شهادت امیرالمومنین علی (ع)

مرتب سازی براساس

اشعار شهادتی امام علی (ع)،(علی امـــــشب چه خوش با ما مدارا می کنی) *

3789
3

اشعار شهادتی امام علی (ع)،(علی امـــــشب چه خوش با ما مدارا می کنی) علی امـــــشب چه خوش با ما مدارا می کنی
شد شب قـدر و تو خود دردم مداوا می کنی

درکـنار ذکـر حـقّ و جـــوشن و احیای شب
با نــمازآخرت دل را مــصـفا مـی کـنی

عـدل و احـسان شما حتی ز قاتل کم نگـشت
کاسه شیری هم برای قاتلت مــولامهیامی کنی

امشـب آقا با همین فرق شکسته، روی زرد
یاد آن میخ در و پـهلوی زهـرا(س) می کنی

از شمار فضل تو حدر قلم ها عاجــز است
در رکـوع خود زکــات عشـق اهدا می کنی

مـردم نا اهـل کـوفه با تو بد کردند علـی(ع)
ازخدای خود تو استغفارآنها را تمـنا می کنی

شاعر:محسن زعفرانیه

  • چهارشنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 11:14
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

اشعار شهادت امام علی (ع)،(دیگر علی ز بستر خود پا نمی شود) *

7608
11

اشعار شهادت امام علی (ع)،(دیگر علی ز بستر خود پا نمی شود) دیگر علی ز بستر خود پا نمی شود

زخمِ سرِ شکسته مداوا می شود

دربی که تا کنون به کسی "نه" نگفته بود

این چند روز روی کسی وا نمی شود

دیگر طبیب زحمتِ بیخود نکش، برو!

دردِ علی که بهتر ازینها نمی شود

از بس که تب نموده و رنگش پریده است

زردیِ دستمال هویدا نمی شود

رخسار زرد و ریش سفید و هنای سرخ

آخر چنین خضاب که زیبا نمی شود!

زینب به کاسه های پر از شیر دل نبند

این چیزها برای تو بابا نمی شود!

حرفی بزن علی، به حسینت نگاه کن

دارد ز غصه های تو دیوانه می شود

حالِ تو را فقط حسنت درک می کند

دردی حریف ماتم زهرا نمی شود!

سی سالِ پیش جان علی را گرفته اند...

خنجر که مردِ کشتن مولا نمی شود!

قبری در

  • چهارشنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 11:18
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام علی (ع)،(چشم هايِ به رنگِ خونت را ) *

4594
4

اشعار شهادت امام علی (ع)،(چشم هايِ به رنگِ خونت را   ) چشم هايِ به رنگِ خونت را

بر پرستار خود كمي وا كن

دل من شور مي زند بابا

گريه هاي مرا تماشا كن

گرچه بستم شكاف زخمت را

خون تازه دوباره مي ريزد

گرچه بر معجرم گره زده ام

لخته خون پاره پاره مي ريزد

بعد لبخند قاتلت بر من

تو چرا خنده مي كني بابا؟!

شب بي مادري ما را باز

اين چنين زنده مي كني بابا

واژه هايي كه خاطرات من است

باز تكرار مي كني هر بار

كوچه ي تنگ ، خنده و هيزم

ميخ در ، دود ، آتش و ديوار

مُردم از روضه خواني ات امشب

سـوخـتـم پـاي هر وصيت تو

سر شب از شكاف در ديدم

حال عباس را ز نيت تو

دست او را گرفتي و گفتي

رو سپيدم كن اي رشيد علي

پيش زهرا كن آبروداري

آبرويم بخر اميد علي

ج

  • چهارشنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 11:20
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امیر المومنین(ع)،(رحمی کن ای پدر تو بر این اضطراب ها) *

3916
6

اشعار شهادت امیر المومنین(ع)،(رحمی کن ای پدر تو بر این اضطراب ها) رحمی کن ای پدر تو بر این اضطراب ها

آتش مزن به جانم با این شتاب ها

از وقتی آمدی دل من شور می زند

آرام باش خاطر ما دل کباب ها

بر آسمان نگاه مکن ای عزیز من

وا می کنی برای چه بغض سحاب ها ؟

امشب که قصد کرده ، که ویران کند دلم ؟

ای مرگتان رسد ، همه خانه خراب ها !

بعد از تو روزگار که روشن نمی شود

تاریک می شوند دگر آفتاب ها

امشب برای زخم تو مرهم نهم پدر

با یاد زخم سینه و آن التهاب ها

چشم تو گفت : صبر کنم که فقط همین ...

...یک بار نیست دیدن صورت خضاب ها

بعد از رسول و فاطمه حالا تو می روی

تعبیر می شوند یکایک چو خواب ها

بعد از حسن ، حسین نباشد چه می شود ؟!

من هستم و تحمل رنج و عذاب ها

م

  • چهارشنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 11:53
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام علی (ع)،(گرفته مه همه ی جاده را ـ مشخص نیست) *

3758
1

اشعار شهادت امام علی (ع)،(گرفته مه همه ی جاده را ـ مشخص نیست) گرفته مه همه ی جاده را ـ مشخص نیست
که صاف می شود آیا هوا ؟ـ مشخص نیست

چطور باید از این راه مه گرفته گذشت
از این مسیر که یک ردّ پا مشخص نیست

و من چقدر در این مه به گریه محتاجم
نمی شود که ببارم... چرا؟ مشخص نیست

چه حسّ خوبِ غریبی ؛ به جستجوی خودت
شبانه راه بیفتی ... کجا؟ مشخص نیست

و تا همیشه از این شهر مرده کوچ کنی
و دورِ دور شوی ... دور... تا ... مشخص نیست

درست می روی آیا ؟ و یا ... نمی دانی
صحیح می رسی آیا ؟ و یا ... مشخص نیست

... کسی شبیه نسیم از کنار من رد شد
غریبه بود ؟ وَ یا آشنا ؟ مشخص نیست

صدای روشن او از ورای مه پیداست:
نگاه کن به افق! راه نامشخص نیست
...
تو پشت ابری و این قدر تا

  • پنج شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:34
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

آئینه دار صورت مادر صبور باش *

5484
12

آئینه دار صورت مادر صبور باش زینب کنار لاله ی پرپر صبور باش

در داغ بال های کبوتر صبور باش

من می روم شبانه ، غریبانه دخترم

بر سوز این غریبی حیدر صبور باش

اینجا هنوز اوّل راه است دخترم

زینب کنار تشت برادر صبور باش

مانند کوه باش و کنار حسین خود

در اضطراب لحظه ی آخر صبور باش

تو عزّت قبیله ای ای دخت فاطمه

دختر کنار پیکر اکبر صبور باش

تقدیرِ هر چه نام ِ علی تیغ در گلوست

آرام باش و با دل اصغر صبور باش

ای خواهر دلاور سردار علقمه

بر داغ دست های دلاور صبور باش

تنها توئی و دشت پر از درد بی کسی

در چشم بی حیائی لشکر صبور باش

بر نیزه می شود سر هفتاد و چند عشق

زینب به زیر سایه ی یک سر صبور باش

دستان اهل شام سبک نیست دخ

  • چهارشنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 15:12
  • نوشته شده توسط
  • vahid
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام علی (ع)،(«بدر» يادش مانده آن روزي که مي‌لرزاندي‌اَش) *

3466
1

اشعار شهادت امام علی (ع)،(«بدر» يادش مانده آن روزي که مي‌لرزاندي‌اَش) «بدر» يادش مانده آن روزي که مي‌لرزاندي‌اَش
آن رجزهايي که مي‌خواندي و مي‌ترساندي‌اَش

ذوالفقارت شکل «لا» با دسته‌اي کوتاه بود
«لا اله» آن روز در دستان «الا الله» بود

«لا اله» آن روز جز سوداي «الا هو» نداشت
رويِ حق ـ بي تيغِ تو ـ بالاي چشم، ابرو نداشت

تيغ را بالا که بردي، آسمان رنگش پريد
تا فرود آمد، زمين خود را کمي پايين کشيد

«حمزه» يک چشمش به ميدان چشم ديگر سوي تو
تيغ را گم کرده است از سرعت بازوي تو

ذوالفقار آنگونه با سرعت به هر کس خورده است
مدتي مبهوت مانده تا بفهمد مرده است

خشمِ تو از رعدِ «يا قهّار» و «يا جبّار» بود
بعد از آن بارانِ «يا ستّار» و «يا غفّار» بود

بعد از آن باران، عجب رنگ

  • پنج شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:57
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام علی (ع)،(ای سجود باشکوه و ای نماز بی نظیر) *

4529
1

اشعار شهادت امام علی (ع)،(ای سجود باشکوه و ای نماز بی نظیر) ای سجود باشکوه و ای نماز بی نظیر

ای رکوع سر بلند و ای قیام سر به زیر

در هجوم بغض ها، ای صبور استوار

در میان تیرها، ای شکست ناپذیر

شرع را تو رهنما عقل را تو ره گشا

عشق را تو سر پناه، مرگ را تو دستگیر

فرش آستانه ات بوریایی از کرم

تخت پادشاهی ات دست بافی از حصیر

کاش قدر سال بود آن شب سیاه و تلخ

آسمان تو غافلی زآن طلوع ناگزیر

بعد از او نه من نه عشق از تو خواهم ای فلک :

یا ببندی ام به سنگ یا بدوزی ام به تیر

دست بی وضو مزن بر ستیغ آفتاب

آی تیغ بی حیا شرم کن وضو بگیر

لَختی ای پدر درنگ پشت در نشسته اند

رشته های سرد اشک، کاسه های گرم شیر ...

سعید بیابانکی

  • پنج شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:59
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام علی (ع)،(امام، رو به پریدن... عمامه روی زمین!) *

3941

اشعار شهادت امام علی (ع)،(امام، رو به پریدن... عمامه روی زمین!) امام، رو به پریدن... عمامه روی زمین!

قیامتی شد ـ بعد از اقامه ـ روی زمین

خطوط آخر نهج‌البلاغه ریخت به خاک

چکید هر طرفی صد چکامه روی زمین...

خودت بگو به که دل خوش کنند بعد از تو

گرسنگان «حجاز» و «یمامه» روی زمین؟!

زمان به خواب ببیند که باز امیرانی

رقم زنند به رسم تو نامه روی زمین:

«مرا بس است همین یک دو قرص نان ز جهان

مرا بس است همین یک دو جامه روی زمین...»

... تو رفته‌ای و زمین مانده است و ما ماندیم

و میزهای پر از بخش نامه؛ روی زمین!

  • پنج شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 13:01
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام علی (ع)،(صبرم تمام شد کفنم را بیاورید) *

4792
1

اشعار شهادت امام علی (ع)،(صبرم تمام شد کفنم را بیاورید) صبرم تمام شد کفنم را بیاورید

رخت رهایی از بدنم را بیاورید

روحم میان این قفس تنگ خسته است

ازعرش نور پیرهنم را بیاورید

هر جا که هست فاطمه آنجاست خانه ام

من را برید یا وطنم رابیاورید

با یاد چادرش نفسم تنگ می شود

آن یاردگاری کهنم را بیاورید

دنیا جهنمی شد از آتش فراق

تابوت من، بهشت تنم را بیاورید

باید حسین را به علمدار بسپرم

عباس کاشف محنم را بیاورید

شاعر: موسي عليمرادي

  • پنج شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 13:06
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام علی (ع)،(همینکه خون ز سر مرتضی برون میزد) *

3925
2

اشعار شهادت امام علی (ع)،(همینکه خون ز سر مرتضی برون میزد) همینکه خون ز سر مرتضی برون میزد

دل شکسته ی زینب ز جا برون می زد

همینکه حضرت حیدر به هر طرف می رفت

ز فرق پاره ی حیدر هوا برون می زد

تمام درد دلش را به زینبش می گفت

خدا رو شکر ز لبها صدا برون می زد

و گفت زینب کبری به حیدرش، خوناب

پدر ز سینه ی مادر چرا برون می زد

به پیشگاه دو چشم بهاری زینب

ببین که اشک ولی خدا برون میزد

دعای هر سحرش را درون خود می ریخت

ز چشم های عجیبش دعا برون می زد

اگر نبود دو دست کرامت حیدر

ز جای جای مدینه گدا برون می زد

شاعر: جعفر ابوالفتحی

  • پنج شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 13:12
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام علی (ع)،(کسی که نان بیار سفرۀ فقیر می شود...) *

3811
2

اشعار شهادت امام علی (ع)،(کسی که نان بیار سفرۀ فقیر می شود...) کسی که نان بیار سفرۀ فقیر می شود...

چه زودتر همیشه از بقیه سیر می شود...!

کسی که دست شسته از تمام نام و کام ها...

امیر سیر سفرۀ بخور نمیر می شود...

غریبه... پشت آن زنان که آرد می کنند و لعن...

ز اشک آن غریبه آردها خمیر می شود

صدای ذق ذق اش... به هر تنور... شعله می شود...

و پا به پای مادران بیوه پیر می شود...

برای رزق بیوگان چو چاه وقف می کند...

به رایگان به آب آوری اجیر می شود

به اشتهای روزه اش... به وصله های موزه اش..

یکی فقیر می شود... یکی اسیر می شود...

و هرکه به بهانه ای... مگر نماز خواند او...

به پاش بوسه می زند... شبیه تیر می شود...

حصیر کهنه... مرد... هم غبار از زمین بلند.

  • پنج شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 13:13
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

اشعار شهادت امام علی (ع)،(میان قبلۀ محراب ناله ها کردم) * قاسم نعمتی

3612
2

اشعار شهادت امام علی (ع)،(میان قبلۀ محراب ناله ها کردم) میان قبلۀ محراب ناله ها کردم

به هر قنوت برای همه دعا کردم

برای این که به وصل حبیبه ام برسم

به قلب سوخته هر شب خدا خدا کردم

گرفته مسجد کوفه شمیم تو زهرا

ببین چه محشری از عاشقی به پا کردم

میان گودی محراب تا زمین خوردم

عجیب یاد تو و داغ کوچه را کردم

تو گیر کردی و نام مرا صدا کردی

ببین به صورت خونین تو را صدا کردم

عزیز من به تو گفتم که بی تو می میرم

ببین به عهد چهل ساله ام وفا کردم

دلم ز بس نگران نگاه زینب بود

دو شانه حسنین خودم رها کردم

محارمند کنون دور دخترم اما

اشاره جانب گودال کربلا کردم

تمام شاخه گلانش به نیزه چیده شود

به پیش دیده زینب گلو بریده شود

شاعر : قاسم نعمتی

  • پنج شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 13:17
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام علی (ع)،(من کیستم گدای تو یا مرتضی علی) *

10995
8

اشعار شهادت امام علی (ع)،(من کیستم گدای تو یا مرتضی علی) من کیستم گدای تو یا مرتضی علی

احیای من ثنای تو یا مرتضی علی

عمری بود ز لطف خداوند زنده ام

در سایه ی لوای تو یا مرتضی علی

ما را خدا شبیه نجف پر بها نمود

در سینه ها ولای تو یا مرتضی علی

باید به دست آتش دوزخ حواله داد

آن دل که نیست جای تو یا مرتضی علی

تا روز حشر تشنه ی جام ولایتم

سرمستم از ولای تو یا مرتضی علی

امشب نه اهل فرش تمامی عرش حق

باشد به اقتدای تو یا مرتضی علی

از حب حیدر است که خاکم حسینی است

ممنونم از عطای تو یا مرتضی علی

عالم همه طفیلی ذات مقدّست

هستی ترابِ پای تو یا مرتضی علی

هستند اولیای اولوالعزم مفتخر

بر خدمت سرای تو یا مرتضی علی

شرط قبولی همه طاعات روز حشر

باشد

  • پنج شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 13:15
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام علی (ع)،(ديشب كه ميهمان به سرايم قدم گذاشت) *

4389
1

اشعار شهادت امام علی (ع)،(ديشب كه ميهمان به سرايم قدم گذاشت) ديشب كه ميهمان به سرايم قدم گذاشت

از سفره غير نان و نمك هيچ بر نداشت

از خانه ام كه رفت دلم تاب و تب گرفت

مي رفت و همچو اين دل من ماه شب گرفت

گفتم بيا تو اين سحري را بمان مرو

سوزانده است قلب مرا اين اذان مرو

جانسوز تو نگاه بر اين آسمان مكن

خاك عزا بيا و سر خاندان مكن

مي رفت و گفت موعد ديدار آمده

وقت زيارت رخ دلدار آمده

مي رفت و گفت گشته دلش تنگ فاطمه

مي برد با خودش دل پر خون ما همه

خالي ست جاي فاطمه تا ديده تر كند

يا ناله اي كشد همه را خون جگر كند

خالي ست جاي فاطمه يار پدر شود

در كوچه هاي كوفه برايش سپر شود

آتش دگر به شهپر روح الامين نشست

فرق علي شكافت و روي زمين نشست

محراب مس

  • پنج شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 13:19
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام علی (ع)،(درد دلهام برای تو حسین بسیار است) *

6474
6

اشعار شهادت امام علی (ع)،(درد دلهام برای تو حسین بسیار است) درد دلهام برای تو حسین بسیار است

بسته ام بار سفر چشم به راهم یار است

خوشی عمر مرا بود به نه سال فقط

بعدِ زهرا علی از دست فلک بیزار است

ابن ملجم به خیالش که مرا کُشت ولی

قاتل اصلی من ضرب در و مسمار است

حسن از کوچه چه دیدست که لکنت دارد

که هنوزم که هنوز است دلش بیمار است

به ابالفضل سپردم که کنارت باشد

او گرفتار تو و در همه جا غمخوار است

بیشتر از همه دلواپس زینب هستم

که به هر شهر اسیرِ سرِ هر بازار است

زیور آلات به همراه مبر کرب و بلا

اُلفت مردم کوفه به طلا بسیار است

شاعر: سعيد خرازي

  • پنج شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 13:21
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام علی (ع)،(من حیدرم که بار مصیبت کشیده ام) *

5055
10

اشعار شهادت امام علی (ع)،(من حیدرم که بار مصیبت کشیده ام) من حیدرم که بار مصیبت کشیده ام

هرگز بدین زمانه خوشی را ندیده ام

غصه به دل زیاد و به جز چاه ای خدا

کس نیست با خبر ز دل داغدیده ام

دادم سلام جای جواب سلام هم

زخم زبان و طعنه ز مردم شنیده ام

اندر کجاست فاطمه تا بیند همچو او

خم گشته سرو قامت دخت رشیده ام

گرچه عدو به کوفه مرا کشته است ولی

من کشته مدینه و داغ شهیده ام

من دست بسته بودم و با تازیانه اش

می زد عدو به همسر پیش دیده ام

او با لگد به در زد و زهرا به پشت در

با شاخه اش شکست ثمر نارسیده ام

شاعر حسن جواهری

  • پنج شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 13:24
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام علی (ع)،(تا که از تیغ شرر بار علی را کشتند) *

5805
3

اشعار شهادت امام علی (ع)،(تا که از تیغ شرر بار علی را کشتند) تا که از تیغ شرر بار علی را کشتند

هاتفی زد به فلک جار علی را کشتند

لرزه بر پیکر ارکان هدایت افتاد

ناله زد گنبد دوار علی را کشتند

گاه با طعنه گهی زخم زبان گه دشنام

به یکی روز دو صدبار علی را کشتند

بعد زهرا دل او خانه درد و غم بود

باغم و غصه بسیار علی را کشتند

مسجد کوفه نشد قتلگه شیر خدا

که میان در ودیوار علی را کشتند

در همان روز که در کوچه زدند زهرا را

به خدا حیدر کرار علی را کشتند

ابن ملجم نبود قاتل حیدر،به خدا

قنفذ و ثانی خونخوار علی را کشتند

با غلافی که سیه بازوی زهرا کردند

با همان ضربه مسمار علی راکشتند

شاعر حسین میرزایی

  • پنج شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:17
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام علی (ع)،(خانه ای کاش که اینگونه پریشان نشود) *

3903
7

اشعار شهادت امام علی (ع)،(خانه ای کاش که اینگونه پریشان نشود) خانه ای کاش که اینگونه پریشان نشود

شبی آشفته تر از شام غریبان نشود

غسل شب ناله ی شب دفن شب افسوس سحر

کاش آماج دل هیچ مسلمان نشود

یاد آن غسل که از پهلوی زهرا خون ریخت

خون فرق علی انگار که درمان نشود

نیمه شب گوشه ی تابوت به دوش حسنین

بی علی مشکل تشییع که آسان نشود

کوفه از اشک یتیمانه بخود می لرزد

بعد از این کاش گرفتار یتیمان نشود

مردم کوفه سر عهد بمانند اگر

طعمه ی سنگدلان معجر نسوان نشود

نزد این سنگ دلان سنگ زدن آسان است

کاش در شهر شما آینه مهمان نشود

نخلها از غم هجران علی خم شده اند

چاه ها شاهد آن ناله ی سوزان نشود

اولین روز حسن بهر امامت چه گذشت !

این بلا بر پسر فاطمه جبران نش

  • پنج شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:18
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام علی (ع)،(ای که از صورت خونین تو غم ریخته است) *

3953
2

اشعار شهادت امام علی (ع)،(ای که از صورت خونین تو غم ریخته است) ای که از صورت خونین تو غم ریخته است

با تماشای تو یکباره دلم ریخته است

چه به روز سر تو آمده آخر بابا

سرت از ضربه شمشیر به هم ریخته است

دخترت کاش بمیرد که نبیند هرگز

خون فرق تو قدم پشت قدم ریخته است

مادرم آمده بالای سرت با زحمت

اشک بر زخم تو با قامت خم ریخته است

کربلا زنده شده در نظرم می بینم

ترس دشمن که پس از صاحب علم ریخته است

تا که تاراج کند خیمه ی مارا یکسر

قبل آتش زدنِ آن به حرم ریخته است

فرق خونین تو را کاش نمی دیدم من

یادِ آن خون که از دست قلم ریخته است

  • پنج شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:20
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام علی (ع)،(ندا به حق علي و دعا به حق علي) *

7426
4

اشعار شهادت امام علی (ع)،(ندا به حق علي و دعا به حق علي) ندا به حق علي و دعا به حق علي

دوا به حق علي و شفا به حق علي

چه سرفرازم و آقا شدم براي خودم

بلند ميشود و افتاده پا به حق علي

گداي كوچه ي زهرا شدم عزيز شدم

بزرگ ميشود اينجا گدا به حق علي

عجيب نيست اگر باز هم دري واشد

نجات داده مرا بارها به حق علي

مگر نه اينكه هميشه خجالتم دادي

مگر نه اينكه تو گفتي بيا به حق علي

چه خوب دست من و دامنت گره خورده

شده ست اين گره ي بسته وا به حق علي

تمام حاجتم اين بود آشتي با تو

شده ست حاجت كهنه روا به حق علي

اگر كه پرده بيفتد چه آبرو ريزي ست

مريز آبرويم را خدا به حق علي

به من ز ِ اَخم تو آنقدر عرصه تنگ آمد

بگير تنگيِ قبر مرا به حق علي

به حق فاطمه كه

  • پنج شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:22
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام علی (ع)،(این چشم ها به راه تو بیدار مانده است) *

4164
3

اشعار شهادت امام علی (ع)،(این چشم ها به راه تو بیدار مانده است) این چشم ها به راه تو بیدار مانده است

چشم انتظارت از دم افطار مانده است

برخیز و کوله بار محبت به دوش گیر

سرهای بی نوازش بسیار مانده است

با تو چه کرده ضربه ي آن تیغ زهر دار

مانند فاطمه تنت از کار مانده است

آن قدر زخم ضربه ي دشمن عمیق هست

زینب برای بستن آن زار مانده است

آرام تر نفس بکش آرام تر بگو

چندین نفس به لحظه ي دیدار مانده است

از آن زمان که شاخه ي یاست شکسته شد

چشمت هنوز بر در و دیوار مانده است

سی سال رفته است ولی جای آن طناب

بر روی دست و گردنت انگار مانده است

میدانی ای شکسته سر آل هاشمی

تاریخِ زنده در پی تکرار مانده است

از بغض دشمنان به تو یک ضربه سهم توست

باقی آن برای علم

  • پنج شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:24
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امیرالمومنین(ع)،(نیست مادر تا ببیند اشک های جاری ام) *

3854
2

اشعار شهادت امیرالمومنین(ع)،(نیست مادر تا ببیند اشک های جاری ام) نیست مادر تا ببیند اشک های جاری ام

نیست تا این که دهد آن مهربان دلداری ام

می رود از حال و خواب از چشم هایم می رود

خاطرات دردناکی دارم از بیداری ام

روزگاری مادر و حالا پدر شد رفتنی

غم همیشه با من است و می کند غمخواری ام

میهمان خانه ام را کوفه از دستم گرفت

تا ابد شرمنده ام کرده است "مهمانداری ام"

من بدم می آید از این کوچه های چشم تنگ

سخت باشد در چنین وضعی امانتداری ام

بعد تو کوفه به من بی احترامی می کند

نیست یک محرم نماید در غریبی یاری ام

بیست سال بعد هم باشد سرم را بشکنم

تا بیاید باز بوی تو ز خون جاری ام

دختر تو باشم و بی پرده باشد محملم

تو بگو: آیا سزاوار چنین آزاری ام؟

خطبه می

  • پنج شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:27
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

اشعار شهادت حضرت علی (ع)،(میان قبله محراب ناله ها کردم) * قاسم نعمتی

5177
4

اشعار شهادت حضرت علی (ع)،(میان قبله محراب ناله ها کردم) میان قبله محراب ناله ها کردم
به هرقنوت برای همه دعا کردم
برای اینکه به وصل حبیبه ام برسم
به قلب سوخته هر شب خداخدا کردم
گرفته مسجد کوفه شمیم تو زهرا
ببین چه محشری از عاشقی به پا کردم
میان گودی محراب تا زمین خوردم
عجیب یاد تو و داغ کوچه را کردم
تو گیر کردی و نام مرا صدا کردی
ببین به صورت خونین تورا صدا کردم
عزیز من به تو گفتم که بی تو می میرم
ببین به عهد چهل ساله ام وفا کردم
دلم زبس نگران نگاه زینب بود
دوشانه حسینین خودم رها کردم
محارمند کنون دور دخترم اما
اشاره جانب گودال کربلا کردم
تمام شاخه گلانش به نیزه چیده شود
به پیش دیده زینب گلو بریده شود
قاسم نعمتي

  • پنج شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:29
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امیرالمومنین(ع)،(سقا کنار حضرت زهرا نشسته است) *

4114
0

اشعار شهادت امیرالمومنین(ع)،(سقا کنار حضرت زهرا نشسته است) سقا کنار حضرت زهرا نشسته است

دست علی به دست ابوالفضل بسته است

تنها برای کرب وبلا حرف می زند

از حرف های دیگر این شهر خسته است

وقتی حسین را به ابوالفضل می سپرد

انگار دید پشت حسینش شکسته است

شکر خدا علی دگر جلوه می کند

با اینکه روی آینه از هم گسسته است

اینجا سکوت زینب کبری شکسته شد

بابا مگر حسین من از پا نشسته است

فرمودند : نه عزیز دلم روز ابتلا روز کربلا

روزی رسد که آب به خیمه بسته است

آن جا فقط پناه همه خیمه ها سقاست

فریاد العطش روی لب ها نشسته است

سیلی و تازیانه که آزاد می شود

چشمت به نیزه ی سر عباس بسته می شود

شاعر:؟؟؟

  • پنج شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:31
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی (ع)،(ز روی زرد علی انتظار می ریزد) *

4420
2

اشعار شهادت حضرت علی (ع)،(ز روی زرد علی انتظار می ریزد) ز روی زرد علی انتظار می ریزد

ز چشم مانده به راهش قرار می ریزد

دلش به فاطمه و دیده بر اجل بسته

ز چشم دیده و دل احتضار می ریزد

دوباره ضربه ی سنگین، دوباره بستر و زخم

دوباره درد، به خاک مزار می ریزد

وصیتش به حسن آخر جوان مردیست

هنوز از لب حیدر وقار می ریزد

به جان زهرا با قاتلم مدارا کن

ز صبر توست اگر اقتدار می ریزد

ز خوب خلقی تو دشمنم شکست خورد

اگر چه از سخنش انزجار می ریزد

به اشک های پرستار خویش می گریم

که چشم ابری زینب بهار می ریزد

اگر چه غربت من می شود نصیب حسن

به غربت تو حسینم شرار می ریزد

من از مصیبت سخت تو در عجب ماندم

که روی نعش تو چندین سوار می ریزد

محمود ژوليده

  • پنج شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:33
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی (ع)،(تیغی فرود آمد و فرقت شكست آه) *

4392
2

اشعار شهادت حضرت علی (ع)،(تیغی فرود آمد و فرقت شكست آه) تیغی فرود آمد و فرقت شكست آه

فرقت شكست و موی تو در خون نشست آه

خون قطره قطره از تب پیشانی ات گذشت

چشم تو را در آن سحر تیره بست آه

دوران ناب ساغر عمرت به سر رسید

دیگر خمار مرگ شد آن چشم مست آه

زخم سرت عمیق شد اما تو را نكشت

آری تو را كه طاقت این درد هست، آه

از آن دمی كه ماه تو در خاك و خون نشست

در بین كوچه آینه ی تو شكست آه

زخم دل تو سر زد و جان تو را گرفت

زخمی كه بر نداشت دمی از تو دست آه

حالا دوباره همدم زهرای خود شدی

دیگر بس است ناله و دیگر بس است آه

شاعر: سيد محمد جواد شرافت

  • پنج شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:37
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امیرالمومنین(ع)،(باز امشب منادی کوفه) *

6205
8

اشعار شهادت امیرالمومنین(ع)،(باز امشب منادی کوفه) باز امشب منادی کوفه

از امامی غریب می خواند

گوشه خانه دختری تنها

دارد اَمن یجیب می خواند

***

مثل اینکه دوباره مثل قدیم

چشمِ از خون دل تری دارد

این پرستار نازنین گویا

باز بیمار بستری دارد

***

چادر پُر غبار مادر را

سرسجاده برسرش کرده

بین سر درد امشب بابا

یاد سر درد مادرش کرده

***

آه در آه؛ چشمه در چشمه

متعجب زبان گرفته، پدر!

خار درچشم و استخوان به گلو!

درگلوم اُستخوان گرفته پدر

***

آه بابا به چهره ات اصلاً

زخم ودرد و وَرم نمی آید

چه کنم من شکاف زخم سرت

هرچه کردم به هم نمی آید

***

باز سر درد داری و حالا

علت درد پیکرم شده ای

ماه «اَبرو شکسته»! بابا جان!

چه قَدَر شکل مادر

  • پنج شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:39
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی (ع)،(پلک های نیمه بازش آیه های درد بود) *

4782
8

اشعار شهادت حضرت علی (ع)،(پلک های نیمه بازش آیه های درد بود) پلک های نیمه بازش آیه های درد بود

آخرین ساعات عمر حیدر شبگرد بود

چادر خاکی زهرا بالش زیر سرش

عکس دربی سوخته در قاب چشمان ترش

زخم فرقش، ترجمان عمق زخم سینه بود

کوفه هم مثل مدینه دشمن آئینه بود

آتش آه حزینش بر جگر افتاده است

این دم آخر به میخ در افتاده است

در نگاه زینب دل خسته زخمش آشناست

زخم فرقش شکل زخم پهلوی خیرالنساست

زخم های کهنه بر رفتن مجابش کرده اند

ناامیدانه طبیبان هم جوابش کرده اند

معنی فزت و رب الکعبه ی او روشن است

حیدر مظلوم سی سال است فکر رفتن است

کوفه شبها آشنا با اشک فانوسش شده

ماجرای کوچه سی سال است کابوسش شده

غصه ی آن کوچه سی سال است پیرش کرده است

کم محلی های مر

  • پنج شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:41
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امیرالمومنین(ع)،(دور شمع پيكرت، گرديده ام خاكسترت) *

4791
12

اشعار شهادت امیرالمومنین(ع)،(دور شمع پيكرت، گرديده ام خاكسترت) دور شمع پيكرت، گرديده ام خاكسترت

اي به قربان تو و اين رنگ زرد پيكرت

از نفس هاي بلندت ميل رفتن مي چكد

حق بده امشب بميرم در كنار بسترت

تا نگيرد خون تازه گوشه ي تابوت را

مهلتي تا كه ببندم دستمالي برسرت

حيف شد، از آنهمه دلواپسي كودكان

كاسه هاي شيرمانده روي دست دخترت

كاش مي مردم نمي ديدم به خاك افتاده است

هيبت طوفاني دلدل سوار خيبرت

خلوت شبهاي سوت و كور نخلستان شكست

با صداي واعلي و واي حيدرحيدرت

شهر كوفه تا نگيرد انتقام بدر را

دست خود را بر نمي دارد پدر جان از سرت

با شمايي كه امير كوفه ايد اينگونه كرد

الامان از كاروان دختر بي معجرت

مي روي اما براي صد هزاران سال بعد

ميل احسان مي نما

  • پنج شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:43
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد