اشعار محرم

مرتب سازی براساس

دانلود متن و سبک شــور اسـتقـبـال محــرم -( مسافرم مسافر شهر ماتم ) * علی قالیباف

1356
2

دانلود متن و سبک شــور اسـتقـبـال  محــرم -( مسافرم مسافر  شهر ماتم ) مسافرم مسافر شهر ماتم

نميدونم تو هيئتم يا تو حرم

پيچيده تو روضه ها بوي محرم(٢)

صداي چاووشي مي رسه به گوشم

اين دو ماهه رو ميخوام مشکی بپوشم

كاش مي شد تموم سال محرمت بود

يه شبش رو به يه سال نمی فروشم

جان آقام، جان آقام سنه قوربان آقام

آرزومه كه داشته باشم لياقت

پـرچـمتو نگـه دارم تـا قيامت

سر مي شكنم بي بي جون سرت سلامت(٢)

ميدونم دلشوره ي حسين و داري

براي وداع ازش دل بيقراري

مي رسه اون روزي كه ميون گودال

روي رگاي حنجرش بوسه ميذاري

يا زينب ، يا زينب عقيلة العرب

شاعر : علی قالیباف

دانلود سبک

  • شنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 04:56
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 اسماعیل تقوایی

رخت عزا -( شهر رخت عزا به تن کرده ) * اسماعیل تقوایی

1301

رخت عزا  -( شهر رخت عزا به تن کرده  ) شهر رخت عزا به تن کرده
کوی وبرزن همه عزادار است

هر طرف خیمه ی عزا بینی
لاله های سیه به گلزار است

دور هیات کتیبه وپرچم
علم وسنج وطبل بسیار است

نقش هر پرچمی بود نامی
که جهان دل واو چو دلدار است

همگان از حسین(ع) می گویند
او که میزان عشق وایثار است

باز آید نوای نوحه بگوش
روضه ها گونه گون به تکرار است

ماه سوگ دو عالم آمده است
گرکه دل خون شود سزاوار است

شد محرم که زینب زهرا
کربلا آمده گرفتار است

کربلا گفتم ودلم خون شد
یاد کردن زآن چه دشوار است

چشم دل باز کن مصیبت بین
بین حسینی که گرم پیکار است

بین پدر را که روی نعش پسر
اوفتاده به حالتی زار است

بین برادر کمر شکسته شده
اشکبار از غم علمدار ا

  • دوشنبه
  • 27
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 11:19
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر ورودیه محرم -( به ریشه های درخت دلش تبر زده باشد ) *

897
2

شعر ورودیه محرم  -( به ریشه های درخت دلش تبر زده باشد  ) به رسم عشق
قرار بود دل من دوباره در زده باشد

به رسم عشق به این خانواده سر زده باشد

حسین اگر که نباشد بهشت , حق بده نوکر

به ریشه های درخت دلش تبر زده باشد

کسی که قصد حسینی شدن نموده نباید

به بام سینه ی خود پرچم خطر زده باشد

شنیده اند که میخواست مثل فطرس عاشق

کبوتر حرمت نیز بال و پر زده باشد

برای خاک کف پا شدن بناست که دستت

به روی هر مژه ام مهر رفته گر زده باشد

زمین کرب و بلایت اگر که آخر دنیاست

همین که خاک کف پای توست تربت اعلاست

بناست از دل عاشق زکات را بپذیرد

و از دو دیده دو رود فرات را بپذیرد

بعید هست که از آن کسی که نوکر او نیست

خدای عزِّوَجَل هم صلات را بپذیرد

میان عاشق و م

  • سه شنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 05:35
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 رضا قاسمی

شعر ورودیه محرم -( `باز این چه شورش استِ” تو از راه می رسد ) * رضا قاسمی

1116

شعر ورودیه محرم -( `باز این چه شورش استِ” تو از راه می رسد  ) چای عزاخانه
از عرش ، سوز ناله ی جانکاه می رسد

دارد صدای زمزمه ی ماه می رسد

لب های قدسیان به دمت گرم می شود

`باز این چه شورش استِ” تو از راه می رسد

دارد هوای شهر ، نفس تازه می کند

هر خانه را دَم تو پر آوازه می کند

یک مادری لباس سیاهِ گذشته را ...

دارد برای نوکرت اندازه می کند

سینی به دست های مُحرّم یکی یکی

این جمله بر لب همه شد دَم یکی یکی ...

`لطفا کمک کنید به بزم عزایمان”

هی می خَرَند ، بیرق و پرچم یکی یکی

هر کوچه ای که بزم عزایت در آن بپاست

یک شعبه از حرم شده از جنسِ کربلاست

این پارچه که حلقه زده دور روضه ات ...

یک چادر سیاه،نه ... شش گوشه ی شماست

عرضِ سلام های عَلَم ، حال ما

  • سه شنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 05:41
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمد قاسمی

شعر ورودیه محرم -( باز هم پـرونـده ی ماه محـرّم ، باز شد ) * محمد قاسمی

807

شعر ورودیه محرم  -( باز هم پـرونـده ی ماه محـرّم ، باز شد  ) هلال ماه
کوچه ی غـم ، باز شد

باز هم در خیمه ی دل پای ماتم باز شد

عرش مِشکی پوش شد

باز هم پـرونـده ی ماه محـرّم ، باز شد

آســمان آهـی کـشید

باد راه افتاد و پرچم پُشت پرچم باز شد

بسته شد دربِ گُناه

بــاب تـوبه نـیز بر اولاد آدم ، باز شــد

شد دَمَم `یا فاطمه”

تا که بر شکل هلال ماه چشمم باز شـد

با تَعلّــق بر غمـش

بنـد از پــایِ دلِ أحــرارِ عـالَــم بــاز شد

`یاعلیّ” و `یاحسین”

کودک قـلبـم زبانــش با دو تا دَم باز شد

او شِـفایم داد و بعد

بـالِ پروازم به سمت عرش أعـظم باز شد

هم گـدا ارزش گـرفت

هم گِـره از کـارِ او ، قَـــدرِ مُسَـلَّم باز شد

روضه ی سربسته اش

خط به خط با نثرِ جان

  • سه شنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 14:30
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 رضا قاسمی

شعر ورودیه محرم -( عشق یعنی قوریِ دَم کرده با ذکر `حسین” ) * رضا قاسمی

1298

شعر ورودیه محرم -( عشق یعنی قوریِ دَم کرده با ذکر `حسین”  ) مشکیِ بزم عزا
عشق یعنی روضه های بی تَکَلّف بی ریا

کوله بار مشکلات و بیرق مشکل گشا

عشق یعنی قوریِ دَم کرده با ذکر `حسین”

چاییِ خوش رنگ ، زیر مشکیِ بزم عزا

عشق ، بشقابی ست که در آن غذای حضرتی ست

نوکری از آن تناول می کند با اشتها

با وجود اینکه پاسی از شبم در هیئت است

عشق یعنی آن نمازی که نخواهد شد قضا

عشق نوزادی ست که در روضه ها قد می کشد

عاقبت می ایستد بر فرش هیئت روی پا

عشق یعنی آن جوانِ سال های دور ، که ...

آمده امروز در هیئت ... ولی با یک عصا

عشق یعنی زورِ بازویِ کسی زیر عَلَم

پهلوانِ هیئتی ها ... خاکی و بی ادعا

عشق ، بیماری ست که یک گوشه کِز کرده ولی ...

در دلش امّیدها دارد که

  • سه شنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 14:32
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 امیر عظیمی

شعر ورودیه محرم -( یکسال معصیت کمرم را هلال کرد ) * امیر عظیمی

1195
1

شعر ورودیه محرم -( یکسال معصیت کمرم را هلال کرد  ) هلال محرم
شادم از این که باز مرا غم نجات داد

دل را زلال گریه و ماتم نجات داد

یکسال معصیت کمرم را هلال کرد

آخر مرا هلال محرم نجات داد

این روسیاه را که شده روسفید اشک

امسال هم سیاهی پرچم نجات داد

با خود همیشه گفته ام این کشتی نجات

من را مگر ز موج بلا کم نجات داد؟!

حُبّ الحُسین اجنّنی ای عقل سجده کن

شاید همین حسین تو را هم نجات داد



دنیا دمی است تا که بگوییم یاحسین

ما را خدا به حرمت این دم نجات داد

آمد محرم و غم زهرا شروع شد

دلشوره های زینب کبری شروع شد

شاعر : امیر عظیمی

  • سه شنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 14:34
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

شعر ورودیه محرم -( نکنه ای فاش شود از ﺗﻪ ﭼﺎﻫﻲ ﮔﺎﻫﻲ ) * سید پوریا هاشمی

856

شعر ورودیه محرم -( نکنه ای فاش شود از ﺗﻪ ﭼﺎﻫﻲ ﮔﺎﻫﻲ  ) ﺷﺶ ﮔﻮﺷﻪ ي ﺗﻮ
ﺩﻳﺪﻩ اﻓﺘﺎﺩه ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻧﮕﺎﻫﻲ ﮔﺎﻫﻲ

ﻛﺎﺭ ﺭاﺳﺨﺖ ﻛﻨﺪ ﭼﺸﻢ ﺳﻴﺎﻫﻲ ﮔﺎﻫﻲ

ﺁﺑﺮﻭ ﺧﻮاﺳﺘﻢ و ﺳﻮﺭﻩ ی ﻳﻮﺳﻒ ﺧﻮاﻧﺪﻱ

نکنه ای فاش شود از ﺗﻪ ﭼﺎﻫﻲ ﮔﺎﻫﻲ

ﻣﻴﺸﻮﺩ ﺑﺎ ﺩﻭ ﺳﻪ ﻗطﺮﻩ ﭘﺴﺮ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺷﺪ

ﺑﺎﺷﺪ اﻳﻦ اﺷﻚ ﺑﻪ اﻧﺪاﺯﻩ ی کاهی ﮔﺎﻫﻲ

ﭼﺸﻢ اﺭﺑﺎﺏ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺧﻮﺭﺩ و ﻭﺭﻕ ﺑﺮﮔﺮﺩﻳﺪ

ﺩﺳﺖ ﺗﻮ ﻧﻴﺴﺖ ﺑﺨﻮاﻫﻲ و ﻧﺨﻮاﻫﻲ ﮔﺎﻫﻲ

ﻋﺠﺒﻲ ﻧﻴﺴﺖ اﮔﺮ ﻧﻮﻛﺮ ﺗﻮ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﻛﺮﺩ

ﻛﺎﺭ ﺷﻪ ﺭا ﺑﻜﻨﺪ , ﻧﻮﻛﺮ ﺷﺎﻫﻲ ﮔﺎﻫﻲ

ﻟﻂﻒ ﺁﻗﺎﻳﻲ ﺗﻮ ﺑﺨﺸﺶ ﺑﻲ اﻧﺪاﺯﺳﺖ

ﺑﮕﺬﺭﻱ ﭘﺲ ز ﺳﺮ ﺑﺎﺭ ﮔﻨﺎﻫﻲ ﮔﺎﻫﻲ

ﺳﺠﺪﻩ ی ﺸﻜﺮ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻟﺤﻆﻪ ﺑﻴﺎﺩﺕ ﻫﺴﺘﻴﻢ

ﻏﻔﻠﺘﻲ ﻣﻴﻜﺸﺪ ﻋﻤﺮﻱ ﺑﻪ ﺗﺒﺎﻫﻲ ﮔﺎﻫﻲ

ﮔﺮﻳﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﻨﻮ ﺷﺶ ﮔﻮﺷﻪ ی ﺗﻮ ... ﺯﻭﺩ ﮔﺬﺷﺖ

ﻟﺬﺕ ﻋﻤﺮ ﺷﻮﺩ ﭼﻨﺪ ﺻﺒﺎﺣﻲ ﮔﺎﻫﻲ

شاعر : سید پوریا هاشمی

  • سه شنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 14:45
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شعر ورودیه محرم -( ماه تو! بتخانه هم حتی مصلی میشود ) * محمد کاظمی نیا

854

شعر ورودیه محرم -( ماه تو! بتخانه هم حتی مصلی میشود  ) ٲُدخُلوها بِسلامِِ آمنین
تکیه و مسجد برای غم مهیا میشود

ماه تو! بتخانه هم حتی مصلی میشود

نو به بازار تو آمد، کهنه از میدان نرفت

پرچم تا خورده دارد باز هم وا میشود

`ٲُدخُلوها بِسلامِِ آمنین” هر هفته در

کفشداری های هیئت هات معنا میشود

سال ما یک فصل دارد،فصل تابستان فقط

زندگی بی `آه” روضه فصل سرما میشود

شور وقتی با شعور آمیخت محشر میکند

`روضه” با تکریمِ `منبر” فیض عظمی میشود

بی حسین بن علی دنیا به آخر میرسد

با حسین بن علی امروز، فردا میشود

با `علی اکبر” یقینا رمز و رازی داشته

هر شهیدی در جوانی اربا اربا میشود

هر کجا نام تو آمد نامه ی ماپاک شد

هر کجا نام تو آمد باز غوغا میشود

شاعر

  • سه شنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 14:46
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

ورود به ماه محرم -( های های سنج و طبل و روضه های "کوثری" ) * اعظم سعادتمند

934
1

ورود به ماه محرم -( های های سنج و طبل و روضه های "کوثری" ) می وزد از ضبط صوت کودکی های "پری"
های های سنج و طبل و روضه های "کوثری"

چیزی از معنایشان هرگز نفهمیدم ولی
آتشی می زد به جانم نوحه های آذری

مثل پرچم های بی تاب عزا در رقص بود
طُرّۀ مویی که بیرون مانده بود از روسری

چون لباس مشکی ام،پیراهنی می خواستند
از منِ مادر،ع روسکهای پیراهن_زری

خفته بر درگاه مسجد،حالت معراج داشت
غرق خاک کفش های سینه زن ها، پا دری

پای من در گِل فرو می شد،دلم در عشق،تا
نوحه ای می خواند ابری با زبان مادری

باز می گشتند قزغان های نذری،رو سفید
پیش از آغاز محرم از دکان مسگری

می دود حسّ لذیذی در دلم از آن زمان
تا برای خانۀ همسایه نذری می بری...

باد می آید ولی این برگ های سرخ

  • سه شنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 15:26
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

ورود به ماه محرم -( بر سر و سینه بکوبید، محرّم شده است ) * سارا جلوداریان

998
2

ورود به ماه محرم -( بر سر و سینه بکوبید، محرّم شده است ) باز هم کوچه و بازار، پر از غم شده است
بر سر و سینه بکوبید، محرّم شده است

هر طرف می‌نگرم بوی عطش می‌آید
غیرت آب از آنسوی عطش می‌آید

از محرّم چه بگویم، سخنم گویا نیست
از محرّم چه بخوانم، غزلم شیوا نیست

از محرّم چه بگویم، جگرم خون شده است
آه، انگار جهان نیز دگرگون شده است

من کی ام؟ ذره‌ی ناچیز سر راه حسین
ای خوشا بوسه نشاندن به گلوگاه حسین

من کی‌ام؟ گرد و غبار لب درگاه حسین
من کی‌ام؟ شاعر گمنام هواخواه حسین

از قلم، معجزه‌ی تازه‌تری می‌خواهم
شعر سوزان شدید الاثری می‌خواهم

روضه خوانان! گره از عقدۀ ما باز کنید
دم بگیرید و همه مرثیه آغاز کنید

دم بگیرید و بگریید، شب عاشوراست
شب غربت، شب طوفان،

  • سه شنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 15:27
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 میلاد  حسنی

ورود به ماه محرم -( پرچم که سیاه شد قلم شاعر شد ) * میلاد حسنی

1120

ورود به ماه محرم -( پرچم که سیاه شد قلم شاعر شد ) طوقی دلم به گنبدت زائر شد
پرچم که سیاه شد قلم شاعر شد

پیک از طرف فاطمه آورده خبر
پیراهن مشکی شما حاضر شد

شاعر : میلاد حسنی

  • سه شنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 15:28
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

روضه ی شب اول محرم روضه ی حضرت زهرا(س) -( پس برای روضه های سخت آن طوری که دیدن جایگاه ویژه‌ای دارد/ برای روضه ی مادر شنیدن جایگاه ویژه‌ای دارد ) * مهدی رحیمی زمستان

4322
2

روضه ی شب اول محرم روضه ی حضرت زهرا(س) -( پس برای روضه های سخت آن طوری که دیدن جایگاه ویژه‌ای دارد/ برای روضه ی مادر شنیدن جایگاه ویژه‌ای دارد ) شب اول برای روضه رفتم اذن از مادر گرفتم/ با غم و مهر حسین دستور تا آخر گرفتم/ چونکه رخصت داد مادر سبقت از عود و گلاب و نافه و عنبر گرفتم

آمدم در روضه با احساس، حس پنج گانه/ صادقانه/ بیکرانه/ شاعرانه/ عاقلانه/ عاشقانه
پس برای روضه های سخت آن طوری که دیدن جایگاه ویژه‌ای دارد/ برای روضه ی مادر شنیدن جایگاه ویژه‌ای دارد

برای روضه‌ی غیرت و لیکن چشم و گوشم را گرفتم تا نفهمم درد یعنی چه؟/ گرفتم گوش را تا نشنوم طعم صدای خوردن سیلی به روی زن،
کنار مرد یعنی چه؟
برای روضه‌ی غیرت برای خاطر مولا برای درک آقایم/ فقط با حس بوئیدن به متن روضه می‌آیم
همینکه بو کشیدم آمد از شش سمت بوی یاس/ ولی درعطر این گل طع

  • سه شنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 15:39
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 امیر عظیمی

ورود به ماه محرم -( چه نفس های شریفی که می شوند در این ماه ) * امیر عظیمی

1002

ورود به ماه محرم  -( چه نفس های شریفی که می شوند در این ماه ) دوباره می رسد از ره، صدای پای محرم
سلام ماه حسین جان و گریه های محرم

چه نفس های شریفی که می شوند در این ماه
شبیه کعبه سیه پوش ماجرای محرم

چه سینه ها که بسوزند در مصائب ارباب
چه اشک ها که بریزند در عزای محرم

به روی پیرهن مشکی ام نوشته ام امسال
منم گدای حسین و منم گدای محرم

تمام سال صدای حسین حسین می آید
از آن دلی که شود سخت مبتلای محرم

پیام فاطمه این است: شیعیان حسینم!
سلوک روضه بگیرید پا به پای محرم

سلام روضه ی غربت، سلام حضرت مسلم
چه حیف شد نرسیدی به ابتدای محرم

حسین می رسد و کربلاست مقصدش، اما
امان ز کرب عظیم و غم و بلای محرم

شاعر : امیر عظیمی

  • سه شنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 15:46
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

مناجات با امام حسین -( اشک خوبست که پیوسته فراهم باشد ) * حسین کریمی

1520
2

مناجات با امام حسین -( اشک خوبست که پیوسته فراهم باشد ) اشک خوبست که پیوسته فراهم باشد
گریه چون چشمه‌ی در کوه دمادم باشد

بگذارید که بر حال خودم گریه کنم
غیر از این اشک مرا چیست که مرهم باشد

خاک عالم به سرم گریه‌ی من خشک شده
این مصیبت اثر خیل گناهم باشد

خوب میدانم اگر گریه نکردم امشب
بخدا این ضرری عین جهنم باشد

التماست کنم ای چشم ببار امشب را
که شب جمعه و هم ماه محرم باشد

نکند یک دهه، بی‌اشک به سرعت برود
همه‌ی درد من امروز همین غم باشد...

من اگر اشک ندارم تو مرا نیز بخر
عادت اهل کرم، بخششِ دَرهم باشد

یکصدا ذکرِ «حسین‌جان» اگر اینگونه کِشیم
مجلس روضه چه بهتر که منظم باشد

چقَدَر مفت تو را کوفه ز کف داد حسین
قیمت کشتن تو کیسه‌ی دِرهم باشد...

ش

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 10:11
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 مهدی نظری

دانلود متن و سبک نوحه امام حسین(ع) -( دوباره باز خیمه ی غم ) * مهدی نظری

2128
3

دانلود متن و سبک نوحه امام حسین(ع) -( دوباره باز خیمه ی غم       ) دوباره باز خیمه ی غم علم پرچم شال ماتم
خدا رو شکر که امسالم رسیدم من به محرم
یه ساله چش، به راه بودم، ببینم این پرچما رو
یه ساله چش، به راه بودم، ببینم سینه زنا رو
یه ساله چش، به راه بودم، بپوشم رخت عزا رو
اشکام / می باره پای پرچم
بازم / می خونم نوحه و دم
شکر / خدا اومد از راه محرم
حسین جانم وای وای وای وای 3

باید تو روضه بشینی تو عرشی نه تو زمینی
چقد خوبه جلوی در بی بی زهرا رو ببینی
حسینیه، برای ما، تو این روزا کربلا شه
میاد نوکر، پای روضه، که مهمون زهرا باشه
خدا رو شکر، آقای ما، همش فکر نوکراشه
بازم / تکیه هامون بپا شد
بارون / باز مهمون چشا شد
بازم / صاحب زمون صاحب عزا شد
حسین جانم وای وای

  • پنج شنبه
  • 30
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 07:15
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب

دانلود متن و سبک نوحه امام حسین (ع) * محمود یوسفی

1822
0

دانلود متن و سبک نوحه امام حسین (ع) از چشام معلومه، كه به تو محتاجم، میبینی اشکامو
قسمت ميدم كه، آقا جون از روضت، نبُری پاهامو
مگه اميدم - نا اميد ميشه
روسياهت كِی - رو سفيد ميشه
از غم روضت - توو همين هيئت
بگو كِی نوكرت شهيد ميشه
'ارباب ارباب غلامتو درياب' 4

به خدا می ارزه، اينكه هستم با تو، محشرم تضمينه
خوشبحال هر كی، كه توو جنت پيش، اكبرت ميشينه
به علی اكبر - سر به راهم كن
دورم از مردم - تو نگاهم كن
قسمت ميدم - يه شب جمعه
زائر صحن - قتلگاهم كن
'ارباب ارباب غلامتو درياب' 4

آبرو دادی تو، به من آقا اما، آبروتو بردم
آخرش ميبينی، از غم دوریِ، حرم تو مُردم
كربلای تو - ته دنيامه
ديدن صحنت - همه رويامه
وقتی ميبندم - چشامو انگار
پرچم

  • پنج شنبه
  • 30
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 12:30
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب

شعر ورودیه محرم -( مـثل ابـر بـهار گریه کنید ) * حسین ایمانی

963
1

شعر ورودیه محرم -( مـثل ابـر بـهار گریه کنید  ) باید از داغ یار گریه کنید

مـثل ابـر بـهار گریه کنید

آمـده مـاه روضـه و ناله

با دلِ بی قرار گریه کنی

شال غم روی شانه بندازید

مـردم داغـدار گریه کنید

فصل آه وعطش شده باید

از غم شیرخوار گریه کنید

عمه جانم اسیر خواهد شد

باسرِ نِیْ سوار ... گریه کنید

می نشیند به جای معجر ...بر ...

سرِ دختر غبار گریه کنید

ضربه یِ خیزران به دندان و ...

سیلی و چشم تار ...گریه کنید

کنج ویرانه ندبه خوان باشید

مـی رسد بـوی یـار گریه کنید

شاعر : حسین ایمانی

  • شنبه
  • 1
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 05:58
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

اشعار ورودیه محرم -( مادر...به گـریه هایِ مُـحـرم رسیده ام ) * حسین ایمانی

1479

اشعار ورودیه محرم  -( مادر...به گـریه هایِ مُـحـرم رسیده ام  ) شکـرِ خـدا به قافـله یِ غم رسیده ام

عمرَم کـَفاف داد وُ به پرچم رسیده ام

شبنم شدم به چشمه یِ زمزم رسیده ام

مادر...به گـریه هایِ مُـحـرم رسیده ام

مَن رویِ سینه یِ تو شدم نوکرِ حسین

مادر...پدر...پـسر...به فـدایِ سرِ حسین

وقتِ مُرورِ مَرثیه یِ حاج ناظم است

مرغِ دلم به سویِ حریمِ تو عازم است

مادر...برایِ گریه دعـایِ تو لازم است

پایانِ روضه می شوم اِنگار تازه مَست

خیمه زدیم تا بزنیم از تو دَم...حسین

کوثر شدیم از غمِ تو دورِ هم...حسین

با ما زبان گرفـته تمـامِ حـرم...حسین

یا ذَالجـلالِ وَ الکـَرمِ وَ النـِعَم...حسین

شاهِ کـرم به حـالِ دلِ من نـگاه کُن

ماهِ مُـحرم است مـرا رو به راه کُن

  • شنبه
  • 1
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 05:59
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

اشعار ورود محرم -( دارم آقا سیاه می پوشم ) * مهدی رحیمی زمستان

1763

اشعار ورود محرم -( دارم آقا سیاه می پوشم  ) به فدای اسیری زینب
بوی اسپند کرده مدهوشم

دارم آقا سیاه می پوشم

اشک ریز غروب گودالم

از همین ابتدای چاووشم

آه ارباب اذن گریه بده

نکند کرده ای فراموشم؟

سینه با نیتت زدم،یک عمر

بوی گل می پرد از آغوشم

اشک هایم جوابگویت نیست

پس برایت فرات می جوشم

دارد آقا سپید می گردد

با غم کربلا بناگوشم

عهد کردم فروختم هرچه

به کسی گوشواره نفروشم

به فدای اسیری زینب

هرچه زنجیر خورده بر دوشم

.

دل مهیای پیشواز شده

ناز ارباب را نیاز شده

آسمان ها به سینه می کوبند

باد در کوچه نوحه ساز شده

تکیه ی ما به نام ثارالله

قد علم کرده سرفراز شده

دست٬ تا رزق اشک را بدهد

سوی آقای خود دراز شده

پس برای تمام هیئ

  • شنبه
  • 1
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:01
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شعر ورودیه محرم -( حتی نسیم بو نبرد از نقاب ها ) * امیر حسین آکار

920

شعر ورودیه محرم  -( حتی نسیم بو نبرد از نقاب ها  ) بزم شراب
هی شور میزند دل عالیجناب ها

در این زمین نظر نخورند آفتاب ها

عباس ایستاده و قطعا مراقب ست

حتی نسیم بو نبرد از نقاب ها

قامت بلند ها همگی دور محملند

بستند صف مقابل این با حجاب ها

زانو زدند پیش قدمهای عمه جان

می آمدند پشت سر هم رکاب ها

اما چقدر زود گذشت این دو روز ِ خوش

از کربلا به بعد بهم ریخت خواب ها

غیر از خرابه هیچ کجا جای خواب نیست

قطعا میان کوچه ی خانه خراب ها

از یک طرف به بازوی سجاد بسته شد

از یک طرف به بازوی زینب طناب ها

خون گریه کرد چشم عمو روی نیزه ها

وقتی رسید کار به بزم شراب ها

بزم شراب و چشم عمو یک طرف ولی

وای از لبان تشنه و از ظرف آب ها

ای وای از سوال رقیه

  • شنبه
  • 1
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:02
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

شعر ورودیه محرم -( هرچه میخواهد بیاید!باز عزت با من است ) * سید پوریا هاشمی

884

شعر ورودیه محرم -( هرچه میخواهد بیاید!باز عزت با من است  ) خیمه را برپا کنید
طی شده منزل به منزل در هوای سوختن

نیست از ما هرکسی که نیست پای سوختن

هرچه میخواهد بیاید!باز عزت با من است

نوبتی باشد اگر اینبار نوبت با من است

من زنم اما طلوع غیرتم با کربلاست

برلبم انا فتحنا دارم اینجا کربلاست

از شتر پایین میایم فکر بالا میکنم

این بیابان را خودم عرش معلی میکنم

خیمه را برپا کنید ای مردهای کاروان

گرچه خواهد شد همین جاها منای کاروان

خیمه را برپا کنید امید برپا میشود

خیمه خیمه خیمه ی توحید برپا میشود

بار بگذارید بار نور برداریم ما

مرد و زن پیر و جوان سرباز و سرداریم ما

دین اگر امروز مرد احیای ان با زینب است

مظهر تام و تمام صبر تنها زینب است

دست ب

  • شنبه
  • 1
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:03
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

اشعار شب اول محرم -( چه شد ناگهان محمل من تکان خورد ) * سید پوریا هاشمی

1278

اشعار شب اول محرم  -( چه شد ناگهان محمل من تکان خورد  ) رسیدیم
رسیدیم اینجا دل من تکان خورد

چه شد ناگهان محمل من تکان خورد

رسیدیم و طوفان رسیده ست حالا

چرا پرده محملم رفت بالا

پس از سالها حال زینب خراب است

روی صورتم تابش آفتاب است

چه باید کنم سایه ی بر سر من

ابالفضل! خاکی شده معجر من

بیین اول کاری اوضاعمان را

دل آشوب زنهای در کاروان را

کمک کن توانی نمانده به پایم

رکابم شو از ناقه پایین بیایم

نرو از کنارم که زینب نمیرد

خدا از سرم سایه ات را نگیرد

تو هستی من امنیتی خوب دارم

به پیش همه عزتی خوب دارم

خدای نکرده نباشی چه عباس؟

من اذیت شوم از حواشی چه عباس؟

شما که نباشید دورم شلوغ است

بگو آنچه را که شنیدم دروغ است

بگو بی برادر نخواهم

  • شنبه
  • 1
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:04
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمد قاسمی

شعر شب اول محرم -( ز وسط با ضربه ای بسیار مُحـکم ، باز شد ) * محمد قاسمی

875

شعر شب اول محرم  -( ز وسط با ضربه ای بسیار مُحـکم ، باز شد  ) ماه محـرّم
کوچه ی غـم ، باز شد

باز هم در خیمه ی دل پای ماتم باز شد

عرش مِشکی پوش شد

باز هم پـرونـده ی ماه محـرّم ، باز شد

آســمان آهـی کـشید

باد راه افتاد و پرچم پُشت پرچم باز شد

بسته شد دربِ گُناه

بــاب تـوبه نـیز بر اولاد آدم ، باز شــد

شد دَمَم `یا فاطمه”

تا که بر شکل هلال ماه چشمم باز شـد

با تَعلّــق بر غمـش

بنـد از پــایِ دلِ أحــرارِ عـالَــم بــاز شد

`یاعلیّ” و `یاحسین”

کودک قـلبـم زبانــش با دو تا دَم باز شد

او شِـفایم داد و بعد

بـالِ پروازم به سمت عرش أعـظم باز شد

هم گـدا ارزش گـرفت

هم گِـره از کـارِ او ، قَـــدرِ مُسَـلَّم باز شد

روضه ی سربسته اش

خط به خط با نثرِ ج

  • شنبه
  • 1
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:06
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمد قاسمی

شعر ورودیه محرم -( سایه ی سنگین و شـوم ساربـانی آمده ) * محمد قاسمی

921

شعر ورودیه محرم  -( سایه ی سنگین و شـوم ساربـانی آمده  ) ميهمان كوفه
کـاروانی آمده

کــهکـشـانی در زمینی آســمانی آمده

خاک می بالَد به خویش

چون به خـیرِ مقدمِ عَرشْ آشیانی آمده

وای ! پیشِ چشمها

سایه ی سنگین و شـوم ساربـانی آمده

آهِ مَقتل شد بلند

نالــه زد که موقع مـرثـیه خـــوانی آمده

در پیِ این قـافله

بانویی از شـهر پـیغـمبر ، کمانی آمده

وارثِ یاسِ بهشت

ســویِ دشـت لالــــه های ارغوانی آمده

میهمان کوفه ! نه

او در این صحرا به قصد میزبانی آمده

پـیرِ عُـشّاقِ جهان

با ســری سـرشار از شـورِ جوانی آمده

جانِ جـمع پنج تن

تا بـمانَـد دین برای جان فــشـانی آمده

خاک را بوید به مُشت

چون در این وادی به دنبال نشانی آمده

کربلا خوشحال باش

تا که

  • شنبه
  • 1
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:07
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شعر ورودیه محرم -( هر کسی شیر حلال و لقمه های پاک خورد ) *

1264

شعر ورودیه محرم  -( هر کسی شیر حلال و لقمه های پاک خورد  ) داستان نوكري
حرف حالا نیست که این داستان نوکری

قدمتی دیرینه دارد آستان نوکری

هر کسی شیر حلال و لقمه های پاک خورد

سربلند آمد برون از امتحان نوکری

هر پیمبر نوکر آل محمد بوده است

بستگی دارد مراتب بر زمان نوکری

بر سر هر سفره ای ننشیند آن کس که نشست

بر سر این سفره و خورده است نان نوکری

هیچ کس اینقدر نه محبوب و معروف شد

مثل آنکه داشته نام و نشان نوکری

به،به جوون و عابس و دیگر غلامان حسین

حرف ها دارند آن ها در بیان نوکری

غیر از اینجا نوکری کردن به غیر از ننگ نیست

پس بر این نکته یقین دارم به جان نوکری

محسن صرامی

  • شنبه
  • 1
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:11
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شعر ورودیه محرم -( به لطف `حُبّ” شما در حساب دفتری ام باز ) * محمد کاظمی نیا

878

شعر ورودیه محرم  -( به لطف `حُبّ” شما در حساب دفتری ام باز  ) حسین جانم
به باده اشک فشاندم، شراب از آب در آمد

به آب نام تو خواندم،گلاب از آب در آمد

به لطف `حُبّ” شما در حساب دفتری ام باز

گناه کردم و دیدم ثواب از آب درآمد

چقدر زحمت من را کشیدی اما من...

ببخش حال خرابم خراب از آب درآمد

قلم به مدح تو راندم، علم به دوش کشاندم

ز دفتر غزلم صد کتاب از آب درآمد

چه گنبدی،چه ضریحی،چه کف العباسی...

زیارت حرمت باز، خواب از آب درآمد

ندید زینبت از کربلا بجز زیبا

چنانکه خون سر تو خضاب از آب درآمد

به غم سرشت گلی را، به خون کشاند دلی را

دل عذاب کشیده، `رباب” از آب درآم

شاعر : محمد کاظمی نیا

  • شنبه
  • 1
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:13
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 علیرضا خاکساری

شعر وروديه محرم -( این خاکبوسی ها و این عرض ارادت قیمتی ست ) * علیرضا خاکساری

946

شعر وروديه محرم -( این خاکبوسی ها و این عرض ارادت قیمتی ست  ) این خاکبوسی ها و این عرض ارادت قیمتی ست
این دوستی همراه اظهار مودت قیمتی ست
تنها نه اشکی که برایش بین روضه ریختم
حتی لباس مشکی ام روزی قیامت قیمتی ست

مثل جواهر خاک پای زائرش با ارزش است
دیگر بماند که چقدر این مُهر تربت قیمتی ست
هرچه قرابت بیشتر اذن زیارت بیشتر
با این حساب ساده پس اینجا رفاقت قیمتی ست
از چای ریز روضه اش تا روضه خوان محفلش
موی سپید تک تک خدام هیئت قیمتی ست
آتش حرام سینه زن های حسین فاطمه ست
پس این کبودی های سینه بی نهایت قیمتی ست
حتی ادای گریه کن ها را که در می اوریم
در باب این هم نیز میگوید روایت قیمتی ست
شرمندگی اینجا فقط سود دو چندان میدهد
حر به همه اثبات کرد اشک ندامت قیمتی

  • یکشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:04
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 مظاهر کثیری نژاد

سبکهای محرم -( تو رو با سم مرکب چال کردن، چه نامردن ) * مظاهر کثیری نژاد

1412

سبکهای محرم  -( تو رو با سم مرکب چال کردن، چه نامردن ) بند اول:
مونده یه پیرهن بدن نداره
بدنتم که پیرهن نداره
آخ بمیرم تنت کفن نداره ، دلم زاره
دلم زاره، آخه حیرونم و سرگشته
دلم زاره، که شمر از قتلگاه برگشته
(حسین جانم حسین جانم حسین جانم)
بند دوم:
همین جا بود که دلها گرفت و...
کسی روی تن تو جا گرفت و...
و از پشت سرت سر را گرفت و...، نگم چی شد
نگم چی شد، چه ها کردن میون گودال
نگم چی شد، بگم دریای خونه گودال
(حسین جانم حسین جانم حسین جانم)
بند سوم:
تنت رو بارها پامال کردن
تهِ گودال رو گودال کردن
تو رو با سم مرکب چال کردن، چه نامردن
چه نامردن، سرت رو روی نیزه بردن
چه نامردن،جلو چشمات منو آزردن
(حسین جانم حسین جانم حسین جانم)
بند چهارم:
همین جا بود غ

  • یکشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:32
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

ورود به ماه محرم -( از واحد و زمینه و از شور و دم بپرس ) *

932

ورود به ماه محرم -( از واحد و زمینه و از شور و دم بپرس ) آمد محرم و خبرم را زِ غم بپرس
از قلب من زِ حال و هوای حرم بپرس

از منبر و حسینیه و شال و پرچم و
از بیرق و کتیبه و طبل و علم بپرس

ماه عزا رسید ، زِ سرهای قدسیان
در بارگاه قدس به زانوی غم بپرس

سنگینیِ مصیبتِ او را ز نوحه و
از واحد و زمینه و از شور و دم بپرس

اشعار هم به آمدنش گریه می کنند
باور نمی کنی برو از محتشم بپرس

از دست های بستۀ عُلیا مُخَدَرات
از حنجر بریده و از قد خم بپرس

بوسیده است دست علمدار را به خاک
حال حسین را ز دو دست قلم بپرس

طوری که روی نیزه علمدار نشنود
از هتک حرمتِ حرمِ محترم بپرس

پرسیدی از مصیبت لالائیِ رباب
از رفتن سه ساله به ویرانه هم بپرس

  • یکشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 07:30
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد