حضرت علی علیه السلام

مرتب سازی براساس
 محسن صرامی

حیدر مدد -(قل هو والله احد،حيدر صمد،حيدر ولي) * محسن صرامی

1260
4

حیدر مدد -(قل هو والله احد،حيدر صمد،حيدر ولي) قل هو والله احد،حيدر صمد،حيدر ولي
در قنوت خود بجاي ربنا خواندم تو را

خلق عالم،رزق عالم،از ازل دست تو بود
از زمين تا عرش حق صاحب بنا خواندم تو را

  • چهارشنبه
  • 10
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 21:12
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 حسن کردی

السلام علیک یا اول مظلوم السلام علیک یا امیرالمؤمنین -(بیمار عشق تکیه به دارو نمیزند) * حسن کردی

1966
6

السلام علیک یا اول مظلوم السلام علیک یا امیرالمؤمنین -(بیمار عشق تکیه به دارو نمیزند) بیمار عشق تکیه به دارو نمیزند
شیعه به جز علی به کسی رو نمیزند
ادم هبوط کرد که همسایه اش شود
یعنی بهشت با نجفش مو نمیزند
حق با علی ست در همه احوال پس خدا
هر جا علی ست حرف ترازو نمیزند
تعظیم می کنم به نجف صبح و ظهر و شام
قلبم خدا گواست که بی او نمیزند
ایینه دار غیرت هر کس که مرتضاست
از تنگنای حادثه زانو نمیزند
...
یک تن نگفت در وسط کوچه ها کسی
در پیش مرد لطمه به بانو نمیزند
این روزها پرستوی مجروح مرتضی
از درد شانه شانه به گیسو نمیزند

  • شنبه
  • 13
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 18:02
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مرد پیکار -( فقط دعای کسی مستجاب می گردد) * احمد حسین پور علوی

717

مرد پیکار -( فقط دعای کسی مستجاب می گردد) مردم کوچه‌های خواب‌آلود، چشم بیدار را نفهمیدند
مرد شب‌گریه‌های نخلستان، مرد پیکار را نفهمیدند

وصله‌های لباس و پاپوشش، و یتیمان مست آغوشش
راز آن کیسه‌های بر دوشش، در شب تار را نفهمیدند

مردم دل‌بریده از بعثت، که فقط فکر آب و نان بودند
مثل اشراف عهد دقیانوس، قصه غار را نفهمیدند

با تبر باغ را درو کردند، حالی از باغبان نپرسیدند
خم به ابروی‌شان نیاوردند، در و دیوار را نفهمیدند

نیمه‌شب بود و سایه‌ها آرام، کوچه را خیس اشک می‌کردند
گفت مولا که زود برگردیم، تا غم یار را نفهمیدند

لات‌هایی که عبدود بودند، ابتدا با هبل بلی گفتند
بعد از آن هم که یاعلی گفتند، «این عمار» را نفهمیدند

آخر قصه‌اش بهاری بود

  • پنج شنبه
  • 18
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 11:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

یا حيدر -(خبر از دلم نداري كه شوي دچار مستي) * محسن صرامی

493

یا حيدر -(خبر از دلم نداري كه شوي دچار مستي) خبر از دلم نداري كه شوي دچار مستي
نرسيده ام به جائي مگر اعتبار مستي
كند استفاده هر جا دل از اختيار مستي
به من خمار داده كسي انحصار مستي
(همه عمر بر ندارم سر از اين خمار مستي)

سر خم مي سلامت كه دوباره مست مستم
دل بي پناه خود را سر زلف يار بستم
چه تعجبي اگر كه همه دم خمار هستم
سر خود شكستم اما سر عهد خود نشستم
كه بلند مي شود از سر من بخار مستي

به كسي نمي دهم دل به جز آن كه دلبر است او
به خدا كه با خدايش همه جا برابر است او
همه حاصل نبوت همه ي پيمبر است او
هله مست مست مستم كه مي است و ساغر است او
دل من كه در هوايش شده رهسپار مستي

دل هر خدا شناسي شده بقرار حيدر
كه شد اعتبار كعبه هم از اعتبار حي

  • پنج شنبه
  • 18
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 18:23
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

شاه نجف -(عشق او شرط بلافصل مسلماني شد) * محسن صرامی

725
1

شاه نجف  -(عشق او شرط بلافصل مسلماني شد) عشق او شرط بلافصل مسلماني شد
مايه ي مستي و اين آيينه گرداني شد

چشم پوشيده ام از هر چه به جز عشق علي ست
حال چشمان ترم يكسره باراني شد

هر چه گفتيم و شنيديم به جز حرف علي
مايه ي غفلت و آزار و پشيماني شد

قمر انگشت به لب از رخ زيباي علي ست
شمس با ديدن او اين همه نوراني شد

ايستادم وسط راه و نشستم چه كنم
داده عشقش بخدا كار به دستم چه كنم

بر ندارم سر از اين سجده به ايوان نجف
دست من نيست اگر اين همه مستم چه كنم

گفته بودند كه سر مي شكند ديوارش
سر خود را زدم از عمد شكستم چه كنم

خودمانيم،عجب سجده به او ميچسبد
من اگر شاه نجف را نپرستم چه كنم

جز علي نيست كسي تيغ دودم در دستش
كنده از جاي در قلعه ي خي

  • پنج شنبه
  • 18
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 18:43
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

شير خدا -(سر شير خدا از تيغ ضربت ميخورد امشب) * محسن صرامی

486

شير خدا  -(سر شير خدا از تيغ ضربت ميخورد امشب) سر شير خدا از تيغ ضربت ميخورد امشب
پس آن ضربه به اركان هدايت ميخورد امشب

چقدر از اين جماعت تيغ مولا در گلو دارد
ولي تيغي دوباره از جماعت ميخورد امشب

صداي ناله ي فزت و رب الكعبه مي آيد
پس از يك عمر آزار ،آب راحت ميخورد امشب

سرش آمد به استقبال بعد از سجده در محراب
خودش با ميل خود جام شهادت ميخورد امشب

علي سي سال قبل از اين شهيد از داغ زهرا شد
ولي در قتل او شمشير تهمت ميخورد امشب

علي تير دعايش را رها كرده است خيلي قبل
دعاي مرتضي مهر اجابت ميخورد امشب

شنيده از رسول الله،او آثار تربت را
علي با عشق ثارالله تربت ميخورد امشب

  • پنج شنبه
  • 18
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 19:31
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

یا علی -(خدا با خالق عالم ولي الله ميگويد) * محسن صرامی

515

یا علی -(خدا با خالق عالم ولي الله ميگويد) خدا با خالق عالم ولي الله ميگويد
به قدر فهم ما از او كم و كوتاه ميگويد

به هر جائي كه افتاده به آنجا سايه ي حيدر
خدا تا آخر عالم زيارتگاه ميگويد

و هر ذره كه خود را لحظه اي سائيده بر كفشش
چنان روشن شده كه آدم او را ماه ميگويد

علي نورأ علي نور است طبق آيه ي قرآن
خدا در كل قرآنش به او مصباح ميگويد

همان جائي كه ابراهيم آن را كعبه ناميده
محب مرتضي آن را ولاتگاه ميگويد

از آن وقتي كه مولا را خداي خود صدا كردم
به هر شيخي كه برخوردم مرا گمراه ميگويد

فراتر بود از درك بشر هر چه علي ميگفت
كمي از حرف هايش را به گوش چاه ميگويد

  • پنج شنبه
  • 18
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 19:46
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

ذکر حیدر -(شیوه ی مستی در آن دربار خیلی فرق داشت) * محسن صرامی

610

ذکر حیدر -(شیوه ی مستی در آن دربار خیلی فرق داشت) شیوه ی مستی در آن دربار خیلی فرق داشت
پیش ساقی واقعاً معیار خیلی فرق داشت

کوچه های منتهی بر میکده پر بود پر
با همیشه نسبت آمار خیلی فرق داشت

با وجودی که همیشه می به مستان داده است
مستی مستان او اینبار خیلی فرق داشت

مانده ام امشب چه در مِی ریخته ساقی مگر
خوردن من بر در و دیوار خیلی فرق داشت

میشود معلوم از نوع ولاتگاه او
با مسیحا حیدر کرار خیلی فرق داشت

مصطفی نام علی را بی وضو هرگز نبرد
ذکر حیدر با همه اذکار خیلی فرق داشت

عشق حیدر گر چه دل برد از تمام انبیا
در وجود احمد مختار خیلی فرق داشت

با اجازه من علی را می پرستم بعد از این
حرف من اینبار با هربار خیلی فرق داشت

  • پنج شنبه
  • 18
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 20:50
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

ياحضرت ابوطالب عليه السلام -( ابوطالب شدي و دست حق در آستين داري) * محسن صرامی

431

ياحضرت ابوطالب عليه السلام -( ابوطالب شدي و دست حق در آستين داري) ابوطالب شدي و دست حق در آستين داري
چنين نور اميرالمومنين را در جبين داري

به صورت نور حيدر را به سيرت حسن احمد را
جمالي آنچنان داري كمالي اينچنين داري

زمان از تو زمين از تو امان از تو امين از تو
ستون آسمان ها هستي و پا بر زمين داري

مسلمان بوده اي وقتي نبود اصلأ مسلماني
بدين ترتيب دين داري و عمري درد دين داري

بلاغت در سخن داري دقيقأ مثل فرزندت
به هنگام رجز خواني كلامي آتشين داري

از آن سو جعفر طيار از اين سو حيدر كرار
چه سهمي پيش آن داري چه ارثي نزد اين داري

نبي با رفتنت يك سال را سال عزا خوانده
عجب جائي ميان قلب ختم المرسلين داري

اگر در خانه كس باشد همين يك جمله بس باشد
همين بس كه تو در خ

  • شنبه
  • 20
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 20:21
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

یا فاطمه بنت اسد سلام الله علیه -(چون راه و رسم عشق بازی را بلد بود) * محسن صرامی

995

یا فاطمه بنت اسد سلام الله علیه -(چون راه و رسم عشق بازی را بلد بود) چون راه و رسم عشق بازی را بلد بود
از هر جهت نامش سرآمد در بلد بود

با سوره ی توحید چشمان علی اش
ذکر مدامش قل هو والله و احد بود

در روزگاری که فقط کفار مکه
گرم صنم بودند او گرم صمد بود

عاجز ملائک از شمارش های حُسنش
از بس مقاماتش فزون تر از عدد بود

آغوش کعبه باز شد در پیش پایش
جائی که مریم در جوابش دست رد بود

آورده بود آن روز حتماً لم یلد را
فرزند او اصل برابر با سند بود

نامیده شد کعبه ولاتگاه طفلش
این افتخار از آن این زن تا ابد بود

از خطبه اش بعد از خروج از کعبه پیداست
بالاتر از حوا و مریم میشود بود

در بین زن ها از همان آغاز خلقت
تنها یکی هم بنت و هم ام اسد بود

پس هم محمد هم علی را پرور

  • شنبه
  • 20
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 20:35
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

یاامیرالمومنین -(عكس ميل باطن خود ناخدا خواندم تو را) * محسن صرامی

444

یاامیرالمومنین  -(عكس ميل باطن خود ناخدا خواندم تو را) عكس ميل باطن خود ناخدا خواندم تو را
با يقين در خلوتم اما خدا خواندم تو را

شاهكار عشقي و خاتم به سائل ميدهي
پس انيس خاطر شاه و گدا خواندم تو را

قل هو والله احد،حيدر اسد،حيدر صمد
در قنوت خود بجاي ربنا خواندم تو را

خلق عالم،رزق عالم،از ازل دست تو بود
از زمين تا عرش حق صاحب بنا خواندم تو را

پاي خود را از گليمم بيشتر كردم دراز
هو كشيدم ياعلي جان هر كجا خواندم تو را

هيچ كس غير تو نفس حضرت خاتم نشد
پس نوشتم ياعلي و مصطفي خواندم تو را

پس نوشتم صفحه اي بابا به اجبار دبير
وقت خواندن جاي بابا با صدا خواندم تو را

درس قرآن بود و حرف از باء بسم الله شد
نقطه نقطه خط به خط در هر هجا خواندم تو را

جز دو

  • شنبه
  • 20
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 21:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

یا علی ... -(ز جور و فتنه دنیای دون ملالی نیست ) * مهدی فرقانی

398

یا علی ... -(ز جور و فتنه دنیای دون ملالی نیست ) ز جور و فتنه دنیای دون ملالی نیست
که نام حیدر کرار تکیه گاه من است

به جز سرای علی دولتی مرا نبود
غلام درگه اویم خدا گواه من است

به روز حشر هم اندر دلم هراسی نیست
که سرور دو جهان شافع گناه من است

چو سائلی به درش حلقه میزنم هر دم
که لطف و مرحمتش مایه رفاه من است

به بذل و بخشش و اکرام اغنیا چه نیاز
که روز و شب به دو دست علی نگاه من است

از این مسیر به ظلمت نشسته باکی نیست
چرا که ساقی کوثر چراغ راه من است

مدال نوکریش را به عالمی ندهم
گدایی در مولایم عز و جاه من است

گدای لطف علی بوده ام ز روز ازل
که خیمه کرمش بهترین پناه من است

اگرچه غرق خطایی ولیک (فرقانی)
بگو به خلق که حیدر پناه گاه من است

  • یکشنبه
  • 21
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 11:56
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

یا علی -(گوهر انگشتر خلقت علی) * محمد هدایتی

400

یا علی -(گوهر انگشتر خلقت علی) گوهر انگشتر خلقت علی
نیک خو ، یار ملک سیرت علی

طایر عرش آشیان شیر ژیان
عبد دادار حامل رایت علی

در سرای معرفت اعلا نشین
تاجدار کشور عزّت علی

پرچم السّابقون بر دوش او
اسوهء ایثار و عبدیّت علی

رهنمون عارفان ، پیر خرد
رهنورد راه حرّیّت علی

پاک سیرت ، نیک صورت ، پاکدل
عبد صالح ، شاه مه طلعت علی

مایۀ اکمال دین ، اولا به خلق
شهریار کشور وحدت علی

بذل انگشتر نمودش در رکوع
بر عطا دارد همی عادت علی

دستگیری از طریق مرتضاست
می ندارد بر کسی منّت علی

یوسف از بازار گرمش در عجب
وه که دارد حسن شخصیّت علی

شهریاران آستان بوس درش
شه غلامان بر در شوکت علی

خفتنش در بستر پیغمبری
جام مرگی ، خورد با رغبت علی

  • یکشنبه
  • 21
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 13:01
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

سودای عشق -(ای خوش آن قلبی که بهرعشق یکتا بشکند) * حاج داود بیدق داری

424

سودای عشق -(ای خوش آن قلبی که بهرعشق یکتا بشکند) ای خوش آن قلبی که بهرعشق یکتا بشکند
همچو آئینه به خلوت در مصلا بشکند

ارزش کالا به نشکستن بود ایدل ولی
جای هو گردد اگر دل همچو مینا بشکند

سیرت زیبا ملاک عشق روی دلبر است
حیف ازاین دل گر برای روی زیبا بشکند

ماهمه اعضای یک پیکر زنسل آدمیم
پیکری باقی نمیماند چو اعضا بشکند

گفت مجنون جاودان خواهم شد از سودای عشق
شیشه ی عمرم اگر در دست لیلا بشکند

اهل سنت را بگو سنت نباشد معتبر
گر گل نام علی بر روی لبها بشکند

ناخدائی چون علی برکشتی دل برگزین
کشتی بی ناخدا درموج دریا بشکند

  • یکشنبه
  • 21
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 13:06
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

در مدح و منقبت نباء عظیم و امام علیم حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(اگر دست علی دست خدا نیست؟) *سعدی زمان سیدرضا حسینی

503

در مدح و منقبت نباء عظیم و امام علیم حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(اگر دست علی دست خدا نیست؟) اگر دست علی دست خدا نیست؟
چرا دست دگر مشکل گشا نیست؟

اگر دستی است ذات لم یزل را
به جز دست علیّ المرتضی نیست

یدالله است و عین الله ناظر
به جز وی محرم اسرار ما نیست

به سر خاک دو عالم آن شهی را
که اندر آستانش چون گدا نیست

به دانشگاه طبّش صد مسیحا
چو شاگردی است کورا الفِبا نیست

ز خاک آستانش چاره باشد
بر آن دردی که در عالم دوا نیست

بگو بر آن که جوید اسم اعظم
که اسمی جز علی در ماسوا نیست

بر او شاید ردای کبریائی
خدا گر نیست از او هم جدا نیست

ز اسرار علی کی باشد آگاه
کسی کو رهرو فقر و فنا نیست

علی زیتونه ی ایمان و دین است
به غیر از او وصیّ مصطفی نیست

علی آئینه ی ذات الهی است
به هر کس این درِ

  • یکشنبه
  • 21
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 13:08
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

ترکیب بند در منقبت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام -(السلام ای عالم اسرار رب‌العالمین) *مرحوم محتشم کاشانی

606

ترکیب بند در  منقبت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام -(السلام ای عالم اسرار رب‌العالمین) السلام ای عالم اسرار رب‌العالمین
وارث علم پیمبر فارس میدان دین

السلام ای بارگاهت خلق‌را دارالسلام
آستان رویت بطرف آستین روح‌الامین

السلام ای پیکر زایر نوازت زیر خاک
از پی جنت خریدن خلق را گنج زمین

السلام ای آهن دیوار تیغت آمده
قبلهٔ اسلام را از چارحد حصن حصین

السلام ای نایب پیغمبر آخر زمان
مقتدای اولین و پیشوای آخرین

شاه خیبر گیر اژدر در امام بحر و بر
ناصر حق غالب مطلق امیرالمؤمنین

ملک دین را پادشاه از نصب سلطان رسل
مصطفی را جانشین از نص قرآن مبین

بازوی عونت رسول‌الله را رکن ظفر
رشتهٔ مهرت رجال‌الله را حبل‌المتین

هر که در باب تو خواند فضلی از فصل کلام
در مکان مصطفی داند بلا فصلت مکین

  • یکشنبه
  • 21
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 14:19
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مدح حضرت امیرالمومنین ،مولی الموحدین علی (ع) -(به اوج سعادت همائی علی) *سعدی زمان سیدرضا حسینی

427

مدح حضرت امیرالمومنین ،مولی الموحدین علی (ع) -(به اوج سعادت همائی علی) به اوج سعادت همائی علی
به سرّ خدا آشنائی علی

به بحر حوادث به طوفان سخت
به کشتیّ دین ناخدائی علی

جهان صورتی هست و معنی توئی
تو مافوق مدح و ثنائی علی

نزاید نظیرت دگر امّهات
چُنان گوهر پربهائی علی

به جز تو ندارند فریادرس
تو یار همه بی نوائی علی

بخواهند یاری ز تو ممکنات
تو مرآت واجب نمائی علی

خداوند شمشیر و علم و هنر
مبرّی ز ریب و ریائی علی

در اسماء حق اسم اعظم توئی
به جانت قسم هکذائی علی

شده در وجود تو اضداد جمع
منزّه ز چون و چرائی علی

یلِ شیرگیری به روز نبرد
به محراب، صاحب دعائی علی

به سر برده عمری به نان جوین
ولی بحر جود و سخائی علی

به شهر علوم پیمبر دری (1)
تو منصوص در اِنَّمائی علی

  • یکشنبه
  • 21
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 18:30
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

یاامیرالمومنین -(ساقي نشسته دور او باده زياد است) * محسن صرامی

455

یاامیرالمومنین  -(ساقي نشسته دور او باده زياد است) ساقي نشسته دور او باده زياد است
از اين طرف هم مست آماده زياد است

زاهد گمان كرده كه هر مستي حرام است
هر نعمتي كه حق به او داده زياد است

ما را به جرم عاشقي تكفير كردند
دور و بر ما آدم ساده زياد است

حرف از كسادي نيست در ميخانه هرگز
اطراف اين ميخانه دلداه زياد است

در ميكده توبه اثر دارد از اين رو
در گوشه ي ميخانه سجاده زياد است

بايد ببوسم پاي ساقي را وگرنه
مجنون مست در صف استاده زياد است

آري فقط حيدر صراط المستقيم است
از امتحان است اين اگر جاده زياد است

يك پهلوان ديده جهان،آن هم علي بود
ورنه حريف ميل و كباده زياد است

  • یکشنبه
  • 21
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 20:03
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

یاامیرالمومنین -(آشكارا مست او بوديم و پنهان نيزهم) * محسن صرامی

497

یاامیرالمومنین -(آشكارا مست او بوديم و پنهان نيزهم) آشكارا مست او بوديم و پنهان نيزهم
طعنه ها خورديم ما از اين و از آن نيزهم

خلوت خود را نكردم با كمي جلوت عوض
دارد اين آرامش عشاق طوفان نيزهم

هي اضافه ميشود هرآن به مشكل هاي عشق
گاه ميگيرد به ما دلدار آسان نيزهم

درد را گاهي براي قرب ميبخشد به ما
انحصارأ دست او بوده است درمان نيزهم

اينچنين كه او دل از ما برده قصدش جان ماست
ميكنم تقديم او با ميل خود جان نيزهم

پس گدائي در اين خانه را تا زنده ام
من نخواهم داد بر ملك سليمان نيزهم

وقتي از حب علي دم زد بدون واهمه
ميشود مناي اهل البيت سلمان نيزهم

شهريارش نيستم،هيچم ميان شاعران
راضي ام در اين سرا بر كلب دربان نيزهم

  • یکشنبه
  • 21
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 20:32
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مدح حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(نصرتْ دِهِ حبیب خدا مرتضی علی) *مرحوم ميرزا داراب بيگ

901

مدح حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(نصرتْ دِهِ حبیب خدا مرتضی علی) نصرتْ دِهِ حبیب خدا مرتضی علی
یکرنگ خواجه دو سرا مرتضی علی

در بحر نعت و منقبتم آشنا کنید
یا مصطفی محمّد و یا مرتضی علی

ذات نبی گلست و علی بوی گل بُوَد
چشم است مصطفی و ضیا، مرتضی علی

قندیل طاق عرش دل روشنم سزد
مولای ماست شمع هدی مرتضی علی

بیرون دلی ز دایره بندگیش نیست
فرمانروای شاه و گدا مرتضی علی

دل را ز جور غیر به فرموده خدا
بر خوان صبر داده صلا مرتضی علی

اغیار را به زمره اشرار واگذار
ما را بس است راهنما مرتضی علی

زان دست و تیغ گلشن دین راست آب و رنگ
سیف است ذوالفقار و فتا مرتضی علی

گردیده کعبه قبله گه اهل روزگار
از فیض خانهزاد خدا مرتضی علی

کام مراد یافته هرکس ز درگهش
درد که را که ن

  • دوشنبه
  • 22
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 19:30
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مدح حضرت امیرالمومنین ،مولی الموحدین علی (ع) -(ای بلند از عرش جایت یا علی) *سعدی زمان سیدرضا حسینی

715

مدح حضرت امیرالمومنین ،مولی الموحدین علی (ع) -(ای بلند از عرش جایت یا علی) ای بلند از عرش جایت یا علی
عقل قاصر از ثنایت یا علی
مستم از جام ولایت یا علی
چشم بر جود و عظایت یا علی
ای بقربان سخایت یاعلی

من بدور شمع تو پروانه ام
سوخته بال و پر و کاشانه ام
آنچنان از عشق تو دیوانه ام
کز همه خلق جهان بیگانه ام
عاجزم مسکین گدایت یاعلی

گر چه خارم از گلستان توام
خواریم بنگر بقربان توام
خادم پیری و دربان توام
آن نی ام من کز نیستان توام
در لبم شور و نوایت یا علی

نام تو شاها بقرآن کریم
منتخب از حق علی است و حکیم ( 1 )
ای صراط تو صراط مستقیم
چون توئی بر دوزخ و جنت قسیم
حکمرانی کو ؟ سوایت یا علی

ای ز یزدان تاج کرمنا به سر
آدم از خاک و تو بر خاکی پدر
مادر گیتی نمیزاید دگر
مجمع ا

  • دوشنبه
  • 22
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 19:36
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

در مدح اسداللّه الغالب حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام -(کس را چه زور و زَهره که وصف علی کند؟!) * سعدی شیرازی

1067

در مدح اسداللّه الغالب حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام  -(کس را چه زور و زَهره که وصف علی کند؟!) کس را چه زور و زَهره که وصف علی کند؟!
جبّار در مناقب او گفته: «هَل اَتی»

زور آزمای قلعه ی خیبر که بند او
در یکدگر شکست به بازوی لافتی

مردی که در مصاف، زِره پیش بسته بود
تا پیش دشمنان ندهد پشت بر غزا

شیر خدا و صفدر میدان و بحر جود
جانبخش در نماز و جهانسوز در وَغا

دیباچه ی مروَّت و سلطان معرفت
لشگرکش فتوَّت و سردار اتقیا

فردا که هرکسی به شفیعی زنند دست
ماییم و دست و دامن معصومِ مرتضی

  • دوشنبه
  • 22
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 19:38
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

‹‹ ماهت غلام هست و بود بنده آفتاب ›› -(ای از فروغ روی تو شرمنده آفتاب ) *حاج محمد رونقی مازندرانی

448

‹‹ ماهت غلام هست و بود بنده آفتاب ›› -(ای از فروغ روی تو شرمنده آفتاب ) ای از فروغ روی تو شرمنده آفتاب
هر ذرّه را به نظره ات آکنده آفتاب

ساز طرب به زخمۀ ناهید میزند
بر تارک سپهر فریبنده آفتاب

از جلوۀ جمال جمیلت بود که هست
در عالم شهود پراکنده آفتاب

گر عارضت نداشت تلؤلو عیان نبود
در دیده ها هر آینه ارزنده آفتاب

از انبساط چهرۀ تابنده ات بود
کاینسان کند به نطع زمین خنده آفتاب

از برق ذوالفقار تو باشد که در فلک
دارد هماره تیغۀ بُرّنده آفتاب

هرگز تَکدّری ندهد ره به خویشتن
بیند اگر جمال تو بیننده آفتاب

ساطع چو گشت نور جبینت ز کوی اَمن
شد تا ابد زبانزد و سر زنده آفتاب

از بهر آن که بوسه به خاک رهت زند
خود را به زیر پای تو افکنده آفتاب

از دلگشای روی و عطای عمیم توس

  • دوشنبه
  • 22
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 19:47
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

در مدح مولای متقیان علی علیه السلام -(ساقی بده به رنگ لب یار می مرا) * محمود وزنه

486
1

در مدح مولای متقیان علی علیه السلام -(ساقی بده به رنگ لب یار می مرا) ساقی بده به رنگ لب یار می مرا
مطرب نواز کابل و شهناز و ششترا

یکدم ز راه شوق و شعف با نوا بزن
گاهی بچنگ چنگ و گهی عود و مضمرا

ز آهنگ زابلم بصفاهان نمای روی
تا آوری ز مهر مرا شور بر سرا

از راستی مپیچ و بکن روی در عراق
لحن هدی بزن بکن از جای خود مرا

شور حسینیم بفکنده است در حجاز
زین نغمه ی نکو بکنم مدح حیدرا

آن خسرویکه مدح ورا گفته در ازل
اندر کتاب خویش خداوند اکبرا

شاهیکه مولدش بحریم خدا شدی
بود این سبب که بوده بخلاق مظهرا

غیر از علی که بود که پیش از تولدش
مادر رها نمود ز چنگ غضنفرا

شاهیکه خواند است خدایش وکیل خویش
باشد وصی و بن عم پاک پیمبرا

دست علی نبود اگر دست کردگار
بر گو چسان درید

  • دوشنبه
  • 22
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 19:51
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 سیدبشیر حسینی میانجی

سرود ملی شیعه -(زبان شاعران شمشیر عشق است ) * سیدبشیر حسینی میانجی

418

سرود ملی شیعه  -(زبان شاعران شمشیر عشق است ) زبان شاعران شمشیر عشق است
کتاب شعرشان تفسیر عشق است

برای اهل دل در عالم عشق
غزل تنهاترین تعبیر عشق است

گل از تأثیر باد صبحگاهی ست
گل شعر من از تأثیر عشق است

«بشیر»ا هر کسی، دارد مرادی
ترا در شعر «حافظ» پیر عشق است

هر آن شعری که باشد وصف حیدر
به قاب قلب ما تصویر عشق است

علی قرآن و قرآن هم علی هست
تمام آیه ها تقریر عشق است

علی در خلوتِ یارست شب ها
و در روز عمل چون شیر عشق است

علی همتا ندارد در فصاحت
کلام حقّش عالمگیر عشق است

سرود ملّی ما غیر از این نیست
علی بعد از پیمبر میر عشق است

  • دوشنبه
  • 22
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 20:15
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

در وصف مولای متقیان علی(ع) -(ای دل ار حبّ مرتضی داری) *مرحوم انور اردبیلی

601

در وصف مولای متقیان علی(ع) -(ای دل ار حبّ مرتضی داری) ای دل ار حبّ مرتضی داری
جلوه ی نور کبریا داری

مهر ورزیده ای اگر به علی
مهر بر کلّ انبیا داری

خواجه ای ای غلام اگر در گوش
حلقه ی عشق مرتضی داری

بِهِل اندیشه ی غم اکسیر
تو که بهتر ز کیمیا داری

گنج سیم و زر جهان فانی است
تو ولی دولت بقا داری

ای همایون فَر عاشق مولا
به سرت سایه ی هما داری

رهرو سِلم و اِرتضا می باش
به رضایش اگر رضا داری

ای که بی مهر پور عمرانی
غاصبان را تو آشنا داری

بی تولّایش از مسلمانی
تو فقط صورت و نما داری

نه به امر خدای پابندی
نه ارادت به مصطفی داری

مرتضی جانشین احمد بود
به حقیقت گر اعتنا داری

مرد مغصوب الحقّ تاریخ است
غیر از این داری ار خطا داری

منزوی شد ز جور ناپ

  • دوشنبه
  • 22
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 20:18
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

در مدح علی(ع) -(زبان را گفتمش مدح علی کن شمّه ای شد لال) * حاج غلامرضا عینی فرد زنجانی

1011

در مدح علی(ع) -(زبان را گفتمش مدح علی کن شمّه ای شد لال) زبان را گفتمش مدح علی کن شمّه ای شد لال
بیان را گفتمش گفتا من و مدح علی صد سال

قلم را کردمش آگه نویسد مدح او بشکست
بیان و هم زبان و هم قلم گویا شده یک دست

برو شاعر علی را کی توان تعریف با ابزار
لسان لایُریٰ کرده علی را مدح چندین بار

خدا چون خواست بنماید عیان اوصاف زیبایش
علی را کرد خلقت ماخلق دیدند مولایش

غرض از خلقت آدم که نامش صفوة الله است
علی آید برون از پرده، عظما آیة الله است

علی الله نی ، اما یدالله قدرت الله گو
بشر نبْود یقین ، الله هم نبْود چه باشد او؟

علی آن شاهد مشهود علی آن عابد معبود
علی ظاهر علی باطن علی حامد علی محمود

برون از عهدهٔ انسان بُود صبری که او بنمود
بَرو ظلم و س

  • سه شنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 10:50
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

قصیده در مدیحه حضرت امیرالمؤمنین صلوات اللّه علیه که در هربیتی تضمین شده با مدیحه حضرت خاتم النبیین صلی اللّه علیه و آله -(باقر فقیه ایمانی ) * مرحوم میرزا محمد صادق کاتب اردبیلی

456

قصیده در مدیحه حضرت امیرالمؤمنین صلوات اللّه علیه که در هربیتی تضمین شده با مدیحه حضرت خاتم النبیین صلی اللّه علیه و آله -(باقر فقیه ایمانی ) دلبر هر انجمن از دلبران باشد علی
جلوه زن حقّ، مظهرِ سر مظهر آن باشد علی

خواست واجب در ازل تا جلوه بنماید زخود
خلقت احمد نمود و مثل آن باشد علی

خواست آرد جلوه ای از حسن خود بر ممکنات
احمد آمد جلوه اش جلوه کنان باشد علی

«کنت کنزاً مخفیاً» شد علّت عرفان و خلق
احمد آمد گنج عرفان باب آن باشد علی

بود واجب در عیان خود نهان از غیر خود
احمد آمد سرّ او سرگوی آن باشد علی

گوش هوش آور بسوی معنی «اللّه نور»
احمدش مشکاة شد مصباح آن باشد علی

نور آن باشد به خود ظاهر، ظهور آرد به غیر
احمد آمد از احد نور و چنان باشد علی

بود واجب نور چون ظاهر به خود بودی عیان
پس ظهور آورد در احمد و زآن باشد علی

این بُوَد

  • سه شنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 10:58
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر عربی و فارسی مدح و منقبت حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(ها عَلی بَشَرٌ کیفَ بَشر) *مرحوم ملا مهر علی خویی

9529
26

متن شعر عربی و فارسی مدح و منقبت حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(ها عَلی بَشَرٌ کیفَ بَشر) ها عَلی بَشَرٌ کیفَ بَشر
رَبُّهُ فِیهِ تَجَلّی وَ ظَهَرَ

عِلَّةُ الْکوْنِ وَ لَوْ لاهُلَما
کانَ لِلْعالَمِ عَینٌ وَ أَثَر

وَ لَهُ اُبدِعُ مَا تَعقِلُه
مِن عُقُول وَ نُفُوس وَ صُوَر

فَلَک فی فَلَک فیهِ نُجُوم
صَدَفٌ فی صَدَف فیهِ دُرَر

ما رَمی رَمْیةً اِلاّ وَ کفی
ما غَزی غَزْوَةً اِلاّ وَ ظَفَر

أَغمَدَ السَّیفَ مَتی قابَلَه
کلُّ مَن جَرَّدَ سَیفًا وَ شَهَر

أَسَدُ اللّهِ إِذا صالَ وَ صاح
أَبُوالاَْیتامِ إِذا جاءَ وَ بَرّ

حُبُّهُ مَبْدَءُ خُلْد وَ نَعیم
بُغْضُهُ مَنشَاءُ نار وَ سَقَر

هُوَ فِی الکلِّ اِمامُ الکلّ
مَنْ أَبابَکر وَ مَن کانَ عُمَر

لَیسَ مَنْ أَذْنَبَ یوْمًا بِاِمام
کیفَ مَن

  • سه شنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 11:06
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر عربی و فارسی مدح و منقبت حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(ها عَلی بَشَرٌ کیفَ بَشر) *مرحوم آیت الله میرزا محمّد باقر فقیه ایمانی

21429
12

متن شعر عربی و فارسی مدح و منقبت حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(ها عَلی بَشَرٌ کیفَ بَشر) مرحوم آیت الله میرزا محمّد باقر فقیه ایمانی
تضمین اشعار مرحوم ملا فتح الله خوئی

بخش 1

ها عَلی بَشَرٌ کیفَ بَشر
رَبُّهُ فِیهِ تَجَلّی وَ ظَهَرَ

علی است اینکه به صورت بشراست
لیک وصفش ز بشر در گذر است
چه بشر، سید جنّ و بشراست
مادحش حضرت خیر البشر است
شده حق را به حقیقت مظهر
هُوَ وَ الواجِبُ شَمسٌ وَ ضِیاء
هُوَ وَ الْمُبدِءُ نُورٌ وَ قَمَر

بهر واجب نبود شبه و مثال
متعالی است ز هر وَهْم و خیال
در ثنا لیک گر آید به بیان
فیض او چون مه و نورش به کمال
در علی آیت آن فیض نگر
ما هُوَ اللّهُ وَ لکن مَثلا
مَعَهُ اللّهُ کنار وَ حَجَر

گشته دارای صفات معبود
همچنانی که شدی او مسجود
واجب او نیست به معنی لیک

  • سه شنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 11:10
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد