شهادت امیرالمومنین علی (ع)

مرتب سازی براساس
 حسن لطفی

شعر ضربت خوردن امام علی(ع) -( آن که امشب در تب وصل خداست ) * حسن لطفی

3817
2

شعر ضربت خوردن امام علی(ع) -( آن که امشب در تب وصل خداست ) آن که امشب در تب وصل خداست
سفره دار مردمان بی نواست
آن که گوید راز دل را با زمین
نیست مردی جز امیر المومنین
پُر شده گوشِ تمامی فلک
از صدای لطمه ی خیلِ مَلک
مرد می آید به سوی سجده گاه
ماه می گوید که بر بندید راه
در میان کوچه، بالِ جبرئیل
بسته راه رفتنِ پیرِ دلیر
کی خدای بیت! راه بیت گیر
دست ما بر دامن پاکت امیر
عالمی را غرقه در ماتم نکن
سایه ات را از سرِ ما کم نکن
یا به تنهایی مرو مولای من
یا کسی بفرست دنبال حسن
دستِ هستی شد گره بر دامنش
بادها بستند راهِ رفتنش
نوح آمد با تمام انبیا
مرتضی در ازدحام انبیا
هر یک از خیل رسل تا می رسید
آستینش یا عبایش می کشید
کی خدای بیت! راه بیت گیر
دست ما بر دامنِ

  • یکشنبه
  • 23
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:49
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر شهادت امام علی(ع) -( شهر! آرامش بگیر، آهسته ترکت میکنم ) * یحیی نژاد سلامتی

2837
1

شعر شهادت امام علی(ع) -( شهر! آرامش بگیر، آهسته ترکت میکنم ) شهر! آرامش بگیر، آهسته ترکت میکنم
چند سالی باتو بودم ،رفع زحمت میکنم
در مقامم آیه های «هل اتی...»آمد ولی
یک نفر بر پیکرم باشد قناعت میکنم
انتظار همسرم را میشکم اما بس است
از همان روزی که رفت احساس غربت می کنم
مثل هر روز خدا رد سلامم می کنید
مثل هر روز خدا با چاه خلوت میکنم
یاد آن لعن قنوت هر شب و روز شما...
همچنان بر مردم این شهر خدمت میکنم
آه،من رفتم ولی ای قاتل زهرای من
گریه تا مرگم به یاد آن مصیبت میکنم
چند خطی هم برای روضه اش می آورم
از همین جا قتلگاهت را زیارت میکنم :
«آه فرزندم،ترک برداشته لبهای تو
اکبرم،آب گلو را با تو قسمت میکنم»
انتظار منتقم تسکین قلبم می دهد
حیف دارم غیبتت را کم کم ع

  • یکشنبه
  • 23
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام علی(ع) -( امشب همه بر سوزش تن گريه كردند ) *

2314
2

شعر شهادت امام علی(ع) -( امشب همه بر سوزش تن گريه كردند ) امشب همه بر سوزش تن گريه كردند
امشب همه با آه زينب گريه كردند
زينب تو بايد زخم چون مادر ببيني
باچادر زهرا سر حيدر ببيني
ناله زند بابا مرو از خانه ما
ويران مكن با رفتنت كاشانه ما
اذنم دهي در ماتم تو اي عزيزم
خاك تمام كوفه را بر سر بريزم
بار دگر بر زخم ما مرحم نيامد
چون پهلوي مادر سر تو هم نيامد
اصلا بدم مي آيد از كوفه پدر جان
اي كاش ديگر بر نگردم دل پريشان
رسم است اينجا عشق را تنها گذارند
راحت به روي خون دلبر پا گذارند
در نيزه سازي جمله قهارند اينان
وقت غنيمت گرگ بازارند اينان
پرتاب سنگ كوفه مشهور است بابا
تير سه شعبه با گلو جور است بابا

  • سه شنبه
  • 1
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 08:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام علی(ع) -( تا حاجیان زکعبه سنگی در آمدند ) * علی حنیفی

3022

شعر شهادت امام علی(ع) -( تا حاجیان زکعبه سنگی در آمدند  ) تا حاجیان زکعبه سنگی در آمدند
با کعبه ؛ سوی قبله گه دیگر آمدند
گرچه نبود تلخ تر از زهر روزگار
زنبور وار جمله سر شکر آمدند
صبح طلوع آیه تطهیر بود ظهر
فصل طهارت است همه اطهر آمدند
از جای جای شرق و شمال و جنوب و غرب
با نیت بلند برآن ششدر آمدند
خیف از منی شور عرفات از تف شعور
کردند اتحاد و بر مشعر آمدند
لب تشنگان واحه تفتیده، از عطش
له له زنان و خسته لب کوثر آمدند
شب یازه ها فکنده به حول و ولایشان
.بر دامن ستاره روشنگر آمدند
خمیازه می کشید بجای قدح چرا
مستان وضو کنند . می و ساغر آمدند
با باری از امانت سنگین به روی دوش
آن پنج تن ملائک اعظم سر آمدند
اینک صدا صدای بلال است می رسد
اینک همه به حاشیه من

  • دوشنبه
  • 31
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:45
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام علی(ع) -( آن صبح سراسر هيجان خواند اذان را ) *

2333
2

شعر شهادت امام علی(ع) -( آن صبح سراسر هيجان خواند اذان را ) آن صبح سراسر هيجان خواند اذان را
انگار که می ديد نماز پس از آن را
قد قامت... قد قامت... قد قامت ديدار
در حی علی خير عمل ديد نهان را
تسبيح به دست چپ و قرآن به کف راست
آماده که تسليم نمايد سر و جان را
اين عطر صلات است؟ نه عطر صلوات است
خوشبو به گل نام نبی کرد دهان را !
اکنون به نماز آمده اين مرد تر از مرد
انگار که در دست گرفته ست زمان را
آن سايه که شمشير کشيده ست نديده ست
در پشت سر عشق جهانی نگران را
اين سجده همان سجده سرخ است که بايد
از قدر تو لبريز نمايد رمضان را
محراب به خون شسته شد و مسجد کوفه
از حادثه ای سرخ خبر داد جهان را!

  • دوشنبه
  • 31
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:48
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام علی(ع) -( صدا زد دخترم این سهم شیر ونان مهمان است ) *

2452
1

شعر شهادت امام علی(ع) -( صدا زد دخترم این سهم شیر ونان مهمان است ) صدا زد دخترم این سهم شیر ونان مهمان است
که پر رونق ترین افطاری ما تکه ای نان است
خدا را شکر خرما هست و نان هست و کمی حلوا
که سهم عاشقان از هر چه کم،از غم فراوان است
اگرچه نان غم مردم شود،غم نان خورشت ماست
بهای این خورشت تلخ و شیرین،شیره جان است!
چه شبهایی که در این انتظار سرخ سر کردم
سحر کردم خدا را شکر،گویا رو به پایان است!
نماز صبح بود و سجده بارانی تر از هر وقت
زمین وآسمان را سرخ دیدم،وقت طوفان است
ترک برداشت دیوار زمین از لرزش کوفه
که فصل اول از زلزال طولانی قرآن است
ترک برداشت فرقی...فرق دارد این ترک این بار
ترک نه این شکاف سرخ زخم عشق و ایمان است!
شب قدر است و قدرش را علی داند که می داند

  • دوشنبه
  • 31
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:49
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام علی(ع) -( گل داد بذر سجده و دنیا دو نیمه شد ) *

2325
1

شعر شهادت امام علی(ع) -( گل داد بذر سجده و دنیا دو نیمه شد ) گل داد بذر سجده و دنیا دو نیمه شد
وقتی که فرق حضرت مولا دو نیمه شد
شمشیر آب دیده به دریا نمی رسد
سحر عصا کجاست که دریا دو نیمه شد؟
در انتظار زائر تنها و خسته اش
قبر غریب حضرت زهرا(س) دو نیمه شد!
پشت درخت های دو عالم خمیده باد
وقتی تن تناور طوبی دو نیمه شد!
انگار ذکر سجده ی مولا عوض شده
سبحان ربّ...فزت...و اعلی...دو نیمه شد
شب زوزه می کشید و دل تنگ عاشقان
با رأی اکثریّت آرا دو نیمه شد
نیمی میان کوفه و نیمی که سال هاست
در امتداد غیبت کبری دو نیمه شد
خون بر خطوط کوفی محراب سجده کرد
فرقی دو نیمه...وای نه، دنیا دو نیمه شد!

  • دوشنبه
  • 31
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:50
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام علی(ع) -( براي زخم علي (ع) اشك شور، مرهم نيست ) *

2582
1

شعر شهادت امام علی(ع) -( براي زخم علي (ع) اشك شور، مرهم نيست ) براي زخم علي (ع) اشك شور، مرهم نيست
دواي درد عـــدالـــت، سرشــك ماتــــم نيست
ز دست شيعه ي خود نيز، زار و دلخون است
كسي به خون جگري چون عـلي به عالم نيست
هــــزار و سيصد و انـــدي چو ابــر مي باريم
ولـــي زميـــن عــدالـــت هــنــوز خـرّم نيسـت
بـــه فــرق خود مـــزن اي شيــعه، كربلايي شو
كـــه هيــچ پايـه ي عـــدلي به گريه، محكم نيست
چــرا بـــه زخــم عــدالــت نمــك فشان شده ايــم؟
مگــر بـه غـــيــر نمــك، مرهـمي فراهـم نيست؟
ز جهـــل خويـــش، گـــرفـــتـار دام بـــيــداديــم
عــلاج جهـــل و ستـــم، گـــريـه ي د ما د م نيست
چگـــونه درد نهـــان را بــيــان كــنم اي دوســـت
كه در ديــــار ر

  • دوشنبه
  • 31
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:51
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام علی(ع) -( شکستم باز هم بغض و سکوتم ) *

2782
2

شعر شهادت امام علی(ع) -( شکستم باز هم بغض و سکوتم ) شکستم باز هم بغض و سکوتم
عجین شد ذکرِ مولا با قنـوتم
بیا ای دل هــوادار علی باش
و تا آخـــر عــزادار علی باش
بیا و ناله کن همپـای زینب
میان کوچه های کوفه هرشب
بیا هم ناله ی مـرغ حَرَم شو
هم آوازِ قناری های غم شو
بیا با چشم های مانده بــر در
به بالین ســرِ مجروح حیدر
بیا تا خــود قیامت را ببینی
به چشمت داغِ امّت را ببینی
بیا و ناله کن این زخم کاریست
خدا را از علی مظلوم تر کیست ؟
بیا از چشمه ی اشکت وضو کن
دَمی با چشمِ مولا گفتگــو کن
بگو ای زخمِ پروازت به دوشم
بده از غُصّه ات جامی بنوشم
چه کــرده داغِ زهرا با دل تو؟
نکـرد آن گــونه تیغِ قاتل تو
کجایی فاطمــه ، ذکر شبت بود
سحر " فُزتُ وَ رَبّی" ب

  • دوشنبه
  • 31
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:51
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام علی(ع) -( یک شهر غم گرفته و یک شهر بی حَرَم ) *

2523
2

شعر شهادت امام علی(ع) -( یک شهر غم گرفته و یک شهر بی حَرَم ) یک شهر غم گرفته و یک شهر بی حَرَم
دارم میان شهر شما کم می آورم
در کوچه ها دویده و مردی ندیده ام
یک قوم بی تفاوتِ مزدور ، بد رَقم
در لابلای قلب شما ها نمانده است
چیزی بجز هجوم گناهی ز بیش و کم
دلخوش به اینکه هر دو به جایی رسیده اید
وقتی نگاه بسته اتان می رسد به هم
از لابلای دست شما چکّــه می کند
هر بیعتی که بوده.....به این پینه ها قَسَم !
با هر نسیم خسته به هر سو روانه اید
مانند نقش حک شده بر روی یک عَلَم
هی می روید و می شود از دستتان شهید
فرقی شکسته بر لب شمشیر این ستم
***
از کوفه می برم دل خود را ولی دریغ
جا مانده داغ تازه ی این قصه بر قلم !

  • دوشنبه
  • 31
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:52
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ضربت خوردن امام علی(ع) -( شمع مى‏ سوخت ولى نور نداشت ) * سید محمد میر هاشمی

2818
1

شعر ضربت خوردن امام علی(ع) -( شمع مى‏ سوخت ولى نور نداشت ) ***
شمع مى‏ سوخت ولى نور نداشت
جمع، بى پرتو او شور نداشت
ماهتابى كه به رخ رنگ نداشت
غير ناله به لب آهنگ نداشت
لاله‏ اى سرخ كه پرپر مى‏ گشت
مست از باده كوثر مى‏ گشت
باغبان و غم مرگ ياسش
ديدن سوختن احساسش
كيست اين بحر غم ديرينه
كيست اين كشته زخم سينه
مردِ حق باشد و حقش بردند
همه عمر دلش آزردند
مغرب عشق عجب پر شفق است
مردِ حق رَهسِپَرِ كوىِ حق است
نخلها، زمزمه قرآن كو؟
ناله هر شب نخلستان كو؟
كيست بر كوفه دل جان بخشد
نان و خرما به يتيمان بخشد
ياد ويرانه نشينان باشد
خسته ازغربت دوران باشد
كيست غم درنگهش اوج زند
خون سر در غم او موج زند
پر فلك هست ز فرياد دلش
خون سر آمده امداد دلش
شهر، پر از غم افزون

  • یکشنبه
  • 23
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام علی(ع) -( فرق شكسته بين بستر مانده بابا ) * یاسر مسافر

3499
4

شعر شهادت امام علی(ع) -( فرق شكسته بين بستر مانده بابا ) فرق شكسته بين بستر مانده بابا
در بين بستر ياد كوثر مانده بابا
در فكر رودررويي با زهراست اينك
چشم انتظار روي دلبر مانده بابا
بگذار باهم غصه اش را باز خوانيم
گويا كه ياس اش پشت آن در مانده بابا
اما چرا در لحظه هاي آخرينش
ذكر حسين دارد وَ مضطر مانده بابا
مابين حرف هايش مدام از هوش مي رفت
با گريه گفتم حرف ديگر مانده بابا ؟
گفتا كه عباس و حسينم را صدا كن
كرببلا ....حرف برادر مانده بابا
روزي رسيد كه دختري فرياد ميزد
روي زمين اي واي بي سر مانده بابا

شاعر : یاسر مسافر

  • یکشنبه
  • 23
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:00
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام علی(ع) -( من منتظر نشسته ام اما نیامدی ) * هادی ملک پور

3478

شعر شهادت امام علی(ع) -( من منتظر نشسته ام اما نیامدی ) من منتظر نشسته ام اما نیامدی
تنهاترین مسافر دنیا! نیامدی
انبان به دوش هر شبه ی کوچه های شهر
دیگر چرا به دیدن ماها نیامدی
اصلا قرار بود که بابای من شوی
این چندمین شب است که بابا نیامدی
من روی دوش تو چقدر تاب خورده ام
رفتم زشانه های تو بالا …! نیامدی
بی دست های گرم تو بدخواب می شوم
کابوس دیده ام همه شبها نیامدی
دیدم شکسته است ستون های آسمان
مسجد ، نماز صبح ، خدایا! … نیامدی
رفتی به سجده ، بارقه ی تیغ و … بعد ازآن
محراب غرق خون شد و بالا نیامدی
کابوس بود … من بخدا باورم نشد!
حتما دلیل داشت که اینجا نیامدی
شب تا به صبح، خیره به در … منتظر شدم
چشمم به در سفید شد اما نیامدی
خاکم به سر، خدا نکند، خوا

  • یکشنبه
  • 23
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:02
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

شعر شهادت امام علی(ع) -( آئینه ای و سهم دلت آه می شود ) * یوسف رحیمی

2782
1

شعر شهادت امام علی(ع) -( آئینه ای و سهم دلت آه می شود ) آئینه ای و سهم دلت آه می شود
وقتی که هم نوای غمت چاه می شود
غرق عزاي فاطمه هستي هنوز که
اينقدر ناله هاي تو جانکاه می شود
در چشمهات طاقت ماندن نمانده است
شب رفتني شده ست و سحرگاه مي شود
خون سرت دهد به زمين باز آبرو
وقت ظهور سرّ فدیناه می شود
تو مي روي و دست يتيمان تو چه زود
از آستان لطف تو کوتاه می شود
امروز اگر که فرق شما را شکسته اند
در کربلا چه با سر آن ماه می شود
در ازدحام نیزه و شمشیرها سرش
آماده‌ی سلوک الی الله می شود
از اشک خيز علقمه تا شامِ هلهله
با بي کسي قافله همراه مي شود

شاعر : یوسف رحیمی

  • یکشنبه
  • 23
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:45
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

شعر شهادت امام علی(ع) -( از لطف و دستگیری تو حرف می زنم ) * یوسف رحیمی

2369

شعر شهادت امام علی(ع) -( از لطف و دستگیری تو حرف می زنم ) از لطف و دستگیری تو حرف می زنم
از شیوهٔ‌ امیری تو حرف می زنم
از وصله وصله هاي رداي خلافتت
مولا ز بي نظيري تو حرف می زنم
از سفره های نیمه شبت در خرابه ها
از کهکشان شیری تو حرف می زنم
بر شانهٔ‌ تو جای یتیمان کوفه بود
از اوج سر به زیری تو حرف می زنم
از چاه اشک و آه فراق و حکايتِ
شبهاي گوشه گيري تو حرف مي زنم
از بیست سال خانه نشینی و بی کسی
از غربت غدیری تو حرف می زنم
ديگر نفس به سينهٔ‌ من حبس مي شود
وقتی که از اسیری تو حرف می زنم
داغ تو بیشتر به دلم چنگ می زند
هر چه که از دلیری تو حرف می زنم
از کوچه ها و روضهٔ‌ يار جوان تو
از ماجراي پیری تو حرف می زنم
دستان حيدري تو را صبر بسته بود
آنروز اگر که پ

  • یکشنبه
  • 23
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 مصطفی صابر خراسانی

شعر شهادت امام علی(ع) -( آسمان دل غربتکده ام بارانی ست ) * مصطفی صابر خراسانی

3805
10

شعر شهادت امام علی(ع) -( آسمان دل غربتکده ام بارانی ست ) آسمان دل غربتکده ام بارانی ست
ابری ام دیده ی ماتم زده ام بارانی ست
مثل پروانه دلم دربه در سوختن است
گریه ی شمع همه زیر سر سوختن است
این چه داغیست که جان همه را سوزانده است
در دل قبر دل فاطمه را سوزانده است
این چه دردیست که تا یاد غمش می افتم
مثل خس در گذر باد غمش می افتم
در هوایش که به من نام معلق بدهید
حقتان است ولیکن به منم حق بدهید
بار سنگین غمش خانه خرابم کرده است
هر طبیبی به مداوام جوابم کرده است
حسن از هیبت نامش جملی را انداخت
باورم نیست که یک ضربه علی را انداخت
باورم نیست که خیبر شکن از پا افتاد
حضرت واژه ی بر خواستن از پا افتاد
کم نمکدان تو را هر که نمک خورد شکست
باز با زخم سرت کعبه تر

  • یکشنبه
  • 23
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:50
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شعر شهادت امام علی(ع) -( آن که امشب در تب وصل خداست ) * حسن لطفی

3192
3

شعر شهادت امام علی(ع) -( آن که امشب در تب وصل خداست ) ***
آن که امشب در تب وصل خداست
سفره دار مردمان بی نواست
آن که گوید راز دل را با زمین
نیست مردی جز امیر المومنین
پُر شده گوشِ تمامی فلک
از صدای لطمه ی خیلِ مَلک
مرد می آید به سوی سجده گاه
ماه می گوید که بر بندید راه
در میان کوچه، بالِ جبرئیل
بسته راه رفتنِ پیرِ دلیر
کی خدای بیت! راه بیت گیر
دست ما بر دامن پاکت امیر
عالمی را غرقه در ماتم نکن
سایه ات را از سرِ ما کم نکن
یا به تنهایی مرو مولای من
یا کسی بفرست دنبال حسن
دستِ هستی شد گره بر دامنش
بادها بستند راهِ رفتنش
نوح آمد با تمام انبیا
مرتضی در ازدحام انبیا
هر یک از خیل رسل تا می رسید
آستینش یا عبایش می کشید
کی خدای بیت! راه بیت گیر
دست ما بر د

  • یکشنبه
  • 23
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:31
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ضربت خوردن حضرت علی(ع) -( آزرده طعم دورى از يار را چشيده ) *حجه الاسلام رضا جعفری

3946
2

شعر ضربت خوردن حضرت علی(ع) -( آزرده طعم دورى از يار را چشيده ) ***
آزرده طعم دورى از يار را چشيده
روى سحر قدم زد با كسوت سپيده
روى زمين قدم زد با آسمان سخن گفت
از ابرها بپرسيد از گفته و شنيده
مى‏ رفت سوى مسجد امّا نه مثل هر شب
چون عاشقى كه وقت وصل دلش رسيده
تكبير گفت و الحمد تا انتهاى سوره
بهر ركوع خم شد با قامتى خميده
بر خاست از ركوع و آرام رفت سجده
اشك خداست اين كه روى زمين چكيده
تيغى فرود آمد كعبه شكست و تسبيح
محراب ماند و تيغى كاين كعبه را دريده
او سجده كرد امّا سر بر نداشت ديگر
سجده به اين طويلى مسجد به خود نديده
كعبه شكست برداشت امّا نه بهر ميلاد
نزديك شد زمان ديدار يك شهيده

شاعر : حجه الاسلام رضا جعفری

  • یکشنبه
  • 23
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:42
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام علی(ع) -( ایا سحری به رنگ خون دیدی تو ) *

2520
1

شعر شهادت امام علی(ع) -( ایا سحری به رنگ خون دیدی تو ) ایا سحری به رنگ خون دیدی تو
محراب و تو منبری چنین دیدی تو
خون بر در و دیوار و جماعت سر و رو
فرقی که به سجده لاله گون دیدی تو
ان زاده کعبه و امین حرمین
افتاده میان خاک و خون دیدی تو
انکس که ستیز خیبر و بدر و احد
چون شیر بغرید چنین دیدی تو
ایا تو درون ظلمت شام سیاه
نان اور کودک یتیم دیدی تو
ایا دل پرز خون و گریان چشمی
از جور زمانه و زمان دیدی تو
او زخم تن و زبان که در طول زمان
با جان به خرید و دم نزد دیدی تو
ایا زمیان مردم کوفه و شام
مظلوم تر از علی کسی دیدی تو

  • پنج شنبه
  • 13
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام علی(ع) -( یاد آنروز که توفیق خدا با ما بود ) *

2152
1

شعر شهادت امام علی(ع) -( یاد آنروز که توفیق خدا با ما بود  ) یاد آنروز که توفیق خدا با ما بود
آن شب قدر که جایم حرم مولا بود
دیده و دل همه مبهوت تماشای جمال
غرقه در جلوه نور حرم زیبا بود
یادم از حالت جان دادن او می آمد
که ببالای سرش ناله جان فرسا بود
در و دیوار به هجران علی می نالید
اندر آن لحظه پر غم چه شکایتها بود
حسن و زینب کبری و حسین و عباس
چشم گریان همه بر دهنش گویا بود
گه سفارش به یتیمان و اسیران می کرد
دم خاموشی او از سخنش پیدا بود
حمزه و جعفر و پیغمبر اکرم آمد
ملک الموت به در منتظر ایماء بود
دیده را بسته به لب ذکر شهادت می گفت
چه شب قدر در آن خانه عجب احیاء بود
منتظر بود که زهرا کند استقبالش
هر کجا فاطمه بود روح علی آنجا بود
چشم حسرت زده خویش ب

  • پنج شنبه
  • 13
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل مصیبت امام علی(ع) -( نمک نشناسیِّ کوفه چه کرده با سرت حیدر ) *

3761
1

غزل مصیبت امام علی(ع) -( نمک نشناسیِّ کوفه چه کرده با سرت حیدر ) نمک نشناسیِّ کوفه چه کرده با سرت حیدر
چرا خونین شده رویت ؟! بمیرد دخترت حیدر
به دوشت ردِّ بند کیسه ی نانی که می بردیست
عدالت هم شده ردّی که مانده بر سرت حیدر
دو عالم تکیه کرده بر تو که بر روی پا مانده
تو تکیه داده ای از چه به دو غمپرورت حیدر
من از این لرزه های زانوی تو سخت می ترسم
مگر دشمن زده سیلی به روی یاورت حیدر
گرفته زیر بازوهای تو ایثار و غربت جا
رسیده از بهشت حضرت حق لشکرت حیدر
طبیبت آمد و تجویز کرد أمّن یجیب و شیر
ولی داری تو شوق دیدن همسنگرت حیدر
همان همسنگری که تن به تن با میخ جنگیده
کتک خورده به کوچه پیش چشمان ترت حیدر
بخوان ای سرشکسته مثل یاس پرپرت زهرا
دعای ندبه برگردد امید آخرت ح

  • پنج شنبه
  • 13
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:48
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شب قدر -( آسمان بود و سفره ای ساده ) *

2703
1

شعر شب قدر -( آسمان بود و سفره ای ساده ) آسمان بود و سفره ای ساده
آسمان و تدارک کلثوم
آسمان و غریبیّ و ناله
آسمان و حکایت مظلوم
میهمانم چرا پریشانی؟!
قرص نان جو و نمک مانده
اشک و آهت برای چیست ؟! بگو
که برای تو از فدک خوانده؟!
خواب بر دیده ات نمی آید
آیه ی رفتن است برلب تو
وای از اضطراب کلثومت
وای از التهاب زینب تو
مرغ و میخ در و کمربندت
آسمان و زمین و سجّاده
همه گفتند یکصدا که نرو
به تن عرش لرزه افتاده
رفتنت مثل رفتن زهراست
نرو که شور می زند دل من
نرو بابا علی که می ترسم
از غم بی کسی ّو بغض حسن
کوفه مثل مدینه نامرد است
بین این مردم دو رنگ مرو
کوچه من را عجیت ترسانده
پدر از کوچه های تنگ مرو
حرفهایم اثر نکرد و کشید
عاشقی پر به سوی معش

  • پنج شنبه
  • 13
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:50
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

نوحه زمینه امام علی(ع) -( بگو بابا بگو بابا ) *

8916
53

نوحه زمینه امام علی(ع) -( بگو بابا   بگو بابا    ) بابا بابا
بگو کدوم نامرد سرتو خونین کرد
دوباره شد سهم ِ زینب غمگین درد
زینب زینب
کوفه هزار رنگه شهر پر از ننگه
سهم تو از کوفه بعد علی سنگه
ای وای ای وای امون از این کوفه (۴)
بابا بابا
سرت پر از خونه حسن پریشونه
چشمای داداشم از غصّه گریونه
زینب زینب
اگه سر حیدر شکسته تو آخر
تو کوفه می بینی نیزه نشینه سر
ای وای ای وای امون از این کوفه (۴)
بابا بابا
پاشو نون و خرما برای یتیما
ببر که چشماشون مونده به راه بابا
زینب زینب
همونا که سیرن با لقمه های من
لشکری می شن تا تو رو بلرزونن
ای وای ای وای امون از این کوفه (۴)
کربلا
ارباب ارباب
دلم هوائیّه کرب و بلائیّه
سینه زن بزمت امام رضائیّه
ارباب ارباب
ولای ت

  • پنج شنبه
  • 13
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:02
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عظیمی

مثنوی شب نوزدهم ماه مبارک رمضان ، مناجات با خدا و ماجرای ضربت خوردن مولا علی (ع) -( ای خدا، ای بی نیاز چاره ساز ) * امیر عظیمی

5222
3

مثنوی شب نوزدهم ماه مبارک رمضان ، مناجات با خدا و ماجرای ضربت خوردن مولا علی (ع) -( ای خدا، ای بی نیاز چاره ساز  ) ای خدا، ای بی نیاز چاره ساز
بارالها، خالق بنده نواز

ای کریم ذوالعطا و فضل وجود
ای به سمتت کلُّ شیٍ فی السجود

ای مناجات شب شبگردها
همنشین مهربان دردها

ای نوای بی نوایان، ای اله
روسیاهم، روسیاهم، روسیاه

روسیاهم ای کریم دستگیر
دست خالی آمدم، دستم بگیر

دست خالی آمدم ای جان پناه
کوله باری دارم از جرم و گناه

هیچ می دانی چرا دورم ز تو
سالهای سال مهجورم زتو

نفس با ابلیس تا همدست شد
بنده ی تو از گناهان مست شد

هی گنه پشت گنه پشت گنه
پیش تو واشد دگر مشت گنه

یارب امشب جرم و عصیانم ببخش
من پشیمانم، پشیمانم ببخش

تا که با جرم و کنه آمیختم
آبرویی از امامم ریختم

از من آلوده دامن هر گناه
خنجری شد بر

  • شنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 11:50
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

غزل مصیبت(زبانحال حضرت امیر) -( دستم رها کنید خودم راه می روم ) *

2828
1

غزل مصیبت(زبانحال حضرت امیر) -( دستم رها کنید خودم راه می روم ) دستم رها کنید خودم راه می روم
زینب ببین امیرم و چون شاه می روم
فرقم شکسته اند ولی پیش دخترم
چون خیبرافکنم چو یدالله می روم
هر چند خون نگاه مرا تار کرده است
با ذکر فاطمه سوی دلخواه می روم
چوب عدالتم سحر آمد سرم شکافت
از فتنه ی زمانه ی گمراه می روم
پهلو شکسته منتظر سر شکسته باش
آهم دگر نمی شنود چاه می روم

  • پنج شنبه
  • 13
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:42
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل مصیبت(زبانحال حضرت ام البنین) -( بانوی غصّه هم غم امّ البنین ندید ) *

2212

غزل مصیبت(زبانحال حضرت ام البنین) -( بانوی غصّه هم غم امّ البنین ندید ) بانوی غصّه هم غم امّ البنین ندید
زهرا سر دوتای امیر یقین ندید
پهلویش از فشار در و ضربه خرد شد
امّا علیِّ بستری از تیغ کین ندید
رویش اگر کبود شد از سیلیِّ ستم
خونی به روی چهره ی سلطان دین ندید
یک فاطمیّه غصّه و غم دید فاطمه
امّا سر شکسته ی حِصن حَصین ندید
من هستم و چهار یتیم بتول وای
افتادن امیر در آتشین ندید
بی بی امانتیِّ تو بیهوش می شود
خیبر غدیر عشق خدا بر زمین ندید
قطع امید کرده طبیب از حبیب من
مرضیّه هم نفس نفس ِ واپسین ندید

  • پنج شنبه
  • 13
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام علی(ع) -( تو را تنهای تنها آفریدند ) *حجه الاسلام رضا جعفری

2883

شعر شهادت امام علی(ع) -( تو را تنهای تنها آفریدند ) تو را تنهای تنها آفریدند
برای خاطر ما آفریدند
تمام عشق را در تو نهادند
تو را با عشق یکجا آفریدند
وضوح روح تو ابهام دارد
تو را مثل معما آفریدند
تو را چون سوره توحید قرآن
برای نسل فردا آفریدند
کتاب وصف تو دل می رباید
تو را از بس که زیبا آفریدند
تو را دریای انواع تجلی
مرا غرق تماشا آفریدند
مرا سلمان پشت پایت ای مرد
تو را شبگرد صحرا آفریدند

شاعر : حجه الاسلام رضا جعفری

  • یکشنبه
  • 23
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:11
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محسن عرب خالقی

شعر شهادت امام علی(ع) -( افتاده ام به گوشه ای از رهگذارتان ) * محسن عرب خالقی

2372
1

شعر شهادت امام علی(ع) -( افتاده ام به گوشه ای از رهگذارتان ) افتاده ام به گوشه ای از رهگذارتان
اوجم دهید تا که شوم خاکسارتان
اصل و اصالت من از اول اصیل بود
اصلا خدا سرشته مرا از غبارتان
هرچند دورم از تو ....عجیب است چون دلم
حس میکند نشسته کناری کنارتان
چیزی برای عرضه ندارم به ساحتت
آقا دل شکسته می آید به کارتان؟
خرما فروش کوچه و بازار می شوم
شاید به جرم عشق شوم سر به دارتان
ای ناشناس نیمه شب کوچه های شهر
یک تکه نان به ما بده از کوله بارتان
میلش دگر به هیچ بهشتی نمی کشد
هرکش نشسته کنج بهشت مزارتان
شرمنده ایم بی خبریم ای بزرگوار
از آخرین امانت تان ؛ یادگارتان

شاعر : محسن عرب خالقی

  • یکشنبه
  • 23
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:12
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام علی(ع) -( قدم به پشت قدم میرود علی تنها ) * مهرشاد واحدی

3250
2

شعر شهادت امام علی(ع) -(  قدم به پشت قدم میرود علی تنها   ) قدم به پشت قدم میرود علی تنها
کسی که مرد گذر بوده در دل شبها
به دوش می کشد این بار غصه هایش را
به اشک دیده روان می کند نوایش را
قدم به پشت قدم میرود علی خسته
به یاد ضرب غلاف و دو دست او بسته
دلش گرفت و خدا مرهمی تجلی داد
به رنگ حضرت زهرا غمش تصلی داد
قدم به پشت قدم میرود علی سر مست
به شوق حضرت یار او همیشه آماده است
یلی که رنگ زمانه نشسته بر مویش
که نام حیدریش بوده وصفی از خویَش
قسم که نام علی نقطه ای به بسم الله است
به چشم دل تو نظر کن قلم به دست خداست
به سوی مسجد کوفه روانه می گردد
همان که مرهم دل ها شبانه می گردد
به پشت هر قدمش عرش و فرش می لرزید
به حُرم سردی آهش جهان ز هم پاشید
شکسته بغض گ

  • سه شنبه
  • 1
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 08:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

شعر شهادت امام علی(ع) -( آنانکه عابدند به وقت اذان خوشند ) * علی اکبر لطیفیان

3072
1

شعر شهادت امام علی(ع) -( آنانکه عابدند به وقت اذان خوشند ) آنانکه عابدند به وقت اذان خوشند
آنانکه زاهدند به یک تکه نان خوشند
از هر دو تا نگار یکی ناز می کند
عشاق روزگار یکی در میان خوشند
نانی که می پزند به همسایه میرسد
این خانواده با خوشی دیگران خوشند
این سفره دارها که شدم میهمانشان
بعد ازبیا، برو ست، ولی با بمان خوشند
ما می خوریم و اهل کرم شکر میکنند
با این حساب بیشتر از میهمان خوشند
جانی بگیر و در عوضش هیچ هم نده
عشاق با معامله های گران خوشند
با اخم خویش راه فرار مرا ببند
صیاد اگر علیست همه با کمان خوشند

شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان

  • دوشنبه
  • 31
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد