شهادت امام حسین (ع)

مرتب سازی براساس

مقتل امام حسین -(شریعه فرات) *

551

مقتل امام حسین -(شریعه فرات) ابن سعد لشکری را مأمور کرد تا فرات را به محاصره ی خویش درآوردند و مانع رسیدن امام حسین(ع) به فرات شدند.با این وضع دیگر اصحاب امام نتوانستند به آب دسترسی پیدا کنند،تا آن جا که تشنگی به آنها فشار آورد و آنها را در مضیقه گذاشت.امام که دید این گونه است وسیله ای همچون تیشه به دست گرفت و پشت خیمه ی زن ها رفت.در آن جا ۹ قدم به سمت قبله جلو رفت و زمین را حفر کرد.چشمه ی آب کوچکی ظاهر شد که آب خنکی داشت.همه از آن آب نوشیدند و سپس چشمه ناپدید شد و دیگر هیچ اثری از آن دیده نشد.
مقتل مقرم،ص۲۴۴ و ۲۴۵

  • پنج شنبه
  • 5
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 19:24
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

مقتل امام حسین -(كاروان به محلی رسيد،ديدم اسب يكباره ايستاد.) *

1196

مقتل امام حسین -(كاروان به محلی رسيد،ديدم اسب  يكباره ايستاد.) كاروان به محلی رسيد،ديدم اسب نجيب امام حسین(ع) به يكباره ايستاد.
هرچه می خواست كه اسب حركت كند، نكرد.
حضرت شش اسب از اسبهای خود را عوض كردند؛ ولی اسبها هيچ يك قدم از قدم برنداشتند، همين كه حضرت اين حالات را ديد پرسيد:
اين زمين چه نام دارد؟ عرض كردند:غاضريه.
فرمود:
اسم ديگر هم دارد؟ عرض كردند: نينوا.
فرمود: غير از اين دو اسم، اسمی ديگر نيست؟ عرض كردند: شاطِي الفرات.
فرمود: اسم ديگر هم دارد؟ عرض كردند: بلی «كربلا» هم مي‌نامند.
همين كه امام نام كربلا را شنيد، صدا را به آه بلند كرد و گريه بسيار كرد.
آنگاه خطاب به اصحابش فرمود:در همين مكان خيمه‌ها را برپا كنيد؛ چون خيمه‌ها بر پا شد، زينب هراسان به

  • پنج شنبه
  • 5
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 21:07
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین -(مام(ع) منطقه ای را که اکنون قبر او در آن جا قرار دارد،از اهالی نینوا و غاضریه به ۶۰ "هزار" درهم خریداری کرد.) *

1258

مقتل امام حسین  -(مام(ع) منطقه ای را که اکنون قبر او در آن جا قرار دارد،از اهالی نینوا و غاضریه به ۶۰ "هزار" درهم خریداری کرد.) حسین بن علی(ع) در روز دوم محرم،سال ۶۱ هجری با فرزندان،برادران و خانواده اش به کربلا رسید.
امام(ع) منطقه ای را که اکنون قبر او در آن جا قرار دارد،از اهالی نینوا و غاضریه به ۶۰ "هزار" درهم خریداری کرد.
مقداری نیز اضافه به آنها داد و شرط کرد که از زائران قبرش سه روز پذیرایی کنند و راهنمای آنها برای زیارت قبر ایشان باشند.
حرم امام حسین(ع) که حضرت آن را خریداری کرد به ابعاد چهار میل(دو هزار متر) در چهار میل(دو هزار متر) است.
یعنی این مساحت از زمین کربلا برای فرزندان و شیعیان امام حسین(ع) حلال و دارای برکت،ولی برای مخالفان حرام است.
امام صادق(ع)فرمود:"آنها به شرطی که امام حسین(ع) با آنها داشت وفا نک

  • پنج شنبه
  • 5
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 21:11
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین ورود کاروان اسرا به شام -(مردم کمتر به خانواده و ناموس سیدالشهدا نگاه کنند....) *

742

مقتل امام حسین ورود کاروان اسرا به شام  -(مردم کمتر به خانواده و ناموس سیدالشهدا نگاه کنند....) کاروان اُسرا در روز اول ماه صفر از دروازه ساعات وارد دمشق شدند.اسرا را در دروازه شام نگه داشتند.مردم با نواختن دَف و ساز،از خانه ها بیرون آمدند و به جشن و شادی پرداختند.یک نفر نزد بانو سکینه آمد و پرسید:شما اُسرا از کدام ایل و طایفه هستید؟
حضرت فرمود:"ما خاندان محمد(ص) هستیم".
سهیل بن سعد ساعدی نیز از جناب سکینه _دختر امام حسین_پرسید:آیا چیزی لازم دارید؟
ایشان فرمود پولی به حامل رأس مطهر امام بدهد تا از زن ها فاصله بگیرد و باعث شود مردم کمتر به خانواده و ناموس سیدالشهدا نگاه کنند.
سعید نیز پذیرفت و همان کار را کرد.
مقتل مقرم،ص۴۱۰
تاریخ طبری،ج۶،ص۲۶۶
مقتل خوارزمی،ج۲،ص۶۱_۶۰
مقتل عوالم،ص۱۴۵

  • پنج شنبه
  • 12
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 19:09
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین منزلگاه عذیب -( امام حسین(ع):آری به خدا سوگند!امیدوارم آن چه خدا....) *

503

مقتل امام حسین منزلگاه عذیب -( امام حسین(ع):آری به خدا سوگند!امیدوارم آن چه خدا....) در منزلگاه عذیب چهار اسب سوار به کاروان حسینی رسیدند،آن چهار نفر عمربن خالد صیداوی و غلامش سعد،مجمع بن عبداللّه مذحجی،و نافع بن هلال بودند.یک راهنما نیز به نام طرماح بن عدی طائی،آنها را همراهی می کرد.
راهنما این شعر را با خود زمزمه می نمود:
[یا ناقتی لا تذعري من زجري_و شمّري قبل طلوع فجر_بخیر رکبان و خیر سفر_حتی تحلي بکریم النجر_الماجد الحر رحیب الصدر_أتی به لله لخیر امر_ثمت أبقاه بقاء الدهر]
وقتی به امام حسین(ع)رسیدند این ابیات را خواندند.
حضرت فرمود:
"آری به خدا سوگند!امیدوارم آن چه خدا برای ما اراده کرده است خیر باشد".امام اوضاع مردم کوفه را از آنها پرسید.آنها گفتند:به اشراف کوفه رشوه زیادی

  • پنج شنبه
  • 12
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 19:18
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین منزلگاه رهیمه -(منزلگاه رهیمه،مردی به نام،أبوهرم،از اهالی کوفه به ....) *

1268

مقتل امام حسین منزلگاه رهیمه -(منزلگاه رهیمه،مردی به نام،أبوهرم،از اهالی کوفه به ....) در منزلگاه رهیمه،مردی به نام،أبوهرم،از اهالی کوفه به کاروان امام برخورد.به حضرت عرض کرد:ای فرزند رسول خدا!چه چیزی باعث شد تا از حرم جدّت خارج شوی و به این جا بیایی؟
حضرت فرمود:
"ای ابوهرم!بنی امیه به من دشنام دادند،اما من صبر کردم و عکس العملی نشان ندادم، اموال و دارایی ام را گرفتند،باز صبر کردم، اما اینک قصد جان مرا دارند و من ناچار شدم از آن جا بگریزم.
به خدا سوگند!آنها مرا خواهند کشت و در نتیجه این کارشان خدا برای همیشه خوارشان خواهد کرد و همواره در میانشان جنگ و خون ریزی خواهد بود و خدا کسی را که موجب ذلّت شان خواهد شد بر آنان حاکم خواهد نمود.حتی از قوم سبا هم که یک زن اختیار اموال و جانشا

  • پنج شنبه
  • 12
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 19:32
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین منزلگاه بیضه -(در منزلگاه بیضه بار دیگر حضرت با لشکر حرّ...) *

581

مقتل امام حسین منزلگاه بیضه -(در منزلگاه بیضه بار دیگر حضرت با لشکر حرّ...) در منزلگاه بیضه بار دیگر حضرت با لشکر حرّ سخن گفت و پس از حمد و ثنای خدا فرمود:
"ای مردم!رسول خدا می فرماید:اگر کسی ببیند یک حاکمی به مردم ستم می کند، حرام خدا را حلال می کند،عهد خدا را می شکند،با سنّت رسول خدا مخالفت می ورزد و در حق مردم گناه می کند و ستم روا می دارد،در صورتی که با زبان یا عمل به او اعتراض نکند،شایسته است خدا او را به آتش جهنم بیندازد.
بدانید که بنی امیه با شیطان همراه شده اند و خدا را اطاعت نمی کنند،آشکارا فساد می کنند و حدود الهی را تعطیل کرده اند، اموال عمومی مسلمانان را به خود اختصاص داده اند،حرام خدا را حلال و حلال خدا را حرام کرده اند در حالی که من برای حکومت کردن از هر

  • پنج شنبه
  • 12
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 19:51
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین منزلگاه شراف -(حضرت به یارانش فرمود تا می توانند آب ذخیره کنند) *

875

مقتل امام حسین منزلگاه شراف -(حضرت به یارانش فرمود تا می توانند آب ذخیره کنند) به منزلگاه شراف رسیدند.هنگام سحر، حضرت به یارانش فرمود تا می توانند آب ذخیره کنند.
نزدیک ظهر یکی از اصحاب شروع کرد به تکبیر گفتن،امام فرمود:
"برای چه تکبیر می گویی؟"
عرض کرد:چشمم به نخل هایی افتاد.
اصحاب گفتند:اشتباه می کنی،آن چه دیدی ما هم می بینیم،آنها نیزه و گوش های اسب هاست.
امام حسین(ع)فرمود:
"من نیز می بینم".آن گاه پرسید:
"آیا پناهگاهی در این اطراف وجود دارد تا در آن پناه بگیرید؟"
عرض کردند:محلی به نام،ذوحسم،وجود دارد.
امام به آن جا رفت و خیمه و چادرش را برافراشت.
مقتل مقرم،ص۲۲۰
تاریخ طبری،ج۴،ص۸۷

  • پنج شنبه
  • 12
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 19:54
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین -(حرّ ریاحی با هزار سرباز نزد امام حسین (ع)) *

631

مقتل امام حسین -(حرّ ریاحی با هزار سرباز نزد امام حسین (ع)) حرّ ریاحی با هزار سرباز نزد امام حسین (ع) آمدند.ابن زیاد آنها را فرستاده بود تا حضرت را یا به کوفه بیاورند و یا اگر قصد بازگشت دارد مانع رفتنش به طرف مدینه شوند.
حرّ و اصحابش در آن گرمای نیم روز در مقابل امام حسین(ع) ایستادند.حضرت احساس کرد آنها تشنه اند،به یارانش فرمود به لشکر حرّ و اسب هایشان آب بدهند!.
لشکر سیراب شد و بعد کاسه ها و تشت ها را پر از آب کردند و جلوی اسب ها گذاشتند.
هر اسبی چند جرعه می نوشید و سقّا ظرف را از مقابل او بر می داشت و جلوی اسب دیگری می گذاشت،به این ترتیب همه اسب ها سیراب شدند.
مقتل مقرم،ص۲۲۰_۲۲۱
جمهرة انساب العرب،ص۲۱۵
مقتل خوارزمی،ج۱،ص۲۳۰
تاریخ طبری،ج۶،ص۲۲۶

  • پنج شنبه
  • 12
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 20:03
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

یاثارالله... -(یک ماه گریه کردید در پای ماتم من) * سید پوریا هاشمی

1070

یاثارالله... -(یک ماه گریه کردید در پای ماتم من) یک ماه گریه کردید در پای ماتم من
پس نوش جانتان باد! شیرینی غم من
روضه به روضه رفتید سینه زدید هرشب
زخم است سینه هاتان این است مرهم من!
جای دگر سراب است در روضه ها بمانید!
چون عاقبت بخیرید در زیر پرچم من
حیف است بین گریه توبه نکرده باشید
ماه بکا و توبه ست ماه محرم من
من با شما رفیقم از من چرا جدایید؟!
من محرم شمایم باشید محرم من
تا چای روضه دم شد هیئت خود حرم شد
سهم تمامتان شد فیض دمادم من
هرکس ز دل بخواهد در اربعین میاید
این همت شما و این قول محکم من!
مرده ز داغ گودال حکم شهید دارد
ای نوکران بمیرید در داغ اعظم من

  • سه شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 18:51
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسن کردی

شور زیبا امام حسین علیه السلام -(حالم خوبه تا وقتی با تو باشم ثارالله) * حسن کردی

881

شور زیبا امام حسین علیه السلام -(حالم خوبه تا وقتی با تو باشم    ثارالله) حالم خوبه تا وقتی با تو باشم ثارالله
میخوام که تا ابد گدا تو باشم ثارالله
فقط هوایی هوا تو باشم ثارالله ثارالله
سوز صدامی رو ح دعامی
تو این جهان بی کسی تو تکیه گامی
تو روشنی دل سیامی
تموم دلخوشیم اینه که تو اقامی
شیرینی دنیای منی یا حسین
شور قلب شیدای منی یا حسین
تا قیامت اقای منی یا حسین
اقام اقام اقام یا حسین
۲
هر نفس از عشق تو من بی تابم اربابم
بی تو چنان قطره ای در گردابم اربابم
خسته ام از دست خودم دریابم اربابم اربابم
تو اعتباری هوامو داری
کار منو به هیچ کی وا نمی گذاری
تنها امیدم توو روزگاری
ممنونتم هیچ وقت برام کم نمی زاری
عشق تو ابروی منه یا حسین
با تو فردای من روشنه یا حسین
قلبم با عش

  • چهارشنبه
  • 25
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 10:45
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

سردم زمینه نوحه -(ارباب غریب من) * مجید رجبی

22

سردم زمینه نوحه -(ارباب غریب من) ارباب غریب من
جانم به فدای تو۳
ای کاش بمیرم من
در کرب و بلای تو۳
ای شاه تشنه لب عزیز زهرا
ای سالار زینب عزیز زهرا
یا حسین ۲ سالار زینب

  • شنبه
  • 2
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:53
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا آهی

سینه زنی زمینه حضرت اباعبدالله الحسین محرم 98 -(دلم تنگه دلم تنگه هوای کرببلا دارد، ) * رضا آهی

1244

سینه زنی زمینه حضرت اباعبدالله الحسین محرم 98 -(دلم تنگه دلم تنگه هوای کرببلا دارد، ) دلم تنگه دلم تنگه هوای کرببلا دارد،
نوای نای غمگینش نوای نینوا دارد،
حسین ارباب منو دریاب بیا بر من عطایی کن،
زلطف خود امیر من منو کرببلایی کن،
خاک پاتم ای دل آرا، من فداتم یابن الزهرا،
همیشه دم میخونم،برا تو مهربونم (تویی آروم جونم)
عشق منی ای بی سر،من الازل تا آخر (حسین غریب مادر)

شده ذکرم دمادم این خدا کرببلا میخوام،
حزین از دوری حرمم ببر من رو حرم آقام،
یه عمریه نشستم من براتم رو امضا بنما،
تو رو جون رقیه و به حق زینب کبری،
بنما رحمی تو به حالم، آقا شکسته گشته بالم،
ربوده عقل از دستم،حرم نموده مستم(نظر به لطفت بستم)
گرچه خرابم آقا، در تب و تابم آقا( نکن جوابم آقا)

منم مجنون تویی لیلا به

  • شنبه
  • 2
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 11:52
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر امام حسین(ع) -(ما در رَهِ عقیده و بصیرت و تقویٰ) * امیر عباسی

764

شعر امام حسین(ع) -(ما در رَهِ عقیده و بصیرت و تقویٰ) ما در رَهِ عقیده و بصیرت و تقویٰ
طبقِ اصول درس دانشگاهِ عاشورا
کرببلایی میشویم با ذکرِ یا زهرا
ای رُکنِ ایمانم،مظلوم حسین جانم...

جان بر کفیم در جبههٔ آلُ الَّه و قرآن
مثل شهیدان در رَهِ دین بُگذریم از جان
به عشق آن شهیدِ در خون خفتهٔ عطشان
مولای عطشانم،مظلوم حسین جانم...

تو صاحب فَضائل و حُسنِ خدادادی
دار و ندارِ خویش در راهِ خدا،دادی
از تیغ و نیزه تَن جدا،سر را جدا دادی
زین غم پریشانم،مظلوم حسین جانم...

  • پنج شنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 09:48
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

وداع حضرت زینب با امام حسین (ع) -(می روم از کربلا قامت خمیده ، الوداع ای سر بریده) * محمدرضا سروری

0

وداع حضرت زینب با امام حسین (ع) -(می روم از کربلا قامت خمیده ،  الوداع ای سر بریده) الوداع ای سر بریده

می روم از کربلا قامت خمیده ، الوداع ای سر بریده
می روم ای یارِ در خون آرمیـده ، الوداع ای سر بریده
می روم اما دلم اینجا تپیده ، الوداع ای سر بریده
می روم با این دلِ آتش کشیده ، الوداع ای سر بریده
******
الوداع ای بر زمیـن افتاده بی سر ای برادر
پیکـر صد پارة عریان شده در خون شناور
کنج محمل دیده تر از کربلایت می روم من
بر سـرِ نیـزه سـرت بینـم بـرادر در برابر

نِی به تن پیراهنی داری نه انگشتر به انگشت
از جفـای ساربانان دیده ای خنجر به انگشت
از سرِ نِی دیده بگشا کن نگاهی حال و روزم
سر شکستم تا گرفتم گوشة معجر به انگشت

می روم از کربلا قامت خمیده ، الوداع ای سر بریده
******
در کنارت نعش صد چاک علی اکبر فتـاده
زیر پایت طفلکِ قنداقه پوش اصغر فتـاده
دور تا دورت اگر دیدم فراوان نِی شکستـه
پیکـر هفتـاد و دو پـروانـة پـرپـر فتـاده

دختـرانـت در کنـارم مثـل بـاران بهـاری
خون ز مژگان می کنند از دوری روی تو جاری
من که خود بی طاقت و بی صبر و تاب و بیقرارم
کو توان و طاقتـی تا سر کنـم با بی قراری

می روم از کربلا قامت خمیده ، الوداع ای سر بریده
******
نعش زیر سمّ مَرکب لِه شده داری کنارت
قاسـم نو رسته بی سر آرمیـده در جوارت
عـون و عبـداله و جعفـر نوگلان باغ حیدر
بر زمیـن افتـاده اند آلاله هـای لاله زارت

دسـت عبدالله کنارت مانده بر خاک بیابان
می درخشد چون شهابی زیر این خورشید تابان
ساربان آهسته تر این ناقه را فرمان بده تا
اندکـی دیگر ببینـم قامـت عـالی جنـابان

می روم از کربلا قامت خمیده ، الوداع ای سر بریده
******
در کنـار علقمـه افتـاده سقـای حرمـگـاه
بین عباس و حسین گردیده پهنای حرمگاه
قدّ و بالای یلِ ام البنیـن کوتاه شد این جا
دیدن بی دستی او گشته غوغـای حرمگـاه

تا نگـاه آخر زینـب به نعـش بی سر افتاد
قطـره های اشـک او آبی به باغ پرپر افتاد
گفتن یاران خداحافظ دلش دریای خون کرد
باز شعـر سـروری بر آهِ سوزِ خـواهر افتاد

می روم از کربلا قامت خمیده ، الوداع ای سر بریده
******

  • سه شنبه
  • 4
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 22:06
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

شب جمعه امام حسین -(ظاهرا گر اسیر عشق توایم) * محمد حبیب زاده

387

شب جمعه امام حسین -(ظاهرا گر اسیر عشق توایم) ظاهرا گر اسیر عشق توایم
باطنا این اسیری آقاییست

تو دلم را به روضه پر دادی
این دلی که یه عمر هرجاییست

نوکری میکنم به دربارت
درگهی که مراد شیداییست

تو اگر دست ما را بکنی
کارمان غصه است و رسواییست

برکت داد عمر ما را عشق
عشق تو واقعا تماشاییست

نه فقط واقعا تماشایی
بلکه در انتهای زیباییست

معجزاتت اگرچه حیدری اند
دم گرمت همیشه زهراییست

ما به شش گوشه تو دل بستیم
پای تو تا نثار جان هستیم...

  • جمعه
  • 25
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 19:45
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

مناجات با امام حسین(ع) -(قلب من شد مبتلایت یا حسین) * محسن زعفرانیه

430

مناجات با امام حسین(ع) -(قلب من شد مبتلایت یا حسین) قلب من شد مبتــلایت یا حسین
عاشق صحن و سرایت یا حسین

از خدا خواهم که روزی من شوم
زائـــر کــرب و بــلایـــت یا حسین

کعبه هم گشته سیـه‌پوش شما
بر تـنـش رخـت عــزایت یا حسین

آرزو دارم نـمــیــرم تـــا شــود
جان مــن آخـر فـدایــت یا حسین

سـرمـه‌ چـشــمـان بـیمارم شود
ذرّه‌ای از خــاک پـایــت یا حسین

کـاش چــون حـرّ ریاحی عاقبت
قـسمـتم گــردد عنایت یا حسین

تا ابــد مِـهـر تـو حـک شـد در دلم
تا دلـم شــد آشـنـایــت یا حسین

دوسـت دارم شـامـل حـالـم شود
در قـیـامت هـم دعـایت یا حسین

  • سه شنبه
  • 4
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 12:33
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

در شهادت سردار سلیمانی -(قسم به یک یک رگ های سرخ غیرت ما) *

330

در شهادت سردار سلیمانی -(قسم به یک یک رگ های سرخ غیرت ما) قسم به یک یک رگ‌های سرخ غیرت ما
قسم به مشت گره کرده‌ی جماعت ما

قسم به کینه‌ی این بغض در گلو مانده
قسم به چشم پر از خون و اوج نفرت ما

قسم به اشک یتیمان و مادران وطن
قسم به آتش این داغ بی نهایت ما

قسم به دشمنی بین آدم و ابلیس
قسم به سجده ی ناکرده و عداوت ما

قسم به خون شهیدان که خط قرمز ماست
قسم به قاسم و سردار استقامت ما

قسم به لحظه‌ی شیرین انتقام و قصاص
قسم به تک تک تیک تاک های ساعت ما

قسم به آن که صدا می زند «انا المهدی»
قسم به کاسه لبریز صبر و طاقت ما

به تیغ تیز درون غلاف آماده
به لحظه ای که به پا می شود قیامت ما

به شیرهای رها گشته از غل و زنجیر
به لحظه ای که فرا می رسد شهادت ما

ز تیغ ما به سلامت به در نخواهد رفت
گلوی دشمن ترسو و بی شرافت ما

  • شنبه
  • 15
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 23:15
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

قتلگاه امام حسین(ع) -(بیا خواهر در این ساعات آخر) * کربلایی حسن آخوندی

391

قتلگاه امام حسین(ع) -(بیا خواهر در این ساعات آخر) بيا خواهر در اين ساعا ت آخر
تـرا بينـم دمي جـان بـرادر
خداحافظ خداحافظ كه رفتم
مـرا خواهر نبيني بـار ديگر
روم خواهرکنون با روي خونين
به پيش مـادرم زهراي اطهـر
از اين دنياي فاني دل بريـدم
به عشق ديـدن زهـرا و حيدر
به روي پيكـرم از كين اعـدا
نشانها دارم ازشمشير و خنجر
براي يـاري اسـلام و قـرآن
خوشم گرجان دهم صد باردیگر
كمر بسته به قتلم قاتلي پست
ببـاليـنم نشسته شمـر كـافـر
آخوندي شاعرم را روز محشر
شفا عت مي نمـايم پيش داور

  • پنج شنبه
  • 20
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 00:27
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

امام حسین(ع)، قتلگاه -(باور نمیکردم تورا بی سر ببینم..) * محمد حبیب زاده

763

امام حسین(ع)، قتلگاه -(باور نمیکردم تورا بی سر ببینم..) باور نمیکردم تو را بی سر ببینم
بی سر میان نیزه و خنجر ببینم

باور نمیکردم تن صد پاره ات را
پرپر به زیر چکمه ی لشگر ببینم

باور نمیکردم تنت را سم بکوبد
از خون پاکت خنجری را تر ببینم

باور نمیکردم که با این چشم گریان
در قتلگاهت غارت پیکر ببینم

باور نمیکردم که بالای تن تو
با ساربان انگشت و انگشتر ببینم

باور نمیکردم که در کاخ حرامی
رأس تو را مابین طشت زر ببینم

باور نمیکردم پس از پرواز روحت
دورو برم نامحرم و کافر ببینم...

  • پنج شنبه
  • 20
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 19:41
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 حاج اصغر فرشچی

شام غریبان زبانحال حضرت زینب(س) به حضرت زهرا(س) -(من آن مرغ شبم افسوس ندارم لانه ای امشب) * حاج اصغر فرشچی

418

شام غریبان زبانحال حضرت زینب(س) به حضرت زهرا(س) -(من آن مرغ شبم افسوس ندارم لانه ای امشب) سبک :
اگر صبح قیامت را شبی هست .....
حسین تعجیلیله گتمه....

من آن مرغ شبم افسوس ندارم لانه ای امشب
به زیر بال من طفلی ندارد دانه ای امشب

به صد شورو به صد افغان
گرسنه خسته و عطشان

نه غمخواری نه دلداری منم صد پاره دامانم
چه می پرسی در این صحرا چسان پاشیده شد جانم
که خونِ دیده آبم کرد وخاک مرده ها نانم
به شمع محفل ظلمت منم پروانه ای امشب

در این صحرا به خون غلطید حسین ولشکرش دیدم
شنیدم حرمله میگفت گلی که غنچه بود چیدم
گرفتم از برادر تا گلویش را چو بوسیدم
خُمارم کرده آن بوسه منم مستانه ای امشب

بیا مادر حسینت شد فدای مکتب هستی
شکست آخر دل زینب به صد جور و به صد پستی
سر طفلان فرزندنت بکش با خونِ دل دستی
ببوسم دست تو مادر بباش همسایه ای امشب

ترکی

ستمله سولدوروب دشمن سولوبدی گللریم گلشن
جفای خاریدن اوج ایلیوبدی گویلره شیون
اولوبدی پاره چادرلر قضادن زینبه مسکن
دوتوبدی یاس حسینه گل آنام شام غریباندی

قیزون زینب پریشاندی
آنا محشر نمایاندی

ایدوب برپا عزا زینب بو یرده یوخدی غمخواری
پوزوب گوندوز ستم بادی قالوب ویرانه گلزاری
اوشاقلار آغلاشور یوخدی ویرن بو یرده دلداری
بلالی زینبون گل گور آنا باغری دولی قاندی

حسین یاتدی قوری یرده منه فصل خزان اولدی
گلستاندا آچان گل لر سموم ظلمیله سولدی
سالوب شیون آتاسیز لار مِحندن قلبلر دولدی
دوشوب باش سیز حسینیم یوخ لباسی تنده عریاندی

حسینه عاشقم مادر بودی دیلده اولان منظور
حقیقت عالمی چکدی اولام عشقه اسیر نه زور
اگر دشمن ایده مین بار بو روح و قلبیمی رنجور
دیله حاشا گله زینب حسینیم دینه قرباندی

یول اوسته رسمیدی یولداش دورار یولداشنی ایستر
خزان گورموش گل و بلبل یوزه گوز یاشینی ایستر
بولر عالم که زینبده حسین قارداشینی ایستر
او قارداش که سُور زینب اولوبدی قانه غلطاندی

جفا اهلی بو گون مندن قرار و صبریمی آلدی
پوزوب احوالیمی آغلار قویوب محنت لره سالدی
اورک دوزمور آنا زهرا روقیم گل یتیم قالدی
دیور عمه بابام هاردا بو قلبیم اود دوتوب یاندی

ریاست اوسته نا حق لر حقی اولدوردولر عطشان
جدا تندن حسین باشی اولوبدی خولیه مهمان
گجه شام غریباندی اولوب عاشقلری گریان
بو غم بو مِحنته (عدلی) دوتوب قلبی اولولاندی

  • چهارشنبه
  • 17
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 18:53
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 حاج اصغر فرشچی

قتلگاه زبانحال حضرت زینب(س) -(من تو را خواهم چو خواهد چشم خسته خواب را) * حاج اصغر فرشچی

857

قتلگاه زبانحال حضرت زینب(س) -(من تو را خواهم چو خواهد چشم خسته خواب را) من تو را خواهم چو خواهد چشم خسته خواب را
من ترا جویم چو جوید تشنه لبها آب را

در هوایت پر گشودم باور بال و پرم
بی تو زینب نیستم من آتشم خاکسترم

در هوایت دل گسستم از همه دلبستگی
غوطه در خونی ولیک هستی پناه خستگی

خسته ام از این همه جور و جفای خصم دون
ای برادر بی تو بیتابم تو غرق بحر خون

می تراود شبنم خون از گلوی پاره ات
من ندارم غیر اشک مرهم کنم هم چاره ات

برگ سبز و گل بخشکیده در این فصل بهار
غنچۀ نشکفته ات پرپر ز جور روزگار

سنگ نالد زین سبب هم خاک دارد غم هزار
باد دارد آه سرد و کوه گرید بی قرار

رود رود بی قرار و آب و آتش داغ دار
در غمت ارض و سما گرید ملائک سوگوار

داغ دل از باغ دل دارد دلم من در تبم
شعله ور از آتش سوزان تنها یک شبم

غرق در درد و ملالم ذره ذره التهاب
سلب طاقت میکند ای از تبار آفتاب

آفتاب مهر من بودی تو سایه بر سرم
دیده بگشا و ببین خون جگر اشک ترم

در غم عشقت شدم با هرغمی من آشنا
از غم دیگر کنم جز عشق تو دل را رها

رهسپار شام شومم دستگیر دشمنم
من به شورعشق تو سر بر بیابان می نهم

می روم از کربلا دفنت نکردم گر ترا
می سپارم پیکر صد پاره ات دست خدا

صرف کرده ( عدلی ) خادم به درگاهت حیات
خواهد این دنیا برات و روز محشر هم نجات

  • چهارشنبه
  • 17
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 23:15
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 علی اصغر یزدی

#گودال بودند دشمنان تو همدست می زدند وقتی که شمر راه تورا بست می زدند از روی اسب در دِلِ گودال قتلگاه تو واژگون شدی و...همه دست می زدند!!! -(#گودال بودند دشمنان تو همدست می زدند وقتی که شمر راه تورا بست می زدند از روی اسب در دِلِ گودال قتلگاه تو واژگو * علی اصغر یزدی

367

#گودال  بودند دشمنان تو همدست می زدند وقتی که شمر راه تورا بست می زدند  از روی اسب در دِلِ گودال قتلگاه تو واژگون شدی و...همه دست می زدند!!! -(#گودال  بودند دشمنان تو همدست می زدند وقتی که شمر راه تورا بست می زدند  از روی اسب در دِلِ گودال قتلگاه تو واژگو #گودال

بودند دشمنان تو همدست می زدند
وقتی که شمر راه تورا بست می زدند

از روی اسب در دِلِ گودال قتلگاه
تو واژگون شدی و...همه دست می زدند!!!

علی اصغر یزدی

  • شنبه
  • 20
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 01:01
  • نوشته شده توسط
  • علی اصغر یزدی
ادامه مطلب
حاج نادر بابایی

غریب کربلا -(یک تشنه لب غریب و تَنَش زخم بیشمار) *حاج نادر بابایی

325

غریب کربلا -(یک تشنه لب غریب و تَنَش زخم بیشمار) یک تشنه لب غریب و تَنَش زخم بیشمار
آواره در میانه ی میدان کار و زار

از مَرکبش فتاده زمین جان مصطفی
در مقتلش بناله بتول است ومرتضی

دارد شتاب کشتن او گرچه کوفیان
گرید ولی به غُربت او اهل آسمان

مقتل برای جان نَبی گشته حوض خون
با چِکمه روی سینه او رفته شمردون

قَدِّ فلک زجور ستمها خمیده است
قاتل فغان حضرت زهرا شنیده است

گفتا بدو که خنجر خود را کجازنی
آتش چرا تو بر حَرَم کبریا زنی

این تن که زیربوسه آن خنجرت بُوَد
آرام جان دختر پیغمبرت بُوَد

راسی بریده شد زقفایش بشوروشین
سرداده نوحه اَرض وسَمایاحسین حسین

قرآن ورق ورق شده در دشت کربلا
جلدش بروی خاک ولی آیه ها جدا

(نادر)دراین کشاکش دنیای بی امان
باب سعادتی بجز این در مبر گمان

  • یکشنبه
  • 21
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 10:50
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج نادر بابایی

زخمی_مقتل -(فِتاده روی زمین گوهر خدا زخمی) *حاج نادر بابایی

406

زخمی_مقتل -(فِتاده روی زمین گوهر خدا زخمی) فِتاده روی زمین گوهر خدا زخمی
ندیده مامِ فلک یک چنین فدا زخمی

کنار مقتل او اَنبیا که صَف به صَفَند
خمیده گشته قَدِ خَتمُ الاَنبیا زخمی

شکسته جعبه ی اَسرار ماخَلَق گویا
رسیده از قَدَرَش یا که از قَضا زخمی

نمای قامت او آیت هُوَالمَعشوق
تمام پیکر حَق گشته گوئیا زخمی

رسیده جان بلب تشنه ای که میخواند
نوایِ لَحن حجازی زِ رَبّنا ، زخمی

ز سوزِ آه دلش کُلّ ماخَلق گریَد
گمان من شده هم اَرض وهَم سَما زخمی

اِحاطه کرده همه دیو و دَد سلیمان را
و یا فتاده زمین شاه کربلا زخمی

ز یاد رفته مگر رسم میهمان داری
به میهمان زند هر میزبان چرا زخمی

بحال صاحب خود ذوالجَناح میگرید
زجور اِبنِ بَشر دیده او چه ها زخمی

غریب وادی غُربت به مَرکَبش گفتا
برو برو نرسد بیش از این ترا زخمی

ز انتظار برون کن به اهل خیمه بگو
رسیده بار دِگر بر بَتول ما زخمی

دل شب آید اگر ساربان بدیدارم
بدست زخمی ما میزند جُدا زخمی

بدشت کرب و بلا قبر من مُهیّا شد
که زینبم رود آن شام پربلا زخمی

دگر بس است بیا(نادرا) تمامش کن
قلم زند به دلِ اهل دل بَسا زخمی

  • یکشنبه
  • 21
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 10:58
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شور با زمینه فراق کربلا -(منو غم دوریت از نفس ببین اِنداخت) * عباس قلعه

661
2

شور با زمینه فراق کربلا -(منو غم دوریت از نفس ببین اِنداخت) منو غم دوریت
از نفس ببین اِنداخت
هرکی توو این دنیا
روو به غیر تو زد باخت

توو این روزایی که
زندگی پُر از درده
به من حواست هست؟
این زمونه نامرده

من از خدا فقط ‌= خودتو عشقتو میخام
یه نیم نگات بسه = دوباره باز حرم بیام

آه
میدونم فراق میگیره جونمو
نظری به اشک روی گونمو
ای خواهش من
آرامش من

عزیزم حسین عزیزم عزیزم عزیزم حسین

محاله یک لحظه
از شما جدا باشم
ببین زمین خوردم
دستمو بگیر پاشم

من اینو فهمیدم
جز تو باطلن عشقا
ندیدم هیچ خیری
بی تو من از این دنیا

صدات که میزنم = به داد من تو میرسی
پناه نوکری = توو لحظه های بی کسی

آه
تو رو آخه من به کی قسم بدم
میدونم دوای دردمه حرم
رحمی به دلم
ای شاه کرم

عزیزم حسین عزیزم عزیزم عزیزم حسین

شبای دلتنگی
هی بهونه میگیرم
چشامو می بندم
سمت کربلا میرم

توی خیالاتم
گنبدت رو می بینم
چه خوبه اون لحظه
توو حرم که می شینم

صدای گریه هام = می پیچه بین زائرات
میگم با چشم تر =همه ی زندگیم فدات

آه
دست لطفتو بِکش روی سرم
بنویس که عاقبت فدات بشم
ای آب و گلم
درمون دلم

عزیزم حسین عزیزم عزیزم عزیزم حسین

  • جمعه
  • 10
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 16:35
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شور روضه ای امام حسین(ع) -(من بی وضو موی تورو شونه نزدم) * عباس قلعه

1147
6

شور روضه ای امام حسین(ع) -(من بی وضو  موی تورو  شونه نزدم) من بی وضو
موی تورو شونه نزدم
من بی وضو
بالا سر تو نیومدم

من بی وضو
نبوسیدم هَنْجر تورو
من بی وضو
دست نگرفتم سر تورو

حالا توو دست شمر
تاب میخوره سرت
کاش پاشِه لااَقل
از روی پیکرت

( ای نور عینم : مظلوم حسینم )
______

ضجّه زدم
صدای نالم رو نَشِنید
ضجّه زدم
وقتیکه موهاتو می کِشید

ضجّه زدم
ذرّه ای هم تاْثیری نداشت
ضجّه زدم
خنجرشو روو گلو گذاشت

گودال و زد بِهَم
شد آسمون سیاه
دیدم یه عده ای
ریختن توو قتلگاه

( ای نور عینم : مظلوم حسینم )
_____

خون شد دلم
سر عزیزم رو که بُرید
خون شد دلم
تموم اعضارو که درید

خون شد دلم
واسه غنیمت رسیدن و
خون شد دلم
سمت حرم ها دویدن و

زینب به سر زنان
بیچاره شد حسین
رفتی و خواهرت
آواره شد حسین

( ای نور عینم : مظلوم حسینم )

  • جمعه
  • 10
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 16:45
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مجید قلعه بیگی

مصائب اهل بیت(ع) -(دشمن ز گوش بچهٔ ما گوشواره بُرد) * مجید قلعه بیگی

280

مصائب اهل بیت(ع) -(دشمن ز گوش بچهٔ ما گوشواره بُرد) دشمن ز گوش بچهٔ ما گوشواره بُرد
یعنی دوتا ستاره ز یک ماهپاره بُرد

انگشتری که بود بر انگشتت ای حسین
آمد مثال پیرهن پاره پاره برد

دیدی چگونه ماکه عزیزیم، لیک اهل نار
یک یک اسیر کرد و به دارالعماره برد

میخواست تا شکنجه به ما بیشتر دهد
یک طفل را پیاده، یکی را سواره بُرد

دیدی چگونه ناوک پستان تیر کین
شیر از برای تشنگیِ شیرخواره برد

جن و ملک گریست به حالت که دست مرگ
طفل تو را به مهلکه از گاهواره برد

شاعر بگو چگونه آل علی را گروه پست
در شام و کوفه با دف و چنگ و نقاره برد

  • دوشنبه
  • 27
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 19:19
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مجید قلعه بیگی

حضرت امام حسین(ع) -(خون دل در حرمش بود ولی آب نبود) * مجید قلعه بیگی

320
1

حضرت امام حسین(ع) -(خون دل در حرمش بود ولی آب نبود) خون دل در حرمش بود ولی آب نبود
در گلستان نبی یک گُل شاداب نبود

آب را بر رخ اولاد پیمبر بستند
میزبان بیشتر از این پی آداب نبود

تاب در زلف خم اندر خمشان بود ولی
هیچ از سوز عطش در دلشان تاب نبود

آه در پنجره سینه شان میلرزید
تپش قلب هم از سستی اعصاب نبود

آب اگر بود به دریای حریم حرمش
کشتی آل علی غرق به گرداب نبود

سجده بر روی علی اکبر خود کرد حسین
جز خم ابروی آن دلشده محراب نبود

بر سر دست پدر یک گل و چندین گلچین
در بر باب چنین بی ادبی باب نبود

اصغرا ماهی اگر صید ز قلاب شود
تیر حلقوم تو جز ناوک محراب نبود

شاه تنها به جدل رفت ولی همره او
بهر یاری یکی از زمرهٔ اصحاب نبود

  • دوشنبه
  • 27
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 19:27
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

تک زمینه امام حسین(ع) -(آرامه جانه من،روح و روانه من) * الیاس محمدشاهی

320

تک زمینه امام حسین(ع) -(آرامه جانه من،روح و روانه من) "بنداول"

آرامه جانه من،روح و روانه من
بر نوکرت کن عنایت دمی مولا
من خادمت هستم،گرچه بدوپستم
شده حاجته قلبه من آقا کربلا

افضل الاذکار،ماهه شبه تار،اربابه عالم یاحسین
سیدالعطشان،ای روح قرآن،خرابه حالم یاحسین

(اللهی العفو)2بحقه مولاناالحسین

"بنددوم"

دلواپسم آقا،من بی کسم آقا
عمریه چشمام به راهه فرج مانده
ای حضرت دلبر،ای نائب الحیدر
مادر به گوشم دعای فرج خوانده

بسه صبوری،این هجرودوری،همه امیدم مهدی
آقاکجایی،چقدر جدایی،صبح سپیدم مهدی

(العجل آقا)3یامهدی

"بندسوم"
سربازه اسلامیم،پیوسته میخوانیم
مدافعانه حرم،پیروه عشقیم
در حفظ ولایت،همواره باغیرت
ما حافظه دو حرمهای دمشقیم

عبده حسینیم،به شوروشینیم،کرببلامون تو جبهه هاست
عشقه اسارت،بعدش شهادت،محسن حججی الگوی ماست

(آه وواویلا)2بازم جاموندم ازشهدا

"بندچهارم"

چون میثم تمار،میریم به سره دار
سرمیدهیم دررهت،باشوق وبیتابی
ذکره مدامه ما،برلب شعاره ما
لعنت به داعش صعودی و وهابی

پابنده احساس،مریده عباس،مثاله سقای علقمه
جون میدم آخر،با بدنه بی سر،روی پلاکم یافاطمه

(عشقه شهادت)3برا حسین

  • جمعه
  • 1
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 19:04
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد