امام حسین علیه السلام

مرتب سازی براساس

شعر مناجات امام حسین(ع) -( در سینه ای که عشق شما موج می زند ) * سید محمد جواد شرافت

1772

شعر مناجات امام حسین(ع) -( در سینه ای که عشق شما موج می زند ) در سینه ای که عشق شما موج می زند
سرچشمه های نور خدا موج می زند
با یادتان زلال ترین قطره های اشک
در چشم های عاشق ما موج می زند
دریای شور و شوق زیارت چه بی شکیب
در لحظه های خیس دعا موج می زند
وقتی که پرچم حرمت موج می خورد
در او هزار قبله نما موج می زند
آوای خشک «العطش» کودکان هنوز
در خیمه گاه مانده به جا موج می زند
رودی که گفته اند دلش سخت سنگی است
آرام مانده است و یا موج می زند؟
از او چقدر خاطره در ذهن کربلاست
تا جاری است خاطره ها موج می زند:
در خیمه آب نیست و گهواره تشنه است
آن رود رو سیاه کجا موج می زند
وقتی که ساقی حرم از دست رفته است
دیگر فراتِ آب چرا موج می زند
می خواهد اشک طفل تو را در بی

  • چهارشنبه
  • 6
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 11:49
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر مناجات امام حسین(ع) -( ذره ذره دل من آب شده، بی تابم ) * جعفر ابوالفتحی

1288
2

شعر مناجات امام حسین(ع) -( ذره ذره دل من آب شده، بی تابم ) ذره ذره دل من آب شده، بی تابم
من به یاد حرم کرببلا می خوابم
در همین خواب پر از داغ خودم ای آقا
من دلم را به ضریح حرمت می سابم
تا دم صبح به عشق حرمت بیدارم
فخرم این شد که تویی عشق من ای اربابم
در کف نیمه شب صحن ابالفضلم من
یک شبی از کرمت ای گل من دریابم
کربلا قتلگه عشق نبی جان ولی است
کربلا تاج سر پاک حسین بن علی است
تشنه ی یک نگه کرببلا می مانم
تا ابد از حرم کرببلا می خوانم
این سگ روسیه ات را به غلامی بپذیر
من غلام پسر فاطمه ام می دانم
خیمه ی مشکی تو هیئتمان است بیا
بر در درگه این خیمه ببین دربانم
جان و سر می دهم و لطمه زنم از غم تو
بخدا اذن دهی در ره تو سلمانم
تو حسینی و خدا مدح تو آغاز نمود

  • چهارشنبه
  • 6
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:21
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام حسین(ع) -( ســر را بـه پـاي تـو سپـردن افـتـخـار اسـت ) * جواد قدوسی

1411

شعر مدح امام حسین(ع) -( ســر را بـه پـاي تـو سپـردن افـتـخـار اسـت ) ســر را بـه پـاي تـو سپـردن افـتـخـار اسـت
هر كس كه اربابش تو باشي رستگار است
يـا لـيـتـنـا كـنـا مـعـك ورد زبـانـــــــــــــــــم
جـمــع فـدائـيـان راهـت بـيـشـمـار اســــت
شب هاي جمعه كــــربلا مي پاشد از هم
هر جا كـه ميـبيـني پر از گـرد و غـبـار است
فـريـاد،واويـلـا حـسـيـن مـظـلـوم عـالـــــــــم
معـلـوم كـرده فاطـمه هــم در جــــوار اسـت
پـيـچـيـده عـطـر سـيـب سـرخـي در حريمت
مـــولـا دوبـاره روضـــــه هـايـت بـرقـرار اسـت
آن زائـري كـه زيـر پـاهـايـت بــــــــميـــــــــرد
آقــا مـشـخـص مـيـشود او كهـنـه كـار است
مـهـر تـو را زهــــــــــرا مـــيــان دل نشانـــده
مـــهـــرت مـيـان سيـنـ

  • چهارشنبه
  • 6
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 15:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 وحید قاسمی

شعر مناجات امام حسین(ع) -( ما را شهید اشک و محن آفریده اند ) * وحید قاسمی

1781

شعر مناجات امام حسین(ع) -( ما را شهید اشک و محن آفریده اند ) ما را شهید اشک و محن آفریده اند
عاشق تر از اویس قرن آفریده اند
امر خدای عزوجل بوده در ازل
ما را برای سینه زدن آفریده اند
×××
ما را ز خاک کرببلا آفریده اند
با ذوق چشم های خدا آفریده اند
ما را ز خاک و یکصد و ده خمره ی شراب
تنها به عشق آل عبا آفریده اند

شاعر : وحید قاسمی

  • پنج شنبه
  • 7
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:25
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( منوغلامی کوی شماخداراشکر ) * هاشم محمدی آرا

1463
0

شعر مناجات امام حسین(ع) -( منوغلامی کوی شماخداراشکر ) منوغلامی کوی شماخداراشکر
منونشستن درروضه هاخداراشکر
تمام عالم امکان اسیرگریه ی تو
همین که من شدم اهل بکا خداراشکر
تمام آرزوی من بودزیارت تو
منورسیدن کرب وبلاخداراشکر
گره گشای دو عالم امیرعلقمه است
منوگدایی صاحب لواخداراشکر
من ازنشستن در روضه هایتان ارباب
گرفته ام دو سه باری شفاخداراشکر
عنایت ونظرخواهرت بود که شدم
غلام حضرت خیرالنساخداراشکر

شاعر : هاشم محمدی آرا

  • پنج شنبه
  • 7
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:27
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( دل خوشم من چون گدای این درم ) * رضا قربانی

2322
3

شعر مناجات امام حسین(ع) -( دل خوشم من چون گدای این درم ) دل خوشم من چون گدای این درم
هم گدای فاطمه هم حیدرم
سوی این در هست دائم دست من
نیست حاجت بر سرای دیگرم
آبرویم از در این خانه است
زین سبب از خلق عالم برترم
تا که آید نام زیبای حسین
اشک آید از دو چشمان ترم
روضه‌هایش چون به گوشم می‌رسد
می‌زند بر سینه و دل آذرم
کاش می‌شد کربلا باشم شبی
تا به بر گیرم مزار دلبرم
یاد دارم کودکی بودم ولی
شور عشقی بود دائم در سرم
تا که ایام محرم می‌رسید
می‌نمودم رخت ماتم در برم
یاد دارم مانده در گوشم هنوز
گریه‌های بی‌صدای مادرم
این چنین می‌گفت با صد شور و شین
من فدای کام عطشان حسین

شاعر : رضا قربانی

  • پنج شنبه
  • 7
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:16
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات با امام حسین(ع) -( کوثر لبان پاک تو باشد، خمارتم ) * جعفر ابوالفتحی

1496
1

شعر مناجات با امام حسین(ع) -( کوثر لبان پاک تو باشد، خمارتم ) کوثر لبان پاک تو باشد، خمارتم
عمری درون هیئتتان در جوارتم
کاری نکرده ام که بنازم به آن ولی
فخرم بود ز گریه کنان تبارتم
پاییز گشته ام ز گناهان بی شمار
آقا چه می شود که بگویی بهارتم
قلبم اسیر نگاه کریم توست
من هم غلاممو ز نگاه تو یارتم
****************************
خواهش نکن که شوم مثل اکبرت
من هم غلامیم ز غلامان اصغرت
****************************************
خیلی به حال ما کرم و جود کرده ای
هر چه به چنته ی کرمت بود کرده ای
ای گریه کن که به سر می زنی ببین
در این معامله چقدر سود کرده ای

شاعر : جعفر ابوالفتحی

  • پنج شنبه
  • 7
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:56
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات با امام حسین(ع) -( یا حسین از کودکی بودم غلام هیئتت ) * جعفر ابوالفتحی

2728
1

شعر مناجات با امام حسین(ع) -( یا حسین از کودکی بودم غلام هیئتت ) یا حسین از کودکی بودم غلام هیئتت
قلب من خورده سند آقا به نام هیئتت
من درون روضه هایت پا گرفتم عشق من
با دلم مِی، می زنم آقا ز جام هیئتت
من ز تو می خوانم و از عشق تو دم می زنم
تا تو هم بر من بیاموزی مرام هیئتت
می نویسم مصراع بعدی به خط شور و عشق
طعنه بر تخت سلیمان زد مقام هیئتت
من نمک پرورده ی اشک تو هستم جان من
کام من تر شد عزیز من ز کام هیئتت
در مصاف عاشق و معشوق ای جانم شده
این دلم همچون اسیرانی به دام هیئتت
السلام ای کشته ی لب تشنه در بین دو نهر
می رسد بر گوش جان آقا سلام هیئتت
گر کنم تشبیه قلبم را به کفتر عیب نیست
کفتر قلبم زده پر روی بام هیئتت

شاعر : جعفر ابوالفتحی

  • پنج شنبه
  • 7
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:01
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات با امام حسین(ع) -( بوسه از خال لبت ای یار چیز دیگری است ) *

1488

شعر مناجات با امام حسین(ع) -( بوسه از خال لبت ای یار چیز دیگری است ) بوسه از خال لبت ای یار چیز دیگری است
غمزه ی چشم تو ای دلدار چیز دیگری است
ای تو لیلای همه عشاق ای معشوق ما
این سر مجنون به روی دار چیز دیگری است
دل برایت خانه ی غمهاست ای جانم ولی
از غم تو گریه ی بسیار چیز دیگری است
داستان کربلا مشهور بین مردم است
قصه رأس و تنور نار، چیز دیگری است
گرچه کل این بدن رفته به زیر سم ولی
پهلوی بشکسته ی مردار چیز دیگری است
گرچه سرها روی نی ها خفته بودند ای شهید
دیده ات بر روی نی بیدار، چیز دیگری است
گرچه راه شام و کوفه پر مصیبت بود لیک
آن تن تب کرده و بیمار چیز دیگری است
بین راه کربلا تا کوفه غم بسیار لیک
سیلی و کعب و سنان در کار، چیز دیگری است
چشم ها بسیار شد گریان

  • پنج شنبه
  • 7
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:02
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شعر مناجات امام حسین(ع) -( بگیر بال مرا باز در هوای خودت ) * حسن لطفی

2639
1

شعر مناجات امام حسین(ع) -( بگیر بال مرا باز در هوای خودت  ) بگیر بال مرا باز در هوای خودت
مرا ببر به کنارت، به کربلای خودت
نفس بزن که مذابم کنی در این شب‌ها
نفس بده که بسوزم فقط برای خودت
دلم کتیبۀ اشعار محتشم شده است
بزن به سینه‌ام آتش، به روضه‌های خودت
از آن زمان که به پایم نوشته شد، این زخم
نشسته بر جگرم داغ بوریای خودت
وصیتم شده آقا! مرا کفن نکنند
مگر به پیرهن مشکی عزای خودت

شاعر : حسن لطفی

  • پنج شنبه
  • 7
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:12
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

شعر مناجات امام حسین(ع) -( کرده ام نذر که عمری ز غمت گریه کنم ) *استاد سید هاشم وفایی

24861
91

شعر مناجات امام حسین(ع) -( کرده ام نذر که عمری ز غمت گریه کنم ) کرده ام نذر که عمری ز غمت گریه کنم
آه از دل کشم و از المت گریه کنم
گر دل سوخته ای لطف به من کرده خدا
بهر آن ست که سوزم ز غمت گریه کنم
گاه در ماتم تو بر سر و بر سینه زنم
گاه بنشینم و زیر علمت گریه کنم
منم آن سائل درمانده که با دست تهی
در دل شب به امید کرمت گریه کنم
به غبار حرم کرببلایت سوگند
دوست دارم که شبی در حرمت گریه کنم
کاش آئی دم مردن به سر بالینم
تا نهم صورت خود بر قدمت گریه کنم
همه شب گفت "وفائی" سر سجاده اشک
کی شود در حرم محترمت گریه کنم

شاعر : استاد سید هاشم وفایی

  • پنج شنبه
  • 7
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات با امام حسین (ع) -( به پای بیرق روضه اگر که سینه زنم ) * حمید قلی زاده

1925
2

مناجات با امام حسین (ع)  -( به پای بیرق روضه اگر که سینه زنم ) به پای بیرق روضه اگر که سینه زنم
غلام درگه ارباب و شاه بی کفنم
ز روضه روزی خود را همیشه می گیرم
به اشک و آه و به گریه همین نفس زدنم
هوای گوشه ی شش گوشه ات به سر دارم
درست می شود عمری که مرغ این چمنم
درون سینه ام آتش بگیرد از نامت
به جام آب طهورا چو بوسه ای بزنم
نظر نما به غلام سیاه خود ارباب
عنایتی بنمایی زغصّه می شکنم
به دشت پر زسپاهی و سی هزارنفر
به یاد قتله گه و یاد روضه ی حسنم
که هیچ روز نباشد کیومک العاشور
فدای اهل خیام تو پاره های تنم
چه فایده به گلابی که شستشویت داد
شراب و تشت طلا آه خاک بر دهنم
به وقت مرگ کنارم دو سه کفن دارم
مرا ببخش حسین بوریا نشد کفنم

شاعر : حمید قلی زاده

  • جمعه
  • 8
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 17:07
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( بعد از شما حیات به دردی نمی خورد ) *

1283
1

شعر مناجات امام حسین(ع) -( بعد از شما حیات به دردی نمی خورد ) بعد از شما حیات به دردی نمی خورد
صد دجله و فرات به دردی نمی خورد
قبل از بریدن سرتان روزه بوده اند
آن صوم و آن صلات به دردی نمی خورد
در اوج ترش رویی و تلخی صحبتند
شیرینی نبات به دردی نمی خورد
مهتاب من تویی! من و خاکی قمر کجا؟
شمس و قمر، کُرات به دردی نمی خورد
خواهم چه کار زندگی بی حسین را
زین پس دگر حیات به دردی نمی خورد

  • شنبه
  • 9
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:17
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر اسارت امام حسین(ع) -( قلم به دست من از روضه ی تو آزرده است ) * یحیی نژاد سلامتی

1701

شعر اسارت امام حسین(ع) -(    قلم به دست من از روضه ی تو آزرده است ) قلم به دست من از روضه ی تو آزرده است
و هم چنان دل من از غم تو پژمرده است
برای راحتی از اوج روضه ات گفتم:
که روضه های لهوفت سند نیاورده است
دوباره آب و هوای دلم پریشان شد
دوباره درد تو شعر مرا صدا کرده است
*
چرا که راس تو از بین این همه نیزه...؟
عجب حکایتی این نیزه دست و پا کرده است
خدا کند که بیایی، چرا که خفاشی
برای غارت معجر به پشت این پرده است
سر تو را که در آغوش می کشید گفت:
تمام حاجت من را خدا برآورده است
برای شادی عمه به پیش سر می گفت:
چرا که گریه کنانی مگر خدا مرده است؟
چرا که آیه ی نور، قطره هایی از خون شد؟
مگر که سنگ سیاهی به آن لبت خورده است
و مقطع غزل خسته ی من این باشد:
صدای مرد غر

  • شنبه
  • 9
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:32
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( ابروی چون کمند تو راه فرار را ) *

1334

شعر مناجات امام حسین(ع) -( ابروی چون کمند تو راه فرار را ) «خال تو را به گوشه ی لب هر که دید گفت
گویی بلال بر سر کوثر نشسته است»
ابروی چون کمند تو راه فرار را
بر عاکفان گوشه ی چشم تو بسته است
حال مرا به سختی و اندوه هر که دید
گفتا مگر ز درگه ارباب رسته است
تا قلب من به طوف جمالت نیامده
زانوی غم بغل گرفته و محزون و خسته است
از مدعی عشق شما این سوال هست
از چه به دست غیر شما چشم بسته است
از دوری و فراق شما قرن های قرن
زمزم ز غم به گریه و زاری نشسته است

  • شنبه
  • 9
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( وقتی كه سوغات فرشته تربت توست ) *

1326

شعر مناجات امام حسین(ع) -( وقتی كه سوغات فرشته تربت توست ) وقتی كه سوغات فرشته تربت توست
عرش خدا هم گوشه ای از هیئت توست
پس تا كه در عرش خدا روضه بگیرند
پیراهن پاره نشان هیئت توست
بالاترین تسبیح در بین ملائك
هنگام روضه اشك و ذكر غربت توست
چشمان دریایی فطرس داد می زد
بال و پری دارم اگر از منت توست
ای آفرینش بر مدار چشم هایت
عزت اگر داریم ما از عزت توست
فردای محشر پرده ها تا كه بیفتد
چشم همه بر بخشش و بر رحمت توست
آه ای قتیل گریه ها ای صاحب اشك
چشمان بارانی ما در خدمت توست

  • شنبه
  • 9
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( هزار مرتبه گر سر بُرند از بدنم ) *

1881
3

شعر مناجات امام حسین(ع) -( هزار مرتبه گر سر بُرند از بدنم ) هزار مرتبه گر سر بُرند از بدنم
خدا نیاورد آن دم که از تو دل بکنم
به نوک نیزه، مجسّم کنم جمالت را
به چوب محمل زینب جَبین دل شکنم
تمام عمر سخن از تو گفته ام، چه شود؟
که وقت مرگ بود، نامت آخرین سخنم
گریستم به تو، یک عمر و از تو می خواهم
در آخرین نفسم، باز بر تو گریه کنم
در آشیانهٔ تن با تو بوده ام مأنوس
مباد بی تو از این آشیانه پر بزنم!
سری که خاک تو نبود، به دورش اندازم
دلی که بر تو نسوزد، در آتشش فکنم
به خاک کرببلا سجده کرده ام عمری
که بوی تربت پاک تو خیزد از کفنم
کریم تر ز کریمان روزگار تویی
گناه کارتر از هر گناه کار منم
به چشم من، نگهی کن که وقت جان دادن
تو را نگه کنم و جان برآید از بدنم
ز سر

  • شنبه
  • 9
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:16
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( از خوشی های جهان درد و غمت ما را بس ) *

9051
21

شعر مناجات امام حسین(ع) -( از خوشی های جهان درد و غمت ما را بس ) از خوشی های جهان درد و غمت ما را بس
از زیادی عطای تو کمت ما را بس
ما همه ریزه خور سفره احسان توئیم
تکه نانی که دهی از نِعَمت ما را بس
گر نشد قسمت ما دیدن بین الحرمین
زدن سینه به زیر علمت ما را بس
گر تهی دست و فقیرم، ولی روز جزا
قطره اشکی که چکد در المت ما را بس
گر چه روی تو ندیدیم ولی در دم مرگ
گر بر این دیده گذاری قدمت ما را بس
تو یم جودی و ما تشنه ولی در همه عمر
قطره ای از یم جود و کرمت ما را بس

  • شنبه
  • 9
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:17
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( ماسوا هست پریشان اباعبدالله ) *

1990
2

شعر مناجات امام حسین(ع) -( ماسوا هست پریشان اباعبدالله ) ماسوا هست پریشان اباعبدالله
عاشق و بی سر و سامان اباعبدالله
حق گواه است که پاینده و جاوید شود
هرکه جان داد به جانان اباعبدالله
بی نیاز از دو جهان می کند هر سائل را
کرم و لطف فراوان اباعبدالله
شکر لله که از بین همه خلق جهان
ما شدیم جزء محبان اباعبدالله
هستی خود همه قربانی حق کرد حسین
هستی ما همه قربان اباعبدالله
همه بیمار و نخواهیم شفا را ز مسیح
چشممان هست به درمان اباعبدالله
به شهان سلطنت هر دو جهان ارزانی
ما گداییم گدایان اباعبدالله
دَرِ این خانه نخوردیم غم روزی را
روزی ماست به دستان اباعبدالله
ما نه تنها به سر سفره او ریزه خوریم
آفرینش همه مهمان اباعبدالله
شاه ما نوکریش سلطنت است پس بی شک
پا

  • شنبه
  • 9
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:20
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

شعر مدح امام حسین(ع) -( زير دينيم به زير علم شاه حسين ) * سید پوریا هاشمی

3660
3

شعر مدح امام حسین(ع) -( زير دينيم به زير علم شاه حسين ) زير دينيم به زير علم شاه حسين
اي به قربان عطا و كرم شاه حسين
دم چايي شما از دم سينه زنهاست
كس نديدست دمي مثل دم شاه حسين
اين حرم نيست شفا خانه بي بي زهراست
بستريم بكنيد در حرم شاه حسين
شاعران گرچه زيادند براي ارباب
نشود هيچكسي محتشم شاه حسين
لحظه مرگ مرا فرش قدمهاش كنيد
چشم ناقابل ما و قدم شاه حسين
اشك امروزي ما برگ امان فرداست
كيمياييست عجب اشك غم شاه حسين

شاعر : سید پوریا هاشمی

  • شنبه
  • 9
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:06
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام حسین(ع) -( اصلا حسین جنس غمش مثل کیمیاست ) * مجید رجبی

2126

شعر مدح امام حسین(ع) -( اصلا حسین جنس غمش مثل کیمیاست ) اصلا حسین جنس غمش مثل کیمیاست
ارباب ما حسابش از همه عالمی جداست
فهمیدم از حسین و منی پیغمبرم که او
آرام جان نه بلکه حسین جان مصطفاست
وصف حدیث من احب حسین را شنیده اید
دلداده حسین غرق یم لطف کبریاست
شاهی که اختیار دو عالم به دست اوست
آنکه سریر سلطنتش خاک کربلاست
دارد حیات دین نبی از دم حسین
محیی دین بخوانمش او را اگر رواست
حتما اجابت است دعا زیر قبه اش
خاک حریم قدسی ارباب ما شفاست
او کشتی نجات وچراغ هدایت است
قبله نمای ما سر پاک زتن جداست
مدیون خون اویم ومجنون خواهرش
آن خواهری که هستی او روی نیزه هاست
با پای نیزه میرود وپا به پای او
تا شهر شام خواهر دلخسته در نواست
حرفی بزن بگو جواب رقیه چه میش

  • شنبه
  • 9
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:21
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات با امام حسین(ع) -( روضه برپاشده وباز به هم ریخته ام ) * رضا دین پرور

1706
1

شعر مناجات با امام حسین(ع) -( روضه برپاشده وباز به هم ریخته ام ) روضه برپاشده وباز به هم ریخته ام
اشک بسیار ز دوری حرم ریخته ام
آنقدر سینه زدم که بدنم خسته شده
پر چو فطرس به هواخواهی غم ریخته ام
تابچسبد به خودم روضه این چند دهه
هرچه را داشته ام پای علم ریخته ام
برده اند عرش ملائک که تبرّک بشوند
عرقی راکه دم شور و دو دم ریخته ام
مطمئن می شوم از این عطش بی پایان
اشک در محضرچشمان تو کم ریخته ام
مثل اسفند دلم ریخت میان آتش
بسکه از عشق تو آتش به دلم ریخته ام
آنقدر ناز کشیدی توکه از رو رفتم
آبرو را که تو دادی چه کنم؟ریخته ام
به سرم خورده بگیرم دم و بر سر بزنم
روضه برپا شده و باز به هم ریخته ام

شاعر : رضا دین پرور

  • شنبه
  • 9
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

دانلود مداحی مدح امام حسین(ع) -( ما راهی شهر كرببلا هستیم ) *

3836
9

دانلود مداحی مدح امام حسین(ع) -( ما راهی شهر كرببلا هستیم ) ما راهی شهر كرببلا هستیم
نوكرای سیّدُ الشهدا هستیم
میشه دعامون مستجاب
با دستای طفل رباب
اربعین كربلا هستیم
آتیش گرفته زغمت كل جونم
باز عاشقونه تو محرم میخونم
باز این چه شور است كه در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
تلاطم اشكم چون امواج دریاست
تا قیامت پرچم اربابم بالاست
كرببلا،غازریه
حرم شهر ماریه
سرچشمه ی جنون ما
هر دم میخونم با دلی غم گرفته
قلبی كه بازم برا تو دم گرفته
كشتی شكست خورده ی طوفان كربلا
در خاك و خون فتاده به میدان كربلا
شاه قامت قیامت ما عباسه
دلبر با اُبهت ما عباسه
دیوانه ام احساسی ام
من روضة العباسی ام
قله ی غیرت عباسه
تو تكسوار حرمی یا اباالفضل
تو شهریار كر

  • شنبه
  • 9
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:27
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام حسین(ع) -( چنان شمعی که از اطرافیان پروانه می سازد ) * پیمان طالبی

3117
2

شعر مدح امام حسین(ع) -( چنان شمعی که از اطرافیان پروانه می سازد ) چنان شمعی که از اطرافیان پروانه می سازد
حسین بن علی (ع) از عاقلان دیوانه می سازد
حریمش جای عرش و فرش را با هم عوض کرده ست
که جبریل امین در بارگاهش لانه می سازد
به عبدش شأن بیت الله بخشیدست از این رو
لباس مشکی او کعبه از دیوانه می سازد
ندارم بی عیشم را که یک عمر است یار من
کبوترهای صحن خویش را با دانه می سازد
هوای مست های خویش را دارد که پی در پی
میان کوچه های شهر ما میخانه می سازد
کسی که ساکن شهرش شد اسمش کربلائی نیست
بهشتی می شود هرکس در آنجا خانه می سازد
طبیبان بارها گفتند این غم را علاجی نیست
دگر غیر از هوای کربلاء بر ما نمی سازد

شاعر : پیمان طالبی

  • یکشنبه
  • 10
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:08
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( بی قراران توآقا زیر پرچم زنده اند ) *

7761
2

شعر مناجات امام حسین(ع) -( بی قراران توآقا زیر پرچم زنده اند ) بی قراران توآقا زیر پرچم زنده اند
آری آری سینه زنها فصل ماتم زنده اند
در حقیقت تو به آنها زندگی بخشیده ای
آن نفس هایی که از عیسی بن مریم زنده اند
عاشقان با هرنفس نام شما را می برند
سینه زن های تو آقا تا همان دم زنده اند
هرکسی پای غمت جان داد عمر خضر یافت
هم شهیدان می روند از بین ما هم زنده اند
پیر ما فرمود اسلام از محرم زنده است
پس مسلمان یقینا از محرم زنده اند
کودکان از غربت شش ماه ات جان می دهند
داغ اکبر دیده ها با قامت خم زنده اند
لااقل آزاده باشید از خیلش بگذرید
مردهای این حرم هرچند هم کم زنده اند

  • دوشنبه
  • 11
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 04:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

شعر مدح امام حسین(ع) -( ای زمین وآسمان مبهوت ایمانت حسین ) *استاد سید هاشم وفایی

1654
1

شعر مدح امام حسین(ع) -( ای زمین وآسمان مبهوت ایمانت حسین ) ای زمین وآسمان مبهوت ایمانت حسین
شد فضای کوفه عطرآگین زقرآنت حسین
ای فروزان آفتابم گرهلالت خوانده ام
دیده ام یکباره شد مبهوت وحیرانت حسین
سخت دلتنگ است زینب، ناطق قرآن بخوان
تا شود آرام دل ازصوت قرآنت حسین
همره خوناب دل کز دیده آید برون
خون چکد برروی نی ازلعل عطشانت حسین
کی شود گردوغباری مانع ازتابیدنت
گرشده خاکستری رخسار تابانت حسین
چشم درچشم من وطفلان خود داری هنوز
صف زده مژگان اشکی روی دامانت حسین
تاکنی این کاروان را رهبری از روی نی
رهبر بیداری وباز است چشمانت حسین
باتو گرم گفتگو بودم که ناگه ازستم
سنگ زدسنگین دلی برروی رخشانت حسین
لب گشا حرفی بزن با دختر گریان خود
تا نکرده جان خودرا او به

  • دوشنبه
  • 11
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:25
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام حسین(ع) -( پیراهن سیاه تو من نمیدم به عالمی ) * جواد قمری

679
1

شعر مدح امام حسین(ع) -( پیراهن سیاه تو من نمیدم به عالمی ) پیراهن سیاه تو من نمیدم به عالمی

دلم میخواد بیام آقا به کربلا محرمی
تا نبینم کربلا تو دل منم خونه حسین
حک شده روی قلب من، أنا مجنون الحسین
آقا خودت میدونی، من که به عشقت اسیرم
ایشاالله یه روزی میاد من برای تو میمیرم
گریه کنا، سینه زنا رسیده فصل ماتم
خدارو شکر میبینم که رسید محرم
هرچی میخوای بگیر ازم محرمو نگیر ازم
تورو به جون مادرت پیرهنتو نگیر ازم
نوکر مشکی پوشتم، بخدا مدیونتم
کربلامو امضا کنی، آقا ممنونتم
برای غربت تو من بمیرم حسین جان
بیخیال غم تو من نمیشم بقرآن
به یاد اون لحظه ای که میشه تن تو بی سر
یه مادری تو گودال میگه غریب مادر
به یاد اون مادری که حالش گریه داره
و میگه با اشاره حسین ک

  • دوشنبه
  • 11
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:27
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام حسین(ع) -( دل و جان در گرو حضرت جانان داریم ) * احسان محسنی فر

10777
24

شعر مدح امام حسین(ع) -( دل و جان در گرو حضرت جانان داریم ) دل و جان در گرو حضرت جانان داریم
هر چه نعمت بود از محضر ایشان داریم
سالیانی است که ما ریزه خور اربابیم
از سر سفره ی او رزق فراوان داریم
پای از روضه ی ارباب طریقت نکشیم
تا که در سینه نفس تاکه به تن جان داریم
نم نم اشک مصیبت به عزای تو خوش است
از دم روضه ی تو جلوه دو چندان داریم
تا خدایی خدا هست گدایان تو ایم
دل خوشیم تا ابد الدهر که سلطان داریم
اولین مستمع مجلس روضه زهراست
روضه آهسته بخوانید که مهمان داریم
پیر میخانه ی عشاق خمینی فرمود :
هر چه داریم ز سالار شهیدان داریم
تفرقه ظلم و ستم راه ندارد در ما
تا که جمهوری اسلامی ایران داریم
گر خدا اذن دهد سینه زنان می آییم
روز محشر روی لب ذکر حسین جان

  • دوشنبه
  • 11
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:29
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

شعر مدح امام حسین(ع) -( رفت و تماشاي قفايش را به من داد ) * علی اکبر لطیفیان

1751
1

شعر مدح امام حسین(ع) -( رفت و تماشاي قفايش را به من داد ) رفت و تماشاي قفايش را به من داد
آن گريه هاي پشت پايش را به من داد
با گريه خاكستر شدن را ياد دادم
ديروز كه پروانه جايش را به من داد
تقصيرها را گردنم انداخت معشوق
با اين بهانه انزوايش را به من داد
طي ميكنم صحرا به صحرا جاده ها را
رحمت بر آنكه گيوه هايش را به من داد
قصد كليم الله بودن كرده بودم
ناراحتم تنها عصايش را به من داد
بدجور نخلستان نشينم كرد آخر
وقتي نجف حال و هوايش را به من داد
دردم حسين است و دوايم هم حسين است
هم درد داد و هم دوايش را به من داد
از حاجيان كعبه هم حاجي ترم كرد
وقتي طواف كربلايش را به من داد
يك عده اي را كعبه ، من را كربلا بُرد
به ديگران سنگ و طلايش را به من داد
اول دلم را

  • دوشنبه
  • 11
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:30
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام حسین(ع) -( منم و گریه ام و دیدۀ تر خواستنم ) *

1882
1

شعر مدح امام حسین(ع) -(  منم و گریه ام و دیدۀ تر خواستنم ) منم و گریه ام و دیدۀ تر خواستنم
نظری کن به تمنای نظر خواستنم
آخرش من به تو ای دوست تعلق دارم
مفروشی تو مرا مردم اگر خواستنم
باید از ریشه غم غیر تو را قطع کنم
نیتم این بود از شوق تبر خواستنم
این در، آن در زدنم بود مرا کوچک کرد
هر چه رفتم به جز این خانه مگر خواستنم
نمک روضه تو کام مرا شیرین کرد
بعد از این ننگ به این میل شکر خواستنم
پر من گر به هوایت نپرد می شکند
گنبدی می طلبد این همه غم خواستنم
محشر از قبر برون آیم و با ذکر حسین(ع)
هروله می کنم از لحظۀ برخاستنم
نسل من کاش ستایشگر بزم تو شود
فکرم این است از اولاد پسر خواستنم
پدر و مادرم و ایل و تبارم به فدات
کربلایم ببر ای دار و ندارم به فدات

  • دوشنبه
  • 11
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد