امام حسن مجتبی علیه السلام

مرتب سازی براساس
 اسماعیل شبرنگ

یا حَسن -(هوای خانه ی دل با وجود تو عالی ست) * اسماعیل شبرنگ

440

یا حَسن -(هوای خانه ی دل با وجود تو عالی ست) هوای خانه ی دل با وجود تو عالی ست
نفس بکش که هوا باتو غرق خوشحالی ست

مرا خدا به هوای تو آفرید آقا
غلامی سر کوی تو نیک اقبالی ست

قنوت هرشب من رنگ آسمان نگرفت
دعای ناقص من مثل کودک لالی ست...

که التماس بهشت از نگاهتان دارد
که در هوای تو محکوم بی پرو بالی ست

زمان کنار تو خیلی سریع می گذرد
ولی بدون تو هر ثانیه خودش سالی ست

سپاه چشم تو با یک نگاه فتحم کرد
قلمرو دل من سرزمین اِشغالیست

حضور حُسن تو رادیدم و غزل گفتم
طلوع چشم تماشایی ات عجب فالی ست

میان مجلس تو ای برادر زینب
مدافعان حرم جایشان چقدر خالی ست

حَسن نوشتم و دیدم کریم می خوانند
کتاب لطف تو را از قدیم می خوانند

  • شنبه
  • 15
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:06
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 محسن ناصحی

امام حسن مجتبی علیه السلام -(غنچه در وادی الفاظ دهن معنا شد) * محسن ناصحی

821

امام حسن مجتبی علیه السلام -(غنچه در وادی الفاظ دهن معنا شد) غنچه در وادی الفاظ دهن معنا شد
غزل انشا شد و آنگاه سخن معنا شد

سخن از مرد میان آمد و حیدر گل کرد
نام زهرا به زبان آمد و زن معنا شد

پسرِ حیدر و زهراست حسن ، با او بود
مشک در نافه ی آهوی ختن معنا شد

"در ازل پرتو حُسنش ز تجلی دم زد"
حُسن ، نوری است که در روی حسن معنا شد

وزن این شعر طربناک شد از نام حسن
فاعلاتن فعلاتن فعلن معنا شد

می شود عاشق و دل شیفته ی او نشویم؟
در جواب آنچه نوشتم ابداً معنا شد

مانده بودیم کجا خانه بسازیم اما
از بقیعش که نوشتیم وطن معنا شد

2

چقَدَر کار حسن بردنِ دل ، دلبری است
چقدَر روز جمل معنی جنگاوری است

در جمل شمّه ای از رزم حسن را دیدند
ورنه بازوی حسن مثل پدر حیدر

  • شنبه
  • 15
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:35
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

امام حسن (ع) -(تو آمدی تا هم کرم معنا بگیرد) * مهدی مقیمی

501

امام حسن (ع) -(تو آمدی تا هم کرم معنا بگیرد) تو آمدی تا هم کرم معنا بگیرد
هم کار و بارِ عاشقی بالا بگیرد

تو آمدی تا سفره داری باب گردد
حاتم ز دستانِ تو رزقش را بگیرد

تو آمدی تا واسطه باشی میانِ
ما و خدا بلکه دعای ما بگیرد

آیاتِ مهرِ مادری تفسیر گردد
وقتی در آغوشش تو را زهرا بگیرد

حتی شبِ میلادت ای اعجاز خلقت
والله ، جا دارد دلِ دنیا بگیرد

بستند درها را که دل ، چون عکسِ در قاب
در پنجره های بقیعت جا بگیرد

کو خادمِ صحنِ رضا تا در بقیعت
خاک از پر و بالِ کبوترها بگیرد

مهرِ شما در قلب عالم می نشیند
با یاد تو بر چشم ، شبنم می نشیند

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پهنای لطفت را خدا بر آسمان داد
اعجازِ چشمت

  • شنبه
  • 15
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:59
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسین رئوفی

مدح امام حسن مجتبی علیه السلام -(ای شده نامت نمک زندگی ام یاحسن) * حسین رئوفی

680

مدح امام حسن مجتبی علیه السلام  -(ای شده نامت نمک زندگی ام یاحسن) ای شده نامت نمک زندگی ام یاحسن
مدح شما منطق سازندگی ام یاحسن
دم زدن از خُلق تو خوانندگی ام یاحسن
گفتن حُسنِ تو سرایندگی ام یاحسن
با تو محال است سرافکندگی ام یاحسن

یاحسنُ یاحسنُ یاحسنُ یاحسن

مظهر صبری به خدا عبد خدا منظری
مدال روی سینه زیبِ دوش پیغمبری
روز جهاد و رزم ، حیدر شب غم مادری
محشری و محشری و محشری و محشری
مثل اباالفضل خودت یک تنه یک لشگری

خلاصه ی آل عبا ماه دلارا حسن

واله و مبهوتِ کرامات تو جود و عطاست
روزه و انفاق شما مرتبتش هل اتی ست
صلح شما پایه گذار نهضت کربلاست
نام تمام کوچه های شهر دل مجتباست
ولایتان شرط ، به استجابت هر دعاست

ذکر لب و علت جان بخشیِ عیسی حسن

گاه برون می شدی

  • یکشنبه
  • 16
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:18
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسین رئوفی

مدح امام حسن مجتبی علیه السلام -(تو آن شاه کریم و من گدایِ دائمت هستم ) * حسین رئوفی

569

مدح امام حسن مجتبی علیه السلام  -(تو آن شاه کریم و من گدایِ دائمت هستم ) تو آن شاه کریم و من گدایِ دائمت هستم
ز طفلی گفته ام مرثیّه خوان قاسمت هستم

به دل گلدسته از یاس و ضریح از یاسمن دارم
درون سینه ام با نام تو صحنِ حسن دارم

نفس تا هست جانا سائل کوی تو می مانم
و با اذن شما پیوسته میخوانم حسن جانم

حسن والا حسن طاها حسن حیدر حسن زهرا
حسین است این بدونِ یا حسن بنیان عاشورا

حسن نور و حسن طور و حسن والفجر و الرحمن
حسن دهر و حسن یاسین حسن قلب است بر انسان

حسن مرهم حسن همدم حسن مُحرِم حسن مَحرم
حسن تنهاترین سردار تاریخ است در عالم

عجب نام تو شیرین است ، از کامم مگیر آقا
ببار از عشق خود بر قلب من باران تیر آقا

تمام سوره ی فتح است نقش دست و بازویت
لبت چون مائده مانَ

  • یکشنبه
  • 16
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:18
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر غزل مرثیه امام حسن مجتبی علیه‌السلام -(به روی شانۀ خاتم، که چون نقش نگین باشد) * سید جواد میر صفی

1487

شعر غزل مرثیه امام حسن مجتبی علیه‌السلام -(به روی شانۀ خاتم، که چون نقش نگین باشد) به روی شانۀ خاتم، که چون نقش نگین باشد
نشان نام او باید معزّ المؤمنین باشد

چه بر می‎آید، از آن آذرخشی که جمل را سوخت؟
که صلحش نیز صلحی فتنه‎سوز و آتشین باشد...

گذشت از جانماز زیر پایش هم کریمانه
مبادا لحظه‎ای کوتاه زیر دِین دین باشد

دریغ از یار و از سردار و این دنیای غدّار و...
دریغ از روزگاری که ولی، تنهاترین باشد

چنان میراث‎دار لایقی از غربت مولاست
که باید چندسالی، چون علی خانه‎نشین باشد

نباید حرف را از خانه بیرون برد، اما آه
کدام آیینه آهش را و رازش را، امین باشد؟!

صدا زد زینب خود را و خواند آهسته در گوشش:
که ای خواهر، مرا در خانه دشمن در کمین باشد!

بیاور طشت را، اینک هلاهل هم ز پا ا

  • دوشنبه
  • 17
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:35
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر غزل مرثیه امام حسن مجتبی علیه‌السلام -(صبوری به پای تو سر می‌گذارد) * حسین عباسپور

499

شعر غزل مرثیه امام حسن مجتبی علیه‌السلام -(صبوری به پای تو سر می‌گذارد) صبوری به پای تو سر می‌گذارد
غمت داغ‌ها بر جگر می‌گذارد

کمی خواستم از غریبی بگویم
نه؛ این بغض سنگین مگر می‌گذارد؟

و حتما شبیه همان مرد شامی
نگاه تو در من اثر می‌گذارد

کریمی که از کودکی می‌شناسم
قدم روی چشمان تر می‌گذارد

دلم باز با یاد غم‌هایت آقا
غریبانه سر روی در می‌گذارد

نمک ریخت یک شهر بر زخم مردی
که دندان به روی جگر می‌گذارد

  • دوشنبه
  • 17
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:37
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر غزل مرثیه امام حسن مجتبی علیه‌السلام -(وقتی سکوت سبز تو تفسیر می‌شود) * پروانه نجاتی

657

شعر غزل مرثیه امام حسن مجتبی علیه‌السلام -(وقتی سکوت سبز تو تفسیر می‌شود) وقتی سکوت سبز تو تفسیر می‌شود
چون عطرِ عشق، نام تو تکثیر می‌شود

در انعکاس سادهٔ آن فصل التهاب
تنهایی‌ات هر آینه تفسیر می‌شود

طاقت گدازتر ز تَبِ جنگ روبروست
صلحی، که زیر سایهٔ شمشیر می‌شود

تو مرد جنگ بودی و می‌دانم ای عزیز
سردار بی‌سپاه، زمین گیر می‌شود!

صبر تو، انتظارِ عطش سوزِ کربلاست
صبری که صبح حادثه تعبیر می‌شود

مسموم دست کینه شدی ـ وه ـ چه جانگداز
زینب ز داغ آن دلِ خون، پیر می‌شود

تو نور چشم فاطمه بودی برادرم!
یک شهر، در فراقِ تو دلگیر می‌شود

  • دوشنبه
  • 17
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:37
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر رباعی مرثیه امام حسن مجتبی علیه‌السلام -(در عشق چرا به جان و تن فکر کنیم؟) * محمود سنجر

515

شعر رباعی مرثیه  امام حسن مجتبی علیه‌السلام -(در عشق چرا به جان و تن فکر کنیم؟) در عشق چرا به جان و تن فکر کنیم؟
تا اوست چرا به خویشتن فکر کنیم؟
گل کرد حماسهٔ حسینی تا ما
یک لحظه به غربت حسن فکر کنیم

  • دوشنبه
  • 17
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:38
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر رباعی امام حسن مجتبی(ع) -(فریاد اگرچه در تو پنهان بوده‌ست) * مصطفی محدثی خراسانی

432

شعر رباعی امام حسن مجتبی(ع) -(فریاد اگرچه در تو پنهان بوده‌ست) فریاد اگرچه در تو پنهان بوده‌ست
خورشید تکلّمت فروزان بوده‌ست
صلح تو برای نهضت عاشورا
آرامش پیش پای طوفان بوده‌ست

هرچند که مضمون غریبت تنهاست
نام تو سرود موج موجِ دریاست
بالی ز علی‌ست با تو، بالی ز حسین
پرواز تو از غدیر تا عاشوراست

  • دوشنبه
  • 17
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 16:26
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

متن شعر رباعی امام حسن مجتبی علیه‌السلام -(مردی که دلش به وسعت دریا بود) * هاشم کرونی

748

متن شعر رباعی امام حسن مجتبی علیه‌السلام -(مردی که دلش به وسعت دریا بود) مردی که دلش به وسعت دریا بود
مظلوم‌تر از امام عاشورا بود
آن روز که بر جنازه‌اش تیر زدند
در شهر مدینه کربلا برپا بود

دل غرق نگاه آشنای حسن است
مبهوت خدا خدا خدای حسن است
نفرین به کسی که گفت او سازش کرد
این صلح که نیست کربلای حسن است

  • سه شنبه
  • 18
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:07
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر غزل مرثیه امام حسن مجتبی علیه‌السلام -(وقتی پدرت حضرت حیدر شده باشد) * هادی جانفدا

1350
1

متن شعر غزل مرثیه امام حسن مجتبی علیه‌السلام -(وقتی پدرت حضرت حیدر شده باشد) وقتی پدرت حضرت حیدر شده باشد
باید که تو را فاطمه مادر شده باشد...

جز بر در این خانه ندیدیم امامت
تقسیم میان دو برادر شده باشد

خورشید سفالی‌ست که در سیر جمالی
از بوسه بر این گونه منوّر شده باشد

بو می‌کشم ایام تو را، باید از اخلاق
یک تکۀ تاریخ معطر شده باشد

ای حوصلۀ محض! چه تشبیه سخیفی‌ست
با حِلمَت اگر کوه برابر شده باشد

با اینکه قضا دست تو را بست ندیدیم
جز آنچه بخواهی تو مقدّر شده باشد

از عمر تو، یک روز جمل آیۀ فتح است
با صلح اگر مابقی‌اش سر شده باشد

فریاد سکوت تو چه آهنگ رسایی‌ست
شاید پس از آن گوش جهان کر شده باشد...

خون جگرت ریخت نه در طشت که در دشت
داغ گل سرخی‌ست که پرپر شده باشد...

  • سه شنبه
  • 18
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:09
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

نوحه امام حسین علیه السلام -(عشق همه،دلبر و جان علی و فاطمه) * امیر عباسی

626

نوحه امام حسین علیه السلام -(عشق همه،دلبر و جان علی و فاطمه) عشق همه،دلبر و جان علی و فاطمه
نور دو عین،جان ما سینه زنا امام حسین
فدات بشم،فدای گریهٔ زائرات بشم
کشتهٔ خَدّ التّریب،دور از وطن اِی غریب
بر دردِ دل ها طبیب،مظلومِ شَیبُ الخضیب
یا ثارالله یا حسین...

معظّمی،آبروی همهٔ دو عالَمی
نورِ رَبی،هستی و دار و ندار زینبی
تو لاله ای،دلبر فاطمهٔ سه ساله ای
به حقّ آن سه ساله،شبیهِ زهیرم کن
با شهادت در این راه،عاقبت به خیرم کن
یا ثارالله یا حسین...

خون خدا،ای غریبِ بی مُجیبِ کربلا
دور از وطن،مُصحَفِ به خاک و خون اِی بی کفن
امان امان،لعنت خدا به شمر و‌ بر سَنان
عصر روز عاشورا،چه محشری بر پا شد
به پیش چشم زهرا،سر از تَنَت جدا شد
یا ثارالله یا حسین...

  • پنج شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 09:45
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر رباعی امام حسن مجتبی(ع) -(باید گلِ سرزمین ادراک شدن) * علی اصغر دلیلی صالح

391

شعر رباعی امام حسن مجتبی(ع) -(باید گلِ سرزمین ادراک شدن) امام حسن مجتبی(علیه‌السلام):

«إِنَّ مَنْ طَلَبَ الْعِبَادَةَ تَزَكَّى لَهَا»

همانا هرکس مشتاق عبادت است خود را برای آن پاک و پاکیزه نماید.

? تحف العقول، ص۲۳۶

باید گلِ سرزمین ادراک شدن
از خاک برآمدن به افلاک شدن
گر شوق عبادت است در دل، باید
چون شبنمِ صبح، تازه و پاک شدن

  • پنج شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:59
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر رباعی امام حسن مجتبی(ع) -(هر کس که دلش به آسمان پیوسته‌ست) * حسین ابراهیمی

619

شعر رباعی امام حسن مجتبی(ع) -(هر کس که دلش به آسمان پیوسته‌ست) امام حسن مجتبی(علیه‌السلام):

«اَلسَّمَاحَةُ الْبَذْلُ فِي الْيُسْرِ وَ الْعُسْرِ»

بزرگی آن است که در سختی و در گشایش، بذل و بخشش کنی.

? الکافی، ج۴، ص۴۱

هر کس که دلش به آسمان پیوسته‌ست
از کوچکی دغدغه‌ها وارسته‌ست
در سختی و راحتی، کَرَم خواهد کرد
می‌بخشد اگرچه دست و بالش بسته‌ست

  • پنج شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:02
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر غزل امام حسن مجتبی(ع) -(گل‌خنده‌ای که مهر به ماه خدا کند) * غلامرضا شکوهی

400

شعر غزل امام حسن مجتبی(ع) -(گل‌خنده‌ای که مهر به ماه خدا کند) گل‌خنده‌ای که مهر به ماه خدا کند
از پای روز، حلقۀ شب را جدا کند

بر شانۀ سپیده‌ترین صبح بی‌غروب
خورشید، آبشارِ طلایی رها کند

میلاد مجتبی‌ست که اعجاز مقدمش
با باغ، آن کند که نسیم صبا کند

آمد که با فروغ شب‌افروز روی خویش
هر سو دری به خانۀ خورشید وا کند

شب را به یمن مقدم او صبح کرده است
هرکس چو ماه، در دل شب‌ها دعا کند

امشب که باغ خاطره‌ات را به یک نسیم
غرق شکوفه، لعلِ لب مجتبی کند

چون آسمان عاطفه، باران اشک باش!
تا گلشنِ ضمیرِ تو را با صفا کند

چشم ستاره باش و به دامان شب ببار!
تا دردِ سینه‌سوزِ غمت را دوا کند

بیگانه با تبسّمی! این فصل را بخند!
تا باغ را به خنده لبت آشنا کند

گل‌واژۀ نگاهِ

  • پنج شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:04
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر رباعی امام حسن مجتبی(ع) -(می‌جویی اگر رسم جوانمردان را) * حسین ابراهیمی

418

شعر رباعی امام حسن مجتبی(ع) -(می‌جویی اگر رسم جوانمردان را) امام حسن مجتبی(علیه‌السلام):

«اَلْإِعْطَاءُ قَبْلَ السُّؤَالِ، مِنْ أَكْبَرِ السُّؤْدَدِ»

بخشش قبل از تقاضا، از بزرگ‌ترین آقایی‌هاست.

? نزهة الناظر، ص۷۱؛ بحارالأنوار، ج۷۵، ص۱۱۳

می‌جویی اگر رسم جوانمردان را
بشنو ز امام، سیرت آنان را
بی‌خواهش و دست‌طلبی بخشش کن
تقدیم زمین تشنه کن باران را

  • پنج شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:06
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر غزل امام حسن مجتبی(ع) -(خزان نبیند بهار عمری که چون تو سروی به خانه دارد) * حمید سبزواری

566

شعر غزل امام حسن مجتبی(ع) -(خزان نبیند بهار عمری که چون تو سروی به خانه دارد) خزان نبیند بهار عمری که چون تو سروی به خانه دارد
غمین نگردد دلی که آن دل طراوتی جاودانه دارد

تو آن امیدی به باغ جانم که در هوای تو گل‌فشانم
چو نوبهاری به بوستانی که شاخه شاخه جوانه دارد

اگرچه بشکسته استخوانم چو از تو دم می‌زنم جوانم
به بزمت آن شمع سرفشانم کزآتش دل زبانه دارد

چه جای اظهار نکته دانی؟ تو بر لبم نکته می‌نشانی
چو عندلیبی به ترزبانی که بر زبان صد ترانه دارد

چو دستگیرم تویی کماهی، نمی‌زنم لاف بی‌گناهی
نمی‌هراسم ز روسیاهی، کسی که ترسد تو را ندارد

تو را ندارد که مهتری تو، به سروران جهان سری تو
ستوده فرزند حیدری تو، که سروری زین نشانه دارد

شکوفۀ شاخسار طوبی، فروغ چشم علی و زهرا
به

  • پنج شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:07
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر رباعی امام حسن مجتبی(ع) -(در وادی خیر، قصد تقصیر مکن) * علی اصغر دلیلی صالح

438

شعر رباعی امام حسن مجتبی(ع) -(در وادی خیر، قصد تقصیر مکن) امام حسن مجتبی(علیه‌السلام):

«اَلْمَعْرُوفُ مَا لَمْ يَتَقَدَّمْهُ مَطْلٌ، وَ لَمْ يَتْبَعْهُ مَنٌّ‏»

کار نیک آن است که در انجامش سستی نشود و بعد از آن منتّی نباشد.

? نزهة الناظر، ص۷۱؛ بحارالأنوار، ج۷۵، ص۱۱۲

در وادی خیر، قصد تقصیر مکن
این مرحله را پی به تدابیر مکن
کالای تو، ای دوست نکوکاری توست
چون مشتری‌اش خداست، تأخیر مکن

  • پنج شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:13
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر رباعی امام حسن مجتبی(ع) -(در عمر دو روزه خوب‌رویی بهتر) * حسین ابراهیمی

509

شعر رباعی امام حسن مجتبی(ع) -(در عمر دو روزه خوب‌رویی بهتر) امام حسن‌ مجتبی(علیه‌السلام):

«إِنَّ أَحْسَنَ الْحَسَنِ اَلْخُلْقُ الْحَسَنِ‏»

بهترین خوبی، اخلاق خوب است.

? الخصال، ج۱، ص۲۹

در عمر دو روزه خوب‌رویی بهتر
گر راحت خویش را نجویی بهتر
هر چند پُر است عالم از نیکی و خیر
اخلاق نکو ز هر نکویی بهتر

  • پنج شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:15
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر امام حسن مجتبی(ع) -(ای روی تو وجهُ الله،یا حسنِ مجتبیٰ) * امیر عباسی

564

شعر امام حسن مجتبی(ع) -(ای روی تو وجهُ الله،یا حسنِ مجتبیٰ) ای روی تو وجهُ الله،یا حسنِ مجتبیٰ
ای کریمِ آلُ الله،یا حسنِ مجتبیٰ
ای مهر و مهتاب ما،امامِ ارباب ما
مولا یا حسن
ای حسن جانم...

به یادِ این مصیبت،به غم اسیرم آقا
پاره جگر شدی تو،برات بمیرم آقا
رو لبهام نوحه و دم،غریبی تو خونَتَم
مولا یا حسن
ای حسن جانم...

همیشه یادِ کوچه،چشمای زیبات تر بود
قاتلِ تو غصه ی،شهادتِ مادر بود
وا اُمّا روی لبِت،شد ذکرِ روز و شبت
مادر ای مادر
مادر ای مادر...

  • یکشنبه
  • 6
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 10:24
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر زمینه امام حسن مجتبی(ع) -(سلامِ ما به سوز و اشک و داغِت) * امیر عباسی

466

شعر زمینه امام حسن مجتبی(ع) -(سلامِ ما به سوز و اشک و داغِت) آوای جانِ من آه
یا حسن یا حسن آه...

سلامِ ما به سوز و اشک و داغِت
دلم میگیره هر لحظه سراغِت
روشنیِ چِشای عالَمینه
خاکِ مزارِ بی شَمع و چراغِت
به تو من مدیونم،دریای رحمته اون دلِ تو
به یادِت میخونم،غم و غصه اس به آب و گِلِ تو
غریبی میدونم،که شده همسرِت قاتلِ تو
آوای جانِ من آه
یا حسن یا حسن آه...

پاره جگر شدی و روضه خوندی
برا حسین و زینبِ حَزینه
به یادِ مادرِ پهلو شکسته
به یاد سیلی و داغ مدینه
نمیره از یادم،مادرم و توو کوچه ها زدن
توی بستر بود و،جونی نداشت دیگه توی بدن
با اشاره میگفت،به بابات نزنی حرفی حسن
آوای جانِ من آه
یا حسن یا حسن آه...

  • چهارشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 09:49
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر واحد امام حسن مجتبی(ع) -(رویت کوکبِ آسمانها) * امیر عباسی

429
2

شعر واحد امام حسن مجتبی(ع) -(رویت کوکبِ آسمانها) رویت کوکبِ آسمانها
شورِ جَمعِ عرشِ معلّی
عِشقَت در دلِ ارض و سَما
جانم‌ یا امامِ مجتبی
باشد لطف و هم کرم گدای کویت
گلها همه عطر و بویشان از بویت
هر جا روی قلبِ عاشقان به سویَت
جانم یا حسن حسن حسن یا مولا...

در دل نورِ ایمان عِشقَت
هستم من مسلمانِ عِشقَت
کاری چون مسیحا میکند
عطری از گلستان عِشقَت
قلبم وادیِ شرارِ آهَت گردد
چَشمم خیره بر ناز نگاهت گردد
باید جان من فدای راهت گردد
جانم یا حسن حسن حسن یا مولا...

هستی تو کریمِ آلُ الله
بِنما حاجتِ ما را رَوا
تا که بِشَویم چون شهدا
ما هم زائرِ کرببلا
ما با حُبّ تو در همه جا خوشنامیم
آری همگی کبوترانِ بامیم
همچون حُجَجی فداییِ اسلامیم
جانم یا حسن حس

  • چهارشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 09:53
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر نوحه امام حسن مجتبی(ع) -(سلام ای حجّت حق،رُکن ایمان،معنیِ تقوی) * امیر عباسی

512

شعر نوحه امام حسن مجتبی(ع) -(سلام ای حجّت حق،رُکن ایمان،معنیِ تقوی) سلام ای حجّت حق،رُکن ایمان،معنیِ تقوی
کریم آل طاها،پور حیدر،یوسف زهرا
حسن جانم حسن...
تو والاتر از آنی که شوم من مادح رویت
دو صد همچون منِ عاصی کم از خاکِ سرِ کویت
حسن جانم حسن...
ز درگاهت گذر دارد تمامیِ عنایت ها
مَرانم از درت ای صاحب بَحرِ کرامت ها
حسن جانم حسن...
الا خورشید تابان وِلا جانم به قربانت
امامی بر شهیدِ کربلا جانم به قربانت
حسن جانم حسن...
به راه دین و قرآن جانِ تو تقدیم داور شد
ز داغ جانگدازت دیدگان عالَمی تر شد
حسن جانم حسن...

  • چهارشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 11:04
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر نوحه امام حسن مجتبی(ع) -(فدای غربتِ نگاهت ای حسن ‌جانم) * امیر عباسی

628
1

شعر نوحه امام حسن مجتبی(ع) -(فدای غربتِ نگاهت ای حسن ‌جانم) فدای غربتِ نگاهت ای حسن ‌جانم
در قلب عالَم سوز و آهت ای حسن جانم
کاشانه ات شد قتلگاهت ای حسن ‌جانم
ناله زند زهرا،صد آه و واویلا...

ای تا ابد از داغ تو ارض و سما محزون
اندازه درد تو از حَدّ خِرَد اَفزون
در طشت دیده خواهر تو لخته های خون
ناله زند زهرا،صد آه و واویلا...

شد تیر باران پیکرت از کینه اعدا
اما خودت گفتی امان از روز عاشورا
وَز آن تَنِ خونین به روی خاکِ آن صحرا
ناله زند زهرا،صد آه و واویلا...

  • چهارشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 11:11
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

نوحه امام حسن مجتبی(ع) -(ای روح ایمان معنای قرآن) * امیر عباسی

1392
1

نوحه امام حسن مجتبی(ع) -(ای روح ایمان معنای قرآن) ای روح ایمان معنای قرآن
در ماتم تو هر دیده گریان
ای مسموم کینه،ماه مدینه،مظلوم دوران
یا مولا حسن‌ جان...

صراط حقّ و رحمت رَهِ تو
شد خانه تو قتلگه تو
ای لاله پرپر،غریب مادر،حجّتِ سُبحان
یا مولا حسن‌ جان...

بعداز وُقوعِ شهادت تو
تازه شروع شد مصیبت تو
شد جسمت پر از تیر،از ظلم و تَکفیر،زین غم اَلاَمان
یا مولا حسن‌ جان...

در ماتم تو دنیا بگرید
ماهی میانِ دریا بگرید
ای محنت کشیده،مصیبت دیده،از جور عُدوان
یا مولا حسن‌ جان...

دیگر نگویم از روی نیلی
از خاک چادر از ضرب سیلی
پیرِ این عزایی،غرق بکایی،در بیت الاحزان
یا مولا حسن‌ جان...

  • چهارشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 11:13
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر نوحه امام حسن مجتبی(ع) -(همنوایم با شهیدان،ذکر جانم یا حسن جان) * امیر عباسی

1169

شعر نوحه امام حسن مجتبی(ع) -(همنوایم با شهیدان،ذکر جانم یا حسن جان) همنوایم با شهیدان،ذکر جانم یا حسن جان
ناله دارد فلک با چشم گریان
تسلیت تسلیت یا فاطمه جان
بر تو تسلیت یا زهرا...

دلبر ما یا حسن جان،یابن الزهرا یا حسن جان
گرچه بر درد غربت مبتلایی
کشته خاطرات کوچه هایی
یا مولا حسن یا مظلوم...

ای امان از فتنه گر ها،دشمنان آل طه
وقت تدفین تو در پیش یاران
پیکر پاک تو شد تیرباران
یا مولا حسن یا مظلوم...

بر نبی نور دو عینی،مرثیه خوان حسینی
ای حسین ای مرا نور دو دیده
میشود از جفا سرت بریده
یا مولا حسین یا مظلوم...

  • چهارشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 11:46
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر فرخنده

شعر امام حسن(ع) -(کریم هستی و الطاف بی حدی داری) * امیر فرخنده

472
0

شعر امام حسن(ع) -(کریم هستی و الطاف بی حدی داری) کریم هستی و الطاف بی حدی داری
میان ما به کرامت زبانزدی داری

گداست در به در رزق خود ولی اینجا
شما به سمت گدا رفت و آمدی داری

حرم اگرچه نداری و بدان آقا
میان سینه ی عشاق مرقدی داری

کریم هستی و حیف است ای عزیزخدا
نه بارگاه طلایی نه گنبدی داری

رسیده ام که ببخشی مرا تو از سر لطف
"اگرچه معترفم نوکر بدی داری"

  • شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 19:25
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 محسن ناصحی

شعر امام حسن(ع) -(مانده بودم بدهم دل به علی یا به حسن) * محسن ناصحی

3725
6

شعر امام حسن(ع) -(مانده بودم بدهم دل به علی یا به حسن) مانده بودم بدهم دل به علی یا به حسن
دیدم اصلا گره خورده دل مولا به حسن

شانه اش خالق کوه است تعجب نکنید
تکیه داده است اگر حضرت زهرا به حسن

با علی محکمم و با حسن آرام ، ببین
کوه دل را به علی داده و دریا به حسن

وصف او کردم و در مصر صبا را گفتند
بدهد نامه ای از سوی زلیخا به حسن

مثل قرآن که قسم خورده به روی خورشید
من هم از شوق قسم می خورم اما به حسن

لا اله آمده بر روی زبانم اما
بعدِ لا حول ولا قوّه الا به حسن

ذکر من هر سحر این است : الهی به حسین
دم افطار خرابم که خدایا به حسن

شیعیان حسن از کفر تبرّی جُستند
بیش از آنقدر که جستند تولّا به حسن

  • شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 19:29
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

متن شعر امام حسن(ع) -(همیشه آسمان بارانی چشم ترش بوده) * احمد حسین پور علوی

479

متن شعر امام حسن(ع) -(همیشه آسمان بارانی چشم ترش بوده) همیشه آسمان بارانی چشم ترش بوده
کسی که داغ وغربت ارث زهرا مادرش بوده

حسن سهم پیمبر شد حسین اما علی را داشت
حسن بیش از حسین آیینه ی پیغمبرش بوده

خدا ما را کفایت میکند«اَلعزه لله»
چه نقشی بر نگین آبی انگشترش بوده

چه دردی بیش از این که میزده از پشت خنجر را
کسی که سالها پایین پای منبرش بوده

سپاهی داشته اما سپاه رو سیاهی که
فقط در گیر ودار کیسه ی سیم و زرش بوده

به یاد کوچه ای باریک می افتد در آن خانه
که روزی روزگاری مادرش پشت درش بوده

خدا را شکر در شبهای تلخ خون دل خوردن
اگر مادر نبوده در کنارش خواهرش بوده

جمال قاسم وشیرین زبانی های عبدلله
چه رازی بین او با لاله های پر پرش بوده

پس از طشت مس

  • سه شنبه
  • 16
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:03
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد