امام حسین علیه السلام

مرتب سازی براساس

شعر مناجات امام حسین(ع) -( با "نفختُ" ریختند در ما خدا را بیشتر ) * حنیف منتظرقائم

1303
1

شعر مناجات امام حسین(ع) -( با "نفختُ" ریختند در ما خدا را بیشتر ) با "نفختُ" ریختند در ما خدا را بیشتر
در دل ما فاضل خاک شما را بیشتر
چهارده معصوم را در گریه هایم خوانده ام
عاشقم من روضه اهل کسا را بیشتر
مرغ قلبم می رود هر سو ولیکن عاقبت
می شناسد گنبد کرب و بلا را بیشتر
هر وجب از این حرم را بوسه باران میکنم
چون جوانم، قبله پائین پا را بیشتر
نان و آب و روزی ام از برکت عشق شماست
رزق دائم داده ای اشک و بکا را بیشتر
بر سر عهد تو با خون جگر ماندم ببین!
یاد من ماند از ازل «قالو بلی» را بیشتر
گاهی میگویی بیا و گاه در اذن دخول؛
نذر قلبم میکنی تلخی "لا" را بیشتر
هر چه میخواهی بکن، تنها نگاهت می کنم
بس که حس کردم غم خوف و رجا را بیشتر
کربلایت هم نشد، یک حسرتی دارم هنو

  • سه شنبه
  • 29
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 11:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر مدح امام حسین(ع) -( گریه در وقت سحر حال بکا می خواهد ) * جعفر ابوالفتحی

1742

شعر مدح امام حسین(ع) -( گریه در وقت سحر حال بکا می خواهد ) گریه در وقت سحر حال بکا می خواهد
این گدا حال بکا را ز شما می خواهد
سائلت تا در این خانه نفس ها زده است
تکه ای نان ز شما آل عبا می خواهد
گوشه ی هیئت ارباب سگی بی سر و پا
منزوی گشته و او صحن رضا می خواهد
من کف پای تو را کاش که میلیسیدم
کلب تو لذت خود از کف پا می خواهد
دل بیمار مرا لمس کن ای محبوبم
پر گنه آمده و لطف و عطا می خوهد
لحظه ای این نظرم بر مهتان افتاد و
لحظه ی مرگ ز چشم تو وفا می خواهد
یک مریض آمده در روضه ی رضوان شما
از دو دستان کریم تو شفا می خواهد
"جعفری" را که نرفته به حرم درکش کن
بخدا تذکره ی کرببلا می خواهد

شاعر : جعفر ابوالفتحی

  • سه شنبه
  • 29
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 12:19
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

غزل امام حسین(ع) -( اگر که باد مخالف کمی امان بدهد ) * مهدی رحیمی زمستان

1701
2

غزل امام حسین(ع) -( اگر که باد مخالف کمی امان بدهد ) اگر که باد مخالف کمی امان بدهد
به نیزه دار بگویم سری تکان بدهد
به نیزه دار بگویم که با تکانی نرم
به ابرهای سر زلف تو دهان بدهد
وَ ماه آمده تا با هلال انگشتش
نشانه های سرت را به این و آن بدهد
نشانه های سری که اگر نگاهش را
به قدر یک سر سوزن به کهکشان بدهد -
ستاره دست به گوش از همیشه بالاتر
به روی مأذنه ی آسمان اذان بدهد
ستون نیزه ی تو ریسمان باریکی ست
که دست های زمین را به آسمان بدهد
به روی نیزه پریشان نموده ای شب را
چو آن شهاب که گاهی خودی نشان بدهد

شاعر : مهدی رحیمی

  • چهارشنبه
  • 30
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 06:21
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( هنوز نبض زمان در قیام عاشوراست ) * هدیه ارجمند

2294
4

غزل امام حسین(ع) -( هنوز نبض زمان در قیام عاشوراست ) هنوز نبض زمان در قیام عاشوراست
هنوز خطبه ی حق در کلام عاشوراست
زمین، کرشمه کنان، عاشقانه میبالد
که ذرّه ذرّه ی خاکش به نام عاشوراست
نه حرفی از عطش و نه اسارت و مرگ ست
تلاش زینب و سقّا، دوام عاشوراست
صدای خواندن آیات آسمانی را
به روی نیزه شنیدن پیام عاشوراست
حسین تشنه ی لبیک های مردم بود
میان غربت کوفه امام عاشوراست
طلوع می کند از قلب آسمان مردی...
دلیل آمدنش انتقام عاشوراست
پس از شهامت و صبر و دعای پی درپی
شهید، واژه ی حسن ختام عاشوراست

شاعر : هدیه ارجمند

  • چهارشنبه
  • 30
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 06:32
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( ما نوحه می کنیم و عزادار نیستیم ) * اصغر معاذی

1375

غزل امام حسین(ع) -( ما نوحه می کنیم و عزادار نیستیم ) ما نوحه می کنیم و عزادار نیستیم
یعنی که عاشقیم و گرفتار نیستیم
تا صبح دسته دسته تو را سینه می زنیم
امّا شب نماز تو بیدار نیستیم
عمری اگر چه تشنه ی خون خواهی توییم
در انتخاب راه تو مختار نیستیم
این دست ها به دامن لطفت نمی رسند
وقتی لب فرات، علمدار نیستیم
از دست مرگ، سر به سلامت نمی بریم
تا شورِ عشق هست و سرِ دار نیستیم
از زندگی بُریدی و دنیا تمام شد
یک لحظه بی تو باشیم انگار نیستیم
ما را به دام عشق حقیقی دچار کن
ما را که عاشقیم و گرفتار نیستیم

شاعر : اصغر معاذی

  • چهارشنبه
  • 30
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 07:42
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( گفت از دل تا پيمبر يا لثارات الحسين ) * کاظم نظری بقا

1281
2

غزل امام حسین(ع) -( گفت از دل تا پيمبر يا لثارات الحسين ) گفت از دل تا پيمبر يا لثارات الحسين
آمد از الله اكبر يا لثارات الحسين
تا كه ثارالله بر سجّاده مظلومانه ريخت
آمد از محراب و منبر يا لثارات الحسين
از كمان و نيزه و تير و سنان آمد خروش
آمد از حلقوم اصغر يا لثارات الحسين
شاه مظلومان عالم را چو سر بر نيزه رفت
گفت زخم فرق حيدر يا لثارات الحسين
از گلوی علقم و زمزم جگرسوزانه گفت:
سلسبيل و حوض كوثر يا لثارات الحسين
قدسيان را جبرئيل از عرش اعلا بانگ زد
از زبان حي داور يا لثارات الحسين
شاعري با خون سبز کربلا ناگه نوشت
بر سپيدستان دفتر يالثارات الحسين

شاعر : کاظم نظری بقا

  • چهارشنبه
  • 30
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 07:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 وحید قاسمی

غزل امام حسین(ع) -( دست خودم نبود اگر عاشقت شدم ) * وحید قاسمی

2581
3

غزل امام حسین(ع) -( دست خودم نبود اگر عاشقت شدم ) دست خودم نبود اگر عاشقت شدم
باور نمی کنم! نه؛ مگر عاشقت شدم!؟
سینی به دست رد شدم از نونهالی ام
در هیئت محل به نظر عاشقت شدم
از سفره های نذری مادر شروع شد
با عکسی از ضریح قمر عاشقت شدم
سینه به سینه عشق تو را ارث برده ام
من از دعای خیر پدر عاشقت شدم
آقا زهیر دیگری امروز آمده
دست مرا بگیر و ببر... عاشقت شدم
خون گریه می کنم ز فراق تو، حق بده
من جای دل ز راه جگر عاشقت شدم
برطالعم نوشته شده «عاشق الحسین»
دست خودم نبود اگر عاشقت شدم

شاعر : وحید قاسمی

  • چهارشنبه
  • 30
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 07:58
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام حسین(ع) -( چه معنا دارد ای سائل ، گدا چیزی بلد باشد ) * جعفر ابوالفتحی

1608
1

شعر مدح امام حسین(ع) -(  چه معنا دارد ای سائل ، گدا چیزی بلد باشد ) چه معنا دارد ای سائل ، گدا چیزی بلد باشد
چه خوبِ خوب باشد او ، چه بدبخت و چه بد باشد
گدا وقتی گدا باشد خودش را هم نمی بیند
چرا که بهر دستانش فقط مولا مدد باشد
کجای عالم امکان گدا را تاج می بخشند ؟
دلیلی هم بیاور که کمی هم مستند باشد
تفاوت دارد آقای من و این جمع دیوانه
عطای حاتم طائی مگر پیشش عدد باشد؟
دو عالم را به همراه بولورین جام می بخشد
اگر سائل بیاید ، وَ ، گدایی را بلد باشد
علی گوید حسین و او فقط گوید ابوفاضل
ولی ذکر لب عباس فقط زینب مدد باشد
منم "جعفر" که ترسانم ز حول قبر یا عباس
چه می شد جسم من با پرچمت در یک لحد باشد؟

شاعر : جعفر ابوالفتحی

  • پنج شنبه
  • 1
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 07:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 اصغر چرمی

رباعی مناجات امام حسین(ع) -( دائم ز غم حسین در شور و نواست ) * اصغر چرمی

1188
1

رباعی مناجات امام حسین(ع) -( دائم ز غم حسین در شور و نواست ) دائم ز غم حسین در شور و نواست
آن یوسف زهرا که دلش غرق عزاست
بر منتظران بگو که خواهد آمد
آن منتقمی که در پی خون خداست

شاعر : اصغر چرمی

  • شنبه
  • 3
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 11:58
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( روز اول که خدا کرب و بلا را می ساخت ) * حسین ایزدی

1950
5

شعر مناجات امام حسین(ع) -( روز اول که خدا کرب و بلا را می ساخت ) روز اول که خدا کرب و بلا را می ساخت
هر چه در عرش هنر داشت هویدا می ساخت
آن زمان آب فراتی که در این دشت نبود
گریه ی حور و ملک صحنه دریا می ساخت
سال ها خاک کف پای تو از عرش گرفت
جمع شد تا که از آن تربت اعلا می ساخت
عطر سیبی که همه دشت از آن آکنده است
از نفس ها و دم حضرت زهرا می ساخت
خاک کوی تو به هر درد دوا شد، یعنی
رتبه ی خاک تو را چون دم عیسی می ساخت
تا که بی قبله نماند دل عشاق جهان
کعبۀ اصلی خود دور تو مولا می ساخت
تا که از چشم نیفتد در و دیوار بهشت
از روی نقشۀ طف، جنت خود را می ساخت
تا نمازش شود از هر چه عبادت برتر
مهر ها را همه از تربت آقا می ساخت

شاعر : حسین ایزدی

  • یکشنبه
  • 4
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 12:45
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( گفت این بیابان قتلگاه سرترین سرهاست ) * مطهره عباسیان

1301

غزل امام حسین(ع) -( گفت این بیابان قتلگاه سرترین سرهاست ) گفت این بیابان قتلگاه سرترین سرهاست
این منزل در خاک و خاکسترترین سرهاست
نام و نشان ها را به جایی دور اندازید
نام و نشان در شأن نام آورترین سرهاست
عاشق ترین ها را همین جا می توانی دید
این جا تماشاخانه ی محشرترین سرهاست
ترتیل خوان بهترین ترتیل ها این جاست
بالای نی روی لبان برترین سرهاست
این داغ بر پیشانی تاریخ خواهد ماند؛
از هرچه پرپر در جهان پرپرتر ، این سرهاست

شاعر : مطهره عباسیان

  • دوشنبه
  • 5
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 07:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( یکی ز خیل شهیدان گوشه ی چمنش ) * علیرضا قزوه

1704
1

غزل امام حسین(ع) -( یکی ز خیل شهیدان گوشه ی چمنش ) یکی ز خیل شهیدان گوشه ی چمنش
سلام ما برساند به صبح پیرهنش
کسی که بوی هوالعشق می دهد نفسش
کسی که عطر هوالله می دهد دهنش
کسی که بین من و عشق هیچ حایل نیست
کسی که نسبت خونی ست بین عشق و منش
به غیر زخم، کسی در رکاب او ندوید
وَ گریه های خدا مانده بود و عطر تنش
تمام دشت پر از زخم های عطشان بود
فرات، پیرهنش بود و آسمان کفنش
فرشته گفت: ببینید این چه آینه ای ست
چه قدر بوی هوالنور می دهد سخنش
فرشته گفت: ببینید! عرشیان دیدند
سری جدا شده لبخند می زند بدنش
به زیر تیغ، تنش تکّه تکّه قرآن شد
مدینه مولد او بود و کربلا وطنش
یکی ز گوشه نشینان زخم روشن او
سلام ما برساند به شام پیرهنش...

شاعر : علیرضا قزوه

  • دوشنبه
  • 5
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 07:33
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( دل به چشمان غم انگیز تو ایمان دارد ) * مهرداد متقی

4610
4

غزل امام حسین(ع) -( دل به چشمان غم انگیز تو ایمان دارد ) دل به چشمان غم انگیز تو ایمان دارد
داغ تو در دل ما، مانده و جریان دارد
زخمی خنجر خونی شدن از ما که گذشت...
زنده مرگ ست که صد قافله مهمان دارد
باد پیراهنی از عطر تو بر تن دارد
آسمان دل ما چشم به باران دارد
پر و بالی ست پر از زخم رسیدن تا تو
قلّه ی قاف تو سیمرغ فراوان دارد
نام تو خون شده و در رگ ما می جوشد
عشق صد بار اگر کشته شود جان دارد

شاعر : مهرداد متقی

  • دوشنبه
  • 5
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 07:35
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( تو کوه صبری صبر صد ایوب داری ) * علی دهقانی

1560
-1

غزل امام حسین(ع) -( تو کوه صبری صبر صد ایوب داری ) تو کوه صبری صبر صد ایوب داری
وقتی خدای خوب تر از خوب داری
این که خدا تاب فراقت را ندارد
یوسف رخی و چهره ای مجذوب داری
بی شک نمی خواهی عزیز مصر باشی
وقتی که در کنعان خود یعقوب داری
فردا حواست باشد آقا دشمنت را
پیراهن و انگشتری محبوب داری
سردار عشقی، در مصاف دشمنانت
هفتاد و یک عیسی دل مصلوب داری

شاعر : علی دهقانی

  • دوشنبه
  • 5
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 07:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر فرخنده

شعر مدح امام حسین(ع) -( بر روی نیزه رفت سرت در برابرم ) * امیر فرخنده

1832
4

شعر مدح امام حسین(ع) -( بر روی نیزه رفت سرت در برابرم ) بر روی نیزه رفت سرت در برابرم
بر سر زدم ز گودی گودال تا حرم
سر نه تنی نمانده که پخش زمین شدی
صحرای کربلا ز تنت پر برادرم
سر روی نیزه است ِ تنت زیر سم اسب
آیا تویی برادر من نیست باورم
یک دشت پر ز این همه اعضای پیکرت
اینبار با خودم دوسه تا خیمه می برم
هر تکه ای ز پیکرتان میرسد به من
میبوسم از برای تسلای مادرم
رفیت برو ولی چکنم بعد رفتنت
از بعد رفتنت که شود سایه سرم؟

شاعر : امیر فرخنده

  • دوشنبه
  • 5
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 15:09
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رحمان نوازنی

غزل امام حسین(ع) -( اینجا محرّم ست و حرم بی مسیر نیست ) * رحمان نوازنی

1941
1

غزل امام حسین(ع) -( اینجا محرّم ست و حرم بی مسیر نیست ) اینجا محرّم ست و حرم بی مسیر نیست
هر کس نرفت عاقبتش دلپذیر نیست
یعنی که راه کرب و بلا از محرّم ست
هر کس حرم نداشت مسیرش مسیر نیست
با گریه اعتقاد من اینجا درست شد
چشمی که گریه بر تو ندارد بصیر نیست
باید نوشت روی پر و بال آسمان
دستی که سینه می زند اینجا فقیر نیست
هر کس که پیر می شود اینجا جوان ترست
هر کس سپیده می زند اینجا که پیر نیست
تا آسمان کرب و بلایش نمی برند
هر کس در آستان شما سر بزیر نیست
بسیار دم گرفته ام اینجا ولی دمی -
مثل دم حسین و نعم الامیر نیست

شاعر : رحمان نوازنی

  • سه شنبه
  • 6
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 13:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا اسماعیلی

غزل امام حسین(ع) -( حدیث غم تو نهایت ندارد ) * رضا اسماعیلی

1330
1

غزل امام حسین(ع) -( حدیث غم تو نهایت ندارد ) حدیث غم تو نهایت ندارد
کسی جز تو بر غم ولایت ندارد
عطش، زخم و آتش، وَ یک کوفه غربت
غم تو، غم تو، نهایت ندارد
غریب غریبی... الهی بمیرم!
کسی از تو قصد حمایت ندارد
در این دشت آتش، عطش نوش زخمی
نگاه شهیدت شکایت ندارد
غرور شکیبا، چه سرخی، چه زیبا!
زبانم توان روایت ندارد
شهید غم تو نگشتم، دریغا!
دل هرزه ی من، کفایت ندارد
تو را جان مولا ! بسوزان دلم را
اگر شعر سرخی برایت ندارد...

شاعر : رضا اسماعیلی

  • سه شنبه
  • 6
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 13:52
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( از کِی غروب غمگین بود؟ از کِی غروب غمگین شد؟ ) * علی لواسانی

1266
1

غزل امام حسین(ع) -( از کِی غروب غمگین بود؟ از کِی غروب غمگین شد؟ ) از کِی غروب غمگین بود؟ از کِی غروب غمگین شد؟
این گونه بود از آغاز، یا نه، نبود بعد این شد؟
از کِی غریب ها در او، چشمان خویش می شویند
در چشم عاشقان آیا از کِی عزیز، چندین شد؟
از کِی چنین تبِ سرخی، بر سجده گاهِ روز افتاد؟
او را که بود نفرین کرد، یا خود چه کرد نفرین شد؟
شاید فقط تماشا کرد، شاید فقط تماشا بود
روزی که از سرِ مردان، تقدیر خاک رنگین شد
آری فقط تماشا بود، وقتی حسین در میدان
چندان جوانِ شیرین داد، تا کامِ مرگ شیرین شد
پشت سر برادرها وقتی دعایشان می کرد
آیا شنید زینب را، آیا برایش آمین شد؟
آری نشست و زَد بر سر، تا کارها گذشت از کار
تا دشت از نفس افتاد، تا ذوالجناح بی زین شد
پیش از چنان

  • سه شنبه
  • 6
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 14:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( آن ظهر بی لجام که کردند پرپرت ) * سید مهدی نژاد هاشمی

1110

غزل امام حسین(ع) -( آن ظهر بی لجام که کردند پرپرت ) آن ظهر بی لجام که کردند پرپرت
خورشید خون گریست افق را برابرت
خاک حقیر سیر فلک را به سجده خواند
درقتلگاه حضرتِ خورشید منظرت
خورشید اعظم از نفست شعله می کشید
قرآن به روی نیزه تو را خواند از برت
تنها لبان توست شراب شهید ها...
جویی ست جاری از لب قند مکرّرت
بی منّت بهار صحاری شکوفه داد...
گل کرد نیزه بر رخ ماه شناورت
حسنت برای عالم ذر شعر می سرود
تفسیر شاعرانه ی عشق ست باورت
آتش زدی به هستی عالم امیر عشق...
باز این چه شورش ست که افتاده بر سرت
شعرم کجا و تاب سرودن برای تو
آفاق هم نمی کند آخر میسّرت
از محتشم گرفته و از ساوجی و سیف...
ماندند در سرودن ابیات آخرت

شاعر : سید مهدی نژاد هاشمی

  • چهارشنبه
  • 7
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 06:30
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( بر نیزه تکیه دادی تنهاتر از همیشه ) *حجه الاسلام رضا جعفری

2034
3

غزل امام حسین(ع) -( بر نیزه تکیه دادی تنهاتر از همیشه ) بر نیزه تکیه دادی تنهاتر از همیشه
با چهره ی خماری زیباتر از همیشه
بذر ترانه بارید از ابر خطبه هایش
امّا زمین دل ها صحراتر از همیشه
سر نیزه ها شنیدند لحن تلاوتش را
امّا محل ندادند، امّا تر از همیشه
سنگی ز جاهلیّت پرتاب شد به سویت
این بار پر گرفتی بالاتر از همیشه
پیشانی ات ترک خورد آیینه موج برداشت
تو قطره قطره گشتی دریاتر از همیشه
انگار حیدری تو مظلوم تر ز دیروز
انگار زینب است او زهراتر از همیشه
معراجِ جمع اضداد، این جاست این که افتاد
مجنون تر از همه وقت لیلاتر از همیشه

شاعر : حجه الاسلام رضا جعفری

  • چهارشنبه
  • 7
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 06:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( بر نیزه تکیه دادی تنهاتر از همیشه ) *حجه الاسلام رضا جعفری

1783

غزل امام حسین(ع) -( بر نیزه تکیه دادی تنهاتر از همیشه ) بر نیزه تکیه دادی تنهاتر از همیشه
با چهره ی خماری زیباتر از همیشه
بذر ترانه بارید از ابر خطبه هایش
امّا زمین دل ها صحراتر از همیشه
سر نیزه ها شنیدند لحن تلاوتش را
امّا محل ندادند، امّا تر از همیشه
سنگی ز جاهلیّت پرتاب شد به سویت
این بار پر گرفتی بالاتر از همیشه
پیشانی ات ترک خورد آیینه موج برداشت
تو قطره قطره گشتی دریاتر از همیشه
انگار حیدری تو مظلوم تر ز دیروز
انگار زینب است او زهراتر از همیشه
معراجِ جمع اضداد، این جاست این که افتاد
مجنون تر از همه وقت لیلاتر از همیشه

شاعر : حجه الاسلام رضا جعفری

  • چهارشنبه
  • 7
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 06:40
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( هنوز اين آسمان آلوده ی پرهاي كركس هاست ) * پانته آ صفایی

1367

غزل امام حسین(ع) -( هنوز اين آسمان آلوده ی پرهاي كركس هاست ) هنوز اين آسمان آلوده ی پرهاي كركس هاست
وَ از خون تو تَر، دامان خشكي ها و اطلس هاست
جهان تشنه ست، ماه آسمان تشنه ست، امّا آب -
هنوز آن سوي دست بيعت خشكه مقدس هاست
چنان پاشيده از هم نقش هاي روزگار انگار -
زمين يك كاشی افتاده از طاق مقرنس هاست
در آن سو گربه رقصاني شامي هاست و اين سو
شتر‌ها پاي مي كوبند و ميدان دست ناكث هاست
كجايي اي سمند كوه ها در زير پايت پست!؟
پس از تو هر غزالي طعمه ی منقار كركس هاست
به دنيا برنگرد اي ذوالجناح تشنه! در اين عصر
اگر آن روزگار شمر بود اين عصر اشعث هاست

شاعر : پانته آ صفایی

  • چهارشنبه
  • 7
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 07:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( خال لب تو نقطه ی آغاز درسمان ) * مجید خضرائی

1482

غزل امام حسین(ع) -( خال لب تو نقطه ی آغاز درسمان ) خال لب تو نقطه ی آغاز درسمان
اول "الف" مثال "ابالفضل"، "آسمان"
"با" مثل بانوان حرم مثل بی کفن
"تا" مثل تاولی که زده پای کودکان
"ث" ثار الله ست و ثریای عاشقی
"جیم" جای پای اسب عدو، جسم نیمه جان
"ح" مثل حجمه، حمله و حیرانی و حسین
"خ" مثل خون و خستگی و خصم و خیزران
"د" مثل درد و داغ و دل و دست بی علم
"ذ" مثل ذوالجناح که شد ذوب از فغان
"ر" مثل راه شام، رقیه که آب شد
"ز" مثل زردی رخ گل های بوستان
"س" مثل سایه ی سر و سر نیزه و سنین
"ش" مثل شاخه ای که شده خشک از خزان
"ص" مثل صبر و صدمه و صهبا و صاعقه
"ض" مثل ضجّه ناله و فریاد عرشیان
"طا" مثل طوف دور سر و طیف نور سرخ
"ظا" مثل ظالمی که زده سر روی سنان

  • چهارشنبه
  • 7
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 07:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( دنیا اگر با چشم هایت آشنا می شد ) * علی سلیمانی

1381
1

غزل امام حسین(ع) -( دنیا اگر با چشم هایت آشنا می شد ) دنیا اگر با چشم هایت آشنا می شد
سر های عاشق یک شب از تن ها جدا می شد
سوی فرات و دجله بوی سیب می پیچید
هر چشمه ای در راه لب هایت فدا می شد
هر کس که دستش بوی باران داشت می افتاد
چشمان ساقی های دنبا دلربا می شد
هر کس کمانی داشت، یار مهربانی داشت
خورشید تشبیهی برای مرد ها می شد
پروانه ها مقتل به مقتل روضه می خواندند
هر هیئتی ده شب به رنگ کبریا می شد
هر عاقلی با یاد جشمانت مسلمان بود
هر عاشقی با گفتن اسم تو پا می شد
دنیا اگر داغ تو را یک روز می فهمید
مهمان قلب عاشقان هر شب خدا می شد
دنیا اگر با چشم هایت آشنا می شد
نام تمام سرزمین ها کربلا می شد

شاعر : علی سلیمانی

  • چهارشنبه
  • 7
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 07:52
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 موسی  علیمرادی

غزل امام حسین(ع) -( هرگز گره ام از علمت وا شدني نيست ) * موسی علیمرادی

6217
8

غزل امام حسین(ع) -( هرگز گره ام از علمت وا شدني نيست ) هرگز گره ام از علمت وا شدني نيست
غير از تو كسي دردل من جا شدني نيست
بايد تو به من اشك دهي وَر نه عزيزم
اين چشمه ی خشكيده كه دريا شدني نيست
هر جا كه حسين ست همان جاست بهشتم
پس هيچ كجا غير تو زيبا شدني نيست
مجنونم و از عمر خودم درك نمودم
يك لحظه بدون غم ليلا شدني نيست
بايد نفسي مر ثيه خوانت شده باشد
وَر نه دم عيسا كه مسيحا شدني نيست
از نوكر بد هم كه بپرسيد بگويد:
ارباب به خوبي تو پيدا شدنی نيست
پيراهن مشكي مرا دوخته زهرا
با دست شكسته كه مداوا شدني نيست

شاعر : موسی علیمرادی

  • چهارشنبه
  • 7
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 07:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 میلاد عرفان پور

شعر مدح امام حسین(ع) -( داغت به دل زده ست شبیخون، حسین جان! ) * میلاد عرفان پور

1617

شعر مدح امام حسین(ع) -( داغت به دل زده ست شبیخون، حسین جان! ) داغت به دل زده ست شبیخون، حسین جان!
حالم شده است با تو دگرگون، حسین جان!
دست مرا گرفته ای از کودکی و من
یک عمر بوده ام به تو مدیون حسین جان
مولای من تویی و منم کشته‌ی غمت
ای کشته‌ی فتاده به هامون، حسین جان!
با دیدن تو بر دل زینب چه رفته است؟
ای صید دست و پا زده در خون حسین جان!
روز ازل نبود اگر دستگیری ات
مهمان تو نمی‌شدم اکنون، حسین جان!
روز حساب، توشه ام از گریه ها پر است
از لطف بی حساب تو ممنون حسین جان

شاعر : میلاد عرفان پور

  • چهارشنبه
  • 7
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 12:40
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر امام حسین(ع)-مناجات -( اطراف قلب خسته ی خود بیشتر کنیم ) * حسین ایزدی

1168

شعر امام حسین(ع)-مناجات -( اطراف قلب خسته ی خود بیشتر کنیم ) بر سینه می زنیم که گرد و غبار را...
از دل زدوده و محک عشق یار را...
اطراف قلب خسته ی خود بیشتر کنیم
شاید که لحظه ای نگهی از نگار را...
مرهم کنیم و بر سر این زخم ها نهیم
باید که چاره کرد غم روزگار را
هر صبح و شام کار دلم جز خیال نیست
باید که جمع کرد دگر کسب و کار را
وقتی که تیغ ابروی تو کرده قصد ما
باید غلاف کرد دگر ذوالفقار را
انی احبک شده ذکر علی الدوام
گوییم در کشاکش سختی شعار را
راه وصال را به محبان نشان بده
از دست داده ایم خدایا قرار را

شاعر : حسین ایزدی

  • شنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 04:50
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 میلاد عرفان پور

رباعی مناجات امام حسین(ع) -( ابریم که ارث پدری مان اشک است ) * میلاد عرفان پور

1602

رباعی مناجات امام حسین(ع) -( ابریم که ارث پدری مان اشک است ) ابریم که ارث پدری مان اشک است
مشق شب و درس سحری مان اشک است
هرکس به زبان خود سخن می گوید
ما نیز زبان مادری مان اشک است

شاعر : میلاد عرفان پور

  • شنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 05:12
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 موسی  علیمرادی

غزل امام حسین(ع) -( به زیر بیرقتان تا که جایمان دادند ) * موسی علیمرادی

1411

غزل امام حسین(ع) -( به زیر بیرقتان تا که جایمان دادند ) به زیر بیرقتان تا که جایمان دادند
به عطر سیب حریمت شفایمان دادند
برای رفتن تا هیئت شما آقا -
زبال هر ملکی دست و پایمان دادند
پر از غبار پر از گرد و خاک ها بودیم
به اشک روضه ی آقا جلایمان دادند
به عشق گفتن نام حسین زهرا بود -
اگر به ما نفسی یا صدایمان دادند
به دست حضرت آقا همه مسلمانیم
به دست حضرت آقا خدایمان دادند
برای درک فضای بهشت و جنّت حق -
ز خاک عرش خدا کربلایمان دادند

شاعر : موسی علیمرادی

  • شنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 06:28
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( دل من به یاد آرد، چو شهید نینوا را ) *مرحوم دکتر احمد ناظر زاده کرمانی

2008
2

غزل امام حسین(ع) -( دل من به یاد آرد، چو شهید نینوا را ) دل من به یاد آرد، چو شهید نینوا را
به ندای سوگواری، ببرد ز نی، نوا را
ره و رسم آشنایی، بخدا! حسین داند
که هم آشنا شناسد ره و رسم آشنا را
به بلا صلا فکندند و ز کس بلی نیامد
شه تشنه لب بلی گفت، بلای کربلا را
سر کوی عشق زد خیمه پی شهادت؛ آری
سفرش به سوی حق بود و گذاشت ماسوا را
پی قرب حق فدا کرد عزیز، هر چه بودش
که پرستش این چنین است، پرستی ار خدا را
به نماز، دل نوازی که وضوی آن به خون شد
زده خود چهار تکبیر، جهان بی وفا را
تن اک چاک خونین، به میان خاک امّا -
نبرد ز یاد یک دم، لب پاک او، دعا را
دم واپسین چه خواهد ز خدا، حسین؟ جز این -
که ببخشد از عنایت مگر او گناه ما را
سر و تن ز دست داده، ره کوی د

  • شنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 07:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد