شعر ها باشد قشنگ،حرف دل اما...خوب نیست
ظاهراً خیس است چشمم....باطناً مرطوب نیست
گفته باشم... در مسیرت مرد میدان نیستم
در میان کوره ی دل جلوه ای از چوب نیست
آمدم تا که به خود دیدم که اشکم رفت رفت
کاسه ی چشمم شکسته ، جنس آن مرغوب نیست
چشم هایت را به روی کار های من ببند
کار و بارم سکه گشته ، زندگی مطلوب نیست
گوشه ای...افتاده ام...پس کی تکانم می دهی؟..
محتَضَر صبرش شبیه حضرت ایوب نیست
نیتم آزار تو هرگز نبوده...به خدا..
هرچه بد باشم...دگر.. فکرِ دلم معیوب نیست
هتک حرمت کرده ام...ای کاش می شد آخرش..
که به گوش من رسانی...فعل تو مکتوب نیست
گیرم اینکه بی وفایم ...باز هم در قلب من..
هیچ کس در حد
- چهارشنبه
- 20
- بهمن
- 1395
- ساعت
- 14:18
- نوشته شده توسط
- ایدافیض

















