امام حسین علیه السلام

مرتب سازی براساس
 حسین صیامی

شعر مدح امام حسین(ع) -( بهار قصه دل عصر روز عاشوراست ) * حسین صیامی

1837

شعر مدح امام حسین(ع) -( بهار قصه دل عصر روز عاشوراست ) بهار قصه دل عصر روز عاشوراست
طبیعتا وسط قصه دائما غوغاست
پُر از 61/1/10 است تقویمم
همیشه سال نکو از بهار آن پیداست
نه یک دهه نه دو ماه عزایتان بلکه
بساط گریه ما تا همیشه پا بر جاست
اگر چه گریه کنت سر به زیر و محجوب است
به پیشگاه تو اما همیشه سر ، بالاست
من این وسط چه بگویم زبان من لال است
که دل سپرده بزم محبت تو خداست
یقین شده است برای دلم که هر کس که
شده است نوکر این خانه مادرش زهراست
به چشم تنگ حقارت نگاهشان نکنید
گدا همین که به آقای ما رسید، آقاست
شعار زنده هیهات منی الذلة
پیام نهضت خونین سیدالشهداست
همیشه رونق روضه است نقل یابن شبیب
همیشه سایه شمس الشموس بر سر ماست
میان روضه شنیدن تفکری با

  • دوشنبه
  • 11
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:48
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر مدح امام حسین(ع) -( می رفت و زیرِ ماه دلی را پسند كرد ) * علیرضا شریف

1715
2

شعر مدح امام حسین(ع) -( می رفت و زیرِ ماه دلی را پسند كرد ) می رفت و زیرِ ماه دلی را پسند كرد
در كُنجِ دِیرِ، سرزده اش در كمند كرد
خوش كرده بود دل ببرد پیرمرد را
از سجده های پایِ صلیبش بلند كرد
زُنّار و روح و اِبن و اَبش را گرفت و بعد
از فیضِ نورِ فاطمی اش بهرمند كرد
ذكرِ شهادتینِ لبِ زخمی اش چشید
گوئی دهانِ خویش پُر از حَبّه قند كرد
می برد رشكِ تازه مسلمانیش، مسیح
آن شب سری بریده رهایش ز بند كرد
چه عزّتی برای حسین انتخاب شد
كاهی كه داده بود، به كوهی حساب شد
ای ماهِ خون گرفته كه از در درآمدی
ای عرشِ نِی به دامن من با سر آمدی
من مِثلی ای عزیزِ خدا وقتِ دیدنم
بر بالِ اشك، مادرِ نیلوفر آمدی
بر مَقدمِ تو مژدهی طوبی لَكُم رسید
شَیب الخضیب گشته ترین، دلبر آم

  • سه شنبه
  • 12
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( هر که در دوست فنا گشت، بقایی دارد ) * حسین ایزدی

8249
15

شعر مناجات امام حسین(ع) -( هر که در دوست فنا گشت، بقایی دارد ) هر که در دوست فنا گشت، بقایی دارد
هر کسی دید تو را شوق لقایی دارد
حَرَمت لحظه ای از حور و ملک خالی نیست
این در خانه عشق است، گدایی دارد
شب جمعه در این خانه گدا بیشتر است
مادرت می رسد و لطف و عطایی دارد
بینِ بین الحرمینت دل ما حیران است
کعبۀ کوی شما سعی و صفایی دارد
زیر دین توأم از روز ازل می دانم
این گدا از قِبلت نان و نوایی دارد
من دلم را به تو دادم، که دگر پس ندهی
نکند فکر کنی قصد جدایی دارد
روزی اشک مرا قطع کنی می میرم
دلم از گریۀ تو آب و هوایی دارد
باشد این بار مرا کرب و بلا راه نده
دل بیچاره ی ما نیز خدایی دارد
غافل از یار نباشیم خطر در پیش است
هر کسی در گذرش کرب و بلایی دارد
این سوالی ست

  • چهارشنبه
  • 13
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:03
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر امام حسین(ع)-در مسیر كوفه و شام -( زلفش رها بر شانه ی لرزان باد است ) *

1296

شعر امام حسین(ع)-در مسیر كوفه و شام -( زلفش رها بر شانه ی لرزان باد است ) زلفش رها بر شانه ی لرزان باد است
بر نیزه ی تنهایی خود تکیه داده است
هر چند پیچیده است در عالم شکوهش
معراج او بر روی خاک آن قدر ساده است
آن قدر آزاد است از هر قید و بندی...
حتی به کهنه پیرهن هم تن نداده است
یک روز روی شانه ی پیغمبر... اکنون
بالای نیزه باز در اوج ایستاده است
دارد همین که سایه اش را از سر نی
باور کن این هم از سر عالم زیاد است!

  • چهارشنبه
  • 13
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:05
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا رسول زاده

شعر مناجات و شهادت امام حسین(ع) -( کنار دِیر شبی ازدحام را دیدم ) * رضا رسول زاده

1582

شعر مناجات و شهادت امام حسین(ع) -( کنار دِیر شبی ازدحام را دیدم ) کنار دِیر شبی ازدحام را دیدم
و جلوه گر سر ماهی تمام را دیدم
میان بزم شرابی در آن سیاهی شب
به روی نیزه سر یک امام را دیدم
شبیه حضرت عیسی سخن به لب می برد
ولی تفاوت هر دو کلام را دیدم
به پاره ی دل پیغمبر همین امّت
نهایت ادب و احترام را دیدم
به دین و مذهب خود هم عمل نمی کردند
نتیجه های غذای حرام را دیدم
سری عزیز گرفتم چو ثروتم دادند
حریص بودن این خاص و عام را دیدم
ز لطف و برکت این سر دگر مسلمانم
که روی عشق علیه السلام را دیدم

شاعر : رضا رسول زاده

  • چهارشنبه
  • 13
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

شعر امام حسین(ع)-شوق زیارت کربلا -( گرکه در سینۀ خود شوق زیارت داری ) *استاد سید هاشم وفایی

14069
11

شعر امام حسین(ع)-شوق زیارت کربلا -( گرکه در سینۀ خود شوق زیارت داری ) «هرکه دارد هوس کرببلا بسم الله
هرکه دارد سر همراهی ما بسم الله»
گرکه در سینۀ خود شوق زیارت داری
رود این قافله تا کرببلا بسم الله
هرکه را میل سوی قبلۀ عشاق بود
می دهد عشق به آوای رسا بسم الله
ای که مشتاق گلستان حسینی شده ای
همره بوی گل و باد صبا بسم الله
کاروانی شده آماده ز عشاق حسین
گر کنون پای طلب هست تو را بسم الله
وعده دادیم که باهم سفر عشق رویم
عازم کوی حسینیم بیا بسم الله
علقمه منتظر ماست چرا بنشستی
سوی آن چشمۀ پُر شرم و حیا بسم الله
گرکه داری گهری مشتریش هست حسین
می خرد سوز دل و اشک تو را بسم الله
زیر آن قبه دعای تو اجابت دارد
تا که نگذشته تو را وقت دعا بسم الله
ای وفائی تو اگر خیر دو دن

  • پنج شنبه
  • 14
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:16
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام حسین(ع) -( وقتی تب مستانه بودن مال من شد ) *

2385
1

شعر مدح امام حسین(ع) -( وقتی تب مستانه بودن مال من شد ) وقتی تب مستانه بودن مال من شد
ساقی شدی پیمانه بودن مال من شد
خیلی برایش غصه خوردم سالها تا
کلب در میخانه بودن مال من شد
قلاده ام را گوشه ایوان که بستند
با دیگران بیگانه بودن مال من شد
تقدیر من اینست پای تو بسوزم
در آتشت پروانه بودن مال من شد
دست نوازش با کرم ، مال شما شد
دست فقیر خانه بردن مال من شد

  • پنج شنبه
  • 14
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:55
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک شور مدح و مناجات امام حسین(ع) -( قدیمُ الاحسان ، به تن ما جان ، سید العطشان ، ثارالله ) * امیر عباسی

2043

دانلود سبک شور مدح و مناجات امام حسین(ع) -( قدیمُ الاحسان ، به تن ما جان ، سید العطشان ، ثارالله ) قدیمُ الاحسان ، به تن ما جان ، سید العطشان ، ثارالله
خدا رو شکر گدای توهستیم
دل خود بر عشق پاکت بستیم
ببین که به راه تو نشستیم
یا ثارالله یا اباعبدالله
******
عزیز زهرا ، از تو یا مولا ، خجلم والله ، ثارالله
گناهم مایه ی خجالته
عشق تو مایه ی سعادته
حاجت دل من زیارته
یا ثارالله یا اباعبدالله
******
رویت وجه رب ، نغمه ی هر لب ، هستی زینب ، ثارالله
بر غمت هر دلی مبتلا شد
در راه دین سر تو جدا شد
قاری قرآن نیزه ها شد
یا ثارالله یا اباعبدالله

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 17
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:24
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

دانلود سبک شور مدح و مناجات امام حسین(ع) -( منـو کربلا ببر که خـیلی دیـره ) * یوسف رحیمی

4037
3

دانلود سبک شور مدح و مناجات امام حسین(ع) -(    منـو کربلا ببر که خـیلی دیـره ) كربلای معلی
شور
منـو کربلا ببر که خـیلی دیـره
از فـراق حرمـت دلم می گیـره
به خودت قسم آخر یه روز می‌میره
دلی که کنار شش گوشه‌ ت اسیره
به خدا برات تنگه ، دل دیوونم ارباب
آقا به جون زینب ، این دل و دریاب
حسین ، وای
******
دلامون با عشق تو بها می گیره
با نگات رنگ و بوی خدا می گیره
ما با ذکر یا حسین تا شور می گیرم
روضه مون شمیم کربلا می گیره
هوایی شده قلبم ، به هوای شش‌ گوشه
وعده ی ما اربعین ، پای شش‌ گوشه
حسین ، وای
******
بـودم از بچـگیام سیـنه زن تـو
به فـدای پیـکر بـی کفن تو
شاید اشکای منم باشه آقا جون
مرهمی برای زخمای تن تو
آیه های غربت رو ، روی نیزه ها خوندی
سه روز و سه شب ارباب ، بی کفن مون

  • یکشنبه
  • 17
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:22
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( بر سفره ی تو هرچه که ماتم می آورند ) * علی محمد مودب

1635
1

غزل امام حسین(ع) -( بر سفره ی تو هرچه که ماتم می آورند ) بر سفره ی تو هرچه که ماتم می آورند
در هفت خوان صابری ات کم می آورند
دل داده ای به منطق نازک ترین خیال
هر قدر هم دلایل محکم می آورند
پرونده ی شکفته ی زخم مدینه را
لب هات در دو صفحه فراهم می آورند
تو خیمه گاه سوخته ی قلب زینبی
انفاس تو هوای محرّم می آورند
رزمنده ای و تا خود معراج زخم ها
یک ریز در مصاف تو آدم می آورند
بر دوش چشم های تو حتّی هنوز هم
مجروح از خطوط مقدّم می آورند
حالا فرشته ها به حسینیه ی دلم
از زینبیه روزه ی مریم می آورند
تا در سکوت، روضه ی چشمت به پا شود
وقتی تمام مرثیه ها کم می آورند

شاعر : علی محمد مودب

  • دوشنبه
  • 18
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:30
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( غم داغ تو را با هیچ کس دیگر نخواهم گفت ) * سید جواد میر صفی

1860

غزل امام حسین(ع) -( غم داغ تو را با هیچ کس دیگر نخواهم گفت ) غم داغ تو را با هیچ کس دیگر نخواهم گفت
برایت روضه می خوانم ولی از سر نخواهم گفت
اگر از سر بخوانم روضه را این بار چیزی جز
هراس خنجر و آرامش حنجر نخواهم گفت
نگاهت سوی تل بود و نگاه او سوی گودال
از اندوه نگاه آخر خواهر نخواهم گفت
نمی گویم اگر حتی بگوید راوی مقتل
از آغوش تنور گرم خاکستر نخواهم گفت
تو را خاموش می خواهند آیه آیه ی قران
از این که ساختی بر نیزه ها منبر نه... خواهم گفت
سکوتت خیزران را پاسخی دندان شکن داده ست
از آن بزم شراب و سکر زجر آور نخواهم گفت
همین جا عهد می بندم که تا جان در بدن دارم
برایت روضه می خوانم ولی از سر نخواهم گفت

شاعر : سید جواد میر صفی

  • دوشنبه
  • 18
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( دشت غم بود و غروب و ازدحام نیزه ها ) * مصطفی فروردین

1672
2

غزل امام حسین(ع) -( دشت غم بود و غروب و ازدحام نیزه ها ) دشت غم بود و غروب و ازدحام نیزه ها
پیکری گردیده گلگون از تمام نیزه ها
نخ نما شد جانماز عشق بین قتلگاه
از سجود و از قعود و از قیام نیزه ها
کهکشان در ظلمت و کوکب اسیر سلسله
می رود خورشید عالم روی بام نیزه ها
بعد بی سر گشتن خورشید در گودال سرخ
از شفق خون می چکد یک سر به جام نیزه ها
می درخشد همچو خورشیدی رخت، شیب الخضیب
در میان سایه های مستدام نیزه ها
می کشد صوت رسای آیه های مریمت
خط بطلان بر خیال و فکر خام نیزه ها

شاعر : مصطفی فروردین

  • دوشنبه
  • 18
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:42
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( در مجلس عزای تو زهرا نشسته است ) * حسینعلی شفیعی

2335
4

غزل امام حسین(ع) -( در مجلس عزای تو زهرا نشسته است ) در مجلس عزای تو زهرا نشسته است
بابت علی عالی اعلی نشسته است
یک سو برادر تو حسن ایستاده است
یک گوشه نیز زینب کبری نشسته است
فرشی ز شاه بال ملائک به روی خاک
گسترده اند و سید بطحا نشسته است
این روضه ها رواق بهشت است و روضه خوان
بر منبری ز شاخۀ طوبی نشسته است
هر خیمه شاخه ای بود از کربلای تو
آنجا نشسته هر که در اینجا نشسته است
هر کس که زائر تو شود زائر خداست
انگار پیش عرش معلی نشسته است
ای عرش و فرش صحن حسینیه ات حسین
نامت به لوح سینه چه زیبا نشسته است
ما از زیادی گِل پاکت شدیم خلق
مِهرت به مُهر آدم و حوا نشسته است
آن ایستاده طالب خونت کنار ما
در محفل عزای تو با ما نشسته است
هر جا بود عزای تو برپا

  • دوشنبه
  • 18
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( مثل کسی که روی لبش یارضارضاست ) * رضا دین پرور

1393
1

غزل امام حسین(ع) -( مثل کسی که روی لبش یارضارضاست ) مثل کسی که روی لبش یارضارضاست
کارم فقط حسین حسین وخداخداست
بی روضه های این دهه از دست میروم
آری دوای عاشق کرببلا بلاست
نوکرزیاد دیده ام از توچه بد چه خوب
فرقی نمی کند که به حالت گداگداست
اشکی به کاسه های دوچشمم حواله شد
گفتم یکی یکی بده گفتی دوتا دوتاست
"یاربنا" مؤخره ی "یامن اسمه" ست
هرکس هرآنچه خواست بگوید دعا دعاست
وقتی که هست چشم تو... دارالشفا چرا؟
اصلاًبکِش به دار مراکه شفا شفاست
روز جزابه دست علمدار کربلا
دستی اگر به پای تو افتد صوا صواست
زیرجنازه ام همه گویند یا حسین
درمحضر شریف توحرف بجا بجاست

شاعر : رضا دین پرور

  • سه شنبه
  • 19
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر غزل امام حسین(ع) -( تو بگو کرببلا تا که خدا از دهنت ) * رضا دین پرور

1759
1

شعر غزل امام حسین(ع) -( تو بگو کرببلا تا که خدا از دهنت ) تو بگو کرببلا تا که خدا از دهنت
بشنود بعد کند روزی هر سینه زنت
تو بگو کرببلا تا که به حق قرآن
وفدیناه شود مرثیه ی ذوالمننت
تو بگو کرببلا تا که پیمبر در عرش
در برت گیرد و بوسه بزند بر بدنت
تو بگو کرببلا تا بدمد حیدر با
نفس ِروح فزایش به دم ِکوه کنت
تو بگو کرببلا تا که بگیرد زهرا
دربغل بعد بگرید به تو و پیرهنت
تو بگو کرببلا تا که بگیرند همه
وقت لا یوم کیومک که بخواند حسنت
تو بگو کرببلا تا که بیفتد به زمین
خواهرت ناله زنان،حول تو، اطراف تنت
تو بگو کرببلا تا که بفهمیم چرا؟
بوریا سهم شما بود به جای کفنت
چقدر حرف پس و پیش... فقط کرببلاست
حاجت ما که شنیده است خدا از دهنت

شاعر : رضا دین پرور

  • سه شنبه
  • 19
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:00
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( ای مصدر کائنات یا ثارالله ) * سید محمد میر هاشمی

2422
0

شعر مناجات امام حسین(ع) -(  ای مصدر کائنات یا ثارالله ) ای مصدر کائنات یا ثارالله
ای باعث ممکنات یا ثارالله
ما مرده دلیم از گنهکاری خویش
ای رائحه ی حیات یا ثارالله
دل با نگهت ز معصیت پاک شود
شوینده ی سیئات یا ثارالله
آزاد شود ز شعله ی قهر خدا
آن را که دهی برات یا ثارالله
کی بود عمود دین به پا بی مهرت
احیا ز تو شد صلات یا ثارالله
بغض تو یقین هلاکت محض بود
مهر تو بود نجات یا ثارالله
هر قطره ی اشک ، ذکر تو می گوید
هم نغمه ی با فرات یا ثارالله
هر سینه زنی ز خوب و بد می بیند
رخسار تو در ممات یا ثارالله
فخر است به پای عشق مولا مردن
ارباب شوم فدات یا ثارالله

شاعر : سید محمد میر هاشمی

  • سه شنبه
  • 19
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:18
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

شعر مناجات امام حسین(ع) -( یا ایهاالحسین و یا ایهاالشهید ) * قاسم نعمتی

1791
3

شعر مناجات امام حسین(ع) -(  یا ایهاالحسین و یا ایهاالشهید ) یا ایهاالحسین و یا ایهاالشهید
با عشق تو ندیده خدایت مرا خرید
هر سائلی که دست به دامان تو شود
هرگز نمی رود ز سرای تو نا امید
اصلا بهای این همه احسان نداشتیم
اصلا چه شد که میل شما سوی ما کشید؟
هر کس دلش اسیر سر زلف دلبر است
با غمزه ای ز هر که به جز یار دل برید
این بی قراری دل ما بی دلیل نیست
صوت حزین مادری بر گوش ما رسید
والله اصل طینت ما خاک کربلاست
مارا برای گریه خداوند آفرید
با اشک فاطمه گل ما را درست کرد
از نای زینبی به نفس های ما دمید
رخت عزای ما همه دست دوز فاطمه است
نقش لباس ما همه زان پیرهن کشید
زین پس حیا ز حرمت این پیرهن کنید
با این لباس پیکر ما را کفن کنید

شاعر : قاسم نعمتی

  • پنج شنبه
  • 21
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:34
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( روز ازل که روضه ی تان را خدا نوشت ) * حسین ایزدی

2778
0

شعر مناجات امام حسین(ع) -( روز ازل که روضه ی تان را خدا  نوشت ) روز ازل که روضه ی تان را خدا نوشت
اول به جای کعبه ی خود، کربلا نوشت
چندین هزار سال خودش روضه خواند و بعد...
نام پیمبران اولوالعزم را نوشت...
گریه کن حسین... عزادار کربلا...
دیگر ملک نگفت ز انسان چرا نوشت
چون قیمتی برای شما در زمین نبود
خود را برای خون شما خون بها نوشت
گرچه برای اهل گناه و عذاب ها
روز قیامت از غضب و از بلا نوشت...
می خواست رحمتش به همه جلوه گر شود
باب الحسین بر در جنت جدا نوشت
وقتی به عصر روز دهم می رسد لهوف
از عمق فاجعه چه بگویم چه ها نوشت...
بالا گرفت روضه و خطش شکسته شد
اعضای جسم تان، همه را جابجا نوشت
وقتی که می رسید کسی سمت قتلگاه
تن را جدا نوشت وَ سر را جدا نوشت
حالا که س

  • پنج شنبه
  • 21
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شعر مناجات امام حسین(ع) -( شکسته بال تر از من در این حوالی نیست ) * حسن لطفی

2368
3

شعر مناجات امام حسین(ع) -( شکسته بال تر از من در این حوالی نیست ) شکسته بال تر از من در این حوالی نیست
هوای کوی تو داریم و حیف بالی نیست
به سینه می زنم از داغ تو ترک بخورد
شبیه سینه ی ما کاسه ی سفالی نیست
چرا بساط دو چشم ز گریه ها خالیست
چرا چرا دل ما از گناه خالی نیست
نشسته است اجل بر سرم مرا دریاب
بیا که سیر بگریم، بیا مجالی نیست
به پای منبر آیات تو گرفتم که
بجز مسیر شما فرصت تعالی نیست
بگو به آنکه جنون مرا نمی فهمد
نصیحت تو به دیوانه ها که حالی نیست
حسین گفتن من آبرو به من بخشید
فقط میان همین روضه خشکسالی نیست

شاعر : حسن لطفی

  • پنج شنبه
  • 21
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( شکر خدا که وقف شما می شود دلم ) * حسین ایزدی

4829
3

شعر مناجات امام حسین(ع) -( شکر خدا که وقف شما می شود دلم ) شکر خدا که وقف شما می شود دلم
از هر که غیر دوست جدا می شود دلم
وقت نیازها به کسی رو نمی زنم
تنها به درگه تو گدا می شود دلم
معراج من مجالس روضه است روز و شب
آماده لقای خدا می شود دلم
شوق عبادتم همه آثار روضه است
با روضه گرم ذکر و دعا می شود دلم
این سینه، سینه نیست، تمامش حسینیه است
با یا حسین عرش خدا می شود دلم

شاعر : حسین ایزدی

  • پنج شنبه
  • 21
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام حسین(ع) -( نیاز کن که به رویت دوباره ناز کنم ) * سید علی احمدی

1778
-4

شعر مدح امام حسین(ع) -( نیاز کن که به رویت دوباره ناز کنم ) نیاز کن که به رویت دوباره ناز کنم
و یا تو ناز نما تا که من نیاز کنم
ز عرش نیزه به فرش کجاوه پا بگذار
که زیر مقدم تو هر دو دیده باز کنم
تو کُشتی ام که به هنگام خواندن قرآن
تو سینه صاف کنی من به نوحه ساز کنم
کنون که وقت نماز است و نیست قبله نما
سرم به چوبه زنم سوی تو نماز کنم
کنم به جان تو جان را تصدق نجوا
که گوش بر دهن آرَم حدیث راز کنم
چو روی نیزه به صد جلوه صد کرشمه کنی
چو زیر سایۀ تو جای بر جهاز کنم
گُل امید به باغ وجود می کاری
طی طریق ره کوفه تا حجاز کنم
چو سوخت گیسوی تو در تنور خاکستر
چگونه قصۀ زلف تو را دراز کنم؟

شاعر : سید علی احمدی

  • پنج شنبه
  • 21
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علیرضا خاکساری

شعر مدح امام حسین(ع) -( وقتی که از زبان کهن میکشد برون ) * علیرضا خاکساری

1508

شعر مدح امام حسین(ع) -( وقتی که از زبان کهن میکشد برون  ) وقتی که از زبان کهن میکشد برون
از فعل و فاعِلُن فَعَلَن میکشد برون
با لطف اوست شاعرش از بین واژه ها
مرثیه ای به وزن محن میکشد برون
عطر حریم اوست که هرساله باجنون
صدها اویس را ز وطن میکشد برون
باید گریست از ستم روزگار چون
زهری چنان ز دامن زن میکشد برون
باید گریست ، عمه ی سادات هاشمی
از بقچه ای دوباره کفن میکشد برون
باید گریست ، تیر حسودان یکی یکی
بی دست کربلا ز بدن میکشد برون
****
بی شک و شبهه منتقم از راه میرسد
از تربت مدینه دو تن میکشد برون
ظهر دوشنبه ای که بیاید قیامت است
یا میکشد به خاک و یا میکشد به خون
****
بَه بَه به ذاکری که شب هفتم صفر
از هر " حسین حسین " دو " حسن " میکشد برون

شاعر :

  • پنج شنبه
  • 21
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام حسین(ع) -( لحظه ای هم جان زهرا مادرت بابا حسین ) *

1688
2

شعر مدح امام حسین(ع) -( لحظه ای هم جان زهرا مادرت بابا حسین ) لحظه ای هم جان زهرا مادرت بابا حسین
چشم خود وا کن به روی دخترت بابا حسین
خواهم امشب با سرشک خود نمایم شستشو
این سر و روی پر از خاکسترت بابا حسین
این خرابه گوئیا بیت الحرام من شده
تو شدی کعبه و من هم زائرت بابا حسین
خار رفته در کف پای من و عفوم نما
گر نمی خیزم کنون در محضرت بابا حسین
بر روی نیزه چها دیدی که گریه کرده ای
دخترت قربان این چشم ترت بابا حسین
کاش دستی داشتی و می گرفتی ام به بر
تا که بوسه می زدم بر حنجرت بابا حسین
چون تو بابا من هم از عمه خجالت می کشم
بسکه زحمت داده ام بر خواهرت بابا حسین
ای فروغ دیده زهرا تو هم چیزی بگو
با کلامت جان بده بر دخترت بابا حسین
بسکه از سیلی به رویم رنگ نیل

  • پنج شنبه
  • 21
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:01
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام حسین(ع) -( ما بعد از آنکه بر غم تو مبتلا شدیم ) * مصطفی هاشمی نسب

1849
2

شعر مدح امام حسین(ع) -( ما بعد از آنکه بر غم تو مبتلا شدیم ) ما بعد از آنکه بر غم تو مبتلا شدیم
بــا راه بنده گـی خـدا آشــنا شدیم
هرکس وسیله داشت برای هدایتش
ما با نســیم روضـهء تو با خــدا شدیم
وقتی که جاه ومال وهوس راهمان گرفت
با رمز یاحسین(ع) ز شیطان جدا شدیم
ذکر حسین(ع) اشرف اذکار عالم است
گفتیــم و همـدم همهء انبیــا شدیم
مسکین و مستکین و فقیر آمدیم و بعد
با کیمیـای مهر شمــا پر بها شدیم
اشکی چکید و آتش دوزخ فرو نشست
تأثیـر گریـه است اگـر بـا حیــا شدیم
ما را خدا برای غمت برگزیده است
با دست مادرت ز بقیّه سوا شدیم
شبهای جمعه مادرتان روضه خوان ماست
با ناله های دل شکنش هم نوا شدیم
شبهای جمعه هیئت ما مثل کربلاست
با یک سلام ، راهی کرب و بلا شدیم

شاعر

  • پنج شنبه
  • 21
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 15:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام حسین(ع) -( روی قبرم بنویسید که دور از وطنم ) * حسین قربانچه

5608
9

شعر مدح امام حسین(ع) -( روی قبرم بنویسید که دور از وطنم ) روی قبرم بنویسید که دور از وطنم
جای سِنّم بنویسید که پیر از مِحنم
بنوسید که غسّاله مرا غسل نداد
بنویسید شبیه پدرم بی کفنم
بنویسید مرا عمه حلالم بکند
بنویسید نشد بوسه به دستش بزنم
بُهت غسّاله از این بود که دید افتاده
چند تا لکهء مشکوک به روی بدنم
کاش می شد به کسی این همه زحمت ندهم
کاش می شد که خودم قبر خودم را بکنم
خواستم یک دو وصیت کنم اما هر بار
جای آن لختهء خون ریخت برون از دهنم
بسکه زهرا شدم آخر نتوانست کسی
در بیارد ز من سوخته ام، پیرهنم
رفتم و قصهء لالایی مادرها شد
ماجرای وسط خیمهء غم سوختنم

شاعر : حسین قربانچه

  • پنج شنبه
  • 21
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 15:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات با امام حسین(ع) -( اهل بهشت و در وسط حوض کوثریم ) * جعفر ابوالفتحی

1605

شعر مناجات با امام حسین(ع) -( اهل بهشت و در وسط حوض کوثریم ) اهل بهشت و در وسط حوض کوثریم
چون ما فقط گدای گدایان حیدریم
ما خود به خود فقط به خدا وصل می شویم
چون ما دخیل چادر زهرای اطهریم
مست ولای حضرت شاه نجف شدیم
ما روح عشق را بخداوند پیکریم
"ذکر ابوتراب عجب مستی آور است"
با ذکر یا علی و علی مستی آوریم
ما هم محب و شیعه ی عباس و قاسمیم
اینک اگرچه در صف عشاق آخریم
محو حسین و خواهر ارباب زینبیم
هر شب به سوی بام حسینیه می پریم
وقتی پدر ، وَ مادر و فرزند نوکر است
حتما نتیجه اش بشود اینکه نوکریم
چون با حسین فاطمه مردیم ، در لحد
مانند سیب سرخ حرم ، تازه و تریم
با سنگ مرمر حرمت عشق می کنیم
ما سینه چاک و عاشق این سنگ مرمریم
نام حسین بر ورقی پاره حک شود
ما هر چه

  • شنبه
  • 23
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 میلاد عرفان پور

غزل امام حسین(ع) -( امشب که محشری شده بر پا به کربلا ) * میلاد عرفان پور

1950
2

غزل امام حسین(ع) -( امشب که محشری شده بر پا به کربلا ) امشب که محشری شده بر پا به کربلا
ما را ببر دوباره خدایا به کربلا
هر سوی دشت، روضه ی سربسته مانده ایست
هر گوشه هیئتی است شگفتا به کربلا
نِی ها اگرچه لب به سخن باز کرده اند
سربسته مانده قصه ی سرها به کربلا
عطر مدینه می وزد از سمت علقمه
گویا قدم گذاشته زهرا به کربلا
نعش حبیب و حر و زهیر و وهب شود
چون مصحف ورق شده فردا به کربلا
فردا که شعله، آب رساند به خیمه ها
خالیست جای حضرت سقا به کربلا
فردا برای تشنگی طفل شیرخوار
تیر سه شعبه ای ست مهیّا به کربلا
از تل زینبیه چه پیداست قتلگاه
آه از نگاه زینب کبری به کربلا
فردا میان نیزه و شمشیر، خواهری
گم می کند برادر خود را به کربلا
دارند نعل تازه میارند، این

  • یکشنبه
  • 24
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 04:25
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( گرچه تا غارت اين باغ نماند است بسي ) * محمد فخارزاده

1432

غزل امام حسین(ع) -( گرچه تا غارت اين باغ نماند است بسي ) گرچه تا غارت اين باغ نماند است بسي
بوي گل مي وزد از خيمه خاموش کسي
چه شکوهي است در اين خيمه که صد قافله دل
مي نوازند به اميد رسيدن، جرسي
دامن خيمه به بالا بزن اي گل که دلم
جز پرستاري درد تو ندارد هوسي
اي صفاي لعري جمع به پيشاني تو!
باد پاييم و به گردت نرسيده است کسي
چه صميمي است خدايي که تو يادم دادي
لطف محض است اگر نيست جز او دادرسي
باز شب آمد ومن ماندم واين گريه و نيست
جز ابوحمزه طوفاني تو هم نفسي

شاعر : محمد فخارزاده

  • یکشنبه
  • 24
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( مثل باران همه را دست عنایت دارد ) * مجتبی اصغری فرزقی

1720
1

غزل امام حسین(ع) -( مثل باران همه را دست عنایت دارد ) مثل باران همه را دست عنایت دارد
او که هفتاد و دو تا داغ روایت دارد
آسمان مرد غریبی است که در طوفان ها
هم چو کشتی همه را میل هدایت دارد
او که در هر قدمش چشمه ی آبی جاریست
آب هم از عطشش سخت شکایت دارد
سنگ می گرید و کوه از سر جا می خیزد
خیزران تا ز لبش قصه حکایت دارد
کاش در معرکه خورشید فرو می افتاد
تا نمی دید که دشمن سرِ غارت دارد

شاعر : مجتبی اصغری فرزقی

  • یکشنبه
  • 24
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:29
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( دیوار و در، دیوار و در، دیوار و در، دیوار ) * پانته آ صفایی بروجنی

1476
1

غزل امام حسین(ع) -( دیوار و در، دیوار و در، دیوار و در، دیوار ) دیوار و در، دیوار و در، دیوار و در، دیوار...
خوابیده تاریخ تشیّع در همین تکرار!
این خانۀ وحی است اما بعد پیغمبر
بسیار خواهد دید از این بی حرمتی، بسیار...
این در نه! قرآن است که می سوزد و پشتش
واژه به واژه جملۀ «الجار ثم الدار»
آیه به آیه سوره های ناب قرآنند
اینها که دنیا می­ شود بر دوششان آوار
اینها که سرهاشان به روی نیزه خواهد رفت
گلخانه خواهد شد ز پیکرهایشان شن زار
اینها که هر یک امتداد لحظه­ ای هستند
که سوخت قرآن خدا بین در و دیوار...
قرآن روی نیزه! قرآن درون تشت!
قرآن قرآن خوان میان کوچه و بازار!
آه ای شفیع روز رستاخیز لبهایت!
ما را به حال خود برای لحظه ­ای مگذار!

شاعر : پانته آ صفایی برو

  • یکشنبه
  • 24
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:21
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد