ولادت حضرت محمد (ص)

مرتب سازی براساس

اشعار ولادت حضرت محمد(ص)،(مژده یاران كه نوبهار آمد ) *

6290
21

اشعار ولادت حضرت محمد(ص)،(مژده یاران كه نوبهار آمد ) مژده یاران كه نوبهار آمد

گل و سرو و سمن به بار آمد

ابر رحمت در این خجسته بهار

گوهر افشان به كوهسار آمد

وه چه عیدى كه در طلیعه او

عید قرآن و دین نمایان است

عید میلاد جعفر صادق

آن كه چون آفتاب تابان است

خاتم الانبیاء كه خاك درش

سرمه چشم اهل عرفان است

این دو میلاد مقترن با هم

مورد بحث نكته سنجان است

دین و مذهب از این دو یافت رواج

در دو قالب نهفته یك جان است

زین دو عید بزرگ ایمانى

تاج فخرى به فرق قرآن است

شاعر:علیمردانی

  • یکشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 13:55
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

اشعار ولادت حضرت محمد(ص)،(ای چشم عرشیان به زمین جای پای تو) *

7016
34

اشعار ولادت حضرت محمد(ص)،(ای چشم عرشیان به زمین جای پای تو) ای چشم عرشیان به زمین جای پای تو

گـردون بـه زیــر سایـۀ قـد رسای تو

در آن زمان که حرف زمان و مکان نبود

آغوش لامکان بـه یقیـن بـود جای تو

قرآن دهد نشان که بود روز و شب مدام

ذکـر خـدا و کـار ملایـک، ثنـای تـو

آغوش جان گشوده اجابت در آسمان

از دسـت داده صبـر، بـه شوق لقای تو

تنها نه مهر و مه، نه سماوات، نه زمین

گشتنـد انبیـا همـه خلـق از برای تو

تو بحـر بـی نهایت حقـی و هم چنان

بــی انتهاست رحمـت بـی انتهای تو

هر برگ لاله را بـه ثنایت قصیده ای

هـر بلبلـی بـه باغ، قصیده سرای تو

موسی ز هوش رفته به طور از تکلمت

ریـزد مسیـح از نـفس دلــربای تو

حبل متین عالم خلقت شود به حشر

آرند اگر به

  • یکشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 13:58
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 محسن عرب خالقی

اشعار میلاد امام رضا(ع),(باید به قد عرش خدا قابلم کنند)9 * محسن عرب خالقی

4973

اشعار میلاد امام رضا(ع),(باید به قد عرش خدا قابلم کنند)9 باید به قد عرش خدا قابلم کنند
شاید به خاک پای شما نازلم کنند
دل می کنم از آنکه دل ازتو بریده است
دل می دهم به دست تو تا بیدلم کنند

امشب کمیت شعرم اگر لنگ می زند
فردا به لطف چشم شما دعبلم کنند
ایمان راستین هزاران رسول را
آمیخته اگر که در آب و گلم کنند-
-شاید خدا بخواهد و با گوشه چشم تان
بر رتبه ی غلامی تان نائلم کنند
وقتی سرشت آب و گلم را ازل خدا
بر آن نوشت رعیت سلطان ارتضا
در هشتمین دمی که خدا بر زمین دمید
بوی بهشت هفتم او ناگهان وزید
از شش جهت نسیم خبر داد و بعد از آن
از پنجره صدای اذان خدا رسید
چار عنصر از ولادت او جان گرفته اند
یعنی زمین به یمن وجودش نفس کشید
از صلب سومین گل سرخ خدا حسین
ا

  • یکشنبه
  • 26
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 07:08
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

vc *

2940

vc b

  • پنج شنبه
  • 7
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 07:01
  • نوشته شده توسط
  • لقمان مداین
ادامه مطلب

یه کبوتر از میون عرش سینه پر زده بین الحرمین مدینه *

2022
4

یه کبوتر از میون عرش سینه    پر زده بین الحرمین مدینه یه کبوتر از میون عرش سینه پر زده بین الحرمین مدینه
دوباره رو گنبد خضرا می شینه زیارت طاها شیرینه
دلای ما تو قلب پیمبر مهمونن مهمونن
قدر پیمبر مهربونی رو می دونن می دونن
ملائکه غزل دل ودلبر می خونن می خونن
شب شب مستی و اعجازه حق با دلامون همرازه
مسجد النبی تا به سحر بازه
ملائک فرمانی از یزدان می گیرن روسرش آیینه و قرآن می گیرن
دارن از پیغمبرا پیمان می گیرن جشن عید ایمان می گیرن
لبهای اهل عرش الهی خندونه خندونه
رحمت حق رو سر ما مثل بارونه بارونه
دلم به چشمای مهربونش مدیونه مدیونه
رسیده دلدار حیدر امیر دنیای باور
صاحب خلق عظیم پیغمبر
یا رسول الله به حال ما نیگاکن بیایک هجرت به قلب عاشقا کن
مارو آ

  • یکشنبه
  • 17
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 07:03
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ولادت حضرت محمد (ص) ( وقتی که"وجود"، طرح جان ریخت، از نقشه ی خود نگشته خشنود) *

2264
3

شعر ولادت حضرت محمد (ص) ( وقتی که"وجود"، طرح جان ریخت، از نقشه ی خود نگشته خشنود) وقتی که"وجود"، طرح جان ریخت، از نقشه ی خود نگشته خشنود
موجود، نیازمندِ "دل" شد، در آینه ی جمال معبود
دل گفتم و گشت قصّه آغاز، با قصد و اراده کرد پرواز
از مرز یقین گذشت و گم شد، در "دایره ی کمال" مقصود
در دایره بود، این که دانست، اسرار نهفته در "سویدا"
خود شمه ای از شمیم "عشق" ست، در قالب نکته های مفقود
هر نکته که عشق کرد انشا، دیباچه ی خلقتی دگر شد
تا سایه ی " لطف" حضرت حق، گردد به نبود و بود ممدود
هنگام تولد بشر بود، هنگام "ظهور گوهر عقل"
انگیزه ی خلقت برین را، حق شاهد و عشق، گشته مشهود
مولود که بود؟ جوهر عشق! خود نور دمیده از دل ذات
هم شاهد غیب و سرّ مشهود، هم ساجد حق و حق مسجود
با دیده ی ذا

  • شنبه
  • 16
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 16:29
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

سرود ولادت حضرت رسول(ص) ( ای جانها در بند خال تو, هفت آسمان زیر بال تو) *

4199
10

سرود ولادت حضرت رسول(ص) ( ای جانها در بند خال تو, هفت آسمان زیر بال تو) ای جانها در بند خال تو هفت آسمان زیر بال تو
دارم بر سینه مدال تو عشق تو و عشق آل تو
با، اینکه تو بنا به حکم حق پیمبری
با همه وجود خویش مست حیدری
داری چو زهرا دختری چه دختری! چه مادری!
در گرمی بازار تو یوسفان مشتری
ما را بده خلعت نوکری
فکر و ذکر ماسوا علی نام تو نام خدا علی
رمز درب جنت خدا یا حیدر یا مرتضی علی
ای، نوکری درگهت مرام و پیشه ام
ریزه خوار سفره تو تا همیشه ام
یاد تو در اندیشه ام خاکت عجین با ریشه ام
بر خصم تو چون سنگم و با تو چون شیشه ام
شیر خدا! مور این بیشه ام
ما گرچه سرمست و عاشقیم اما مشتاق حقایقیم
گشتیم اگر شیعه علی مدیون الطاف صادقیم
ما، عاشقیم و مست می سرای دلبریم
پیروان راه و

  • جمعه
  • 22
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 20:16
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

متن حوادث مقارن با ولادت حضرت رسول (ص) *

2311
1

متن حوادث مقارن با ولادت حضرت رسول (ص) حوادث شب ولادت
در روايات ما آمده است که در شب ولادت آن حضرت‏ حوادث مهم و اتفاقات زيادي در اطراف جهان به وقوع پيوست که‏پيش از آن سابقه نداشت و يا اتفاق نيفتاده بود که از جمله‏«ارهاصات‏»بوده بدانگونه که در داستان اصحاب فيل ذکر شد،و در قصيده معروف برده نيز آمده است.
و شايد جامع ترين حديث در اين باره حديثي است که مرحوم صدوق‏«ره‏»در کتاب امالي به سند خود از امام صادق عليه السلام‏ روايت کرده و ترجمه‏اش چنين است که آن حضرت فرمود: ابليس به آسمانها بالا مي‏رفت و چون حضرت عيسي‏«ع‏»به دنيا آمد از سه آسمان ممنوع شد و تا چهار آسمان بالا مي‏رفت،و هنگامي که رسول خدا«ص‏»به دنيا آمد از همه آسمان هاي هفتگانه ‏م

  • یکشنبه
  • 24
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 13:12
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

وقایع قبل از میلاد حضرت رسول (ص) *

1682
1

وقایع قبل از میلاد حضرت رسول (ص) آمنه در اتاقی تنها، بر مرگ همسر خود، عبدالله، می‌گریست که ناگهان درد زایمان او را فرا گرفت. خواست از اتاق خارج شود ولی در باز نشد. برگشت و در حالی‌که درد می کشید بر تنهایی خویش گریست. ناگاه دید که سقف خانه گشوده شد و چهار حوری بهشتی از آن فرود آمدند. صورت‌های آنان چنان نورانی بود که خانه از پرتو آنان روشن شد.
آنها به آمنه گفتند:« نترس، و از چیزی بیمناک نباش. ما آمده‌ایم در زایمانت کمک کنیم.» سپس در چهار طرفش نشستند.
چشمان آمنه آرام به خواب رفت و وقتی چشم گشود که حضرت محمد صلی الله علیه و آله را در کنار خویش دید، در حالی که پیشانی بر زمین نهاده بود، سجده می‌کرد، انگشت اشاره خود را به آسمان بلند

  • یکشنبه
  • 24
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 13:20
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

لحظات نورانی به دنیا آمدن پیامبر (ص) *

1976
2

لحظات نورانی به دنیا آمدن پیامبر (ص) آمنه می گوید: وقتی زمان زایمانم نزدیک شد، دیدم بال پرنده‌ای سفید بر قلبم کشیده شد و همه ترس و نگرانی‌ها از من دور گردید، نوشیدنی سفید رنگی برای من آوردند و من که تشنه بودم، از آن نوشیدم. نوری مرا در بر گرفت. سپس بانوانی بلند قامت با من سخن گفتند ولی گفتار آنان همانند گفتار انسان‌ها نبود. ناگهان دیدم پارچه ابریشمی سفیدی بین آسمان و زمین را پوشانده است و هاتفی می‌گوید: «از گرامی‌ترین مردم، او را بگیرید.»
مردانی را دیدم که در آسمان ایستاده بودند و در دستان آنان جام‌های آب بود. به شرق و غرب زمین نگاه کردم و پرچمی از سندس (پارچه بافته شده از حریر) دیدم که بر ستونی از یاقوت بین آسمان و زمین در پشت ک

  • یکشنبه
  • 24
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 13:23
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

وقایع پس از تولد حضرت رسول (ص) *

1919
3

وقایع پس از تولد حضرت رسول (ص) پس از زایمان آمنه، حوریان بهشتی کودک را در پارچه ای پیچیده در برابر آمنه نهادند و به آسمان بازگشتند تا بشارت ولادت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم را به ملائکه برسانند.
جبرئیل و میکائیل* دو ملک متقرب خداوند به صورت دو جوان وارد خانه آمنه شدند. در دست جبرئیل ظرف بزرگی از طلا و با میکائیل آبریزی از عقیق سرخ بود پس جبرئیل بدن حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را شست و شو می داد و میکائیل بر آن آب می ریخت پس از پایان شستشو در چشمان کودک سرمه کشیدند و بر سر او ماده ای ساخته شده از مشک و عنبر و کافور قرار دادند.
پس ملائکه هفت آسمان به دیدار حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) آمدند و گروه گروه بر او

  • یکشنبه
  • 24
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 13:31
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

رویداد های شب میلاد از لسان عبدالمطلب *

1809
2

رویداد های شب میلاد از لسان عبدالمطلب عبدالمطلب می‌گوید:
هنگام زایمان آمنه، در حال طواف خانه خدا بودم که ناگاه مشاهده کردم بت‌های کعبه همگی بر زمین ریختند و متلاشی شدند. بت بزرگ نیز با صورت بر زمین افتاد. در همان موقع ندایی آسمانی شنیدم که گفت:« اینک آمنه، رسول خدا را به دنیا آورد.» با دیدن این صحنه متحیر شدم و با سرعت به سوی خانه آمنه شتافتم. ابر سفیدی تمامی خانه را پر کرده و بوی مشک ناب و عنبر و عود همه جا را گرفته بود.
به نوزاد نگاه کردم، او را بوسیدم و خداوند را ستایش نمودم: « الحمدلله الذی اخرجک الینا حیث وعدنا بقدومک » ( سپاس خداوندی را که همان گونه که وعده کرده بود، تو را به دنیا آورد.) سپس محمد صلی الله علیه و آله و سلم را

  • یکشنبه
  • 24
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 13:34
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

رویداد های شب میلاد حضرت رسول (ص) *

1590
2

رویداد های شب میلاد حضرت رسول (ص) خداوند در شب تولد حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم به جبرئیل امر فرمود چهار پرچم بهشتی به زمین فرود آورد. جبرئیل پرچم اول را که پرچمی سبز بود و بر آن با خطی سفید نوشته شده بود « لا اله الا الله، محمد رسول الله »، بر کوه قاف نهاد و پرچم دیگر را بر کوه ابوقبیس. این پرچم دو شعبه داشت که بر یکی نگاشته بود:« گواهی بر وحدانیت خداوند » ( شهادة ان لا اله الا الله ) و بر شعبه دیگرش « دینی جز دین محمد بن عبدالله نیست.» ( لا دین الا دین محمد بن عبدالله )
پرچم سوم را بر بام مسجد الحرام نصب کرد که بر یک تکه آن نوشته بود:« خوشا آنان که بر خدا و محمد صلی الله علیه و آله وسلم ایمان آوردند.» ( طوبی لمن آمن

  • یکشنبه
  • 24
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 13:37
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

شعر ولادت حضرت رسول(ص) ( آفریدند آفرینش را برای ، پنج تن) *

3190
4

شعر ولادت حضرت رسول(ص) ( آفریدند آفرینش را برای ، پنج تن) آفریدند آفرینش را برای ، پنج تن
پس همه هستند خلق ماجرای ، پنج تن
مثل جبرائیل تا عرش بالا می روم
آن زمان هایی که می افتم به پای ، پنج تن
نذر "اهل بیت" ، اهل بیت باید ذبح کرد
بچه های ما فدای بچه های ، پنج تن
استجابت در قسم دادن به نام فاطمه است
پس بدون او نمی گیرد دعای ، پنج تن
فاطمه در عین وحدت گاه ، کِثرَت می شود
می رسد از جانب یک تن صدای ، پنج تن
یک بدن که طاقت روح وسیعش را نداشت
لاجرم تکثیر شد در جای جای ، پنج تن
هم رضای پنج تن یعنی رضای فاطمه
هم رضای فاطمه یعنی رضای ، پنج تن
ما در این دنیا و آن دنیا یکی از این دو ایم
یا غلام پنج تن یا که گدای ، پنج تن

  • یکشنبه
  • 24
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 17:03
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

شعر ولادت حضرت رسول(ص) ( ماه فروماند از جمال محمد * سرو نباشد به اعتدال محمد) *

9196
63

شعر ولادت حضرت رسول(ص) ( ماه فروماند از جمال محمد * سرو نباشد به اعتدال محمد) ماه فروماند از جمال محمد * سرو نباشد به اعتدال محمد
قدر فلک را کمال و منزلتی نیست * در نظر قدر با کمال محمد
وعده دیدار هرکسی به قیامت * لیلة اسری شب وصال محمد
آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی * آمده مجموع در ظلال محمد
عرصه گیتی مجال همت او نیست* روز قیامت نگر جمال محمد
وانهمه پیرایه بسته جنت فردوس * بو که قبولش کند بلال محمد
همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد * تا بدهد بوسه بر نعال محمد
شمس و قمر در زمین حشر نتابد * نور نتابد مگر جمال محمد
شاید اگر آفتاب و ماه نتابد * پیش دو ابروی چون هلال محمد
چشم مرا تا به خواب دید جمالش* خواب نمی گیرد از جمال محمد
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی*عشق محمد بس است و آل م

  • یکشنبه
  • 24
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 17:10
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

شعر ولادت رسول اکرم(وجود آسماني *

2462
6

شعر ولادت رسول اکرم(وجود آسماني وجود آسماني
تو از بهار آمدي
به انتظار كوچه‌هاي منتظر رقم زده
تو آمدي و با ظهور نور تو
شب سياه و تيره رفت
نشست پاي ديدنت به چشم تار و خيره رفت
تو آمدي ستارگان
دوباره جان گرفته و شهاب‌ها جوان شدند
در آسمان
هزار اتفاق تازه شد ز تو پديد
چو ياس شد همه جهان
سپيد گشت، اي اميد
تو كه قدم به كهكشان ما زدي
هواي تازه‌اي دميد
دم از صفاي ما زدي
بهشت شد وجود ما
شفا گرفت روح ما
خراب شد امارت نشسته بر خرابه‌ها
فرو نشست آتش و شراره‌ها و كينه‌ها
شكسته شد تمام بت‌ خزانه‌ها
برآمدند جوانه‌ها
سرودها، ترانه‌ها
چه عاشقانه‌ آمدي
چه عارفانه در ديار خاكيان قدم زدي
هنوز در خيال تو
به اين خيال مانده‌ام
چه منتي به ما نهاده‌

  • دوشنبه
  • 25
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 07:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

ولادت رسول اکرم-از دلِ اهلِ آسمان زمزمه آمد *

3633
17

ولادت رسول اکرم-از دلِ اهلِ آسمان زمزمه آمد از دلِ اهلِ آسمان زمزمه آمد
مژده به عاشقان ابالفاطمه آمده
آمد بهارم
زيبا نگارم
دار و ندارم
يا رسول الله
يا رسول الله ـ يا رسول الله (2
ستوده خلقت خودش خالقِ سرمد
لحظه‌ي خلقِ گلِ سيمايِ محمد
گفته كه احسنت بر اين چهره‌ي زيبا
نيست دگر همچو گلِ چهره‌ي احمد
اي عشقِ هستي
اي شور و مستي
بر دل نشستي
يا رسول الله
يا رسول الله ـ يا رسول الله (2
جمله فرشتگان همه مستِ نگاهش
دل ببرد ز خالقش آن رخِ ماهش
قلبِ تمامِ انبياء بر سرِ راهش
بوسه زنند همه بر آن خالِ سياهش
عالم گدايت
جان ها فدايت
مولا عنايت
يا رسول الله
يا رسول الله ـ يا رسول الله (2
شمس و قمر حكايت از هاله‌ي رويش
عالم و آدم همه ديوانه‌ي كويش
بسكه كرم

  • دوشنبه
  • 25
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 07:25
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

ولادت رسول اکرم:صلِ علي محمدٍ و آله محمد (3 *

2795
4

ولادت رسول اکرم:صلِ علي محمدٍ و آله محمد (3 صلِ علي محمدٍ و آله محمد (3
هستِ هستي و كائنات ز مقدمِ وجودِ تو
مستي مستِ نگاه آن دو چشمِ پر زِ جودِ تو
شمس و شموس عالمين، امين دين، شه زمان
عشق عاشق فقط به عشقِ روي تو شده عيان
* * *
طراوات روحِ خستگان، كمال دين، بهارِ ما
اي بهترينِ بهتران، فقط تويي نگارِ ما
قلبِ عالم نشسته پاي جام و آن سبوي تو
افتاده عمرِ خاكيان به پيچ و تابِ موي تو
محمد يا محمد محمد (4
طبيبم حبيبم خمِ گيسوي احمد
نيازم نمازم گلِ روي محمّد
قرار گذاشته اين دلم سر كوچه‌ي مي فروشا
قدم نهاده جان و تن، محلّه‌ي حلقه به گوشا
چرا همه فرشته‌ها واسه دلِ مستم مي‌ميرند
دلم رو دست مي‌برند، مي بوسن و در بر مي‌گيرند
براي اين كه دلبرم يه نگا

  • دوشنبه
  • 25
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 07:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

اشعار میلاد و مرح پیامبر اکرم(ص) ( گشته هستی غرق در گل) *

3374
5

اشعار میلاد و مرح پیامبر اکرم(ص) ( گشته هستی غرق در گل) گشته هستی غرق در گل
غرق در نور از دو خورشید
شد مدینه همچو مکّه
وادی طور ازدو خورشید
جلوه گر شد نور احمد
آن فروغ روی ایزد (2)
یا محمّد یا محمّد ، یا محمّد یا محمّد (2)
مژده مژده شادمانی
بر شب غم فائق آمد
بر نبوّت احمد آمد
بر امامت صادق آمد
از چنین شادی مجدد
لعل هستی خنده می زد(2)
یا محمّد یا محمّد ، یا محمّد یا محمّد (2)
مکّه دارد گل در آغوش
خانه ات برتر ز گلزار بهشت
در مدینه می نوازد
جان و دل را عطر ایزد
آفتاب روی سرمد
از افق اکنون برآمد (2)
یا محمّد یا محمّد ، یا محمّد یا محمّد (2)

  • جمعه
  • 29
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 15:38
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

اشعار میلاد و مرح پیامبر اکرم(ص) ( در جهان ،سلطان ایمان خسرو بطها ستی) *

2473
-3

اشعار میلاد و مرح پیامبر اکرم(ص) ( در جهان ،سلطان ایمان خسرو بطها ستی) در جهان ،سلطان ایمان خسرو بطها ستی
خاتم ملک رسالت،آن دُر یکتاپرستی
سبد کونین و سر دهر و فخر عالمین
گوهر دریای خلقت ،لؤلؤ لالا ستی
مصطفی ،احمد،ابوالقاسم ، محمّد از احد
نعت ونام کنیتش زیباترین اسماستی

  • جمعه
  • 29
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 15:55
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

اشعار میلاد و مرح پیامبر اکرم(ص) ( بَــــلغَ الْــــعُلی بِـــکــــــمالِــه) *

3232
10

اشعار میلاد و مرح پیامبر اکرم(ص) ( بَــــلغَ الْــــعُلی بِـــکــــــمالِــه) بَــــلغَ الْــــعُلی بِـــکــــــمالِــه
کَشَـــــفَ الــدُّجـــی بـــجـــماله
حَــسُنَـــتْ جَـــمیع خِـــصـاله
صَـــلّوا عـــــــــــــلیــه و آلـــه
یــا مــحمد، یـا محمد یـا محمد
صــــلوات بـر تـو و آل تــــو
بـه جـمال تـو بـه کـمال تـــــــو
چـــه شـود رسم به وصال تو
صَـــلّوا عـــــــــــــلیــه و آلـــه
یــا مــحمد، یـا محمد یـا محمد
تــو به خلق، هادی و رهبری
تـــو گــلی ز گـــــلشن داوری
تــو بـه انـبیاء هـمه سـروری
صَـــلّوا عـــــــــــــلیــه و آلـــه
یــا مــحمد، یـا محمد یـا محمد
تــو امـید مُــلک رســـالــــتی
تــــو شـــــــفیع روز قـــیامتی
تــو ز لـــطف یــــاور اُمــتی
صَـــ

  • جمعه
  • 29
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 16:01
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

مدح و صلوات بر محمد (ص) (امروز اگر که پا به پای کلمات ) * مهدی رحیمی زمستان

2364
1

مدح و صلوات بر محمد (ص) (امروز اگر که پا به پای کلمات  ) امروز اگر که پا به پای کلمات
تا محضر تو آمدم ای صبح نجات
چشمان تهیدست برایت دارم
دریاب مرا به برکت يک صلوات
منبع:کاروان دل
شاعر:یوسف رحیمی

  • جمعه
  • 6
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 14:23
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب

دانلود سرودی زیبا به مناسبت هفته وحدت ,(امشب رسیده رهبری که معنی دینه) *

18783
73

دانلود سرودی زیبا به مناسبت هفته وحدت ,(امشب رسیده رهبری که معنی دینه) امشب رسیده رهبری که معنی دینه
باید برای عرض ادب برم مدینه 2
تویی همه ی دین من آرامش و تسکین من
ای مظهر آیین من ابا الزهرا 3
شراب چشات کوثره شور عاشقیت محشره
دل تو جای حیدره ابا الزهرا 3
********

با اومدن تو دلامون به شور و شینه
ساقیِ می امشب ما جد حسینه 2
آروم وقرار دلم نشاط بهار دلم
طبیب و نگار دلم ابا الزهرا 3
یارم حبیب سرمده توی دلبرا ارشده
لقب زیباش احمده ابا الزهرا 3
شاعر : میثم میرزایی

دانلود سبک

  • جمعه
  • 6
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 15:57
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

اشعار مدح حضرت محمد (ص) ( فرزند خاک را تو سرافراز کرده ای ) *

2755
6

اشعار مدح  حضرت محمد (ص) ( فرزند خاک را تو سرافراز کرده ای ) فرزند خاک را تو سرافراز کرده ای
بالاتر از ملائکه پرواز کرده ای
پاشیده ای به پنجره ها نور عشق را
از آسمان دری به زمین باز کرده ای
بی خود که نیست رحمة للعالمین شدی
این از محبتی ست که ابراز کرده ای
«راهی ست راه عشق که هیچش کناره نیست»
راهی خطیر یک تنه آغاز کرده ای
شق القمر نمودنت از نور کوثر است
با این سه آیه است که اعجاز کرده ای
آئینه ات علی و تو آئینه ی علی
خود را درون خویش برانداز کرده ای
در حجة الوداع نشان داده ای به ما
یک عمر، صرف گفتن یک راز کرده ای

  • جمعه
  • 6
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 22:09
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب

امام جعفر صادق (ع) ( رسانده ام به حضور تو قلب عاشق را) *

1880
2

امام جعفر صادق (ع) (  رسانده ام به حضور تو قلب عاشق را) رسانده ام به حضور تو قلب عاشق را
دل رها شده از محنت خلایق را
دلی که پر زده تا آستان احسانت
که غرق نور اجابت کنی دقایق را
بر این کویر ترک خورده‌ی دلِ خسته
ببار جرعه ای از کوثر حقایق را
مرید صبح نگاه تو می برد از یاد
مگر ترنم «قال الامامُ صادق» را؟
نگاه لطف تو آقا به دل بها داده
و با رضای تو دارم رضای خالق را
تویی که ضامن صبح سعادتم هستی
تویی که روشنی هر عبادتم هستی
پر از شمیم بهشت است منبرت آقا
به برکت نفحات معطرت آقا
هنوز عطر ملیح محمدی دارد
گُلِ دمیده ز لب های أطهرت آقا
شبیه حضرت خاتم مدینة العلمی
شنیدنی ست کرامات محضرت آقا
و دیده ایم به وقت جهاد اندیشه
هزار مرتبه ما فتح خیبرت آقاچهار

هزار ح

  • جمعه
  • 6
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 22:16
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب

اشعار ولادت حضرت محمد (ص) ( پیمبـری و همـه زیـر سایـه ی پرِ تو ) *

2388
9

اشعار ولادت حضرت محمد (ص) ( پیمبـری و  همـه زیـر سایـه ی پرِ تو ) پیمبـری و همـه زیـر سایـه ی پرِ تو
دوبـاره جلـوه نمـوده جمـال انور تو
تو آمدی و جهان شد پر از گل و ریحان
تمـام عـالـم امکـان شـده معطر تو
به وسعت همه ی آسمـان کـرم داری
چه مصرع غلطی!! آسمان، نشانگر تو ؟؟
جهان برای تو و مرتضـاست یـا احمد
جهان، علی و تو، هرسه، برای دختـر تو
تـو احمـدی و نگـیـن پیمبرانی تو
به جـان فاطمه آرام قلب و جانی تو
کلام تو شده درسی به مکتـب پسرت
تو آسمـانی و صـادق درون تو قمرت
ز عطر و بـوی خوش تو دلم بهـا گیرد
شوم چو گوهر نابی فقط به یک نظرت
تو شمع جـان منی ای امیـد قلب همه
زمین نه دور خودش، گردد آن بدور سرت
ندیده عاشقت هستم چنان اُویس قرن
تمـام خلقـت گیتـی گـدا و در به در

  • جمعه
  • 6
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 22:18
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب

اشعار ولادت امام جعفر صادق (ع) ( مدینه غرق صفا شد ز روی حضرت صادق) *

2874
7

اشعار  ولادت امام جعفر صادق (ع)  (  مدینه غرق صفا شد ز روی حضرت صادق) مدینه غرق صفا شد ز روی حضرت صادق
دمید عطر محمد ز بوی حضرت صادق
فروغ روی نبی را که مکه یافت در امشب
مدینه دیده دوباره ز روی حضرت صادق
شب درخشش خورشید آسمان علوم است
که نور می دهد از چار سوی حضرت صادق
ششم امام که باشد ضمیر عالم و آدم
مثال آینه ها روی به روی حضرت صادق
تمام فقه بود وامدار مکتب فضلش
کمال عشق بود راز گویِ حضرت صادق
روایتی است کرامت از آن وجود مکرّم
حکایتی است شفاعت ز خوی حضرت صادق
پیمبران نرسیدند بر مقام نبوت
که جرعه ای نزدند از سبوی حضرت صادق
بسان زمزم و تسنیم و سلسبیل روان است
علوم آل محمد ز جوی حضرت صادق
ز کهکشان فضیلت طنین فکنده به عالم
خروش عدل علی از گلوی حضرت صادق
قیام علمی ا

  • جمعه
  • 6
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 22:20
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب

اشعار ولادت حضرت محمد (ص) ( چشمک زدن ستاره وقتی که کم است ) *

1951
1

اشعار ولادت حضرت محمد (ص) ( چشمک زدن ستاره وقتی که کم است ) چشمک زدن ستاره وقتی که کم است
یعنی که نگاه آسمان رنگ غم است
فردا که به آغوش خداوند رود
لبخند به لبهای رسول اکرم است....
شاعره:هدیه ارجمند

  • شنبه
  • 7
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 12:28
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب
 قاسم صرافان

مربع ترکیب ولادت حضرت محمد (ص)- (چشم تا وا می‌کنی چشم و چراغش می‌شوی ) * قاسم صرافان

3520
7

مربع ترکیب ولادت حضرت محمد (ص)- (چشم تا وا می‌کنی چشم و چراغش می‌شوی ) چشم تا وا می‌کنی چشم و چراغش می‌شوی
مثل گل می‌خندی و شب بوی باغش می‌شوی
شکل «عبدالله»ی و تسکین داغش می‌شوی
می رسی از راه و پایان فراقش می‌شوی
غصه‌اش را محو در چشم سیاهت می‌کند
خوش بحال «آمنه» وقتی نگاهت می‌کند
با «حلیمه» می‌روی ، تا کوه تعظیمت کند
وسعتش را ـ با سلامی ـ دشت تسلیمت کند
هر چه گل دارد زمین یکباره تقدیمت کند
ضرب در نورت کند بر عشق تقسیمت کند
خانه را با عطر زلفت تا معطر می‌کنی
دایه ها را هم ز مادر مهربان تر می‌کنی
دیده نورت را که در مهتاب بی حد می‌شود
آسمانِ خانه‌اش پر رفت و آمد می‌شود
مست از آیین ابراهیم هم رد می‌شود
با تو «عبدالمطلب» عبدالمحمد می‌شود
گشت ساغر تا به دستان بنی‌هاشم

  • شنبه
  • 7
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 12:30
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب

اشعار ولادت حضرت محمد (ص) (قلم به دست گرفتم دوباره بنویسم ) *

2935
12

اشعار ولادت حضرت محمد (ص) (قلم به دست گرفتم دوباره بنویسم  ) قلم به دست گرفتم دوباره بنویسم
نهاد عشق شدم تا گزاره بنویسم
حروف شمسی خود با ستاره بنویسم
توان گرفته ام از یک عصاره بنویسم
عصاره ای که زمین و زمان به نامش بود
اگر غلط نکنم عرش، مست جامش بود
در آن زمان که بشر محو بت پرستی بود
تمام فرصتشان صرف عیش و مستی بود
بقای نسل به تدریج رو به پستی بود
بنای بتکده ها حُکم چیره دستی بود
یکی رسید که توحید، کوله بارش بود
"بگو خداست احد" این فقط شعارش بود
به گوش باش خداوندگار گمراهی
رسیده است سحر در پسِ شب واهی
وزیده است نسیم خوش سحرگاهی
به سوی چاه عدم تا ابد بشو راهی
خبر رسیده که موسی به نیل آمده است
بزن کنار دوباره خلیل آمده است
خدا به خلقت زیبای خود نمک پاشید

  • شنبه
  • 7
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 12:33
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد