حضرت علی علیه السلام

مرتب سازی براساس

مدح حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(نصرتْ دِهِ حبیب خدا مرتضی علی) *مرحوم ميرزا داراب بيگ

964

مدح حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(نصرتْ دِهِ حبیب خدا مرتضی علی) نصرتْ دِهِ حبیب خدا مرتضی علی
یکرنگ خواجه دو سرا مرتضی علی

در بحر نعت و منقبتم آشنا کنید
یا مصطفی محمّد و یا مرتضی علی

ذات نبی گلست و علی بوی گل بُوَد
چشم است مصطفی و ضیا، مرتضی علی

قندیل طاق عرش دل روشنم سزد
مولای ماست شمع هدی مرتضی علی

بیرون دلی ز دایره بندگیش نیست
فرمانروای شاه و گدا مرتضی علی

دل را ز جور غیر به فرموده خدا
بر خوان صبر داده صلا مرتضی علی

اغیار را به زمره اشرار واگذار
ما را بس است راهنما مرتضی علی

زان دست و تیغ گلشن دین راست آب و رنگ
سیف است ذوالفقار و فتا مرتضی علی

گردیده کعبه قبله گه اهل روزگار
از فیض خانهزاد خدا مرتضی علی

کام مراد یافته هرکس ز درگهش
درد که را که ن

  • دوشنبه
  • 22
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 19:30
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

مدح حضرت امیرالمومنین ،مولی الموحدین علی (ع) -(ای بلند از عرش جایت یا علی) *سعدی زمان سیدرضا حسینی

830

مدح حضرت امیرالمومنین ،مولی الموحدین علی (ع) -(ای بلند از عرش جایت یا علی) ای بلند از عرش جایت یا علی
عقل قاصر از ثنایت یا علی
مستم از جام ولایت یا علی
چشم بر جود و عظایت یا علی
ای بقربان سخایت یاعلی

من بدور شمع تو پروانه ام
سوخته بال و پر و کاشانه ام
آنچنان از عشق تو دیوانه ام
کز همه خلق جهان بیگانه ام
عاجزم مسکین گدایت یاعلی

گر چه خارم از گلستان توام
خواریم بنگر بقربان توام
خادم پیری و دربان توام
آن نی ام من کز نیستان توام
در لبم شور و نوایت یا علی

نام تو شاها بقرآن کریم
منتخب از حق علی است و حکیم ( 1 )
ای صراط تو صراط مستقیم
چون توئی بر دوزخ و جنت قسیم
حکمرانی کو ؟ سوایت یا علی

ای ز یزدان تاج کرمنا به سر
آدم از خاک و تو بر خاکی پدر
مادر گیتی نمیزاید دگر
مجمع ا

  • دوشنبه
  • 22
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 19:36
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

در مدح اسداللّه الغالب حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام -(کس را چه زور و زَهره که وصف علی کند؟!) * سعدی شیرازی

1383

در مدح اسداللّه الغالب حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام  -(کس را چه زور و زَهره که وصف علی کند؟!) کس را چه زور و زَهره که وصف علی کند؟!
جبّار در مناقب او گفته: «هَل اَتی»

زور آزمای قلعه ی خیبر که بند او
در یکدگر شکست به بازوی لافتی

مردی که در مصاف، زِره پیش بسته بود
تا پیش دشمنان ندهد پشت بر غزا

شیر خدا و صفدر میدان و بحر جود
جانبخش در نماز و جهانسوز در وَغا

دیباچه ی مروَّت و سلطان معرفت
لشگرکش فتوَّت و سردار اتقیا

فردا که هرکسی به شفیعی زنند دست
ماییم و دست و دامن معصومِ مرتضی

  • دوشنبه
  • 22
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 19:38
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

‹‹ ماهت غلام هست و بود بنده آفتاب ›› -(ای از فروغ روی تو شرمنده آفتاب ) *حاج محمد رونقی مازندرانی

515

‹‹ ماهت غلام هست و بود بنده آفتاب ›› -(ای از فروغ روی تو شرمنده آفتاب ) ای از فروغ روی تو شرمنده آفتاب
هر ذرّه را به نظره ات آکنده آفتاب

ساز طرب به زخمۀ ناهید میزند
بر تارک سپهر فریبنده آفتاب

از جلوۀ جمال جمیلت بود که هست
در عالم شهود پراکنده آفتاب

گر عارضت نداشت تلؤلو عیان نبود
در دیده ها هر آینه ارزنده آفتاب

از انبساط چهرۀ تابنده ات بود
کاینسان کند به نطع زمین خنده آفتاب

از برق ذوالفقار تو باشد که در فلک
دارد هماره تیغۀ بُرّنده آفتاب

هرگز تَکدّری ندهد ره به خویشتن
بیند اگر جمال تو بیننده آفتاب

ساطع چو گشت نور جبینت ز کوی اَمن
شد تا ابد زبانزد و سر زنده آفتاب

از بهر آن که بوسه به خاک رهت زند
خود را به زیر پای تو افکنده آفتاب

از دلگشای روی و عطای عمیم توس

  • دوشنبه
  • 22
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 19:47
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

در مدح مولای متقیان علی علیه السلام -(ساقی بده به رنگ لب یار می مرا) * محمود وزنه

560
1

در مدح مولای متقیان علی علیه السلام -(ساقی بده به رنگ لب یار می مرا) ساقی بده به رنگ لب یار می مرا
مطرب نواز کابل و شهناز و ششترا

یکدم ز راه شوق و شعف با نوا بزن
گاهی بچنگ چنگ و گهی عود و مضمرا

ز آهنگ زابلم بصفاهان نمای روی
تا آوری ز مهر مرا شور بر سرا

از راستی مپیچ و بکن روی در عراق
لحن هدی بزن بکن از جای خود مرا

شور حسینیم بفکنده است در حجاز
زین نغمه ی نکو بکنم مدح حیدرا

آن خسرویکه مدح ورا گفته در ازل
اندر کتاب خویش خداوند اکبرا

شاهیکه مولدش بحریم خدا شدی
بود این سبب که بوده بخلاق مظهرا

غیر از علی که بود که پیش از تولدش
مادر رها نمود ز چنگ غضنفرا

شاهیکه خواند است خدایش وکیل خویش
باشد وصی و بن عم پاک پیمبرا

دست علی نبود اگر دست کردگار
بر گو چسان درید

  • دوشنبه
  • 22
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 19:51
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 سیدبشیر حسینی میانجی

سرود ملی شیعه -(زبان شاعران شمشیر عشق است ) * سیدبشیر حسینی میانجی

483

سرود ملی شیعه  -(زبان شاعران شمشیر عشق است ) زبان شاعران شمشیر عشق است
کتاب شعرشان تفسیر عشق است

برای اهل دل در عالم عشق
غزل تنهاترین تعبیر عشق است

گل از تأثیر باد صبحگاهی ست
گل شعر من از تأثیر عشق است

«بشیر»ا هر کسی، دارد مرادی
ترا در شعر «حافظ» پیر عشق است

هر آن شعری که باشد وصف حیدر
به قاب قلب ما تصویر عشق است

علی قرآن و قرآن هم علی هست
تمام آیه ها تقریر عشق است

علی در خلوتِ یارست شب ها
و در روز عمل چون شیر عشق است

علی همتا ندارد در فصاحت
کلام حقّش عالمگیر عشق است

سرود ملّی ما غیر از این نیست
علی بعد از پیمبر میر عشق است

  • دوشنبه
  • 22
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 20:15
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

در وصف مولای متقیان علی(ع) -(ای دل ار حبّ مرتضی داری) *مرحوم انور اردبیلی

664

در وصف مولای متقیان علی(ع) -(ای دل ار حبّ مرتضی داری) ای دل ار حبّ مرتضی داری
جلوه ی نور کبریا داری

مهر ورزیده ای اگر به علی
مهر بر کلّ انبیا داری

خواجه ای ای غلام اگر در گوش
حلقه ی عشق مرتضی داری

بِهِل اندیشه ی غم اکسیر
تو که بهتر ز کیمیا داری

گنج سیم و زر جهان فانی است
تو ولی دولت بقا داری

ای همایون فَر عاشق مولا
به سرت سایه ی هما داری

رهرو سِلم و اِرتضا می باش
به رضایش اگر رضا داری

ای که بی مهر پور عمرانی
غاصبان را تو آشنا داری

بی تولّایش از مسلمانی
تو فقط صورت و نما داری

نه به امر خدای پابندی
نه ارادت به مصطفی داری

مرتضی جانشین احمد بود
به حقیقت گر اعتنا داری

مرد مغصوب الحقّ تاریخ است
غیر از این داری ار خطا داری

منزوی شد ز جور ناپ

  • دوشنبه
  • 22
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 20:18
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

در مدح علی(ع) -(زبان را گفتمش مدح علی کن شمّه ای شد لال) * حاج غلامرضا عینی فرد زنجانی

1102

در مدح علی(ع) -(زبان را گفتمش مدح علی کن شمّه ای شد لال) زبان را گفتمش مدح علی کن شمّه ای شد لال
بیان را گفتمش گفتا من و مدح علی صد سال

قلم را کردمش آگه نویسد مدح او بشکست
بیان و هم زبان و هم قلم گویا شده یک دست

برو شاعر علی را کی توان تعریف با ابزار
لسان لایُریٰ کرده علی را مدح چندین بار

خدا چون خواست بنماید عیان اوصاف زیبایش
علی را کرد خلقت ماخلق دیدند مولایش

غرض از خلقت آدم که نامش صفوة الله است
علی آید برون از پرده، عظما آیة الله است

علی الله نی ، اما یدالله قدرت الله گو
بشر نبْود یقین ، الله هم نبْود چه باشد او؟

علی آن شاهد مشهود علی آن عابد معبود
علی ظاهر علی باطن علی حامد علی محمود

برون از عهدهٔ انسان بُود صبری که او بنمود
بَرو ظلم و س

  • سه شنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 10:50
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

قصیده در مدیحه حضرت امیرالمؤمنین صلوات اللّه علیه که در هربیتی تضمین شده با مدیحه حضرت خاتم النبیین صلی اللّه علیه و آله -(باقر فقیه ایمانی ) * مرحوم میرزا محمد صادق کاتب اردبیلی

516

قصیده در مدیحه حضرت امیرالمؤمنین صلوات اللّه علیه که در هربیتی تضمین شده با مدیحه حضرت خاتم النبیین صلی اللّه علیه و آله -(باقر فقیه ایمانی ) دلبر هر انجمن از دلبران باشد علی
جلوه زن حقّ، مظهرِ سر مظهر آن باشد علی

خواست واجب در ازل تا جلوه بنماید زخود
خلقت احمد نمود و مثل آن باشد علی

خواست آرد جلوه ای از حسن خود بر ممکنات
احمد آمد جلوه اش جلوه کنان باشد علی

«کنت کنزاً مخفیاً» شد علّت عرفان و خلق
احمد آمد گنج عرفان باب آن باشد علی

بود واجب در عیان خود نهان از غیر خود
احمد آمد سرّ او سرگوی آن باشد علی

گوش هوش آور بسوی معنی «اللّه نور»
احمدش مشکاة شد مصباح آن باشد علی

نور آن باشد به خود ظاهر، ظهور آرد به غیر
احمد آمد از احد نور و چنان باشد علی

بود واجب نور چون ظاهر به خود بودی عیان
پس ظهور آورد در احمد و زآن باشد علی

این بُوَد

  • سه شنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 10:58
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر عربی و فارسی مدح و منقبت حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(ها عَلی بَشَرٌ کیفَ بَشر) *مرحوم ملا مهر علی خویی

10044
26

متن شعر عربی و فارسی مدح و منقبت حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(ها عَلی بَشَرٌ کیفَ بَشر) ها عَلی بَشَرٌ کیفَ بَشر
رَبُّهُ فِیهِ تَجَلّی وَ ظَهَرَ

عِلَّةُ الْکوْنِ وَ لَوْ لاهُلَما
کانَ لِلْعالَمِ عَینٌ وَ أَثَر

وَ لَهُ اُبدِعُ مَا تَعقِلُه
مِن عُقُول وَ نُفُوس وَ صُوَر

فَلَک فی فَلَک فیهِ نُجُوم
صَدَفٌ فی صَدَف فیهِ دُرَر

ما رَمی رَمْیةً اِلاّ وَ کفی
ما غَزی غَزْوَةً اِلاّ وَ ظَفَر

أَغمَدَ السَّیفَ مَتی قابَلَه
کلُّ مَن جَرَّدَ سَیفًا وَ شَهَر

أَسَدُ اللّهِ إِذا صالَ وَ صاح
أَبُوالاَْیتامِ إِذا جاءَ وَ بَرّ

حُبُّهُ مَبْدَءُ خُلْد وَ نَعیم
بُغْضُهُ مَنشَاءُ نار وَ سَقَر

هُوَ فِی الکلِّ اِمامُ الکلّ
مَنْ أَبابَکر وَ مَن کانَ عُمَر

لَیسَ مَنْ أَذْنَبَ یوْمًا بِاِمام
کیفَ مَن

  • سه شنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 11:06
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر عربی و فارسی مدح و منقبت حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(ها عَلی بَشَرٌ کیفَ بَشر) *مرحوم آیت الله میرزا محمّد باقر فقیه ایمانی

26199
11

متن شعر عربی و فارسی مدح و منقبت حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(ها عَلی بَشَرٌ کیفَ بَشر) مرحوم آیت الله میرزا محمّد باقر فقیه ایمانی
تضمین اشعار مرحوم ملا فتح الله خوئی

بخش 1

ها عَلی بَشَرٌ کیفَ بَشر
رَبُّهُ فِیهِ تَجَلّی وَ ظَهَرَ

علی است اینکه به صورت بشراست
لیک وصفش ز بشر در گذر است
چه بشر، سید جنّ و بشراست
مادحش حضرت خیر البشر است
شده حق را به حقیقت مظهر
هُوَ وَ الواجِبُ شَمسٌ وَ ضِیاء
هُوَ وَ الْمُبدِءُ نُورٌ وَ قَمَر

بهر واجب نبود شبه و مثال
متعالی است ز هر وَهْم و خیال
در ثنا لیک گر آید به بیان
فیض او چون مه و نورش به کمال
در علی آیت آن فیض نگر
ما هُوَ اللّهُ وَ لکن مَثلا
مَعَهُ اللّهُ کنار وَ حَجَر

گشته دارای صفات معبود
همچنانی که شدی او مسجود
واجب او نیست به معنی لیک

  • سه شنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 11:10
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر عربی و فارسی مدح و منقبت حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(«ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر) *مرحوم سلیمان امینی تبریزی

2055

متن شعر عربی و فارسی مدح و منقبت حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(«ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر) «ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر
رَبُّهُ فیه تجلّی و ظَهَر»

بود در محفل ارباب نظر
نقل شیرینتری از نقل و شکر
می شمردند یکایک چو گهر
مدحت صاحب شمشیر دوسر
که بشر می شود اینگونه مگر؟
«ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر
رَبُّهَ فیه تجلّی و ظهَر»

چه بشر؟ مظهر اوصاف خدا
چه بشر؟ مطلع انوار هُدی
چه بشر؟ پادشه ارض و سما
چه بشر؟ صاحب دستور و قضا
چه بشر؟ حاکم و فرمان قدر
«ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر
هُوَ وَالواجِبُ نورٌ و قَمَر»

چه بشر؟ مرشد جبریل امین
چه بشر؟ آینه ی خالق بین
چه بشر؟ نور إلاهش به جبین
چه بشر؟ ناطق قرآن مبین
چه بشر؟ قاسم فردوس و سقر
«ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر
یا لَهُ صاحِبَ سَمْعٌ وبَصَر»

چه بشر؟ باعث ایجا

  • سه شنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 11:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

بگو یا علی ... -(چو خواهی شوی ایمن از هر بلا) * کربلایی حسن آخوندی

952

بگو یا علی ... -(چو خواهی شوی ایمن از هر بلا) چو خواهی شوی ایمن از هر بلا
شوی در دو عالم ز غمها رها
بگو از دل و جان به صوت جلی
امیر زمین و زمان یا علی

علی اسم اعظم ولی خدا
علی مظهر لطف و مهر و صفا
علی منبع جود و بحر سخا
علی حیدر و صفدر و مرتضا
بزن عا شقانه ز دل این صدا
بگو از دل و جان به صوت جلی
امیر زمین و زمان یا علی

علی بر دو عالم یگانه ولی
ز نور جمالش جهان منجلی
بود خانه اش خانه همدلی
همه واژه ها محو نام علی
به عالم چو خواهی شرافت دلا
بگو از دل و جان به صوت جلی
امیر زمین و زمان یا علی

علی وارث خاتم المُرسلین
علی سرور و رهبر مسلمین
علی مظهر حق به روی زمین
علی پا به سر ضدّ مستکبرین
چو خواهی شود کاخ اعدا فنا
بگو از دل و جان به صوت جلی

  • سه شنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 11:16
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

نابینایِ مادر زاد ! -(بیا در گلشن پُر بارِ مولا ) * سیمین میرآفتاب

455

نابینایِ مادر زاد ! -(بیا در گلشن پُر بارِ مولا ) بیا در گلشن پُر بارِ مولا
بزن زخمه زجان ، بر تارِ مولا

زلیخائی نما ، از خود به در شو
اگر خواهی شوی دلدار مولا !

از این شام سیه خواهی رهایی
تو کسب نور کن ز انوار مولا

درخت باورت گر بارِحق داد
پدیدارت شود اسرار مولا !

سعادت گر تو خواهی در دو دنیا
نما سرمشق خود کردار مولا

چو نابینای مادرزاد باشد
هر آن کس کاو کند انکار مولا

بُوَد خورشید تقوا و شجاعت !
که با حق یار و حق هم یار مولا

بشر ، آموز راه زندگی از ...
کلام حقّ و گوهر بار مولا !

به عرش و فرش مانده در تحیّر
تمام ما سوا در کار مولا !

بُوَد او اوّلین مظلوم عالم
دل از این درد شد افگارِ مولا

در این آشفته بازارِ جهانی
خریدارم من از بازار

  • سه شنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 11:37
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مدح حضرت علی (ع) -(دل در گرو یار است ، تا باد چنین بادا ) *حاج محمد رونقی مازندرانی

1309

مدح حضرت علی (ع) -(دل در گرو یار است ، تا باد چنین بادا ) دل در گرو یار است ، تا باد چنین بادا
قهرش همه تیمار است ، تا باد چنین بادا

کیفیت مستی می ، آموخت ز لعل وی
چون خانۀ خمّار است ، تا باد چنین بادا

نازم به می و مستی ، کان شعله گر هستی
می خورده و هشیار است ، تا باد چنین بادا

مستی من درویش ، زین بیش دگر مندیش
کز نرگس بیمار است ، تا باد چنین بادا

خواهم که ز چمشانش ، نوشم می و مژگانش
جیشی است که خونخوار است ، تا باد چنین بادا

مهرش به غضب توأم ، زخمش به جگر مرهم
گه ابر و گهی نار است ، تا باد چنین بادا

شمعی است به محفلها ، ماهی است جهان آرا
سرچشمۀ انوار است ، تا باد چنین بادا

من سالک آن شاهم ، کز فرط ید و بیضا
خود فاعل و مختار است ، تا باد چنین

  • سه شنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 11:38
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مدح حضرت علی (ع) -(علی ای مظهر حق دین حق را اولین قائد) *سعدی زمان سیدرضا حسینی

784

مدح حضرت علی (ع) -(علی ای مظهر حق دین حق را اولین قائد) مرحوم حسینی سعدی زمان
تضمین دو بیت از یک قصیده مرحوم صامت

علی ای مظهر حق دین حق را اولین قائد
نبودی گر تو - کی بودی بمَعبود ازل عابد
هویدا از صفات تو صفات خالق واحد
تو ممدوح و خدا مادح بِوَصف اِنَّما شاهد
تو خود منصوص نصّ آیۀ اِنّا فَتَحنائی

همه غرقند در دریای فاء فَوقَ اَیدیهِم
بجز ذات تو کو ؟ معنای فاء فوق ایدیهم
پدید از دست تو بیضای فاء فوق ایدیهم
توئی آن نقطه در بالای فاء فوق ایدیهم
که در وقت تَنَزّل تحت بِسمِ الله را بائی

  • سه شنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 11:40
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مدح حضرت علی (ع) -(دری که بیت شریف خدا بُود صدفش) *مرحوم ناصر اردبیلی

521

مدح حضرت علی (ع) -(دری که بیت شریف خدا بُود صدفش) دری که بیت شریف خدا بُود صدفش
فزونتر است ز هر در عزت و شرفش

علیست آن در اعلای عالم ملکوت
که کعبه شد بهمه فخر آخرین صدفش

زهی خلف که ملائک بپاس حرمت او
شدند مایل تعظیم و سجدۀ سلفش

فدای سایۀ آن ماه روی طوبا قد
که مهر عرش شرف آرمید در کنفش

چو دست صاحب معراج شد بر او اورنگ
ز حق شد آیۀ اکملت دیهیم شرفش

بهشت را نبود جلوه بی جمال علی
رواست غبطه کند گر بهشت بر نجفش

ز لطف شاه ولایت بحش باشد شاد
کسی که عید غدیر است در جهان شعفش

ایاغ جنت ازآن بر کَفَش شود موکول
که سر بپای پیمبر نهاد جان بکفش

مرا بهشت رضای شهی بود که بعمر
بجز رضای خدای جهان نشد هدفش

چو شعر « ناصر» شیدا بمدح آل عباست
از آن بقیمت دُ

  • سه شنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 11:42
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

علی ای همای ... -(گذرم چو من به هرجا، شنوم بس آشکارا) * ابوالقاسم مردمی

505

علی ای همای ... -(گذرم چو من به هرجا، شنوم بس آشکارا) گذرم چو من به هرجا، شنوم بس آشکارا
به ترنمی گوارا، بسراید این نوا را

علی ای همای رحمت، تو چه آیتی خدا را
که به ماسوا فکندی، همه سایة هما را

چه زند دم از براهین، ز خداشناسی و دین
که زپا فتاده مسکین، نشناسد آشنا را

دل اگر خدا شناسی، همه در رخ علی بین
به علی شناختم من، به خدا قسم خدا را

همه ذره لب گشاید چه فروتنی نماید!
که به امر حق درآید به تکلم آشکارا

به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند
چو علی گرفته باشد سرچشمه بقا را

چو شود سرای برزخ ز دل آرد آنگه آوخ
همه، پر جراحت و زخ بکند فغان و غوغا

مگر ای سحاب رحمت تو بباری ار نه دوزخ
به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را

چه کنم ز بی‌کسی من، من و دس

  • سه شنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 11:46
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مدح حضرت امیرالمومنین ،مولی الموحدین علی (ع) -(قسم بذات کبریا قسم به ختم انبیا ) *سعدی زمان سیدرضا حسینی

572

مدح حضرت امیرالمومنین ،مولی الموحدین علی (ع) -(قسم بذات کبریا قسم به ختم انبیا ) قسم بذات کبریا قسم به ختم انبیا
قسم بجان مرتضی قسم به خیرة النساء
قسم بجان مجتبی سلیل پاک مصطفی
قسم به خون ناحق شهید دشت کربلا
برون ز حد وصف ما جلالت علی بود
صراط مستقیم حق ولایت علی بود

قسم به شاه ماسوا امام زین العابدین
قسم به باقر العلوم سمیّ ختم مرسلین
قسم به علم صادق و موسس اساس دین
قسم به جان کاظم و قسم بر آن دل حزین
برون ز حد وصف ما جلالت علی بود
صراط مستقیم حق ولایت علی بود

امام هشتمین ما یه حضرت رضا قسم
جواد نور دیده اش تقی مقتدا قسم
نقی هادی و حسن ولی رهنما قسم
به حجت ابن العسکری امام ماسوا قسم
برون ز حد وصف ما جلالت علی بود
صراط مستقیم حق ولایت علی بود

قسم بعرش لم یزل قسم به لوح

  • چهارشنبه
  • 24
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 11:01
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

در مدح حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(دلا تا کی در این عالم غم و جور و محن بینی) *مرحوم میرزا اسماعیل نیّر

912

در مدح حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(دلا تا کی در این عالم غم و جور و محن بینی) دلا تا کی در این عالم غم و جور و محن بینی
بکار خویشتن هر دم دو صد عقد و شکن بینی

اگر خواهی که در بزمی درآئی بهر استیناس
بسان شمع مجلس اشگریزی تب بتن بینی

وگر سوی گلستان رو کنی وقتی پی نزهت
همه گل خوار بینی گلستان بیت الحزن بینی

وگر خواهی که از الحان مرغان چمن وقتی
غمی از دل زدائی جمله را زاغ و زغن بینی

وگر خواهی که پروازی کنی زین کلبۀ احزان
شکسته بال باشی بر دو پای خود رسن بینی

دمی دست از علایق باز دار و رو مجرد شو
غبار از چشم خود برگیر تا راه وطن بینی

غریب و بیکس و نالان چو افتادی زعجز از پا
ز عرشت دستگیر آمد چمن اندر چمن بینی

همه خار مغیلان ره عشقش بزیر پا
حریر پرنیان دانی و دیبا و پر

  • چهارشنبه
  • 24
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 19:08
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

روح ابجد در مدح حضرت علی علیه السلام اشاره به واقعۀ غدیر ( موشّح به حروف ابجد ) -(ای به جهان آیت حّی ودود) * عباس داداش زاده

925

روح  ابجد در مدح حضرت علی علیه السلام اشاره به واقعۀ غدیر ( موشّح به حروف ابجد ) -(ای به جهان آیت حّی ودود) ای به جهان آیت حّی ودود
جوهرۀ جملۀ بود و نبود

با تو بود حق و حقیقت عیان
ذات تو از ذات حقیقت نشان

جلوۀ حسن تو صفات خدا
صورت تو آینۀ کبریا

دین و دیانت ز تو بالا گرفت
لفظ عدالت ز تو معنی گرفت

هست شها از دل شیدای تو
گشته جهان محو تماشای تو

واصل عرفان و حقیقت تویی
در ره حق پیر طریقت تویی

زادگهت بیت خدا ای فتی
عین خداوندی و عین خدا

حبل ولای تو به اهل جهان
هست ز حق موهبت بی‌کران

طالع فرخنده بود هرکه را
مهر تو افتد به دلش ای فتی

یافته‌اند اهل حقیقت عیان
در رخ دلجوی تو سّر نهان

کار جهان راست شد از این کلام
تا که بیاورد سروش این پیام:

لازمۀ دین حق است ای رسول
امر ولایت، که بود از اصول

منطق ا

  • پنج شنبه
  • 25
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 11:37
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

در مدح و منقبت علی ابن ابیطالب صلوات الله و سلامه علیه -(در دو عالم شیر حق فرمان رواست) * محمود وزنه

1221

در مدح و منقبت علی ابن ابیطالب صلوات الله و سلامه علیه -(در دو عالم شیر حق فرمان رواست) در دو عالم شیر حق فرمان رواست
لطف او بر درد بی درمان دواست

سرّ حق در سینه ی شیر حق است
شیر حق فرمان روا بر ماسواست

آن که ز آدم تا به خاتم هر زمان
انبیا و اولیا را رهنماست

آنکه از نور رخش در کسب فیض
ماه و خورشید و دگر ارض و سماست

آن که اندر پرده ی لاریب حق
همنشین با ابن عمش مصطفاست

آنکه اندر وصف او از قول حق
جمله قرآن از الف تا حرف یاست

گفت با احمد سخن ز اسرار غیب
آنکه واقف از همه اسرارهاست

چون یدالله فوق ایدیهم بود
دست او الحق فراز دستهاست

زد قدم بر دوش پاک مصطفی
آنکه هر جا دست او مشگل گشاست

کعبه زینت یافت از مولود او
مفتخر زین رو به عرش کبریاست

در قیامت کی به دوزخ می رود
هر که را در

  • پنج شنبه
  • 25
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 11:42
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا رسول زاده

حضرت نور -(لطفِ پروردگار را خواهم) * رضا رسول زاده

494

حضرت نور -(لطفِ پروردگار را خواهم) لطفِ پروردگار را خواهم
یک نسیم از بهار را خواهم
خلوتی در کنار را خواهم
دوری از روزگار را خواهم
سرِ بی اختیار را خواهم
دَمی از ذوالفقار را خواهم

تیغِ شیرِ خدا مرا هوس است
اَبروی مرتضی مرا هوس است

دل با نفس همنشین دارم
چه شیاطین که در کمین دارم
رو زِ عصیان شرمگین دارم
خوش دلم من، به این یقین دارم
تا علی را به دل نگین دارم
چه غم از روزِ واپسین دارم

سرِ من روزِ حشر، پایین نیست
زندگی بی علی که شیرین نیست

وقت آن است انقلاب کنم
پای در حلقه ی رکاب کنم
مدحِ خلّاقِ آفتاب کنم
سر فرو در دلِ شراب کنم
عشقِ خود را کمی حساب کنم
عرضه اش نزدِ بوتراب کنم

تا همان قدر ساغرم بدهد
رُتبه ای مثلِ قنبرم بدهد

شاهِ

  • سه شنبه
  • 30
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 12:47
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

علی ای همای ... -(به نجف رساندم امشب دل درد آشنا را) * محمود شریفی

1106

علی ای همای ... -(به نجف رساندم امشب دل درد آشنا را) تضمین غزل زیبای استاد شهریار تبریزی

به نجف رساندم امشب دل درد آشنا را
که به خاکبوست آرم نفس شکسته پا را
مدد از خدا گرفتم که بگویم از تو یارا
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ماسوا فکندی همه سایه ی هما را

جلوات اولیا را به جمال او جلی بین
و بهشت آرزو را به ولایت ولی بین
به زلال مهرش آیینه ی قلب ، صیقلی بین
دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

به مدیح او خدایا قلمم ز پا نماند
دل من ز عشق مولا نفسی جدا نماند
اگر آستین فشاند به جهان گدا نماند
به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند
چو علی گرفته باشد سر چشمه ی بقا را

به مصاف او کسی که برود رود به مسلخ
ز نه

  • چهارشنبه
  • 1
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 20:09
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

خاتم بخشی حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(به جز مهر علی در دل ندارم دلبر دیگر) *سعدی زمان سیدرضا حسینی

1545

خاتم بخشی حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(به جز مهر علی در دل ندارم دلبر دیگر) به جز مهر علی در دل ندارم دلبر دیگر
نباشد عاشقان را غیر دلبر ، دل برِ دیگر

من از پیمانۀ شاه ولایت آنچنان مستم
که از ساقیّ سیمین بر نخواهم ساغر دیگر

رُخش مرآت حق ، آئینه دارش مهر عالمتاب
بدین آئینۀ روشن نزیبد زیور دیگر

بلندای آسمان در برزخ مهر جهان آرا
که از سطح زمین پیداست مهر انور دیگر

اگر باد صبا آرد شمیم جانفزایش را
چه حاجت بر مشام جان شمیم عنبر دیگر

ز پیر عقل پرسیدم خداوند است علی ، گفتا :
مگو این نکته جز داور نداری داور دیگر

خدا خود خودنمایی کرده در خلقت حیدر
عقیمند امّهات اربعه بر حیدر دیگر

نبودی گر به دستش ذوالفقار ، اسلام کی بودی؟
نیاید بر صف هیجا به جز وی صفدر دیگر

زبان قاصر ،

  • چهارشنبه
  • 1
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 20:16
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

ای ساقی کوثر ... -(ای شاه که فریادرس روز حسابی) * حاج داود بیدق داری

508

ای ساقی کوثر ... -(ای شاه که فریادرس روز حسابی) ای شاه که فریادرس روز حسابی
تو راز نهان گشته به هر واژه ی نابی

ازتابش نور تو به رخساره ی افلاک
حاصل شده بر آدم وحوا گل وآبی

درمحکمه ی دادرس کل خلایق
بی عشق تو ممکن نشود دفع عذابی

باعشق تومعناشده شیرازه ی وحدت
بی عشق جمالت چه حدیثی چه کتابی؟

تعریف تودر وسعت اندیشه نگنجد
دریایی ومن برکف موج تو حبابی

عشق رخ تو با رگی از برگ بهشتی
انداخته بر گردن من رشته طنابی

رگهای من از آتش عشق تودراین دل
ازپوست برون جسته چنان تار ربابی

ازبسکه تومحبوب خدایی چه عجب گر
دریاشود از مهر رخت ،جرعه ی آبی

ای ساقی کوثر چه شود از خم عشقت
بر باور غمدیده دهی جام شرابی؟

ای ساقی کوثرکه تو مقصود وجودی
مشهودی وشاهدبه ه

  • چهارشنبه
  • 1
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 20:30
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

در مدح و توسل به حضرت امیرالمومنین (ع) -(حاجتگهی است کعبه ی درگاه او که نیست ،) *حکیم ملا محمد فضولی

1009

در مدح و توسل به حضرت امیرالمومنین (ع) -(حاجتگهی است کعبه ی درگاه او که نیست ،) ماییم درد پرور دنیای بی وفا،
با درد کرده خو، شده مستغنی از دوا

هرگز نکرده درد دل اظهار ما طلب ،
هر جا که دیده خط زده بر نسخه ی شفا

مطلق وفا ندیده ز ابنای روزگار ،
بر خود در آرزوی وفا کرده صد جفا

وحشت گزیده از همه عالم چه جای غیر!
با خویش هم نگشته در این وحشت آشنا

ماییم فرقه ای که همیشه مدار چرخ ،
انداخته است تفرقه ای در میان ما

سیل دمادم از مژه هر س و گشوده لیک ،
بسته زبان چو شمع ، در افشای ماجرا

ماییم آن گروه پریشان که چون حباب،
صورت نبسته جمعیت ما به هیچ جا

از گردباد حادثه بر باد داده باز ،
هرجا که کرده به هر امل خانه ای بنا

جسته طریق مهر ز دور فلک ولی،
زان آینه ندیده به جز عکس مدعا

  • چهارشنبه
  • 1
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 20:33
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

یاامیرالمومنین -(تير در بين كمان است هدف را چه كنم) * محسن صرامی

768

یاامیرالمومنین -(تير در بين كمان است هدف را چه كنم) تير در بين كمان است هدف را چه كنم
در از آن دور درخشيد صدف را چه كنم

طاقتم طاق شده حوصله ام كمتر از آن
مانده ام بر در ميخانه كه صف را چه كنم

هر طرف مينگرم اوست،نبينم غيري
آنكه با من شده اينگونه طرف را چه كنم

فرض بر اينكه پس از اين نخورم ديگر مي
مستي بي حد ايوان نجف را چه كنم

آمدم مست علي باشم و بيمار علي
ما كه هستيم خدا هست گرفتار علي

مانده ام اينكه پيمبر شب معراج چه كرد
رفته ديدار خدا يا كه به ديدار علي

خوش به حال در جنت كه به لب كوبه ي آن
دائمأ برده فقط نام گهربار علي

ما كجا مست،كجا عاشق و كي ديوانه
تا كسي هست چنان ميثم تمار علي

در چهل منزل علي رفته شبي مهماني
شده اين بار هم او باعث س

  • پنج شنبه
  • 2
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 19:49
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مدح و منقبت حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(دلا گر آرزو داری که یابی جنت اوفر) *مرحوم ولی الله کشوری زنجانی

824

مدح و منقبت حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(دلا گر آرزو داری که یابی جنت اوفر) دلا گر آرزو داری که یابی جنت اوفر
بدل باید که بندی نقش مهر حیدر صفدر

قدم ننهد کسی در روضه رضوان مگر آنکس
که باشد در کفَش مهری ز مهر خواجه قنبر

برو بر عرصۀ اسلام امیر نخل و خیبر کن
که دارد از خدا و از پیمبر تیغ دو سر ، دختر

امام مذهب و ملت امیر مشرق و مغرب
که از تیغش منور شد چراغ شمسۀ خاور

ز ابر رحمت یزدان نبارد قطره ای بر کس
مگر از رشحۀ جام قبول ساقی کوثر

خلاصی ز آتش دوزخ بحبّ بوالحسن یابی
که کرده دادرس در عرصۀ آخر زمان داور

امین سرّ ما اوحی رئیس یثرب و بطحا
خطیب مسجد اقصی وصیّ شرع پیغمبر

نرفته در رکاب کس چو باد صرصرش دلدل
ندیده کوره و سندان ز برگ سوسنش خنجر

سحر در فکر این بودم که مدح

  • جمعه
  • 3
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 15:00
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مدح حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(شاهِ جهان، امیر مظفّر، علی علی) * محمّدحسین آیتی بیرجندی

532

مدح حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(شاهِ جهان، امیر مظفّر، علی علی) شاهِ جهان، امیر مظفّر، علی علی
کوهِ شکوه و شاهِ فلک فر، علی علی

شاهی که جلوه ی رُخ او تافت از ازل
آفاق را نموده منوّر، علی علی

در ذات او صفات خدایی ست جلوه‌گر
مرآت حق و مظهر داور، علی علی

حرزِ ولایتش که امان از مخاوف است
جبریل کرده نقش به شهپر، علی علی

بگشای چشم خویش بر این نیلگون رواق
بنوشته بر کتیبه اش از زر، علی علی

در آسمانِ مجد و کرامت، در این جهان
مِهرِ سپهر و کوکبِ اَزهر، علی علی

وصفِ رُخ علی چه توانم؟ که حُسن دوست
در آن رُخ نکوست مصوّر، علی علی

آری، به یاد ابروی مردانه علیست
هرکس کشیده باده ز ساغر، علی علی

بحرِ علوم و دُرج حقایق، سحابِ فضل
فصلُ الخطاب و صاحبِ منبر، علی علی

بر

  • جمعه
  • 3
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 15:02
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد