اشعار محرم

مرتب سازی براساس

محرم -(گر ماهِ عزا جلوه کند از افقِ غم!) * هستی محرابی

567
2

محرم -(گر ماهِ عزا جلوه کند از افقِ غم!) #پیشواز_محرم

#شوری_به_سرم_نیست_بجز_شور_محرم

گر ماهِ عزا جلوه کند از افقِ غم

از داغِ حسین مرثیه خوان میشود عالم

خورشید غمین می شود و ماه مکدّر

گو محشرِ کبراست وَ یا صیحه ی اعظم

غم پرده ی نیلی بکشد ارض و سما را

بر پا بشود عرشِ خدا مجلسِ ماتم

دریا به خروش آید و کوه ها متلاشی

زین غصه سیه پوش شود عالم و آدم

صد وای دریغا نه فقط مسجد و محراب

انگار قیامت شد و عالم همه در هم

زین واقعه گر پرده فتَد از رُخِ محشر

کم هست قِبالِ غمِ جانسوزِ محرم

بَس داغ گلِ فاطمه جانکاه و ثقیل است

پس هر چه بلا بارد اگر هست مسلّم

وقتی که خدا از غمِ او مرثیه خوان است
کی میشود این واقعه را کرد مجسّم!

#هستی_محر

  • سه شنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 22:30
  • نوشته شده توسط
  • 09113526529
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

گريه و نفرين حضرت نوح *

203

گريه و نفرين حضرت نوح وقتى كه حضرت نوح (ع) سوار كشتى شد، كشتى حركت كرد، تا به سرزمين كربلا رسيد، همينكه به سرزمين كربلا رسيد، زمين كشتى او را گرفت، بطورى كه حضرت نوح (ع) ترسيد غرق شود، دستها را به دعا و نيايش برداشت، وپروردگارش را خواند و عرض كرد: خدايا، تا كنون مشكلى برايم پيدا نشده، ولى تا به اين سرزمين رسيدم ترس و وحشت عجيبى برايم ظاهر گشت، و بدنم لرزيد و خوف شديدى تمام وجودم را گرفت، كه تا بحال اينجورى نشده بودم، خدايا علتش چيست؟
حضرت جبرئيل (ع) نازل شد و فرمود: اى نوح در اين سرزمين سبط خاتم پيغمبران و فرزند خاتم اوصياء كشته مى شود. و روضه كربلا را خواند.
حضرت نوح (ع) منقلب گشته و اشكهايش سرازير شد و فرمود: اى

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 10:41
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب

گريه حضرت آدم *

4968

گريه حضرت آدم وقتى كه حضرت آدم (ع) از بهشت بيرون شد از كارى كه كرده بود و از درد فراق بسيار گريه كرد،
و تا چهل سال اين گريه ادامه داشت، و از كرده خود پشيمان و تائب بود. و توبه كرد. خداوند متعال توبه
او را پذيرفت و حضرت جبرئيل (ع) را فرستاد كه كلماتى به حضرت آدم (ع) بياموزد و آن كلمات همان بود كه قبلا در عرش ديده بود.
حضرت جبرئيل (ع) به او فرمود: بگو: يا حميد بحق محمد، يا عالى بحق على، يافاطر بحق فاطمه، يامحسن بحق الحسن و (ياذ الاحسان بحق) الحسين منك الاحسان.
وقتى حضرت آدم (ع) به اسم امام حسين (ع) رسيد، اشكش جارى شد و قلبش به درد آمد. فرمود:
اى برادر جبرئيل چرا در ذكر پنجمين اسم كه حسين است قلبم شكست و اشكم

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 10:42
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب

روضه و گريز اول محرم *

680

روضه و گريز اول محرم روضه و گريز اول محرم

بسم الله الرحمن الرحيم
به نقل از استاد شيخ جعفر شوشتري در خصائص الحسينيه (مقتل شوشتري ) گردآورنده ابراهيم سلطاني نسب ص ١١٦ و ١١٧
اول شدت مصيبت سيد الشهداء
روز اول محرم بود مثل روز اول تولدش كه ملائكه آمدند خدمت پيامبر ص و عرض تهنيت و تعزيت سيد الشهداء رو داشتند آيا تا بحال ديديد روز اول ولادت كسي برايش تعزيت بگيرند ؟
اول شدت مصيبت سيد الشهداء روز اول بود كه ابن زياد وقتي شنيد سپاه حر را با هزار نفر فرستاد
عجبا لهذه الامه امام زمانشان رادعوت مي كنند يك لشكر جنگجو براي استقبال مي فرستند .
اشاره به وحشت زن و بچه از ديدن اين سپاه
و گريز اينجاست كه اينجا بني هاشميا بودند و زن

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 17:59
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب

اول محرم *

16

اول محرم روضه و گريز
اول محرم

مقتل شوشتري صفحه١١٠ و ١١١
بسم الله الرحمن الرحيم
چشم زنان و اطفال كه به لشگر دشمن افتاد همه خائف و ترسان شدند . حضرت چون ملاحظه خوف عيال نمود در آن حوالي تلي بود كه به آن ذي جشب مي گفتند ، امر كرد عيال را ببرند بر بالاي آن تل بردند و خود آن حضرت با اصحاب در پايين آن تل صف كشيدند كه عيال و اطفال مضطرب نشوند مي خوام عرض كنم آقا جان يه لحظه طاقت نداشتي خوف زن و بچه ها رو ببيني

امان از اون لحظه اي كه لشگر هجوم آوردند سمت خيمه ها سئوال كردند عمه جان چه كنيم فرمود فرار كنيد اين زن بچه فرار كردند تو بيابونها ...
ولاحول ولا قوت الا بالله العلي العظيم

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 17:59
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب

روضه و گريز اول محرم *

19

روضه و گريز  اول محرم روضه و گريز
اول محرم

مقتل مرحوم شوشتري صفحه١١٠-١١١
بسم الله الرحمن الرحيم
چشم زنان و اطفال كه به لشگر دشمن افتاد همه خائف و ترسان شدند . حضرت چون ملاحظه خوف عيال نمود در آن حوالي تلي بود كه به آن ذي جشب مي گفتند ، امر كرد عيال را ببرند بر بالاي آن تل بردند و خود آن حضرت با اصحاب در پايين آن تل صف كشيدند كه عيال و اطفال مضطرب نشوند
عرضه بداريم عمه سادات دوتا تل ديد يكي تل ذي جشب يكي تل زينبيه اينجا همه بودند برادرها برادرزاده ها و خواهرزاده ها و اصحاب دور ابي عبدالله رو گرفته بودند اما يه روز خواهر از تل زينبيه نگاه كرد يه مشت حرامي دور برادر حلقه زدند نيزه دار با نيزه شمشيردار با شمشير
بميرم

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 18:00
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب

روضه و گريز امام حسين عليه السلام براى همه ى شبها *

45

روضه و گريز  امام حسين عليه السلام  براى همه ى شبها روضه و گريز
امام حسين عليه السلام
براى همه ى شبها

بسم الله الرحمن الرحيم

منابع بهار الانوار ج١٠١-ص٢٣٥ و زيارت ناحيه

بسم الله الرحمن الرحيم
بايد در زيارت تمام انبياء و اولياء چنان كه در زيارتنامه هاي اين بزرگواران مي خونيم ٢ تا سلام داد يك سلام بر روح مطهر و يك سلام بر بدن مطهر
جانم فداي اون آقايي كه تمام اعضاي بدنش يه سلام دارد كه امام معصوم فرمودند السلام علي الشيب الخضيب يعني سلام ما بر اون محاسن غرق بخونت آقا امام زمان عج يه سلام دادند دل عالم رو سوزاندند ((السلام علي الثغر المقروع بالقضيب )) يعني سلام ما بر اون لب و دندان چوب خوده ات ... يا حسين

صل الله عليك يا ابا عبدالله
ولاحول ولا ق

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 18:01
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب

روضه و گريز ورود به كربلا *

14

روضه و گريز  ورود به كربلا روضه و گريز
ورود به كربلا
منابع : اللهوف سيد ابن طاووس ص١٨٠
معالى السبطين ج٢ ص٥٥

بسم الله الرحمن الرحيم
كاروان ابى عبدالله ع داره به كربلا نزديك مي شه دائما خبرهاى ناگوار براش ميارن ، يكي گفت آقا جان بنى اميه قلبهايشان با شماست اما شمشيرهايشان عليه شما، يكي ديكه خبر آورد از كوفه خارج نشدم مگر آنكه با چشم خودم ديدم پيكر حضرت مسلم و هانى رو در كوچه ها مى گرداندند ، تا رسيدند كربلا حضرت سئوال كرد اينجا كجاست ؟ گفتند قاضريه،شاطى الفرات،نينوا ، نام ديگرش كربلاست ، انگار ارباب منتظر شنيدن نام كربلا بود فرمود
اللهم انى اعوذُ بِكَ مِنَ الكربِ والبلاء ،
انزلو هاهُنا مَحَطٌ رحالِنا
و مَسفَكَ دمائنا
و ه

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 18:08
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب

روايت از زبان حضرت امام رضا ع و گريز به كربلا *

369

روايت از زبان حضرت امام رضا ع و گريز به كربلا روايت از زبان حضرت امام رضا ع
و گريز به كربلا
مقتل الحسين شيخ صدوق ص٤٨

بسم الله الرحمن الرحيم
امام رضا علیهالسـلام فرمودند :
‎قـال الرضـا علیه السلام : إن یوم الحسین أقرح جفوننا و أسـبل دموعنـا و أذل عزیزنـا بأرض کرب و بلاء، أورثتنا الکرب و البلاء، إلی یوم الأنقضاء،
‎روز شـهادت حسـین علیه السلام دیـدگان مـا را زخمی سـاخت و اشـک چشـمانمان را جاري کرد و عزیز ما را در زمین رنـج و بلا خوار نمود، زمینی که، تا قیامت، انـدوه و بلاـ را براي مـا بـاقی گـذاشت.امـام رضا عليه السلام سـپس گفت: آنگاه که ماه محرم آغاز میشـد پـدرم، امام موساي کاظم علیه السلام خنـدان دیـده نمیشد، و تا ده روز از ماه، گ

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 18:13
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب

روضه ى وداع حسين از مدينه *

14

روضه ى  وداع حسين از مدينه روضه ى
وداع حسين از مدينه
و گريز بازگشت كاروان
بحارالانوار ج ٤٤ ص٣٢٨

بسم الله الرحمن الرحيم
امام حسين كنار قبر پيغمبر آمد ، اين صورت نورانى رو روى قبر رسول الله گذاشت و عرض كرد : يا ابتاه ، يا جداه ، يا رسول الله، اِنَّ القَومَ فَرَّقوابينى و بَينَك
بابا ، مردم دارند من رو از شما جدا مي كنند پدر جان كارى كردند كه ديگر نمى توانم در مدينه بمانم.
لحظاتى پيامبر را در خواب ديد ، حضرت او را در آغوش گرفت و فرمود : ضَمَّه عَلىٰ صَدرِهِ و قال : يا حُسَينُ نَحنُ مُشتاقون اليك ، حسينم بيا ، ما مشتاق ديدار توايم ،مادرت منتظر است ، برادرت امام حسن منتظر توست .حضرت از مدينه خارج شد اگر چه سخت بود ،هر چند م

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 18:16
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب

روضه و گريز به كربلا *

16

روضه و گريز به كربلا روضه و گريز به كربلا
شرح غم حسین ( علیه السلام )
ترجمه تحقیقی مقتل خوارزمی ص١٥٠-١٥٥
در كربلا دو غلام بودند كه جان فداى حضرت سيدالشهداء كردند و هر دو عاقبت بخير شدند .
اولين آنها جون غلام ابوذر غفاري كه غلام سياهي بود به اذن حضرت به ميدان رفت. او حمله كرد و مي‌گفت: «بدكاران، ضربه‌هاي انسان سياه با شمشير برنده هندي را چگونه مي‌بينند؟ من از شايستگان آل محمد حمايت مي‌كنم و با دست و زبان از آنان دفاع مي‌كنم. به اميد آن كه خداي يگانه در روز قيامت رستگارم كند».
او در مقابل امام حسين عليه السلام نبرد كرد تا به شهادت رسيد، پس از چند روز پيكر او را يافتند در حالي كه بوى خوش او فضا را معطر ساخته بود . اي

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 18:36
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب

بخشش امام حسين گريز به روضه كربلا *

7

بخشش امام حسين گريز به روضه كربلا بخشش امام حسين
گريز به روضه كربلا

?يك نفر عرب بياباني داخل مدينه شد و گفت: بزرگوارترين كس در اين شهر كيست؟ امام حسين ع را معرفى كردند، عرب داخل مسجد شد، ديد ابا عبدالله (ع) نماز مي‌خواند، او در مقابل حضرت ايستاد و چنين گفت: لم يَخِب الان من رجاك و من حرّك من دون بابك الحلقةانت جواٌد و انت معتمدٌ ابوك قد كان قاتل الفسقةلو لاالذي كان من اوائلكم كانت علينا الجحيم منطبقةً
هر كس امروز تو را اميد دارد و حلقه در تو را حركت دهد، نااميد نمي شود، تو اهل بخشش و اهل اعتمادي، پدرت علي (ع) قاتل فاسقان بود اگر دين اسلام توسط گذشتگان شما عرضه نمي شد، جهنم ما را احاطه مي‌كرد. امام (ع) با شنيدن اشعار او دانست

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 18:57
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب

#ورودبه_كربلا *

4

#ورودبه_كربلا #ورودبه_كربلا
?شیخ صدوق رحمه‌الله به سند معتبر از ابن‌عباس روایت کرده که گفت: در خدمت امیرالمؤمنین علیه‌السلام بودم هنگامیکه به جنگ صفین می‌رفت. چون در نینوا - که در کنار فرات است - منزل کرد با صدای بلند فرمود: ابن‌عباس، آیا این موضع را می‌شناسی؟ گفتم: نه یا امیرالمؤمنین. فرمود: اگر این موضع را همچون من می‌شناختی از آن گذر نمی‌کردی تا همانند من گریه کنی.آن بزرگوار بسیار گریست تا آنکه ریش مبارکش تر شد و اشک بر سینه‌اش جاری گشت، و ما نیز گریان شدیم، و حضرت می‌فرمود: آه آه، مرا با آل ابی‌سفیان چکار؟ مرا با آل حرب چه می‌شود؟ که حزب شیطان و اولیاء کفرند؟ صبر کن یا أباعبدالله، که به پدرت رسید از آنه

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 19:11
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب

#وروديه محرم *

6

#وروديه محرم #وروديه محرم
?چشم زنان و اطفال كه به لشگر دشمن افتاد همه خائف و ترسان شدند . حضرت چون ملاحظه خوف عيال نمود در آن حوالي تلي بود كه به آن ذي جشب مي گفتند ، امر كرد عيال را ببرند بر بالاي آن تل بردند و خود آن حضرت با اصحاب در پايين آن تل صف كشيدند كه عيال و اطفال مضطرب نشوند مي خوام عرض كنم آقا جان يه لحظه طاقت نداشتي خوف زن و بچه ها رو ببيني

?امان از اون لحظه اي كه لشگر هجوم آوردند سمت خيمه ها سئوال كردند عمه جان چه كنيم فرمود فرار كنيد اين زن بچه فرار كردند تو بيابونها ...
يا حسين يا حسين يا حسين
ولاحول ولا قوت الا بالله العلي العظيم

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 19:14
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(رباعی)هر نقشه که دشمنت کشیده ارباب * محمود اسدی

629
2

(رباعی)هر نقشه که دشمنت کشیده ارباب هر نقشه که دشمنت کشیده ارباب
با آمدن محرّمت شد بر آب

قد کرده علم یهود و داعش امّا
با نیم نگاه تو شود خانه خراب
*****
شائق

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 22:50
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 علی صمدی

طلعیه محرم -(شکر حق رو دارم جا میارم) * علی صمدی

691
1

طلعیه محرم -(شکر حق  رو  دارم جا میارم) شکر حق رو دارم جا میارم
دیده شد باز هلال محرم
سر در خونه های محله
نصب شده عشقی ازجنس پرچم
هیئتا هیئتا
پر از مستمع گریه کن سینه زن
که کردند همه مشکی ها رو به تن
برای شهیدی که شد بی کفن
رسید بوی سبب، هوای حبیب
سلام ماه عشق ... محرم
منو گریه بر ، حسین غریب
شهنشاه عشق ... در عالم
حسین یا حسین ۳ یا مولا
آتش عشق تو شعله ور شد
آسمون و زمین نوحه گر شد
شعرای محتشم روی دیوار
نصب شد و گونه های ما تر شد
این شبا این شبا
به دل شور و نور و صفا حاکمه
میده مزد ما رو خود فاطمه
دلم سمت کرب و بلا عازمه
حرم آرزوم حرم پیش روم
حرم جونمو ... میگیری
شه بی نظیر به عشقت اسیر
شدم یا حسین ... امیری
حسین یا حسین ۳ یا مولا

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:33
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی ورودیه محرم -(محرم آمد و جان بر لب آمد) * حسن ثابت جو

570

دوبیتی ورودیه محرم -(محرم آمد و جان بر لب آمد) محرم آمد و جان بر لب آمد
صدای روضه های هر شب آمد
همه گویند این ماه حسین است
ولی با ناله های زینب آمد

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 21:00
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

شعر ورود به محرم -(دل دمادم نینوایی می شود) * حسن ثابت جو

1091
1

شعر ورود به محرم -(دل دمادم نینوایی می شود) دل دمادم نینوایی می شود
بار دیگر كربلایی می شود
موسم ماه محرم می رسد
دل به یكباره هوایی می شود
می زند دم از حسینِ فاطمه
نغمه ی دل آشنایی می شود
دست ها سوی ضریحش می رود
عازم كوی گدایی می شود
بزم ماتم با صدای نام او
بزم اشكِ با صفایی می شود
هیئت سوگ و عزای عاشقان
شامل لطف خدایی می شود
اشك ماتم بر علی اكبرش
درد عالم را دوایی می شود
از مرام ساقی لب تشنگان
خوی ما هم باوفایی می شود
در عزای اصغرِ شش ماهه اش
سینه ها مهد نوایی می شود
با دل شیدای زینب خواهرش
دل حریم كبریایی می شود
نالم از دیدار زینب با حسین
آن زمانی كه جدایی می شود
جان بسوزد بر رقیه دخترش
در عزایش دل فدایی می شود
در میان محفل ذكرِ حسین

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 21:07
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

شعر ورود به محرم -(روشن آن دیده که از گریه‌ی تو تار شود) * حسن ثابت جو

642
1

شعر ورود به محرم -(روشن آن دیده که از گریه‌ی تو تار شود) روشن آن دیده که از گریه‌ی تو تار شود
خرّم آن مژه که اشک تو بر او بار شود
هر سری زیر بیفتاد به پای غم تو
روز حشر آید و او سرور و سالار شود
گر زبان داد زند روضه ی مظلومی تو
کی به دستان اجل، بسته ز گفتار شود؟
سالم آن سینه که از درد تو نالان باشد
نالد آن سینه که بی نام تو بیمار شود
کاش آن عطر تو در منزل دل می‌پیچید
تا بیابان دلم پُر گل و گلزار شود
حج ما در عرفه مانده و کامل نشده
مددی کن به دمی، عاقبت کار شود
کعبه عمریست مُحرّم زده‌ی داغ شماست
با طواف تو جهان مَحرم اسرار شود

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 21:08
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

سبک 16 ـ ذکر / شور ـ روضه -(يا صاحب الزمان الغوث و الامان) * حسن ثابت جو

1912
1

سبک 16 ـ ذکر / شور ـ روضه -(يا صاحب الزمان الغوث و الامان) سبک ۱۶ ـ ذکر / شور ـ روضه
يا صاحب الزمان الغوث و الامان(۲)
يا صاحب الزمان الغوث و الامان(۲)
الغوث و الامان الغوث و الامان
* * *
وقتي كه تو روضه ها پا مي‌زاره آقای ما مهدي
دو چشاش به جاي اشك خون مي‌باره آقای ما مهدي
بین روضه ی حسين ناله داره با چشم گريونش
وقتي گريه مي‌كنه زينب مي‌گه عمه به قربونش
* * *
آقامون که ناله ی روز و شبش ذکر حسین داره
گفته بر مصیبت جدش حسین همیشه خونباره
توي چشم مضطرش هر روز و شب هزار تا الماسه
روضه اي كه دلش و مي‌سوزونه روضه‌ي عباسه
* * *
پاره هاي جگر حسن اون و خون جگرش كرده
روضه‌ي كوچه شالِ مشكي به روي گردنش كرده
بعضي وقتا زير لب به دل مي‌گه مادرِ دل خسته
چرا دشمنِ با

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 10:01
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

ماه عشق -(محرم ماه عشقست وجنون است ) * اسماعیل تقوایی

1063
1

ماه عشق  -(محرم ماه عشقست وجنون است ) محرم
محرم ماه عشقست وجنون است
محرم ماه زیبایی وخون است

محرم ماه انا لله هست و
سپس انا الیه راجعون است

عجین این ماه با نام حسین است
بنای حریت را چون ستون است

محرم ماه سوگ عالمین است
مه واریز خوناب از عیون است

محرم ماه آغازین سال است
عزا، عید تمام مومنون است

محرم ماه عشق وعشقبازیست
مه گلگون تنان شاهدون است

محرم ماه حزن آل طاهاست
مصیبت دخت حیدر را فزون است

هرآنکس زد گره خود با محرم
به درگاه حسینی رهنمون است

محرم ماه ایثار وشهادت
از آن،تخت یزیدی واژگون است

کسی که در محرم با حسین است
خدا جوگشته از شیطان مصون است

شاعر :اسماعیل تقوایی

  • سه شنبه
  • 20
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 01:14
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

متن شعر هلال محرم -(ابر و مه و خورشید و فلک گریان است) * جلیل صفر بیگی

1503

متن شعر هلال محرم -(ابر و مه و خورشید و فلک گریان است) ابر و مه و خورشید و فلک گریان است
دریا به خروش آمده و طوفان است
با سوز و گداز نوحه می‌خواند باد
زنجیرزن دستۀ ما باران است

در سوگ تو سنگ می‌زند بر سینه
گل با دل تنگ می‌زند بر سینه
با سوز و گداز نوحه می‌خواند باد
باران چه قشنگ می‌زند بر سینه

بنویس که با شتاب باید برسد
فوراً ببرش جواب باید برسد
لب‌های رقیه از عطش خشک شده
این نامه به دست آب باید برسد

  • سه شنبه
  • 10
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 12:24
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر رباعی یاران شهید -(دنبال چه‌ای؟ ای دل در دام ِ فریب!) * رضا یزدانی

493

شعر رباعی یاران شهید -(دنبال چه‌ای؟ ای دل در دام ِ فریب!) دنبال چه‌ای؟ ای دل در دام ِ فریب!
از کرب‌وبلا تو را همین نکته نصیب:
می‌خواهی اگر جوان بمیری، «حُر» باش!
می‌خواهی اگر پیر شوی، باش «حبیب»!

  • پنج شنبه
  • 6
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:33
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر رباعی عابس بن شبیب علیه‌السلام -(غالب شده بود ترس بر عرصۀ جنگ) * رضا خورشیدی‌فرد

480

شعر رباعی عابس بن شبیب علیه‌السلام -(غالب شده بود ترس بر عرصۀ جنگ) غالب شده بود ترس بر عرصۀ جنگ
پر بود تمام معرکه از نیرنگ
دادند جواب حضرت عابس را
دل‌سنگ‌ترین مردم دنیا با سنگ

عابس بن ابی شبیب شاکری( درگذشت ۶۱ق)، یا عابس بن شبیب شاکری، از یاران امام حسین(ع) و شهیدان کربلاو اهل قبیله بنی شاکر از قبیلهبنی همدان.
او از مشاهیر کوفه بود و گفته‌اند در سخنوری و خطابه توانایی بسیاری داشته و اهل تهجد و عبادت بوده است.[۲]

  • دوشنبه
  • 10
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:51
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر رباعی زهیر بن قین علیه‌السلام -(در سینه اگرچه التهابی داری) * زهرا نظری

568

شعر رباعی زهیر بن قین علیه‌السلام -(در سینه اگرچه التهابی داری) در سینه اگرچه التهابی داری
برخیز برو! که بخت نابی داری
ای دل به خودت بیا که یک روز تو هم
مانند زهیر انتخابی داری

  • دوشنبه
  • 10
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:59
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر رباعی حر ریاحی علیه‌السلام -(آمد به حرم، اگرچه دیر آمده بود) * رضا خورشیدی‌فرد

877
2

شعر رباعی حر ریاحی علیه‌السلام -(آمد به حرم، اگرچه دیر آمده بود) آمد به حرم، اگرچه دیر آمده بود
با اشک سوی نعم الامیر آمده بود
حر گفت از آداب زیارت با ما
با پای پیاده، سر به زیر آمده بود

  • دوشنبه
  • 10
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:04
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

جفای کوفیان -(اگر که طالب فیضیّ و مایل تجلیل ) *مرحوم مرتضی اشتری اصفهانی

485

جفای کوفیان  -(اگر که طالب فیضیّ و مایل تجلیل ) اگر که طالب فیضیّ و مایل تجلیل
طریق خیر طلب کن ز هادیان سبیل
.
خلوص و صدق و صفا بود و یمن نیّت پاک
لهیب آتش سوزان که سرد شد به خلیل
.
به نزد کور دل تیره رأی میگردد
فرا خنای جهان تنگتر ز چشم بخیل
.
اگر که مرد خدا را مشایعت نکنی
ترا بزرگی و مردی نمیشود تکمیل
.
فدا شدن بره مردمی بسی بهتر
که زیستن به بر عاملان جور ذلیل
.
خجسته راه سعادت نشان والائی
که عاشقانه به پیمود مسلم بن عقیل
.
بشیر موکب پر فیض زاده زهرا
حسین آینه ذات کردگار جلیل
.
چو یافت سر خط فرمان ز سبط پیغمبر
نهاد پای براه وظیفه با تعجیل
.
بسوی کوفه روان شد که با اشارت خویش
بجسم خلق دمد روح همچو اسرافیل
.
ولی دریغ ز قابیلیان سست نهاد
که

  • دوشنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 12:03
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

نوحه زنجیر زنی محرم 98 هلال ماه -(فصل ناله و غم هنگام عزا شد) * مجید رجبی

23

نوحه زنجیر زنی محرم 98 هلال ماه  -(فصل ناله و غم   هنگام عزا شد) فصل ناله و غم هنگام عزا شد

دلهای حسینی به غم مبتلا شد

اشک غریبی روان از هر دوعین است

فاطمه امشب پریشان حسین است۳

وای واویلا

کرده رخت ماتم بر تن کل عالم

شد عزای اشرف اولاد آدم

عالم سراسر پر از نوای غم شد

ذکر لبامون نوای محتشم شد۳

وای واویلا

می ریزه سزشک از چشمان پیمبر

در عرش می زنه زهرا بر سینه و سر

می‌گه بنی قتلوک حسینم

بای ذنب ذبحوک حسینم

وای واویلا

  • شنبه
  • 2
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:18
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

هلال ماه محرم سبک سنتی زنجیر زنی محرم 98 -(عالم هستی غرق ماتم شد – بوی خون آمد که محرّم شد) *حاج محمد نعیمی

14

هلال ماه محرم سبک سنتی زنجیر زنی محرم 98 -(عالم هستی غرق ماتم شد – بوی خون آمد که محرّم شد) عالم هستی غرق ماتم شد – بوی خون آمد که محرّم شد
تسلیت یا حجه الله – سیدی آجرک الله
***
یا رسول الله کن عزاداری – خون فرزندت می¬شود جاری
تسلیت یا حجه الله – سیدی آجرک الله
****
برسد بر دل داغ عاشورا – در خزان سوزد باغ عاشورا
تسلیت یا حجه الله – سیدی آجرک الله
*****
تندر این ماه از ضربت سیلی – صورت گل¬ها می¬شود نیلی
تسلیت یا حجه الله – سیدی آجرک الله
****
حاجیان در این حجّ رحمانی – در منا گشتند تشنه قربانی
تسلیت یا حجه الله – سیدی آجرک الله
*******

  • شنبه
  • 2
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 11:21
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مناجات امام زمان (عج) -(کوبیده ای ای دل به طبل بی خیالی ) * محمد علی بیابانی

471

مناجات امام زمان (عج) -(کوبیده ای ای دل به طبل بی خیالی ) کوبیده ای ای دل به طبل بی خیالی

نه درد هجرانی نه سودای وصالی

هی داد از دوری و هی بیداد از هجر

برخیز جای اینکه بنشینی بنالی

نوکر شدی تا باری از دستش بگیری

تو بیشتر بر دوش مولایت وبالی

ای یوسف گمگشته بازآ سمت کننعان

با نیت وصلت گرفتم باز فالی

در دست بعضی ها دعای مستجابی

در چشم ما هم شوق دیداری محالی

ای مرثیه خوان سحرهای مدینه

گاهی صدایت می‌رسد تا این حوالی

تنها چراغ ظلمت قبر من اشک است

می ریزم اشک روضه را در دستمالی

لازم نبود ای روضه خوان روضه بخوانی

نام حسین آمد شدم حالی به حالی

بین تنور و رو نی فرقی ندارد

نور خدا هرگز نمی‌بیند زوالی

آرش برابری

  • شنبه
  • 9
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 12:01
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد