امام حسین علیه السلام

مرتب سازی براساس

شعر مدح امام حسین(ع) -( فکری برای زخم چشمان ترم کن ) * سجاد شاکری

1437
1

شعر مدح امام حسین(ع) -( فکری برای زخم چشمان ترم کن ) فکری برای زخم چشمان ترم کن
فکری به حالِ حالِ از بد بدترم کن
اینگونه میمیرم بدون شک! بیا و ...
فکری برای عاشق دور از حرم کن
بال و پری ده تا بیایم تا تو و بعد ...
... وقتی نشستم روی بامت بی پرم کن
عمری به سر خاک عزایت ریختم من
پس داخل قبرم "تو" خاکی بر سرم کن

شاعر : سجاد شاکری

  • یکشنبه
  • 22
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 08:03
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر مدح امام حسین(ع) -( حالا که صحبت دلم به اینجا کشیده شد ) * محمد حسین بناریان

1719
2

شعر مدح امام حسین(ع) -( حالا که صحبت دلم به اینجا کشیده شد  ) حالا که صحبت دلم به اینجا کشیده شد
فاش می کنم راز دلم با خدای تو
بی تو فقیرم و همه سرمایه ام تویی
دلخوش شدم به دیدن گنبد طلای تو
اقا دلم بهانه میدان مشک کرد
محتاج یک نگاه توام با دعای تو
تا بوی سیب می رسد از سمت قتلگاه
قطعا خود بهشت بود کربلای تو
می خواهم اسمان غزل های من شوی
تا چون کبوتری بشوم در هوای تو

شاعر : محمد حسین بناریان

  • یکشنبه
  • 22
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 08:10
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا رسولی

شعر رباعی مناجات با امام حسین (ع) -( بر درگه این و آن گدایم نکنی ) * رضا رسولی

3331
9

شعر رباعی مناجات با امام حسین (ع) -(    بر درگه این و آن گدایم نکنی ) بر درگه این و آن گدایم نکنی
وز طوف حریم خود جدایم نکنی
محتاج به یک نیمه نگاهت هستم
ای بی کفن ارباب رهایم نکنی

شاعر : رضا رسولی

  • یکشنبه
  • 22
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 15:03
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمد زوار

شعر مدح امام حسین(ع) -( سلام آقا منم غلام سیاتون ) * محمد زوار

3279
4

شعر مدح امام حسین(ع) -( سلام آقا منم غلام سیاتون ) سلام آقا منم غلام سیاتون
خیلی دلم تنگ شده بود براتون
چطوری با زحمتامون آقاجون؟
میخوام باهات حرف بزنم فراوون
میشناسی من رو؟ همونم اون بَده
اون که همیشه به تو نارو زده
اونی که با تو صاف و صادق نبود
بنده ی سر به راه و لایق نبود
اومدم از خودم بگم عزیزممثل قدیم یه خورده اشک بریزم
تا که دلم دوباره جون بگیره
کمک کن آقا که تَوون بگیره
نگاه کن آقا به دلِ شکستم
خاک به سرم نوکرِ وَرشکستم
عُمرَم تموم شد با گناه و غفلت
اَمون از این چشم چِرونی و غیبت
چی بگم از چشای پَست و هیزَم
وای از نگاه های هوس آمیزم
با زبونم خِیلیا رو سوزوندم
خیلی دلِ مردم و من شکوندم
چه حرفایی که نمیگفتم آقا
چه حرفایی که نَشِنُفتَم آقا

  • شنبه
  • 28
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 07:04
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( چشمی که از روایت این روضه ها تر است ) * حسین ایزدی

1908
2

شعر مناجات امام حسین(ع) -( چشمی که از روایت این روضه ها تر است ) چشمی که از روایت این روضه ها تر است
"فردا کنار فاطمه با آبرو تر است"
عمری به گریه در پی دلدار بوده ایم
روز جزا پی من و تو چشم دلبر است
اصلا عجیب نیست که او را ندیده ایم
چشمی که دیده روی مهش چشم دیگر است
ما را شکسته سینه و بی سر قبول کن
وقتی که جسم زخمی ارباب بی سر است
اصلا اگر بهشت کنار تو نیستیم
دوزخ برای عاشق مهجور بهتر است
هنگام مرگ اگر برسد داد می زنم...
زیباترین دقایق من آنِ آخر است

شاعر : حسین ایزدی

  • دوشنبه
  • 30
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 04:16
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( یک قبله، سرخ، در وسط کهکشان غم ) * محمد جواد فارسی

1351
3

غزل امام حسین(ع) -( یک قبله، سرخ، در وسط کهکشان غم ) یک قبله، سرخ، در وسط کهکشان غم
یک کهکشان مصیبت و یک آسمان علم
یک آسمان نیلی و یک بارگاه عشق
دولت سرای حضرت والای شاه عشق
در اوج اهتزاز، به دل هاست رهنمون
یک پرچم قشنگ، ولیکن به رنگ خون
چون پادشاه بی سر خود سربلند و راست
او می خورد تکان و تو گویی دل خداست!
با تار و پود، قلب مرا تور می زند
شیرینی است، لیک دلم شور می زند
چوبش اگر چه چوب ولی با ادب بود
او نیست خیزران که به دندان و لب خورد
خطّی به عرش، از وسط گنبد طلاست
راحت کنم تو را ته این خط خود خداست

شاعر : محمد جواد فارسی

  • دوشنبه
  • 30
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 07:34
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( در چشم های خسته ی من موج می زد، اشکی مردّد که بریزد یا نریزد ) * وحیده افضلی

1734

غزل امام حسین(ع) -( در چشم های خسته ی من موج می زد، اشکی مردّد که بریزد یا نریزد ) در چشم های خسته ی من موج می زد، اشکی مردّد که بریزد یا نریزد
خندیدم و خندیدم و خندیدم آری، آن قدر خندیدم به ظاهر تا نریزد
هر روز جاری بوده روی گونه هایم، امروز امّا روز میلاد حسین ست
دورت بگردم ای دل صد پاره ی من! کاری بکن اشکم همین حالا نریزد
امروز روز سوم شعبان، خدایا! این اشک های خیره ام را دست به سر کن
در سینه ام امواج آرامش ندارند، کاری بکن از دیده ام دریا نریزد
این لحظه ها، مال حسین اند و اباالفضل، مال امام سجده های ناب، سجاد!
طاقت بیاور ای دل من، گریه هایت، امروز تا فردا و پس فردا نریزد
یک گوشه بنشین و بگو جانم فدایت، تو آمدی تا این که سقف گیج هستی
از برکت نام تو آرامش بگیرد، تا بر سر ا

  • دوشنبه
  • 30
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 07:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( خبر، تا قريه هاي دور دستِ كهكشان رقصيد ) * احمدرضا قدیریان

1192

غزل امام حسین(ع) -( خبر، تا قريه هاي دور دستِ كهكشان رقصيد ) خبر، تا قريه هاي دور دستِ كهكشان رقصيد
زمين گهواره شد، در دست هاي آسمان رقصيد
تبسّم مثل ايمان در حجازِ عشق جاري شد
غم از رسمِ كبودِ خود برآمد، شادمان رقصيد
رسولِ آسمان در گوشِ صبحي تازه، لب واكرد
كبوتر در كبوتر شور، در لحن اذان رقصيد
فرات از اشتياقِ پيشوازِ رودِ نو، تر بود
شرر شد، موج زد، در هيأتِ آتشفشان رقصيد
زبانِ وجدِ آدم، در مباركبادِ لبخندش
به آيينِ بشارت كِل كشيد و در دهان رقصيد
خدا عاشق نشد تا مستيِ روزي كه عطر او
ميان شاخه هاي باغِ سبزِ لامكان رقصيد
تو گويي بر محمّد آيه ي تطهير نازل شد
وَ يا بانوي اقيانوس در صحنِ جهان رقصيد
هلالِ نارسِ شعبان كه از بطنِ افق سر زد
زيارتنامه، در متنِ مفا

  • دوشنبه
  • 30
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 07:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( سریم و خیرِ سر شعر، سروری داریم ) * پیمان طالبی

1572

غزل امام حسین(ع) -( سریم و خیرِ سر شعر، سروری داریم ) سریم و خیرِ سر شعر، سروری داریم
وَ دل خوشیم که ما نیز دلبری داریم
شقایقیم و سر راه باد منتظریم
همین که هو بکشد، جسم پرپری داریم
بعید نیست که از ما گناه سر بزند
اگر گناه تویی ما لب تری داریم
برای پیشکشت گرچه دستمان خالی ست
هنوز بر تن مجروح مان سری داریم
«بکش حلال، مگر خون بهای ما چند است؟»
بکش بگو به دو عالم: "چه نوکری داریم!"
نه مکه و نه مدینه، نه شام و نه کوفه
برای کشته شدن جای بهتری داریم

شاعر : پیمان طالبی

  • دوشنبه
  • 30
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 07:40
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( چه حكمت است خدايا در انقلاب حسين ) * کاظم نظری بقا

1529

غزل امام حسین(ع) -( چه حكمت است خدايا در انقلاب حسين ) چه حكمت است خدايا در انقلاب حسين
كه هيچ وقت نمي ميرد آفتاب حسين
چگونه مستِ حسيني نگردد آن كه كشد
به جام كرب و بلا از شراب ناب حسين
دو دست مشرقي ات را به زير باران بر
كه عشق مي چكد از دامن سحاب حسين
براي ديدن خوابش فرشته ها بي تاب
كه رشته اند ز دل بافه هاي خواب حسين
پريدن است و شكفتن رسيدن است و حضور
چه ساده بود به پروانه ها خطاب حسين
گرفته جنگل و دريا و آسمان را دل
جهان چه كوچك و تنگ ست در غياب حسين
بگير دست دلم را در اين سپيده ي سرخ
كه پا به پا روم اي عشق! در ركاب حسين
بر آستانه ي مهرش بيا و دست بساي
بقا! اگرچه بلند است بس جناب حسين

شاعر : کاظم نظری بقا

  • دوشنبه
  • 30
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 07:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام حسین(ع) -( زمین و کلّ فلک,هفت آسمان,دنیا ) * یاسین قاسمی

1233
1

شعر مدح امام حسین(ع) -( زمین و کلّ فلک,هفت آسمان,دنیا ) زمین و کلّ فلک,هفت آسمان,دنیا
فقط برای حسین آفریده شد اصلاً
بخوان نماز و عبادت بکن خدا را چون...
سرش برای همین ها بریده شد اصلاً
فقط برای عزای حسین این پیرهن
به دست مادر امّت بریده شد اصلاً
میان سینه ی ما فاطمه حرم دارد
دلم برای ضریحش خریده شد اصلاً
هر آنکه حبّ علی را ندارد از حق است؟
کنار کعبه جوابی شنیده شد : اصلاً!
محبت شه مردان چقدر جذّاب است!
که قبله هم طرف او کشیده شد اصلاً
*****
کسی که سینه سپر خطبه خواند زینب بود...
یزید بوده که قامت خمیده شد اصلاً
رقیّه آمد و یکباره شام ویران شد
در اوج کودکیش او پدیده شد اصلاً

شاعر : یاسین قاسمی

  • چهارشنبه
  • 2
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 05:49
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 ایمان دهقانیا

شعر مدح امام حسین(ع) -( از من مخواه حال و هوایم عوض شود ) * ایمان دهقانیا

1471

شعر مدح امام حسین(ع) -( از من مخواه حال و هوایم عوض شود ) از من مخواه حال و هوایم عوض شود
راه رسیدن به خدایم عوض شود
عیدی به بدون یوسف زهرا نمی شود
کاری کنید راه دعایم عوض شود
من را برای نوکری ات انتخاب کن
من را بخر تا که بهایم عوض شود
هر شب به پای نوحه ی تو سینه می زنم
من هیئتی شدم که فضایم عوض شود
یک گوشه چشم خرج گدای درت نما
شاید برات کرببلایم عوض شود
* در قعر دوزخت چو بگویم به فاطمه
اصلا بعید نیست که جایم عوض شود *

* محمد کاظمی نیا

شاعر:ایمان دهقانیا

  • چهارشنبه
  • 2
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 05:50
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات و شهادت امام حسین(ع) -( زمین و کلّ فلک,هفت آسمان,دنیا ) * یاسین قاسمی

1278
1

شعر مناجات و شهادت امام حسین(ع) -( زمین و کلّ فلک,هفت آسمان,دنیا ) زمین و کلّ فلک,هفت آسمان,دنیا
فقط برای حسین آفریده شد اصلاً
بخوان نماز و عبادت بکن خدا را چون...
سرش برای همین ها بریده شد اصلاً
فقط برای عزای حسین این پیرهن
به دست مادر امّت بریده شد اصلاً
میان سینه ی ما فاطمه حرم دارد
دلم برای ضریحش خریده شد اصلاً
هر آنکه حبّ علی را ندارد از حق است؟
کنار کعبه جوابی شنیده شد : اصلاً!
محبت شه مردان چقدر جذّاب است!
که قبله هم طرف او کشیده شد اصلاً
*****
کسی که سینه سپر خطبه خواند زینب بود...
یزید بوده که قامت خمیده شد اصلاً
رقیّه آمد و یکباره شام ویران شد
در اوج کودکیش او پدیده شد اصلاً

شاعر : یاسین قاسمی

  • چهارشنبه
  • 2
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 06:00
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات و شهادت امام حسین(ع) -( از من مخواه حال و هوایم عوض شود ) * محمد کاظمی نیا

1312
2

شعر مناجات و شهادت امام حسین(ع) -( از من مخواه حال و هوایم عوض شود ) از من مخواه حال و هوایم عوض شود
راه رسیدن به خدایم عوض شود
عیدی بدون یوسف زهرا نمی شود
کاری کنید راه دعایم عوض شود
من را برای نوکری ات انتخاب کن
من را بخر تا که بهایم عوض شود
هر شب به پای نوحه ی تو سینه می زنم
من هیئتی شدم که فضایم عوض شود
یک گوشه چشم خرج گدای درت نما
شاید برات کرببلایم عوض شود
* در قعر دوزخت چو بگویم به فاطمه
اصلا بعید نیست که جایم عوض شود *

شاعر : محمد کاظمی نیا

  • چهارشنبه
  • 2
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 06:02
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محسن حنیفی

شعر مناجات امام حسین(ع) -( من را دوباره راهی تا قبر او كنید ) * محسن حنیفی

1779

شعر مناجات امام حسین(ع) -( من را دوباره راهی تا قبر او كنید ) من را دوباره راهی تا قبر او كنید
از باب قبله با حرمش رو به رو كنید
جز لحظه های مویه بر او قیمتی نداشت
گر شرح زندگی مرا مو به مو كنید
هنگام دفن كردن من نوحه دم دهید
چشم مرا به مرثیه صاحب سبو كنید
بعد از وفات بر سر خاكم نایستید
در خاك كربلا بدنم جستجو كنید
او روز حشر با تن بی سر كه می رسد
من را ذبیح مقدم او از گلو كنید
یك روز می رسد همه اهل حسینیه
در ظّل عرش با خود او گفتگو كنید

شاعر : محسن حنیفی

  • شنبه
  • 5
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 07:19
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( زمین دلواپست بود و هوا مبهوت چشمانت ) * سید مهدی نژاد هاشمی

1310

غزل امام حسین(ع) -( زمین دلواپست بود و هوا مبهوت چشمانت ) زمین دلواپست بود و هوا مبهوت چشمانت
وَ هر چه بود بین این و آن می ماند حیرانت
سرت بر روی نِی، آفاق را آشفته می گرداند
زمین بر غیرتش برخورد از لب های بی جانت
که خون از صخره ها و سنگ های سخت جاری شد
وَ لاله تا ابد سر در گریبان برد داغانت
زمین از آسمان و آسمان از ابر می پرسید...!؟
چرا نامردمان بر خیزران کردند مهمانت
نمک خورده نمک دان را شکستند و بدون شرم
سوار اسب می تازند بر پهلوی عریانت
وَ زینب با گلوی تشنه با افلاک می گوید
که سر را کاش بگذارد دمی بر روی دامانت
نه تنها ماه بلکه کلّ هستی عاشقت بودند
که شمع جانمان می میرد از شام غریبانت
خدا این لحظه ها را تا ابد در یاد خواهد داشت
که باران می زند بر

  • سه شنبه
  • 8
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 08:02
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات و شهادت امام حسین(ع) -( معجزاتی که از این عشق ، تو و من دیدیم ) * مهدی زراعتی

3161
3

شعر مناجات و شهادت امام حسین(ع) -(  معجزاتی که از این عشق ، تو و من دیدیم   ) معجزاتی که از این عشق ، تو و من دیدیم
آنچنان بود که حتی به شنیدن ، دیدیم
اَشک ، در دیده ی ما بود ولی خندیدیم
به خدا بی نمکِ فاطمه می گندیدیم
با حسین بن علی گشت عسل ، سرکه ما
رو به دریای غمش رود شده برکه ما
هرچقدر آب و هوای حَرمت گرم، حسین (ع)
محفل سایه نشینان غَمت گرم ، حسین (ع)
عرف بازار به سود کَرمت گرم ، حسین (ع)
عالمی گرم دَم توست ، دَمت گرم ، حسین(ع)
شور شیرین تو شد میل همه ذائقه ها
سِبقت حُسن گرفتی ز همه سابقه ها
جز تو معروفِ معارف بخدا نیست که نیست
جز تواُم شرح وظایف بخدا نیست که نیست
جز تو با عشق ، مصادف بخدا نیست که نیست
نَه ، برایت مترادف بخدا نیست که نیست
حضرت آبی و غیر از تو سراب ا

  • شنبه
  • 12
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 04:42
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام حسین(ع) -( معجزاتی که از این عشق ، تو و من دیدیم ) * مهدی زراعتی

2465
1

شعر مدح امام حسین(ع) -( معجزاتی که از این عشق ، تو و من دیدیم ) معجزاتی که از این عشق ، تو و من دیدیم
آنچنان بود که حتی به شنیدن ، دیدیم
اَشک ، در دیده ی ما بود ولی خندیدیم
به خدا بی نمکِ فاطمه می گندیدیم
با حسین بن علی گشت عسل ، سرکه ما
رو به دریای غمش رود شده برکه ما
هرچقدر آب و هوای حَرمت گرم، حسین (ع)
محفل سایه نشینان غَمت گرم ، حسین (ع)
عرف بازار به سود کَرمت گرم ، حسین (ع)
عالمی گرم دَم توست ، دَمت گرم ، حسین(ع)
شور شیرین تو شد میل همه ذائقه ها
سِبقت حُسن گرفتی ز همه سابقه ها
جز تو معروفِ معارف بخدا نیست که نیست
جز تواُم شرح وظایف بخدا نیست که نیست
جز تو با عشق ، مصادف بخدا نیست که نیست
نَه ، برایت مترادف بخدا نیست که نیست
حضرت آبی و غیر از تو سراب ا

  • شنبه
  • 12
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 05:51
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام حسین(ع) -( خدا نوشت تو را بر سر جهان باران ) * علی قدیمی

1453

شعر مدح امام حسین(ع) -( خدا نوشت تو را بر سر جهان باران ) خدا نوشت تو را بر سر جهان باران
تویی حسین"ع" امیر همه طمع کاران
طمع به عشق تو کردم اگر گنه کارم
تویی الهه ی عاصین این گنه کاران
تو اشک دادی و بخشیده ای گناه مرا
سپاس حق که شدم جزء ای از بدهکاران
کجا عزیز خدا و کجا غلام سیاه
مرا بس است شوم نوکر هواداران
تو درد دادی و درمان فقط نگاه تو شد
رواست من به تو گویم طبیب بیماران

شاعر : علی قدیمی

  • یکشنبه
  • 13
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 15:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام حسین(ع) -( بر تشنه محال است که آبی نفرستند ) * رضا حاج حسینی

1453

شعر مدح امام حسین(ع) -( بر تشنه محال است که آبی نفرستند ) بر تشنه محال است که آبی نفرستند
از کوثرشان جام شرابی نفرستند
بین دو حرم هروله کردیم... محال است
از چشمه ی زمزم می نابی نفرستند
باور نتوان کرد... سلامی بفرستیم-
آنگاه از این خانه جوابی نفرستند
دیوار حرم شسته به اشک است ... بگویید
تا قمصریان عطر و گلابی نفرستند
بی گریه تباکی کن و بی اشک تظاهر
حاشا که بر این گریه ثوابی نفرستند
عمریست اگرچه وسط نیل نشستیم
از برکت این خانه عذابی نفرستند
لب تشنه نبودیم در این شهر... وگرنه
بر تشنه محال است که آبی نفرستند
...
در کرب و بلا قاعده ی شعر به هم ریخت...
بر تشنه محال است که آبی بفرستند

شاعر : رضا حاج حسینی

  • دوشنبه
  • 14
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 14:32
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 مجتبی خرسندی

شعر کربلا-شهادت و مناجات امام حسین(ع) -( صورتی از مقـابـله با کفر ) * مجتبی خرسندی

1481
2

شعر کربلا-شهادت و مناجات امام حسین(ع) -( صورتی از مقـابـله با کفر ) کربلا: کل دین اسلام است
صورتی از مقـابـله با کفر
نه فقط یک زمین خاکی،که
یک عقیده ست: ازخدا تا کفر*
کربلا: مــرز بـاور توحیــد
انتهای اطاعت محض است
(چشم) بی چون وبی چرا گفتن
جلوه ای از ولایت محض است
کربلا:معدن بصیرت ماست
در فراسوی نکته های عیان
شمر جانباز جنگ صفین است!
که شده قاتل امام زمان(ع)**
در عوض(حر)که دشمن دین است
می شود اسوه ی مسلمانی
مرحبا بر(وحب)که نصرانی ست
آفرین بر زهیر عثمانی
قلب اصحاب کربلا سرشار
از هوای شهادت وایثار
همه با خون پاکشان زده اند
تیشه بر ریشه های استکـبـار
کربلا: اجتماع ضـدّیـن است
(گریه و خنده) و (غم و شادی)
منطقش می دهد به انسان ها
درس آزادگــی و آزادی
کربلا: یک مسی

  • سه شنبه
  • 15
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 11:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات و شهادت امام حسین(ع) -( ای کربلا نرفته غم کربلا بس است ) * علی قدیمی

2755

شعر مناجات و شهادت امام حسین(ع) -( ای کربلا نرفته غم کربلا بس است ) ای کربلا نرفته غم کربلا بس است
بالی اگر که هست حریم رضا بس است
حاجی به دور کعبه و ما در طواف تو
مشرک که نیستیم!همین یک خدا بس است
خوشبخت پرچمی که پر است از هوای تو
هی مشهد آمدن به هوای شفا بس است
دست مرا بگیر که این دستهای سرد
هرقدر کرده دامنتان را رها بس است
با خوف آب عشق به یک جو نمی رود
ما را برای وصل قطار رجا بس است

شاعر : علی قدیمی

  • چهارشنبه
  • 16
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 11:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات با امام حسین(ع) -( نران بیمار عشقت را ، گدایی نابلد هستم ) * جعفر ابوالفتحی

1962

شعر مناجات با امام حسین(ع) -( نران بیمار عشقت را ، گدایی نابلد هستم ) نران بیمار عشقت را ، گدایی نابلد هستم
شما بر تخت شاهی و من که بر نمد هستم
من از آن چشم غمازت بسی لطف و کرم دیدم
ولیکن تازه فهمیدم چه بد هستم چه بد هستم
منم زندانی عشق شما یا ایهالعطشان
خدا را شکر محکومِ ، به این حبس ابد هستم
منم عبد و تویی مولا منم بنده تویی آقا
به زیر دستتان الحق شبیه یک جسد هستم
شبی از درد پهلوی رقیه زجر می دیدم
خدا شاهد بود آقا خود من هم سند هستم
خدا را شکر از لطفت کمی از لحظه هایم را
اسیر ذکر زیبا و خوش زینب مدد هستم
به جنت بی حسین هرگز نخواهم رفت یا زینب
اگر پا باشد آقایم اگر آقا رود هستم
ز چه جعفر در این دنیای وانفسا گرفتاری ؟
در این بازار کالایم ، چون آقا می خرد هستم

ش

  • چهارشنبه
  • 16
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 12:00
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام حسین(ع) -( امشب بساط گریه عجب جور می شود ) *

1528
1

شعر مدح امام حسین(ع) -( امشب بساط گریه عجب جور می شود ) امشب بساط گریه عجب جور می شود
وقتی که قسمت دلمان نور می شود
انقدر جاری است شب و روز اشک ما
دارد جوان سینه زنت کور می شود
نزدیک می شوی به من اما حسین من
هر روز نوکرت ز شما دور می شود
موسی نیم ولی ز کرامات چشم تو
هر روز قسمت دل من طور می شود
شکر خدا که در صف محشر به لطف تو
پرونده ام به دست تو ممهور می شود
بوی حریم کرببلا می کشد مرا
آیا سفر به سوی تو مقدور می شود
خود گفته ای که کرببلای تو پای من
وقتی تو گفته ای بخدا جور می شود

  • چهارشنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 13:28
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( حسين اي روح جاويد اي شهيد در زمان جاري ) * حسن غفاری

1223

غزل امام حسین(ع) -( حسين اي روح جاويد اي شهيد در زمان جاري ) حسين اي روح جاويد اي شهيد در زمان جاري
زلال نام تو، در هر زمان تا بي كران جاري
تو ظلمت سوزي و نور علي بود از رخت پيدا
شعاع نور سيماي تو در هفت آسمان جاري
تو آن اسطوره اي، تنهاترين مردم ستم سوزي
كه مانده ياد ما نای تو در اعماق جان جاري
الا اي قهرمان عرصه ي مردي و جانبازي
تو اي در هر زمان و هر مكان و لامكان جاري
ز تو سد سِتَبداد و ستم بشكست و ويران شد
تو آن موج خروشاني كه گشتي ناگهان جاري
هزار و چارصد سال ست كز تو پا گرفت انسان
غريو ناي حق گوي تو چون موج روان جاري
بريدند حنجر هيهات منا الذله گويت را
پيامت شد يه عزم زينب امّا در جهان جاري
در آن عصر سياهي كه نفاق و ننگ، رونق داشت
تو بودي چون شهابي

  • دوشنبه
  • 28
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 14:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( زمین چو آتش سوزان ولی زمان یخ زد ) * علی اسماعیلی

1383

غزل امام حسین(ع) -( زمین چو آتش سوزان ولی زمان یخ زد ) زمین چو آتش سوزان ولی زمان یخ زد
به ظهر حادثه تاریخ این جهان یخ زد
صدای العطش از نای کودکان برخاست
فرات و دجله بخشکید و نهروان یخ زد
علی اصغر شش ماهه روی دست پدر
وَ قلب سنگ تر از سنگ دشمنان یخ زد
به زیر سم ستوران تن امام شهید
وَ قلب خواهر زاری که ناگهان یخ زد
به گوش می رسد آوای قاری قرآن
ولی چه سود که گوش یزیدیان یخ زد
سری به نیزه و زلفی که باد می لرزاند
وَ خاطرات که در ذهن کودکان یخ زد
یتیم ناقه سوار و اسیر بند عدو
ز ناقه نقش زمین گشت و ساربان یخ زد
رقیه را مزنیدش مگر فدک دارد؟
میان بغض گلو گیر او فغان یخ زد
ز بس که طعنه شنیدند از اهالی شام
ز غصّه قلب همه کاروانیان یخ زد
زمینیان همه غمگین و د

  • دوشنبه
  • 28
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 14:19
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( اینجا که آتش ست و عطش ها دمادم ست ) * علی اکبر لطفی

1291

غزل امام حسین(ع) -( اینجا که آتش ست و عطش ها دمادم ست ) اینجا که آتش ست و عطش ها دمادم ست
بوی بهشت می دهد امّا جهنم ست
یک لشکر از سیاهی و هفتاد و دو شهاب
این جنگ بین دسته ی شیطان و آدم ست

شاعر : علی اکبر لطفی

  • دوشنبه
  • 28
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 14:23
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( ابتدای کربلا مدینه نیست، ابتدای کربلا غدیر بود ) * علیرضا قزوه

2670
3

غزل امام حسین(ع) -( ابتدای کربلا مدینه نیست، ابتدای کربلا غدیر بود ) ابتدای کربلا مدینه نیست، ابتدای کربلا غدیر بود
ابرهای خون فشان نینوا، اشک های حضرت امیر بود
بعد از آن فتوّت همیشه سبز، برکت از حجاز و از عراق رفت
هر چه دانه داشتند سنگ شد، پشت هر بهار، صد کویر بود
بعد، مکّه و مدینه دام شد، کوفه صرف عیش و نوش شام شد
آفتاب سربلند سایه سوز، در حصار نیزه ها اسیر بود
الامان ز شام، الامان ز شام، الامان ز درد و غربت امام
شام بی مروت غریب کش، کاش کوفه هم بهانه گیر بود
هان! هبا شدید، هان! هدر شدید، مردم مدینه! بی پدر شدید
این صدای غربت مدینه بود، این صدای زخمی بشیر بود
کربلا به اصل خود رسیدن ست، هر چه می روم به خود نمی رسم!
چشم تا به هم زدم چه دور شد، تا به خویش آمدم چ

  • دوشنبه
  • 28
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 16:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( وقتی که آفتاب تو بر بام نیزه بود ) * سید مسیح شاه چراغی

1231
1

غزل امام حسین(ع) -( وقتی که آفتاب تو بر بام نیزه بود ) وقتی که آفتاب تو بر بام نیزه بود
گرمای چشم های تو آرام نیزه بود
سرمست عشق بود نسیم از شراب تو
تا جرعه های ناب تو در جام نیزه بود
تا جلوه کرد برق تو در چشم گرگ ها
آهوی چشم ناز تو در دام نیزه بود
تلخ ست گر چه طعم تلاوت به نی، ولی -
شیرینی صدای تو در کام نیزه بود
خاکستری ست رنگ معمّای چهره ات
صد نکته در هوای پر ایهام نیزه بود
گل کرد طبع عاطفه ی من، غزل ترین
مضمون سرخ شعر به الهام نیزه بود

شاعر : سید مسیح شاه چراغی

  • دوشنبه
  • 28
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 16:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( لیله ی قدر ِ چشم تر اینجاست ) * حنیف منتظرقائم

1266
1

شعر مناجات امام حسین(ع) -( لیله ی قدر ِ چشم تر اینجاست ) لیله ی قدر ِ چشم تر اینجاست
چون خدا هم که تا سحر اینجاست
قبر شش گوشه ای که خوابیده؛
زیر پای پدر، پسر، اینجاست
یک طرف ماه و یک طرف خورشید؛
«جُمع الشمس و القمر...» اینجاست
.روضه ها ناگهانی و آنی است
اینکه شعرش کنی هنر اینجاست
صحنه هایی امان من برده؛
زخم کاری ِ بر جگر اینجاست
دو قدم قبل علقمه...یک مرد؛
دست تنهای بر کمر، اینجاست
یا که مردی و خنجری پر خون؛
نعره می زد که دردسر اینجاست
می برید و به زیر لب می گفت:
شک ندارم که یک نفر اینجاست
.نیزه اش ناگهان سبک تر شد
نعره زد یکنفر که "سر" اینجاست
.گرچه لایمکن الفرار از غم
مادرت گفت بیا...مَفر اینجاست
وخسف القمر. وجمع الشمس والقمر
و ماه تاریک می‌شود و خ

  • سه شنبه
  • 29
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 11:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد