امام حسین علیه السلام

مرتب سازی براساس

شعر امام حسین(ع)-مناجات-از زبان ضریح جدید ارباب -( شش گوشه ام پر است پر از اشتیاق تو ) *

3220
2

شعر امام حسین(ع)-مناجات-از زبان ضریح جدید ارباب -( شش گوشه ام پر است پر از اشتیاق تو ) شش گوشه ام پر است پر از اشتیاق تو
پر می کشد دلم به هوای رواق تو
باور نکردنی است من و حائر شما
دیگر نرفتنی است ز دل اشتیاق تو
در راه آمدن همه جا ناله بود و اشک
با عاشقان چه ها که نکرده فراق تو
حس می کنم قدم به قدم عطر سیب را
از لحظۀ ورود به خاک عراق تو
من را نه دست فرشچیان دست "او" کشید
او هم گره زده هنرش را به داغ تو

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر مناجات امام حسین(ع) -( نوای نینوا را دوست دارم ) *

3861
2

شعر مناجات امام حسین(ع) -( نوای نینوا را دوست دارم ) نوای نینوا را دوست دارم
صدای آشنا را دوست دارم
اگر جام بلا از چشم یار است
من این جام بلا را دوست دارم
دعا یعنی تکلّم با خداوند
تکلّم با خدا را دوست دارم
اگر چه خارم و از خار کمتر
گل باغ وفا را دوست دارم
محبّت را عجب، حال و هوایی ست
من این حال و هوا را دوست دارم
نمی دانم کی ام آن قدر دانم
علیّ مرتضی را دوست دارم
خدا می داند، ای آل محمّد!
که من تنها شما را دوست دارم
چو ممزوج است با عطر حسینی
نسیم نینوا را دوست دارم
خدایا روز محشر باش شاهد
حسین و کربلا را دوست دارم
شود "میثم" که مولایت بگوید
که این بی دست و پا را دوست دارم؟

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( ما از اوّل برتری بر خلق عالم داشتیم ) *

1251

شعر مناجات امام حسین(ع) -( ما از اوّل برتری بر خلق عالم داشتیم  ) ما از اوّل برتری بر خلق عالم داشتیم
ز آن که با آل علی، پیوند محکم داشتیم
سجدۀ خیل ملک بر ما شهادت می دهد
کز صلای حق، پیامِ خیرِ مقدم داشتیم
روح ما در عالم زر، جسم ما در خاک بود
سوختیم و بر جگر، داغ محرّم داشتیم
پیش تر از رود نیل و رود جیحون و فرات
ما به یاد کربلا، در دیده زمزم داشتیم
نه هلال ماه بود و نه چراغ آفتاب
در غم خورشید زهرا ماه ماتم داشتیم
پیش تر از آن که جان در پیکر آدم دمند
با صدای «وا حسینا» دم به دم، دم داشتیم
در کنار یکدگر مانند شمع سوخته
اشک با هم، سوز با هم، آه با هم داشتیم
سیل اشک ما فزون می گشت از دریای خون
باز خون در دیده، بر خون خدا کم داشتیم
روزگاری که در این عالم سخن از غ

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:18
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( از ازل دیده تر گفت حسین ) * محمد علی قاسمی

1939

شعر مناجات امام حسین(ع) -( از ازل دیده تر گفت حسین ) از ازل دیده تر گفت حسین
حجر و ماه شجر گفت حسین
تا گشودم به جهان چشمم را
تربتم داد پدر گفت حسین
جای لالایی وقت خوابم
مادرم تا به سحر گفت حسین
آدم از بهر فبولی دعا
نوح در موج خطر گفت حسین
اشک در چشم تر ابراهیم
لحظه ذبح پسر گفت حسین
یاری حضرت زهرا کرده
هرکه از سوز جگر گفت حسین
بی زره آمده میدان عابس
سینه را کرد سپر گفت حسین
نعره می زد انا مجنون الحسین
بابی انت و امی یا حسین
در رهت هرکه زجان شوید دست
میزند پا به سر هرچه که هست
مت ته مجنون توام در دنیا
عاشقت بوده ام از روز الست
از همان کودکی ام بر گردن
مادرم شال عزایت را بست
عشق تو گنج و دلم ویرانه
گنج در گوشه ویرانه نشست
به سیاهی عزای تو قسم
قلب م

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:25
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( آخر ز نای نینوای تو می میرم ای حسین ) * سید مجتبی شجاع

1702
2

شعر مناجات امام حسین(ع) -( آخر ز نای نینوای تو می میرم ای حسین ) آخر ز نای نینوای تو می میرم ای حسین
با یاد کربلای تو می میرم ای حسین
بر پرچم سیاه حسینیه ات قسم
در مجلس عزای تو می میرم ای حسین
از روضه وداع تو جان داده مادرم
در پای روضه های تو می میرم ای حسین
تو بنده ی خدایی و من بنده ی توام
در محضر خدای تو می میرم ای حسین
مثل همان غلام سیاه تو عاقبت
سر می نهم به پای تو می میرم ای حسین
می خواهم از خدا که شب جمعه ای شود
آن شب که من برای تو می میرم ای حسین
آید به گوشم العطش کودکان هنوز
از داغ بچه های تو می میرم ای حسین
دستم تهی اگر چه بود از عمل ولی
شادم که با ولای تو می میرم ای حسین
ای محتشم بخوان که دلم خانه غم است
«باز این چه شورش است که در خلق عالم است»

ش

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:33
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( دوباره مرغ دلم میل کربلا دارد ) * حسین میرزایی

6357
14

شعر مناجات امام حسین(ع) -( دوباره مرغ دلم میل کربلا دارد ) دوباره مرغ دلم میل کربلا دارد
همان حریم که یک بام و دو هوا دارد
یکی هوای اباالفضل یکی هوای حسین
چه با صفاست هوایی که کربلا دارد
حسین کرببلای تو کعبه عشق است
اگرچه مروه ندارد ولی صفا دارد
تویی تو قبله کعبه که کعبه در غم تو
تمام عمر به بر جامه عزا دارد
ز زائران تو و حاجیان در عرفات
خدا به زائر تو اول اعتنا دارد
((بهشت با همه سرسبزی و طراوت و حسن))
صفای کرببلای تو را کجا دارد
بهشت با همه وسعت بهای خون تو نیست
بهای خون ترا ذات کبریا دارد
ز بسکه محترم است زائر تو و حرمت
ز پر و بال ملک فرش زیر پا دارد
به افتخار غلام سیاه ترک تو حق
اگر که بگذرد از جرم خلق جا دارد

شاعر : حسین میرزایی

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام حسین(ع) -( آشنا تا نور تو در ظلمت آبادم رسید ) * کرامت نعمت زاده

3217
4

شعر مدح امام حسین(ع) -( آشنا تا نور تو در ظلمت آبادم رسید ) آشنا تا نور تو در ظلمت آبادم رسید
چون نسیمی در آتش به امدادم رسید
بانگ تنهایی زدم در انزوای درد خویش
تاشنید از غربتم آمد به فریادم رسید
گفته بود آقا ! زمین خوردی به دادت میرسم
هر قدر ، هر لحظه ، هر جا دید افتادم رسید
هفت پشتم در هراس روز محشر غصه داشت
یا حسینی گفتم و خیرش به اجدادم رسید
در معاصی غرق بودم او مرا بیرون کشید
گریه های روضه اش از باب ارشادم رسید

شاعر : کرامت نعمت زاده

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( محبت تو به دل لطف کردگار من است ) * حسین میرزایی

1808
1

شعر مناجات امام حسین(ع) -(     محبت تو به دل لطف کردگار من است ) محبت تو به دل لطف کردگار من است
قرار سینه بی صبر و بی قرار من است
تو شاه عالمی و کار توست لطف و کرم
منم گدا و گدایی همیشه کار من است
به جز به اشک عزای تو دیده تر نکنم
که وقت روضه تو چشم اشکبار من است
به وادی غم عشق تو یوسف زهرا
اگر چه در به درم کربلا دیار من است
به جرم عشق تو دیوانه ام خطاب کنند
هزار شکر جنون تو اعتبار من است
حسین زندگی بی تورا نمی خواهم
گرفتم اینکه دو عالم در اختیار من است
به وقت مرگ سرم گر به دامنت باشد
تمام زندگیم وقت احتضار من است
چه خوش بود دم مردن ببینم ای مولا
که همره تو اباالفضل در کنار من است
مرا ز خاموشی قبر وحشتی نبود
چرا که روی تو روشنگر مزار من است
به حشر گرکه بپر

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( ای چشمه سار رحمت وابر کرم حسین ) * محمد علی قاسمی

2025

شعر مناجات امام حسین(ع) -( ای چشمه سار رحمت وابر کرم حسین ) ای چشمه سار رحمت وابر کرم حسین
وی سایه محبت تو بر سرم حسین
راهم دهی اگر تو به بازار عاشقی
عشق تورا به قیمت جان می خرم حسین
رز ازل که روی تورا دیده دیده است
عکس تو گشت قاب به چشم ترم حسین
با این همه گناه مرا راه داده ای
بود از کرامت تو همین باورم حسین
هرکس که خادم تو شود پیش فاطمه
گردد به یمن نوکریت محترم حسین
((لطفی که کرده ای پدر و مادرم نکرد
ای مهربانتر از پدر و مادرم حسین))
خیلی دلم ز دوری شش گوشه تنگ شد
من را ببر به کرببلا تا حرم حسین
آیا شود که یک شب آدینه تا سحر
گیرم زجان ضریح تو را در برم حسین

شاعر : محمد علی قاسمی

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

شعر مناجات امام حسین(ع) -( شکر خدا دعای سحرها گرفته است ) * علی اکبر لطیفیان

2482
1

شعر مناجات امام حسین(ع) -( شکر خدا دعای سحرها گرفته است ) شکر خدا دعای سحرها گرفته است
دست مرا عنایت آقا گرفته است
شکر خدا، که چشم همیشه حسینی ام
اشکی برای روز مبادا گرفته است
بال فرشته است برای تبرکش
اطراف چشم های ترم را گرفته است
این جا حسینیه است، ملائک نشسته اند
جبریل هم برای خودش جا گرفته است
این دستمال گریۀ ماه محرمم
امروز بوی چادر زهرا گرفته است
حالا نفس نفس زدنِ سینه های ما
عیسی شده است و طبع مسیحا گرفته است
دیروز بین خونِ خودش ریشه کرده بود
حالا درخت سیب شده پا گرفته است

شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:55
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر امام حسین(ع)-مناجات کربلا -( از شرف کعبه اگر قبله گه اهل دعاست ) *

3052
1

شعر امام حسین(ع)-مناجات کربلا -( از شرف کعبه اگر قبله گه اهل دعاست ) وادی کرب و بلا مهبط انوار خداست
به سوی کعبه بود عالمیان را گر روی
کعبه را روی ارادت به سوی کرببلاست
کعبه بیت الله و این مطلع انوار حق است
‏بین که در این دو، تفاوت ز کجا تا به کجاست
بیمی از قتل نبودش که برون شد ز حرم
‏لیک هتک حرم محترم کعبه نخواست کرد
كرد در دشت بلا حج خود آن شاه تمام
‏تا تو آگاه شوی کعبۀ مقصود کجاست
‏هر عزایی رود از یاد پس از روزی چند
‏این عزایی ست که تا صبح قیامت بر پاست
‏بهر هر درد دوایی است به عالم مخصوص
‏به جز از تربت این شه که به هر درد دواست
برنگردد کسی از درگه او بی مقصود
هر که از حق طلبد هر چه در این قبه رواست

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:58
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعری به مناسبت ساخت ضریح جدید امام حسین (ع) -( ضریح نو مبارک – ضریح نو مبارک ) *

1370

شعری به مناسبت ساخت ضریح جدید امام حسین (ع) -( ضریح نو مبارک – ضریح نو مبارک ) ضریح نو مبارک – ضریح نو مبارک
خیلی دلم برای – ضریح تو زده لک
خیلی دلم می خواست تو – کربلا زائرت شم
کاشکی مث کبوتر – منم مسافرت شم
گوشواره : (ضریح نو مبارک )
کاشکی که حداقل – مارم طلب می کردی
این دل غمگینم رو – پر از طرب می کردی
دست من و ضریحت – با هم که قهر نکردن
شمدونای دل من – بی تو چه سرد سردن
گوشواره : (ضریح نو مبارک )
بزار بچینم آقا – برات یه کم زمینه
چرا حرم نداره – بانوی تو مدینه
کاشکی مث تو آقا – مادرمون ضریح داشت
اون گل هجده پر – پرپرمون ضریح داشت
گوشواره : (ضریح نو مبارک )
کاشکی یکی برای – حسن ضریح بسازه
کاشکی یکی به روی – بدن ضریح بسازه
کاشکی که دست ماها – براش یه میخ بکوبه
کاشکی بگ

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:05
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات با امام حسین(ع) -( چشای بارونیمو فرش ضریحت می کنم ) * جعفر ابوالفتحی

1369

شعر مناجات با امام حسین(ع) -( چشای بارونیمو فرش ضریحت می کنم ) چشای بارونیمو فرش ضریحت می کنم
دل غمگینمو هم عرش ضریحت می کنم
قول دادی که منو هم تا حرمت راهی کنی
توی دریای جنون قلب منو ماهی کنی
اشکامو جم کن آقا تا که یه روز دریا بشه
شاید این قلب پر از غم ز غمت زیبا بشه
قول دادی پنجره های حرمت رو ببینم
قول دادی یک شب جمعه توی صحنت بشینم
پس چی شد قولایی که دادی به من آقای من
شایدم خط زدیم و یکّی دیگه رفت جای من
نکنه اسم منو از خاطرت بردی آقا
منم آقا همونی که میگنش غلام سیا
قول دادی جارو کنم صحن ابالفضل تو رو
چی میشه به من بگی سمت حرم برو برو ...
نزار این عاشق تو اشک چشاشو بشماره
نزار این پای برهنه قدماشو بشماره

شاعر : جعفر ابوالفتحی

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:08
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام حسین(ع) -( شهر من ، کربلای ذاتم بود ) *

2047

شعر مدح امام حسین(ع) -( شهر من ، کربلای ذاتم بود ) شهر من ، کربلای ذاتم بود
گریه هایم همان فرا تم بود
جبرئیل تو بودم و فطروس
نیمه ی دیگری از صفاتم بود
من که پنجاه سال فدات شدم
تازه این ، خمسی از ذکاتم بود
این که خواب ضریح می بینم
همه بعد از تشرفاتم بود
لحظه ای بعدِِِِ ِ تو نخندیدم
بی تو غم بود ، بی تو ماتم بود
جای پیرا هن تو را پر کرد
بوریایی که در دهاتم بود
تکه ای از تو دست هر کس بود
کفن و پیراهن ، عباتم بود
من خودم مقتل الحسین شدم
دلم از سلسله رواتم بود
هیچکس جز توام نجات نداد
روضه ات کشتی نجاتم بود

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:10
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر توسل به ساحت حضرت سید الشهدا علیه السلام -( ای مرا دلبر و دلدار اباعبدالله ) * حسین میرزایی

2172
4

شعر توسل به ساحت حضرت سید الشهدا علیه السلام -( ای مرا دلبر و دلدار اباعبدالله ) ای مرا دلبر و دلدار اباعبدالله
سید و سرور و سالار اباعبدالله
«هرگلی را که بچینند کنارش خاری است»
جز تو ای نو گل بی خار اباعبدالله
اشک ناقابل عشاق تورا در محشر
مادرت هست خریدار اباعبدالله
روی چون ماه تو بر هر دو جهان نور دهد
همچو بدری به شب تار اباعبدالله
یوسف مصر پی دیدن روی ماهت
گشته آواره به بازار اباعبدالله
آتش ار گشت گلستان به خلیل الرحمن
بود ذکرش به دل نار اباعبدالله
صد چو عیسی به شفاخانه کوی تو حسین
بهر درمان شده بیمار اباعبدالله
با عصا آمده موسی پی عرض حاجت
به حریم تو گداوار اباعبدالله
با نگاهی ز غضب زهره خصم آب کنی
هچنان حیدر کرار اباعبدالله
دوست دارم که بیاید به سرم در دم مرگ
با تو عب

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:12
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر توسل به ساحت حضرت سید الشهدا علیه السلام -( هر شام و هر سحرگاه دارم من این دعا را ) * حسین میرزایی

6071
5

شعر توسل به ساحت حضرت سید الشهدا علیه السلام -( هر شام و هر سحرگاه دارم من این دعا را ) هر شام و هر سحرگاه دارم من این دعا را
خدا کند ببینم دوبار کربلا را
شاهی که از کرم بر بیگانه لطف دارد
کی نا امید سازد از خویش آشنا را
از توست هرچه دارم دست از تو بر ندارم
بر من اگر ببخشند تمام ما سوا را
ای جان من فدایت هستم سگ سرایت
گرسنه کی گذارند شاهان سگ سرا را
حتی اگر بمیرم دو باره جان بگیرم
گویند اگر بگوشم نام ارباب ما را
دور حرم دویدم صفاو مروه دیدم
هیچ کجا ندارد صفای کربلا را
زنم به یک زیارت یک تیر دو نشانه
هم زائر حسینم هم زائرم خدا را
ای صاحب لوایت عباس با وفایت
نازم تو را لوا و هم صاحب لوا را

شاعر : حسین میرزایی

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:16
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام حسین(ع) -( بوی سیب حرمت سمت سحر می آید ) *

6548
2

شعر مدح امام حسین(ع) -( بوی سیب حرمت سمت سحر می آید  ) بوی سیب حرمت سمت سحر می آید
قطع این فاصله از دست تو بَر می آید
روز و شب کار شما گریه شده می دانم
باز از دامنتان بوی جگر می آید
کاشکی قدر بدانیم جوانی ها را
زود بر شاخه در این فصل ثمر می آید
تا نشستیم در این حلقه سر مجلس ما
مادری دست گرفته به کمر می آید
روز ها سایه نشین حرم خورشید است
هر که در سایه ی این بیرق اگر می آید
شب عاشورایی پیش تو دم می گیرم
عاقبت غربت این جمع به سر می آید
تا که آبی بزند بر لبِ لب تشنه ی ما
مادر سینه زنان زود ز در می آید
کفنم پیروهن مشکی من کاش شود
رنگ مشکی به کفن هم چقدر می آید

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:17
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( دیوانگی کوی حسین آبروی ماست ) * امیر کرمی

8141
2

غزل امام حسین(ع) -( دیوانگی کوی حسین آبروی ماست ) دیوانگی کوی حسین آبروی ماست
مردن زعشق او همه آرزوی ماست
اهل سما به حالت ما غبطه میخورند
تا باده حسین میان سبوی ماست
درمانده ایم و در پی ارباب نیستیم
از روز اول اوست که در جستجوی ماست
طاق و رواق میکده تا صبح روز حشر
با لطف یار غلغله از های و هوی ماست
هر وقت در مصیبت او گریه میکنیم
بی شک شهید کربلا روبروی ماست
هر مجلسی بنام کسی منعقد شود
عشق حسین تا به ابد گفتگوی ماست

شاعر : امیر کرمی

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:19
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( بادهای سحری بوی تنت آوردند ) * وحیده افضلی

1639

غزل امام حسین(ع) -( بادهای سحری بوی تنت آوردند ) بادهای سحری بوی تنت آوردند
واژه ای از لب شكّر شكنت آوردند
طعم زیتون و عسل... بوی بهشت و یاسین
همه را از نفحات دهنت آوردند
وای از آن روز، همان روز كه در هلهله ها
پیكر قاسم شمشیر زنت آوردند
دست هایی كه به تاراج تو سبقت جستند
چه بلاها سر درّ یمنت آوردند
پاره پاره شدی و از تو فقط یك انگشت
به نیابت ز تمام بدنت آوردند
مردمانی كه گذشتند از آن دشت همه
خبر از بوی خوش پیرهنت آوردند
شاعران در پی معراج تنت هر ساله
صد غزل از بدن بی كفنت آوردند
ناگهان جلوه ی خورشید شدی... آینه ها
از فراسوی زمان سوی منت آوردند

شاعر : وحیده افضلی

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:20
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( بی تو ذکری که روی لب کائنات ست ) * علی فردوسی

1709

غزل امام حسین(ع) -( بی تو ذکری که روی لب کائنات ست ) بی تو ذکری که روی لب کائنات ست
"اَشهَدُ اَنَّکَ قَد اَقِمتَ الصَّلوه" ست 1
هم چراغ کلیمی که نورت هدایت
هم چنان کشتی نوح راهت نجات ست 2
شک ندارم که "حبل المتین" گیسوی توست
شک ندارم که عشق تو از محکمات ست
نیزه گر وا کند لب چه ها می نویسد!
جوهرش را مپرس از کدامین دوات ست!
بلکه بی نیزه، بالاترست از جهانی
چون سر سربلند تو قائم به ذات ست
کربلا زنده ی خون ذبح عظیمت 3
خون اگر خون عشق ست آب حیات ست
ای دهان فلک مانده باز از شکوهت
چشم حیران خورشید سوی تو مات ست
هر که از نفس خود رد شد امشب بهشتی ست
بین دنیا و عشق تو، این پل، "صراط" ست
زیستن ننگ ما جان به در بردگان شد
در حیاتی که بعد از تو عین ممات ست
غسل

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:22
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( خدا جدا نکند، از دلم، ولاي ترا ) * مرتضی عصیانی

3995
0

شعر مناجات امام حسین(ع) -( خدا جدا نکند، از دلم، ولاي ترا   ) خدا جدا نکند، از دلم، ولاي ترا
ز سينه‏ام نبرد شور نينواي ترا
فداي مردم چشمي شوم، که مي‏ريزد
مذاب اشک چو آتشفشان، عزاي ترا
به دردهاي دل من اميد درمان نيست
خدا نصيبت کند تربت شفاي ترا
هراس روز قيامت کجا به دل دارد؟
به دوش خويش کشد هر کسي لواي ترا
به هر ديار که مظلومي از نفس افتاد
شنيد گوش دلم بانگ آشناي ترا
نشست بر لب من ذکر يا حسين، حسين!
کجا برون کنم از سر دگر هواي ترا
چه لاله‏ ها که نشانديم در مسير رهت
ولي نشد که ببوسيم خاک پاي ترا
اگر چه خانه‏ي دلها مزار تست حسين!
کرامتي! که ببينيم کربلاي ترا
مگر تو باز کني عقده‏ي زبان مرا
که باز هم بسرايم ز غم رثاي ترا
وگرنه (آينه) را جز زبان حيرت نيست
که و

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:24
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 قاسم صرافان

شعر مناجات امام حسین(ع) -( زندگی چیز دیگری شده است، تا به نامت رسیده ایم حسین! ) * قاسم صرافان

2283

شعر مناجات امام حسین(ع) -(     زندگی چیز دیگری شده است، تا به نامت رسیده ایم حسین! ) زندگی چیز دیگری شده است، تا به نامت رسیده ایم حسین!
عشق سوغاتِ کربلاست اگر مزه اش را چشیده ایم حسین!
هر دلی را به دلبری دادند، هر سری را به سَروری دادند
ما که هر وقت گفته ایم خدا، از خدایت شنیده ایم: حسین!
از خدایت شنیده ایم که گفت: نقش ها ما کشیده ایم اما
اَحسنُ الخالِقین از آن روییم که تو را آفریده ایم حسین!
زینت شانه های پیغمبر! تا شنیدیم ساعت آخر:
دل چگونه بریدی از اکبر، دل از عالم بریده ایم حسین!
این عَلَم ها و این علامت ها این چنین بی دلیل خم نشدند
همه ی ما شریک غم های خواهری قد خمیده ایم حسین!
تن بی دست مانده ی سقا دیده ای، وای از دلت آقا!
در عوض ما کنار هر آبی عکس دستی کشیده ایم حسین!

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:25
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شعر مناجات امام حسین(ع) -( شكر خدا كه زندگى ام نذر روضه هاست ) * حسن لطفی

2217
3

شعر مناجات امام حسین(ع) -( شكر خدا كه زندگى ام نذر روضه هاست ) شكر خدا كه زندگى ام نذر روضه هاست
شكر خدا كه روزى ام از سفره ى شماست
شكر خدا كه پاى شما سینه مى‏زنم
شكر خدا كه درد مرا نامتان دواست
عمرى نفس زدم به هواى نگاهتان
عمرى سرم به سایه ى این بیرق عزاست
قلبم به بزم هر شبتان خوگرفته است
چشمم به خاك خانه تان خوب آشناست
بر روى سنگ قبر اینگونه حك كنید
این خانه زادِ روضه و مجنون كربلاست
روزى اشك چشم مرا مرحمت كنید
روزىِ دیده‏اى كه نظر كرده ى شماست
دل را به بال شال عزا بسته‏ام مگر
یك شب ببینمش كه روى گنبد طلاست

شاعر : حسن لطفی

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( کاش از عشق مرا هم خبری می دادی ) * ناهید قبادی

1525
1

شعر مناجات امام حسین(ع) -( کاش از عشق مرا هم خبری می دادی ) کاش از عشق مرا هم خبری می دادی
با نگاهت به دلم چشم تری می دادی
کاش با انفس قدسی خودت آقا جان
فطرس جان مرا بال و پری می دادی
تا شود این نفسم خرج غلامی شما
کاش آقا نفس خوبتری می دادی
کاش از حاشیۀ چادر زهرا یک شب
به دل شب زدۀ من سحری می دادی
کربلا رفتن من دیر شد و پیرشدم
بد نمی شد اگر اذن سفری می دادی

شاعر : ناهید قبادی

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:27
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( عمريست كه من برده ي بازار تو هستم ) * مجتبی اصغری فرزقی

2355
2

غزل امام حسین(ع) -( عمريست كه من برده ي بازار تو هستم ) عمريست كه من برده ي بازار تو هستم
در بند سر زلف و گرفتار تو هستم
شادم كه به نام تو مرا ناف بريدند
از كودكيم طالب و بيمار تو هستم
من عكس تو را در دل خود حك شده دارم
بي چانه خريدار خريدار تو هستم
در ظهر عطش كودك شش ماهه بزرگ ست
من خاك ره آن همه سردار تو هستم
بگذار كمي صادق و رو راست بگويم
من عاشق رندان عزا دار تو هستم
از سينه ي مادر... شده عشقت همه ارثم
اين ست كه عمري ست وفادار تو هستم
اي حضرت مظلوم چرا نيزه تنت شد
من تعزيه دار سر سيّار تو هستم
دربار تو جز عرش خدا جاي دگر نيست
عمري ست كه من شاعر دربار تو هستم

شاعر : مجتبی اصغری فرزقی

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:32
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات با امام حسین(ع) -( کریم اگر کرم کند صد گره وا شود ز لطف ) * جعفر ابوالفتحی

4656
2

شعر مناجات با امام حسین(ع) -( کریم اگر کرم کند صد گره وا شود ز لطف ) کریم اگر کرم کند صد گره وا شود ز لطف
حسین اگر نظر کند درد دوا شود ز لطف
نفس اگر کم آورم هوای عشق یار هست
از این تنفس عاقبت ، دلم فدا شود ز لطف
صدا اگر صدا بود ، فقط خدا خدا کند
کاش که ذکر قلب ما ، خدا خدا شود ز لطف
چه می شود حسین من ، پس از بسی مبارزه
به همرهی رهبرم ، سرم جدا شود ز لطف
گدای حرفه ای منم ، که از درت نمی روم
چقدر خرج کرده ام ، دلم گدا شود ز لطف
حریم هیئت شما ، حریم کربلای توست
درون هیئتت لبم ، پر از نوا شود ز لطف
درون قبر من بیا ، رقیه را صدا بزن
که این دل پر از غمم ، پر از صفا شود ز لطف
کریم را چه حاجتی به این گداست ای صنم
چه می شود که دیده ات به سمت ما شود ز لطف
ز اشک گونه ام ب

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام حسین(ع) -( قامتت را چو قضا بهر شهادت آراست ) * فواد کرمانی

7177
3

شعر مدح امام حسین(ع) -( قامتت را چو قضا بهر شهادت آراست ) قامتت را چو قضا بهر شهادت آراست
با قضا گفت مشيت که قيامت برخاست
راستي شور قيامت، ز قيامت خبري است
بنگرد زاهد کج بين، اگر از ديده ي راست
خلق در ظل خودي محو و تو در نور خدا
ماسوا در چه مقيمند و مقام تو کجاست؟
زنده در قبر دل ما، بدن کشته ي توست
جان مايي و تو را قبر حقيقت، دل ماست
دشمنت کشت ولي نور تو خاموش نشد
آري آن جلوه که فاني نشود نور خداست
بيرق سلطنت افتاد کيان را ز کيان
سلطنت، سلطنت توست که پاينده لواست
نه بقا کرد ستمگر، نه به جا ماند ستم
ظالم از دست شد و پايه ي مظلوم به جاست
زنده را زنده نخوانند که مرگ از پي اوست
بل که زنده ست شهيدي که حياتش ز قفاست
دولت آن يافت که در پاي تو سر داد ولي
اين

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( روزی که شرح خلقت آدم نوشته شد ) * سارا جلوداریان

2951
3

شعر مناجات امام حسین(ع) -( روزی که شرح خلقت آدم نوشته شد ) روزی که شرح خلقت آدم نوشته شد
داغ تو بر جریده ی عالم نوشته شد
بوی غریبی تو که پیچید در فضا!
تقدیر، شرحه شرحه و نم نم نوشته شد
سالار من! به حرمت بار مصیبتت
پشت ستون عرش، خماخم نوشته شد
بین چهارده گل سرخ محمدی
نام تو «یا حسین» دمادم نوشته شد
نام تو«یا حسین» به عنوان افتخار
با سوز دل به سینه ی پرچم نوشته شد
نام تو«یا حسین» هزاران هزار بار
در بارگاه حضرت اعظم نوشته شد
مجموع رادمردی و آزادگی و عشق
در زمره ی صفات تو، باهم نوشته شد
ای بی کفن! قسم به تن پاره پاره ات
با یاد زخم های تو، مرهم نوشته شد
آن دم که خیزران به لبان تو می زدند
قرآن همان دقیقه، همان دم نوشته شد
وقتی سر عزیز تو بر نی سوار گشت
خونگ

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:40
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( شنیده ام شده قلبم وطن برای شما ) * جواد دیندار

1526
1

شعر مناجات امام حسین(ع) -( شنیده ام شده قلبم وطن برای شما    ) شنیده ام شده قلبم وطن برای شما
و زیر قبه تو هم برای من وطن است
چه خوب،که من و تو خانه پیش هم داریم
چنان که عشق کنار اویس در قرن است
برای بردن نامت اجازه می خواهم
که اسم اعظم تو گفتنش جهاد من است
لبم به خاک کف پات بوسه زد ، این لب...
به یمن خاک بهشتت همیشه در سخن است
شعور گریه ندارم برای جسم شما
هنوز گریه من از برای پیرهن است
صدا بزن بی بی جان«غریب مادر»را
بگو،که خون دل من برای ریختن است...

شاعر : جواد دیندار

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:42
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات با امام حسین(ع) -( اى كه بعشقت اسير خيل بنى آدمند ) * فواد کرمانی

2218

شعر مناجات با امام حسین(ع) -( اى كه بعشقت اسير خيل بنى آدمند ) اى كه بعشقت اسير خيل بنى آدمند
سوختگان غمت با غم دل خرمند
هر كه غمت را خريد عشرت عالم فروخت‏
باخبران غمت بى خبر از عالمند
در شكن طره‏ات بسته دل عالمى است
و آنهمه دل بستگان عقد گشاى همند
يوسف مصربقا در همه عالم توئى‏
در طلبت مردوزن آمده با درهمند
تاج سربوالبشر خاك شهيدان تست
كاين شهدا تا ابد فخر بنى آدمند
در طلب اشك ماست رونق مرآت دل‏
كاين در ر با فروغ پر تو جام جمند
چون به جهان خرمى جز غم روى تو نيست‏
باده كشان غمت مست شراب غمند
عقد عزاى تو بست سنت اسلام و بس‏
سلسله كائنات حلقه اين ماتمند
گشت چو در كربلا رايت عشقت بلند
خيل ملك در ركوع پيش لوايت خمند
خاك سر كوى تو زنده كند مرده را
زانكه شهيدان

  • یکشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد