ولادت حضرت رقیه (س)

مرتب سازی براساس

اشعارولادتی حضرت رقیه(س)،(اين كيست كه بهشت شده رو نماي او) *

3037
2

اشعارولادتی حضرت رقیه(س)،(اين كيست كه بهشت شده رو نماي او) اين كيست كه بهشت شده رو نماي او

قصري هزار آينه شد سرسراي او

آميخته به عصمت و توحيد و معرفت

زرّينه خشت محكم اول بناي او

بانوي ماهتاب دميده است تا فقط

هنگام خواب قصه بگويد براي او

سمت نگاه مشرقي اش صبح دائم است

خورشيد سالهاست نشسته به پاي او

عطر هزار باغچه گل در ترنّمش

شهر بهار ساكن سبز هواي او

آئينه تداعي لبخند فاطمه است

انگار روبرو شده با خنده هاي او

  • سه شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 13:44
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

اشعارولادت حضرت رقیه(س)،(امشب نسیم عشق درعالم وزیده است) *

3298
4

اشعارولادت حضرت رقیه(س)،(امشب نسیم عشق درعالم وزیده است) امشب نسیم عشق درعالم وزیده است

شهدجنون به کام دل ماچکیده است

مستی خودش شده است خراب شراب ما

عقل ازسرتمامی مستان پریده است

امشب فرشته از سربازار آسمان

صدهدیه بهر دیدن دلبرخریده است

حال وهوای عرش خدا داده برزمین

گویاکه شاهکار دگرآفریده است

تاکوچه های شهرمدینه به شوق وشور

مامور وحی دلشده باسر دودیده است

گویادوباره سوره کوثرشده نزول

گویادوباره حضرت زهرا رسیده است

  • سه شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 13:50
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعارولادت حضرت رقیه(س)،(ستاره چون گل سر بود روي گيسويش) *

2896
3

اشعارولادت حضرت رقیه(س)،(ستاره چون گل سر بود روي گيسويش) ستاره چون گل سر بود روي گيسويش

حسين فاطمه را مست گرده از بويش

ملائكه همه خيل سپاه او هستند

فرشته ها همه هستند خادم كويش

اگركه عشق علي جاري است در رگهاش

نشان قدرت مولاست روي بازويش

زبان اوست كه دارد نشان تيغ علي

جمال حضرت زهرا نشسته بر رويش

رقيه بود كه نامش يزيد را لرزاند

هلال ماه محرم هلال ابرويش

دوگوشواره او هديه علي اكبر

وهديه هاي عمو بود هر النگويش

منبع.سایت سهیل عرب

  • سه شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 13:55
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعارولادت حضرت رقیه(س)،(غنچه ی لبخند حرم واشده) *

3479
8

اشعارولادت حضرت رقیه(س)،(غنچه ی لبخند حرم واشده) غنچه ی لبخند حرم واشده

خانه ی ارباب چه زیبا شده

فصل بهار دل زهرا شده

قدِّ غم از آمدنش تا شده

مدینه کربلای دلها شده

مدد رقیّه نغمه ی ما شده

دختری از عشیره ی خاتم است

نگاه او دوای درد و غم است

گره گشای مشکل عالم است

اگر برایش بدهم جان کم است

در حرم شاه کرم مَحرم است

تمثال فاطمه مهیّا شده

سه ساله ی شاه شفا می دهد

صفا به روضه های ما می دهد

روضه ی او بوی خدا می دهد

خدا به روضه خوان نوا می دهد

نوای او حواله را می دهد

با دم او تذکره امضاء شده

نای من از نوای تو ناب شد

بالش تو بازوی ارباب شد

تصویری از مرضیّه در قاب شد

خندیدی ُّ و دل حرم آب شد

شکرخدا ندای محراب شد

فاطمیّه در تو هو

  • سه شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:08
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعارولادت حضرت رقیه(س)،(داشت آن روز زمین قصه ای ازسرمی خواند) *

3047
3

اشعارولادت حضرت رقیه(س)،(داشت آن روز زمین قصه ای ازسرمی خواند) داشت آن روز زمین قصه ای ازسرمی خواند

قصه ی دیگری از یاس معطر می خواند

رخ مولود چنان با رخ مادر می خواند

که پدر زیر لبی سوره ی کوثر می خواند

خانه غوغا شده ،انگار زمان برگشته

نکند حضرت زهرا(س) به جهان برگشته

نه فقط دور و بر خانه ی او همهمه است

عرض تبریک به ارباب برای همه است

زینب(س) آیینه به کف بر لبش این زمزمه است

به خدا خون علی(ع) در رگ این فاطمه(س)است

دختری که نفسش جلوه ی زهرا(س) دارد

پدرش بوسه به دستش بزند جا دارد

فاطمه(س) پر زده اما برکاتش باقی است

راه باز است ببینید صراطش باقی است

هم خدا هست هم این قوم حیاتش باقی است

حال اگر نیست پیمبر(ص) صلواتش باقی است

کار خورشید به ناخوا

  • سه شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:13
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعارولادت حضرت رقیه(س)،(مطاف كعبه فقط چادر سياه تو بود) *

3547
7

اشعارولادت حضرت رقیه(س)،(مطاف كعبه فقط چادر سياه تو بود) مطاف كعبه فقط چادر سياه تو بود

پر ملائكه عرش ، فرش راه تو بود

كنار جلوه ي نوري تو دو صد خورشيد

هميشه منتظر لحظه ي پگاه تو بود

تو از بهشت خدا كه نزول مي كردي

هزار حوريه دور و بر نگاه تو بود

ترنّمي كه در اطراف شهر مي پيچد

صداي خسته و پر سوز يا اباه تو بود

قرار شد كه خدا را به تو نشان بدهند

فراز شانه ي ارباب وعده گاه تو بود

تويي كه با جَلَواتش هميشه مقروني

نجيبه ي پدر و رقيه خاتوني

كوير قلب من ورد پاي بارانت

نخ دخيل من و اين ضريح چشمانت

شميم ياس گرفته ست شه پر فطرس

دقيقه اي كه رسد بر فراز ايوانت

عجيب نيست ، تو از بس به فاطمه رفتي

فرشته گرم طواف ست دور دامانت

ز جاده هاي سما آمدي

  • سه شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:21
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعارولادت حضرت رقیه(س)،(دل پریشانم که از بابم نمی آید صدا) *

4675
10

اشعارولادت حضرت رقیه(س)،(دل پریشانم که از بابم نمی آید صدا) دل پریشانم که از بابم نمی آید صدا
عمه بابایم کجاست
عمه بابایم کجاست
دل پریشانم که از بابم نمی آید صدا

دل پریشانم که از بابم نمی آید صدا
عمه بابایم کجاست
عمه بابایم کجاست
من نمی خواهم جدا گردم ز دشت کربلا
من نمی خواهم جدا گردم ز دشت کربلا
عمه بابایم کجاست
عمه بابایم کجاست
عمه میسوزد دلم بابم چرا نامد ز جنگ
عمه میسوزد دلم بابم چرا نامد ز جنگ
گر بیاید میکنم
گر بیاید میرمد اندر بغل من سنگ سنگ
گر بیاید میرمد اندر بغل من سنگ سنگ
شوق و رونق غیر از این بابم چرا سرده ز رنگ
شوق و رونق غیر از این بابم چرا سرده ز رنگ
ذکر لا حول ولا الله از خونه میاید چرا
ذکر لا حول ولا الله از خونه میاید چرا
عمه بابایم ک

  • سه شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:44
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعارولادتی حضرت رقیه(س)،(در دل شهری سرد) *

4146
7

اشعارولادتی حضرت رقیه(س)،(در دل شهری سرد) در دل شهری سرد

در دل شام غریب

گوشه کوچکی از غم و اندوه بزرگ

باغ ویرانی بود

کنج این ویرانه

دختری بود یتیم

آه تنها سه بهار است که چرخیده زمین دور سرش

روزگاری همه دخترکان

آرزو می کردند :

پیش او بنشینند

تا که می خواست به بازی برود

خواب می برد ز چشمان همه

دختران می گفتند

کاش هم بازی او ما بودیم

کاش یک لحظه کنارش بودیم

ولی هم بازی او شیر مردی بود غیور

پهلوانی که قدو قامت او می سائید

به ستیغ خورشید

گاه در دامن او می خوابید

گاه در لحظه عشق

مرکبش بود به وقت بازی

گاه بر شانه او

راه می رفت سر دوش عمو

تا که از سقف سپهر

دامنی ماه و ستاره چیند

همه مجذوب نگاهش بودند

چه قد رشیرین بود

  • سه شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:49
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعارولادت حضرت رقیه(س)،(ازخیمه هاکه رفتی و دیدی مرا به خواب) *

3354
8

اشعارولادت حضرت رقیه(س)،(ازخیمه هاکه رفتی و دیدی مرا به خواب) ازخیمه هاکه رفتی و دیدی مرا به خواب

داغی بزرگ بر دل کوچک نهاده ای

گرچه زمن لب تو خداحافظی نکرد

می گفت عمّه ام به رخم بوسه داده ای

من با هوای دیدن تو زنده مانده ام

جویای گنج بودم و ویرانه نشین شدم

ممکن نشد که بوسه دهم بر رخت به نی

با چشم خود ز خرمن تو خوشه چین شدم

تا گفتگوی عمّه شنیدم میان راه

دیدم تو را به نیزه و باور نداشتم

تا یک نگه ز گوشه ی چشمی به من کنی

من چشم از سر تو دمی بر نداشتم

با آنکه آن نگاه ، مرا جان تازه داد

اما دوپلک خود ز چه بر هم گزاشتی

یکباره از چه رو ، دو ستاره افول کرد

گویا توان دیدن عمّه نداشتی

من کنار عمّه سِتادم به روی پای

مجروح پا و اِذن نشستن نداشتم

د

  • سه شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:54
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعتارولادت حضرت رقیه(س)،( رقيه) *

4163
9

اشعتارولادت حضرت رقیه(س)،( رقيه) رقيه
سلام حق به عفتت رقيه
به هر نفس ز عصمتت رقيه
عشق تو عشق ازلي رقيه
بنت حسين بن علي رقيه

ندارم از گفته‌ي خود واهمه
فاطمه‌اي، فاطمه‌اي، فاطمه
رقيه اي مليكه‌ي ملكِ عشق
زينب دومين به شهرِ دمشق
چادر خاكي‌ات شفا مي‌دهد
مدينه، كعبه، كربلا مي‌دهد
به پاي مدحِ تو بماند نفس
مديحه‌خوان تو حسين است و بس
تا كه نگه بر رخِ دختر كند
ياد ز آن گلرخِ مادر كند
به زير لب به سوره‌ي كوثري
بگويدش كه ثانيِ مادري
عمي العباس تو دل را بَرَد
دلِ ابالفضل به يغما بَرَد
تا كه تو را ديد اسيرِ تو شد
دامانِ عباس سريرِ تو شد
چو نه فلك گرمِ سجودِ شماست
خنده‌ي زينب ز وجود شماست
اي كه به هر درد و بلا راغبي
كتاب صبرِ عمه را كاتبي

  • سه شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 16:08
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعارولادت حضرت رقیه(س)،(شبيه مادر) *

4366
12

اشعارولادت حضرت رقیه(س)،(شبيه مادر) شبيه مادر
افتاده در دلم خدا
ديوونگي و شور و شين
از يومن پاك مقدمِ

رقيه دخترِ حسين
عشق الستم ـ رقيه رقيه
اي همه هستم ـ رقيه رقيه
دل به تو بستم ـ رقيه رقيه
سيدتي يا رقيه رقيه (3)
با ديدن گلِ رخش
هر ديده مبتلا مي‌شه
اگه كسي حاجت داره
حاجت اون روا مي‌شه
عشق الستم ـ رقيه رقيه
اي همه هستم ـ رقيه رقيه
دل به تو بستم ـ رقيه رقيه
سيدتي يا رقيه رقيه (3)
امشب تو آغوشِ حسين
انگار يه ماهِ كامله ست
صورت اين ياس شبيه
رخسار بي‌بي فاطمه ست
عشق الستم ـ رقيه رقيه
اي همه هستم ـ رقيه رقيه
دل به تو بستم ـ رقيه رقيه
سيدتي يا رقيه رقيه (3)
براي اربابم حسين
مليكه دختر اومده
همه با ديدنش مي‌گن
انگار كه مادر اومده
عشق ا

  • سه شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 16:13
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعارولادتی حضرت رقیه(س)،(اینجا محیط سوز و اشک و آه و ناله است) *

3292
10

اشعارولادتی حضرت رقیه(س)،(اینجا محیط سوز و اشک و آه و ناله است) اینجا محیط سوز و اشک و آه و ناله است

اینجا زیارتگاه زهرای سه ساله است

اینجا دمشقی ها گلی پژمرده دارند

در زیر گل مهمان سیلی خورده دارند

اینجا دل شب کودکی هجران کشیده

گلبوسه بگرفته زرگهای بریده

اینجا بهشت دسته گلهای مدینه است

اینجا عبادتگاه کلثوم وسکینه است

اینجا زیارتگاه جبریل امین است

اینجا عبادتگاه زین العابدین است

اینجا زچشم خود گلاب افشانده زینب

اینجا نماز شب نشسته خوانده زینب

اینجا به خاکش هر وجب دردی نهفته

اینجا سه ساله دختری بی شام خفته

اینجا نخفته چشم بیدار رقیه

اینجا حسین آمد به دیدار رقیه

اینجا قضا بر دفتر هجران ورق زد

اینجا رقیه پرده یکسو از طبق زد

اینجا هُمای فاطمه

  • سه شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 16:18
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

خاتون *

2755
2

خاتون سلام ما به حضور مطهّرت خاتون

درود ، دختر ارباب عشق و زیبائی

سلام روشنی چشمهای ثارالله

درود آبی بی انتهای دریائی

خوش آمدی و قدم رنجه کردی ای خاتون

و غصّه را ز دل نا امید ما بردی

تو آمدی و شب سوّمم مجزّا شد

مرا به مُحرِمی خانه ی خدا بردی

به روی دست تمامی خانه می چرخی

تمام خانه پر از شور و غرق احساس است

به روی دست علی اکبری و می خندی

چه قدر خنده ی تو دلنشین عبّاس است

منم که تاج گدائی تو به سر دارم

توئی که دست ترحّم براین سرم داری

منم که خسته ام و بال من شکسته شده

توئی که پیش خودت مرهم پرم داری

شبیه فاطمه ای و همیشه اهل کرم

یتیم و سائل و در بند هم گدای شما

حساب دفتر لطفت ، پر از

  • جمعه
  • 23
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 07:53
  • نوشته شده توسط
  • vahid
ادامه مطلب

شعر و مدح ولادت حضرت رقیه ( س) ( دلم برای تپیدن بهانه ای می خواست) *

3978
7

شعر و مدح ولادت حضرت رقیه ( س) (  دلم برای تپیدن بهانه ای می خواست) دلم برای تپیدن بهانه ای می خواست
برای پوچ نبودن نشانه ای می خواست
کبوتری شده بود، آشیانه ای می خواست
و دانه از کرم نازدانه ای می خواست
که ناگهان خبر آورد جبرئیل امین
هبوط کرده ز جنت، ملیکه ای به زمین
ملیکه ای که بهشت است طلعت چشمش
شنو، تلاوت "نور" است صحبت چشمش
مسیح، دست به دامان قدرت چشمش
شفاست بارش باران رحمت چشمش
نسیم رحمت دلدار بر حسین (ع) وزید
دوباره غنچه ی یاسی به باغ خانه دمید
چقدر خنده ی او مثل خنده ی زهراست
به چشم هاش، خدایا چه محشری برپاست
شگفت تر ز مسیحایی دم عیسی ست
که دست کوچک او باب حاجت دنیاست
بیا و دست به دامان این شفیعه بمان
که او ز فاطمه دارد برات، خط امان
شاعر : عليرضا قنادي

  • شنبه
  • 25
  • آذر
  • 1391
  • ساعت
  • 06:50
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

شعر میلاد حضرت رقیه (س) -( داشت آن روز زمین قصه ی دلبر می خواند ) * مجید تال

4338
6

شعر میلاد حضرت رقیه (س)  -(  داشت آن روز زمین قصه ی دلبر می خواند ) داشت آن روز زمین قصه ی دلبر می خواند
قصه ی دیگری از یاس معطر می خواند
رخ مولود چنان با رخ مادر می خواند
که پدر زیر لبی سوره ی کوثر می خواند
خانه غوغا شده انگار زمان برگشته
نکند حضرت زهرا به جهان بر گشته
نه فقط دور و بر خانه ی او هم همه هست
عرض تبریک به ارباب برای همه است
زینب آیینه به کف بر لبش این زمزمه است
به خدا خون علی در رگ این فاطمه است
دختری که نفسش جلوه ی زهرا دارد
پدرش بوسه به دستش بزند جا دارد
فاطمه پر زده اما برکاتش باقیست
را باز است ببینید سراطش باقیست
هم خدا هست هم این قوم حیاتش باقیست
حال اگر نیست پیمبر صلواتش باقیست
کار خورشید به نا خواه درخشندگی است
کار هر لحظه ی این طایفه بخشن

  • شنبه
  • 25
  • آذر
  • 1391
  • ساعت
  • 09:13
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

ولادت حضرت رقیه(کم نیست گدا اگر کرم بسیار است *

2655

ولادت حضرت رقیه(کم نیست گدا اگر کرم بسیار است کم نیست گدا اگر کرم بسیار است
تا هست عطای دلبرم بسیار است
از سفره ی با برکت دستان کریم
هر قدر به خورجین ببرم بسیار است
از درگه یار اگر که پا پس بکشم
فهمیده ام الحق ضررم بسیار است
هر چند که در نهایتش وصل خوشست
خار و خس راه لاجرم بسیار است
تا هست نفس به سینه ام میگویم
تا سوریه قصد سفرم بسیار است
عمریست هوای عشق در سر دارم
طوف حرم دمشق در سر دارم
در زمره ی عشاق سرآمد هستیم
خاک کف پای آل احمد هستیم
ای آینه ی بی کم و کسر مادر
تو فاطمه یا او تو؟ مردّد هستیم
با پای برهنه گاه در صحن رضا ع
زائر به نیابت تو مشهد هستیم
بر لعنت آن کسی که شد منکر تو
تا آخر عمرمان مقید هستیم
بگذار که اَنگ این و آن را بخوریم

  • سه شنبه
  • 3
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 06:30
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

ولادت حضرت رقیه(پیاله پیاله غزل میزنم *

2912
3

ولادت حضرت رقیه(پیاله پیاله غزل میزنم پیاله پیاله غزل میزنم
شکر، جام باده، عسل میزنم
سخن از شباهت به زهرا شده
که از یک سه ساله مَثُل میزنم
همین قدر توفیق دارد قلم
همین حرف حدّ اقل میزنم
طعام سگ از دست صاحب رسید
دم از لطف او تا اجل میزنم
هر اندازه با واژه بازی کنم
قسم میخورم باز شَل میزنم
کُمِیتِ قلم لنگ مدحت شود
جا شعر هم سنگ مدحت شود
رسیدی بباری به پژمرده ها
تبسّم ببخشی به افسرده ها
رسیدی تو ای آسمانی ترین
گیری دو دست زمین خورده ها
بده روسپیدی به پیش حسین
به این ظلمتی ها، سیه چُرده ها
مکن بایگانی برات دمشق
ترحّم نما بر دل آزرده ها
ه از این که لایق شدم بهر وصل
حسابم کن از باد آورده ها
رسیدی که تکرار زهرا شوی
تجلّی اُمّ اَبیها شوی

  • سه شنبه
  • 3
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 07:35
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ولادت حضرت رقیه(کم نیست گدا اگر کرم بسیار است *

2890
2

شعر ولادت حضرت رقیه(کم نیست گدا اگر کرم بسیار است کم نیست گدا اگر کرم بسیار است
تا هست عطای دلبرم بسیار است
از سفره ی با برکت دستان کریم
هر قدر به خورجین ببرم بسیار است
از درگه یار اگر که پا پس بکشم
فهمیده ام الحق ضررم بسیار است
هر چند که در نهایتش وصل خوشست
خار و خس راه لاجرم بسیار است
تا هست نفس به سینه ام میگویم
تا سوریه قصد سفرم بسیار است
عمریست هوای عشق در سر دارم
طوف حرم دمشق در سر دارم
در زمره ی عشاق سرآمد هستیم
خاک کف پای آل احمد هستیم
ای آینه ی بی کم و کسر مادر
تو فاطمه یا او تو؟ مردّد هستیم
با پای برهنه گاه در صحن رضا ع
زائر به نیابت تو مشهد هستیم
بر لعنت آن کسی که شد منکر تو
تا آخر عمرمان مقید هستیم
بگذار که اَنگ این و آن را بخوریم

  • دوشنبه
  • 9
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 07:16
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ولادت حضرت رقیه( زنده هستم به عشق دلداري) *

3779
5

شعر ولادت حضرت رقیه( زنده هستم به عشق دلداري) زنده هستم به عشق دلداري
به اميد طلوع ديداري
گاه دنبال زندگي هستم
گاه دنبال چوبه‌ي داري
جرعه‌اي نور ، كاسه‌اي خورشيد
مرحمت كن به قلب بيماري
با خيال تو دائم‌الذكرم
موقع خواب و وقت بيداري
ما گرفتار عشق مولائيم
اي به قربان اين گرفتاري
شعله‌ي عشق خانمان سوز است
عشق در اصل آتش افروز است
مثل صبح بهار بيدارم
دور تو در مدار تكرارم
لب به لب ابر و باد و بارانم
آسمانم ولي نمي‌بارم
در تكاپوي نور سرزده‌ام
تازه‌ام ميل عاشقي دارم
از همان اول تولد ، نه
قبل از آن كرده‌اي گرفتارم
چه بهشتي چه دوزخي باشم
دست از اين عشق برنمي‌دارم
خاك عاشق به گريه گِل شده است
دل ما با رقيه دل شده است
موجي از شور و همهمه آمد
دور قند

  • یکشنبه
  • 15
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 07:29
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر میلاد حضرت رقیه(ای گل بهارم هرچه دارم از تو دارم بی بی) *

3630
3

شعر میلاد حضرت رقیه(ای گل بهارم هرچه دارم از تو دارم بی بی) ای گل بهارم هرچه دارم از تو دارم بی بی
ای همه نگارم جز تو من یاری ندارم بی بی
تو آمدی تا كه حسین شادی نماید
عیدی ما دیدن روی تو نماید
تویی دار و ندارم ،تویی باغ و بهارم
تویی عشق و نگارم،تویی هستی ویارم
یارقیه مددی
امشب شب شادی و بهاره مستی ماست
امشب بوسه بر قنداقه ی تو هستی ماست
عشقت نصیب دل ناقابل من شد
گوشه ای از نیم نگات حاصل من شد
تو هستی همه هستم
كه از عشق تو مستم
كه تا روز قیامت،در خونه ات نشستم
یارقیه مددی
محبتت بی بی گوهر است و صدف ماست
شهادت در راه تو بی بی هدف ماست
می كنم به نامت همواره مستی
شكر لله كه اربابم تو هستی
دعا دارم به لبهام
ببینه این دوچشمام
كه آخر جون می دم من
به روی پای

  • یکشنبه
  • 6
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 05:11
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر میلاد حضرت رقیه(دختر مولا اومده بگید خوش اومد به حسین) *

3970
5

شعر میلاد حضرت رقیه(دختر مولا اومده بگید خوش اومد به حسین) دختر مولا اومده بگید خوش اومد به حسین
یارقیه یارقیه یارقیه بنتُ الاَرباب
الا كه نور خدا بر جمال داری تو
جلیله هستی و عز و جلال داری تو
نگاه فاطمه را می توان به چشمت دید
كه عكس مادر خود بر جمال داری تو
هزار پیر طریقت مرید درگاهت
كریمه هستی و دل بی مثال داری تو
شاعر:حسین سیب سرخی

  • یکشنبه
  • 6
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 05:17
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر میلاد حضرت رقیه(لیلی لیلای دنیا) *

4105
7

شعر میلاد حضرت رقیه(لیلی لیلای دنیا) لیلی لیلای دنیا
زینت آغوش سقا
دنیا هم می خنده وقتی
می خندی بر روی بابا
تو عشق دیرین دنیای اربابی
رؤیای شیرین شب های اربابی
زهرای اربابی
ستاره بارون كاشونه ی حسین
اومده دنیا دردونه ی حسین
باغ بهشته خونه ی حسین
وای كه چه اختری
خدا به مهتاب داده
وای كه چه دختری
خدا به ارباب داده
ترنم عشق رقیه رقیه رقیه
تبسم عشق رقیه رقیه رقیه
مثل كبوتر روی پر حسین
چشماشو وا كرد تا دختر حسین
انگاری اومد مادر حسین
وای كه بازم
خدا بیافریده فاطمه
وای كه رو دست حسین
خوابیده فاطمه
ترنم عشق رقیه رقیه رقیه
تبسم عشق رقیه رقیه رقیه
تجسم عشق رقیه رقیه رقیه
تلاطم عشق رقیه رقیه رقیه
تو عشق دیرین دنیای اربابی
رؤیای شیرین شب ها

  • یکشنبه
  • 6
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 05:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مولودی حضرت رقیه(ای دخــتر زهـــرایی تـــویی) *

12682
15

شعر مولودی حضرت رقیه(ای دخــتر زهـــرایی تـــویی) ای دخــتر زهـــرایی تـــویی
مـــــــولاتـی رقــــــیه
ای هــــــــستی بـابـا تــــویی
مـــــــولاتـی رقــــــیه
ای دلــــــبر مـــــولا تــــویی
مـــــــولاتـی رقــــــیه
ای دلـــــبر زینــب تــــــویی
مـــــــولاتـی رقــــــیه
ای صــــابره، ای طـــــاهره
مـــــــولاتـی رقــــــیه
ای عــــــالمه، ای فـــــاضله
مـــــــولاتـی رقــــــیه
ای طــــاهره ای ثـــــابــــته
مـــــــولاتـی رقــــــیه
عــــزیز مــــرتضی تــویی
مـــــــولاتـی رقــــــیه
بـــه درد مـــا دوا تــــــویی
مـــــــولاتـی رقــــــیه
گـــره گـــــشا تـوئی تــوئی
مـــــــولاتـی رقــــــیه
مـــــشکل گـــشا توئی توئی
مـــــــولاتـی

  • یکشنبه
  • 6
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 05:56
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر میلاد حضرت رقیه(آئــــــینه نــــــور آمـــــــد) *

2786
2

شعر میلاد حضرت رقیه(آئــــــینه نــــــور آمـــــــد) آئــــــینه نــــــور آمـــــــد
هــنگامی ســــرور آمـــد
بـر شیـــعه مـبارک بــــاد
مـــژده کــه غـــفور آمــد
[میلاد رقیه است، قلب همه شاد است] (2)
گشت جهان چـــــراغانـی
تـــــو روضـه رضــوانی
تـــــــــو مـــایه فــخری و
دخـــــــت شــه شـــاهانی
میلاد رقیه است، قلب همه شاد است
دخــــتر حــــسین آمــــــد
مــــاه عــــــــالمین آمــــد
بـــا چـــشمه ای از تــقوا
نــــور دو عــــــین آمـــد
[میلاد رقیه است، قلب همه شاد است] (2)
عــالم شـــده مـــــجنونش
دیـــــوانه و مــــــفتونـش
تـبریک و هـزاران گـــل
بــــر طــــالع مــــیمونش
[میلاد رقیه است، قلب همه شاد است] (2)
بــــا جــــلوه زیـــــ

  • یکشنبه
  • 6
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 06:08
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر میلاد حضرت رقیه(گـــوهــر بــحر حـــیا) *

3081
5

شعر میلاد حضرت رقیه(گـــوهــر بــحر حـــیا) گـــوهــر بــحر حـــیا
نـــور دل مـــــصطفی
تــــولدت مــــــبارک
دخـــــتر آل عــــــــــبا
مـژده مـومنین، مـی رسد ز آسـمان
آیتی ز حق، بر جهانیان عیان 2
آمـــد رقــــیه 4
مـحبوب یـزدان آمــــد
مـــهر فــــروزان آمــــد
بـاب الــحوائج است او
آن نــــــور ایـمان آمــــد
امشب آمده، درّی از صدف برون
گوهری که شد، حمدِ او ز حد فزون
آمـــد رقــــیه 4
مـــنبع جـــود و ســخا
آیـــــنه حـــــــــــق نـــــما
بــا آن دل رحـــــیمت
کـنی تـو حــــــــاجت روا
ای رقیه جان، تو نگین خاتمی
ای رقـــیه جان، نور مـاه عـالمی 2
آمـــد رقــــیه 4
ای نـــــوگل هـدایت
جـانها شــــود فـــــدایت
بر مـا نـما عـــنایت
مــ

  • یکشنبه
  • 6
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 06:33
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مولودی حضرت رقیه(تــویی کــه جــان مــی دهی، بـه قـلب بـابـا حـــسین) *

9567
27

شعر مولودی حضرت رقیه(تــویی کــه جــان مــی دهی، بـه قـلب بـابـا حـــسین) تــویی کــه جــان مــی دهی، بـه قـلب بـابـا حـــسین
تـــویی کـه دل مـی بـری، ز عـشق زهـرا حـسین
بـود و نـبود مـن تویی، رقیه
فـدای نـام تـو هـــمه، رقــیه
بـنت الـحسین رقـیه، بـنت الـحسین رقـیه 2
بـه عـشق شـهر دمـشق، سـر بـه قـفس مـی زنم
بـــــــــه سـایه مـهر تـو مـن، نـفس نـفس مــی زنـم
تـــــــویی قـــــــرار مـــن، دار و نـدار مــن
بــــــاغ و بـــــهار مــــن، یـــــــــگانه یـــــار مــــــن
بـود و نـبود مـن تویی، رقیه
فـدای نـام تـو هـــمه، رقــیه
[ بـنت الـحسین رقـیه، بـنت الـحسین رقـیه] (2)
ســـه ســـاله کـــربُبلا، گــــره ز قـلبم گـــشا
( به حق شـــاهِ دو ســرا، مــــرا بــــبر کــــ

  • یکشنبه
  • 6
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 06:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر میلاد حضرت رقیه(در مــحفل مـــا صــفا بــده یا حـسین) *

4186
2

شعر میلاد حضرت رقیه(در مــحفل مـــا صــفا بــده یا حـسین) در مــحفل مـــا صــفا بــده یا حـسین
بـــر ایـــن دل مـــا جـــلا بـــده یا حسین
دور ســـر رقیه ات بگردان چـــیزی
آن را صـــدقه بـــه مـــا بـــده یـــا حسین
دل اهــــــــــل ولا گـردیده مـــسرور
جـــهان گـــردیده غــرق شـــادی و شـور
بــه مــهدی تــهنیت گـــویند امــروز
بـــود مــیلاد عــمه اش نـور عـلی نـــور
در گـــلشن دیــن نــو گل طـاها آمــد
آن اخـــــــتر روشــن گــر یــــکتا آمــــد
برشیعه بشارت که دراین روز عزیز
مـــنبع جـــود و سـخا، مـرحم دلـها آمـــد
مـن کـیستم رسـول خـدا را سلاله ام
انـدر حـــــریم زاده زهـــــــرا غـزاله ام
نـامم رقـیه دخـتر ســـــلطان کـربلا
بـاب الحـوائجم بـه خ

  • یکشنبه
  • 6
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 06:42
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 وحید قاسمی

شعر ولادت حضرت رقیه(س) -( پریوشی كه غزل خوان مهربانی هاست ) * وحید قاسمی

3787
4

شعر ولادت حضرت رقیه(س) -( پریوشی كه غزل خوان مهربانی هاست ) پریوشی كه غزل خوان مهربانی هاست
سه ساله دخترك خانواده ی زهراست
شب ولادت او روز مرگ نومیدی
شروع لحظه ی تحویل سال خورشیدی
شكوفه های بهاری مرید خنده ی او
شكفتن گل مریم نوید خنده ی او
چه انعكاس شگرفی نگاه او دارد!
از آسمان نگاهش ستاره می بارد
نماز پنجره ها سمت كعبه ی چشمش
حواس آینه ها پرت جذبه ی چشمش
ستاره ها به رقیه سلام می كردند
برای دیدن او ازدحام می كردند
رجال اهل كهف، خواب ناز امشب را
به پلك منتظر خود حرام می كردند
زنان پاك سرشت قبیله ی مریم
به احترام مقامش؛ قیام می كردند
و شاعران علی دوست تمام جهان
قصیده گفتن خود را تمام می كردند
فرشته ها به قماتش دخیل می بندند
فقیرهای بهشتی چه آبرومندند!
طو

  • پنج شنبه
  • 6
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 04:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عظیمی

شعر ولادت حضرت رقیه(س) -( تا که خدا به بال ملک پر درست کرد ) * امیر عظیمی

3933
7

شعر ولادت حضرت رقیه(س) -( تا که خدا به بال ملک پر درست کرد ) تا که خدا به بال ملک پر درست کرد
در آسمان عشق کبوتر درست کرد
با آیه های سوره ی زیبای قدر خود
قدری گریست، سوره ی کوثر درست کرد
خلقت به حال خویش معلّق نمی شود
بر آن خدای فاطمه محور درست کرد
تا که بهشت پر شود از عطر آشتی
با قلب خویش صورت مادر درست کرد
بابا به یاد مادر خود گریه تا نمود
مادر گرفت آینه... دختر درست کرد
شأن نزول سوره ی کوثر بزرگ شد
دختر تجلّی رُخِ مادربزرگ شد
دختر همیشه دلبر باباست شک نکن
در اوج دلبریش دلارآست شک نکن
این زمزمه شده است سرود ملائکه
این نو رسیده دختر مولاست شک نکن
هنگام خنده هاش وَ هنگام گریه هاش
این فاطمه به فاطمه همتاست شک نکن
خواهر بیا بیا و به دقت نگاه کن
صورت شبیه

  • پنج شنبه
  • 6
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 04:52
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

زمزم نشد درست ز پاهای اسمعیل با من بگو که خالق زمزم رقیه است * جعفر ابوالفتحی

3447
9

زمزم نشد درست ز پاهای اسمعیل  با من بگو که خالق زمزم رقیه است به مناسبت ولادت حضرت رقیه (س)

الحق ملیکه ی همه عالم رقیه است

الحق دلیل ریزش اشکم رقیه است

زمزم نشد درست ز پاهای اسمعیل

با من بگو که خالق زمزم رقیه است

قدش خمیده شد که شود استوار دین

آنکه نمود قد یزید، خم رقیه است

در خیمه ی تو از کرم تو شدم اصیل

اصل اصیل نیت اصلم رقیه است

این یک نظر بود نظرم هست محترم

در بین بچه های تو اعلم رقیه است

سروده جعفر ابوالفتحی

  • پنج شنبه
  • 6
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:20
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد