چشمه فدک
"کز نیستان تا مرا ببریده اند "
"از نفیرم مرد وزن نالیده اند"
آه ازاین دربی که پشتم خم بکرد
پهلویم بشکست و داغم تازه کرد
داغی از سوگ پدر دارم به لب
ناله ای ازنامردمان دارم به لب
بشنو از نام فدک جریان من
خطبه های آتشین گوید سخن
"من زهر جمعیتی " ونا له ای "نالان شدم
محرم رازیتیمان در شبانگاهان شدم
"سر من ازناله ی من دور نیست"
بشنوید این ناله از یک هور نیست
روزگاری درغباربیکسی وجاهلی
درمیان دخمه هایی پرزشن یا درتلی
زنده درگور می شدند آن دختران
بسکه جنگاور نبودند آن دختران
یا زنام وآبرو ترسان بدند
یا زننگ تیرگی لغزان بدند
اندرین ایام بیامد یک شبان درخیمه گاه
کو نداداد ک
- سه شنبه
- 10
- اردیبهشت
- 1392
- ساعت
- 12:14
- نوشته شده توسط
- نادر امینی