در دلم امشب پر از شور و نواست
گه مدینه می رود گه کربلاست
امشب ازجام ولا پر گشته ام
قطره بودم با ولاکر گشته ام
در سر آمد شوروحال دیگری
در دلم افتاده شور حیدری
من مدد گیرم زآل مصطفی
می روم تا عرش پاک کبریا
رفت بالا این دلم تا سوختم
چشم بر بیت ولایت دوختم
دیدم آنجا شور و غوغایی بپاست
عرصه جولان پاکان خداست
پر شده عالم ز شادی و شعف
خنده زن ام البنین، شاه نجف
کودکی چون گل در آغوش علیست
زین سبب دنیا پر از نور جلیست
غرق شادی حضرت ام البنین
می زند لبخند امیرالمومنین
آمده جبریل با خیل ملک
آینه گردان شده چرخ و فلک
حور و غلمان دسته گل در دستشان
گشته این کودک تمام هستشان
این ندا پر کرده هر جای زمین
آمده ج
- چهارشنبه
- 14
- فروردین
- 1398
- ساعت
- 17:19
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور