امام حسین علیه السلام

مرتب سازی براساس

غزل امام حسین(ع) -( مثل کسی که روی لبش یارضارضاست ) * رضا دین پرور

1344
1

غزل امام حسین(ع) -( مثل کسی که روی لبش یارضارضاست ) مثل کسی که روی لبش یارضارضاست
کارم فقط حسین حسین وخداخداست
بی روضه های این دهه از دست میروم
آری دوای عاشق کرببلا بلاست
نوکرزیاد دیده ام از توچه بد چه خوب
فرقی نمی کند که به حالت گداگداست
اشکی به کاسه های دوچشمم حواله شد
گفتم یکی یکی بده گفتی دوتا دوتاست
"یاربنا" مؤخره ی "یامن اسمه" ست
هرکس هرآنچه خواست بگوید دعا دعاست
وقتی که هست چشم تو... دارالشفا چرا؟
اصلاًبکِش به دار مراکه شفا شفاست
روز جزابه دست علمدار کربلا
دستی اگر به پای تو افتد صوا صواست
زیرجنازه ام همه گویند یا حسین
درمحضر شریف توحرف بجا بجاست

شاعر : رضا دین پرور

  • سه شنبه
  • 19
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر غزل امام حسین(ع) -( تو بگو کرببلا تا که خدا از دهنت ) * رضا دین پرور

1698
1

شعر غزل امام حسین(ع) -( تو بگو کرببلا تا که خدا از دهنت ) تو بگو کرببلا تا که خدا از دهنت
بشنود بعد کند روزی هر سینه زنت
تو بگو کرببلا تا که به حق قرآن
وفدیناه شود مرثیه ی ذوالمننت
تو بگو کرببلا تا که پیمبر در عرش
در برت گیرد و بوسه بزند بر بدنت
تو بگو کرببلا تا بدمد حیدر با
نفس ِروح فزایش به دم ِکوه کنت
تو بگو کرببلا تا که بگیرد زهرا
دربغل بعد بگرید به تو و پیرهنت
تو بگو کرببلا تا که بگیرند همه
وقت لا یوم کیومک که بخواند حسنت
تو بگو کرببلا تا که بیفتد به زمین
خواهرت ناله زنان،حول تو، اطراف تنت
تو بگو کرببلا تا که بفهمیم چرا؟
بوریا سهم شما بود به جای کفنت
چقدر حرف پس و پیش... فقط کرببلاست
حاجت ما که شنیده است خدا از دهنت

شاعر : رضا دین پرور

  • سه شنبه
  • 19
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:00
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( ای مصدر کائنات یا ثارالله ) * سید محمد میر هاشمی

2364
0

شعر مناجات امام حسین(ع) -(  ای مصدر کائنات یا ثارالله ) ای مصدر کائنات یا ثارالله
ای باعث ممکنات یا ثارالله
ما مرده دلیم از گنهکاری خویش
ای رائحه ی حیات یا ثارالله
دل با نگهت ز معصیت پاک شود
شوینده ی سیئات یا ثارالله
آزاد شود ز شعله ی قهر خدا
آن را که دهی برات یا ثارالله
کی بود عمود دین به پا بی مهرت
احیا ز تو شد صلات یا ثارالله
بغض تو یقین هلاکت محض بود
مهر تو بود نجات یا ثارالله
هر قطره ی اشک ، ذکر تو می گوید
هم نغمه ی با فرات یا ثارالله
هر سینه زنی ز خوب و بد می بیند
رخسار تو در ممات یا ثارالله
فخر است به پای عشق مولا مردن
ارباب شوم فدات یا ثارالله

شاعر : سید محمد میر هاشمی

  • سه شنبه
  • 19
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:18
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

شعر مناجات امام حسین(ع) -( یا ایهاالحسین و یا ایهاالشهید ) * قاسم نعمتی

1741
3

شعر مناجات امام حسین(ع) -(  یا ایهاالحسین و یا ایهاالشهید ) یا ایهاالحسین و یا ایهاالشهید
با عشق تو ندیده خدایت مرا خرید
هر سائلی که دست به دامان تو شود
هرگز نمی رود ز سرای تو نا امید
اصلا بهای این همه احسان نداشتیم
اصلا چه شد که میل شما سوی ما کشید؟
هر کس دلش اسیر سر زلف دلبر است
با غمزه ای ز هر که به جز یار دل برید
این بی قراری دل ما بی دلیل نیست
صوت حزین مادری بر گوش ما رسید
والله اصل طینت ما خاک کربلاست
مارا برای گریه خداوند آفرید
با اشک فاطمه گل ما را درست کرد
از نای زینبی به نفس های ما دمید
رخت عزای ما همه دست دوز فاطمه است
نقش لباس ما همه زان پیرهن کشید
زین پس حیا ز حرمت این پیرهن کنید
با این لباس پیکر ما را کفن کنید

شاعر : قاسم نعمتی

  • پنج شنبه
  • 21
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:34
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( روز ازل که روضه ی تان را خدا نوشت ) * حسین ایزدی

2720
0

شعر مناجات امام حسین(ع) -( روز ازل که روضه ی تان را خدا  نوشت ) روز ازل که روضه ی تان را خدا نوشت
اول به جای کعبه ی خود، کربلا نوشت
چندین هزار سال خودش روضه خواند و بعد...
نام پیمبران اولوالعزم را نوشت...
گریه کن حسین... عزادار کربلا...
دیگر ملک نگفت ز انسان چرا نوشت
چون قیمتی برای شما در زمین نبود
خود را برای خون شما خون بها نوشت
گرچه برای اهل گناه و عذاب ها
روز قیامت از غضب و از بلا نوشت...
می خواست رحمتش به همه جلوه گر شود
باب الحسین بر در جنت جدا نوشت
وقتی به عصر روز دهم می رسد لهوف
از عمق فاجعه چه بگویم چه ها نوشت...
بالا گرفت روضه و خطش شکسته شد
اعضای جسم تان، همه را جابجا نوشت
وقتی که می رسید کسی سمت قتلگاه
تن را جدا نوشت وَ سر را جدا نوشت
حالا که س

  • پنج شنبه
  • 21
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شعر مناجات امام حسین(ع) -( شکسته بال تر از من در این حوالی نیست ) * حسن لطفی

2318
3

شعر مناجات امام حسین(ع) -( شکسته بال تر از من در این حوالی نیست ) شکسته بال تر از من در این حوالی نیست
هوای کوی تو داریم و حیف بالی نیست
به سینه می زنم از داغ تو ترک بخورد
شبیه سینه ی ما کاسه ی سفالی نیست
چرا بساط دو چشم ز گریه ها خالیست
چرا چرا دل ما از گناه خالی نیست
نشسته است اجل بر سرم مرا دریاب
بیا که سیر بگریم، بیا مجالی نیست
به پای منبر آیات تو گرفتم که
بجز مسیر شما فرصت تعالی نیست
بگو به آنکه جنون مرا نمی فهمد
نصیحت تو به دیوانه ها که حالی نیست
حسین گفتن من آبرو به من بخشید
فقط میان همین روضه خشکسالی نیست

شاعر : حسن لطفی

  • پنج شنبه
  • 21
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( شکر خدا که وقف شما می شود دلم ) * حسین ایزدی

4758
3

شعر مناجات امام حسین(ع) -( شکر خدا که وقف شما می شود دلم ) شکر خدا که وقف شما می شود دلم
از هر که غیر دوست جدا می شود دلم
وقت نیازها به کسی رو نمی زنم
تنها به درگه تو گدا می شود دلم
معراج من مجالس روضه است روز و شب
آماده لقای خدا می شود دلم
شوق عبادتم همه آثار روضه است
با روضه گرم ذکر و دعا می شود دلم
این سینه، سینه نیست، تمامش حسینیه است
با یا حسین عرش خدا می شود دلم

شاعر : حسین ایزدی

  • پنج شنبه
  • 21
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام حسین(ع) -( نیاز کن که به رویت دوباره ناز کنم ) * سید علی احمدی

1709
-4

شعر مدح امام حسین(ع) -( نیاز کن که به رویت دوباره ناز کنم ) نیاز کن که به رویت دوباره ناز کنم
و یا تو ناز نما تا که من نیاز کنم
ز عرش نیزه به فرش کجاوه پا بگذار
که زیر مقدم تو هر دو دیده باز کنم
تو کُشتی ام که به هنگام خواندن قرآن
تو سینه صاف کنی من به نوحه ساز کنم
کنون که وقت نماز است و نیست قبله نما
سرم به چوبه زنم سوی تو نماز کنم
کنم به جان تو جان را تصدق نجوا
که گوش بر دهن آرَم حدیث راز کنم
چو روی نیزه به صد جلوه صد کرشمه کنی
چو زیر سایۀ تو جای بر جهاز کنم
گُل امید به باغ وجود می کاری
طی طریق ره کوفه تا حجاز کنم
چو سوخت گیسوی تو در تنور خاکستر
چگونه قصۀ زلف تو را دراز کنم؟

شاعر : سید علی احمدی

  • پنج شنبه
  • 21
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علیرضا خاکساری

شعر مدح امام حسین(ع) -( وقتی که از زبان کهن میکشد برون ) * علیرضا خاکساری

1456

شعر مدح امام حسین(ع) -( وقتی که از زبان کهن میکشد برون  ) وقتی که از زبان کهن میکشد برون
از فعل و فاعِلُن فَعَلَن میکشد برون
با لطف اوست شاعرش از بین واژه ها
مرثیه ای به وزن محن میکشد برون
عطر حریم اوست که هرساله باجنون
صدها اویس را ز وطن میکشد برون
باید گریست از ستم روزگار چون
زهری چنان ز دامن زن میکشد برون
باید گریست ، عمه ی سادات هاشمی
از بقچه ای دوباره کفن میکشد برون
باید گریست ، تیر حسودان یکی یکی
بی دست کربلا ز بدن میکشد برون
****
بی شک و شبهه منتقم از راه میرسد
از تربت مدینه دو تن میکشد برون
ظهر دوشنبه ای که بیاید قیامت است
یا میکشد به خاک و یا میکشد به خون
****
بَه بَه به ذاکری که شب هفتم صفر
از هر " حسین حسین " دو " حسن " میکشد برون

شاعر :

  • پنج شنبه
  • 21
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام حسین(ع) -( لحظه ای هم جان زهرا مادرت بابا حسین ) *

1639
2

شعر مدح امام حسین(ع) -( لحظه ای هم جان زهرا مادرت بابا حسین ) لحظه ای هم جان زهرا مادرت بابا حسین
چشم خود وا کن به روی دخترت بابا حسین
خواهم امشب با سرشک خود نمایم شستشو
این سر و روی پر از خاکسترت بابا حسین
این خرابه گوئیا بیت الحرام من شده
تو شدی کعبه و من هم زائرت بابا حسین
خار رفته در کف پای من و عفوم نما
گر نمی خیزم کنون در محضرت بابا حسین
بر روی نیزه چها دیدی که گریه کرده ای
دخترت قربان این چشم ترت بابا حسین
کاش دستی داشتی و می گرفتی ام به بر
تا که بوسه می زدم بر حنجرت بابا حسین
چون تو بابا من هم از عمه خجالت می کشم
بسکه زحمت داده ام بر خواهرت بابا حسین
ای فروغ دیده زهرا تو هم چیزی بگو
با کلامت جان بده بر دخترت بابا حسین
بسکه از سیلی به رویم رنگ نیل

  • پنج شنبه
  • 21
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:01
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام حسین(ع) -( ما بعد از آنکه بر غم تو مبتلا شدیم ) * مصطفی هاشمی نسب

1779
2

شعر مدح امام حسین(ع) -( ما بعد از آنکه بر غم تو مبتلا شدیم ) ما بعد از آنکه بر غم تو مبتلا شدیم
بــا راه بنده گـی خـدا آشــنا شدیم
هرکس وسیله داشت برای هدایتش
ما با نســیم روضـهء تو با خــدا شدیم
وقتی که جاه ومال وهوس راهمان گرفت
با رمز یاحسین(ع) ز شیطان جدا شدیم
ذکر حسین(ع) اشرف اذکار عالم است
گفتیــم و همـدم همهء انبیــا شدیم
مسکین و مستکین و فقیر آمدیم و بعد
با کیمیـای مهر شمــا پر بها شدیم
اشکی چکید و آتش دوزخ فرو نشست
تأثیـر گریـه است اگـر بـا حیــا شدیم
ما را خدا برای غمت برگزیده است
با دست مادرت ز بقیّه سوا شدیم
شبهای جمعه مادرتان روضه خوان ماست
با ناله های دل شکنش هم نوا شدیم
شبهای جمعه هیئت ما مثل کربلاست
با یک سلام ، راهی کرب و بلا شدیم

شاعر

  • پنج شنبه
  • 21
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 15:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام حسین(ع) -( روی قبرم بنویسید که دور از وطنم ) * حسین قربانچه

5476
9

شعر مدح امام حسین(ع) -( روی قبرم بنویسید که دور از وطنم ) روی قبرم بنویسید که دور از وطنم
جای سِنّم بنویسید که پیر از مِحنم
بنوسید که غسّاله مرا غسل نداد
بنویسید شبیه پدرم بی کفنم
بنویسید مرا عمه حلالم بکند
بنویسید نشد بوسه به دستش بزنم
بُهت غسّاله از این بود که دید افتاده
چند تا لکهء مشکوک به روی بدنم
کاش می شد به کسی این همه زحمت ندهم
کاش می شد که خودم قبر خودم را بکنم
خواستم یک دو وصیت کنم اما هر بار
جای آن لختهء خون ریخت برون از دهنم
بسکه زهرا شدم آخر نتوانست کسی
در بیارد ز من سوخته ام، پیرهنم
رفتم و قصهء لالایی مادرها شد
ماجرای وسط خیمهء غم سوختنم

شاعر : حسین قربانچه

  • پنج شنبه
  • 21
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 15:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات با امام حسین(ع) -( اهل بهشت و در وسط حوض کوثریم ) * جعفر ابوالفتحی

1559

شعر مناجات با امام حسین(ع) -( اهل بهشت و در وسط حوض کوثریم ) اهل بهشت و در وسط حوض کوثریم
چون ما فقط گدای گدایان حیدریم
ما خود به خود فقط به خدا وصل می شویم
چون ما دخیل چادر زهرای اطهریم
مست ولای حضرت شاه نجف شدیم
ما روح عشق را بخداوند پیکریم
"ذکر ابوتراب عجب مستی آور است"
با ذکر یا علی و علی مستی آوریم
ما هم محب و شیعه ی عباس و قاسمیم
اینک اگرچه در صف عشاق آخریم
محو حسین و خواهر ارباب زینبیم
هر شب به سوی بام حسینیه می پریم
وقتی پدر ، وَ مادر و فرزند نوکر است
حتما نتیجه اش بشود اینکه نوکریم
چون با حسین فاطمه مردیم ، در لحد
مانند سیب سرخ حرم ، تازه و تریم
با سنگ مرمر حرمت عشق می کنیم
ما سینه چاک و عاشق این سنگ مرمریم
نام حسین بر ورقی پاره حک شود
ما هر چه

  • شنبه
  • 23
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 میلاد عرفان پور

غزل امام حسین(ع) -( امشب که محشری شده بر پا به کربلا ) * میلاد عرفان پور

1882
2

غزل امام حسین(ع) -( امشب که محشری شده بر پا به کربلا ) امشب که محشری شده بر پا به کربلا
ما را ببر دوباره خدایا به کربلا
هر سوی دشت، روضه ی سربسته مانده ایست
هر گوشه هیئتی است شگفتا به کربلا
نِی ها اگرچه لب به سخن باز کرده اند
سربسته مانده قصه ی سرها به کربلا
عطر مدینه می وزد از سمت علقمه
گویا قدم گذاشته زهرا به کربلا
نعش حبیب و حر و زهیر و وهب شود
چون مصحف ورق شده فردا به کربلا
فردا که شعله، آب رساند به خیمه ها
خالیست جای حضرت سقا به کربلا
فردا برای تشنگی طفل شیرخوار
تیر سه شعبه ای ست مهیّا به کربلا
از تل زینبیه چه پیداست قتلگاه
آه از نگاه زینب کبری به کربلا
فردا میان نیزه و شمشیر، خواهری
گم می کند برادر خود را به کربلا
دارند نعل تازه میارند، این

  • یکشنبه
  • 24
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 04:25
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( گرچه تا غارت اين باغ نماند است بسي ) * محمد فخارزاده

1379

غزل امام حسین(ع) -( گرچه تا غارت اين باغ نماند است بسي ) گرچه تا غارت اين باغ نماند است بسي
بوي گل مي وزد از خيمه خاموش کسي
چه شکوهي است در اين خيمه که صد قافله دل
مي نوازند به اميد رسيدن، جرسي
دامن خيمه به بالا بزن اي گل که دلم
جز پرستاري درد تو ندارد هوسي
اي صفاي لعري جمع به پيشاني تو!
باد پاييم و به گردت نرسيده است کسي
چه صميمي است خدايي که تو يادم دادي
لطف محض است اگر نيست جز او دادرسي
باز شب آمد ومن ماندم واين گريه و نيست
جز ابوحمزه طوفاني تو هم نفسي

شاعر : محمد فخارزاده

  • یکشنبه
  • 24
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( مثل باران همه را دست عنایت دارد ) * مجتبی اصغری فرزقی

1668
1

غزل امام حسین(ع) -( مثل باران همه را دست عنایت دارد ) مثل باران همه را دست عنایت دارد
او که هفتاد و دو تا داغ روایت دارد
آسمان مرد غریبی است که در طوفان ها
هم چو کشتی همه را میل هدایت دارد
او که در هر قدمش چشمه ی آبی جاریست
آب هم از عطشش سخت شکایت دارد
سنگ می گرید و کوه از سر جا می خیزد
خیزران تا ز لبش قصه حکایت دارد
کاش در معرکه خورشید فرو می افتاد
تا نمی دید که دشمن سرِ غارت دارد

شاعر : مجتبی اصغری فرزقی

  • یکشنبه
  • 24
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:29
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( دیوار و در، دیوار و در، دیوار و در، دیوار ) * پانته آ صفایی بروجنی

1429
1

غزل امام حسین(ع) -( دیوار و در، دیوار و در، دیوار و در، دیوار ) دیوار و در، دیوار و در، دیوار و در، دیوار...
خوابیده تاریخ تشیّع در همین تکرار!
این خانۀ وحی است اما بعد پیغمبر
بسیار خواهد دید از این بی حرمتی، بسیار...
این در نه! قرآن است که می سوزد و پشتش
واژه به واژه جملۀ «الجار ثم الدار»
آیه به آیه سوره های ناب قرآنند
اینها که دنیا می­ شود بر دوششان آوار
اینها که سرهاشان به روی نیزه خواهد رفت
گلخانه خواهد شد ز پیکرهایشان شن زار
اینها که هر یک امتداد لحظه­ ای هستند
که سوخت قرآن خدا بین در و دیوار...
قرآن روی نیزه! قرآن درون تشت!
قرآن قرآن خوان میان کوچه و بازار!
آه ای شفیع روز رستاخیز لبهایت!
ما را به حال خود برای لحظه ­ای مگذار!

شاعر : پانته آ صفایی برو

  • یکشنبه
  • 24
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:21
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( طلوعِ شعر، سردست و برایت اشک می بارد ) * رضا حاج حسینی

1525

غزل امام حسین(ع) -( طلوعِ شعر، سردست و برایت اشک می بارد ) طلوعِ شعر، سردست و برایت اشک می بارد
برای تو...! همان قابی که جای عکس، غم دارد
ببار ای آسمان اشکی به روی بیت هایم تا -
مبادا بی وضو بر جلد قرآنْ دست بگذارد
ضریح کهنه ای امّا...! بدان که تا قیامت هم
محال ست این دل عاشق از عشقت دست بردارد
تو را می فهمم از گلدان، همان گلدان خالی که
گلش را می بَرَد دستی و جایش آه می کارد
تو را می فهمم از رؤیای سرد تشنگی هایی
که حتّی خاک خشک جاده را هم آب پندارد
تو را می فهمم آری! از وداع اشک باری که -
دل هر زائری باید به دست بغض بسپارد
تو مثل جُون می مانی، نترس از مُهر آزادی
که مولا مهربان است و همیشه دوستت دارد
وَ حالا خوب میفهمی علی را، در شبانگاهی
که باید هستی

  • سه شنبه
  • 26
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:49
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( ای عزادار تو خورشید، که باران مستت ) * محمدرضا سلیمی

1295

غزل امام حسین(ع) -( ای عزادار  تو خورشید، که باران مستت ) ای عزادار تو خورشید، که باران مستت
کوچه در کوچه، خیابان به خیابان مستت
اصفهان، تهران، مشهد، ساری، قم، زنجان...
همه زنجیرزنان، ملّت ایران مستت
باد، حیران تنت، عاشق و سرگردانت
همچنان چرخ زنان، لشکر طوفان مستت
خیمه افراشته و مرثیه خوان ست دلم
خیمه ها سوخته و آتش میدان مستت
ای لبت آیه ی تطهیر و سرت سوره ی نور!
آن چنانی تو که هر نقطه ی قرآن مستت
هر چه از دور کبوتر به حرم می آید
بال در بال، پریشان پریشان مستت
«آسمان بار امانت نتوانست کشید»
وَ نشد آدم دلباخته آسان مستت

شاعر : محمدرضا سلیمی

  • سه شنبه
  • 26
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:00
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( تو خود دریای بارانی، تو اقیانوس بی پایان ) * فاطمه صمدی

1416

غزل امام حسین(ع) -( تو خود دریای بارانی، تو اقیانوس بی پایان ) تو خود دریای بارانی، تو اقیانوس بی پایان
کجا دریا برای قطره ی آبی می شود عطشان؟!
عدالت بود شوقِ تو، عطش های تو نور حق
فرات از تشنگی هر دم تو را سر می کشید از جان
خیال باطلِ پستی ست این که آب را بستند
وَ تو با کودکانِ نیمه جانت در پس میدان
تو خود دریای بارانی، تو اقیانوس بی پایان
کجا دریا برای قطره آبی می شود عطشان؟!
به روی "خویشتن" بستند آبِ عدل و پاکی را
گلویِ باطلِ "خود" را دریدند این سیه رویان
خدا آورده بود او را که عدلش پرده بردارد
نفهمیدند نا مردان... نفهمیدند نا اهلان...
زبانم بعدِ تو بعد از نبودت لال می ماند...

شاعر : فاطمه صمدی

  • سه شنبه
  • 26
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:03
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد محمد جواد غفورزاده

غزل امام حسین(ع) -( ای گردش چشمان تو سرچشمه ی هستی ) *استاد محمد جواد غفورزاده

5761
7

غزل امام حسین(ع) -( ای گردش چشمان تو سرچشمه ی هستی ) ای گردش چشمان تو سرچشمه ی هستی
ما محو تو هستیم، تو حیران که هستی؟
خورشید، که سرچشمه زیبایی و نورست
از میکده ی چشم تو آموخته مستی
تا جرعه ای از عشق تو ریزند به جامش
هر لاله کند دعوی پیمانه به دستی
از چار طرف محو تماشای تو هستند
هفتاد و دو آیینه ی توحیدپرستی
وا کرد در مسجدالاقصای یقین را
تکبیره الاحرام نمازی که تو بستی
تا وا شدن پنجره هرگز نزدی پلک
تا خون شدن حنجره از پا ننشستی
ای کاش که گل های عطشناک نبینند
در دیده ی خود خار غمی را که شکستی
یک گوشه ی چشم تو مرا از دو جهان بس
ای گردش چشمان تو سرچشمه هستی

شاعر : محمد جواد غفورزاده

  • سه شنبه
  • 26
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:06
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( عمريست كه من برده ي بازار تو هستم ) * مجتبی اصغری فرزقی

1613
1

غزل امام حسین(ع) -( عمريست كه من برده ي بازار تو هستم ) عمريست كه من برده ي بازار تو هستم
در بند سر زلف و گرفتار تو هستم
شادم كه به نام تو مرا ناف بريدند
از كودكيم طالب و بيمار تو هستم
من عكس تو را در دل خود حك شده دارم
بي چانه خريدار خريدار تو هستم
در ظهر عطش كودك شش ماهه بزرگ ست
من خاك ره آن همه سردار تو هستم
بگذار كمي صادق و رو راست بگويم
من عاشق رندان عزا دار تو هستم
از سينه ي مادر... شده عشقت همه ارثم
اين ست كه عمري ست وفادار تو هستم
اي حضرت مظلوم چرا نيزه تنت شد
من تعزيه دار سر سيّار تو هستم
دربار تو جز عرش خدا جاي دگر نيست
عمري ست كه من شاعر دربار تو هستم

شاعر : مجتبی اصغری فرزقی

  • سه شنبه
  • 26
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( رنگ سیاه و سرخ تو را دارند، این روزها تمام خیابان ها ) * وحیده افضلی

1574

غزل امام حسین(ع) -( رنگ سیاه و سرخ تو را دارند، این روزها تمام خیابان ها ) رنگ سیاه و سرخ تو را دارند، این روزها تمام خیابان ها
گرمای آش نذری ما، حتّی! پیچیده در قبای زمستان ها
از ابرها به روی زمین نم نم، دارد دوباره مرثیه می بارد
نه!... آب نیست...! گریه برای توست، ماهیّت حقیقی باران ها
ای مرد سر جدای بلا دیده! خورشیدِ روی نیزه درخشیده!
کوفه بزرگ تر شده آقا جان! در سلطه ی حکومت شیطان ها
این روزها چقدرعلی اصغر! در دست بی پناهی یک مادر
آماج تیر حرمله ها هستند..." طفلان استقامت میدان ها!"
حالا یزیدهای مدرنیته، خون می خورند و غافل از این رازند
خونی که از گلوی تو می جوشد، جاری ست در شرافت شریان ها
از کربلا مسیر درازی نیست، تا ابتدای واقعه ی "بحرین"
از ظهر تشنگی تو تا "غزه

  • سه شنبه
  • 26
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

دوبیتی برای امام حسین از مهدی عظیمی -( در کنج دلم همیشه این گونه نداست ) * مهدی عظیمی

2256
2

دوبیتی برای امام حسین از مهدی عظیمی -( در کنج دلم همیشه این گونه نداست ) در کنج دلم همیشه این گونه نداست
آن کس که اسیر عشق گردیده رهاست
مجنون که به عاشقی خود می بالید
شاگرد کلاس اول عشق شما ست

شاعر : مهدی عظیمی

  • سه شنبه
  • 26
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:40
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 حسین صیامی

شعر مدح امام حسین(ع) -( ای وامدار چشمه تو سلسبیل ها ) * حسین صیامی

2508
1

شعر مدح امام حسین(ع) -(   ای وامدار چشمه تو سلسبیل ها ) ای وامدار چشمه تو سلسبیل ها
ای کشتی نجات ، چراغ سبیل ها
در بین نوکران شما دیده می شوند
موسی،مسیح،آدم و نوح و خلیل ها
استاد درس مکتب من زینب است و بس
پس ما رایت پای تو الا جمیل ها
یک قطره اشک حرمت باران گرفته است
آسان کثیر می شود اینجا قلیل ها
با منطق است اینکه"تو پروردگارمی"
دارم برای حرف خودم من دلیل ها
بی دست و پا رسیده و با دست و پا که نه
صاحب نفس شدند کنارت ذلیل ها
این اربعین نیامدن از پستی من است
باشد زیارت تو برای اصیل ها
------
هستم سگ رقیه به حد تواتر است
آخر مرا چه کار به این خرده قیل ها
------با نیت دمشق گرفت استخاره ای
شد باز آیه های ابابیل و فیل ها
------
حق محبت تو کجا می شود ادا؟

  • سه شنبه
  • 26
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:02
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام حسین(ع) -( این دل به یک گوشه نگاه شما خوش است ) * مجتبی نجیمی

2272

شعر مدح امام حسین(ع) -( این دل به یک گوشه نگاه شما خوش است ) این دل به یک گوشه نگاه شما خوش است
در بين عالمين به اين روضه ها خوش است
جايي ندارد و همه جا هم نمي رود
تنها به يك زيارت كرب و بلا خوش است
از غصه هايتان دلمان غصه دار شد
شرمنده ايم از اين كه به اين گریه ها خوش است
اخر مرا مي كشد اين دوري از شما
قلبم به يك زيارت موسي الرضا خوش است
مولاي من محبت خود را زمن مگیر
با اين مدال قلب و دل نوکرا خوش است

شاعر : مجتبی نجیمی

  • سه شنبه
  • 26
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:04
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( آهي اگر برآمده، از جان كيستي؟ ) * محسن حسن زاده لیله کوهی

1811

غزل امام حسین(ع) -( آهي اگر برآمده، از جان كيستي؟ ) آهي اگر برآمده، از جان كيستي؟
اشكي اگر چكيده، ز چشمان كيستي؟
اي سرخ‌پوش شعله‌ور شهر آسمان
اي آفتاب، سينه ی ‌سوزان كيستي؟
آتش به دست مي‌‌گذري ای سرخ روي من
با من بگو كه مجمره‌گردان كيستي؟
هر شب پس از غروب كجا مي‌روي به خواب؟
معلوم هست شمع شبستان كيستي؟!
ما را كه در غريبي شب، ترك مي‌كني
صبح‌آفرين شام غريبان كيستي؟
ديري‌ست با شتاب از اين كوچه مي‌روي
امّا كسي نديده كه مهمان كيستي؟
زيباي دلفريب! فريباي نازنين!
دنيا از آن توست، تو از آن كيستي؟

شاعر : محسن حسن زاده لیله کوهی

  • چهارشنبه
  • 27
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( ظلمت کده ام،دور ز نورم نکنید ) * محمد کاظمی نیا

2115
1

شعر مناجات امام حسین(ع) -( ظلمت کده ام،دور ز نورم نکنید ) ظلمت کده ام،دور ز نورم نکنید
با چشم بدون اشک،کورم نکنید
از هر چه جدام می کنید عیبی نیست
من هیئتی ام،ز گریه دورم نکنید

شاعر : محمد کاظمی نیا

  • پنج شنبه
  • 28
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:16
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک شور مدح و مناجات امام حسین(ع) -( سلام ما به حضرت عشق ، سلام ما به جان جانان ) * امیر عباسی

2462
2

دانلود سبک شور مدح و مناجات امام حسین(ع) -( سلام ما به حضرت عشق ، سلام ما به جان جانان ) مدح و مناجات با امام حسین (ع)
شور
سلام ما به حضرت عشق ، سلام ما به جان جانان
گره به کار وقتی می اُفته ، فقط میگم مدد حسین جان
خوشدل به نور مهتابم ، از داغ عشقش بی تابم
از روز اوُل تا آخر ، خاک حریم اربابم
مولا حسین یابن الزهرا
******
آرزومه قسم به قرآن ، قسم به نور هل اتایی
مثل شهیدا جون بدم با ، عشق شهید کربلایی
این جون سپردن رویامه ، نامش همیشه آوامه
هر چی که دارم تا محشر ، نذر ولای آقامه
مولا حسین یابن الزهرا
******
سینه زن غم حسینم ، این افتخار و آبرومه
میون روضه انگاری که ، ضریح آقا روبرومه
تا روز محشر مجنون ِ ، نام اباعبداللهم
من طائر افتاده در ، دام اباعبداللهم
مولا حسین یابن الزهرا

شا

  • شنبه
  • 30
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا رسولی

شور سینه زنی از رضا رسولی -( هوای صحن و سرات زده آقا به سرم ) * رضا رسولی

2521
1

شور سینه زنی از رضا رسولی -( هوای صحن و سرات زده آقا به سرم ) هوای صحن و سرات زده آقا به سرم
بگو آخر من و کی می بری سمت حرم
می خوام بیام حرم عقدم و وا کنم
می خوام بیام حرم درد دلها کنم
پای برهنه آقا یه سال اربعین
می خوام بیام حرم دل رو شیدا کنم
می خوام بیام حرم ای شه ذوالکرم
می خوام بیام حرم ای همه باورم
بنشینم یه گوشه ای از صحن تو
بکشی دستت و آقا روی سرم
می خوام بیام حرم
********
صبح تا شب جلو چشام عکس بین الحرمین
آرزومه تو حرم جون بدم برات حسین
می خوام بیام حرم کربلاییم کنی
می خوام بیام حرم باز خداییم کنی
می خوام بیام حرم ای امیر دلم
ز عطر و بوی سیبت هواییم کنی
می خوام بیام حرم سینه چاکم کنی
می خوام بیام حرم آقا پاکم کنی
می خوام بیام حرم ِ تو خون خدا
م

  • شنبه
  • 30
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:59
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد