شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مرتب سازی براساس
 رضا یعقوبیان

در زمینه شهادت حضرت محسن (ع) -(محسن گل زهرا،غنچه ی مدینه) * رضا یعقوبیان

665

در زمینه شهادت حضرت محسن (ع) -(محسن گل زهرا،غنچه ی مدینه) محسن گل زهرا،غنچه ی مدینه
جان شود فدای،آن شهید کینه
او گل ولا باشد
نور کبریا باشد
یا محسن زهرا۲

بعد داغ احمد،در مدینه غوغاست
دشمن از شقاوت،در خانه ی زهراست
خونجگر شده مولی
دیده تر شده زهرا
یا محسن زهرا۲

آتش از ستم زد،دشمنش به خانه
بر همسر حیدر،زد به تازیانه
وای از این همه بیداد
فاطمه زمین افتاد
یا محسن زهرا۲

با ضربه ی دشمن،درب خانه وا شد
در دامن زهرا،محسنش فدا شد
زهرا در عزای او
گرید از برای او
یا محسن زهرا۲

زین همه مصیبت،جان رسیده بر لب
خونجگر شد از غم،غمرسیده زینب
غم نصیب او گشته
کم شکیب او گشته
یا محسن زهرا۲

  • چهارشنبه
  • 6
  • مهر
  • 1401
  • ساعت
  • 12:18
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

مدح حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها *

1284

مدح حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مدح حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

آیه ی رحمتِ خدا مادر
لیله القدرِ مصطفا مادر
نامِ زیبای او بُود زهرا
قوّتِ قلبِ شیعه ها مادر
گر ولای علیست حصنِ حصین
سپرِ جانِ مرتضا..مادر
پاک و پاکیزه و مطهّره است
شده تفسیرِ انمّا..مادر
نرو جای دگر..که مغبونی
می رهاند ز هر بلا مادر
او بهشتِ خدا به روی زمین
جنّتِ ما غبارِ پا مادر

"شکر و للّه اگر چه که پستم"
"،خاکپاهای فضّه ات هستم"

خوش به حالم چه دلبری دارم
بینِ عالم چه مادری دارم
در دلم واهمه ندارد راه..
بی گمان سایه ی سری دارم
چه غم از ظلمت و شبِ تیره
قبله گاه منّوری دارم
نامِ زیبای فاطمه عشق است
روی لب دُرّ و گوهری دارم
گریه بر او عبادتِ محض است
چاره سازِ مطهّری دارم
از عنایاتِ حضرت بانوست
عشقِ بی حدّ ِ حیدری دارم

"نوکری بینِ خانه اش زیباست"
"شکر و للّه که مادرم زهراست"

پروریده شدم به روی دامانش
ارتزاقم ز تکّه ی نانش
دمبدم می رسد از آن بانو
روی سرها شمیمِ بارانش
گریه گریه دوباره گریه..
دعوتم در مجاورِ خوانش
محفلِ روضه اش شفاخانه
رفته سامانِ من ز سامانش
عقلِ ما کی رسد به شانِ او
ما کجا و مقامِ پنهانش..

"حرمش بینِ سینه ی عشّاق"
"نورِ او طعنه می زند آفاق"

##محسن راحت حق

  • چهارشنبه
  • 25
  • آبان
  • 1401
  • ساعت
  • 06:56
  • نوشته شده توسط
  • علی اصغرخواجه زاده
ادامه مطلب
 علی اصغر خواجه زاده

نوحه فاطمیه * علی اصغر خواجه زاده

867
-1

نوحه فاطمیه نوحه فاطمیه
یارب شدغروب آرزوها
امشب میرود زهرا زدنیا
بعد از این حیدر با دو چشم تر روزخوش دیگر نبیند میکند آوا در غم زهرا کنج خانه می نشیند
فاطمه پر زد سوی بابا
مرتضی گوید واغریبا
آه وواویلا
زهرا ای گل یاس خزانم
زهرا ای مسیح نیمه جانم
ای همه هستم رفتی از دستم کرده ای قامت کمانم آرزوهایم رو به پایان است رفته ماه آسمانم
ای هلال من بی شکیبم
فاطمه بنگر من غریبم
آه وواویلا واغریبا

علی اصغر خواجه زاده

  • جمعه
  • 27
  • آبان
  • 1401
  • ساعت
  • 07:09
  • نوشته شده توسط
  • علی اصغرخواجه زاده
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

رباعی بهمراه پوستر شهادت حضرت زهرا(س) * مرتضی محمودپور

606

رباعی بهمراه پوستر شهادت حضرت زهرا(س) ◾اولین مدافع ولایت

ای اهل ولا شهادت زهرا شد
در سینه عزای فاطمه برپاشد
در پشت در خانه میان آتش
زهرای نبی مدافع مولا شد

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • چهارشنبه
  • 30
  • آذر
  • 1401
  • ساعت
  • 07:44
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

چشم سر را بستم و با پایِ دل وارد شدم * مرضیه عاطفی

542

چشم سر را بستم و با پایِ دل وارد شدم -لطفا حق روضه ادا شود-

چشم سر را بستم و با پایِ دل وارد شدم
سر به زیر انداختم، گریان، خجل؛ وارد شدم

پای من لرزان و آشوب است قلبِ مضطرم
میروم گریان به سمتِ قتلگاهِ مادرم

داغ سنگینی به مغزِ استخوانم میرود
دم به دم، با هر قدم انگار جانم میرود

میشوم نزدیک و میسوزم از آهی سینه سوز
از تمام کوچه بویِ دود می آید هنوز

لعنتِ دائم بر آنکه آتشی افروخته
یک درِ چوبی که قلبش مثل قلبم سوخته

می نشینم رویِ خاک و بوسه بر در میزنم
بوسه ها با چشم گریان تا به محشر میزنم

در کنارم آسمان؛ بد بیقراری میکند
عرش ِ حق انگار دارد سوگواری میکند

نیست زهرا(س) و عزادار است آخر بیتِ وحی
با به إذن الله وارد میشوم در بیتِ وحی

دیدنِ این صحنه حالم را کشانده در جنون
میخورَد چشمَم به دیواری که دارد ردّ خون

این طرف در اشکهایم آهِ فوق‌العاده است
آن طرف یک میخِ کج روی زمین افتاده است

سوت و کور است و همین غربت، غم ِ حیدر شده
یک نفر با خود نگفت این خانه بی مادر شده

یک نفر حتی نیامد! ای امان از ذاتِ بد
یک زنِ همسایه حتی بوسه بر زینب(س) نزد

یاد مادر اشک میریزد حسینِ(ع) بی کفن
میگذارد هر زمان سر را به زانویِ حسن(ع)

نیست زهرا(س) پایِ سفره! غم نشسته روبرو
میخورَد نان را علی(ع) هر وعده با بغضِ گلو

فضه فهمید و شبی با گریه و با احتیاط
آمد و دستاس را برداشت از کنج حیاط

یادش آمد پشتِ در زهرایِ أطهر(س) داشت درد
چادرِ خاکیِ زهرا(س) فضه را بیچاره کرد

اشکهایم را بر آن آهسته نم نم میکشم
ذره ذره خاکِ چادر را به چشمَم میکشم

می نشینم گوشه ای تا نیمه شب عابر شوَم
با علی(ع) و کودکانِ خسته اش زائر شوَم

سر به زانو دارم و گسترده شد تا نورِ ماه
آمدند و با نگاهی خیس افتادند راه

پیر شد! افتاد حیدر یادِ بازوی کبود
رد شدن از خاطراتِ دربِ خانه سخت بود

چهرهٔ نحس ِ فلانی یادش آمد با محن
ضجه زد در آستینش در خم ِ کوچه حسن(ع)

یادش آمد بسته شد با خشم، راهِ چاره ها
شد فدک غصب و زمین میریخت کاغذ-پاره ها

میرود انگار دارد از سرم هوش و حواس
بر مشامم میرسد هر لحظه عطرِ نابِ یاس

کهکشان افتاده بر این خاک و می بندد دخیل
رویِ قبرِ مادرم پهن است بالِ جبرئیل

آه از دستانِ لرزانِ أمیرِ عالمین
پاک میکرد اشکهایِ سردِ زینب(س) را حسین(ع)

میزند بر سینه و سر عالم ِ دور و برم
مجتبی(ع) با گریه میگوید سلام ای مادرم

گفت مادر رفتی و صبر از دلِ من برده ای
کاش می مُردم! نمی دیدم که سیلی خورده ای

آنچنان زد مردکِ لقمه حرام ِ ناخلف
راهِ خانه این طرف بود و تو رفتی آن طرف

قبر مادر را به اشکِ چشم خود مرطوب کرد
درد دل های حسن(ع) حال مرا آشوب کرد

من هم از این روضهٔ مکشوفه هق هق میکنم
دارم از این غربتِ و مظلومیت دق میکنم

میگذارم صورتم را بر مزارش با سلام
قلبم از جا کنده خواهد شد از این داغِ مدام

داغ کوچه، داغ آتش، داغ بستر، کم نبود؟!
داغِ قبرِ بی نشان هم کرد در قلبم ورود

این جهانِ بی مروت داد خیلی زحمتش
میکشم شالِ عزایم را به روی تربتش

خوب میداند که یک حاجت به دل دارم فقط
تا که فرزندش بیاید؛ اشک می بارم فقط

کاش زنده باشم و در صبحِ روزِ انتقام
یاعلی(ع)گویان بیایم پابه پایِ آن امام

میرسد با ذوالفقارش میزند فوراً علَم
حضرتِ مادر بزودی میشود صاحب حرم

مینشینم یک شب جمعه به صحنِ فاطمه(س)
میکشد آتش به جانم سوزِ لحنِ فاطمه(س)

باز هم ذکرِ «بنیّ» میرسد بر گوش دل
میگذارد این نوا هر لحظه غم بر دوش دل

میرود با اشکِ چشمانش کنارِ قتلگاه
چکمهٔ خولی(لع) سیاه و میرود چشمش سیاه

سیدالمظلوم بود و ناسزا و حرفِ بد
میخورَد بر صورت و بازو و پهلویش لگد

پیکرش دیگر برای تیرِ تازه جا نداشت
تشنه بود و زخم ها خورد و حسینش(ع) نا نداشت

ضجه میزد مادرانه، عمقِ جانش سوخته
پاره شد پیراهنی که خود برایش دوخته

نیست محض بوسه اش یک جای سالم در بدن
با تنی عریان حسینش(ع) ماند آخر بی کفن

کربلا ای کربلا ای کربلا ای کربلا
با غم ِ فرزندِ زهرا(س) میکشی آخر مرا!

  • پنج شنبه
  • 8
  • دی
  • 1401
  • ساعت
  • 11:18
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا(س) -(بیت الاحزان تو خاموش شده یا زهرا) * رسول چهارمحالی

532

شهادت حضرت زهرا(س) -(بیت الاحزان تو خاموش شده یا زهرا) بیت الاحزان تو خاموش شده یا زهرا
زینب زار تو بی هوش شده یا زهرا

کوثر خانه وحی، روح مناجات و دعا
حسن از داغ غمت زار و حزین و تنها

کوچه و داغ در و روضه جانسوز تو
حسنت نوحه گر هر شب و هر روز تو

نیمه شب غسل وکفن عاقبت کارشده
تشنه کام حرمِ توست که بیمار شده

بعد تو عالم فانی به چه کارم آید
همدمم چاه شده ، اشک به کارم آید

فاطمه پشت وپناهم تو کجایی بانو ؟
کی به امداد علی باز می آیی بانو؟

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 18:49
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

حضرت زهرا(س) -(ای شفیع روز محشر دل ربای مرتضی) * رسول چهارمحالی

778
2

حضرت زهرا(س) -(ای شفیع روز محشر دل ربای مرتضی) ای شفیع روز محشر،دل ربای مرتضی
ای امید قلب حیدر،دخت پاک مصطفی

ای که در روز جزا،گیری تو دست بی نوا
مهر آن پرونده را،امضا کنی تو از سخا

تو خریداری به گوهر های،اشک روضه ها
می خری گریه کنان خامس آل عبا

اندرون روضه ها،هرلحظه با ما بوده ای
می شناسی گریه کن،آری توآنجا بوده ای

خرج روضه از کرامات شما دِرهَم گرفت
چای روضه از سخا و لطف مادر دم گرفت

کاش ما هم خرج روضه های مادر می شدیم
شامل الطاف پاک ماهِ حیدر می شدیم

مادر سادات مجروح شمائیم هر کجا
سینه زن های غم و اندوه تا روز جزا

روضه ی کوچه شده آتش فشان قلب ما
می برد ما را درون گودی کرب و بلا

مادری در قتلگه ، آسیمه سر بر سر زنان
روضه می خواند برای ساقی لب تشنگان

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 18:54
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا(س) -(خانه ی مولا شده غم خانه ای) * رسول چهارمحالی

333

شهادت حضرت زهرا(س) -(خانه ی مولا شده غم خانه ای) خانه ی مولا شده غم خانه ای
هر طرف بینی گل و پروانه ای
یک طرف ماه منیر عالمین
حضرت ارباب مولایم حسین
یک طرف بانوی صبر روزگار
زینب غم پرور غمگین و زار
سوی دیگر یک کریم دل غمین
مجتبی آن سبط اکبر شاه دین
یادگار کوچه ی پر درد بود
همره مادر دلش پر درد بود
قصه ی کوچه عجب دلگیر بود
مجتبی از این مصیبت سیر بود
رهبر مظلوم عالم در نوا
فاطمه گویان ,علی ,شیر خدا
فاطمه رفتی جهان را غم گرفت
جان حیدر را شرر از دم گرفت
فاطمه!بانوی بیت حیدری
یادگارمصطفی ,پیغمبری
قول دادی تا دم آخر که تو
هم صداو هم نوایی همچو او
رفتی و آشوب شد کاشانه ام
سوخت هم شمع و گل و پروانه ام
رفتی و ماتم سرا گشته جهان
بر من و برکودکانت مهربان
رفتی و تنها شده شاه حنین
حیدر خیبر شکن در شور و شین
می روم از این حرم تا آن حرم
مانده در بین حرم ای بی حرم
این حرم بیت تو باشد همسرم
آن حرم خاک مزار دلبرم
مانده ام بین حرم با صد نوا
تا که جانم را کنم بهرت فدا
یک طرف با کودکانت مانده ام
یک طرف غرق عزایت مانده ام
ای خدا روحم سوی افلاک شد
چون که زهرایم درون خاک شد
یاس پیغمبر به دست حق رسید
خانه و کاشانه در ماتم دمید

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 18:59
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

نوحه شهادت حضرت زهرا(س) -(پرپر شدی مادر در فصل جوانی) * رسول چهارمحالی

310

نوحه شهادت حضرت زهرا(س) -(پرپر شدی مادر در فصل جوانی) سبک:واویلا،واویلا واویلا واویلا

ای مادرم زهرا ،یا زهرا یا زهرا(2)

پر پر شدی مادر در فصل جوانی
جانت فدا بهر ولی ات هر زمانی
مدافع حق و حقیقت ای مادر
خونت شده جاری در خانه ی حیدر

رحمی نما مادر تو بر حال زارم
اشک و غم و ماتم من بر حالت دارم
رفتی و من ماندم بی یاور و غمخوار
دیگر خداحافظ ای مادر بی بیمار

در کوچه ها سیلی ،نیلی شد سهم تو
با تازیانه زد خیلی شد سهم تو
ای مادر مظلوم و زارم یا زهرا
دیگر خداحافظ غمخوارم یا زهرا

با دیدن درب خانه شدم محزون
خونت شده جاری از کینه ای دلخون
میخ در و مسمار و شعله ی آ تش
چه کسی بست در کوچه بر مادر راهش

غسل و کفن در دل شب غریبانه
تشییع پیکر ،بی کس شد،آ ن ریحانه
خانه ی تو شد دیگر بر ما غم خانه
دور شمعند اینک هم گل هم پروانه

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:01
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

فاطمیه -(فاطمیه آمد و دل در هوای کوچه رفت) * رسول چهارمحالی

309

فاطمیه -(فاطمیه آمد و دل در هوای کوچه رفت) فاطمیه آ مد و دل در هوای کوچه رفت
پا به پای مادری پهلو شکسته ناله رفت
حیدر صفدر غمین و بی نگار و بسته دست
او خرامان دل شکسته سوی قوم فتنه رفت
کودکان حضرت زهرا همه مبهوت یاس
دیده گریان ،مو پریشان مادر مظلومی رفت
آ تش در، میخ و مسمارش به جان او نشست
محسنش پرپر شد و از سینه عرش حق برفت
قد کمان ،پهلو نشان ،زخمی درد کینه بود
سینه اش را کرد سپر بهر دفاع از حق برفت
او مدافع از ولایت شد در ایامی کبود
هم فدک ،غصب خلافت ،زور از دشمن برفت
بسترش داغی به دل شد از برای کودکان
دیدن مادر به بستر آ ه دل تا عرش رفت
غسل و تشییع جنازه در شب ظلمت چرا؟
بی کس و تنها به دوش محرمان خود برفت
مخفی است بعد از هزاران سال قبر اطهرش
با فراق از یار خود نزد پیمبر او برفت
مأمن حیدر شده شب ها سر قبر نگار
جان حیدر با تن زهرا از این عالم برفت
گریه و زاری شده کار حسین سر جدا
خون دل اشک روان بر دختر مظلوم رفت
ساقی از خون دل و اشک بصر دیگر نگو
مهدی صاحب زمان در ماتمش از هوش رفت

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:03
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

امام زمان(عج) فاطمیه -(می آیم و روی لبانم نام زهراست) * رسول چهارمحالی

472

امام زمان(عج) فاطمیه -(می آیم و روی لبانم نام زهراست) می آیم و روی لبانم نام زهر است
حب و ولای فاطمه نوری به دلهاست

آنکس که تنها کوثر دین مبین است
ام ابیهای نبی بانوی دین است

ام الائمه مادر سادات زهر است
او غمگسار شیعۂ بی یار و تنهاست

می آ یم و در دل نوای وای مادر
گریان دو چشمانم به سوگ داغ حیدر

در کوچه زد سیلی گل یاس پیمبر
پر پر نمود آن نا نجیب غنچۂ مادر

مادر به قربان کمانی گشتن تو
در کوچه مادر ارغوانی گشتن تو

ای کاش دستت می شکست آ ندم مغیره
که شد کبود بازوی مادر هم مغیره

من صاحب حب علی و مادر هستم
در انتظار بهر ظهور از دلبر هستم

با غیرتی همچون ابوالفضل علمدار
بر شیعیان اندر جهان هستم سپهدار

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:04
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شور شهادت حضرت زهرا(س) -(بی تو از زندگی سیرم،بی تو زهرا من می میرم) * رسول چهارمحالی

368

شور شهادت حضرت زهرا(س) -(بی تو از زندگی سیرم،بی تو زهرا من می میرم) سبک:یا حسین غریب مادر

فاطمه خدا نگهدار،فاطمه خدا نگهدار(2)

بی تو از زندگی سیرم،بی تو زهرا من می میرم
شب و روز گریه و زاری،زینب و بغل می گیرم
همه دنیا می دونند،توی دنیا یکه شیرم
ولی از داغ تو زهرا،من ز دنیا سیر سیرم

فاتح بدر و حنینم،من به شیعیان امیرم
سوگوار ماتم تو،تویی اون ماه منیرم
روی دوش من روانه،اون شبی که سر به زیرم
از غم غسل شبانه،تویی عشق بی نظیرم

موقع غسل شبانه،دست من به بازویت خورد
زین همه درد و مصیبت،بدونید مَردُم علی مُردْ
با یه پهلوی شکسته،با دلی غمین و خسته
تموم درهای عالم،به روی علیست بسته

دست من رو بسته بودند،منی که شاه غدیرم
ولی با مصلحت دین،دست دشمن ها اسیرم
با طناب جهل مردم،عمریه که دل غمینم
منی که اَبو تُرابم،تنها مظلوم زمینم

ای تموم هستی من،بنگر به حال زارم
رفتی و خونه خرابم،بچه های بی قرارم
نیمه شب های مدینه،همدم علی یه چاهه
ولی امشب به زیر خاک،فاطمه یا قرص ماهه

فاطمه خدا نگهدار ،فاطمه خدا نگهدار(2)
----------------------

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:07
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

یا حضرت زهرا(س) -(ذکر لبان مرتضی یا فاطمه یا فاطمه) * رسول چهارمحالی

352

یا حضرت زهرا(س) -(ذکر لبان مرتضی یا فاطمه یا فاطمه) ذکر لبان مرتضی،یا فاطمه یا فاطمه
پرپر زده خیرالنسا،یا فاطمه یا فاطمه

جنت بگوید مصطفی،یا فاطمه یا فاطمه
جبریل شد غرق عزا،یا فاطمه یا فاطمه

ام ابیها ی نبّی،یا فاطمه یا فاطمه
دلبر و دلدار علی،یا فاطمه یا فاطمه

گوئیم ما بهر شفا،یا فاطمه یا فاطمه
درگریه های روضه ها،یا فاطمه یا فاطمه

سوره کوثر خدا،یا فاطمه یا فاطمه
بهر خدا گشته فدا، یا فاطمه یا فاطمه

سیلی به صورتت زدند،یا فاطمه یا فاطمه
لگد به محسنت زدند،یا فاطمه یا فاطمه

گوئید همگی یک صدا،یا فاطمه یا فاطمه
از عرش می آید ندا، یا فاطمه یا فاطمه

سینه زنان در هر کجا،یا فاطمه یا فاطمه
گوئید با شیر خدا،یا فاطمه یا فاطمه

اجر شما با فاطمه،یا فاطمه یا فاطمه
با هم نمائید زمزمه ،یا فاطمه یا فاطمه

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:08
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زمزمه شهادت حضرت زهرا(س) -(ای که سرشتم را نوشتی) * رسول چهارمحالی

303

زمزمه شهادت حضرت زهرا(س) -(ای که سرشتم را نوشتی) هذا مُحِّبْ الفاطمه ،هذا مُحِّبْ الفاطمه(2)
.................................
ای که سرشتم را نوشتی
من را ز خاک خود تو کِشْتِی
آب و گِلم از خاک زهراست
این سینه ام صد چاک زهراست
..................،،،،،،،،،،،،،،،.
هذا مُحِّبْ الفاطمه ،هذا مُحِّبْ الفاطمه(2)
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
ای بی نشان ای مادرم،زهرا زهرا
زوج و انیس حیدرم ،زهرا زهرا
یک عمریه من نوکرم،مادر مادر
مست شهید بی سر م،مادر مادر
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
هذا مُحِّبْ الفاطمه ،هذا مُحِّبْ الفاطمه(2)
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
رمز قیام اهل بیت زهرا مدد بود
زهرا که درهای عنایاتش رو بگشود
ما ملتی زیر لوای مادر هستیم
از جرعۂ پاک کراماتش که مستیم
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
هذا مُحِّبْ الفاطمه ،هذا مُحِّبْ الفاطمه(2)
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
یا فاطمه بنتَ محمد قرة عین
خیر النسا،خیر الورا،ام الحسین
صدیقه و مرضیه و زاکیه ،زهرا
ریحانه و راضیه،یا ام ابیها
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
هذا مُحِّبْ الفاطمه ،هذا مُحِّبْ الفاطمه(2)
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
ما هر چه گشتیم قبر مادر را ندیدیم
در سینه هامان غیر حُبّ او بریدیم
از مشهد و کرب و بلا،مکه ،مدینه
داریم داغ کوچه و سیلی به سینه
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
هذا مُحِّبْ الفاطمه ،هذا مُحِّبْ الفاطمه(2)
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
چشم انتظار یوسف گمگشده هستیم
آدینه ها در ندبه چشم بر راه بستیم
عجّل ظهورک بر لب و چشم انتظاریم
ما داغدار مادریم، ما بی قراریم
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
هذا مُحِّبْ الفاطمه ،هذا مُحِّبْ الفاطمه(2)
،،،،،،،،،،، ،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
یارب به حق فاطمه بنما عنایت
بر رهبر و بر مردم و بر اهل امت
تعجیل بنما در فرج به حق مولا
پیدا نما قبر شفیع حشر ،زهرا
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
هذا مُحِّبْ الفاطمه ،هذا مُحِّبْ الفاطمه(2)

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:08
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

مرثیه شهادت حضرت زهرا(س) -(توی شهر بی نشون،بابامون یه پهلون) * رسول چهارمحالی

597

مرثیه شهادت حضرت زهرا(س) -(توی شهر بی نشون،بابامون یه پهلون) توی شهر بی نشون،بابامون یه پهلون
آ دما آ ی آ دما،شد بهار اون خزون
با دلی غمین و خسته،رو به رو مادر نشسته
بابامون یه قهرمانه،ولی با دست های بسته
مادرم خیلی جونه،روی بازوش یه نشونه
داغ محسنش رو دیده،با دلی که غرق خونه
عمر مادرم تمومه،چون غروب لب بومه
صد مصیبت شده همراه،زندگیش دیگه تمومه
مردم مدینه دیگه،بزنید به سینه و سر
خیلی وقته درد کشیده،آ خه مونده بین اون در
دیگه از تو بیت الاحزان،صدای گریه نمیاد
دیگه اون ظالم بی رحم،قباله فدک نمی خواد
حق مرتضی که غصب شد،خدایا خودت گواهی
بعدازاون راز دلش رو،وا می کردبا حلقه چاهی
درب خانه ای که جبریل،با اجازه پامی زاره
آ تیش عقده و کینه،چه بلایی سرش می یاره
حالا دیگه این گل عشق،شده نزدیکه به مغرب
ای امون از بی وفایی،امون از مردم یثرب

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:14
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا(س) -(زمانی که دو دستش را ببستند) * رسول چهارمحالی

293

شهادت حضرت زهرا(س) -(زمانی که دو دستش را ببستند) زمانی که دو دستش را ببستند
زدند پهلوی یاس اش را شکستند
میان کوچه ها کردند جسارت
به دخت مصطفی کردند اهانت
زدند آتش به درب خانه آن روز
رسید روضه به اشک و آه جانسوز
نه رحم بر کودک شش ماهه کردند
نه شرم از صاحب آ ن خانه کردند
ز میخ در صدای آ ه آ مد
صدای ضجه ای از چاه آ مد
امیر المومنین سردار خیبر
به حکم حق سکوت با دیدۂ تر
الهی هیچ مردی غم نبیند
نبیند همسرش بستر نشیند
به جای دلبری عاشقانه
بگیرد رویش از شوهر به خانه
زند شانه به زلف زینب آ ن ماه
ز ضرب بازوانش می کشد آ ه
هنوز عجل وفاتش می رسد گوش
حسین ابن علی هم رفته از هوش
امیر المومنین غمگین و زار است
ز دوری تو زهرا بی قرار است

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:15
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا(س) -(سلام بانوی بی لشگر) * رسول چهارمحالی

397

شهادت حضرت زهرا(س) -(سلام بانوی بی لشگر) سلام بانوی بی لشگر
سلام تنها تر از حیدر
سلام ای بی حرم مادر
تو و صدها کرم مادر
تو آ ن ام ابیها یی
به پیغمبر تو زهرایی
شفیع محشری بانو
تو جان حیدری بانو
سلام ای سوره ی کوثر
سلام ای دشمنت ابتر
بهارت را خزان کردند
علی را روضه خوان کردند
امان از کوچه و سیلی
چرا شد روی تو نیلی
امان از ضربه ی دیوار
به جان تو نشست مسمار
بیاید حضرت مهدی
که بسته با خدا عهدی
بگیرد انتقامت را
به پا سازد قیامت را

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:17
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا(س) -(تو داغ مادر دیده ای) * رسول چهارمحالی

373

شهادت حضرت زهرا(س) -(تو داغ مادر دیده ای) ای مادر غم پرورم (2)

تو داغ مادر دیده ای
سوگ پیمبر دیده ای
در نیمه های شب به چشم
تو اشک حیدر دیده ای
در شهر پیغمبر نشان
از ضربه ی در دیده ای
از کوچه و مسمار در
شش ماهه پرپر دیده ای

ای مادر غم پرورم(2)

ظلم و شقاوت هر کجا
از قوم کافر دیده ای
مظلوم تر از خود علی
ساقی کوثر دیده ای
در کوچه فرزندت حسن
با دیده ی تر دیده ای
بسته دو دست مرتضی
با حال مضطر دیده ای

ای مادر غم پرورم(2)

غصب فدک ،جور و جفا
ضربه به پیکر دیده ای
بعد از عروجت مادرم
در خون منبر دیده ای
در طشت صد پاره جگر
از آ ن دلاور دیده ای
مظلوم تر از مجتبی
مظلوم بی سر دیده ای

ای مادر غم پرورم

در قتلگاه پر ز خون
شمشیرو خنجر دیده ای
بر روی نیزه یک سرِ
ببریده حنجر دیده ای
از زینب مظلومه ات
ای وای مادر دیده ای
دستان عباست برایِ
روز محشر دیده ای

ای مادر غم پرورم(2)

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:19
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زبانحال حضرت علی(ع) در فراق حضرت زهرا(س) -(بگو ای بهتر از جانم کجایی) * رسول چهارمحالی

545
1

زبانحال حضرت علی(ع) در فراق حضرت زهرا(س) -(بگو ای بهتر از جانم کجایی) سبک :کجائید ای شهیدان خدایی

مدد یا فاطمه ، فاطمه جانم(2)

بگو ای بهتر از جانم کجایی
چرا از تو نمی آ ید صدایی(2)
مدد یا فاطمه ، فاطمه جانم

غم و اندوه و ماتم زد زبانه
سر قبرت رسیدم من شبانه
به هر جا بنگرم دار و ندارم
ببینم از تو من آ نجا نشانه
ز داغ دوری ات ابر بهارم
شود جاری سرشکم دانه دانه

بگو ای بهتر از جانم کجایی
چرا از تو نمی آ ید صدایی(2)
مدد یا فاطمه ، فاطمه جانم

من و یک روضه و حال دگرگون
حسین و زینبت با دیده ی خون
ز داغ کوچه داغی بر دل اوست
حسن میگرید و گردیده محزون
به لب دارد نوای درد و ماتم
گلِ یاسِ نبّی گردیدهِ گلگون

بگو ای بهتر از جانم کجایی ؟
چرا از تو نمی آ ید صدایی(2)
مدد یا فاطمه ، فاطمه جانم

منم از روی تو شرمنده زهرا
تویی همدوش این رزمنده زهرا
بتاب ای ماه تابان بار دیگر
الا مهتاب من رخشنده زهرا
شفیع روز محشر ای گل یاس
بزن مهرت به هر پرونده زهرا

بگو ای بهتر از جانم کجایی ؟
چرا از تو نمی آ ید صدایی(2)
مدد یا فاطمه ،فاطمه جانم(2)

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:20
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

مرثیه شهادت حضرت زهرا(س) -(کبوتر شکسته پر ، جون علی نرو سفر) * رسول چهارمحالی

492

مرثیه شهادت حضرت زهرا(س) -(کبوتر شکسته پر ، جون علی نرو سفر) همسر قد کمان من،جوان من جوان من(2)
-----------------------------
کبوتر شکسته پر ،جون علی نرو سفر
نبینمت دیگه شدی،شبیه فرد محتضر
بال و پرت شکسته شد،زهرای من به پشت در
جون علی نرو سفر ،علی میشه بی بال و پر
------------------------
صدیقه و طاهره و،مرضیه و زهرا تویی
انسیه و فاضله و،کوثر پاکی ها تویی
دخت رسول عربی،شفیعۂ جزا تویی
دست من و دامن تو ،به درد من دوا تویی
------------------------------
دعای تو نیمه شب ها،آتیش به جونم می زنه
حرف و حدیث کوچه ها،که نیش به جونم می زنه
عجل وفاتی به لبت،تشویش به جونم می زنه
روضه ی تو داره فقط،که خیش به جونم می زنه
-------------------------
یه در نیمه سوخته،یه پهلوی شکسته
شرم علی رو ببین،با دو تا دست بسته
بالا سرت شب و روز،زینب تو نشسته
خوب میدونم عزیزم،شدی ز دنیا خسته
--------------------------
کبوتر مهاجر ،سفر نکن از اینجا
نرو نرو عزیزم،من میمونم با غمها
گلم شده گلاب و ،چشم هام شبیه دریا
غریب و مظلوم منم،بی تو منم یه تنها
---------------------------
همسر قد کمان من ، جوان من جوان من (2)

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:23
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

فاطمیه -(بر مشامم می رسد هر لحظه بوی غصه ها) * رسول چهارمحالی

468
3

فاطمیه -(بر مشامم می رسد هر لحظه بوی غصه ها) بر مشامم می رسد هر لحظه بوی غصه ها
بر دلم مانده بیایی مهدی اندر روضه ها

آرزوی دیدن صحن و سرایت بر دل است
دیدن آن تربتت عقده شده در قلب ما

بین دیوار و در است دخت پیمبر ای خدا
اشک غم جاری شده از دیدۂ شیر خدا

خاک غم بر سر کند سبط نبی شاه کرم
آنکه دیده سیلی مادر میان کوچه ها

دست بسته می برند مولا میان کوچه ها
فاطمه کرده حمایت از ولایت هر کجا

جان فدایی ولایت کرده او تا آخرش
محسنش را کرد فدا در راه دین کبریا

نیمه شب مظلوم و بی کس پیکر خیر النسا
روی دوش مرتضا می رفت ای داد از جفا

بعد زهرا همدم و یار علی رفته خدا
می کند با چاه کوفه درد دل شیر خدا

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:25
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زمزمه شهادت حضرت زهرا(س) -(دوباره پا می زارم تو مجلس های روضه) * رسول چهارمحالی

306

زمزمه شهادت حضرت زهرا(س) -(دوباره پا می زارم تو مجلس های روضه) دوباره پا می زارم
تو مجلس های روضه
تو مجلس فاطمه
حال و هوای روضه

میام با اذن حیدر
تو مجلس ات فاطمه
یه عمریه نوکرم
بدون هیچ واهمه

یه دختری می خونه
از غصه و غم و درد
نشسته گَرد غربت
به روی دوش یک مرد

تو خلوت شب و روز
روضه می خونه حیدر
با اشک های زینبش
با بغض های یه دختر

کوچه شده پر از غم
یه رَدِّ خون مونده جا
یه در نیمه سوخته
شرمنده شد به زهرا

حال و هوای خونه
سرد و زمستونیه
خزون شده بهاری
که دیگه زندونیه

چهل تا مرد جنگی
هجوم به درب خونه
آتیش زدند خونه رو
بدون هیچ بهونه

از این همه شقاوت
زخمی نشسته سینه
امون از این زمونه
از غربت مدینه

فاتح بدر و خیبر
نشست به داغ کوثر
حسین داره میخونه
روضه ز داغ مادر

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:37
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

نوحه سنتی شهادت حضرت زهرا(س) -(بر سر و سینه زنان عالم و آدم امشب ) * رسول چهارمحالی

551

نوحه سنتی شهادت حضرت زهرا(س) -(بر سر و سینه زنان عالم و آدم امشب ) مولاتی یا فاطمه (4)

بر سر و سینه زنان عالم و آدم امشب
حیدرو پیغمبر و زینب و کلثوم در تب
با حسن نغمه سرایی ، کند شاه شهید
تشنه لب گریه کند از غم آن نور امید
مولاتی یا فاطمه (4)

مجلس ماتم و اندوه به پا کرده علی
سینه زن شد زغمش حیدر کرار همی
گریه کن زینب کبری شده اندر غمش
برسرو سینه زند حسن به یاد ماتمش
مولاتی یا فاطمه (4)

میخ در شد روضه خوان از کوچه ها
ردّ خون جاری شده است در هر کجا
محسنش شد کشته از ظلم و جفا
حق پیغمبر نبود این سند قوم دغا
مولاتی یا فاطمه (4)

همه ی ارض و سما شد روضه خوان
انبیا و اولیا شد روضه خوان
کشته شد بانوی عشق خیر النسا
می دهد جسمش به دست مصطفا
مولاتی یا فاطمه (4)

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:38
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

نوحه واحد شهادت حضرت زهرا(س) -(این دلم عقده داره ، عقدۂ برای کوچه ها) * رسول چهارمحالی

324

نوحه واحد شهادت حضرت زهرا(س) -(این دلم عقده داره ، عقدۂ برای کوچه ها) سبک:همه دنیا یه طرف حسین زهرا یه طرف

فاطمه ،فاطمه جان، ای گل پر پر شده ام(2)

این دلم عقده داره ،عقدۂ برای کوچه ها
یاد سیلی زدن و ،چادر خاکی واسه ما
نا نجیب تو کوچه زد،سیلی به روی مادرم
گوش و گوشواره حکایت میکنه واسه غمم

می خونم واسه غمت، ای گل پر پر شده ام
روضه خون غمتم،مثل حسین و حسنت
نیمه شب با بچه هات،با اشک دیده شستشو
می دادم اون بدن،مجروح و زخمی تو رو

داغی و تیزی مسمار ،حکایت دارد
طفل شش ماهه تو ،مگر گناهی دارد
ذکر لب های همه،مادرم ای مادر من
تو نرو هستی من،ای همۂ مستی من

نیمه شب جسم شریفت به سوی خاک روان
گفته بودی به من ای ماه دل آرای جهان
دور از چشم همه بی کس و تنها و غریب
بسپارم تن تو خاک،الا همسرم ای ماه غریب

شب ها که مدینه خوابه، من میام بالا سرت
دردم و بهت می گم ،کاش بودی من می دیدمت
کاش می مردم و نمی دیدیم تو رو سیلی زدند
غلاف شمشیر و تو بازوی زهرا می زدند

کبودی دست تو آتیش به جونم زد و رفت
پهلوی شکسته ات دل رو شکست یادت نرفت
وقتی که نماز می خوندی دعاهات سهم ما بود
اما درد و غصه ها تو دلت انگار جاری بود

وقتی که سپردمت ،به دست خاک ای گل من
علی هم خاک شده، با تو الا، ای گل من
رفتی و جون ز تن ،علی جدا شد گل من
غصه و حزن و عزا،سهم علی شد گل من

حسن انگاری اسیره،با غم کوچه و درد
دست به صورت می گیره،صورت اون سرخه ز درد
شب ها انگاری حسین ،ناله و ضجه می زنه
از فراقت زینبم،به سینه و سر می زنه

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:40
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

نوحه شهادت حضرت زهرا(س) -(رفتی تو ای یارم،دلدار و غمخوارم) * رسول چهارمحالی

472
1

نوحه شهادت حضرت زهرا(س) -(رفتی تو ای یارم،دلدار و غمخوارم) دار و ندارم فاطمه،فاطمه جانم(2)
.

رفتی تو ای یارم،دلدار و غمخوارم
بعد تو ای زهرا،غم گشته همراهم
زهرا تو را جان حسین،بر من نگاهی کن
بر اشگ چشمان علی،جانم نگاهی کن
من فاتح بدر و حنین،شمشیر قرآنم
خیبر شکن فتح آفرین ،شاه مردانم

خانه خرابم من،ای ساقی کوثر
ماتم سرا گشته،کلبۂ احزانم
در کوچه سیلی سهم تو،شد گل طاها
در بین دیوار و درست،حضرت زهرا
در کوچه ها دنبال من یاس پر بسته
خونین پر و بشکسته بال گشته ای خسته

غسل و کفن کردم،آن یار و دلدارم
فانوس شب های،تاریک دورانم
زهرا به جان مصطفی،کن حلالم تو
این سینه چاک عاشقت،کن حلالش تو
عمری دم از عشقت زده،حیدر کرار
سخت است در کنج لحد،دیدنت این بار

تابوت تو بر دوش،رفت زینبت از هوش
گویند مرو مادر،طفلانمان خود جوش
زهرا شده خاک عزا بر سرم زین غم
مجلس گرفته مرتضی،اشگ و آه از دم
روضه بخواند مجتبی،کوچه و سیلی
اشگ حسین گشته روان،بر رخ نیلی

دار و ندارم فاطمه ،فاطمه جانم(2)

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:41
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا(س) -(آسیمه سر دویدم بالا سرت نگارم) * رسول چهارمحالی

333

شهادت حضرت زهرا(س) -(آسیمه سر دویدم بالا سرت نگارم) آسیمه سر دویدم،بالا سرت نگارم
دیدم رخت شکفته،شرمندۂ تو یارم
دیدم به دورت ای گل،طفلان بی قرارم
در زاری و عزایند،گل های نو جوانم
تو پر زدی ز عالم،ای یادگار خاتم
من ماندم و غریبی،با کودکان به ماتم
ای ماه آل احمد،تو پر زدی ز خانه
از خانۂ علی تا ،عرش خدا شبانه
ای غمگسار حیدر،شد شام تار حیدر
تشییع و غسل زهرا،شد کار زار حیدر
بر روی دوشم آن شب،رفتی به سوی دلدار
عجل وفاتی تو،مقبول شد ز دادار
من ماندم و مدینه،با خاطری مکدر
در کوچه یاد سیلی،خم گشته یک قلندر
خیبر شکن منم من،شمشیر دین منم من
بدر و حنین هر جا،مرد زمین منم من
اما امان از آن روز،با پهلوی شکسته
از خانه تا به مسجد،پر می زدی تو خسته
بال و پرت شکسته،اما به حال خسته
بهر دفاع ز حیدر،غم بر دلت نشسته
دیگر تو پر کشیدی،سوی نبی اکرم
حیدر شده شبانه،غرق عزای اعظم
وقتی مدینه خواب است،او زائر تو گردد
چشمان خیس و غمگین، او شاعر تو گردد
ساقی خموش حیدر،آهسته شد روانه
از کوچه ها به سوی،مظلومه ی زمانه
شد روضه پا برای،صدیقه ی شریفه
مهدی بیا که مادر ،مظلومه و غریبه

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:42
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

امام زمان(عج) -(روضه خوان در و دیوار بیا) * رسول چهارمحالی

330

امام زمان(عج) -(روضه خوان در و دیوار بیا) روضه خوان در و دیوار بیا
آرزوی دل بیمار تو از راه بیا
آخرین واژۂ ایثار این بار بیا
صاحب طلعت دلدار دلدار بیا
روضه خوان نفس یار بیا
بر تسلای دل حیدر کرار بیا
دختری گشته چه غم بار بیا
عاشق غربت بیمار جانا تو بیا
فاطمیه شده و بهر دل زار بیا
بر عزای غم آن مادر بیمار بیا
جان زهرا به مدد کاری اطفال بیا
با دلی خون مدد مادر سادات بیا
مجلس ماتم زهراست تو از راه بیا
گریه کن سینه زن کوچۂ غم ها بیا
غرق احساس گل یاس پی یاس بیا
منتقم بر سند غربت این روضه بیا
آرزوی فرجت مانده به دلها تو بیا
بهر خشنودی زهرا ز غیبت تو بیا
خانۂ حضرت زهرا شده غم خانه بیا
صاحب عصر تو بهر غم جانکاه بیا
ساقی از روضه نگو مهدی زهرا بیا
منجی خلق تو از غیبت کبری بیا

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:45
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

نوحه واحد فاطمیه -(چند وقتیه این دل من عقده داره توی سینه) * مرتضی شاهمندی

435

نوحه واحد فاطمیه  -(چند وقتیه این دل من عقده داره توی سینه) بسبک : دل بردی از من به یغما

چند وقتیه این دل من عقده داره توی سینه
صبر و قراری نداره کرده هوای مدینه

ماه غم فاطمیه از ره رسیده دوباره
از ماتم مامِ عصمت دلها گرفته شراره

یافاطمه عشق حیدر

از ناله و داغ زهرا عالم همه خون جگر شد
ازقلب پرخون زهراعرشوزمین نوحه گرشد

دیدی که آخرچهاشدگریان همه دیده هاشد
از ظلم و جور زمانه پرپر گل مصطفی شد

یافاطمه عشق حیدر

بانوی شهر مدینه با درد و غم خو گرفته
ازضربت درب و دیوار دستش به پهلوگرفته

از گریه و سوز زهرا اشک علی هم چکیده
بس کن تو ای نور دیده ای بانوی قد خمیده

یافاطمه عشق حیدر

حیدر کنارش نشسته زهرای او دیده بسته
سوسومزن فاطمه جان ای یارپهلوشکسته

بنگر غم و زاریِ من بی یاور و یاریِ من
بعداز تو من کس ندارم بنگر تو تنهایی من

یافاطمه عشق حیدر

بعداز عروج تو زهرا من زانوی غم گرفتم
درد غریبیِ خود را با چاه کوفه بگفتم

بشنو که یارم گرفتند عشقم بهارم گرفتند
با ضربت تازیانه دار و ندارم گرفتند

یافاطمه عشق حیدر

بنما نظر بر گدایت بار دگر کن عنایت
با مِهر خود مادرانه از ما تو بنما شفاعت

برما مدینه عطاکن ما را تو حاجت رواکن
از لطف خود سائلان را راهیِ کرببلا کن

یافاطمه عشق حیدر

  • سه شنبه
  • 17
  • مرداد
  • 1402
  • ساعت
  • 23:16
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

واحد سنگین شهادت حضرت زهرا(س) -(خرابه حالت میلرزه دستات) * مجید آقاجانی

367

واحد سنگین شهادت حضرت زهرا(س) -(خرابه حالت میلرزه دستات) ?بند 1

خرابه حالت میلرزه دستات
جاریه حالا اشکای چشمات

قرآن میخونم کنار بستر
ببین گرفته صدای حیدر

حرفی نزن از رفتنت طاقت ندارم
سرده نگاه آخرت دل بی قرارم
گریه شده کار علی آهسته پاشو
بی تو نمیشه سر کنم دارو ندارم

زهرای من زهرای من

?بند 2

رنگت پریده جونی نداری
سخته که سر رو مهرت بزاری

از درد پهلو بی تابی زهرا
دلم گرفته از دست دنیا

گفتی شبونه غسل بده منو تو حیدر
واست بمیرم که شدی زخمی و پرپر
تو این روزا حال حسن خیلی خرابه
من آرزومه که حسین نشه بی مادر

زهرای من زهرای من

?بند 3

خیلی زیاده درد سر تو
زهرا شکسته بالو پر تو

پاشو دل من آروم بگیره
وقتی نباشی علی میمیره

این لحظه های آخری دل نگرونم
تورو به خاک سپردم ای یار جوونم
میریزه با هر قدمم اشکای چشمام
رفتی و من بدون تو مثل خزونم

زهرای من زهرای من

  • یکشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 15:54
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زمینه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها « زبان حال » -(ای مهتاب دل حیدر) * مجید آقاجانی

470

زمینه  شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها « زبان حال » -(ای مهتاب دل حیدر) ⬇️ بند ۱

ای مهتاب دل حیدر
میبینی که پره دردم
مثل پروانه به دور
این بستر تو میگردم

اگـه بـری تـو از کنام میمیرم
طاقت دوریتو ندارم میمیرم

بدون تـو علی شبیه پایـیزه

اگـه بـبندی تـو چشاتو میمیرم
منی که نشنوم صداتو میمیرم

برا غریبی تو اشکام میریزه

فاطمه جانم فاطمه جانم

⬇️ بند ۲

در بـیـن درو دیـواره
این خونه شدی پژمرده
جای میخ در رو سینت
قلـب عـلی رو آزرده

نفس تو گاهی میمونه تو سینه
حال خراب تورو حیدر میبینه

کاری دیگه بر نمیاد از ایـن دستم

فضای خونه بی تو زهرا سنگینه
غـبار غـصه روی قـلبم مـیشـینه

خود تو گفتی باتو همیشه هستم

فاطمه جانم فاطمه جانم

⬇️ بند ۳

حالا بستی تو چشاتو
رفتی غریبونه از اینجا
جـای گـهـواره میسازم
تابـوتـی بـرا تـو زهـرا

نـبـودنـت مگـه بـرامـون آسـونه!
دل حسین و حسن و زینب خونه

شبای دلگـیری و تنهایی اومد

تـوی دلـم بغـضی شـبیه بـارونه
حال پـریشونه منو کی میـدونه

دور منو گرفته غمهای بی حد

فاطمه جانم فاطمه جانم

  • یکشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 16:59
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد