امام حسن مجتبی علیه السلام

مرتب سازی براساس

سرود میلاد امام حسن مجتبی (ع) -(مشتریِ عشقمُ از ) * خادم الزینب

220

سرود میلاد امام حسن مجتبی (ع) -(مشتریِ عشقمُ از ) مشتریِ عشقمُ از
دنیا بریده دلِ من
هرکی یچیز میگه ولی
دلم فقط میگه حسن

تو خالِ
هاشمیتِ حُسنِ یوسف
اینُ میگم بی تعارُف
گم میشه
تو نگات ملکِ سلیمان
خونَتِ دارالاِحسان

مَحالِّ معرفتِ الله
تویی و تبارِ پاکت
تا پا میزاری تو محشر
کل صحرا میشه ساکت

یا حسن یا کَرَمُ الله

بند دوم

کشتیِ نوح تو ساحلِ
عشقِ تو پهلو میگیره
کعبه مقابلِ شما
خم میشه زانو میگیره

ای جانم
تو مُعزُ المومنینی
تو کریما بهترینی
ای جانم
صُلحِ تو مُنجیِ دینِ
عشقِ تو حبلُ المتینِ

شهداء دارِ فانی
شفعاءِ دار باقی
یا مولا روزِ محشر
بگیر از ما یه سراغی

  • شنبه
  • 19
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 10:46
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر ولادت امام حسن مجتبی (ع) -(حرفِ سخاوت و کرامت شده باز) * خادم الزینب

224

شعر ولادت امام حسن مجتبی (ع) -(حرفِ سخاوت و کرامت شده باز) حرفِ سخاوت و کرامت شده باز
صحبتِ عشق و شور و حاجت شده باز
شبِ تولدِ امامِ رحمتِ
خوشبحالِ اونی که دعوت شده باز

بارون بارون بارونِ نوبهاره
که داره میباره
داره با خودش روزیِ عالمُ میاره

دریا دریا دریا معجزه داره
نوره و نگاره
سرسبزه زمینی که حسن پاشو میزاره

اُیُها الکریم یا حسن یا مولا یا حسن یا مولا
اُیُها الکریم یا حسن یا مولا یا حسن یا مولا

بند دوم

اونی که کل زندگیشو هدیه داد
دسِش به کم نمیره میبخشه زیاد
حتی لباس و کفش و خونَش صدقست
در عوضِ لطفش هیچی نمیخواد

تُنفِقوا مِن مّا تُحِبّونَ اینه
حاجاتُ میبینه
دور و برِشم پر از یتیمُ مِسکینِ

جلوه ی کرمِ خدا حسن شد
عشقِ ما حسن شد
بانیِ خیرِ دو دنیا حسن شد

اُیُها الکریم یا حسن یا مولا یا حسن یا مولا
اُیُها الکریم یا حسن یا مولا یا حسن یا مولا

بند سوم

هوا هوایِ تب و عشقُ شورِ باز
دلامون این روزا پُر از غروره باز
مکتبِ ما حسَنیِ معنیش اینِ
هرچی بشه دلایِ ما صبورِ باز

ایران ایران ایرانِ سرزمینم
حیدریِ دینم
شیعه ی حسنیِ امیرالمومنینم

غیرت غیرت غیرت تویِ رگامون
میجوشه جایِ خون
میگیم یا حسن هستیم ما مردایِ میدون

اُیُها الکریم یا حسن یا مولا یا حسن یا مولا
اُیُها الکریم یا حسن یا مولا یا حسن یا مولا

  • شنبه
  • 19
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 10:51
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب

مدح و مناجات امام حسن مجتبی علیه السلام -(ای حسن ؛ ای جلوه ی زیبای عشق) * مجید آقاجانی

174

مدح و مناجات امام حسن مجتبی علیه السلام -(ای حسن ؛ ای جلوه ی زیبای عشق) ای حسن ؛ ای جلوه ی زیبای عشق
ای حسن ؛ سر منشاء دنیای عشق
غربتت آقا جهان را سوزاند
ای حسن ؛ ای ساحل دریای عشق
یک ستاره در دل شبهای من
ای حسن ؛ ای بهترین معنای عشق
عمریه من به شما مدیونم
ای حسن ؛ زیبا ترین یکتای عشق
سوز غربت میخورد دلهای ما
ای حسن ؛ مظلوم ترین آقای عشق
بوی غم گرفته این دنیای ما
ای حسن ؛ شیوا ترین نجوای عشق
اسم تو نقش به رو لبهای من
ای حسن ؛ ای بهترین مولای عشق
آخر از این همه غم میمیرم
ای حسن ؛ معنای هر رویای عشق
تا ابد ما به شما محتاجیم
ای حسن ؛ شاهن شه والای عشق
نوکرت به عشق تو دلبسته
ای حسن؛مجنون ترین لیلای عشق

  • یکشنبه
  • 19
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 13:55
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 احسان  نرگسی رضاپور

شور امام حسن -(شیر بیشه زار) * احسان نرگسی رضاپور

259
7

شور امام حسن  -(شیر بیشه زار) شیر بیشه زار
می زنه به قلب لشکر همه الفرار
یکی نیس بگه آخه مرحب نابکار
تو کجا و جنگه با وارث ذوالفقار

کوه اقتدار
می زنه توو معرکه اسم علی رو جار
اومده شیر جمل همه برن کنار
با نگاش یه لشکرو می کنه تارو مار

راه بندگی و بخشش رو
جای کل دنیا طی کرده
شیر مادرش حلاش که
شتر فتنه رو پی کرده

ابهت داره،اصالت داره
جای کل عالم کرامت داره
تموم حرفم،اینه واللهِ
نوکری ش به شاهی شرافت داره

...........................................

توی کار زار
انگاری یه شیری اومده برا شکار
نام تو داده به تاریخ عرب وقار
توی دستای توئه گردش روزگار

معدن سخا
مرحبا به خالق روی تو مرحبا
پادشاهی می کنه به لطف تو گدا
مگه میشه دل نده کسی به این اقا

رحمتت شبیه دریا و
کرمت شبیه بارونه
کسی که اقاش حسن باشه
لنگ این و اون نمی مونه

شده اسم تو،نوای هر لب
به تو تکیه کردن حسین و زینب
شدن بی تابت ،تموم دنیا
من حسینی شدم به لطفت آقا

  • جمعه
  • 24
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 14:35
  • نوشته شده توسط
  • احسان نرگسی
ادامه مطلب

در مدح امام حسن مجتبی(ع) -(از آن زمان که شده قلبم آشنای حسن) * یونس وصالی خوراسگانی

72

در مدح امام حسن مجتبی(ع) -(از آن زمان که شده قلبم آشنای حسن) از آن زمان که شده قلبم آشنای حسن
شده است کار شب و روز من ثنای حسن

اگر حسینی ام و سینه میزنم ز غمش
بدون شک بود از سفره ی عطای حسن

به روز واقعه خندان رود به عرصه حشر
کسی‌که گریه نموده است در عزای حسن

به قاسمش نظر افکند هر زمان که حسین
دلش گرفته و دارد به سر هوای حسن

تمام آرزو و حاجتم فقط این است
که شیعه باز بسازد‌ حرم برای حسن

  • چهارشنبه
  • 24
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 19:59
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 علی اکبر نازک کار

در مدح امام حسن مجتبی(ع) -(یکی از دستبوسان شب و روز تو باران است) * علی اکبر نازک کار

50

در مدح امام حسن مجتبی(ع) -(یکی از دستبوسان شب و روز تو باران است) یکی از دستبوسان شب و روز تو باران است
ز بسکه روی تو زیبا است راهت راه بندان است
شبیه میزبان است آنکه بر خوان تو مهمان است
که نَقلِ سفره ی تو نُقل جمع مستمندان است
تویی که بعد بابایت امید هر پریشانی
تویی که کیسه بر دوشی و بابای یتیمانی

هلال اول ماه است نقش قوس ابرویت
جمال کامل ماه است قرص کامل رویت
ندارد صبح محشر نور، پیش شام گیسویت
خدا را یافتم از راه چشمان خداجویت
عطا و بخشش و لطف خداوند رحیمی تو
هدایت را تو معنایی؛ صراط المستقیمی تو

تو هستی آنکه شد بسیار در دستان تو هر کم
تویی که سیر کردی از طعام خویش سگ را هم
تویی که گشته حاتم از گدایی درت حاتم ...
ای آنکه بوده معراج تو روی شانه ی خاتم
تو در اوجی ولیکن همدم افتاده ها هستی
بزرگی آنقَدَر که همنشین با هر گدا هستی

فدای خاک پایت! سایه ی روی سرم هستی
تو ای شاه عرب! مهمان قلب هر عجم هستی
یقینا مرجع تقلید هر اهل کرم هستی
تو در قلبم حرم داری؛ که گفته بی حرم هستی؟
به گوشه چشم تو وا شد گره از کار مشکل ها
الا یا ایها الساقی اَدر کاساً وَ ناولها

به صلحت هر که شک دارد لعین بن لعین باشد
گرفته عزت از تو هر کسی اهل یقین باشد
یقینا اعتقاد هر مسلمان هم همین باشد
که فرزند علی باید معز المومنین باشد
تو بودی بیشتر از هر کسی مانند پیغمبر
کریم بن کریمی و شدی آیینهٔ ی حیدر

شده از قطره قطره فضل تو "القطره" بارانی
قسم بر "تین و الزیتون" به صدق قول "بَحرانی"
به مروارید "الرحمن"، به آیت های رحمانی
چراغ روی یزدانی، تو برهانی، تو قرآنی
چنان حیدر که جبرائیل از درسش نشد محروم
تویی آموزگار خضر، در فرمایشِ معصوم ...

در ایثار و کرامت، تا ابد ضرب المثل هستی
حلاوت دارد اسمت، بسکه احلی من عسل هستی
ندارد فرق صلح و جنگ تو، خیر العمل هستی
علی شیر خدا، تو شیر حیدر در جمل هستی
جمل چون خیبر است و هیبتت آیینه ی مولاست
همه دیدند راه حل به دست زاده ی زهرا است

توکل بر خدا کردی و بردی نام زهرا را
در آورده "انا بن الحیدر" تو کفر اعدا را
خلاصه کردی اینگونه تولی و تبری را
به میدان بازگرداندی جوانی های مولا را
به ذکر یا خدیجه راه را تا فتنه طی کردی
شتر را نه که پای کفر را آن روز پی کردی

برای هر که در دریای غم مانده، تویی ساحل
الا ای شهریار جود، ای امید هر سائل ...
ز تو هر کس شنیده، عاشقت گشته، مگر بی دل
هزاران سعدی و حافظ هزاران صائب و بیدل ...
توان درک شانت را ندارد هر سخندانی
مگر نازل شود در حد شانت باز قرآنی ...

پیاده سمت کعبه رفته ای صحرا به صحرا را
گلستان کرده ای در پشت پای خویش هر جا را
به هر قطره نشان دادی مسیر وصل دریا را
که داریم از تو رسم و سنت این اربعین ها را
همه از جام شهد قاسم و عبدالهت مستیم ...
نمک پرورده های شورِ احلی من عسل هستیم

چنان دست کریمت عاشقان را مبتلا کرده
که برق سفره ات شاهان عالم را گدا کرده
برای نوکری ات فاطمه ما را سوا کرده
دعای خیر تو ما را گدای کربلا کرده
خودت میخواستی سهمت ز دنیا مختصر باشد
دلت می خواست بازار حسینت گرم تر باشد

  • چهارشنبه
  • 24
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 20:00
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد