اشعار و سبک های فرزندان حضرت زینب

مرتب سازی براساس

دانلود متن و سبک شب چهارم محرم الحرام _ زمینه_واحد -( دو طفلان زینب فدایت ) * علی اصغر رفیعی

6194
8

دانلود متن و سبک شب چهارم محرم الحرام _ زمینه_واحد -( دو طفلان زینب فدایت ) بند اول

دو طفلان زینب فدایت

فدای تو و بچه هایت

اگر تو بدی یک رضایت

می میرن برایت

آماده اند نو گُلام تا برن سمت میدون

داداش ببین کُنج خیمه شده تر چشاشون

به جان مادر قسم قلب من رو نسوزون

بذار تا برن سمت میدون

(داداش حسین جان ، حسین جان) 3

بند دوم

دو مه پارهی هاشمیون

زدن مثل حیدر به میدون

سپاه عَدو شد حراسون

غضب تو نگاشون

ای وای من نیزه دارا رسیدن خدایا

ای وای من شد شکسته دیگه قلب مولا

آمد ندای امیری حسین یا بن زهرا

امیری حسین یابن زهرا

(دائی حسین جان ،حسین جان) 3

شاعر : علی اصغر رفیعی

منبع : گروه شاعران جواز نوکری

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 23
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 06:09
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

دانلود متن و سبک نوحه دو طفلان حضرت زینب (س) -( این قرارمون نبود ، رو ازم بگردونی ) * مجتبی صمدی

3494
3

دانلود متن و سبک نوحه دو طفلان حضرت زینب (س) -( این قرارمون نبود ، رو ازم بگردونی ) این قرارمون نبود ، رو ازم بگردونی

سهم خواهرت باشه ، جشم خیس و بارونی

واسه چی ، پسرام و رد میکنی

واسه چی ، راهشونو سد می کنی

رومو نزن زمین ، دلمو نشکن

سنگ صبور تو ، کیه غیر از من

یار غریب من ، پسر زهرا

******

مونده رو محاسنت ، لخته خون اکبرت

یکم از غریبی تو ، هدیه کن به خواهرت

پسرام ، رفیقای اکبرتن

کنیزت ، منُ اینا نوکرتن

دق میکنند اگه ، بمونن زنده

زینب تو بی حرم ، میشه شرمنده

یار غریب من ، پسر زهرا

******

پیش اهل خیمه گاه ، سر به زیر نکن منو

قبل این حرومیا ، تو اسیر نکن منو

وای اگه ، باشن اینا در برم و

ببینند ، دزدیدن معجرم و

من آرزموم اینه ، تو راهت آقا

دورت طواف کنند ، ب

  • شنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 03:01
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

شعر شهادت طفلان حضرت زينب (س) -( جز این دو میوه قلبم ثمر نداشته ام ) *

1787
2

شعر شهادت طفلان حضرت زينب (س) -( جز این دو میوه قلبم ثمر نداشته ام ) جز این دو میوه قلبم ثمر نداشته ام
ببخش اگر که پسر بیشتر نداشته ام

برای اینکه شبیه تو بی کفن باشند
برایشان کفن از خانه برنداشته ام

مصیبت علی اکبر قد مرا خم کرد
وگرنه دست به روی کمر نداشته ام

بیا دوتا پسرم را خودم فدات کنم
که دشمن تو نگوید جگر نداشته ام

بخاطر تو ز خیمه نیامدم بیرون
وگرنه هیچ غمی در نظر نداشته ام

حسین غصه نخور مادر شهید شدم
تو فکر کن که از اول پسر نداشته ام

هزار مثل پسرهای من فدای سرت
ببخش اگر که پسر بیشتر نداشته ام

آرش براری

  • یکشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:02
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 رضا قاسمی

اشعار شب چهارم محرم -( گر مثل من به کرب و بلایش نرفته ای ) * رضا قاسمی

1000

اشعار شب چهارم محرم  -( گر مثل من به کرب و بلایش نرفته ای ) هر روز صبح زود ، به آقا سلام کن
یا گریه کن برای غمش یا سلام کن
گر مثل من به کرب و بلایش نرفته ای
هر جا نشسته ای ز همانجا سلام کن

هر روزِ ماست ، مستِ "سلامٌ عَلَی الْحُسَین"
آغوش ما پر است ، ز صدها بغل "حسین"

ما عاشقیم ، عاشق آقای کربلا
ما زنده ایم ، زنده به رویای کربلا
ای کاش نامه ی عمل ما بدل شود ...
با مُهر یا حسین ، به ویزای کربلا

این برگه را درست بگیریم ، دست راست
راهش پل صراط و خودش هم بهشت ماست

اصلا بهشت ، شعبه ای از خاک کربلاست
جنس شراب آن کمی از تاک کربلاست
هر کس بهشتی است و شده غرق در خوشی ...
حال دلش هوای عطشناک کربلاست

کرب و بلا بهشت برین است ، شک نکن
عرشی ترین مکان زمین است ،

  • دوشنبه
  • 3
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 09:54
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

اشعار شب چهارم محرم -( تا ابد هستم گدای تو برای من بس است ) *

1256

اشعار شب چهارم محرم -( تا ابد هستم گدای تو برای من بس است ) شمع هستم در عزای تو برای من بس است
اشک میریزم برای تو برای من بس است

من به هر چیزی که دادی و ندادی راضی‌ام
تا ابد هستم گدای تو برای من بس است

با دعایت زندگی م میشود ختمِ به خیر
تا قیامت یک دعای تو برای من بس است

دِرهم و دینار دنیا آخرت بی‌ارزش است
تربتی از کربلای تو برای من بس است

با تو حتی در هوای پادشاهی نیستم
زنده هستم در هوای تو برای من بس است

از تمام اهل دنیا بی وفایی دیده ام
باوفا! تنها وفای تو برای من بس است

کاش که راضی شوی از نوکری نوکرت
نوکرم آقا رضای تو برای من بس است

هروله کردن میان روضه ها سعی صفاست
روضه های با صفای تو برای من بس است

احتیاجی نیست تا مرثیه‌ی مکشوفه خواند
بی

  • دوشنبه
  • 3
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 09:56
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 حسن لطفی

طفلان حضرت زینب(س)شهادت -( دهمین روز شد و شد دهِ ذی‌الحجه‌ی من ) * حسن لطفی

884

طفلان حضرت زینب(س)شهادت  -( دهمین روز شد و شد دهِ ذی‌الحجه‌ی من ) هر‌که دنبال تو اوجِ سحرش بیشتر است
اثرِ آهِ دلِ شعله ورش بیشتر است

از حرم آمده‌ام با تو بگویم هر کَس
بیشتر دل بِبَرد در به درش بیشتر است

دهمین روز شد و شد دهِ ذی‌الحجه‌ی من
شُکر قربانیِ من برگ و برش بیشتر است

خیمه‌ات آمده‌ام بسط نشستم گویم
خیمه‌ی خواهرِ تو شیرِ نَرَش بیشتر است

به تو نزدیکتر از اهلِ حرم خواهر توست
به تو چون از همه زنها پسرش بیشتر است

دشتِ من از همه شیر و عسلش شیرین تر
باغ من از همه شَهد و شکرش بیشتر است

همه‌ی غیرتشان قامتشان رفته به من
بچه عقاب ببین بال و پرش بیشتر است

آنکه چون ماست که بی چون و چرا می‌ماند
آنکه باید رود اما اگرش بیشتر است

آنکه مانندِ علی شد زره‌اش پشت ن

  • دوشنبه
  • 3
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 10:31
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

طفلان حضرت زینب علیهم السلام -( زینبم، عاشق دیرینه و سرگردانت ) * محمد جواد شیرازی

1310

طفلان حضرت زینب علیهم السلام -( زینبم، عاشق دیرینه و سرگردانت ) زینبم، عاشق دیرینه و سرگردانت
جان خواهر به فدای دل بی سامانت

آه ای خون خدا، شاه رشید علوی
من نمردم که در این معرکه بی یار شوی

بگذارم برَوی جام بلا نوش کنی؟!
نکند زینب خود را تو فراموش کنی!!!

یاد تو بوده ام و ذکر تو شد هر نفسم
جان زینب شده روزی به کنارت نرسم؟

چهره ات قبله گه راز و نیازم بوده
دیدن روی تو آغاز نمازم بوده (۱)

خاطرت مانده کنارت چه سکوتی کردم؟
سر عقدم به خدا شرط و شروطی کردم

تو فقط اذن بده، از تو فقط دل بردن
پیشکش کردنشان... عون و محمد با من

چه کنم تا بگذاری که به میدان بروند؟
بگذار این دو علی زاده شهیدت بشوند

نگذار این که پناهنده به قرآن بشوم
بروم در حرم و موی پریشان بشوم

  • دوشنبه
  • 17
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 04:22
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 محسن طالبی پور

دانلود متن و سبک نوحه طفلان حضرت زینب (س) -( قسم به این دلی که خون شد ) * محسن طالبی پور

1632
3

دانلود متن و سبک نوحه طفلان حضرت زینب (س) -( قسم به این دلی که خون شد ) قسم به این دلی که خون شد
به خواهری که قد کمون شد
تو دست رد نزن به سینم
حالا که اشک من روون شد
تو چشمام زمزم اشکای مادره
همه هستی ی من این دو تا نوکره
زندگی ی من به فدات داداش
بچه هام نذر کربلات داداش
ای غریب من

غم تو رو تو سینه دارن
ببین که سر رو پات می زارن
فدای زلف تو دو عالم
اینا که قیمتی ندارن
نباید سهم من از نجمه کمتر شه
نذار زینب خجل از روی مادر شه
آبروداری کن برای من
تا برن میدون لاله های من
ای غریب من

بذار برای تو سپر شن
تو قتلگاه بدون سر شن
می خوان فدائیای زینب
رو نیزه با تو همسفر شن
می خرن دردای تو شام بلارو
تو کوفه می گیرن جلوی سنگا رو
عمریه دارم تو دلم امید
تا منم باشم مادر شهید

  • دوشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 10:58
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(غزل)قسم خواهر/شد خواهر تو غرق به موج محن حسین * محمود اسدی

804

(غزل)قسم خواهر/شد خواهر تو غرق به موج محن حسین شد خواهر تو غرق به موج محن حسین
گلگون شده ز خون شهیدان چمن حسین

بنما قبول این دو گلم را و کن نگاه
پوشیده اند هر دو به عشقت کفن حسین

گر پاره تن شوند عزیزان من چه غم
ای کاش از تو پاره نگردد بدن حسین

باشند گر که این دو پسر،خون جگر شوند
نگذار تا شوند شبیه حسن،حسین

تا که نبرده اند مرا مجلس حرام
بگذار تا روند عزیزان من حسین

بر سینه ی شکسته و آن میخ در قسم
تو دست رد به سینه ی خواهر مزن حسین

من قول میدهم که نیایم ز خیمه ها
حتی اگر شوند بریده دهن حسین
*******
شائق

  • سه شنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 22:13
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(زمزمه)منم که دل به زلف تو بستم * محمود اسدی

1017

(زمزمه)منم که دل به زلف تو بستم منم که دل به زلف تو بستم
از هدیه ام به تو خجل هستم
این دو پسر باشد همه هستم
عزیز زینب
این دو پسر رو بر تو آوردند
سر تا به پا،پاتا به سر دردند
آمده و دور تو می گردند
عزیز زینب
بنگر تو بر چشمان گریانم
قلبم مسوزان ای حسین جانم
*****
سربسته میگم اگه بمونن
هر دو خجالت می کشن از من
مثل روزی که تو کوچه حسن
دید مادر افتاد
مگه یادت رفته داداش اونجا
بین درو دیوار مادر تنها
ازضربت لگد فتاد از پا
به روش در افتاد
یادته ای نور دل حیدر
بودیم هم شرمنده از مادر
*****
بذار نباشن لحظه ی آخر
وقتی که معجر می کِشن از سر
اینا نبینن گریه ی مادر
امید زینب
بذار برن این دو گلم ای یار
تورو قسم بخون رو مسمار
تاکه نبینن من

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 21:24
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

طفلان حضرت زینب(س) -(سلیمانا برایت هدیه آوردم) * محمود ژولیده

1091

طفلان حضرت زینب(س) -(سلیمانا برایت هدیه آوردم) سلیمانا برایت هدیه آوردم
دو دسته گل ببین با گریه آوردم
اخاالمظلوم
قبولم کن که شرمنده نباشم من
خجل از این دو رزمنده نباشم من
اخاالمظلوم
نبینم بی کس و بی یاوری مولا
دلم خون است نکردم خواهری مولا
اخاالمظلوم
ندارد چون متاعِ دیگری خواهر
پسرهایم فدای اکبر و اصغر
اخاالمظلوم
کفن بر تن ببین عون و محمد را
که سربازند سپاه آل احمد را
اخاالمظلوم
دو دلبندم فدای خاک پای تو
دو فرزندم بقربان ولای تو
اخاالمظلوم
اگر هر دو گلم را سر جدا دیدی
نگو خواهر تو هم چون من بلا دیدی
اخاالمظلوم
پسرهای تو فرزندان معصومند
پسرهای من از این رتبه محرومند
اخاالمظلوم
اگر گَشتند ز خیلِ کُشتگانِ تو
نیایم از حرم بیرون بجان تو
اخاالمظ

  • شنبه
  • 17
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 21:47
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

طفلان زینب(س) -(نبینم اینجا،ناامیدی،ای امیدم ای امیدم) * امیرحسین سلطانی

1162

طفلان زینب(س) -(نبینم اینجا،ناامیدی،ای امیدم ای امیدم) نبینم اینجا،ناامیدی،ای امیدم ای امیدم
از پسرام من،واسهٔ تو،دل بریدم دل بریدم
بذار که واست فدا بشن،فدای راهه خدا بشن
بذار که دسته گلام برن،بذار که از من جدا بشن
سهم من اینجا مشخصه_عون و محمد برام بسه
یه کاری کن ناامید نشم
بعد تو میرم به شام غم_تو رو به مادر میدم قسم
بذار که مادر شهید بشم
(رجز میخونن این دو تا شیر
حسین امیری نعم الامیر)
?بند دوم
عون و محمد،از تبارِ،شاهِ شیرن شاهِ شیرن
زمین میلرزه،زیر پاشون،چه دلیرن چه دلیرن
تو رگشون خون حیدره،که داره میجوشه یکسره
اونی که تو خیمه واسشون،میمیره قلب یه مادره
وقتی میشه سرهاشون جدا_بیرون نمیاد از خیمه ها
تا با داداش روبرو نشه
تموم غصش همینه که_یه صحن

  • پنج شنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:42
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 میلاد  حسنی

حضرت حر و طفلان زینب(س) -(ببین رو شونه بارِ، گناه آوردم) * میلاد حسنی

1088
1

حضرت حر و طفلان زینب(س) -(ببین رو شونه بارِ، گناه آوردم) ببین رو شونه بارِ، گناه آوردم
به کشتی نجاتت، پناه آوردم
کاش با اینا، بیعتم و، شکسته بودم
می مردم و، راه و به روت، نبسته بودم
دل تو رو خون کردم
ببین سرا پا دردم
حالا میخوام برگردم
ای آقا
گناه بی حد کردم
که راهت و سد کردم
چقد تو خوبی کردی
چقد به تو بد کردم (۳)
"حسین عزیز زهرا"
بند دوم
غریب من فدای، غم نگات شم
حالا که قسمتم نیست، خودم فدات شم
دسته گلام و لااقل، ازم قبول کن
به جون مادرت میدم قسم قبول کن
میخان کبوتر باشن
امید مادر باشن
برا تو بی سر باشن
ای داداش
ببین چقد غمگینن
که منتظر می شینن
اگه نرن از فردا
اسیریم و می بینن (۳)
"برادر خوب من"

  • پنج شنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:22
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

طفلان زینب (س) -(دوتا از،دسته گلای هاشمی) * امیرحسین سلطانی

1218

طفلان زینب (س) -(دوتا از،دسته گلای هاشمی) دوتا از،دسته گلای هاشمی
نوه ها،ی حیدری و فاطمی
بچه ها،ی حضرت بانوی عشق
شیران،دلاوری ز سوی عشق
زره میپوشن از کفن تا که برن به میدون
بشن فداییه عشق پیش پای دایی جون
مادر به اونا میگه که اگه بابا نیومد
شما به جای بابا -یید ای عون و محمد
باید برید فدای
حسین بشید تو اینجا
یاری کنید دایی رو
وقتی که میشه تنها
دعا کنید که مادر
نباشه و نبینه
حسین میاد کنار
پیکرتون میشینه
(ای دایی جان حسین ای دایی جان حسین
ای دایی جان حسین ای دایی جان حسین)
داداشم،ببین دو تا نوگلمو
تقدیمه،تو میکنم حاصلمو
از من این،هدیه هامو بپذیر
ذکرشون،شده حسین نعم الامیر
دستای خالیمو ببین ردم نکن برادر
قسم میدم تو رو به اون لحظه های م

  • پنج شنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 21:23
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 علیرضا خاکساری

متن شعر شب چهارم -(یُرَی تَفیضُ عَیْنُنا مِنَ الدَّمْ) * علیرضا خاکساری

815

متن شعر شب چهارم -(یُرَی تَفیضُ عَیْنُنا مِنَ الدَّمْ) یُرَی تَفیضُ عَیْنُنا مِنَ الدَّمْ
لِشِدَّةِ اْشْتیاقِنَا الشَّهادَةْ
یَرْجُو زَمانَنَا الحسینُ مِنَّا
زَینَبَ تَحْفَظُوا کَرأسٍ عَیْنَا
امروز دزد قافله زیاد است
شمر و سنان و حرمله زیاد است
از شیعه بی اندازه کینه دارند
مهر ابوسفیان به سینه دارند
هم خلق شان هم خوی شان یهودی ست
امیدشان بر حاکم سعودی ست
حق و حقیقت را شهید کردند
وهابیت را روسپید کردند
میلی به غیر زور و زر ندارند
در جنگ رو در رو جگر ندارند
شیعه ولی سرباز کم ندارد
تاب تماشای ستم ندارد
ای وای اگر که حوصله سر آید
اذن جهاد از سوی رهبر آید
با "یاعلی" محشر می آفرینیم
فتحی چنان خیبر می آفرینیم
شامات خط قرمز موالی ست
غصب حرم کردن که خوش خی

  • یکشنبه
  • 20
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 16:48
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

شب چهارم دوطفلان حضرت زینب سلام الله علیها محرم 98 -(دل به عشق تو سپردم -نمک سفرت و خوردم) * قاسم نعمتی

918

شب چهارم دوطفلان حضرت زینب سلام الله علیها محرم 98 -(دل به عشق تو سپردم -نمک سفرت  و خوردم) دل به عشق تو سپردم -نمک سفرت و خوردم

کربلا منای عشقه- قربونی برات آوردم

زندگیم نذر تو و محبتت

نبینم غریبی و تو صورتت

اجازه بده به میدون بزنم

می کشی منو آخر با غربتت

دست رد نزن برادر- به دو تا هدیه ی خواهر

اگه تو رو مو نگیری -قسمت میدم به مادر

همه مادرا برات جوون دادن

پیش پای اکبر تو خون دادن

این دو تا سپاه خواهر تو ان

ارث مادری شون و نشون دادن

این دو فدای یارن-به پای تو جون میذارن

دوتایی اگر جوونن -مثل تیغ ذوالفقارن

خون زینب می جوشه تو رگشون

میکشم دیگه برات خط و نشون

نزاری برن، خجالت از حرم

قبل تیغ ونیزه ها می کششون

بزا تا برن به میدون-یادته یه راز پنهون

برای پسر چه سخته -بب

  • شنبه
  • 2
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 13:33
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر و نوحه طفلان زینب سلام الله -(پریشونه داداش امواجِ گیسوت؟) * منصوره محمدی مزینان

1695

متن شعر و نوحه طفلان زینب سلام الله -(پریشونه داداش امواجِ گیسوت؟) بند( ۱)

پریشونه داداش امواجِ گیسوت؟
گِره افتاده از غم توی ابروت
بمیرم که غریبونه گزاشتی
سرِتـرو... رویِ زانوت

یا حسین، یَابن الزهرا
زینتِ دوش طاها
بمیرم که نشستی
غریبونه تو صحرا

(فِداکَ یا حسین ... اَبـــناءِ زینب)۳بار

بند (۲ )

عزیز فاطمه دورت بگردم
ببخشید که برات کاری نکردم
بزار پایِ قیامِت سر بزارن
برادر... دو تا مَردَم

داداش بی نظیرم
واسه دردات بمیرم
به جون هر دو بچه ام
تویی نِعمَ الامیرم

(فداکَ یا حسین ... اَبـــناءِ زینب)۳بار

بند (۳)

الهی شکر که زینب رو سپیده
چه نامی بهتر از اُم الشهیده
خدا میدونه، جز زیبایی زینب
تو کربلا ندیده

نگاهم غرق آهه
تو قلبم داغِ ماهه
میدونم واسه زینب
هن

  • شنبه
  • 2
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 13:45
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(نوحه)یا حسین بهر تو دو لاله آورده ام * محمود اسدی

1066
3

(نوحه)یا حسین بهر تو دو لاله آورده ام یا حسین بهر تو دو لاله آورده ام
دو گلم را اخا نذر سرت کرده ام
ای عزیز خدا کن قبول از وفا
ای نور چشمانم مظلوم حسین جانم

یا اخا ده اجازه که این دو پرپر شوند
در ره تو بدون دست و بی سر شوند
گل طاها حسین جان زهرا حسین
ای نور چشمانم مظلوم حسین جانم
*******
شائق
اللهم عجل لولیک الفرج

  • یکشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 16:38
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 حمزه محمودی

نوحه آماده‌ی نبردند طفلان خرد زینب - حمزه محمودی * حمزه محمودی

1242
1

نوحه آماده‌ی نبردند طفلان خرد زینب - حمزه محمودی شاعر: حمزه محمودی
گوشواره‌ی نوحه: «آماده‌ی نبردند طفلان خُرد زینب»
**********

آماده‌ی نبردند
طفلان خرد زینب
با التماس رفتند
مادر به خیمه در تب

مولا گرفته در بر
شیران نوجوان را
زینب به نذر داده‌است
دو درّ آسمان را

گویند هر چه داریم
نذرت نموده مادر
جان‌های ما فدایت
فرزند پاک حیدر

از رزم‌شان بلند است
آنجا غبار میدان
تکبیرشان بلنداست
شمشیرها پریشان

مولا در اضطراب است
الله اکبری نیست
گلگون بدن فتادند
تکبیر دیگری نیست

  • سه شنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 11:10
  • نوشته شده توسط
  • انجمن هنر و ادبیات آیینی افغانستان
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه‌ی زمینه طفلان حضرت زینب(س) * مرتضی محمودپور

1226
1

نوحه‌ی زمینه طفلان حضرت زینب(س) ◾نوحه‌ی سینه‌زنی
◾طفلان حضرت زینب(س)

◾بنداول
دو طفلان من فدای سرت
فدای تو و علی اصغر
اجازه بده تا که میدان برن
بیا قرعه بر نام زینب بزن(۲)
برادر حسین جان حسین جان حسین(۲)

◾بنددوم
کفن‌پوششان کرده‌ام ای حسین
به عشق وصال تو ای نور عین
بیا جان مادر قبولم نما
در این راه خونین رسولم نما
برادر حسین جان‌حسین جان‌حسین(۲)

  • سه شنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 19:42
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

نوحه های دهه ی اول محرم98 (فرزندان حضرت زینب س) -(من دختر دخت رسولم) * رضا یعقوبیان

608

نوحه های دهه ی اول محرم98 (فرزندان حضرت زینب س) -(من دختر دخت رسولم) من دختر دخت رسولم
پرورده ی دست بتولم
آوردم هدیه کن قبولم
مظلوم عالم یا حسین جان۳

هر لحظه در تاب و تبم من
از غربتت جان بر لبم من
همسنگر تو زینبم من
مظلوم عالم یا حسین جان۳

جانم برادرجان فدایت
سوزم ز داغ و ماجرایت
دو هدیه آوردم برایت
مظلوم عالم یا حسین جان۳

دو هدیه از غمدیده خواهر
بنما قبول از من برادر
قلبم مسوزان جان مادر
مظلوم عالم یا حسین جان۳

قربانیان علی اکبر
فداییان علی اصغر
اهدا کنند بر تو تن و سر
مظلوم عالم یا حسین جان۳

هر دو بود آرام جانم
هر دو بود روح و روانم
فدای تو این دو گلانم
مظلوم عالم یا حسین جان۳

خواهم ببینم هر دو پرپر
این هدیه ها را پاره پیکر
غلتیده در خون هر دو بی سر
مظل

  • پنج شنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:09
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

زمینه شب چهارم طفلان خانم حضرت زینب(س) -(از تو خیمه ببینید) * ابوالفضل آلوئیان

602

زمینه شب چهارم طفلان خانم حضرت زینب(س) -(از تو خیمه ببینید) از تو خیمه ببینید
داییتون غمی توی نگاشه
پاشید کاری کنید کـــه
بده که اینجوری تنها باشه

تنها بی یارو لشگر
نگاهش میچرخه توی صحرا
خواهر واسش بمیره
دلشو گرفته موج غمها

ای،گلای من،خبردارید؟(۲)شما امید مادرید
پاشید برید،نشون بدید(۲)زنسل و خون حیدرید

پاشید مادر،فدای اون قد و بالاتون
پاشید مادر،کفن اوردم من براتون

وای،حسین،عزیز خواهر

جون مارومیگیره
میبینم غمی توی نگاته
کی میگه غریبی اینجا
تو بخوای جوونیمون فداته

پیش مادر تو خیمه
عهد و پیمون هامونو ما بستیم
روی ماهم حساب کن
عموجون تا آخرش ما هستیم

آی،دایی حسین،ترحمی(۲)به قلب زار خواهرت
نگاهی کن،بشیم فدات(۲)مثه علی اکبرت

با اذن تو،سپاه زینب راهی

  • یکشنبه
  • 24
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 11:18
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

نوحه دهه اول محرم98شب چهارم -(این دو نوگل زینب ) * محمد حسین ملکیان

673

نوحه دهه اول محرم98شب چهارم -(این دو نوگل زینب ) این دو نوگل زینب
یا حسین فدای تو
مثل من به سر دارند
از ازل هوای تو

جان فاطمه بخر ، تو آبرویم را
زینبت نمرده است ، که تو شوی تنها

السلام و علی سیدنا المظلوم
.........‌....
وای اگر تو را بی سر
زیر دست و پا بینند
وای اگر که زینب را
بین شعله ها بینند

این دو تا ز ماندن ِ ، بدون تو سیرند
گر رود سرت حسین ، به نیزه می میرند

السلام و علی سیدنا المظلوم
______________________________

سبک امیر حسین الفت

  • یکشنبه
  • 24
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 13:38
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شهادت طفلان حضرت زینب(س) -( وقتی که زیر سایه ی لطف تو بهترم) * روح الله قناعتیان

691

شهادت طفلان حضرت زینب(س) -( وقتی که زیر سایه ی لطف تو بهترم) وقتی که زیر سایه ی لطف تو بهترم
وقتی از عطر سیب نگاهت معطرم

وقتی قسم به حرمت چشم تو خورده ام
در آسمان عشق که تنها نمی پرم

وقتی پناه برده ام از بی کسی به تو
وقتی شدی پناه دلم سایه ی سرم

صد بار دیده ای تو که دلتنگی مرا
لبریزِ ناله هایِ برادر ، برادرم

وقتی فرات چشم تو لبریز غربت است
پس من بگو چگونه به رویم نیاورم

دارم به حال و روز خودم گریه می کنم
من زنده باشم و تو بسوزی برابرم

" خواهر نمرده " پشت سرت را نگاه کن
بعدش بگو به ناله ، که ای وای مادرم

بغضی کبود سینه ی تنگ مرا فشرد
چشمی شده است ابری و خون چشم دیگرم

(ای مایه ی قرار دل بی قرار ما)
من جان سالم از غم تو در نمی برم

اذنم دهی به حضرت مادر قسم خودم...
خنجر به کف گرفته فقط سینه می درم

تو حیدری ترین _ پسر کوثری و من
زهرا ترین _ مدافع بی باک این درم

ای آسمان صبر و فضیلت ، امام عرش
آورده ام دو تا پسرم ، ماه و اخترم

منت گذار بر سر من ، اذنشان بده
تا پیش چشم های خودت پر درآورم

پس رد نکن دو آهوی سر گشته ی مرا
نا قابل است ، آنچه برایت می آورم

  • سه شنبه
  • 4
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 12:11
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

وابسته ات هستم، تویی معشوقِ دلخواهِ خودم * مرضیه عاطفی

436

وابسته ات هستم، تویی معشوقِ دلخواهِ خودم وابسته ات هستم، تویی معشوقِ دلخواهِ خودم
آگاهم از حال دلت با قلبِ آگاهِ خودم

خورشید قلب بیقرار زینبت هستی و من
نور از تو میگیرم حسینِ من(ع)؛ تویی ماهِ خودم

داریم خاطرخواهِ بسیاری و جان ها میدهند
یکروز در راهِ تو و یکروز در راهِ خودم

راهی شدیم و خوب می‌دانستم اینجا کربلاست
فهمیدم از دلشوره هایِ گاه و بیگاهِ خودم

زیباییِ انگشترت دارد مرا دق میدهد
تنها خبر دارم خودم از بغض جانکاهِ خودم

بیزارم از آن نامه ها که نقشهٔ قتلَت شدند
از غربتت میسوزم و میسوزم از آهِ خودم

هاجر شدم در پاسخ نجوای هَل مِن ناصرت
آورده ام تنها دو آیه از «فَدَیناهِ» خودم

باید پسرهایم فدایی ات شوند و از خدا-
میخواستم در سجده های هر سحرگاهِ خودم

آورده ام عون و محمد را برایِ یاری ات
آورده ام تیر و سپر از خانه همراهِ خودم!

  • پنج شنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 12:21
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

طفلان حضرت زینب(س) -( مجنون شدم از بسکه لیلا را ندیدم) * رضا دین پرور

403

طفلان حضرت زینب(س) -( مجنون شدم از بسکه لیلا را ندیدم) مجنون شدم از بسکه لیلا را ندیدم
آمد محرّم، باز آقا را ندیدم

کو آنکسی که پیرهن مشکی تنم کرد
من کور بودم، ماه زهرا را ندیدم

طوبی لکم می گفت با هر یاحسینم
در روضه هم آن قدّ طوبا را ندیدم

خیمه زدم در کوچهء ماتم، ولی حیف!
خیمه نشین دشت و صحرا را ندیدم

سائل شدم، آواره باشم پشت این در
عمریست که آن روی زیبا را ندیدم

نوحوا علی الارباب... این دستور زهراست
من طعنه های اهل دنیا را ندیدم

تلخم، ولی قند فراوانم حسین است
شیرینی حلوا و خرما را ندیدم

دستم دخیل پرچم است الحمدلله
والله! درمان اطبّا را ندیدم

آقا بیا یک سر بزن بر نوکر خود
آقا بیا شاید که فردا را ندیدم

حاجت روایم کن ترا جان ابالفضل
دو سال شد که صحن سقا را ندیدم

  • پنج شنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 13:25
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

زمینه شب چهارم محرم - دنیا همه ش تا قیامت نذر چشات (طفلان حضرت زینب س ) * رامین برومند

418
2

زمینه شب چهارم محرم - دنیا همه ش تا قیامت نذر چشات (طفلان حضرت زینب س ) زمینه شب چهارم محرم ۱۴۰۱

پای عشقت گیرم حسین

نوشته ی کتاب تقدیرم حسین

میدونی که شیرم حسین

بخاطرت تو دل جنگ میرم حسین

.

نبین شلوغی ِ دشمن

ازینکه تنهایی نخور غصه اصلا

به جای داداشم حسن

پا به پای تو و عباس میجنگم من

جانم حسین جانم حسین

»»»»»»»»»»»»»»»»

زندگیمو میدم به پات

دنیا همه ش تا قیامت نذر چشات

قربونی آوردم برات

هم پسرام هم جون زینب به فدات

.

میخوام که قربونت بشن

میخوام که بی سر و بی سامونت بشن

بذار که مجنونت بشن

میخوام مثلِ من بلا گردونت بشن

جانم حسین جانم حسین

»»»»»»»»»»»»»»

میمیرن از روی غیرت

اگه ببینن حرمو وقت غارت

ای وای ای وای ازون ساعت

اگه ببینن به ما میشه جسارت

.

قربونت شم تاج سرم

نذار باشن ببینن اسیری میرم

درد و بلات و میخرم

شهید بشن بیرون نمیام از حرم

جانم حسین جانم حسین

»»»»»»»»»»»»»»

رامین برومند (زائر )

  • دوشنبه
  • 3
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 09:25
  • نوشته شده توسط
  • رامین برومند(زائر)
ادامه مطلب

دو طفلان حضرت زینب(س) -(سر می زند مدام برادر به خواهرش) * مجید احدزاده

311

دو طفلان حضرت زینب(س) -(سر می زند مدام  برادر به خواهرش) سر می زند مدام برادر به خواهرش
یکسر سلام می کند این سر به خواهرش

نازک دل است خواهر و عمری برادرش
از گل نگفت ذره ای کمتر به خواهرش

حفظ شئون او همه جا اولویت است
او کرده احترام مکرر به خواهرش

بوسه به چادرش زده هر روز با ادب
ارثیه ای رسیده ز مادر به خواهرش

معلوم می شود جبل الصبر معنی اش
وقتی پناه برده مکرر به خواهرش

خونخوار کوفه را سر جای خودش نشاند
وقتی رسید نوبت منبر به خواهرش

حتی گذاشت بار امامت به دوش او
از بس عقیده دارد و باور به خواهرش

بی سر به مقتل ست ولی فکر زینب است
پاسخ رسید از رگ حنجر به خواهرش

تازه در آمده ز تنور این سر و ولی
شد برطرف ز دیدن او کرب خواهرش

  • یکشنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 14:48
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه زمزمه سینه‌زنی شب چهارم محرم توسل به طفلان حضرت زینب(س) * مرتضی محمودپور

508
1

نوحه زمزمه سینه‌زنی شب چهارم محرم توسل به طفلان حضرت زینب(س) ◾نوحه و زمزمه
◾سینه‌زنی شب چهارم
◾طفلان حضرت زینب(س)

◾بنداول
مادرمان زینب و ما نوه‌ی حیدریم
ز سوی بابا خود ما نوه‌ی جعفریم
کفن به گردن نهاد تا که فدایت شویم
کشته راه تو در کرببلایت شویم
ما فدائیان اکبریم
شاگرد درس آب آوریم
یاحسین یاحسین یاحسین(۲)

◾بنددوم
صدای هل من معین شنیده و آمدیم
مهر ترا از ازل خریده و آمدیم
آمده‌ایم سویتان در ره تو جان دهیم
شهید عشقت شویم به غصه پایان دهیم
ما جگر گوشه‌ی زینبیم
عاشق تو و جان بر لبیم
یاحسین یاحسین یاحسین(۲)

◾بندسوم
قسم به جان زهرا مادر مظلومه‌ات
به جان زینب که شد خواهر مضروبه‌ات
مکن ز درگاه خود جدا تو ما را حسین
ای که به زهرا تویی عزیز و نور دو عین
ما آبرومند مادریم
از نسل جعفر و حیدریم
یاحسین یاحسین یاحسین(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • دوشنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 15:19
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 حسن لطفی

طفلان زینب (س) -( زین دو طوفان سوار می‌سازد ) * حسن لطفی

1103

طفلان زینب (س) -( زین دو طوفان سوار می‌سازد ) زین دو طوفان سوار می‌سازد
مردِ روزِ شکار می‌سازد

زلفشان را به شانه می ریزد
چندتا آبشار می‌سازد

مثل خورشید باشد و از خود
دو قمر در مدار می‌سازد

دارد از سر به زیرهایِ حرم
شیعه ی سربدار می‌سازد

هر دوتا تیغه هایِ یک شمشیر
دارد او ذوالفقار می‌سازد

تیغشان را چه خوش تراشیده
هر دو را آبدار می‌سازد

به علمدار می‌کند نظر و
از روی او دو بار می‌سازد

کم اگر آورند- فرضِ محال-
از خودش تیغدار می‌سازد

می رود خود میانِ میدان و
همه را تار و مار می‌سازد

پیشِ او هرچه هست چیزی نیست
کوه باشد غبار می‌سازد

از سواران سراب می ماند
از سپاهی مزار می‌سازد

از رجزهایشان مقابلِ خود
شیون و الفرار می‌سازد

او خودش مرت

  • پنج شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 11:03
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد