ظهرِعاشوراست ظهری درهوایی سوخته
هر طرف فریاد ِ الا الله و نایی سوخته
داغ خورشید است و شن های کویری بی امان
لشکر کفار در کرب و بلایی سوخته
هر طرف فریاد الا الله بانگ ِ یاحسین
جسم های بی سر، انبوه ِ رَدایی سوخته
خیمه ها غرقاب ِ خونِ ِ کودکانی تشنه لب
شیون و دریای اشک و های هایی سوخته
بر سر یک نیزه خورشیدیست رخشان تافلک
یک تن بی سر به خاک ِ نینوایی سوخته
زینب افتان و پریشان در هجوم ِ خاک و خون
می دود هر سو ولی با دست و پایی سوخته
طفل شش ماه حسین بن علی در خیمه گاه
شیر ِخون می نوشد از تیر جفایی سوخته
دختری کوچک میان خیمه سرگردان و مات
در به در دنبال ِ بابا ، در عزایی سوخته
از عمو عباس هم دیگر نمی
- یکشنبه
- 25
- آبان
- 1393
- ساعت
- 21:10
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب