دلم پای غم عشقت نشسته
شده از غیر چشمان تو خسته
ببین این مرغ وحشی مهاجر
دلش را بر سر زلف تو بسته
تو روح جنت و رضوانی ای عشق
تو سیب سرخی و قلب من هسته
بیا و از سر قبرم گذر کن
ببین این قلب من از غم شکسته
ز تو می پرسم ای آقای جنت
چرا بند دلم از هم گسسته
شاعر : جعفر ابوالفتحی
- یکشنبه
- 3
- آذر
- 1392
- ساعت
- 05:03
- نوشته شده توسط
- یحیی