اشعار محرم

مرتب سازی براساس

دانلود متن و سبک نوحه امام حسین (ع) * محمود یوسفی

1730
0

دانلود متن و سبک نوحه امام حسین (ع) از چشام معلومه، كه به تو محتاجم، میبینی اشکامو
قسمت ميدم كه، آقا جون از روضت، نبُری پاهامو
مگه اميدم - نا اميد ميشه
روسياهت كِی - رو سفيد ميشه
از غم روضت - توو همين هيئت
بگو كِی نوكرت شهيد ميشه
'ارباب ارباب غلامتو درياب' 4

به خدا می ارزه، اينكه هستم با تو، محشرم تضمينه
خوشبحال هر كی، كه توو جنت پيش، اكبرت ميشينه
به علی اكبر - سر به راهم كن
دورم از مردم - تو نگاهم كن
قسمت ميدم - يه شب جمعه
زائر صحن - قتلگاهم كن
'ارباب ارباب غلامتو درياب' 4

آبرو دادی تو، به من آقا اما، آبروتو بردم
آخرش ميبينی، از غم دوریِ، حرم تو مُردم
كربلای تو - ته دنيامه
ديدن صحنت - همه رويامه
وقتی ميبندم - چشامو انگار
پرچم

  • پنج شنبه
  • 30
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 12:30
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر ورودیه محرم -( مـثل ابـر بـهار گریه کنید ) * حسین ایمانی

883
1

شعر ورودیه محرم -( مـثل ابـر بـهار گریه کنید  ) باید از داغ یار گریه کنید

مـثل ابـر بـهار گریه کنید

آمـده مـاه روضـه و ناله

با دلِ بی قرار گریه کنی

شال غم روی شانه بندازید

مـردم داغـدار گریه کنید

فصل آه وعطش شده باید

از غم شیرخوار گریه کنید

عمه جانم اسیر خواهد شد

باسرِ نِیْ سوار ... گریه کنید

می نشیند به جای معجر ...بر ...

سرِ دختر غبار گریه کنید

ضربه یِ خیزران به دندان و ...

سیلی و چشم تار ...گریه کنید

کنج ویرانه ندبه خوان باشید

مـی رسد بـوی یـار گریه کنید

شاعر : حسین ایمانی

  • شنبه
  • 1
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 05:58
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

اشعار ورودیه محرم -( مادر...به گـریه هایِ مُـحـرم رسیده ام ) * حسین ایمانی

1411

اشعار ورودیه محرم  -( مادر...به گـریه هایِ مُـحـرم رسیده ام  ) شکـرِ خـدا به قافـله یِ غم رسیده ام

عمرَم کـَفاف داد وُ به پرچم رسیده ام

شبنم شدم به چشمه یِ زمزم رسیده ام

مادر...به گـریه هایِ مُـحـرم رسیده ام

مَن رویِ سینه یِ تو شدم نوکرِ حسین

مادر...پدر...پـسر...به فـدایِ سرِ حسین

وقتِ مُرورِ مَرثیه یِ حاج ناظم است

مرغِ دلم به سویِ حریمِ تو عازم است

مادر...برایِ گریه دعـایِ تو لازم است

پایانِ روضه می شوم اِنگار تازه مَست

خیمه زدیم تا بزنیم از تو دَم...حسین

کوثر شدیم از غمِ تو دورِ هم...حسین

با ما زبان گرفـته تمـامِ حـرم...حسین

یا ذَالجـلالِ وَ الکـَرمِ وَ النـِعَم...حسین

شاهِ کـرم به حـالِ دلِ من نـگاه کُن

ماهِ مُـحرم است مـرا رو به راه کُن

  • شنبه
  • 1
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 05:59
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

اشعار ورود محرم -( دارم آقا سیاه می پوشم ) * مهدی رحیمی زمستان

1680

اشعار ورود محرم -( دارم آقا سیاه می پوشم  ) به فدای اسیری زینب
بوی اسپند کرده مدهوشم

دارم آقا سیاه می پوشم

اشک ریز غروب گودالم

از همین ابتدای چاووشم

آه ارباب اذن گریه بده

نکند کرده ای فراموشم؟

سینه با نیتت زدم،یک عمر

بوی گل می پرد از آغوشم

اشک هایم جوابگویت نیست

پس برایت فرات می جوشم

دارد آقا سپید می گردد

با غم کربلا بناگوشم

عهد کردم فروختم هرچه

به کسی گوشواره نفروشم

به فدای اسیری زینب

هرچه زنجیر خورده بر دوشم

.

دل مهیای پیشواز شده

ناز ارباب را نیاز شده

آسمان ها به سینه می کوبند

باد در کوچه نوحه ساز شده

تکیه ی ما به نام ثارالله

قد علم کرده سرفراز شده

دست٬ تا رزق اشک را بدهد

سوی آقای خود دراز شده

پس برای تمام هیئ

  • شنبه
  • 1
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:01
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شعر ورودیه محرم -( حتی نسیم بو نبرد از نقاب ها ) * امیر حسین آکار

802

شعر ورودیه محرم  -( حتی نسیم بو نبرد از نقاب ها  ) بزم شراب
هی شور میزند دل عالیجناب ها

در این زمین نظر نخورند آفتاب ها

عباس ایستاده و قطعا مراقب ست

حتی نسیم بو نبرد از نقاب ها

قامت بلند ها همگی دور محملند

بستند صف مقابل این با حجاب ها

زانو زدند پیش قدمهای عمه جان

می آمدند پشت سر هم رکاب ها

اما چقدر زود گذشت این دو روز ِ خوش

از کربلا به بعد بهم ریخت خواب ها

غیر از خرابه هیچ کجا جای خواب نیست

قطعا میان کوچه ی خانه خراب ها

از یک طرف به بازوی سجاد بسته شد

از یک طرف به بازوی زینب طناب ها

خون گریه کرد چشم عمو روی نیزه ها

وقتی رسید کار به بزم شراب ها

بزم شراب و چشم عمو یک طرف ولی

وای از لبان تشنه و از ظرف آب ها

ای وای از سوال رقیه

  • شنبه
  • 1
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:02
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

شعر ورودیه محرم -( هرچه میخواهد بیاید!باز عزت با من است ) * سید پوریا هاشمی

805

شعر ورودیه محرم -( هرچه میخواهد بیاید!باز عزت با من است  ) خیمه را برپا کنید
طی شده منزل به منزل در هوای سوختن

نیست از ما هرکسی که نیست پای سوختن

هرچه میخواهد بیاید!باز عزت با من است

نوبتی باشد اگر اینبار نوبت با من است

من زنم اما طلوع غیرتم با کربلاست

برلبم انا فتحنا دارم اینجا کربلاست

از شتر پایین میایم فکر بالا میکنم

این بیابان را خودم عرش معلی میکنم

خیمه را برپا کنید ای مردهای کاروان

گرچه خواهد شد همین جاها منای کاروان

خیمه را برپا کنید امید برپا میشود

خیمه خیمه خیمه ی توحید برپا میشود

بار بگذارید بار نور برداریم ما

مرد و زن پیر و جوان سرباز و سرداریم ما

دین اگر امروز مرد احیای ان با زینب است

مظهر تام و تمام صبر تنها زینب است

دست ب

  • شنبه
  • 1
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:03
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

اشعار شب اول محرم -( چه شد ناگهان محمل من تکان خورد ) * سید پوریا هاشمی

1176

اشعار شب اول محرم  -( چه شد ناگهان محمل من تکان خورد  ) رسیدیم
رسیدیم اینجا دل من تکان خورد

چه شد ناگهان محمل من تکان خورد

رسیدیم و طوفان رسیده ست حالا

چرا پرده محملم رفت بالا

پس از سالها حال زینب خراب است

روی صورتم تابش آفتاب است

چه باید کنم سایه ی بر سر من

ابالفضل! خاکی شده معجر من

بیین اول کاری اوضاعمان را

دل آشوب زنهای در کاروان را

کمک کن توانی نمانده به پایم

رکابم شو از ناقه پایین بیایم

نرو از کنارم که زینب نمیرد

خدا از سرم سایه ات را نگیرد

تو هستی من امنیتی خوب دارم

به پیش همه عزتی خوب دارم

خدای نکرده نباشی چه عباس؟

من اذیت شوم از حواشی چه عباس؟

شما که نباشید دورم شلوغ است

بگو آنچه را که شنیدم دروغ است

بگو بی برادر نخواهم

  • شنبه
  • 1
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:04
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمد قاسمی

شعر شب اول محرم -( ز وسط با ضربه ای بسیار مُحـکم ، باز شد ) * محمد قاسمی

787

شعر شب اول محرم  -( ز وسط با ضربه ای بسیار مُحـکم ، باز شد  ) ماه محـرّم
کوچه ی غـم ، باز شد

باز هم در خیمه ی دل پای ماتم باز شد

عرش مِشکی پوش شد

باز هم پـرونـده ی ماه محـرّم ، باز شد

آســمان آهـی کـشید

باد راه افتاد و پرچم پُشت پرچم باز شد

بسته شد دربِ گُناه

بــاب تـوبه نـیز بر اولاد آدم ، باز شــد

شد دَمَم `یا فاطمه”

تا که بر شکل هلال ماه چشمم باز شـد

با تَعلّــق بر غمـش

بنـد از پــایِ دلِ أحــرارِ عـالَــم بــاز شد

`یاعلیّ” و `یاحسین”

کودک قـلبـم زبانــش با دو تا دَم باز شد

او شِـفایم داد و بعد

بـالِ پروازم به سمت عرش أعـظم باز شد

هم گـدا ارزش گـرفت

هم گِـره از کـارِ او ، قَـــدرِ مُسَـلَّم باز شد

روضه ی سربسته اش

خط به خط با نثرِ ج

  • شنبه
  • 1
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:06
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمد قاسمی

شعر ورودیه محرم -( سایه ی سنگین و شـوم ساربـانی آمده ) * محمد قاسمی

841

شعر ورودیه محرم  -( سایه ی سنگین و شـوم ساربـانی آمده  ) ميهمان كوفه
کـاروانی آمده

کــهکـشـانی در زمینی آســمانی آمده

خاک می بالَد به خویش

چون به خـیرِ مقدمِ عَرشْ آشیانی آمده

وای ! پیشِ چشمها

سایه ی سنگین و شـوم ساربـانی آمده

آهِ مَقتل شد بلند

نالــه زد که موقع مـرثـیه خـــوانی آمده

در پیِ این قـافله

بانویی از شـهر پـیغـمبر ، کمانی آمده

وارثِ یاسِ بهشت

ســویِ دشـت لالــــه های ارغوانی آمده

میهمان کوفه ! نه

او در این صحرا به قصد میزبانی آمده

پـیرِ عُـشّاقِ جهان

با ســری سـرشار از شـورِ جوانی آمده

جانِ جـمع پنج تن

تا بـمانَـد دین برای جان فــشـانی آمده

خاک را بوید به مُشت

چون در این وادی به دنبال نشانی آمده

کربلا خوشحال باش

تا که

  • شنبه
  • 1
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:07
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شعر ورودیه محرم -( هر کسی شیر حلال و لقمه های پاک خورد ) *

1168

شعر ورودیه محرم  -( هر کسی شیر حلال و لقمه های پاک خورد  ) داستان نوكري
حرف حالا نیست که این داستان نوکری

قدمتی دیرینه دارد آستان نوکری

هر کسی شیر حلال و لقمه های پاک خورد

سربلند آمد برون از امتحان نوکری

هر پیمبر نوکر آل محمد بوده است

بستگی دارد مراتب بر زمان نوکری

بر سر هر سفره ای ننشیند آن کس که نشست

بر سر این سفره و خورده است نان نوکری

هیچ کس اینقدر نه محبوب و معروف شد

مثل آنکه داشته نام و نشان نوکری

به،به جوون و عابس و دیگر غلامان حسین

حرف ها دارند آن ها در بیان نوکری

غیر از اینجا نوکری کردن به غیر از ننگ نیست

پس بر این نکته یقین دارم به جان نوکری

محسن صرامی

  • شنبه
  • 1
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:11
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شعر ورودیه محرم -( به لطف `حُبّ” شما در حساب دفتری ام باز ) * محمد کاظمی نیا

782

شعر ورودیه محرم  -( به لطف `حُبّ” شما در حساب دفتری ام باز  ) حسین جانم
به باده اشک فشاندم، شراب از آب در آمد

به آب نام تو خواندم،گلاب از آب در آمد

به لطف `حُبّ” شما در حساب دفتری ام باز

گناه کردم و دیدم ثواب از آب درآمد

چقدر زحمت من را کشیدی اما من...

ببخش حال خرابم خراب از آب درآمد

قلم به مدح تو راندم، علم به دوش کشاندم

ز دفتر غزلم صد کتاب از آب درآمد

چه گنبدی،چه ضریحی،چه کف العباسی...

زیارت حرمت باز، خواب از آب درآمد

ندید زینبت از کربلا بجز زیبا

چنانکه خون سر تو خضاب از آب درآمد

به غم سرشت گلی را، به خون کشاند دلی را

دل عذاب کشیده، `رباب” از آب درآم

شاعر : محمد کاظمی نیا

  • شنبه
  • 1
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:13
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 علیرضا خاکساری

شعر وروديه محرم -( این خاکبوسی ها و این عرض ارادت قیمتی ست ) * علیرضا خاکساری

870

شعر وروديه محرم -( این خاکبوسی ها و این عرض ارادت قیمتی ست  ) این خاکبوسی ها و این عرض ارادت قیمتی ست
این دوستی همراه اظهار مودت قیمتی ست
تنها نه اشکی که برایش بین روضه ریختم
حتی لباس مشکی ام روزی قیامت قیمتی ست

مثل جواهر خاک پای زائرش با ارزش است
دیگر بماند که چقدر این مُهر تربت قیمتی ست
هرچه قرابت بیشتر اذن زیارت بیشتر
با این حساب ساده پس اینجا رفاقت قیمتی ست
از چای ریز روضه اش تا روضه خوان محفلش
موی سپید تک تک خدام هیئت قیمتی ست
آتش حرام سینه زن های حسین فاطمه ست
پس این کبودی های سینه بی نهایت قیمتی ست
حتی ادای گریه کن ها را که در می اوریم
در باب این هم نیز میگوید روایت قیمتی ست
شرمندگی اینجا فقط سود دو چندان میدهد
حر به همه اثبات کرد اشک ندامت قیمتی

  • یکشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:04
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 مظاهر کثیری نژاد

سبکهای محرم -( تو رو با سم مرکب چال کردن، چه نامردن ) * مظاهر کثیری نژاد

1304

سبکهای محرم  -( تو رو با سم مرکب چال کردن، چه نامردن ) بند اول:
مونده یه پیرهن بدن نداره
بدنتم که پیرهن نداره
آخ بمیرم تنت کفن نداره ، دلم زاره
دلم زاره، آخه حیرونم و سرگشته
دلم زاره، که شمر از قتلگاه برگشته
(حسین جانم حسین جانم حسین جانم)
بند دوم:
همین جا بود که دلها گرفت و...
کسی روی تن تو جا گرفت و...
و از پشت سرت سر را گرفت و...، نگم چی شد
نگم چی شد، چه ها کردن میون گودال
نگم چی شد، بگم دریای خونه گودال
(حسین جانم حسین جانم حسین جانم)
بند سوم:
تنت رو بارها پامال کردن
تهِ گودال رو گودال کردن
تو رو با سم مرکب چال کردن، چه نامردن
چه نامردن، سرت رو روی نیزه بردن
چه نامردن،جلو چشمات منو آزردن
(حسین جانم حسین جانم حسین جانم)
بند چهارم:
همین جا بود غ

  • یکشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:32
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

ورود به ماه محرم -( از واحد و زمینه و از شور و دم بپرس ) *

834

ورود به ماه محرم -( از واحد و زمینه و از شور و دم بپرس ) آمد محرم و خبرم را زِ غم بپرس
از قلب من زِ حال و هوای حرم بپرس

از منبر و حسینیه و شال و پرچم و
از بیرق و کتیبه و طبل و علم بپرس

ماه عزا رسید ، زِ سرهای قدسیان
در بارگاه قدس به زانوی غم بپرس

سنگینیِ مصیبتِ او را ز نوحه و
از واحد و زمینه و از شور و دم بپرس

اشعار هم به آمدنش گریه می کنند
باور نمی کنی برو از محتشم بپرس

از دست های بستۀ عُلیا مُخَدَرات
از حنجر بریده و از قد خم بپرس

بوسیده است دست علمدار را به خاک
حال حسین را ز دو دست قلم بپرس

طوری که روی نیزه علمدار نشنود
از هتک حرمتِ حرمِ محترم بپرس

پرسیدی از مصیبت لالائیِ رباب
از رفتن سه ساله به ویرانه هم بپرس

  • یکشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 07:30
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 سید محمد میرهاشمی

ورود به ماه محرم -( شعله ی سرد و نهال بی بَر است ) * سید محمد میرهاشمی

890

ورود به ماه محرم -( شعله ی سرد و نهال بی بَر است ) در مُحرم هر که صاحب منبر است
در قیامت عرش را تاج َسر است

غافل از "کبریت اَحمر" گر شود*
شعله ی سرد و نهال بی بَر است

بی مرور این کتاب رهگشا
مطلبش ناقص کلامش اَبتر است

شرح حال و روز نوکر خواندنی است
بارها کبریت اَحمر خواندنی است

دانش هرکس وسیع تر دُرّتر است
پُر بُکاتر هرکه باشد کُر تر است

با وفاتر هر که شد، عباس تر
با ادب تر هرکه باشد، حُر تر است

مستند خوان تو که مُقُبِل تر شوی
فاطمه گِرید که بیدل تر شوی

شاعر : سید محمد میرهاشمی

  • یکشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 07:48
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

ورود به ماه محرم -( زینت دوش نبی؛ جانِ پیمبر(ص) برویم ) * مرضیه عاطفی

911
1

ورود به ماه محرم -( زینت دوش نبی؛ جانِ پیمبر(ص) برویم ) این زمین داغ به دل میدهد آخر..‌. برویم
در من آشوب شده جانِ برادر برویم

خاک اینجا چقدر بوی جدایی دارد
زینت دوش نبی؛ جانِ پیمبر(ص) برویم

حنجر نازک شش ماهه شبیه است به گل
میشود سخت در آغوش تو پرپر... برویم

کینه دارند به اسمش! به خدا می آید-
لشکری تشنه به خونِ علی کبر(ع)... برویم

کمرت میشکند داغ برادر سخت است
به أبالفضل(ع) نگاهی کن و دیگر برویم

نیزه میبارد از این قومِ به ظاهر مؤمن
دست هاشان همه آلوده به خنجر... برویم

سایهٔ روی سرم؛ خیمه نزن! برگردیم!
دل ندارم که نباشد به تنت٬ سر..‌‌. برویم

بر زمین میخوری و وای بمیرم! نگذار-
قتلگاهت بشود قاتلِ خواهر... برویم

فکر گودال مرا سخت به هم میریزد
ن

  • یکشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 07:58
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

ورود به ماه محرم -( بر گوش جان رسیده صدای مُحَرَمَت ) * محسن زعفرانیه

1025

ورود به ماه محرم -( بر گوش جان رسیده صدای مُحَرَمَت ) در صحن دل وزیده هوای مُحَرَمَت
بر گوش جان رسیده صدای مُحَرَمَت

ما بیقرار منتظر روضه مانده ایم
اصلا تمام سال، فدای مُحَرَمَت

همپای نوکران تو راهی هیئتیم
پوشیده ایم رخت عزای مُحَرَمَت

قطعا کسی به سفره حاتم نمی دهد
یک لقمه از طعام و غذای مُحَرَمَت

هرگز نصیب آتش دورخ نمی شود
چشمی که گریه کرده برای مُحَرَمَت

شاعر : محسن زعفرانیه

  • یکشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 08:13
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 رضا رسول زاده

اشعار مناجات محرمی -( چون عطردان شده دهنم با دم حسین ) * رضا رسول زاده

849

اشعار مناجات محرمی  -( چون عطردان شده دهنم با دم حسین ) زینت گرفته هر سخنم با دم حسین
چون عطردان شده دهنم با دم حسین

از کودکی برای غمش گریه کرده ام
تا روز مرگ سینه زنم با دم حسین

زهرا برای من همه شب می کند دعا
تا مشکی است پیرهنم با دم حسین

فرموده اند آتش دوزخ شود حرام
محشر برای جان و تنم با دم حسین

من زنده ام به هر نفسم با دم علی
تا زنده ام نفس بزنم با دم حسین

من کربلایی از کرم مجتبی شدم
من عاشق دم حسنم با دم حسین

هنگام غسل من بنویسید : کربلاء
با تربتی روی کفنم با دم حسین

یک روضه ی رقیه بخوانید دوستان
در لحظه ی کفن شدنم با دم حسین

شاعر : رضا رسول زاده

  • دوشنبه
  • 3
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 09:24
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

نوحه هلال ماه محرم -( سر زده ماه گریه ها وای من ) *

1369
1

نوحه هلال ماه محرم -( سر زده ماه گریه ها وای من ) واحد
سر زده ماه گریه ها وای من
فاطمه میزنه صدای وای من
دلم شده مسافر کربلا
چه پر بلاست کربلا وای من
صدای مسلم رسد از کوچه ها
کوفه نیا کوفه نیا وای من
کوفه شده دشمن تو یا حسین
دروغ بوده نامه ها وای من
گر شدم اواره در کوی تو
جان هزار مسلم و روی تو
فکر رباب و اصغرت وای من
قد رشید اکبرت وای من
ماه بنی هاشم و روی زمین
قامت میر لشکرت وای من
سیلی و غارت شدن خیمه ها
روی کبود دخترت وای من
شمر زند خنجر و بر حنجرت
پیش نگاه خواهرت وای من
راس حسین به نیزه ها وای من
اتیش زدن به خیمه ها وای من
بی س رو سامان تو ام یا حسین
دست به دامان تو ام یا حسین
کشته افتاده به صحرا حسین
زهرا منظومه زهرا حسین
**********

دا

  • سه شنبه
  • 4
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:24
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

دودمه هلال محرم -( هوای حرم دارم ز عشق تو سرشارم فدای تو ای یارم ) *

1196
1

دودمه  هلال محرم -( هوای حرم دارم ز عشق تو سرشارم فدای تو ای یارم ) دودمه
هوای حرم دارم ز عشق تو سرشارم فدای تو ای یارم
حسین جان
قیامت شده عالم عوض کرده ای حالم تو دادی پر و بالم
حسین جان

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 4
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:31
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

زمینه- هلال محرم -( درمان من شده چشمان گریانم حسین ) *

1083
1

زمینه- هلال محرم  -( درمان من شده چشمان گریانم حسین ) زمینه
جانم حسین جانانم حسین
درمان من شده چشمان گریانم حسین
محرم شد و احیای دین عزای امیر المومنین
فاطمه شده در عزای تو ماتم نشین
دلای شده پاک از گناه پر از نور شده رخت سیاه
یابن فاطمه میون خوبا مارم ببین
تشنه عشقم من کشته عطشان تو
رایت سطلانم شاه شهیدان تو
مست تولاتم خاک کف پاتم
سینه زن بزم عمه ساداتم
************
نشستم زیر بارون عشق میجوشه تو رگام خون عشق
روز و شب برات چشام شده گریون عشق
مرید عتبات تو ام قتیل عبرات تو ام
با شهیدامون بازم شدم مهمون عشق
دینم حسین ایینم حسین
ارامشم تویی و عشق و تسکینم حسین
زنده شدم من با گریه برای تو
مرکز این عالم کرب و بلای تو
**********
میخونیم همه سینه زنا با

  • سه شنبه
  • 4
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 08:52
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

اشعار محرم با صدای جواد مقدم -( هرچی با چشمای ترم می بینم ) *

1421

اشعار محرم با صدای جواد مقدم -( هرچی با چشمای ترم می بینم ) شور
هرچی با چشمای ترم می¬بینم
هیئتو شکل حرم میبینم
گنبدت بالا سرم درواقع
سایتو روی سرم می¬بینم
حرم می¬بینم حرم می¬بینم
حرم با همه زیبایی و دورش
همه گنبدو ایوون و غرورش
حرم با همه شبهای بلندش
شلوغی شب جمعه و شورش
شاه دلم شاه دلم ای پناگاه دلم
همه از شور جنان می¬گویند
شرح حالش به جهان می¬گویند
نفس کرب و بلایت حق است
سر گلدسته اذان می¬گویند
اذان می¬گویند اذان می¬گویند
بنازم سحر و ظهر و شبش رو
حرم وقت اذان مغربش رو
خدا خیره به تل زینبیه
که می¬بینه نماز زینبش رو
شاه دلم ای پناگاه دلم
شالمو دور سرم می¬بندم
به جماعت تو می¬پیوندم
برا غربتت بگن می¬گریم
از محبتت بگن می¬خندم
به عشقت زندم به عشقت زندم
یه

  • چهارشنبه
  • 5
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 08:23
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

هلال ماه محرم با صدای میثم مطیعی -( ای اشک غم بسم الله ) *

1678

هلال ماه محرم با صدای میثم مطیعی -( ای اشک غم بسم الله ) شور
ای اشک غم بسم الله
بر دیده ها راهی شو
روضه روضه محشر کن
امشب ثاراللهی شو
روضه یعنی، تا کربلا رفتن، بر نیزه ها رفتن، مانند حسین
روضه یعنی، محو خدا بودن، از خود رها بودن، در بند حسین
چگونه دل دهد، به دنیا سینه زن
که مولایش نداده تن به کهنه پیرهن
(حسین یا ثارالله، حسین یا ثارالله)
می جوشد خون تازه
از دل مقتل او
می آید تا همیشه
بانگ " فلیرحل" او
خونخواهی از،او واجب عینی ست، این حجِ حسینی ست، مُحرم شوای دل
تاکربلا، با بیرق و با مشک، با این سلاح اشک، عازم شو ای دل
سلام ای کربلا، سلام ای تشنگی
خوشا آوارگی و بر سر نی تشنگی
(حسین یا ثارالله، حسین یا ثارالله)

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 14:07
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

غزل عاشورا -( امشب ز بی وفائی دنیا گریستم ) * علی میرزائی

1937

غزل عاشورا -( امشب ز بی وفائی دنیا گریستم ) امشب ز بی وفائی دنیا گریستم
یاد آمد از حسینم و تنها گریستم

با تشنگان جان به لب ساحل فرات

در خلوتم نشسته و شب را گریستم

بر دامن حسین سر خونین اکبرش

دیدم به داغ سینه ی لیلا گریستم

دیدم به نهر علقمه تنها ترین شهید

دست از تنش جدا و به صحرا گریستم

در واپسین وداع حسین با رقیه کو

بنهاد سر به سینه ی بابا گریستم

"آیا کسی بود که کند یاری حسین"

با گوش جان شنیدم و دریا گریستم

با آن نگاه آخر زینب به قتلگاه

بر هر دو نور دیده ی زهرا گریستم

در این جهان یزید فراوان حسین کم است

بر درد بی حسینی دنیا گریستم

شعری نگفته است "رها"لایق حسین

بر حال خود ز درد تمنا گریستم

شاعر : علی میرزائی

  • یکشنبه
  • 16
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 05:29
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

متن شعر استقبال از محرم -( در حریم قرب ما ره از محرم میبریم ) * مرتضی محمودپور

931

متن شعر استقبال از محرم -( در حریم قرب ما ره از محرم میبریم ) در حریم قرب ما ره از محرم میبریم
در محرم ما بدوش خویش پرچم میبریم

آدم و حوا برای بخشش از عصیان خویش
گریه میکردند و ما هم اشک ماتم میبریم

در پناه حضرت ارباب و سقای حرم
ما به بازار محبت نوحه و دم میبریم

مادری فریاد میزد در میان قتلگاه
ما به محشر اشک ازدیده چو زمزم میبریم

خواهری افتاده بر خاک و دوباره معجری!
ما میان روضه پی بر اسم اعظم میبریم

ماه شد تیره زمین لرزید از غیرت به خود
لیک ما از کربلا فیض دمادم میبریم

شیرخواره از عطش پرپر زند در خیمه ها
از فرات دیده با خود اشک نم نم میبریم

آب در شام غریبان گشت آزاد ای دریغ
نیست ششماهه ولی همراه خود غم میبریم

شاعر : مرتضی محمودپور

  • یکشنبه
  • 16
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 12:03
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب

متن شعر استقبال از محرم -( باز شور غم و ماتم در زد ) *

1022

متن شعر استقبال از محرم -(  باز شور غم و ماتم در  زد ) باز شور غم و ماتم در زد
با عَلَم آمد و بر دل سر زد
باز این مرغ دلم پرپر زد
باز ساقی ز کفش ساغر زد
عَلَمُ و ماتم و دل با ساقی
نامشان هست همیشه باقی

بوی غربت به مشامم آید
قرعه‌ی فال به نامم آید
یک جوابی به سلامم آید
مرغ دل باز به دامم آید
چاووشی خواند و دلم باز گرفت
قصه‌ی سر ز سر آغاز گرفت

سر در خانه‌ی هرکس پرچم
چشمها، چشمه‌ی آب زمزم
تعزیه دار گرفته ماتم
همه با هم بخوانند این دم
همه جا کرببلای تو شده
همه جا شور و نوای تو شده

انبیا شور گرفتند حسین
اولیا شور گرفتند حسین
در سما شور گرفتند حسین
بچه ها شور گرفتند حسین
همه‌ی ارض و سما ولوِله شد
صاحب ذکرِحسین فاطمه ش

  • یکشنبه
  • 16
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 12:07
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

متن شعر استقبال از محرم -( خیمه‌ی غم بر پا شد کرببلا غوغا شد ) * مرتضی محمودپور

1186
0

متن شعر استقبال از محرم -( خیمه‌ی غم بر پا شد کرببلا غوغا شد ) بند اول
خیمه‌ی غم بر پا شد کرببلا غوغا شد
آسمون چشمونم در غم تو دریا شد
علم به دوش ساقی آب آوره
علیِ اکبر ثانی پیغمبره(۲)
وای وای وااااااای(۳)

بند دوم
ششماهه در گهواره ببین به بخواب نازه
از تشنه‌کامی امشب لعل لبانش بازه
ذکر لب اهل حرم واعطشا
واعطشا واعطشا به کربلا
وای وای وااااااااای(۳)

شاعر : مرتضی محمودپور

  • یکشنبه
  • 16
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 12:49
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

متن شعر استقبال از محرم -( تا ریزه خوار سفره‌ی احسان تو شدم ) * مرتضی محمودپور

1007

متن شعر استقبال از محرم -( تا ریزه خوار سفره‌ی احسان تو شدم ) تا ریزه خوار سفره‌ی احسان تو شدم
هر روز و شب به جان تو گریان تو شدم

حرز ترا به گردن من مادرم نهاد
در ذکر روضه بی سر و سامان تو شدم

از من میگیر نوکریت را تمام عمر
شب تا سحر چو مرغ غزلخوان تو شدم

مویم سپید گشته بدرگاه تو حسین
بودم جوان ولیک ز پیران تو شدم

من مرده بودم و تو مسیحای من شدی
شکر خدا که باز به قربان تو شدم

من آمدم به کرببلا بین خیمه‌ها
مات رباب و کودک عطشان تو شدم

مدیون شیر مادرم و روضه‌های تو
پیوسته بین روضه پریشان تو شدم

بر سینه‌ام نوشته که هذا قتیل عشق
من یاد جانفشانی یاران تو شدم

چشمم به آب تا که فتد در تمام عمر
من داغدار کودک عطشان تو شدم

شاعر : مرتضی محمودپور

  • یکشنبه
  • 16
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 16:01
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

متن شعرامام حسین (ع) -( ارباب بی کفن کفنت شد حصیرها ) * مرتضی محمودپور

3574
9

متن شعرامام حسین (ع) -(  ارباب بی کفن کفنت شد حصیرها                     ) ارباب بی کفن کفنت شد حصیرها
کشته شدن به پای تو ازبس امیرها
شیران بیشه ی اسد الله غالبند
گشتن فدایی تو همه بچه شیرها
تو کشته ی حقیقت قرآن سرمدی
در پای تو فتاده جوانان و پیرها
شبهای جمعه مادرتان روضه خوان شده
از بس نشسته بر تن پاک تو تیرها
(ای خاک کربلای تو مهر نماز من)
آزاد کرده خاک مزارت اسیرها
سجده کنم به تربت تو در نمازها
آتش گرفته سجده ز سوز و گدازها

**********

حرزه تو را به گردن خود تا نهاده ام
من پای نوکری شما ایستاده ام
هرکس سواره آمده در کربلای تو
در بارگاه قرب تو آقا پیاده ام
آب فرات کرببلا کوثر من است
ساقی بریز جرعه ی آبی به باده ام
من بادیه نشین تو در کربلا شدم
هستم غلام کوی شما گر

  • یکشنبه
  • 16
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 16:05
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

متن شعر استقبال از محرم -( شد خیمه‌ها برپا در کربلای غم ) * مرتضی محمودپور

964

متن شعر استقبال از محرم -( شد خیمه‌ها برپا در کربلای غم ) بند اول
شد خیمه‌ها برپا در کربلای غم
دیدم به دل آمد دریایی از ماتم
یک سو علی اصغر در سایه‌ی مادر
اشک رباب جاری چون چشمه‌ی زمزم
آه و فغان از دل زینب
جان همه آمده بر لب
گرد حرم حضرت سقا
از سر شب تا سحر امشب
مولا حسین جانم مولا حسین(۳)

بند دوم

یک سو گل نجمه یک سو علی اکبر
یک سو علمدار و ساقی آب آور
اهل حرم یکسر در خیمه‌ی ارباب
پروانه‌ی این جمع زینب چنان مادر
سه ساله‌ای در حرم گوید
به اشک دیده رخش شوید
بین حرم همره بابا
سراغ ششماهه را جوید
مولا حسین جانم مولا حسین(۳)

شاعر : مرتضی محمودپور

  • دوشنبه
  • 17
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 05:49
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد