اشعار مدایح حضرت فاطمه زهرا

مرتب سازی براساس
 حسین خدایی زنجانی

در مدح حضرت زهرا (س) -(عمر جاویدان خضر از اعتبار فاطمه است) * حسین خدایی زنجانی

644

در مدح حضرت زهرا (س) -(عمر جاویدان خضر از اعتبار فاطمه است) عمر جاویدان خضر از اعتبار فاطمه است
جنت و کل جهان در اختیار فاطمه است

گر زمین گردد به دور شمس نورانی بدان
شمس هم سرگشته ی نور عذار فاطمه است

مکتب قران همیشه زنده میماند دلا
جان فدای مکتب اسلام شعار فاطمه است

مرتضی جان تمام شیعیان است عاشقان
مرتضی هم عاشق است وجانثار فاطمه است

پشت در یابن الحسن زهرا به خون آغشته شد
در عوض زینب در ان شهر ـیادگار فاطمه است

گر نبود خیرالنسا عدلی نبود ،دادی نبود
عدل و داد از همت و مجد وقار فاطمه است

معنی غیرت اگر در قامت عباس بود
چون ابوالفضل ،ماه هاشم از تبار فاطمه است

کلمه ابتر اگر گفتند بر ختم رسل
گلشن طاها بهارش از بهار فاطمه است

سقط شد گر پشت در محسن به ضرب میخ در
اینک اکنون اصغر و محسن کنار فاطمه است

کوچه ی تنگ و دلی سنگ از بقای عمر کم
شاهد این ماجرا هم چشم تار فاطمه است

شد قیامت ،بر سر بیعت که غیرت داد زد
دست او را وا کنید ،دست بسته یار فاطمه است

دست ثانی میشکست یا دست حیدر باز بود
فضه گفت روی زمین آن گوشوار فاطمه ست

مدح مادر را نوشتی ای "خدایی" از وجود
در قیامت کاش گویند در جوار فاطمه است

  • جمعه
  • 15
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 21:12
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 رضا ترابی گیلده

دو بیتی * رضا ترابی گیلده

230
2

دو بیتی ما شیعه فدای مادر ساداتیم
افتاده به پای مادر ساداتیم

مجنون حسینیم ولیکن دائم
محتاج دعای مادر ساداتیم

#رضا ترابی گیلده

  • پنج شنبه
  • 28
  • فروردین
  • 1404
  • ساعت
  • 22:22
  • نوشته شده توسط
  • 09192383310
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

مدح حضرت فاطمه زهرا -(وقتی گدای فاطمه بودن برای ماست) * علی اکبر لطیفیان

10051
7

مدح حضرت فاطمه زهرا -(وقتی گدای فاطمه بودن برای ماست) وقتی گدای فاطمه بودن برای ماست

احساس میکنیم که دو عالم گدای ماست

با گریه بهر فاطمه آدم عزیز است

این گریه خانه نیست که دولت سرای ماست

اینجا به ما حسین حسین وحی میشود

پیغمبریم و مجلس زهرا حرای ماست

سلمان شدن نتیجه همسایگی اوست

زهرا برای سیر کمال ولای ماست

تنها وسیله ای که نخش هم شفاعت است

چادر نماز مادر ارباب های ماست

باران به خاطر نوه ی فضه میرسد

ما خادمیم و ابر کرم در دعای ماست

فرموده اند داخل آتش نمیشویم

فردا اگر شفاعت زهرا برای ماست

شاعر : علی اکبر لطیفیان

منبع: شیعتی

  • چهارشنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 16:12
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

حضرت زهرا(س)مدح و شهادت -( تا قیامت بنویسم اگر از پروانه ) * علی اکبر لطیفیان

2672
1

حضرت زهرا(س)مدح و شهادت -( تا قیامت بنویسم اگر از پروانه ) تا قیامت بنویسم اگر از پروانه
ندهم جز خبرى مختصر از پروانه

زندگى‌کردن عشاق تماما درس است
می‌شود یاد گرفت آنقدر از پروانه

آبرو را همه از برکت چیزى دارند
عارفان از سحر، اما سحر از پروانه

عالمى را نفس سوخته‌اى زنده کند
معجزه هیچ ندیدم مگر از پروانه

سوز معشوق به سوز دل عاشق نرسد
شمع هم سوخته، نه بیشتر از پروانه

عاشق آن است که معشوق‌فروشى نکند
هیچگه دل نبرد سیم و زر از پروانه

آنقدر وصل تو سوزنده‌تر از هجران است
که نمانده‌است نه بال و نه پر از پروانه

تا سحر سوختنش را به تماشا بنشین
تو فقط اول شب دل ببر از پروانه

جگر سوخته‌ی من خبرش پیچیده
چه بگیرى چه نگیرى خبر از پروانه

تا نفس هست مرا دور س

  • شنبه
  • 25
  • دی
  • 1395
  • ساعت
  • 11:23
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

مدح حضرت زهرا (س) -( عشقش به عمق جان عاشقها سرایت کرد ) * جعفر ابوالفتحی

1415
2

مدح حضرت زهرا (س) -( عشقش به عمق جان عاشقها سرایت کرد ) عشقش به عمق جان عاشقها سرایت کرد
آن مادری که از ولای حق حمایت کرد

با بودنش احساس احمد بی نیازی بود
در زندگی عشقش محمد را کفایت کرد

خالق برای آبرو دادن به قرآنش
با سوره ی کوثر وجودش را حکایت کرد

در جذبه های بی کرانش بی نهایت گشت
حیران شد آنکه در مقام او درایت کرد

با دست خود حتی مسیحی را غذا می داد
با چادرش حتی کلیمی را هدایت کرد

اعمال او تأویل آیات سعادت بود
افعال او تفسیر معنای ولایت کرد

تن پوش زیبایی فقط از دار دنیا داشت
شام زفاف آن را به یک سائل عنایت کرد

نه سال مولا خم به ابرویش نمی افتاد
کامل حقوق همسر خود را رعایت کرد

مولا علی راضی راضی بود از زهرا(س)
مولا همیشه نزدش احساس رضایت ک

  • چهارشنبه
  • 20
  • بهمن
  • 1395
  • ساعت
  • 14:31
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمد حسن بیات لو

اشعار فاطمیه -( زیر دِین کسی نمی ماند ) * محمد حسن بیات لو

1187
1

اشعار فاطمیه  -( زیر  دِین کسی نمی ماند ) مینویسم دوباره از سر خط
نام زیبای حضرت زهرا
مینویسم که هرکه جای خودش
آسمان جای حضرت زهرا

می نویسم که کاشف الکربِ
" علیِ مرتضاست " لبخندش
می نویسم که فاتح خیبر
نام "زهراست" نقشِ سربندش

هر چه از او نوشته ام تا حال
به خدا در خور مقامش نیست
به عذاب خدا گرفتار است
هرکه در فکر احترامش نیست

آسمان ها حیاط خلوت او
عرش حق صحن خانه ی گلی اش
شامل هر کسی نمی گردد
به خدا افتخار سائلی اش

می نویسم دوباره از سر خط
نام زیبای حضرت "زهرا"
معنی اسم اعظم حق بود
یا علی های حضرت "زهرا"

حوریه ، انسیه ، زکیه ، بتول
راضیه،مرضیه، همان زهراست
آنکه محروم شد ز حق خودش
شده بانوی بی نشان؛ زهراست

بهترین مادر است در عالم

  • یکشنبه
  • 29
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 04:33
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

اشعار فاطمیه -( همه تسبیح به‌ دست اند به تسبیحاتش ) * علی اکبر لطیفیان

2180
3

اشعار فاطمیه  -( همه تسبیح به‌ دست اند به تسبیحاتش  ) همه تسبیح به‌ دست اند به تسبیحاتش
همه تفسیر به‌ دست اند پى آیاتش

باطنش جاى خودش ، ظاهر او هم سِر است
ما تماماً همه محویم ، تماماً ماتش

فاطمه عبد خدا هست ولى رب من است
کافرم گر نتوانم بکنم اثباتش

چه کسى دیده که از عرش کسى برگردد
ز آن‌ همه جلوه فقط سیب شود سوغاتش

می‌ رسیدند به‌ هم تا که على و زهرا
رو به رو می شد ؛ در اصل على با ذاتش

عابدان سر به بر اندر طمع روضه‌ ی خلد
عاشقان جان به کف اندر طلب مرضاتش

دور تا دور قدش را وسط کوچه‌ ى شهر
می‌ گرفتند ملائک پى تشریفاتش

آن نمازى که در آن صحبتى از فاطمه نیست
صاحبش را برساند به جهنم ... آتش

حرم فاطمه با خاک نجف باید ساخت
وقف زهراست نجف با همه‌ ى

  • یکشنبه
  • 29
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 04:36
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شعر مدح حضرت زهرا(س) -(کعبه اش بود و ز شب تا به سحر ماتش بود ) * جعفر ابوالفتحی

930
2

شعر مدح حضرت زهرا(س) -(کعبه اش بود و ز شب تا به سحر ماتش بود ) کعبه اش بود و ز شب تا به سحر ماتش بود

دخترش بود و به حق مادر ذراتش بود

او سه آیه است ولی تا دم آخر احمد

مست و مبهوت، ز زیبایی آیاتش بود

رفت معراج که با فاطمه محشور شود

ظاهراً سیب ولی فاطمه سوغاتش بود

اختیار همه ی کون و مکان با او بود

عالمی تحت ید `فاطمه ساداتش” بود

مصطفی کاشت که یک فاطمه برداشت کند

خود ، علی بود و علی، فاطمه مرآتش بود

آنچه میگفت علی بعد نمازش: `زهرا” (س)

`راضیه” ناحیه ی صبح فیوضاتش بود

قبر مخفیش خودش یک تنه اثباتش کرد

چه کسی گفته کسی در پی اثباتش بود؟

ساعتی که به زنان معنی قرآن میگفت

خود قرآن بخدا محو عباراتش بود

`وهم” را زیر لحد برد و یقین را آورد

آن زمانی که

  • شنبه
  • 7
  • بهمن
  • 1396
  • ساعت
  • 14:28
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت زهرا(س)مناجات -(ای بر دل و جان خسته ی ما آگاه) * سید روح اله موید

805
1

حضرت زهرا(س)مناجات -(ای بر دل و جان خسته ی ما آگاه) ای بر دل و جان خسته ی ما آگاه
بر شیشه ی دل نشسته از حسرت آه

ما را بنواز با نگاهی گهگاه
يافاطمة اشفعي لنا عند الله

سید روح الله موید

  • دوشنبه
  • 21
  • اسفند
  • 1396
  • ساعت
  • 14:46
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

عصمت مقدس -( گرگوهری به نام تولاّ نداشتم رهتوشه بهرروز مبادا نداشتم) *استاد سید هاشم وفایی

665

عصمت مقدس -( گرگوهری به نام تولاّ  نداشتم رهتوشه بهرروز مبادا نداشتم) عصمت مقدس

گرگوهری به نام تولاّ نداشتم
رهتوشه بهرروز مبادا نداشتم

روزحساب ،دردوغمم بی حساب بود
دردل اگرمحبت زهرا نداشتم

دیروزاگرکه دست مرا اونمی گرفت
امروزمن امید به فردا نداشتم

گرمهراونبود دراین ظلمت حیات
راهی به سوی عرش معّلا نداشتم

هرگاه تامدینه ی اوپرگشوده ام
چشم طمع به جنّت اعلا نداشتم

ای عصمت مقّدس حق عمری از گناه
بال وپرم شکسته و پروا نداشتم

کردی هزارمرتبه لطف وکرم به من
غافل شدم که چشم تماشا نداشتم

شرمنده ازحضور تو هستم که دررهت
ایمان وعشق داشته، تقوا نداشتم

چیزی برای عرضه براین آستان نور
درحیرتم که داشته ام، یا نداشتم

اخلاص ومعرفت به «وفایی»بیاببخش
چیزی جزاین من از تو تمنا ند

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:35
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

حضرت زهرا سلام ا.. علیها -( كوته تراز گُل است اگر زندگانی ات گل ها به گريه آمده اند ازجوانی ات) *استاد سید هاشم وفایی

681

حضرت زهرا سلام ا.. علیها -( كوته تراز گُل است اگر زندگانی ات گل ها به گريه آمده اند ازجوانی ات) حضرت زهرا سلام ا.. علیها

كوته تراز گُل است اگر زندگانی ات
گل ها به گريه آمده اند ازجوانی ات

هجده بهار عمر تو پُرافتخار بود
دين سرفراز گشته زقد كمانی ات

باآن كه گُل نشان سروروطراوت است
ای گُل نديده است كسی شادمانی ات

سرسبز مانده است فدك تابه روز حشر
بهر قوام شيعه زگوهرفشانی ات

جبريل را به زاری وماتم كشيده است
رخساره ی كبود تو وارغوانی ات

ديوارو در هنوز، عزادار محسنند
همراه ناله ی تو و سوز نهانی ات

زخم عميق پهلو وبازو شب وداع
خون می گريست درسفر آسمانی ات

قبرت به لوح ديده ی دل نقش بسته است
پنهان بود زخلق اگرچه نشانی ات

شهر مدينه گرچه پُراز لاله های توست
كرب وبلاست يك اثر از باغبانی ات

م

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:23
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

چشمه ی زمزم -(ای خوشا آن کس که دم از آل پیغمبر زند) *استاد سید هاشم وفایی

1162

چشمه ی زمزم -(ای خوشا آن کس که دم از آل پیغمبر زند) چشمه ی زمزم

ای خوشا آن کس که دم از آل پیغمبر زند
دست خود بردامن صدیقه ی اطهر زند

باز گردد بررُخش درهای جنّات نعیم
هرکه دراین آستانه حلقه ای بردر زند

هرکه این جا چشم خود را چشمه ی زمزم کند
دربهشت آرزوها ساغر از کوثر زند

آن که دربزم عزای فاطمه اشکی نریخت
روز واویلا دو دست خویش را برسر زند

نزد زهرا قدسیان خاکسترش را می برند
هرکه چون پروانه این جا درشرر پرپر زند

بشکند دستی که با یک ضرب سیلی ازجفا
بر رخ یاس علی ،او رنگ نیلوفر زند

ازحساب خود «وفایی» غم ندارد روز حشر
مُهر خود را گرکه زهرا پای این دفتر زند

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:32
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 داود تیموری

متن شعر حضرت زهرا(س) -(آتش و ضرب لگد با دَر چه کرد؟) * داود تیموری

1060

متن شعر حضرت زهرا(س) -(آتش و ضرب لگد با دَر چه کرد؟) آتش و ضرب لگد با دَر چه کرد؟

دستهای بسته با حیدر چه کرد؟

خوب شد زینب ندیده آن میان

سُرخیِ مسمار با مادر چه کرد

آن هجوم دشمن بی رَحم، با

آیه های سوره ی کوثر چه کرد؟

مادر سادات تا آمد به هوش

دید،گشته غنچه اش پرپر چه کرد؟

گفت بابا کینه ها آتش شد و

این شَرر بنگرکه با دختر چه کرد

دشمنش تا دید او در کوچه ها

می شود بر همسرش یاور چه کرد؟

تازیانه.. هم غلاف تیغ با

بازوی آن بانوی اطهر چه کرد؟

شد ادا حق رسالت اینچنین

کَس نگفت آنجا که پیغمبر ص چه کرد؟

آتش ومسمار در شهر نبی ص

کربلا شد نیزه و.. خنجر چه کرد؟

نیزه ها بر پیکر خون خدا

خنجری بنشست بر حنجر چه کرد؟

شمر بود و جالسُ صدرک حسین ع

پ

  • شنبه
  • 12
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 16:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

ترکیب‌بند حضرت فاطمه علیهاالسلام -(...مدینه آن‌چه که می‌پرسم از تو، راست بگو) *استاد حاج غلامرضا سازگار

599

ترکیب‌بند حضرت فاطمه علیهاالسلام -(...مدینه آن‌چه که می‌پرسم از تو، راست بگو) ...مدینه آن‌چه که می‌پرسم از تو، راست بگو
کجاست تربت زهرا؟ بگو کجاست؟ بگو
بقیع، منبر و محراب، یا حریم رسول
مزار او ز چه پنهان ز چشم ماست؟ بگو
چه شد که فاطمه هجده بهار بیش نداشت
چرا هماره ز حق مرگ خویش خواست؟ بگو
چرا زمین تو یادآور مصیبت اوست؟
چرا هوای تو این‌قدر غم فزاست؟ بگو...
چه لاله‌ای ز تو در بین خار و خس افتاد؟
که در مصیبت او بلبل از نفس افتاد
...مدینه، راست بگو شب علی به چاه چه گفت؟
کنار تربت خورشید خود به ماه چه گفت؟
علی- که روز لبش بسته بود و ناله نزد-
ز دردهای درون با شب سیاه چه گفت؟
مدینه، شب که علی برد سر فرو در چاه
ز محسنش- که فدا گشت بی‌گناه- چه گفت؟
مدینه، شیر خدا-کو پناه عالم ب

  • چهارشنبه
  • 12
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 10:33
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

غزل حضرت فاطمه علیهاالسلام -(ای که شجاعت آورَد چهره به خاک پای تو) *استاد حاج غلامرضا سازگار

992

غزل حضرت فاطمه علیهاالسلام -(ای که شجاعت آورَد چهره به خاک پای تو) ای که شجاعت آورَد چهره به خاک پای تو
بسته به خانه تا به کی؟ دست گره‌گشای تو
هم‌چو جنین گرفته‌ای زانوی غصه در بغل
خیز و ببین چه می‌کشد همسر باوفای تو
«من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان
قال و مقال عالمی می‌کشم از برای تو»
لحظه به لحظه می‌برم، بار غمت به دوش دل
کوچه به کوچه می‌کُنم، جان سپر بلای تو
گر چه قدم دوتا شده، تیغ نبرد ما شده
گریۀ های‌های من نالۀ بی‌صدای تو
تا نشود به موج غم یک سر موی، از تو کم
گام به گام و دم به دم، محسن و من، فدای تو
دستم اگر شکسته شد، در ره یاری‌ات چه غم
باش که دارم آرزو، سرشکنم به پای تو...

  • جمعه
  • 14
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 12:31
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

غزل حضرت فاطمه علیهاالسلام (چراغ آه) -(بیرون ببر ای آسمان از محفل من ماه را) *استاد حاج غلامرضا سازگار

786
-1

غزل حضرت فاطمه علیهاالسلام (چراغ آه) -(بیرون ببر ای آسمان از محفل من ماه را) بیرون ببر ای آسمان از محفل من ماه را
کز آتش دل کرده‌ام روشن، چراغ آه را
از بس‌که دود آه من، گردید سدّ راه من
در کوچه‌های شهر خود گم کردم امشب راه را
گفتم به شب، زاری کنم خونِ جگر جاری کنم،
صبح آمد و دادم ز کف این رشتۀ کوتاه را
باید که اسرار درون از سینه‌ام ناید برون
ورنه به آتش می‌کشم با ناله، مهر و ماه را...
رزم آوری آزاده‌ام اما ز پا افتاده‌ام
زیرا که از کف داده‌ام دخت رسول‌الله را
هر گه که با سوز درون، از خانه می‌آیم برون
چشمم شود دریای خون، بینم چو آن درگاه را
«میثم» اگر روشن دلی، هشدار کز راه علی
دشمن به آگاهی برد یاران ناآگاه را

  • جمعه
  • 14
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 12:42
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

مرثیه غزل ایام فاطمیه -(گفتم به گل عارض تو کار ندارد؛) *استاد حاج غلامرضا سازگار

967
1

مرثیه غزل ایام فاطمیه -(گفتم به گل عارض تو کار ندارد؛) گفتم به گل عارض تو کار ندارد؛
دیدم که حیایی شررِ نار ندارد
دیوار به در گفت مبادا که شوی باز
این سینه، دگر طاقت آزار ندارد
خون گریه کن ای دیده، که یار همه عالم
جز محسن شش ماهۀ خود یار ندارد
تنها شفق سوخته‌دل بود که می‌گفت:
«گل تاب فشار در و دیوار ندارد»
خون جگرش دم به دم از دیده بریزد
آن کو زِ غمت دیدۀ خون‌بار ندارد
مردم همگی بندۀ دنیا شده آری
دین ‌است متاعی که خریدار ندارد

  • جمعه
  • 14
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 12:43
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

یا فاطمه الزهرا (س)(غزل) -(دیده شد دریای اشک و، عقده از دل وا نشد) *استاد حاج غلامرضا سازگار

929

یا فاطمه الزهرا (س)(غزل) -(دیده شد دریای اشک و، عقده از دل وا نشد) دیده شد دریای اشک و، عقده از دل وا نشد
ماه گم گردید و امشب هم اجل پیدا نشد...
تا سحر، شب را به سر بردن به حال احتضار
هیچ‌کس حتی اجل حال مرا جویا نشد
روزِ روشن خانه‌ام را از جفا آتش زدند
این چنین بی‌حرمتی با خانۀ اعدا نشد
بهر «ذی‌القربی» موّدت خواست قرآنت، ولی
جز به قتل من ادا، حقّ ِ «ذویِ‌القربی» نشد
کشته گشتم بارها از خانه تا مسجد، ولی
شادمانم که سرِ مویی کم از مولا نشد
بر فراز منبرت گردید حقّم پایمال
هرچه نالیدم، لبی هم در جوابم وا نشد
بر رخ پوشیده‌ام آثار سیلی نقش بست
من که رویم باز پیش چشم نابینا نشد
ای قلم بنویس، ای تاریخ در خود ثبت کن!
یک نفر در موج دشمن، حامی زهرا نشد
هم‌چو «میثم» دوستا

  • جمعه
  • 14
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 12:45
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
استاد سید رضا موید

مثنوی مدح امام علی علیه‌السلام و حضرت فاطمه علیهاالسلام -(شروع نامه‌ام نامی کریم است) *استاد سید رضا موید

901
5

مثنوی مدح امام علی علیه‌السلام  و حضرت فاطمه علیهاالسلام -(شروع نامه‌ام نامی کریم است) شروع نامه‌ام نامی کریم است
که بسم‌الله الرحمن الرحیم است
به آن نامی کزان عالم برافروخت
بشر اسماء حُسنی را بیاموخت
به آن نامی که جان در تن دمیدند
زمین و آسمان را آفریدند
به آن نامی که چون شمع حرا شد
محمد خواند و ختم‌الانبیا شد
ظهور، آن نام تا از ماء و طین کرد
نبی را رحمة‌للعالمین کرد
علی زان نام، او را جانشین شد
امام اولین و آخرین شد
به آن نامی که بر ما روح بخشید
ز نورش زُهرۀ زهرا درخشید
چه زهرایی؟ که معنی‌بخش اسماست
همانا اسم اعظم، اسم زهراست
خدا گر مدح او نازل نمی‌کرد
کتاب خویش را کامل نمی‌کرد
به نام کوثرِ قرآن ستودش
که لفظی بهتر از کوثر، نبودش
حساب نام یازهرا به ابجد
برآید یاعلی و یامحمد!
که

  • جمعه
  • 21
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 17:44
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
حاج علی انسانی

غزل مرثیه ایام فاطمیه -(ای شمع سینه‌سوختۀ‌ انجمن، علی) *حاج علی انسانی

1061

غزل مرثیه ایام فاطمیه -(ای شمع سینه‌سوختۀ‌ انجمن، علی) ای شمع سینه‌سوختۀ‌ انجمن، علی
تقدیر توست سوختن و ساختن، علی

ای رهبری که منزوی‌ات کرده جهل خلق
ای آشنای درد، غریب وطن، علی‌!

من پهلویم شکسته و، تو دل‌شکسته‌ای
من بر تو گریه می‌کنم و تو، به من علی‌...

سربسته بِه، که بعد حمایت ز حقّ تو
در اختیار من نَبُوَد دست من، علی‌

گفتم به شب کفن کن و شب دفن کن، ولی
از تن نمانده هیچ برای کفن، علی‌

  • سه شنبه
  • 2
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 21:29
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
حاج علی انسانی

مثنوی مدح حضرت فاطمه زهرا(س) -(آینه با آینه شد رو‌به روی) *حاج علی انسانی

4814
8

مثنوی مدح حضرت فاطمه زهرا(س) -(آینه با آینه شد رو‌به روی) آیینه‌ها

آینه با آینه شد رو‌به روی
خوش بود آیینه‌ها را گفت‌و‌گوی

گرچه پنهان بود راز سینه‌ها
هیچ پنهان نیست از آیینه‌ها

منعکس در آینه، تصویر شد
بی‌نهایت، دردها تکثیر شد

بسته لب، از شرح سوز و سازها
چشم‌ها گفتند بر هم رازها

رازها گفتند با هم با نگاه
هر دو آیینه، مکدّر شد ز آه

گفت ای آیینۀ بشکسته‌ام
جز تو، در بر روی عالم بسته‌ام

ای بهشت آرزوهای علی
ای دو چشمت دین و دنیای علی...

شام غم را پرتوِ اُمّیدِ من
کوکب من، ماه من، خورشید من!

ای نچیده گل زِ رویت آفتاب
وی ندیده شب، شبِ مویت به خواب

در دل هر ذرّه، نور مِهر تو
مِهر هم، سایه‌نشینِ چهر تو

یک نگاهت بِه ز صد خُلد بَرین
نی، که یک ایمای تو

  • چهارشنبه
  • 3
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 13:26
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مهدی نظری

مدح و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها به نفسِ حاج حسین سازور -(عرشیان دور سر زهرا فقط پر می زنند) * مهدی نظری

2318
1

مدح و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها به نفسِ حاج حسین سازور -(عرشیان دور سر زهرا فقط پر می زنند) عرشیان دور سر زهرا فقط پر می زنند
بهر مستی از شرابِ ناب کوثر می زنند

معنیِ آب حیات آب وضویِ فاطمه ست
خضر و عیسی نیز ازاین باده ساغر می زنند

آسمانها موقع سجده به ذات کبریا
با توسل بوسه بر جا پای کوثر می زنند

هرچه خیرات است در عالم ز خیر فاطمه ست
خیرهای عالم از خیرالنسا سر می زنند

مثل سلمان باش در عرض ادب بر فاطمه
چون که سلمان ها همیشه با وضو در می زنند

در مدینه شأن زهرا را ولی نشناختند
با تبر بر ریشۀ یاس پیمبر می زنند

باغ را آتش زدند و یاس بین شعله سوخت
شعله با این کارها بر عرش داور می زنند

تا که می بینند زهرا آمده در پشت در
بی ادب ها ، بی وضوها با لگد در می زنند

بدتر از این موقعی که در

  • سه شنبه
  • 9
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 11:37
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا رسول زاده

رباعی حضرت زهرا(س) -(هَم کُفوِ عَلی اُمِّ اَبیها زَهراست) * رضا رسول زاده

770

رباعی حضرت زهرا(س) -(هَم کُفوِ عَلی اُمِّ اَبیها زَهراست) هَم کُفوِ عَلی اُمِّ اَبیها زَهراست
بانوی زَنانِ هَر دو دُنیا زَهراست

روزی که حِسابِ خَلق با حَق باشد
ما فاطِمیون حِسابِمان با زَهراست

  • پنج شنبه
  • 18
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 18:31
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

آرزو -(آرزویم دود شد چون دود رفت) *استاد سید هاشم وفایی

1206

آرزو -(آرزویم دود شد چون دود رفت) آرزویم دود شد چون دود رفت
خون دل ازچشم اشک آلود رفت

تا قیامت بربنی الزهرا بگو
ای مدینه مادر ما زود رفت

  • شنبه
  • 20
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 18:47
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مدح حضرت زهرا (س) -(کیست زهرا در جلالت سرمد است) * حاج علی زلفی تبریزی

868

مدح حضرت زهرا (س) -(کیست زهرا در جلالت سرمد است) کیست زهرا در جلالت سرمد است
کیست زهرا روح و جان احمد است

کیست زهرا قوت و نای علیست
شمع بزم لیل احیای علیست

کیست زهرا اغنیا روزی خورش
ماخلق محتاج و سائل بر درش

کیست زهرا اهل دل را دستگیر
سیر شد از سفره اش صدها اسیر

کیست زهرا اصل حکمت فضل او
هل اتی نازل شده از بذل او

کیست زهرا اینچنین فاضل شده
وحی با ایثار او کامل شده

کیست زهرا مام جمله اولیا
در طهارت پاکتر از انما (1)

کیست زهرا صور قرآن پا به سر
ذات حق از سجده هایش مفتخر

کیست زهرا آفرینش را سبب
واله ام در رتبه اش یاللعجب

کیست زهرا اولیا را مادر است
الحق الحق انبیا را رهبر است

کیست زهرا نام او ورد همه
ذکر جمله انبیا یا فاطمه

کیست زهرا

  • سه شنبه
  • 7
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 12:03
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر مدح حضرت زهرا سلام الله علیها -(فاطمه جلوه ذات ازلیست) * سید حسن خوشزاد

2343
1

متن شعر مدح حضرت زهرا سلام الله علیها -(فاطمه جلوه ذات ازلیست) فاطمه جلوه ذات ازلیست
فاطمه ترجمه عشق علیست

ملک و جن و بشر زنده از وست
قاب قوسین برازنده ازوست

فاطمه خالق لوح و قلم است
فاطمه در دو جهان محترم است

فاطمه مبتکر آفاق است
شاهکار هنرش نه طاق است

ماه دلباخته فاطمه است
کهکشان ساخته فاطمه است

آفرینش چودل انگیزی کرد
عشق را فاطمه پی ریزی کرد

صورتش آینه هشت بهشت
کلک حق مدحت صدیقه نوشت

فکر جز فاطمه تشریح نداشت
ذکر بی فاطمه تسبیح نداشت

فاطمه جاذبه حق دارد
فاطمه قدرت مطلق دارد

حشر تحت علم فاطمه است
عفو هم با قلم فاطمه است

تا علی مظهر اوصاف جلی است
حرف زهرا همه جا حرف علیست

کعبه دل دل بی تابش بود
چشم خورشید به محرابش بود

پدرش پیر دو صد هابیل است

  • سه شنبه
  • 7
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 12:10
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

در مدح حضرت زهرا (س) -(ای کان سخاوت زهرا) * حاج روح الله رمضانی

614

در مدح حضرت زهرا (س) -(ای کان سخاوت زهرا) ای کان سخاوت زهرا
دریای کرامت زهرا
بنما نظری سوی ما
ازلطف و عنایت زهرا

زهرا زهرا ، جان طاها(2)

به خدا دل زارم شده مجنون تو زهرا
که بود همه اهل ولا مدیون تو زهرا
زهرا زهرا، جان طاها (2)

ای مظهر ایمان زهرا
ممدوحه ی قرآن زهرا
تو آینه ی یزدانی
ای سرور نسوان زهرا

زهرا زهرا، جان طاها(2)

به خدا دل زارم شده مجنون تو زهرا
که بود همه اهل ولا مدیون تو زهرا
زهرا زهرا، جان طاها (2)

ای مفخر آدم زهرا
محبوبه ی عالم زهرا
زد بوسه به دستان تو
پیغمبر اکرم زهرا

زهرازهرا، جان طاها (2)

به خدا دل زارم شده مجنون تو زهرا
که بود همه اهل ولا مدیون تو زهرا
زهرا زهرا، جان طاها (2)

ای مایه ی عزت زهرا
تندیس جلالت زه

  • سه شنبه
  • 7
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 12:23
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مدح حضرت زهرا سلام الله علیها -(مدح حضرت زهرا سلام الله علیهامدح حضرت زهرا سلام الله علیها) * کامران اسدی حقایقی تبریزی

879

مدح حضرت زهرا سلام الله علیها -(مدح حضرت زهرا سلام الله علیهامدح حضرت زهرا سلام الله علیها) زحسنش عالمی را غرق غوغا می کند زهرا
بنازم من به غوغائی که بر پا می کند زهرا

هزاران گل سر از خجلت به پایین افکنند آری
سرخودرا به هنگامی که بالا می کند زهرا

به آسانی تواند صد هزاران دل به دست آرد
که صید دل نه با سعی و تقلا می کند زهرا

صفایش تا چه حد باشد نمی دانم فقط دانم
صفا را از صفای خود مصفا می کند زهرا

به آسانی دل از ختم رسالت بردن آسان نیست
به خود این سخت را آسان چه زیبا می کند زهرا

فدای این چنین حسنی شوم کز دولتش عمری
خودش را لایق گنج فداها می کند زهرا

خودش ام ابیها و خودش صدیقه کبری
بجز خود را از این القاب منها می کند زهرا

علی اعلی و زهرا واله خود کرده اعلارا
هرانچه می کند در حد ا

  • چهارشنبه
  • 8
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 20:24
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 وفا منافی اردبیلی

مدح و میلادیه حضرت زهرا (س) -(یادگار محمدی زهرا) * وفا منافی اردبیلی

735

مدح و میلادیه حضرت زهرا (س) -(یادگار محمدی زهرا) یادگار محمدی زهرا
گل گلزار احمدی زهرا

خوبی از دیدنت به وجد آمد
خجل از روی تو بدی زهرا

گر چه پا روی خاک بنهادی
تکیه بر آسمان زدی زهرا

دیده ها روشن از قدوم تو شد
صاحب لطف بی حدی زهرا

خلقت خارج از خیال بشر
حاصل صنع ایزدی زهرا

کرده تائید شان تو کوثر
عبد پاک و مویدی زهرا

آدمیت چو رو به مغرب بود
تو طلوع مجددی زهرا

پدرت را تو مادری کردی
بس که بانوی امجدی زهرا

کی نویسد نهایت وصفت
خامه خام و مبتدی زهرا

از ازل بوده ای و تا به ابد
تو همان نور سرمدی زهرا

که #وفا بهر شایدی آمد
تو ولی بودِ بایدی زهرا

  • چهارشنبه
  • 8
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 20:31
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 سید حمید رضا برقعی

دلواپس پدر -(در لغت معنی شبح یعنی) * سید حمید رضا برقعی

1063
1

دلواپس پدر -(در لغت معنی شبح یعنی) در لغت معنی شبح یعنی
سایه‌ای در خیال می‌آید
یا به تعبیر دیگری انگار
ابر روی هلال می‌آید
سایه‌ای مانده بود از مادر

وقت برخاستن نشست، نشست
عرق سرد روی پیشانی
اشک امانم نمی‌دهد که پر است
مو به مو قصه از پریشانی
شانه از دست مادرم افتاد

قصه آتش شد آن زمانی که
ریخت آوار شهر بر سر ما
همۀ شهر آمدند آن روز
طرف خانۀ محقر ما
هیزم آن‌قدر هم نیاز نبود

قاریان، عالمان، مسلمانان
سوختند آیه‌های کوثر را
با وضو آمدند مردم شهر
با وضو می‌زدند مادر را
کارشان قربة الی الله است!

مادر من خودش یدالله است
کارشان را پر از مخاطره کرد
دست انداخت دور شال پدر
کار را یک غریبه یکسره کرد
نام آن مرد را نمی‌گویم

روز آخر امید

  • پنج شنبه
  • 5
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 12:58
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد