امام حسین علیه السلام

سبک شور احساسی امام حسین(ع)

بند اول

بغض شیش گوشه تو گلومه

اربعین حرم ارزومه

بده اذن زیارت آقا

میدونی حرف آبرومه

ذکر تو رو لبم همیشه هر دم

تموم لحظه هامو بی قرارم

کربلا منو باز دعوتم کن

توی مجلسای روضه میبارم

یه حاجت دارم شه کرم

شب جمعه من باشم حرم

یا حسین آقام آقام آقام

بند دوم

خواب کربلاتو میبینم

کی میشه تو حرم بشینم

یعنی میشه یه روزی آقا

خودمو تو حرم ببینم

خریدی نوکر بی کس و کارو

از همینجا آقا میدم سلامت

دعای مادرم همیشه اینه

یا حسین پسرم شه پیر غلامت

منم نوکرت شاه غریب

سلام علی شیب الخضیب

یا حسین آقام آقام آقام

بند سوم

دیگه از همه چی بریدم

آقا جون حرمو ندیدم

ولی

• یکشنبه
• 27
• اسفند
• 1396
• ساعت
• 12:44
• نوشته شده توسط
• سید مهرداد میرزاده

در لیله الرغائبم آمال من، شکفت
تحویل سال بوده و احوال من، شکفت
مثل پرنده ایی که به دامی اسیر بود
صیاد تا که رفت، پر و بال من شکفت
شاهین ز آسمان به روی شانه‌ام نشست
با این حساب بوده که اقبال من شکفت
آمال من در این شب جمعه زیارت است
در کربلا تمامی اعمال من شکفت
ضجه زنان به کرببلا مادر آمده
رزقِ تمام گریه یک سال من شکفت

• چهارشنبه
• 1
• فروردین
• 1397
• ساعت
• 23:33
• نوشته شده توسط
• حاج مرتضی محمودپور

هلال ماه که مکشوفه میشود هرماه
گریز روضهء ما کوفه میشود هرماه
تکان بده مژه بر روی نیزه نازی کن
تو با دل من گیسو سپید؛ بازی کن

• پنج شنبه
• 9
• فروردین
• 1397
• ساعت
• 09:16
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

بند اول:
فرار میکنم من از هر آن جای بی حسین
چقدر تلخ و سمّی است هواهای بی حسین
نفس میزنم در این زمین از برای عشق
مقام من عاشق و حسین است خدای عشق

خدای عشق خدای عشق
تموم زندگیم بشه فدای عشق
فدای عشق فدای عشق
فدای کربلا که هست بنای عشق

درمون دردامه
ذکر رو لبهامه
رفیقیِ که همه جا باهامه

حسین ۴ آقامه .....

بند دوم :
عذاب میکشم ببین بدون حرم حسین
گذاشتم دلم رو من بمونه حرم حسین
دلم زیر گنبد طلات مونده تو گرو
دلی که میگفت بمون دلی که میگفت نرو

ولی حالا ولی حالا
نپرسیدی چطور گذشته این سالا
تو این سالا تو این سالا
هیئت نداشت من بمیرم بی کربلا

ای گنج نایابم
از دوریت بی تابم
تو رو به حق گریه هام د

• دوشنبه
• 19
• شهریور
• 1397
• ساعت
• 16:30
• نوشته شده توسط
• علی صمدی

شب جمعه شب زیارتی اباعبدالله

تا در کمند طره‌ی مویت شدم حسین
من دلخوشم که نوکر کویت شدم حسین
غیر از تو یا حسین من آقا نداشتم
تا محو طلعت تو و رویت شدم حسین
منت پذیر لطف توام تا به روز حشر
من‌باتمام‌هستی‌ به‌سویت‌شدم حسین
تا مادرم به تربت تو کام من گشود
من‌جرعه‌نوش‌جام‌وسبویت‌شدم‌حسین
حر از نگاه تو شده حر، من تمام عمر
در انتظار روی نکویت شدم حسین
با یک اشاره روی غلامت سپید شد
من مست و بیقرار ز بویت شدم حسین

• پنج شنبه
• 16
• فروردین
• 1397
• ساعت
• 10:07
• نوشته شده توسط
• حاج مرتضی محمودپور

شب‌جمعه‌ شب زیارتی اباعبدالله(ع)

بین الحرمین و وعده‌ی دیدارم
بااشک روان ز دیده‌ی خونبارم
از داغ غم کوچه و بازار به شام
من مرثیه خوان کوچه و بازارم

• پنج شنبه
• 16
• فروردین
• 1397
• ساعت
• 23:17
• نوشته شده توسط
• حاج مرتضی محمودپور

‍ ‍ ‍ #السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله

باز این مرغِ دلم عشقِ پریدن داره
پای شش گوشه ی تو شوقِ رسیدن داره

اونقدَه روضه ی مادر تو حرم می چسبه
روضه های شبِ جمعه چه شنیدن داره

چشمِ خیسم تو حرم بالُ پَری می گیره
اشکِ این روضه خدایا چه خریدن داره

کربلا قبله ی عشق است دلِ من هر دم
بینِ این سعی و صفا میلِ دویدن داره!

#اللهم_الرزقنا_زیاره_الحسین_ع
#شب_جمعه_شب_دلتنگی_حرم

#هستی_محرابی

• جمعه
• 24
• فروردین
• 1397
• ساعت
• 00:25
• نوشته شده توسط
• ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹

اگر چه فاصله ها تا حریم و حائر توست
دل شکسته ما تا ابد مجاور توست
فقط نه قلب جهان بی قرار کرببلاست
بهشت هم همه ی جمعه ها مسافر توست
بهشت قیمت این عشق اسمانی نیست
بهشت باغچه ای زیر پای زائر توست
بهشت و حور و قصورش برای زاهد ها
تمام تاب و تب من فقط به خاطر توست
به سجده های بلند شب تهجّد نیست
شرار عشق که در خلسه های شاعر توست
به هیچ خلعت دنیا عوض نخواهد کرد
عبای نور که بر شانه های ذاکر توست
تو ابروی خدایی که در دم رفتن
خدا"رضأ به رضائك" كلام اخر توست

• شنبه
• 25
• فروردین
• 1397
• ساعت
• 06:31
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

در پناه خدا..

حضرت عشق در پناه خدا
بسلامت برو سفر آقا

آمدیم از برای بدرقه ات
همه ایل ما فدای شما

راهی شهر مکه ای خیر است
حجتان بی خطر بدون بلا

دختران تو یک به یک مریم
پسران تو یک به یک عیسی

قاسم آورده با خودش نجمه
اکبر آورده با خودش لیلا

همه سیراب مشک آب عمو
همه مدیون غیرت سقا

چه حیایی چه عصمتی دارد
جان فدای سه ساله ات آقا

میفرستی رباب را مروه
شیرخواره میاوری به منا

خواهرت را خودت سوارش کن
محملش را درست کن اینجا

ذره ای خاکی است چادر او
گریه اصلا برای چه حالا؟!

نکند رفته ای به روز دهم
نکند رفته ای به کرببلا

در شلوغی مفرط گودال
تشنه ای ذبح میشود تنها

بدنش زیر نیزه ها مانده
سرش اما ب

• دوشنبه
• 27
• فروردین
• 1397
• ساعت
• 12:48
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

زیارت کربلا در ماه رجب

ماه رجب زیارت ارباب بی کفن
با فاطمه میان حرم آرزوی ماست
مادر کنار مقتل ارباب روضه خواند
درهرنفس حسین حسین گفتگوی ماست

• دوشنبه
• 27
• فروردین
• 1397
• ساعت
• 15:00
• نوشته شده توسط
• حاج مرتضی محمودپور

‍#این_حسین_کیست_که_در_قلب_همه_جا_دارد

این حسین(ع) کیست که در قلبِ همه جا دارد؟
این همه عاشقِ دیوانه وُ شیدا دارد

این حسین کیست که نامِ کرمش در دو سرا
این چنین پیشِ خدا رتبه ی اعلا دارد

این حسین کیست که با مشعلِ فرزانه ی خویش
عالمی سر به سر از نور و تولٌا دارد

این حسین کیست حریمش شده خلوتگهِ دل
حَرمِ دیگر در عرشِ مُطَلٌا دارد

این حسین کیست که شد زینتِ دامانِ نبی
از لبِ پاکِ نبی بوسه ی زیبا دارد

این حسین کیست که از کشتنِ او چشمِ خدا
اشکِ خون از حرمِ عالمِ بالا دارد

این حسین کیست که در قتلگهِ کرببلا
رقصِ او در برِ شمشیر تماشا دارد

این حسین کیست که خونش ثمرِ کرببلاست
در دلِ تیر و سَنان باغ

• دوشنبه
• 27
• فروردین
• 1397
• ساعت
• 15:33
• نوشته شده توسط
• ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹

‍ ‍#سرود_سبک_نوشته_میلاد_امام_حسین_ع

حسین حسین، نو گلِ فاطمه است
عشقِ حسین توی قلبِ همه است
............
امشب دوباره دلها در شور و شادمانیست
در شوقِ نازِ رویِ این عشقِ آسمانیست
بوسه زنِ قدومِ آقای مهربانیست
چون نهضت و قیامش یک نهضتِ جهانی
...............
بیتِ علی و زهرا با گل شده مزیّن
بینی پیمبر او را نامیده قرةُ العین
خوانَد خدای سبحان او را امامِ حسین
تا راهِ حقّ و باطل با او شود معیّن
...............
حسین حسین، نو گلِ فاطمه است
عشقِ حسین که تو قلبِ همه است

عالم سراسر امشب بوی صفا گرفت است
از یمنِ این ولادت عطرِ خدا گرفت است
مِهرِ امامت او هر سینه جا گرفت است
نامش نمادِ نامِ کربُبلا گرفت

• چهارشنبه
• 29
• فروردین
• 1397
• ساعت
• 12:52
• نوشته شده توسط
• ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹

شب جمعه شب زیارتی

مشق کردم عشق را مجنون شدم
در جنون افتادم و دلخون شدم
عین‌وشین‌وقاف‌من یعنی حسین
بعد از آن سرگشته در هامون شدم

• چهارشنبه
• 29
• فروردین
• 1397
• ساعت
• 19:38
• نوشته شده توسط
• حاج مرتضی محمودپور

مرقدِ پاکِ حسین قبله ی اهلِ ولاست
تربتِ پاکِ حسین زینتِ سجاده هاست

جوششِ خونِ حسین مثلِ چراغی هنوز
بر شبِ دلگیرِ ما یکسره نورِ ضیاست

جانِ جهان روشن از شورِ تماشایی اش
او که به دردِ دلِ خسته ی نالان دواست

گر چه که او تشنه لب در رهِ حق شد شهید
حنجره ی عاشقش تشنه ی آبِ بقاست

گر چه به جانان رسید در سفرِ کربلا
عالم و آدم ز غم تا ابد اندر عزاست!

#هستی_محرابی

• چهارشنبه
• 29
• فروردین
• 1397
• ساعت
• 22:09
• نوشته شده توسط
• ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹

#میلاد_امام_حسین_علیه_السلام

تلفیقِ دو عشق و همدلی هست حسین
نورِ دلِ زهرا وُ علی هست حسین

عشق است اگر خدا به او می بالد
چون پرتوِ نورِ ازلی هست حسین!

#میلاد_نور_مبارکباد
#هستی_محرابی

• چهارشنبه
• 29
• فروردین
• 1397
• ساعت
• 22:23
• نوشته شده توسط
• ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹

بختِ میمونم همین بس که خدای لم یزل
در دلم شورِ حسینی ریخت از روز ازل

اصلاً از عشقِ حسین است و که من شاعر شدم
تا بریزم کربلا را شرحه شرحه در غزل!

#صلی_الله_علیک یا_اباعبدالله
#هستی_محرابی

• پنج شنبه
• 30
• فروردین
• 1397
• ساعت
• 00:31
• نوشته شده توسط
• ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹

از دو گلدسته تا دو گلدسته سيصد و سيزده قدم با تو
من پُر از رفت و آمدم هر روز در مسيري كه مي‌رسد تا تو

از مسيري‌كه‌سمت صحرا خشك تا مسيري كه سمت دريا خيس
چقدر خيره مانده سمت تو آب ، چقدر خيره‌اي به سقّا تو

قسمت اين بود كه مسافر، نه ! قسمت اين بود تا كبوتر، نه !
شايد اصلاً قرارمان اين بود كه به هر شكل ممكن ... امّا تو

قسمتم را خودت ورق زده‌اي ، سرنوشت مرا نوشته‌اي و
قسمت اين شد كه بي سرت باشم ، مثل روزي كه روي ني‌ها تو

از دو بيتي گذشته كار دلم ، غزل آلوده‌ام نگاه تو را
هركجا بنگرُم تو را بينُم ، گر به صحرا و گر به دريا تو

اي زيارتگه خدا حرمت ، از عبادت هدف زيارت توست
- لا اله به جز خدا – از

• پنج شنبه
• 30
• فروردین
• 1397
• ساعت
• 20:07
• نوشته شده توسط
• Mohsen Nasehi

#میاد_نور_مبارک

میلاد حسین است و خدا مسرور است

هر آنچه تو می بینی سراسر نور است

موسای کلیم از سرِ این لطف همی

یک بار دگر سر به ثنا در طور است!

#هستی_محرابی

• جمعه
• 31
• فروردین
• 1397
• ساعت
• 16:23
• نوشته شده توسط
• ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹

#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب_بی_کفن

عالم همه یک نقطه ای از نونِ حسین است
عشق است چنین جاذبه در خونِ حسین است

زیباییِ احساسِ من این است که جانم
آن عاشقِ‌ دیوانه وُ مفتونِ حسین است

این دل که اسیر است و در این دام گرفتار
چون آهوی سرگشته ی هامونِ حسین است

عمریست دلم بارِ غم هجر کشید است
اصلاً بنویسید که مجنونِ حسین است

بر سینه ی قبرم به خطِ خون بنگارید
هان این دلِ سودا زده افسونِ حسین است

یا لیتنی کنُت و مَعکم وردِ لبِ ماست
دنیا به ابد یکسره مدیون حسین است

گر نعره ی هیهات.... کشد در برِ شمشیر
چون عزت و آزادگی قانونِ حسین است

در ظهرِ عطش کرببلا وُ تهِ گودال
این قلبِ خدا هست که محزونِ حسین است

• پنج شنبه
• 27
• اردیبهشت
• 1397
• ساعت
• 22:22
• نوشته شده توسط
• ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹

سالها زوّاریت را آرزو کردم حسین (ع)
هر کجا رفتم تو را من جستجو کردم حسین

تا خراسان تا به قم تا حضرتِ عبدالعظیم
پای هر مرقد تو را چون لاله بو کردم حسین

سالها هر زائری می آمد از کرببلا
تا که بوی تو بگیرم بوی او کردم حسین

هر کجا نام تو بود آنجا بهشتم بود و هست
من بهشتت را دو عالم آرزو کردم حسین

همچنان در کربلا جاریست خون سرخِ تو
مقتلت را من ز اشکم شستشو کردم حسین

جسم خونین تو را دیدم میانِ قتلگه
لعنت بسیار بر جانِ عدو کردم حسین

وارد صحن تو گشتم در شبستانِ ولا
ای همه آمالِ من، من بر تو رو کردم حسین

آنقدر شوقِ هوای صحن تو دارم به سر
با تو در تنهاییِ خود گفتگو کردم حسین

سالها با یا حسین از ش

• پنج شنبه
• 3
• خرداد
• 1397
• ساعت
• 21:28
• نوشته شده توسط
• ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹

اذن ورود به محرم در شبهای قدر

جرعه‌ای‌ازحوض‌کوثرریخت‌تادرجام‌عشق
چشم در راه محرم بسته‌ام احرام عشق

نوحه و دم شد مهیا علقمه،مشک و علم
مرغ طبع من نشسته عاشقان بر بام عشق

همره این قافله راهم به دشت تف فتاد
مست بودم‌من به سرافتاده‌ام در دام عشق

من‌به(عین‌وشین‌وقاف)سیردوعالم میکنم
ازچه رو من گفته‌‌ام با عاشقان از لام عشق

لا اری الموت است رمزش گفته‌ی ارباب بود
می‌نفهمدجزکسی که گشته‌است علّام عشق

عشق آن فتانه‌ای باشد که باید سر دهی
پخته‌بایدشدهرآنکس‌که‌شود چون‌خام‌عشق

• یکشنبه
• 20
• خرداد
• 1397
• ساعت
• 02:17
• نوشته شده توسط
• حاج مرتضی محمودپور

#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله

کربلا وُ شبِ جمعه حرمِ حضرتِ عشق
در کجا بوده چنین بخت میسّر باشد

در حرم روضه ی مقتل چقدر می چسبد
چه شود مرثیه خوان حضرتِ مادر باشد

هرگزم بهتر از این بخت نباشد یارم
جای من در حرمِ آلِ پیمبر باشد

جای دارد نفسی تازه کنم از سحرش
به اذانی که در آن طعمِ معطر باشد

چه نسیمِ سحری می وزد از باغِ حرم
آسمانش چقدر رقصِ کبوتر باشد

جنتی را که خدا وصف کند اینجا هست
باغِ هفتاد و دو تن لاله ی پرپر باشد

پیشِ چشمانِ تو زیباست فراوان زیباست
که دو گنبد دو ضریح از دو برادر باشد

یا که در هر طرفِ مرقدِ شش گوشه ی عشق
خواهرش آمده وُ روضه ی اصغر باشد

هر که اینجا به خدا می رسد امّا بای

• پنج شنبه
• 7
• تیر
• 1397
• ساعت
• 18:33
• نوشته شده توسط
• ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹

هوا خواه توام دائم هوایت را به سر دارم

خیال انگیزی و شب ها خیالت را به بر دارم

به یاد جمع شب هایی که تا صبح از تو می گفتم

هزار و یک شب است اُنس عجیبی با سحر دارم

به رغم آنچه می گویند از فقرم به هر مجلس

ببین سرمایه دارم عالمم چون چشم تر دارم

چه می گویند از قهر تو زاهدها سر منبر ؟

بـرای من که از مِهر تو یک دنیا خبر دارم

مرا گمنام کن ، گمنام تر از آن غلام ترک

که من از ریشه با مشهور بودن دردسر دارم

همان اندازه که ناممکن است از من بِبُرّی دل

محال است از تو حتّی قدر آنی دست بردارم

اگر دیدی که من با گریه بستم کوله بارم را

به سویت” یا قتیلُ العّـبْرَه “باز عزم سفر دارم

بگو باران تیر آید

• پنج شنبه
• 21
• تیر
• 1397
• ساعت
• 13:56
• نوشته شده توسط
• جواد

عاشقت غیر از این دعا نکند
از تو من را خدا جدا نکند

جز شما از همه جفا دیدم
جز شما هیچکس وفا نکند

دامن تو گرفته دستم را
بسپارش مرا رها نکند

کور می میرد آنکه فکر کند
مجلست کار کیمیا نکند

عاشق تو گرسنه هم مانَد
وعده ی روضه را قضا نکند

به خداوند هیچ پلک تری
حق داغ تو را ادا نکند

کاش می شد برات می مردم
روضه و گریه اکتفا نکند

تا شدی نصف روز، کاش کسی
اینچنین با "غریب" تا نکند

کاش اگر آسمان زمین افتاد
چکمه بر آن برو بیا نکند

خواب دیدم تو بی کفن بودی
من کفن داشتم؛ خدا نکند

پسر دختر حبیب خدا
تو کجا و حصیر کهنه کجا؟

• جمعه
• 22
• تیر
• 1397
• ساعت
• 13:07
• نوشته شده توسط
• جواد

غزل امام حسین(ع)توسل به حضرت قاسم(ع)

از آنزمان که غلامت شدم بزرگ شدم
هزار شکر که پای علم بزرگ‌شدم
غذای هرکس و ناکس به من‌نمی سازد
چراکه برسر خوان کرم بزرگ‌شدم
زکودکی شده ذکر لبم حسین و حرم
زکودکی به هوای حرم بزرگ شدم
همینکه راهی هیئت شدم به نیت اشک
قسم به فاطمه باهرقدم بزرگ شدم
به پرچم و علم ساقی سپاه حسین
همینکه دست توسل زدم بزرگ شدم
خدا به حرمت زهرا عزیزتر کُنَدَش
که با دعای شب مادرم بزرگ شدم
به هیئت آمدن من نتیجه اش این شد
که در حسینه با شور و دم بزرگ شدم
سرم‌فدای سر قاسمی که گفت عمو
برای اینکه فدایت شوم بزرگ شدم

• سه شنبه
• 26
• تیر
• 1397
• ساعت
• 14:15
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

شب جمعه حرمت بوی محرم دارد
بانویی کنج حرم مجلس ماتم دارد

شب جمعه شده و باز دلم رفت حرم
دل آشفته ى من، صحن تو را كم دارد

مادرت روضه گرفته است برایت آقا
زیر لب زمزمه ی "وای حسینم" دارد

بیرق روضه عيان است ز روی گنبد
مجلس روضه همانجاست که پرچم دارد

گریه ى مادرتان عرش خدا را لرزاند
روضه ی "آه بُنَیَّ " چقدر غم دارد

حجره های حرمت پر شده از ذکر حسین
هر که آید به حرم نام تو را دم دارد

در هوای لب خشکت به لب آب فرات
چشم هر زائرتان چشمه ى زمزم دارد

عطر سیب حرمت از سر شب تا به سحر
برده غم از دل هرکس که به دل غم دارد

فطرس امشب چقدر بر تو سلام آورده
فطرس انگار خبر از همه عالم دارد...

مصطفی قربانعلی

• پنج شنبه
• 4
• مرداد
• 1397
• ساعت
• 20:01
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

حلقه بسته اشک در چشمم ببین حالِ مرا

بد زمین خوردم، شکسته باز هم بال و پرم

روی دوشم مانده کوه معصیت کاری بکن

روسیاهم، خسته ام آقا گذشت آب از سرم

با همان دستی که دستم را گرفتی، باز هم

دردهایم را چه بی منّت مداوا میکنی

خوب می فهمم که داری با منِ بی آبرو

راه می آیی و با لطفت مدارا میکنی

استجابت کردی و هرگز نگفتی بعد از این

کمترش کن! خسته ام از خیلِ حاجت های تو

بیخیالِ هر که دورم زد، تو قیدم را نزن

تا ابد گرم است پشتم به محبّت های تو

سر به زانو، تکیه بر دیوار، با حالی عجیب

خسته از رنگ و ریا و غفلتِ دور و برَم

یادِ لحظاتی که دستم را کشیدم بر ضریح

می نشینم گوشه ای آرام؛ دلتنگِ حرم

نیم

• جمعه
• 5
• مرداد
• 1397
• ساعت
• 13:08
• نوشته شده توسط
• جواد

شب جمعه
شب زیارتی اباعبدالله(ع)

آسمان‌چشم‌من‌ابریست،باران کربلاست

شام‌من‌تاریک‌گشته شمع‌سوزان‌کربلاست

انبیا همراه احمد با تمام اوصیا

تاسحرگه باملائک میهمان کربلاست

مادری از دور میآید، ولی قامت کمان

روضه‌میخواند‌شب‌جمعه‌پریشان‌کربلاست

روضه‌ی لعل‌لب‌خشکیده و آب فرات

تاقیامت‌ چشمها‌گریان‌وعطشان‌کربلاست

ناگهان‌دربین‌روضه،روضه‌خوان‌از‌هوش‌رفت

تاگریزروضه‌شداکبر،جوان‌کربلاست

روضه‌پایان‌یافت‌ مادرازحرم بیرون‌نرفت

تاقیامت دیده‌گریان‌،چونکه‌جان‌کربلاست

• پنج شنبه
• 11
• مرداد
• 1397
• ساعت
• 18:47
• نوشته شده توسط
• حاج مرتضی محمودپور

بند اول:
ذکر تو شور شیرینمه
مهر غلامیت رو سینمه
عشق تو جزو آیینمه
اربابم ....
دلتنگیه من مشخصه
دور بودنم از حرم بسه
ببین غلامت دلواپسه
اربابم ....

دم به دم میگم حرم ذکر رو لبم حرم
میمیرم همین روزا اگر من حرم نرم
هرجوری شده دیگه این دفعه میخوام بیام
اربعین برام دیره عرفه میخوام بیام

الرزقنا حرم حسین ( - )

بند دوم:
حرمی که عرش عاشقاست
یه گوشه از جنت خداست
اسم قشنگش کرببلاست
کربلا ....
تربت اعلاش بی نظیره
چیزی نیست که جاشو بگیره
خاطره هاش یادم نمیره
کربلا ....

تو دل شد قیامتی اون لحظه و ساعتی
که گنبد رو من دیدم داشت عجب حلاوتی
پنجه هام به ضریحت خورد گره وا نمیشه
از پیش شیش گوشتون این قلبم پا

• جمعه
• 26
• مرداد
• 1397
• ساعت
• 16:21
• نوشته شده توسط
• علی صمدی

نور دل آل الله (۴)
حسین گل عترت و قرآن
جان علی مظهر یزدان
وارد به دشت کربلا شد
غمگین دل آل عبا شد
لبها پر از شور و نوا شد
حسین حسین حسین مظلوم (۳)
**
درکربلا ثارالله آمد
نور دل ال الله آمد
آمد حسین همراه زینب
اهل حرم درتاب و در تب
امّا ز عشق حق لبالب
حسین حسین حسین مظلوم (۳)
**
اهل حرم ماتم گرفتند
ذکر حسین باهم گرفتند
ای که تویی نور خدایی
ازاین حریم کبریایی
آید حسین بوی خدایی
حسین حسین حسین مظلوم (۳)
**
آمد کنار نور عینش
زینب بگفتا با حسینش
ای که تویی نور دل من
لطفت همیشه شامل من
سوزد تمام حاصل من
حسین حسین حسین مظلوم (۳)
**
ای که تویی محرم رازم
با این همه ماتم چه سازم
در این زمین در شور و شین

• یکشنبه
• 11
• شهریور
• 1397
• ساعت
• 12:30
• نوشته شده توسط
• سجاد