امام حسین علیه السلام

مرتب سازی براساس

شعر مدح امام حسین(ع) -( ای گرفتار تو احرار زمان ) * آئم همدانی

1701

شعر مدح امام حسین(ع) -( ای گرفتار تو احرار زمان ) ای گرفتار تو احرار زمان
ای تو پاینده به اعصار زمان
هستی عالم همه از هست توست
رشته ی جان همه در دست توست
حق هویدا از جمال ماه تو
راه زهرا و علی شد راه تو
خوانده لالایی برایت فاطمه
گفته جان من فدایت فاطمه
بذل از روز ازل خاک درت
جود تا روز قیامت چاکرت
رشته ی جان همه گیسوی تو
چشم امّید دو عالم سوی تو
این تویی دلدار هر دلداده ای
پیشوای هر دل آزاده ای
ای رخت مهر سپهر دلبری
مصطفایی یا علیّ دیگری
نام تو روحیّه بخش عالم است
عشرت دلدادگان تو غم است
تو امیر هر دل آزاده ای
زینت محراب و هر سجّاده ای
بی غمت شادی عذابی بیش نیست
آشنا با تو به فکر خویش نیست
خضری و ساقیّ تو الیاس توست
عالمی محو تو و عبّاس توست

  • پنج شنبه
  • 30
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:20
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
حاج حسن یعقوبی تبریزی

شعر مناجات امام حسین(ع) -( مدتی هست گنگ و تاریکم، لهجۀ ماه را نمی فهمم ) *حاج حسن یعقوبی تبریزی

1829
2

شعر مناجات امام حسین(ع) -( مدتی هست گنگ و تاریکم، لهجۀ ماه را نمی فهمم ) مدتی هست گنگ و تاریکم، لهجۀ ماه را نمی فهمم
مثل سابق دلم هوایی نیست، حرف مدّاح را نمی فهمم
گاه حس می کنم کِدر شده ام، از من آیینه ها گریخته اند
رخت بربسته از دلم آتش، قصۀ آه را نمی فهمم
غوطه ور در خودم شدم چندی ست، از دلم دور مانده ام امّا
فوت و فن هایِ سرکشی هایِ نفس خودخواه را نمی فهمم
آه یعقوبِ خاطراتِ نجیب، با زلیخای خواستن چه کنم؟
گرگ در من حلول کرده عزیز! راه از چاه را نمی فهمم
من غبارم، غبار حتی نه، هیچِ هیچم که گم شدم در هیچ
عشقِ سرمست را نمی دانم، عقلِ آگاه را نمی فهمم
مانده ام چون مسافری خسته، در عبور از گریوۀ تردید
آسمان ها و ریسمان های شیخِ گمراه را نمی فهمم
مجلس روضه ای نشان بدهید

  • پنج شنبه
  • 30
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:29
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( زخم تیر و کمان نخواهم خورد ) * رضا رحیمی عنبران

1769
5

شعر مناجات امام حسین(ع) -( زخم تیر و کمان نخواهم خورد    ) زخم تیر و کمان نخواهم خورد
و به بادی تکان نخواهم خورد
حرفهایت تمامِ برهان است
حیله از این آن نخواهم خورد
من همانم که مست چشم توام
باده از استکان نخواهم خورد
گر قبولم کنی همین حالا!
به شب امتحان نخواهم خورد
قوت شب را ندارم اما من
از برِ نام-نان نخواهم خورد
تا نگیرم برات کرببلا
من از اینجا تکان نخواهم خورد

شاعر : رضا رحیمی عنبران

  • پنج شنبه
  • 30
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:33
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( آن اسم اعظم که بزرگان در پی اندش ) * مهدی جهاندار

1821
3

شعر مناجات امام حسین(ع) -( آن اسم اعظم که بزرگان در پی اندش ) آن اسم اعظم که بزرگان در پی اندش
سربندِ یا زهراست محکم تر ببندش
هر کس که در سر آرزوی عشق دارد
هنگام رفتن با شهیدان می برندش
بابا! وصیّت نامۀ همسنگرت کو؟
این روزها خون می چکد از بند بندش
آقا معلم قصه از آنروزها گفت
کردند سال ِ آخری ها ریشخندش
شرمی نکردند از صدای سرفه دارش
چیزی نخواندند از نگاه دردمندش
گیرم عَلم از دست عباسی بیافتد
عباس دیگر می کند از جا بلندش
هر کس به این آسانی اهل کربلا نیست
کار حسین است و دل مشکل پسندش

شاعر : مهدی جهاندار

  • پنج شنبه
  • 30
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:35
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( پرسيد رفيقي كه مرا جاي سئوال است ) *

4294
10

شعر مناجات امام حسین(ع) -( پرسيد رفيقي كه  مرا   جاي    سئوال است ) پرسيد رفيقي كه مرا جاي سئوال است
از بعد حسين آن كه شهنشاه جلال است
مبهوت وقارو شرفش دشت و جبال است
اين گريه و شيون كه بهرماه و به سال است
سير حكمي است ويا خواب و خيال اســــت
پيري برسيد و نظري كرد و به لبخنــد
فرمود كه اي عاقل و روشندل و دلبند
مجنون نشدي تا كه بداني كه در اين بند
بالله كه دراين عرصه بسي جاي ملال است
ديوانگي عشق حسين عين كمال اسـت
جائي كه خدائي ازلي يار حسين اســت
شد كعبه سيه پوش و عـزادار حسين است
جبريل و ملائك همه زوّار حسين اسـت
اين جامه دريدن نه فقط شوري و حال است
از بهر عروج عملي شهپر و بال است

  • پنج شنبه
  • 30
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( خوش به حال همان غلامی که ) * نوید طاهری

2180
33

شعر مناجات امام حسین(ع) -( خوش به حال همان غلامی که ) خوش به حال همان غلامی که
دل به دریای عشق توبسپرد
در ازای دوقطره اشکش
چشم خود را به مزد آن نسپرد
آنقدر رفته اند و می آیند....
پرچم تو زمین نخواهد خورد
آنکه دنبال شهرت وبازیست
توشه از سفره ات نخواهد برد
هرکسی که نظر براو کردی
تا ابد نام او نخواهد مرد
بیرق تو به دست عباس است
شک ندارم زمین نخواهد خورد

شاعر : نوید طاهری

  • پنج شنبه
  • 30
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( چقدر قصه و راز مگوی زائر ها ) *

2189
1

شعر مناجات امام حسین(ع) -( چقدر قصه و راز مگوی زائر ها ) چقدر قصه و راز مگوی زائر ها
نهفته در دلش از گفت و گوی زائر ها
دلش گرفته، عجب بغض خانمانسوزی
و اشک های نهان در سبوی زائرها
قریب هشت دهه همکلامشان بوده
گرفته این همه از خلق و خوی زائرها ...
همین که سخت جدا میشوند از آقا
همین که... عطر جدایی ز بوی زائرها
چقدر خسته و افسرده است و خونین دل
از اینکه راه ندارد به کوی زائرها
دلم برای رفیق قدیمی ام خون است
ضریح مثل من این روزها چه محزون است
گمان کنم که زمان جدایی اش باشد
زمان گریه بی همصدایی اش باشد
دگر به پای علی اکبر(ع) او ندارد راه
زمان طرح سئوال از چرایی اش باشد
کنار موزه ای از هم جدا جدا شده است
نشانه های فصول گدایی اش باشد
که تکه تکه شدن از شروط

  • پنج شنبه
  • 30
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( کشانده کار دلم را غمت به جایی که ) *

1416

شعر مناجات امام حسین(ع) -( کشانده کار دلم را غمت به جایی که ) کشانده کار دلم را غمت به جایی که
که سخت گریه کنم با تو در هوایی که
غریب و باز غریب و غریب تر بشوم
که آشنا بشوم با تو آشنایی که...
مرا غریبه کنی با تمام آدم ها
روانه ام بکنی سوی کربلائی که -
به ذره ذره ی خاک اش قیامتی دارد
که محشر است در آن شورِ گریه هایی که-
برای کشته ی اشک است...هان! برای تو
حسین! حضرت خورشید ِ سر جدایی که -
"رسول خاتم" و "خنجر"، و بعد از آن،"زینب"
زدند زیر گلوی تو بوسه هایی که -
کشاند پای جهان را به کربلا ...حتی -
حوالی ِ بدنی ماند رد پایی که...
گواه ِ آمدن ِ " مادرت" به این صحراست
که ماهِ علقمه ات بشنود صدایی که...
تمام خاک تو را آن صدا مقدس کرد
و کربلای تو شد جای با صفایی

  • پنج شنبه
  • 30
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:52
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( تو همان مجنون ، که لیلا ماه تسلیم ات کند ) * علی حکیمی

1438

شعر مناجات امام حسین(ع) -( تو همان مجنون ، که لیلا ماه تسلیم ات کند ) تو همان مجنون ، که لیلا ماه تسلیم ات کند
ماه آید با خضوعی خاص، تعظیم ات کند
ای سرت بر نی، تن ات بر خاک، خون ات در هوا
قسمتت این شد که عشق اینگونه تقسیم ات کند
تو همان ظهر عطشناکی که نهر علقمه
با هزاران هلهله " عباس " تقدیم ات کند
آسمان دستی کشد بر زلف های خونی ات
بر سر نیزه چنان خورشید ترسیم ات کند
روز عاشورا، خدا می خواست چیزی رخ دهد
تا تو را با زخم هایت شاه ِ تقویم ات کند

شاعر : علی حکیمی

  • شنبه
  • 2
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:27
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات و شهادت امام حسین(ع) -( می شود تکثیر با یادت، تمام اشک‌ها ) *

1177

شعر مناجات و شهادت امام حسین(ع) -( می شود تکثیر با یادت، تمام اشک‌ها ) می شود تکثیر با یادت، تمام اشک‌ها
بر تو باد، ای آسمانی، هم سلام اشک‌ها
*
تا، به یاد ظهر عاشورا، نشستم در سکوت
دل سپردم، بر زلال نقره‌فام اشک‌ها
مثل بارانی ترین فصلی که می‌گیرد دلم
یک جهان اندوه دیدم، در پیام اشک‌ها
می شناسد لحظه‌ها را، بهتر از هر روز، غم
می شود، آهسته با دل، هم‌کلام اشک‌ها
آسمان، خورشید، صحرا، آب، باران، تشنگی
داغ، لاله، بغض، دلتنگی، تمام اشک‌ها؟!
محض یادت، زندگی را آسمانی کرده اند
محض یاد کربلایت، ای امام اشک‌ها
*
باز هم، تکرار خواهم کرد، در هر واژه ای
بیت، بیت بغض‌ها را، در سلام اشک‌ها

  • شنبه
  • 2
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:28
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( هر کس که در دست محرم دست دارد ) *

1325
2

شعر مناجات امام حسین(ع) -( هر کس که در دست محرم دست دارد ) هر کس که در دست محرم دست دارد
بر آتش سوزان این غم دست دارد
عشق حسین ابن علی(ع)بی شک و تردید
در ذره ذره کار عالم دست دارد
بر روی نی دیوانه کرده عالمی را
زلفی که در آن باد درهم دست دارد
ما کربلایی زاده ایم و تربت تو
از ابتدا در خلق آدم دست دارد
تاثیر روضه چشم را حساس کرده
حتی به هر مردی که خاتم دست دارد
اینجا به یاد کف العباس علمدار
نقش و نگار روی پرچم «دست» دارد
تنهای تنها کربلایت قاتلم نیست
مشهد ، نجف ،. . . او چند تا هم دست دارد

  • شنبه
  • 2
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:29
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( هنـوز هم که هنـوز است دیده می گرید ) *

1261

شعر مناجات امام حسین(ع) -( هنـوز هم که هنـوز است دیده می گرید ) هنـوز هم که هنـوز است دیده می گرید
اگـــر چـه مقتـلتـــــان را ندیده، می گرید
ز معجـــزات غمت بس که در عزای شما
همان کسی که سرت را بریده می گرید
* *
مرغیــم و ز مــــردم طلب دانه نداریم
یعنی به سر دوش کسی لانه نداریم
بسمل شده ی پشت به قبله ز قفائیم
مایی که به جز کرب و بلا خانه نداریم
درگیر خیال تو... در این قحط وفائیم
بر شمع تو جز شیوه ی پروانه نداریم
هرگز نبود میکده ای جز حـــرم تـــــو
ما جز کف ساقی تو پیمانه نداریم
گودال تو گر پای دهد غسل نمائیم
هر چند اگر همت مردانه نداریم
تا مقتل تو چشمه ی جوشان شراب است
کاری به می و خمره و خم خانه نداریم
محرم به محرم شده و محرم شـــاهیـم
رنگی به جز از مـ

  • شنبه
  • 2
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:40
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( چه مقدار خون خورده باشد غروب ) *

1041

شعر مناجات امام حسین(ع) -( چه مقدار خون خورده باشد غروب ) چه مقدار خون خورده باشد غروب!
كه پيش از سحر مرده باشد غروب؟
چه مقدار آيينه ريز ريز؟
گمانم كه نشمرده باشد غروب!
گمانم كه بر دوش خود بي كفن
تنت را خدا برده باشد غروب
چه كرده ست با خيمه آفتاب
كه از شعله آزرده باشد غروب؟
چه خوانده ست سر بر سر نیزه آه
كه قرآن به سر برده باشد غروب؟
خدا خواست با ياد آن ظهر سرخ
از آغاز افسرده باشد غروب
زمين ناز خورشيد را مي كشيد
مبادا كه پژمرده باشد غروب!

  • شنبه
  • 2
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( ای امـامِ زخمـــدارم یا حسین ) *

1438
2

شعر مناجات امام حسین(ع) -( ای امـامِ زخمـــدارم یا حسین ) ای امـامِ زخمـــدارم یا حسین
هر چه دارم از تو دارم یا حسین
ای تمام سینه ها مجروحِ تــو
هستیِ من وامــدارِ روح تــو
یا حسین ای داغ هایت بی شمار
بی قــرارم، بی قــرام، بی قــرار
من به یُمنِ زخمِ تو شیـدا شدم
شیعه ی خــونِ شقایق ها شدم
وعده گاهِ اشک و آهم کربلاست
نقطه ی عطفِ نگاهم کربلاست
خاکِ تو بـوی عبــادت می دهد
بوی میدان شهادت می دهد
زائرِ کــوی تواَم بی تـوشه ام
در طوافِ مرقــدِ شش گوشه ام
بـر ضریحت بسته ام بنــدِ دلم
فاش کــرده گــریه ترفندِ دلم
سیّـد و مولای من بگشا بغل
عاشقی بــاز آ مــده بالای تَل
خستـه ام وادی به وادی آمدم
داغ بــر داغــم نهادی آمدم
صبـر کن تا مثلِ زینب زائرت
لحظه ای ب

  • شنبه
  • 2
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:42
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

شعر مدح امام حسین(ع) -( با احتياج آمده ام هيئت حسين ) * محمود ژولیده

2027

شعر مدح امام حسین(ع) -( با احتياج آمده ام هيئت حسين ) با احتياج آمده ام هيئت حسين
اعجاز مي كند بخدا محنت حسين
سائل كجاست تا بدهد سلطنت به او
اقبال كرده است به من دولت حسين
آري نياز من فقط ارباب با وفاست
مثل غلام ترك كِشم منّت حسين
آرامشم به سايه اي از خيمه اش رسد
اين گونه هر كسي نَبَرد لذّت حسين
رنجورم و طبابت ارباب چاره ام
غم مي کشم که من نکشم حسرت حسین
آتش نديده اي كه بداني چه مي كشم
عاشق كُش است روز و شب غربت حسين
عريان بدن به زير سم اسب مي رود
شايد كمي تكان بخورد امّت حسين
چون عقلها جواب خدا را نداده اند
با عاطفه قيام كند نهضت حسين
هل من معين سرود كه لبّيك بشنود
لبيك يا حسين همان نصرت حسين
فرزند او صَلا به لثارات مي زند
پس خط اول است همين هيئ

  • شنبه
  • 2
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:29
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 ولی الله کلامی زنجانی

شعر مناجات امام حسین(ع) -( تا به دل عشق تو را دارم چه غم دارم حسین ) * ولی الله کلامی زنجانی

5356
2

شعر مناجات امام حسین(ع) -( تا به دل عشق تو را دارم چه غم دارم حسین ) تا به دل عشق تو را دارم چه غم دارم حسین
رابطه با کربلا دارم چه غم دارم حسین
خانه ات آباد باد ای بی کفن ارباب من
من که از داغت عزادارم چه غم دارم حسین
تو هزاران یار داری من ولی غیر از تو هیچ
تا به دربار تو جا دارم چه غم دارم حسین
جان زهرا مادرت ای شاه مایوسم مکن
تا بگویم ادعا دارم، چه غم دارم حسین
ای که تو دست نوازش بر سر حُر می کشی
گر چه من بارِ خطا دارم، چه غم دارم حسین
آمدم امروز عهدی با تو بندم سیدی
من به عهد خود وفا دارم چه غم دارم حسین
هر کسی با دلبری نازد در این شش روز عمر
من چون تو دلربا دارم چه غم دارم حسین

شاعر : کلامی زنجانی

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:00
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر امام حسین(ع)-مناجات-ضریح جدید -( تنها نشسته ام به تماشا گره گره ) *

2296
2

شعر امام حسین(ع)-مناجات-ضریح جدید -( تنها نشسته ام به تماشا گره گره ) تنها نشسته ام به تماشا گره گره
می بینم انعكاس زمان را گره گره
بغضی كه در طواف حرم هم دوا نشد
حالا چه ساده وا شده این جا گره گره
اینها دخیل نیست گره پاره ی دل است
هر كس دلی گره زده حالا ... گره ... گره ...
از بس كه جذبه دارد مبهوت می شوم
بر لب شكست اشهد ان لا (گره گره)
در بند بند پیكر من شُكر می دود
همسجده با قنوت مسیحا گره گره
می گردمت چو شاعر قونیه موج موج
می خواهمت چو بحر غزل ها گره گره
(در چین زلفش ای دل مسكین چگونه ای؟)
افتاده ام به دام چلیپا گره گره
می خوانی عاشقانه ی ننوشته خط به خط
می بینم عارفانه ی خوانا گره گره
هر چند روی قالی پیش تو دلخوشم
دارم به سینه درد دل اما گره گره
من پنبه كرده

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:01
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر امام حسین(ع)-مناجات و مصائب -( چقدر آیینۀ کربلا شدن سخت است ) *

1220
1

شعر امام حسین(ع)-مناجات و مصائب -( چقدر آیینۀ کربلا شدن سخت است ) چقدر آیینۀ کربلا شدن سخت است
کنار خیمه‌تان مبتلا شدن سخت است
تپش گرفته دلم، آسمان چرا ابری است؟
پر از غبار شده باز هم هوا ابری است
همیشه هر شب جمعه که می‌رسد غوغاست
صف ملایکه از عرش تا زمین پیداست
شبی که بوی عطش کامی جهان دارد
شبی که روضۀ یک طفل بی زبان دارد
شبی که پیکر خورشید در حرم مانده
کسی درون دلم روضۀ تو را خوانده
شب نزول ملائک شب هبوط زمان
شب گشایش دستان خالی انسان...
شب رسیدن مضمون به بیت‌های غزل
شب چشیدن قاسم ز جام های عسل
شب ترنم فریاد تشنگان وصال
شب تجلی وحی است در جلال و جمال
و قطره قطره‌ی باران عرش در راه است
کسی که می‌رسد از دور حضرت ماه است
تمام صحن تو از روضه چون عطش زار است
و

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:02
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات با امام حسین(ع) -( دلم پای غم عشقت نشسته ) * جعفر ابوالفتحی

1322

شعر مناجات با امام حسین(ع) -( دلم پای غم عشقت نشسته ) دلم پای غم عشقت نشسته
شده از غیر چشمان تو خسته
ببین این مرغ وحشی مهاجر
دلش را بر سر زلف تو بسته
تو روح جنت و رضوانی ای عشق
تو سیب سرخی و قلب من هسته
بیا و از سر قبرم گذر کن
ببین این قلب من از غم شکسته
ز تو می پرسم ای آقای جنت
چرا بند دلم از هم گسسته

شاعر : جعفر ابوالفتحی

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:03
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع)-برای ضریح قدیمی امام حسین (ع) -( طلوعِ شعر، سردست و برایت اشک می بارد ) * سید رضا حسینی

1646

غزل امام حسین(ع)-برای ضریح قدیمی امام حسین (ع) -( طلوعِ شعر، سردست و برایت اشک می بارد ) طلوعِ شعر، سردست و برایت اشک می بارد
برای تو...! همان قابی که جای عکس، غم دارد
ببار ای آسمان اشکی به روی بیت هایم تا -
مبادا بی وضو بر جلد قرآنْ دست بگذارد
ضریح کهنه ای امّا...! بدان که تا قیامت هم
محال ست این دل عاشق از عشقت دست بردارد
تو را می فهمم از گلدان، همان گلدان خالی که
گلش را می بَرَد دستی و جایش آه می کارد
تو را می فهمم از رؤیای سرد تشنگی هایی
که حتّی خاک خشک جاده را هم آب پندارد
تو را می فهمم آری! از وداع اشک باری که -
دل هر زائری باید به دست بغض بسپارد
تو مثل جُون می مانی، نترس از مُهر آزادی
که مولا مهربان است و همیشه دوستت دارد
وَ حالا خوب میفهمی علی را، در شبانگاهی
که باید هستی

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:56
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( اتفاقاً همه جا روشن و درها وا بود ) * حسن بیاتانی

1430
1

شعر مناجات امام حسین(ع) -( اتفاقاً همه جا روشن و درها وا بود ) اتفاقاً همه جا روشن و درها وا بود
از دم پنجره انگار جهان پیدا بود
مادرم پیرهن نور برایم می بافت
رحل و قرآن و عبای پدرم آنجا بود...
"بعد رفتم" لب ایوان نفسی تازه کنم
آری از یک قدمی، عرش خدا زیبا بود
راه افتادم از ایوان، طرف حوض حیات
روبرو، باغ بهشت و دو طرف، دریا بود
تشنه بودم که همان لحظه هوا ابری شد
ماه را دیدم؛ در کسوت یک سقا بود
سیبی از شاخه جدا شد وسط حوض افتاد
آب خونی شد و انگار که عاشورا بود
ابرها سیل شد و خون همه جا را پوشاند
به خدا لحظه ی موعود نبود اما بود
بین هفتاد و دو سر، عشق قیامت می کرد
فتنه انگیز دوعالم یکی از سرها بود
بانگ فریادرسی در همه عالم پیچید
که پر از لحن خدا بود... ولی

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( در پیشگاه حضرت تو مست می‌شویم ) * حامد حجتی

1401

شعر مناجات امام حسین(ع) -( در پیشگاه حضرت تو مست می‌شویم ) در پیشگاه حضرت تو مست می‌شویم
پای ضریح توست که پا بست می‌شویم
یا جان بده به زندگی سوت و کورمان
یا اینکه در مقابلت از دست می‌شویم
یک جلوه ربنا بچکان در حضورمان
در ساحت قنوت تو ما دست می‌شویم
خوبیم یا بدیم پذیرفتۀ توییم
ما در حریم پاک تو یکدست می‌شویم
گفتند خانۀ پدری هست شهر تو
ما در دیار خویش تهیدست می‌شویم
تا از کرم به سمت گدایت نظر کنی
مثل کسی که درد کشیده ست می‌شویم
ایوان طلای صحن تو پایان آسمان
مثل کبوتران فرا دست می‌شویم
انگورهای نقره ای این ضریح را
در جام ما بریز که سرمست می‌شویم

شاعر : حامد حجتی

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:59
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( ندیدم هر چه گشتم، کوچه کوچه، ردّ پایت را ) *

2890
6

شعر مناجات امام حسین(ع) -( ندیدم هر چه گشتم، کوچه کوچه، ردّ پایت را ) ندیدم هر چه گشتم، کوچه کوچه، ردّ پایت را
چه می شد؟ کاش می شد! بشنوم من هم صدایت را
قتیل قبله! دردت را بلا گردان دیرینم
چه می شد؟ کاش می شد! تا سپر باشم بلایت را
ندیدم، با تمام چشم گشتم، چشم هایم کور
تمام عمر هم هرگز نخواهم دید، جایت را
تو را روشن نخواهم دید می دانم ولی یک شب
بیا در خواب من، شاید ببینم خیمه هایت را
دعا کن پرده ی گوشم بلرزد یک صدا ناگاه
خجالت می کشم، نشنیده ام بانگ رسایت را
دعا کن قسمتم باشد، تماشایت شبی در خواب
دعا تو، استجابت تو، اجابت کن دعایت را
رقیّه؟ خیمه ی آتش؟ سکینه؟ قاسم مجروح؟
بگریم - وارث عصمت! - کدامین ماجرایت را؟
خدا در سوگ تو خورشید را ناگاه پنهان کرد
کیَم من؟ تا ب

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:59
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رحمان نوازنی

شعر مدح امام حسین(ع) -( هیئت" بهشت خانه" سر سبز ایل ماست ) * رحمان نوازنی

1523

شعر مدح امام حسین(ع) -( هیئت" بهشت خانه" سر سبز ایل ماست ) هیئت" بهشت خانه" سر سبز ایل ماست
که در کنار زمزمه رود نیل ماست
اینجا دل شکسته حرم دارد و حسین
اینجا کبوتر ِدل ما جبرییل ماست
اینجا که دسته دسته به پرواز می رسیم
صحن حیات کرببلای اصیل ماست
اینجا دلیل آمدن ما حسین بود
پس هیئتش حسینه ها ی دلیل ماست
تطهیر ما بس است به یک قطره اشک تو
این از طهور بودن آب قلیل ماست
ما هم شبیه خواهر او گریه می کنیم
این کشته فتاده به هامون قتیل ماست

شاعر : رحمان نوازنی

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:01
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( باز انگار دلم تنگ حرم می گردد ) * جعفر ابوالفتحی

1295
2

شعر مناجات امام حسین(ع) -( باز انگار دلم تنگ حرم می گردد ) باز انگار دلم تنگ حرم می گردد
اشک در مردمک چشم ترم می گردد
باز انگار هوای دل من بارانی ست
چشم دنبال شه جود و کرم می گردد
به خداوند قسم ای دل من بی خردی
باعث سوختن بال و پرم می گردد
صنما این دل من مست خدا می گردد
لب بگشوده شده غرق دعا می گردد
سر سپرده به غمت سر ز چه خواهد آقا
پر شکسته ز غمت پر ز چه خواهد آقا
داغ را بر جگر عشق فتادی بس نیست
لاله ی سوخته، پیکر ز چه خواهد آقا
دل من مرمری و کاخ شما الماسی
کاخ الماس تو مرمر ز چه خواهد آقا
تو کریمی و کرمخانه درش باز بود
کوزه ی کوثر ارباب سرش باز بود
ته گلدان دلم آب بریزی بد نیست
و برای دل آلوده تمیزی بد نیست
دل من خاک شده با دل من صحبت کن
بهر این قلب

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:03
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات با امام حسین(ع) -( ای به تمنای تو دیده ی دریائی ام ) * جعفر ابوالفتحی

1389

شعر مناجات با امام حسین(ع) -( ای به تمنای تو دیده ی دریائی ام ) ای به تمنای تو دیده ی دریائی ام
من خوشم از اینکه در بحر شما ماهی ام
کی بکنی از سر لطف و کرم ای صنم
تا به حرم خانه ی کرب و بلا راهی ام
خاک من از خاک تو خلق شد ای با وفا
با من بی دل بگو از چیم و از کیَم
جامه احرام تو بر تن من دیدنی است
معتکفم کن صنم تا نکنی عاصی ام
زیر لوای شما ذره هم علامه است
در حرم کربلا من ز گنه عاری ام
کی شود ای با وفا با دل خود بنگرم
زیر یکی از قدم های شما قالی ام
پر شده ام یا عزیز از کرم و جود تو
شکر، خدا را که از غیر شما خالی ام

شاعر : جعفر ابوالفتحی

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:04
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( نور وجود از طلوع روی حسین است ) *

2044
2

شعر مناجات امام حسین(ع) -( نور وجود از طلوع روی حسین است ) نور وجود از طلوع روی حسین است
ظلمت امکان، سواد موی حسین است
شاهد گیتی به خویش، جلوه ندارد
جلوه ی عالم فروغ روی حسین است
مشی قدم را وصول ذات قدم نیست
جنبش سالک به جستجوی حسین است
ذات خدا، لا یری است روز قیامت
ذکر لقا بر رخ نکوی حسین است
جان ندهم جز به آرزوی جمالش
جان مرا دل به آرزوی حسین است
عاشق او را چه اعتناست به جنت
جنت عشاق، خاک کوی حسین است
عالم و آدم که مست جام وجودند
مستی این هر دو از سبوی حسین است
حضرت حق را به عشق خلق چه نسبت؟
مسأله ی عشق، گفتگوی حسین است
عاشق او را چه غم ز مرگ طبیعت؟
زندگی عارفان به بوی حسین است

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:05
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر امام حسین(ع)-مناجات-ضریح جدید ارباب -( چقدر طرح ضریح تو ناب از آب درآمد! ) *

1296

شعر امام حسین(ع)-مناجات-ضریح جدید ارباب -( چقدر طرح ضریح تو ناب از آب درآمد! ) چقدر طرح ضریح تو ناب از آب درآمد!
چقدر پاک و روان مثل آب از آب درآمد!
میان این همه زائر که موج می زند اینجا
رخ ضریح تو چون آفتاب از آب درآمد...
اگرچه بی سرو پایم ولی به پای ضریحت
هر آنچه اشک فشاندم گلاب از آب درآمد...
چقدر معجزه داری؟! مگر نبیِ خدایی؟
سوال ها ز من اما جواب، از آب... درآمد
که جان کل جهان را خدا سپرد به دستش
همان دقیقه که دریا سراب از آب درآمد...
تویی حسین که زیباترین شعار خدایی
بنای کفر پس از تو خراب از آب درآمد
دوباره شعر نوشتم به شوق مصرع آخر
بگو ضریح، پسندِ رباب از آب درآمد...؟؟؟

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:05
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر امام حسین(ع)-مناجات-از زبان ضریح قدیمی ارباب -( هفتاد و چند سال کنار تو بوده ام ) *

1759
2

شعر امام حسین(ع)-مناجات-از زبان ضریح قدیمی ارباب -( هفتاد و چند سال کنار تو بوده ام ) هفتاد و چند سال کنار تو بوده ام
یعنی مقیم آینه زار تو بوده ام
هر روز صبح زود گل صد سلام را
بر سینه می زدم که بهار تو بوده ام
در چرخش زمانه که از داغ تو پر است
یک عمر می شود که مدار تو بوده ام
تو بی قرار می شدی و من کنار تو
اینجا میان روضه قرار تو بوده ام
شش گوشۀ ضریح ملیح تو عالمی ست
یعنی که قتلگاه کنار تو بوده ام؟
شب های جمعه مادرت از راه می رسید
در مویه های اشک کنار تو بوده ام
من تکیه گاه مادر پهلو شکسته ام
یعنی که تکیه گاه مزار تو بوده ام
حالا چگونه دل بکنم از حضور تو
من سال هاست همدم و یار تو بوده ام

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:07
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( حسین، کشتۀ دیروز و رهبر روز است ) *

1174
1

شعر مناجات امام حسین(ع) -( حسین، کشتۀ دیروز و رهبر روز است ) حسین، کشتۀ دیروز و رهبر روز است
قیام اوست، که پیوسته نهضت آموز است
تمام زندگی او، عقیده بود و جهاد
اگر چه مدت جنگ حسین، یک روز است
توان لشکر ایمان، نمی‌رود از بین
ز فیض یاری حق، چونکه قدرت اندوز است
حسین و، ذلت تکریم ظالمان هیهات
که آفتاب عدالت، ازو دل افروز است
به نزد او که شهادت، بجز سعادت نیست
ردای مرگ، برایش، قبای زر دوز است
رهین همت والای سید الشهداء است
هر آنکه از غم اسلام، در تب و سوز است
هماره تازه بُوَد یاد بود عاشورا
که روز حق و عدالت، همیشه نوروز است
حرارتی که ز عشق حسین در دل هاست
برای ظالم هر عصر، خانمان سوز است
"حسان" حسین، به ظاهر، اگر چه شد مغلوب
شکست اوست، که در هر زمانه پیروز

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:07
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد