شهادت امام حسین (ع)

مرتب سازی براساس

کربلا -(آمدم در کربلا دلشوره بر قلبم نشست) * رسول چهارمحالی

175

کربلا -(آمدم در کربلا دلشوره بر قلبم نشست) آمدم در کربلا دلشوره بر قلبم نشست
ماجرای تلخ آن روز پر از ماتم نشست
یادم آمد از زمان آمدن در کربلا
با عزیزان و جوانان آمدیم در کربلا
یادم آمد محملم را ساقی عطشان گرفت
دست هایم را عزیزان قاسم و اکبر گرفت
رو به رویم در رکاب محملم بودی حسین
باعث آرامش قلب حزین بودی حسین
آمدم من بر زمین پیش نگاهت یا اخا
دور تا دورم پر از آلاله های کربلا
آمدم بار دگر چهل روز بعد واقعه
اربعین ماتم و رنج و بلا با قافله
آمدم بار دگر دل خسته و زار و حزین
پیر و فرسوده رسیدم کربلا اما غمین
با ورود کاروان دلشوره بر جانم نشست
لرزه بر اندام اطفال و یتیمانت نشست
جای سیلی ،روی نیلی باز شد پیدا اخا
کعب نی ،سرها به نی در خاطرم آمد اخا
ترس دارم باز آید حرمله با یک کمان
بر سر نیزه سرت بینم به دستان سنان
حنجری با خنجری بینم ببرد شمر دون
زیر سم اسب ها یک پیکر غلطان به خون
باز سوزد خیمه و غارت ز آل الله کنند
معجر ما را حرامی ها، غارت می کنند
آمدم خورشید تابان به روی نیزه ها
آمدم بار دیگر بنما طلوع در دیده ها
آمدم قاری روی نیزه ها ای بی کفن
کاش بودم جسم پاکت را بنمودم کفن
من نمی دانم چگونه پیکر بی سر به خاک
کرد تدفین و سپرد سجاد عابد توی خاک
آمدم جان اخا من سر بلند و با وقار
رو نمودم دست های آن پلید نا بکار
مثل زهرا مادرم گشتم سپر بهر امام
از ولایت پاسداری کردم و خط امام
مجلس بزم شراب و خیزران بی وفا
بزم روضه را به پا کردم برایت یا اخا
گر بپرسی از سه ساله ماند در شام خراب
در خرابه خاک شد وقتی سرت آمد به خواب
میهمان گشتی به او اندر خرابه جان من
دخترت بردی به همرات ایا دلدار من
ساقی اندر ماتم یک اربعین درد و فراق
می سراید از غم و دوری ز هجران وفراق

  • جمعه
  • 23
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 00:55
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شهادت امام حسین(ع) -(نخل بی سر که تنش روی زمین افتاده) * رسول چهارمحالی

1406
1

شهادت امام حسین(ع) -(نخل بی سر که تنش روی زمین افتاده) نخل بی سر که تنش روی زمین افتاده
عالم و جن و مَلَکْ در ره او جان داده

سر نخل است به نی جسم شریفش بر خاک
عالمی باد فدای تن پاک و صد چاک

فُطْروس اینجاست شود حامل عطر نغمات
با سلامی که فرستیم به صد ها حسنات

پر قنداقه ی تو آ ب حیات است و ممات
بفرستید نثار مادرش حضرت زهرا صلوات

مادرش هست در این مجلس و این بزم عزا
دم در مانده هلابی بفرستد نثار من و ما

گریه کن های حسین اجر شما با زهراست
سوره کوثر احمد ،زوجه ی شیر خداست

خواهری گریه کنان حال عجیبی دارد
بر لبش ذکر دعا ،ام یجیبی دارد

نوکری درگه تو فخر و مباهات بود
یا بنَّی شب جمعه به لب مادر سادات بود

جبرئیل آ مده و در صف زوار شماست
اولین نوحه گرت خادم و غمخوار شماست

یادم آ مد ز تن غرقه به خونت آ قا
اربأ اربا شدن و حال جنونت مولا

روضه ی خنجر و حنجر دل زار زینب
او که شد آب به پای تو حسین روز و شب

روی نی قاری قرآن شدی و ذبح عظیم
تو شدی ثارالله،نزد خداوند کریم

تو ابو سجادی ،حاجت ما را دادی
خامس آ ل عبا ،حشر کن از ما یادی

نام تو اشک مرا حال عجیبی داده
روضه در صحن شما حال غریبی داده

تشنه ام تشنه ی عشق تو حسین ابن علی
ساقی ام غرق عطا و کرمت نور جلی

  • جمعه
  • 23
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 01:38
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

‍ نوحه شهادت امام حسین(ع) -(در هوایت بی قرار و بی قرارم من) * رسول چهارمحالی

852
3

‍ نوحه شهادت امام حسین(ع) -(در هوایت بی قرار و بی قرارم من) سبک :در هوایت بی قرارم
----------------------------
یا حسین و یا حسین مولا (3)
----------------------------
در هوایت بی قرار و بی قرارم من
در عزایت دیده گریان زار زارم من
غمگسار و سوگوار و داغدارم من
من که مدیون تو و ایل و تبارم من
کربلای تو
کعبه دلهاست
نوکری تو
افتخار ماست
----------------------------
من که عمری مست تو هستم
عاشق و دل بست تو هستم
روز و شب من بی قرار تو
جانثار و غمگسار و زار زار تو
در هوای تو
من شدم مجنون
یابن الزهرا من
از توأم ممنون
-----------------------------
جسم پاکت اربأ اربا شد
رأس پاکت نیزه ها جا شد
خیمه هایت سوخته شد افسوس
کودکان در غل شده محبوس
زینب کبری
یکه و تنها
کاروان سالار
بر کودک و زن ها
-------------------------
روضه خوانان روضه می خوانند
خلقی اندر ماتمت زارند
سینه زن گشته ز داغ تو
شعله زد دشمن به باغ تو
اکبرت پرپر
اصغرت بی سر
شد علمدارت
بی بال و بی پر
------------------------------
آرزوی دیدن رویت،لحظۂ پاک ممات من
لایقم کن لایق دیدار،دیدن اندر حیات من
یوسف زهرا تویی آ قا،بی کس و تنها تویی هر جا
کربلایت معدن ایثار،کعبه دلها شده مولا
کشته ی عطشان
بی کفن عریان
دیده ها گریان
چون نم نم باران
--------------------------------،،،،،
یا حسین و یا حسین مولا(3)

  • شنبه
  • 24
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 15:54
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

یا امام حسین(ع) -(قربون سینه زن های حرمت امام حسین) * رسول چهارمحالی

254

یا امام حسین(ع) -(قربون سینه زن های حرمت امام حسین) قربون سینه زن های حرمت امام حسین
قربون گریه کن درد و غمت امام حسین

منم از کودکی عاشقت شدم امام حسین
برای نوکری لایق ات شدم امام حسین

مادرم مهر تو رو با شیر توی رگم می داد
برای من مادرم روضه ماتمت می خواند

پرچم نام حسین تو سینه ما جا شده
تمام آرزوی ماست که کربلا شده

هر چه دارم همه از محبت مادر توست
همه ی روزی ما تو روضه ی خواهر توست

کاش می شد یه شب جمعه ذاکرت باشم
مثال محتشم و دعبل شاعرت باشم

  • شنبه
  • 24
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 16:18
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شور مناجات با ابا عبدالله علیه السلام -(پشت در خونش برو در بزن و بزن و بزن) * مجید آقاجانی

285

شور مناجات با ابا عبدالله علیه السلام -(پشت در خونش برو در بزن و بزن و بزن) ?بند 1

پشت در خونش برو در بزن و بزن و بزن
گاهی یه نگاهی آقا کن به من و به من و به من

شبهای حرم یا حسین
دل از دل من میبره
پشت سر هر نوکری
حتما دعای مادره

آقام آقام آقام حسین

?بند 2

هر لحظه شده ذکر من کربلا کربلا کربلا
افتاده به پات عمری این بی نوا بی نوا بی نوا

چی بهتر از اینه که تو
اربابی و من نوکرت
اصلا پدر و مادرم
آقا فدای دخترت

آقام آقام آقام حسین

?بند 3

اسم تو همیشه آقا رو لبه رو لبه رو لبه
الگوی شجاعت فقط زینبه زینبه زینبه

تو معجزه ی عشقی و
هر لحظه میخونم برات
مست حرم تو شدم
دنیای منه کربلات

آقام آقام آقام حسین

  • یکشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 15:45
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

یا حسین(ع) -(جانیم اولسون سن کی انسانه قوربان یا حسین(ع) - غزل ترکی) * ابوالفضل عظیمی بیلوردی(دادا بیلوردی)

231

یا حسین(ع) -(جانیم اولسون سن کی انسانه قوربان یا حسین(ع) - غزل ترکی) جانيم اولسون سن تكي انسانـه قوربان يا حسين(ع)!

ائيـله ييبسن عالمي باخ گؤر نه حئيران يـاحسيـن(ع)!

كيـم كئچـَــر اهل و عيـالينـدان بـو شـور و حـال ايـــله

وار يـوخـون بيــر گـونده ائيـلَـر دينه قوربان يا حسين(ع)!

قهرمان سن سن شرف درياسي سن سن عشق سن !

نوح سن سن روح سن دور ائيله توفان يا حسين(ع)!

بـاغــريم اوْدلانـديقجا هــر لحظـه يئـــــري وار آغـلايـام

گـؤزلريم اي كـاش ياغئيدي قْرمْزي قان يا حسين(ع)!

نيـزه اوستـــه آل قـانيـن حـلقينـدن آخـديـقجا بـو گــون

عـرصـه ده آغلار سنه شمشير و پيكان يا حسين(ع)!

نئيله یيــم بيـــر حـالـداكــي درديـن دوشونـدوكجه قـلـم

اختيـار الـدن آليـب فـوري يـازيــر : جـان يا حسين(ع)!

دادا بیلوردی

  • جمعه
  • 29
  • تیر
  • 1403
  • ساعت
  • 11:26
  • نوشته شده توسط
  • دادا بیلوردی
ادامه مطلب
 عادل لاله چینی

زبانحال حضرت زینب علیها السلام با سر مطهر حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام (به روی نی، دگرجانا، مخوان اینگونه قرآن را) * عادل لاله چینی

168

زبانحال حضرت زینب علیها السلام با سر مطهر حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام (به روی نی، دگرجانا، مخوان اینگونه قرآن را) به روی نی، دگرجانا، مخوان اینگونه قرآن را

که از کف میرود صبر و زنم چاک این گریبان را

سر هر موی تو خورده گره با هستی زینب

میفشان اینچنین دیگر سر زلف پریشان را

سلیمانم تویی و همچو موری در پی ات آیم

که دیده بر سر نیزه چنین ملک سلیمان را

دل من در کنار پیکرت مانده ولی جسمم

چو مجنونی کند طی با یتیمانت بیابان را

نه تنها بهر حفظ جان طفلانت کتک خوردم

که چون مادر دهم اندر ره مولای خود جان را

خدا را، لحظه ای چشمان خود بگشا تماشاکن

چگونه با طنابی می کشند هر سو اسیران را

دو چشمان سکینه همچو ابری بی امان بارد

چراکه دیده در چشمان ساقی زخم پیکان را

امان از مردم کوفه، از این نامهربان مردم

هم آنان که نمک خوردند و بشکستند نمکدان را

غم اطفال بی بابا زیک سو، داغت از یک سو

در این چند روزه اِی جانا کشیدم داغ دوران را

بود امید (لاله) برزخ و میزان به درگاهت

مکش ای شه ز دست نوکرت یه لحظه دامان را

  • یکشنبه
  • 7
  • مرداد
  • 1403
  • ساعت
  • 15:18
  • نوشته شده توسط
  • عادل لاله چینی
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

بهارشهادت -(سروی که دربهار وخزان ایستاده است) *استاد سید هاشم وفایی

576

بهارشهادت -(سروی که دربهار وخزان ایستاده است) سروی که دربهار وخزان ایستاده است
دراین جهان پیر ،جوان ایستاده است
تصویری ازبهارشهادت کشیده است
باغی که درهجوم خزان ایستاده است
مات است فلسفه که چگونه امام عشق
تا لحظه های دادن جان ایستاده است
پرچم فراز نهضت آزادی وشرف
بر قله ی زمین وزمان ایستاده است
برَتّل زینبیه، تمام فرشتگان
دیدند خواهری نگران ایستاده است
قرآن فتاده است به گودال قتلگاه
ایثار بر بلندی آن ایستاده است
پشت فلک خمیدازاین داغ و، اوهنوز
باکوله بار داغ گران ایستاده است
حق باوران عشق وشهادت،امامتان
خورشیدوار روی سنان ایستاده است
هرروزمی رسدخبراز کربلا، که او
چون پرچمی به بام جهان ایستاده است
باخـون خودحسین «وفایی»هنوزهم
در پیش ظلم فت

  • چهارشنبه
  • 4
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 10:10
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مدیون حسینم *

3144

مدیون حسینم من پاره‌ای از پیکر عرش خدایم
مــن کعبــه اهـل ولایم، کربلایم
خاکم ولی آغشته با خون حسینم
تا صبح روز حشر، مدیون حسینم

از روز اول خون آدم ريخت در من
دریای اشک از چشم عالم ریخت در من
از قلب من باب بلاها گشت مفتوح
می‌خواست در من غرق گردد کشتی نوح
در مـن خلیل الله پایش خورد بر سنگ
از خون پاکش این زمین را کرد گلرنگ
مـن در فـراتم اشـک اسمـاعیل دارم
مـن سایه‌بـان از بـال جبـرایيل دارم
مـن انبیـا را شاهــدِ زخـمِ بلایـم
من یک جهان کرب و بلایم: کربلایم
تا بر حسین آغوش خود را باز کردم
از کعبه دل بـردم، بـه جنت ناز کردم
از اول خلقت کـه حـق بخشید بودم
آغوش خود بر یوسف زهـرا گشودم
بـا خاک خـود درمـان درد ع

  • دوشنبه
  • 8
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 21:01
  • نوشته شده توسط
  • سعيد رضايي
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

شعری بسیار زیبا و محزون در باره شهادت امام حسین و زیر آفتاب قرار گرفتن جسم مطهر ایشان -( بعد از سه روز پیكر سرخش كفن نداشت ) * یوسف رحیمی

8940
12

شعری بسیار زیبا و محزون در باره شهادت امام حسین و زیر آفتاب قرار گرفتن جسم مطهر ایشان -( بعد از سه روز پیكر سرخش كفن نداشت ) بعد از سه روز پیكر سرخش كفن نداشت
یوسف ترین شهید خدا پیرُهن نداشت
از بسكه نیزه خون تنش را مكیده بود
حتی توان و قدرت ناله زدن نداشت
در هجمة تواتر شمشیر و تیر و تیغ
راهی به جز شقایق پرپر شدن نداشت
از بسكه پیكرش شده پامال اسبها
یك جای بی جراحت و سالم ، بدن نداشت
زلفی كه شانه شد به سر نیزه صبحگاه
كنج تنور چاره به جز سوختن نداشت
در بوریای كهنه تن لاله پوش او
پیچیده شد اگر چه شقایق كفن نداشت

  • یکشنبه
  • 14
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 20:29
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

ای ساربان آهسته ران *

10955
61

ای ساربان آهسته ران ای ساربان آهسته ران آرام جان گم كرده ام
آخرشده ماه حسین من میزبان گم كرده ام

در میكده بودم ولی بیرون شدم از غافلی
ای وای از این بی حاصلی عمر جوان گم كرده ام

پایان رسد شام سیه آید حبیب من ز ره
اما خدا حالم ببین من یار را گم كرده ام

ای وای از غوغای دل
از دلبرم هستم خجل وقت سفر ماندم به گل

من كاروان گم كرده ام
نعمت فراوان دادی ام منت به سر بنهادی ام

اما ببین نا مردی ام صاحب زمان گم كرده ام
من عبد كوی عشقم و من شاه را گم كرده ام

آقا تورا گم كرده ام
بنوشتن این نامه چنین با خون دل ای مه جبین

اما ببین بخت مرا نامه رسان گم كرده ام
شرمنده ام اما بگم آقا تورا گم كرده ام

  • چهارشنبه
  • 17
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 22:41
  • نوشته شده توسط
  • سعيد رضايي
ادامه مطلب

دوبیتی های شهادت قمر بنی هاشم *

5192
5

دوبیتی های شهادت قمر بنی هاشم امــام صابــران بـودم، خمیدم
جدا از شاخه شد یـاس امیدم
چو دست از جسم عباسم جدا شد
سـر خود را به نوک نیزه دیدم
***

قدم چون شاخه بشکسته خم شد
کـه دستم بودی و دستت قلم شد
مخور غم گر علم از دستت افتاد
ســرت بـر نیزۀ دشمن عَلم شد
***
تـو دیگـر جز پیمبر را نبینی
لـب خشـکِ بـرادر را نبینی
از آن رو بسته شد چشم تو با تیر
که دیگر اشک اصغر را نبینی
***
کنــار عـلقمه وقتـی رسیـدم
که مرگت را به چشم خویش دیدم
هـزاران تیـر در قلبم فرو رفت
ز چشمـت تیـر را برون کشیدم

استاد غلامرضا سازگار

  • دوشنبه
  • 22
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 14:53
  • نوشته شده توسط
  • سعيد رضايي
ادامه مطلب

غفلت اگر که دامن ما را رها کند *

2934
1

غفلت اگر که دامن ما را رها کند غفلت اگر که دامن ما را رها کند
دل دائما هوای حریم شما کند
بودن میان روضه ی تو اعتبار ماست
ما را خدا زروضه مبادا جدا کند

مالم اگر حلال بود خرج روضه است

تا مادرت به روزی ما اعتنا کند

باشد صله به مادر تو گریه بر غمت

در بین گریه فاطمه ما را دعا کند

قیمت بده به ما که نداریم ارزشی

شاید خدا که هستی ما را فدا کند

ما خلق گشته ایم شبیه شما شویم

چشمان ما به چشم شما اقتدا کند

بی غسل و بی کفن شدنم آرزو بود

ارباب ما بگو زعنایت خدا کند

باید زچشم حضرت عباس روضه خواند

شاید خدای قسمت ما کربلا کند

با دیده ای که تیر میانش نشسته است

آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کند

سروده ی جواد حیدری

  • چهارشنبه
  • 24
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 11:55
  • نوشته شده توسط
  • سعيد رضايي
ادامه مطلب

سوگنامه عاشورا *

5345
2

سوگنامه عاشورا چون قدم بر خاک خونين داشتی
بذر غيرت در زمين می‌کاشتی

زهر عشق حق به حمد آميختی
در رکوعت می به ساغر ريختی

قبلهء تو عشق و مستی، قتلگاه
اين مشايخ قبله‌هاشان بر گناه

گويمت از هفت رنگان مو به مو
خرقه پوشان دغل کار دو رو

سجده بر پست و رياست می کنيم
با خدا هم ما سياست می کنيم

کو نشانی که شما اهل دليد
جملگی تان بر نماز باطليد

می چکد شک بر سر سجاده‌ها
وای از روزی که افتد پرده‌ها

ما خدايان زيادی ساختيم
مال مردم را به خود پرداختيم

چون قدم بر خاک خونين داشتی
بذر غيرت در زمين می‌کاشتی

زهر عشق حق به حمد آميختی
در رکوعت می به ساغر ريختی

(شير حق برخيز وقت کار شد
بر سر نی رفتنت انکار شد

کاخ‌ها گرديده

  • پنج شنبه
  • 25
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 20:22
  • نوشته شده توسط
  • سعيد رضايي
ادامه مطلب

دوبیت شعر -(تاکه ما همسفر عشق به افلاک شویم) *

6664
2

دوبیت شعر -(تاکه ما همسفر عشق به افلاک شویم) تاکه ما همسفر عشق به افلاک شویم

بارالها!مددی کن که همه پاک شویم

دست تقدیر چنان کن که پس از دادن جان

درجوارحرم عشق همه خاک شویم

نفس

  • دوشنبه
  • 25
  • بهمن
  • 1389
  • ساعت
  • 09:02
  • نوشته شده توسط
  • نفس
ادامه مطلب

دوباره دل هوای مرقد شش گوشه کرده * جعفر ابوالفتحی

4913
1

دوباره دل هوای مرقد شش گوشه کرده دوباره دل هوای مرقد شش گوشه کرده

سبک: صدای پای یار مهربان از ره می آید

دوباره دل هوای مرقد شش گوشه کرده

دل عاشق بدون حبّ اربابش چه سرده

دوباره مست و مدهوش حرم گشته دل ما

دل عاشق ز داغ رأس پر خون پر ز درده

دوباره دل هوای مرقد شش گوشه کرده

دل عاشق بدون حبّ اربابش چه سرده

دوباره مست و مدهوش حرم گشته دل ما

دل عاشق ز داغ رأس پر خون پر ز درده

الا ای یار زینب پس چرا نیزه سواری

بیا بین صوت زیبایت دل زینب رو برده

*************************

دلم تنگ حریم و مرقد پاک حبیب است

به زیر لب همیشه ناله ی امن یجیب است

دوای درد این دل دیدن آن قبر شش گوش

خدا را شکر که بر درد دل من او طبیب است

الا ای

  • یکشنبه
  • 27
  • شهریور
  • 1390
  • ساعت
  • 13:43
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب

سلام ای ماه عالم تاب، سلام ای بی کفن ارباب * جعفر ابوالفتحی

8017
3

سلام ای ماه عالم تاب، سلام ای بی کفن ارباب سلام ای ماه عالم تاب، سلام ای بی کفن ارباب

سلام ای ماه عالم تاب، سلام ای بی کفن ارباب

تو را جان علی اصغر بیا این بنده را دریاب

بیا راهی نشانم ده به کوی خود مکانم ده

کمی از آب کوثر به دل و روح و به جانم ده

سلام ای آشنا ارباب سلام ای دلربا ارباب

تو را جان علی اکبر بیا این بنده را دریاب

مرا از غصه آبم کن، مرا غرق شرابم کن

چو پیچک گرد چشمانت، مرا در پیچ و تابم کن

سلام ای عشق دیرینم، ببین از غصه غمگینم

برات کربلا ده تا، کنار قبّه بنشینم

منم عاشق به کوی تو، منم مست سبوی تو

به هر گل بنگرم دارم، به هر جا جستجوی تو

سروده جعفر ابوالفتحی

وبلاگ هیئت بیت الزهرا (س)

www.beit-al-zahra.blogfa.c

  • یکشنبه
  • 27
  • شهریور
  • 1390
  • ساعت
  • 13:33
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب

امام حسین - مناجاتی(هر چه دارم از دعای مادر است) * جعفر ابوالفتحی

4491
13

امام حسین - مناجاتی(هر چه دارم از دعای مادر است) امام حسین - مناجاتی

مادرم من را به غم تعلیم کرد

قلب من را بر غمت تسلیم کرد

هر چه دارم از دعای مادر است

مادرم من را به تو تقدیم کرد

از همان دوران خوب بچه گی

گریه کردن را به من تفهیم کرد

در میان دیده ی بیمار من

پرچم عشق تو را تکریم کرد

روی دیوار دل تفدیده ام

چشم بیمار تو را ترسیم کرد

جایگاه قلب معصوم مرا

روی خاک کربلا تنظیم کرد

روی زیبای تو چشم قلب را

از همه زیبا رخان، تحریم کرد

سروده: جعفر ابوالفتحی

  • دوشنبه
  • 5
  • دی
  • 1390
  • ساعت
  • 13:42
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب

دختری کوجک میان خیمه سرگردان -( ظهر عاشوراست ظهری در هوایی سوخته ) * اکرم بهرامچی

3237
15

دختری کوجک میان خیمه سرگردان -( ظهر عاشوراست ظهری در هوایی سوخته ) ظهرِعاشوراست ظهری درهوایی سوخته
هر طرف فریاد ِ الا الله و نایی سوخته
داغ خورشید است و شن های کویری بی امان
لشکر کفار در کرب و بلایی سوخته
هر طرف فریاد الا الله بانگ ِ یاحسین
جسم های بی سر، انبوه ِ رَدایی سوخته
خیمه ها غرقاب ِ خونِ ِ کودکانی تشنه لب
شیون و دریای اشک و های هایی سوخته
بر سر یک نیزه خورشیدیست رخشان تافلک

یک تن بی سر به خاک ِ نینوایی سوخته
زینب افتان و پریشان در هجوم ِ خاک و خون
می دود هر سو ولی با دست و پایی سوخته
طفل شش ماه حسین بن علی در خیمه گاه
شیر ِخون می نوشد از تیر جفایی سوخته
دختری کوچک میان خیمه سرگردان و مات
در به در دنبال ِ بابا ، در عزایی سوخته
از عمو عباس هم دیگر نمی

  • یکشنبه
  • 25
  • آبان
  • 1393
  • ساعت
  • 21:10
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 امیر فرخنده

یا اباعبدالله -(دریا شده در دل تو ای مولا گم) * امیر فرخنده

886
1

یا اباعبدالله  -(دریا شده در دل تو ای مولا گم) دریا شده در دل تو ای مولا گم
هر دم شده است در دمت عیسی گم
در گمشده عشق تو پیدا شد حق
بی عشق تو هست هرچه شد پیدا گم
هر کس که شد امروز برایت نوکر
اونیست در آن شلوغی فردا گم
تو مزد کمی زحمت مارا دادی
بی شک نشود اجر کسی اینجا گم
مظلومیت تورا به عالم گوییم
حق تو اگرچه شد در عاشورا گم
آنجا که شد آفتاب از نی پیدا
شد گرچه تنت به زیر دست و پا گم
وقتی که رسید دید زینب ، جای
یک بوسه شده در این قد و بالا گم
حالا که به روی نیزه ای خوب بگرد
انگار شده رقیه در صحرا گم

شاعر امیرفرخنده

  • یکشنبه
  • 20
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 16:26
  • نوشته شده توسط
  • امیر فرخنده
ادامه مطلب

تشنه لب در کربلا غوغا بپا کردی حسین (ع)... *

7349
65

تشنه لب در کربلا غوغا بپا کردی حسین (ع)... تـــشــنه لـب در کربـــــلا غـــوغــا بپا کردی حسین (ع)
جان خــــود را هــم برای دیــن فــــدا کردی حسین(ع)
لحــظـــه آخــرکـــه آن نامــرد خـــنـجـــر را کــــشـید
جــای نــفــرین، زیــر لـــب او را دعـــا کردی حسین(ع)

تا که دیدی پشـــت زینب (س) از مصیبـــت گشتـــه خم
مــادرت زهــــرای اطــــــــهـر را صــدا کردی حسین(ع)
شـــد زمـیــن کـــربـــلا از خــــون یــاران تــو ســـــرخ
ایــــن هـــمــه ایــثــار در راه خـــــدا کــــردی حسین(ع)
در مــــحــرم اشـــک مـن، چــون خـون تو رنــگیــن شود
قــــلــب مــا را هــم به عـشقــت مبـتـــلا کـردی حسین(ع)
گــــــنـــــج من باشـد گـــدایی در مــیــــ

  • شنبه
  • 27
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 09:32
  • نوشته شده توسط
  • علي احمدي
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (ماه غم، ماه عزا، ماه محن) * عابدین کاظمی

2247
3

اشعار شهادت امام حسین (ع) (ماه غم، ماه عزا، ماه محن) ماه غم، ماه عزا، ماه محن
بر تو بادا تسليت ياابن‌الحسن (عج)
در عزاي جد مظلومت حسين
اشکهايت گشته جاري از دو عين
شال غم افکنده‌اي مولا به دوش
ناله از دل مي‌کشي با صد خروش
چنين گويي تو با صد شور و عين
روز و شب گريم برايت يا حسين (ع)
گر نبودم تا تو را ياري کنم
آنقدر بهرت عزاداري کنم
اشک چشمم گر شود روزي تمام
خون کنم جاري ز چشمانم مدام
کي فراموشم شود اين خاطرات
کام عطشان تو و آب فرات
کي رود از ياد من شمشيرها
نيزه‌ها و سنگها و تيرها
چهره‌هاي نيلي و افروخته
جامه‌ها و خيمه هاي سوخته
تا که ياد آيد مرا از قتله‌گاه
ناله از دل برکشم با سوز وآه
زين وصيت‌ها همه جان بر لبم
داغدار عمه خود زينبم

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 17:18
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

مدح ومرثیه شهادت امام حسین(ع)-(تن که بیمار طبیبان شد دچارش بهتر است) * علی اکبر لطیفیان

4590
9

مدح ومرثیه شهادت امام حسین(ع)-(تن که بیمار طبیبان شد دچارش بهتر است) تن که بیمار طبیبان شد دچارش بهتر است
دل که نذر کربلا شد بی قرارش بهتر است
بردن چیزی به دربار کریمان خوب نیست
سائل آقا شدن اصلاً ندارش بهتر است
ما چرا بی چاره، آن ها که حسینی نیستند
هر که شد وقف محرم روزگارش بهتر است
فاطمه با گریه اش ما را اسیر خود نمود
آری آری گریه اصلاً گریه دارش بهتر است
نوکری آسوده می میرد که بیند بعد او
در غلامی از خودش ایل و تبارش بهتر است
سن پیری بیشتر از هر چه باید گریه کرد
میوه ی خسته زمستان آب دارش بهتر است
روز روشن بود آقا کشته شد پس بعد از این
گریۀ ماه محرم آشکارش بهتر است

شاعر: علی اکبر لطیفیان

  • یکشنبه
  • 14
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 17:02
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب
 قاسم صرافان

شعر وداع حضرت زینب با امام حسین (ع) -( نگران بودم از این لحظه و آمد به سرم ) * قاسم صرافان

23216
10

شعر وداع حضرت زینب با امام حسین (ع) -( نگران بودم از این لحظه و آمد به سرم ) نگران بودم از این لحظه و آمد به سرم
زینب و روز وداع تو!؟ امان از دل من
این همه رنج و بلا دیدم و چشمم به تو بود
تازه با رفتنت آغاز شده مشکل من
شوق دیدار، تو را می‌کِشد اینسان، اما
ای همه هستی زینب! کمی آهسته برو
تو قرار است به میدان بروی ... آه ! ولی
جان من آمده بر لب، کمی آهسته برو

خواستی پیرهن کهنه چرا یوسف من؟
گرگ‌های سر راه تو چه دینی دارند؟
این جماعت سرشان گرم کدام اسلام است؟
که از آیینۀ پیغمبرشان بیزارند
تو که از روز تولد شدی آرامِ دلم
نرو اینگونه شتابان و نکن حیرانم
بوسه‌ای زیر گلویت زده‌ام اما باز
بروی، می‌روم از حال، خودم می‌دانم
با تو آمد دم میدان دل آواره‌ی من
پر زد انگار در این فاص

  • دوشنبه
  • 27
  • آذر
  • 1391
  • ساعت
  • 13:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسین(همه از خیمه ها بیرون دویدند) *

10241
16

شعر شهادت امام حسین(همه از خیمه ها بیرون دویدند) همه از خیمه ها بیرون دویدند
ولــــــی سالار زینب را ندیدند
یکی گوید فَرَس بــابای ما کو؟
یکی گوید فرس مولای ما کو؟
ای اسب چــــــه شد برادر من
ای خـــــــــاک سیاه بر سر من
ای اسب عزیز و سروَرم کو؟
مـــــــــــرگم برسد برادرم کو؟
ای اسب تو بــــــی وفا نبودی
بــــــــــا ما تو جفا نمی نمودی
ای هُد هُد نامۀ یتــــــــــــیمان
داری چــــه خبر تو از سایمان
از خون که کاکُلت خضابست
از بهر چـــه دیده ات پر آبست
ای بسته زبان، غــم که داری
کز سینه فغــــــان همی برآری
دانم که فلک به مــن چها کرد
آخر که برادرم جــــــــــدا کرد
ای آه که خاک بر ســــــر من
فــــــــــــــــریاد بی برادرم من

  • دوشنبه
  • 7
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 05:05
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شور سینه زنی شهادت امام حسین( اگه یه روز آقا حرمتو ببینم) *

3770
10

شعر شور سینه زنی شهادت امام حسین(   اگه یه روز آقا حرمتو ببینم) اگه یه روز آقا حرمتو ببینم
اگه برات کربلامو بگیرم
چه خوبه که من تا تموم بدیهام
کنار ضریح شش گوش تو بمیرم
تویی تمام هستی من و می و مستی منو
حسین ارباب با وفائی
چشاتو بستی به پستی منو
کنارم تو نشستی گفتی خون خدائی
انت فی قلبی حسین

---------

پور علوی ماه زمین است و زمان است

او ساقی میناب و می اهل جهان است

گویید اگر الله حسین است بگویم

چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 04:20
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شور سینه زنی شهادت امام حسین( کربلا میخونمه کربلا ایمونمه) *

5594
12

شعر شور سینه زنی شهادت امام حسین(   کربلا میخونمه کربلا ایمونمه) کربلا میخونمه کربلا ایمونمه
کربلا یه جا واسه این دل دیوونمه
به من از بهشت نگو کربلا بهشتمه
تربت کرب و بلا تو گل و سرشتمه
جای پای عشقمه همه دنیای منه
واسه دیدنشه اگه قلبم می زنه
پای نخلای حسین توی بین الحرمین
بریم و بخونیم از پادشاه عالمین
به من از حسین بگو که حسین دین منه
کربلا خونه این دل غمگین منه
یه طرف ارباب و یه طرف امیرشه
یه طرف یه شاه و یه طرف وزیرشه
کربلا چه شهریه داره غوغا می کنه
شب جمعه خودشو فرش زهرا می کنه
به من از بهشت نگو کربلا بهشتمه
تربت کرب و بلا تو گل و سرشتمه
کربلا میخونمه کربلا ایمونمه
کربلا یه جا واسه این دل دیوونمه
به من از حسین بگو که حسین دین منه
کربلا خونه این دل غمگین

  • یکشنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 04:53
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

کی می شود که زینب در وصف تو بگوید : افتاده بین صحرا حتی کفن ندارد * جعفر ابوالفتحی

2351
9

کی می شود که زینب در وصف تو بگوید :  افتاده بین صحرا حتی کفن ندارد زبانحال حضرت زینب (س)

این پر شکسته دیگر میل سخن ندارد

مرغ دل شکسته شوق چمن ندارد

کی می شود که زینب در وصف تو بگوید :

افتاده بین صحرا حتی کفن ندارد

انقدر نیزه جاماند در پیکر شریفش

یک جای نیزه دیگر در این بدن ندارد

انقدر تیغ و شمشیر شد قسمت تن او

یک جای بوسه دیگر این پاره تن ندارد

من می روم برادر اما به زور نیزه

این باغ پر ز لاله یک یاسمن ندارد

سروده جعفر ابوالفتحی

http://harame-shah.rozblog.com/

  • چهارشنبه
  • 14
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 02:54
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب
 ولی الله کلامی زنجانی

شعر مناجات امام حسين و شهادت حضرت -( ای کسانی که به داغ دل ما می خندید ) * ولی الله کلامی زنجانی

1908
1

شعر مناجات امام حسين و شهادت حضرت -( ای کسانی که به داغ دل ما می خندید ) ای کسانی که به داغ دل ما می خندید
ما ز جان مونس دردیم و شما می خندید
ملت گریه نگویید به عشاق حسین
خبر از عشق ندارید چرا می خندید
این سیه جامه به تن خلعت آزادی ماست
به چه دینید که بر اهل عزا می خندید
کور باد آن که نگرید به غم ثارالله
به خود آئید که بر خون خدا می خندید
این سفارش بود از حضرت صادق بر ما
به تباکای جماعت نه به جا می خندید
نا به جا گریه عناد است و به جا گریه جهاد
حق نسنجیده بدین زمزمه ها می خندید
روز عاشور که چشمان فلک خون می ریخت
ملک از عرش به روی شهدا می خندید
مرگ چون بود به کامش ز عسل شیرن تر
قاسم آن مست میِ جام ولا می خندید
اکبر آن لحظه که سیراب شد از دست رسول
از فنا رسته و بر آب

  • جمعه
  • 17
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 21:53
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر مناجات و شهادت امام حسین(ع) -( آفرینش ز ازل سر به گریبان تو بود ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

1651
2

شعر مناجات و شهادت امام حسین(ع) -( آفرینش ز ازل سر به گریبان تو بود  ) آفرینش ز ازل سر به گریبان تو بود
چرخ گردون، چو یکی گوی به دامان تو بود
خاک پای تو گِلِ آدم و حوّا گردید
خضر از خانه به دوشان بیابان تو بود
رفت فرزند فدای تو کند ابراهیم
نوح را در دل دریا، غم طوفان تو بود
موسی آن دم که عصا بر دل دریا می زد
یکی از سوختگان لب عطشان تو بود
عیسی آن لحظه که بر اوج سما کرد عروج
نگهش سوی زمین، بر تن عریان تو بود
چشم یعقوب که بر یوسف خود می افتاد
یاد داغ پسر و دیدۀ گریان تو بود
عضو عضو بدنت را چو نبی می بوسید
نگهش یکسره بر زخم فراوان تو بود
تن پاک تو به گودال و سرت زیر تنور
یاد آن شب، که دو جا فاطمه مهمان تو بود
نه فقط غربت تو بود شب یازدهم
صبح هم صحنه ای از شام غریبان

  • پنج شنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 04:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد