دانشمند شهید محسن فخری زاده  -(رقصی چنین میانه ی میدانم آرزوست) رقصی چنین میانه ی میدانم آرزوست

درود خــدا به مجـاهادان راهش
و کســـانی که در راه خدمـت به
اسلام و مسلمین محاسن سپیـد
کردند و به مزد عمری مجاهـدت
مستانه در خون خود غوطه ور شدند.

شاعر:وحید محمدی

  • یکشنبه
  • 16
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 09:24
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

تقدیم به شهید دکتر محسن فخری زاده -(شهد شهادت بود در جام وجودش) *

641

تقدیم به شهید دکتر محسن فخری زاده  -(شهد شهادت بود در جام وجودش) شهد شهادت بود در جام وجودش
تصویری از گل بود در چشم کبودش

افتاد در محراب خون سجاده ی او
گلگون شد از خون جبین مُهر سجودش

فخر است فخری زاده را اینگونه رفتن
رنگ خدایی داشت وقتی هست و بودش

با نور بل احیا شهادت را پذیرفت
یعنی خدا گلگون گلگون می ستودش

در یک غروب سبز از باران رحمت
پیچید تا عرش خدا عطر شهودش

جز کينه و نفرت نمی روید در اینجا
از زوزه های‌ هرزه ی خصم عنودش

شد ترجمان شعر «یاسر» عشق ، زیرا
تعبیر یک رؤیای گلگون شد سرودش

شاعر:محمود تاری

  • یکشنبه
  • 16
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 09:26
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

به یاد شهید محسن فخری زاده -(شهابی رد شد و از دست تو افتاد جامی سرخ) *

343

به یاد شهید محسن فخری زاده  -(شهابی رد شد و از دست تو افتاد جامی سرخ) شهابی رد شد و از دست تو افتاد جامی سرخ
میان گَردِ خون در آسمان حک شد پیامی سرخ:

"تماشا کن! چگونه در خسوف ظلمت تاریخ...
هلال فجر یک شب می شود ماه تمامی سرخ"

مگر از یاد خواهد رفت با موشک پی موشک‌...
کبوتر ریخت بر روی کبوتر روی بامی سرخ

ببین چون تیغ شمشیری نهان در سینه ی او، کِی...
درآرد آهِ مظلوم عاقبت سر از نیامی سرخ

شهادت بوولواری تا قیامت است که در آن...
مزین می شود هر روز یک کوچه به نامی سرخ

از این تابوت های روی هم در قلب من روزی
کنار قدس بر پا می شود بیت الحرامی سرخ

همین از دست شعری دست شعر دیگری دادن...
علم را می رساند عاقبت دست قیامی سرخ
*
نباید راه دوری رفت...همین امروز یا فرداست...
ببین از قاتل تو کِی بگیریم "انتقامی سرخ"...

شاعر:لعیا محمدی

  • یکشنبه
  • 16
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 10:20
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

شهید محسن فخری زاده -(سحر در حسرت دیدار تو چون ماه خواهد رفت) *

1233

شهید محسن فخری زاده  -(سحر در حسرت دیدار تو چون ماه خواهد رفت) سحر در حسرت دیدار تو چون ماه خواهد رفت
غروب جمعه‌ای در ازدحام آه خواهد رفت

خبر، بغض دماوند و خبر، سنگین‌تر از الوند
خبر بر گُرده‌ام چون دشنه‌ای جانکاه خواهد رفت..

نخواهد کُشت یوسف را کمین گرگ‌ها اما
به تلبیس برادرها به قعر چاه خواهد رفت

اگر تدبیر شاه ما گرو در زلف سودابه‌ست
سیاوش‌های بسیاری به قربانگاه خواهد رفت

شغالان را بگو در بیشۀ شیران چه می‌خواهند
که فردا نعششان با گلۀ روباه خواهد رفت

پس از تو می‌برد بی شک به بام آسمان پرچم
سپاه فخرزاد ما که از این راه خواهد رفت

  • دوشنبه
  • 24
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 23:50
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

شهیدمحسن فخری زاده -(گفتند با حکم تقدیر، یک روز رستم بیفتد) * محمد حسین انصاری نژاد

798

شهیدمحسن فخری زاده  -(گفتند با حکم تقدیر، یک روز رستم بیفتد) گفتند با حکم تقدیر، یک روز رستم بیفتد
در شامگاهی مقدر، قدر مسلم بیفتد

دیگر به صبح دماوند، سیمرغ ما پر نریزد
بر این سفرنامه از خون، یک طرح مبهم بیفتد

یک دم مجسم نکردیم، روزی که در شاهنامه
ناگاه از دست رستم، با گریه مرهم بیفتد

بر سنگفرش دماوند، رد کدامین عقاب است؟
بگذار با آخرین چرخ، از ابر نم‌نم بیفتد

هرگز نمی خوابد این خون، بر کوچه تان تا قیامت
گیرم گلیم شمایان، در آب زمزم بیفتد

بر یوسف ما شهادت، صبح نخست عزیزی ست
در چاه می بینم اما، گرگ شما هم بیفتد

گفتند رسم شکفتن، باید بکوچد از این شهر
از چشم ها شعر لبخند با" دوست دارم" بیفتد

گفتند اما نگفتند، این قوم اگر باغبانند
هر روز نعش مسیحی، در باغ مریم بیفتد

گفتند اما نگفتند، ناممکن است این قدر خواب
از دیده بان کور باید، چشمی که بر هم بیفتد

برخیز ای شیر شبگرد، چشمت به یک کوفه نامرد
یک یا علی تیغ برکش، تا ابن ملجم بیفتد

از این قبیله سواران، جز راست قامت نمیرند
حکم است هرگز بر این خاک، جز سرو محکم نیفتد

  • دوشنبه
  • 24
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 23:52
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 ابراهیم قبله آرباطان

غزل انتقام سخت -(مرحبا بر شرف و غیرت ایرانی ها) * ابراهیم قبله آرباطان

534

غزل انتقام سخت -(مرحبا بر شرف و غیرت ایرانی ها) مرحبا بر «شرف» و «غیرت» ایرانی ها
«همدانی» و «سلیمانی» و «تهرانی ها»

برسانید به «حیفا»، « تلاویو»، « عین الاسد»
بعد از اینهاست از این دست «پریشانی ها»

ضرب و شصت علوی را نچشیدند هنوز
کِی «علی» آمده به «جنگ خیابانی» ها

سیلی محکم «سجّیلی» ما در راه است
دیگر آماده ی جنگ اند «سلیمانی ها»

تیشه بر ریشه ی تکفیر رسیده ست؛ بلی
که بیایند به خود، تا عربستانی ها

ذوالفقار علوی سلسله جنبان شده است
ولی اینبار به دست عجمستانی ها

  • سه شنبه
  • 9
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 19:54
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محمد حیدری امندی

شعر حماسی سردار سلیمانی -(ای سلیمانی ای عشقین شرفین معناسی) * محمد حیدری امندی

605
1

شعر حماسی سردار سلیمانی -(ای سلیمانی ای عشقین شرفین معناسی) ای سلیمانی،ای عشقین شرفین معناسی
ای اولان دهریده قاف ادبین عنقاسی
آپاریب بیزدن آلیبدیر سنی حق دنیاسی
گئتمگون ملت ایران ئورگین قان ائلدی
توکولن قان نئجه قاندی بئله طوفان ائلدی

شهدا قانلاری وئردی بیزه عزت لباسی
بیچدیلر جبهه ده دشمنلره ذلت لباسی
یاراشیبدور سنه الحق بو شهادت لباسی
ای سلیمانی،گئدوب ،قلبیلری داغلاتدون
سن کیمیدون بیزیده،رهبریده آغلاتدون

ای سلیمانی،ای الگوی وفا،پاک مرام
مکتبون مکتب ایثار،یولون راه امام
گورسن ارباب شهیدانی اونا ایله سلام
منده سن تک دئنن اسلامه وئریب باش گلدیم
قوللاریم دوشدی علمداریوه یولداش گلدیم

ای سلیمانی،بیزه حق یولون اثبات ائلدون
داعشی محو ائلینده هامینی مات ائلدون
یارالی جسمیله اللهی ملاقات ائلدون
بوتون ایرانلیلارون قلبینی غم تیری بولوب
ائله آغلوللار ابالفضل ائله بیر ایندی اولوب

سنده ارباب کیمی حیف غریب جان وئردین
نخل اسلامه ابالفضل کیمی قان وئردین
باشیوی قوللاروی قرآنا قربان وئردین
کیم باشیننان یارالانسا اونا مولا یئتیشر
قوللاری اولسا قلم دردینه زهرا یئتیشر

  • سه شنبه
  • 9
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 19:56
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محمد حیدری امندی

سرودۀ ترکی تقدیم به سردار سلیمانی -(ای قلبیمیزه چکن جراحت) * محمد حیدری امندی

6120
25

سرودۀ ترکی تقدیم به سردار سلیمانی -(ای قلبیمیزه چکن جراحت) ای قلبیمیزه چکن جراحت
چوخ خسته ییدین بو گؤنلر البت
دینجل داها، ائیله استراحت
عباس آقام ائیلییَر شفاعت
سردار، شهادتین مبارک

هر کیم گؤرؤرم گؤزونده یاش وار
جسمین داغیلیب نه قول، نه باش وار
قلبیمده عجیبه ارتعاش وار
قان آغلاماسا مگر علاش(علاج) وار
سردار، شهادتین مبارک

خوش منصبه، خوش مرامه چاتدین
باش فکرینی سن کی باشدان آتدین
عشقیله قیزیل قان ایچره یاتدین
زینب آدین عرشه جک، اوجاتدین
سردار، شهادتین موبارک

ایراندا سنه هامی عزادار
قوربانین اولوم وفالی سردار
سردار سپهبد وفادار
بو هجرانا گؤزلریم قان آغلار
سردار، شهادتین مبارک

تکرار اولاجاقدی چرخ دوران
ناحق یئره گر توکولسه بیر قان
باتماز، قوروماز، جوشار کماکان
قوانین ائدجک جهاندا طوفان

  • سه شنبه
  • 9
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 20:00
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

به مناسبت اولین سالگرد سردارشهیدحاج قاسم سلیمانی -(نامِ تو نُقلِ هر دهان شده است) *

338

به مناسبت اولین سالگرد سردارشهیدحاج قاسم سلیمانی -(نامِ تو نُقلِ هر دهان شده است) نامِ تو نُقلِ هر دهان شده است
چون ، تو بسیار مهربان بودی
تو برای کسی که مشکل داشت
همچو یک ابر ، سایبان بودی

خُلق و خوی تورا که هرکس دید
عاشقِ تو شده ست بی کم و کاست
جسمِ تو با زمینیان بوده
روحِ گسترده‌ تو پیشِ خداست

مثل شب های دیگرِ هرماه
خواب بودیم و تو ولی بیدار
روحَت انگار باخبر بوده
تشنه بودی برای این دیدار...

ساعت یک ، در آن شبِ جمعه
روحِ سردار جاودانی شد
صبح جمعه اواسط دی ماه
خبر آمد که آسمانی شد

بعد از او خیره ام به تصویرش
دلِ من شد اسیرِ لبخندش
رهبرم گفت آن شبِ جمعه
شهدا در بغل گرفتَندش

دستِ روی چمن گواهی داد
جسمِ سردار اربا اربا شد
تا تنش را میانِ خون دیدم
سفره‌ی روضه دلم وا شد

دست هایش شبیه سقا بود
کُل جسمش مشابهِ اکبر
سرِ او غرقِ خون شبیهِ حسین
دفنِ او هم شبانه چون مادر

خونِ سردار اولِ راه است
بینِ دستانمان بود سجّیل
قدس آزاد میشود قطعا
البته بعدِ حذفِ اسرائیل

شیعه خسته نمیشود هرگز
بهرِ امرِ ولی چو سربازیم
در مدینه برای شاهِ جمل
گنبد و بارگاه میسازیم

حاج قاسم دعایمان کن تا
ما شبیه تو روسفید شویم
کربلا زیر قبّه‌ی ارباب
تو طلب کن که ما شهید شویم

شاعر:محمدحسین چاوشی

  • شنبه
  • 13
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 19:27
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

به مناسبت اولین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی -(زخم دوری تو را مرهم و درمانی نیست) * محسن زعفرانیه

1216

به مناسبت اولین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی  -(زخم دوری تو را مرهم و درمانی نیست) زخم دوری تو را مرهم و درمانی نیست
بی سبب ساحل دل این همه طوفانی نیست

هرچه گشتیم در این خاک ندیدیم چرا؟!
چشم هایی که ز هجران تو بارانی نیست!

بین دلهای همه تا به ابد خانه ی توست
چون فراموشی این داغ به آسانی نیست

خوب گفتند که حتی سر منحوس ترامپ
ارزشش بیشتر از کفش سلیمانی نیست

شور خونخواهی ما تلخ کند کام شما
انتقامی که در آن نقطه پایانی نیست...

  • شنبه
  • 13
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 19:32
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد