اشعار شهادت حضرت مسلم

مرتب سازی براساس

یا حسین *

3174

یا حسین ز بام کوفه می کنم تو را نظاره یا حسین!
تو هم مرا نظاره کن به یک اشاره یا حسین!
سرو به خون نشسته ام، زائر دست بسته¬ام
سلام می فرستمت از لب پاره یا حسین!
لحظه به لحظه دم به دم، مرگ دوباره دیده ام
بس که رسیده بر تنم، زخم دوباره یا حسین!
میان خندة عدو بهر تو گریه می کنم
بلکه به اشک دیده ام کنی نظاره یا حسین!
تیر به چلة کمان، کمان به دست حرمله
میا به کوفه رحم کن به شیرخواره یا حسین!
پرده کنار رفته و می نگرم به دخترت
نه معجرش بود به سر، نه گوشواره یا حسین!
هدیة حاجیان بود به مسلخ ولا یکی
مرا بود در این منا دو ماه پاره یا حسین!
به آسمان دیده ام، نظاره کن که دم به دم
در آفتاب ریختم بر تو ستاره یا حسین

  • شنبه
  • 6
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 13:33
  • نوشته شده توسط
  • سعيد رضايي
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

ای یوسف زهرا میا کوفه *

3328
-1

ای یوسف زهرا میا کوفه حسین، ای یوسف زهرا! میا کوفه، میا کوفه
امان از ظهر عاشورا، میا کوفه، میا کوفه
میا کوفه، میا کوفه، که لیلا بی پسر گردد
میا کوفه، میا کوفه، که زینب خون جگر گردد
میا کوفه که می ترسم سکینه بی پدر گردد
شود آواره در صحرا میا کوفه، میا کوفه
حسین، ای یوسف زهرا! میا کوفه، میا کوفه
امان از ظهر عاشورا، میا کوفه، میا کوفه
میا کوفه که از تن، دست عباسّت جدا گردد
میا کوفه که اصغر، بر سر دستت فدا گردد
میا کوفه که حقّت با دم خنجر ادا گردد
به جان زینبت مولا! میا کوفه، میا کوفه
حسین، ای یوسف زهرا! میا کوفه، میا کوفه
امان از ظهر عاشورا، میا کوفه، میا کوفه
میا کوفه که افتد بر زمین دوشاخه ی یاست
رسد تیر از کمان حرم

  • شنبه
  • 6
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 13:42
  • نوشته شده توسط
  • سعيد رضايي
ادامه مطلب

حضرت مسلم *

2838

حضرت مسلم دیده به تیغ دوختم، تا مگر از دعای تو
تو نگه افکنی و من، سر فکنم به پای تو
مرگ بود سعادتم که لحظه ی شهادتم
سایه فکنده بر سرم، قامت دلربای تو
گه بدنم به عشق تو، کوچه به کوچه می رود
گاه سر بریده ام گریه کند برای تو
روی کبود دخترم، هدیه به نازدانه ات
جان دو ماه پاره ام، هردو شود فدای تو
ای نفست روان من، کوفه میا به جان من
ورنه به نوک نی رود، رأسِ زتن جدای تو
چنگ زنند گرگ ها، بر تن پاره پاره ات
شسته زخون سر شود، روی خدا، نمای تو
ای که همه وجود من درغم توست نی نوا
بوده به گوشم از ازل قصه ی کربلای تو
کاش به دشت کربلا بودم و کشته می شدم
با شهدای نی نوا، در صف نی نوای تو
روز ازل شنیده ام، می نگرد دو دی

  • شنبه
  • 6
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 13:52
  • نوشته شده توسط
  • سعيد رضايي
ادامه مطلب

مسلم تنها در کوفه *

2729

مسلم تنها در کوفه وقت غروب بود و کسی در حرم نبود
وزخیل همرهان احدی یاورم نبود
کس نیست در برم بجز از سایه تنم
آن هم چو روزرفت دگر در برم نبود
امروز کوفیان همه کردند بیعتم
آمد غروب و نیست یکی,باورم نبود
درکوچه های کوفه روان گشته ام ولی
غیر از هوای یار دگر در سرم نبود
از فرط خستگی دگرم نای راه رفت
تا اینکه طوعه در به رخ مضطرم گشود
لطفش اگر چه با من دلخسته یار بود
بیش از شبی به خانه او سنگرم نبود
فر دا رسید وگشت مرا صبح رستخیز
خواندم به اشک دیده و خون لبم سرود
یارب زبام دار العماره رسان زمن
برساحت حسین و به میر حرم درود

  • شنبه
  • 6
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 13:53
  • نوشته شده توسط
  • سعيد رضايي
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

حضرت مسلم (ع) * رضا تاجیک

3063
1

حضرت مسلم (ع) نامه نوشتم كه بيا مي سوزم از عمق وجود

چه كاري كردم اي خدا نيت من كه اين نبود

دارم مي بينم توي خواب يه قافله ياس كبود

دل غريبم بي قراره

پشيموني سودي نداره

يه كوچه گردِ اسير دردِ غريب و بي كس ديار ماتمم

دارم مي خونم خودم ميدونم روضه اولين شب محرمم

روضه می خونم با چشم غرق ستاره ام سلام حسين زهرا(س)

دل پريشونم با قلب غرق شراره ام سلام حسين زهرا(س)

با لب تشنه مهمون دارالعماره ام سلام حسين زهرا(س)

حسین

..........................

به زير لبهام مي خونم آيه هاي سوره ی دهر

زندگي تو كوفه شده آقا برام شبيه زهر

حرومه مهر و عاطفه تو رسم اين مردم شهر

نانجيبا چشم انتظارند

حتي يه جو غيرت ندارند

  • شنبه
  • 6
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 14:20
  • نوشته شده توسط
  • سعيد رضايي
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

کوفه میا حسین من * رضا تاجیک

3843
4

کوفه میا حسین من کوفه شده آشوب میرسه صدای اشک و آه
رفته به روی دار سر یه غریب بی گناه
تو لحظه های آخرش با صدای غم گرفته
نفس نفس می زنه و غریبونه دم گرفته 2
تو چنگ غم ببین اسیرم سنگاشونو به سر می گیرم
یه یا حسین میگم میمیرم
کوفه میا حسین من 3
اینجا که محبت به یادشون نمی مونه
جماعت نامرد سکه و زر خداشونه
از سر شب تا به الان نمی دونی چی کشیدم
آقا تو دست حرمله سه تیر سه شعبه دیدم 2
پر می کشم با چشمای تر غریبونه بدون یاور
دو طفل من فدای اصغر
کوفه میا حسین من 3
با سفرت آقا عالم و خونجگر نکن
تو بازار کوفه زینب و دربه در نکن
میگن حسین خارجیه همه روی منبراشون
وعده ی گوشواره دادن پدرا به دختراشون 2
کوفه شده دیار کینه خب

  • شنبه
  • 6
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 14:23
  • نوشته شده توسط
  • سعيد رضايي
ادامه مطلب

دانلود سبک شعر حرکت امام حسین (ع) از مدینه به سمت حجاز و کربلا -(شب سخت وداع است و دلم تنگ ) *

9142
6

دانلود سبک شعر حرکت امام حسین (ع) از مدینه به سمت حجاز و کربلا -(شب سخت وداع است و دلم تنگ ) دانلود سبک صوتی با لینک مستقیم

شب سخت وداع است و دلم تنگ
صداي ناله خيزد از دل سنگ
ز هر سو مي‌زند غم بر دلم چنگ
نفس آتش شده از سوز سينه
خداحافظ خداحافظ مدينه

امان از جور و بيداد زمانه
حرم شد از حرم بيرون شبانه
بسان بلبل بي آشيانه
رباب و فاطمه، زينب، سكينه
خداحافظ خداحافظ مدينه

مدينه داد و بيداد از جدايي
بزن ناله به شور نينوايي
که شد این قافله کرب و بلایی
فلك را نيست با ما غير كينه
خداحافظ خداحافظ مدینه

دعايم بود بر لب گريه كردم
نگه كردم به زينب گريه كردم
خدا داند كه هر شب گريه كردم
كنار قبر زهراي حزينه
خداحافظ خداحافظ مدينه

مدينه گِل كن از اشكت زمين را
كه من بردم گل ام‌البنين را
يگانه ساقي

  • چهارشنبه
  • 10
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 21:47
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت مسلم بن عقیل (ع)-(قهرمان‌ عشق‌ در چاه‌ بلا افتاده‌ است) *

6677
2

شعر شهادت حضرت مسلم بن عقیل (ع)-(قهرمان‌ عشق‌ در چاه‌ بلا افتاده‌ است) شعر شهادت حضرت مسلم بن عقیل (ع)

قهرمان‌ عشق‌ در چاه‌ بلا افتاده‌ است

كار مسلم‌ وای‌ دست‌ اشقیا افتاده‌ است.
اشك‌ جاری‌ بر رخش‌ شرح‌ غمی‌ پنهان‌ دهد

گوشة‌ غربت‌ به‌ یاد كربلا افتاده‌ است‌.

باغ‌ شد مرداب‌ و گلها نیزه‌ و شمشیر شد

قاصد كرب‌ و بلایی‌ از نوا افتاده‌ است‌.

سر، سر پیمان‌ گذارش‌ روی‌ دار افتاده‌ است

دل‌ سر و كارش‌ به‌ خلقی‌ بی‌ وفا افتاده‌ است‌.
آه‌ گلچینان‌ كه‌ از هر بام‌ با سنگش‌ زنند

این‌ گل‌ طوباست‌ از شاخه‌ جدا افتاده‌ است.‌
دست‌ مهمان‌ بستن‌ و با كام‌ عطشان‌ كشتنش

از كجا در كوفه‌ این‌ رسم‌ خطا افتاده‌ است.‌
نامه‌های‌ دعوت‌ كوفه‌ بجز نیرنگ‌ نیست‌

بد مرامی‌، بد دلی‌ در كو

  • دوشنبه
  • 15
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 16:06
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

غريب کوفه -(شانه هاي زخمي اش را هيچ كس باور نداشت) *

4982
2

غريب کوفه -(شانه هاي زخمي اش را هيچ كس باور نداشت) غريب کوفه
شانه هاي زخمي اش را هيچ كس باور نداشت

بار غربت را كسي از روي دوشش بر نداشت

در نگاهش كوفه كوفه غربت و دلواپسي

عابر دلخسته جز تنهائيش ياور نداشت

بام هاي خانه هاي مردم بيعت فروش

وقت استقبال از او جز سنگ و خاكستر نداشت

مي چكيد از مشك هاشان جرعه جرعه تشنگي

نخل هاشان ميوه اي جز نيزه و خنجر نداشت

سنگ ها كمتر به پيشاني او پا مي زدند

نسبتي نزديك اگر با حضرت حيدر نداشت

روي گلگون و لبي پر خون و چشماني كبود

سرنوشتي بين نامردان از اين بهتر نداشت

سر سپردن در مسير سربلندي سيره اش

جز شهادت آرزوي ديگري در سر نداشت

دخترش با ديدن بازارهاي كوفه گفت

خوب شد باباي من در دست انگشتر نداشت

شاع

  • سه شنبه
  • 16
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 04:15
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

در مدح و مصیبت حضرت مسلم ابن عقیل -(کیستم من؟ خونِ خونِ حضرت ربّ جلیلم) *

6332

در مدح و مصیبت حضرت مسلم ابن عقیل -(کیستم من؟ خونِ خونِ حضرت ربّ جلیلم) در مدح و مصیبت حضرت مسلم ابن عقیل

کیستم من؟ خونِ خونِ حضرت ربّ جلیلم
اولین قربانی ثارالله از نسل خلیلم
آل عصمت را فدایی آل هاشم را سلیلم
دست بسته، تشنه لب، در یاری قرآن، قتیلم

در به در، در کوچه‌های کوفه، عالم را دلیلم
من خروشـان، شیـر ثارالله، فرزنـد عقیلم

پهندشت کربلای کوفه، میدان قیامم
کوفه باشد، هم زمین کربلا، هم شهر شامم
می‌رسد بوی وصال از سنگ دشمن، بر مشامم
بی‌امامم آب گردد آتش سوزان به کامم

با امامم تشنگی خوشتر زآب سلسبیلم
من خروشان، شیر ثارالله، فرزند عقیلم

پای تا فرقم، حسینی، فرق تا پایم خدایی
پنج فرزندم بُوَد در یاری قرآن، فدایی
روی خونینم، شده آیینۀ ایزد نمایی
عضوْعضوم، می‌کنند

  • سه شنبه
  • 16
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 10:52
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

بام کوفه-(هزار شکر، که شد خاک مقدمت، سر من) *

3977
1

بام کوفه-(هزار شکر، که شد خاک مقدمت، سر من) بام کوفه

هزار شکر، که شد خاک مقدمت، سر من
مرا، برای چنین روز، زاده مادر من
نمی‌برم ز تو دل، گر هزار بار عدو
جدا کند گلوی تشنه، سر ز پیکر من

پس از شهادت من، آروزی من این است
که سر نهند به خاکت، دو طفل بی سر من
اگر چه خون ز لبم ریخت، بر تو می‌گریم
که گریه بهر تو باشد، جهاد دیگر من
اگر چه یک نفرم، یک تنه، سپاه توام
به یاری تو شده، بام کوفه سنگر من
میان این‌همه دشمن، چنان غریب شدم
که هانی است و دو کودک، تمام لشکر من
عزیز فاطمه، فردا به کوفه می‌بینم
که بر سر تو کند، گریه دیدۀ تر من
در این سفر تو دعا کن، که جای دختر تو
شود کبود، ز سیلی، عذار دختر من
خدا کند شکند جای خواهرت زینب
به سنگ چوبۀ محمل، ج

  • سه شنبه
  • 16
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 10:54
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

حضرت مسلم ( نوحه اول ) به همراه فایل صوتی دانلود سبک-(امید ولایت، امید حسین) *

6213
2

حضرت مسلم ( نوحه اول ) به همراه فایل صوتی دانلود سبک-(امید ولایت، امید حسین) حضرت مسلم ( نوحه اول )
به همراه فایل صوتی دانلود سبک

امید ولایت، امید حسین
شهید ولایت، شهید حسین

ســر از تــن جدا به راه خدا
سلامٌ علی مسلم ابن عقیل
سلامٌ علی مسلم ابن عقیل

به زخم تن و بازوی بسته‌اش
لب پاره و فرق بشکسته‌اش

درود و ســـلام به هر صبح و شام
سلامٌ علی مسلم ابن عقیل
سلامٌ علی مسلم ابن عقیل

سلام خدا بر تن و جان او
به خون گلوی دو طفلان او

شعــار همــه بنـی فاطمـه
سلامٌ علی مسلم ابن عقیل
سلامٌ علی مسلم ابن عقیل
شهیدی که شد کشته پیش از همه
عزادار او حضرت فاطمه

امیــد حسین شهید حسین
سلامٌ علی مسلم ابن عقیل
سلامٌ علی مسلم ابن عقیل

تن پاک او سنگ باران شده
از این غصه، خون، قلب یاران

  • سه شنبه
  • 16
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 10:57
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

حضرت مسلم ( نوحه دوم ) به همراه فایل صوتی سبک-(یاحسین کن نگهم عاشقی شد گنهم) *

8336
17

حضرت مسلم ( نوحه دوم ) به همراه فایل صوتی سبک-(یاحسین کن نگهم عاشقی شد گنهم) حضرت مسلم ( نوحه دوم )
به همراه فایل صوتی سبک
یاحسین کن نگهم عاشقی شد گنهم
بـوی عطـر قـدمت خیـزد از قتلگهم
دورم از شمع ولی، بال و پرم می‌سوزد
«بی‌تو گر آب بنوشم، جگرم می‌سوزد»
یا ابا عبدالله، یا اباعبدالله
یا اباعبدالله، یا اباعبدالله

این تو این، زخم تنم خون چکد از دهنم
ذکر «ای وای حسین» شـده آخـر سخنـم
یا حسین مردم کوفه همه، پیمان شکنند
وای اگـر سنگ، بـه پیشانـی زینب بزنند
یا ابا عبدالله، یا اباعبدالله
یا اباعبدالله، یا اباعبدالله

من شـدم یاور تو بسمل بـی‌سر تو
چه کنم گر نکنم گریه بر اصغر تو
شـرر تشنگی و کودک بی شیر، کجا؟
گلوی کودک ششماهه کجا، تیر کجا؟
یا ابا عبدالله، یا اباعبدالله
یا اباعب

  • سه شنبه
  • 16
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 11:01
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

حضرت مسلم ( نوحه سوم ) به همراه فایل صوتی سبک-(سرباز پیش از نهضت کرب و بلایم) *

5264
1

حضرت مسلم ( نوحه سوم ) به همراه فایل صوتی سبک-(سرباز پیش از نهضت کرب و بلایم) حضرت مسلم ( نوحه سوم )
به همراه فایل صوتی سبک
سرباز پیش از نهضت کرب و بلایم
تنها سفیر و نایب خون خدایم

اولیــن قتیلــم زادۀ عقیلـــم
یا حسین یا حسین
یا حسین یا حسین

ای یوسف زهرا، به حالم کن نظاره
گویم سلامت، از لب دارالعماره

با دو دست بسته با سر شکسته
یا حسین یا حسین
یا حسین یا حسین

تنها، نه من سر می‌نهم، بر خاک پایت
جان من و جان دو طفلانم فدایت

ای همه قیامم تو هستی امامم
یا حسین یا حسین
یا حسین یا حسین

تقدیم خاکت، لاله‌های پرپر من
سیلی خورد، جای رقیه، دختر من

دلم بی‌قرارت منم جان نثارت
یا حسین یا حسین
یا حسین یا حسین

شهادت ما، از برای حفظ دین است
این خط زهرا و امیرالمؤمنین است

هدایت

  • سه شنبه
  • 16
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 11:05
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

حضرت مسلم ( نوحه چهارم ) به همراه فایل صوتی سبک *

5378
2

حضرت مسلم ( نوحه چهارم ) به همراه فایل صوتی سبک حضرت مسلم ( نوحه چهارم )
به همراه فایل صوتی سبک
این دهان پرخون، این سر شکسته
می‌دهم سلامت، با دو دست بسته

سیدی یا مولا یا اباعبدالله
سیدی یا مولا یا اباعبدالله

عاشقم، عاشقی، گردیده گناهم
بام شهر کوفه، شده قتلگاهم

سیدی یا مولا یا اباعبدالله
سیدی یا مولا یا اباعبدالله

می‌گریم برای علی اکبرت
ترک این سفرکن به جان مادرت

سیدی یا مولا یا اباعبدالله
سیدی یا مولا یا اباعبدالله

گر می‌آیی کوفه، ای عزیز داور
علی اصغرت را، همرهت نیاور

سیدی یا مولا یا اباعبدالله
سیدی یا مولا یا اباعبدالله

تو بر خلق عالم، امام و امیری
مبادا برود زینبت اسیری

سیدی یا مولا یا اباعبدالله
سیدی یا مولا یا اباعبدالله

بمیر

  • سه شنبه
  • 16
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 11:08
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

نسیم بود که می رفت تا رها برود *

3607
2

نسیم بود که می رفت تا رها برود نسیم بود که می رفت تا رها برود

نسیم بود که می رفت تا رها برود

به سمت مقصد هموار نا کجا برود

نسیم بود که از کوچه های شهری لال

بلند شد که به دنبال آن صدا برود

میان راه نگاهش به کوچه ای افتاد

و پلک زد که بیاید غریبه تا برود

نقابها پس دیوارها به هم خیره

کجاست خانه ی تو ؟ مرد پس کجا برود؟

غریبه منتظر یک نگاه یک همراه

...و ماه رد شد تا پشت ابرها برود

و ذ هن کوچه از اینجا به بعد آشفته است

چگونه دل بکند زین همه وفا برود !!!

*

چه اعتبار به آن بیعتی که پوسیده

چگونه دست خدا روی دستها برود ؟

عجب صراحت تلخی ست ظلمت کوفه

چگونه این خبر آخر به کربلا برود ؟؟؟

شاعر: رضا محمدی

  • پنج شنبه
  • 18
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 03:36
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت مسلم(در شهر کوفه مردی غمگین نماز می کرد) * جعفر ابوالفتحی

6127
2

شعر شهادت حضرت مسلم(در شهر کوفه مردی غمگین نماز می کرد) به مناسبت شهادت حضرت مسلم بن عقیل (ع)

در شهر کوفه مردی ، غمگین نماز می کرد

با خالق دو چشمش ، راز و نیاز می کرد

افشاء برای دیوار، در کوفه راز می کرد

لب را برای شکوه، از کوفه باز می کرد

ای شهر بی وفایی، ای مردم منافق

بهر دو روز دنیا، دلبستگان عاشق

با نامه های بسیار، من را فریب دادید

حکم از برای مرگ، خدّالتّریب دادید

رفت و کنار بیتی، بنشست چون یتیمان

از تشنگی لبانش، خشکیده شد فراوان

ناگه زنی ز خانه، آمد برون و پرسید

ای خسته از زمانه، اینجا چرا نشستید؟

گفتا که من غریبم ، دشمن نِیَم حبیبم

بر درد دین مردم، حقا که من طبیبم

برخیز ای مسلمان، بگذار پا بدیده

برخیز کز دو چشمم، بهر تو خون چ

  • جمعه
  • 13
  • آبان
  • 1390
  • ساعت
  • 08:53
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب

مثنوی روان در مصیبت مسلم (ع) - (کسی کاو با بتی شیرین، زبان همراز و همدم شد) *

4334
1

مثنوی روان در مصیبت مسلم (ع) - (کسی کاو با بتی شیرین، زبان همراز و همدم شد) کسی کاو با بتی شیرین، زبان همراز و همدم شد
به غیر از حرف او از هر چه لب بر بست ابکم شد
فرو بربست گوش جان، ز حرف این و آن چندان
که بر اسرار جانان، از سروش غیب ملهم شد

به راه دوست، داد از شوق، جان، شد زنده جاویدان
ولی غمخوار جانان گشت و دیگر فارغ از غم شد
به صد وجد و طرب بگذشت از جان در ره جانان
به یک جان عاریت، چشم و چراغ اهل عالم شد
ز هستی در گذشت آن سان، که خود شد مالک هستی
زخود بیگانه شد تا در حریم یار محرم شد
طلبکار از دل و جان گشت پیکان محبت را
که تیر جانگزا در سینه­ی او عین مرهم شد
نشان آدمیت خاکساری باشد و زاری
همه دانند آدم، چونکه بود از خاک، آدم شد
ز نخل زندگی خرما تواند خورد تماری
که

  • شنبه
  • 14
  • آبان
  • 1390
  • ساعت
  • 13:15
  • نوشته شده توسط
  • ایمان
ادامه مطلب

در این دیار (باب الجنه) -(در این دیار هوای نفس کشیدن نیست) *

4335
2

در این دیار (باب الجنه) -(در این دیار هوای نفس کشیدن نیست) شهادت حضرت مسلم ع

در این دیار هوای نفس کشیدن نیست
برای هیچ پری فرصت پریدن نیست
خدا به داد دل لاله های تو برسد
به ذهن این همه گلچین به غیر چیدن نیست

هزار سرو روان در پی ات روانه شدند
بلند قامتشان حیف قد خمیدن نیست!
در این کویر خود ساقی آب می گردد
برای نو گل تو وقت قد کشیدن نیست
لطیف تر ز گل یاس کودکان تو اند
که حقشان به دل خارها دویدن نیست
به التماس بگویم بیا که بر گردیم
دل لطیف مرا تاب زخم دیدن نیست

**محسن عرب خالقی**

منبع:boyepirahanehoseyn.blogfa.com

  • شنبه
  • 14
  • آبان
  • 1390
  • ساعت
  • 13:33
  • نوشته شده توسط
  • ایمان
ادامه مطلب

مرثیه شهادت حضرت مسلم (ع) (تصویر ماه را کسی از چاه می کشد) *

2059
1

مرثیه شهادت حضرت مسلم (ع) (تصویر ماه را کسی از چاه می کشد) تصویر ماه را کسی از چاه می کشد

شب رو به کوفه می کند و آه می کشد

سمت وقوع فاجعه‌ای تازه پا گذاشت

مرد غریبه ای که به دروازه پا گذاشت

افتاد ماه روی زمین و جنازه شد

تاریخ زخم کهنه اش انگار تازه شد

این سوگ بادهاست که هی زوزه می‌کشند

در شهر، گرگ‌ها به زمین پوزه می کشند

حالا دوباره کوفه سراسر کبود شد

پهلوی نخل های تناور کبود شد

تو می رسی و فاجعه آغاز می شود

درهای دوزخ از همه سو باز می شود

بیهوده است موعظه در گوش مرده ها

این شهر، خواب رفته در آغوش مرده ها

در گوش، با صدای تو انگشت می کنند

فریاد می زنی و به تو پشت می کنند

افکار مرده در سرشان خاک می خورد

در خانه اند و خنجرشان خاک می خورد

  • یکشنبه
  • 28
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 15:37
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مرثیه شهادت حضرت مسلم (ع) (كاش از آمدن كوفه حذر می كردی) *

2210
4

مرثیه شهادت حضرت مسلم (ع) (كاش از آمدن كوفه حذر می كردی) كاش از آمدن كوفه حذر می كردی
از پی دفع خطر ترك سفر می كردی
زیر شمشیرم و از پردۀ دل می گویم
كاش آهنگ سفر جای دگر می كردی
چاك می كرد به تن پیرهن صبر، ایوب
گر از این شهر پر از فتنه گذر می كردی
آب در دست من آغشته به خون می گردد
كاش می دیدی و احساس خطر می كردی
روز، پیش نظرت تیره تر از شب می شد
گر بر احوال من خسته نظر می كردی
پاره پاره بدنم گر ز ستم می دیدی
جاری از دیدۀ خود خون جگر می كردی
قبل از آنی كه شود كشته جوانت ای كاش
دیده را محو تماشای پسر می كردی
كاش از واقعۀ حرمله و تیر و گلو
مادر غم زده اش را تو خبر می كردی
ذكر روز و شب (ژولیده) بُود بهر تو این
كاش از آمدن كوفه حذر می كردی

شاعر:ژولیده نی

  • یکشنبه
  • 28
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 15:45
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

نوحه سینه زنی در باره استقبال از محرم و شهادت حضرت مسلم به همراه سبک نوحه-(دوباره فصل غم اومد) *

17034
40

نوحه سینه زنی در باره استقبال از محرم و شهادت حضرت مسلم به همراه سبک نوحه-(دوباره فصل غم اومد) به همراه دانلود سبک

دوباره فصل غم اومد
ماه اشک و شبنم اومد
شهر ما مشکی به تن کرد
عاشقا محرم اومد
ممنونم ما رو خریدی
گناهامون رو ندیدی
امسالم راهم دادی ارباب
به تنم مشکی پوشیدی
حال ماها دیدنیه،اشکامون خندیدنیه
ماه عاشورا خوندن،رو تل زینبیه
(حسین ابا عبدالله،حسین ابا عبدالله،حسین ابا عبدالله) 2

ماه روضه های مقتل
زینب و روضه رو تل
میمیرم زنده میشم با
روضه های مشکِ یک یل
بزنید به سیم آخر
به یاد ارباب بی سر
یکی بین سینه زن ها
هی میگه غریبه مادر 2
رقیه بی قراره ، رباب آروم نداره
شبا میبینه تو خواب ، گلوی پاره پاره
(حسین ابا عبدالله،حسین ابا عبدالله،حسین ابا عبدالله) 2
کوچه ها تاریک و سرده
خالی از

  • جمعه
  • 27
  • آبان
  • 1390
  • ساعت
  • 16:23
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

زمینه - حضرت مسلم (ع)-همراه با سبک *

3043
4

زمینه - حضرت مسلم (ع)-همراه با سبک بین اشک این چشمای من – ببین بغض این شبهای من

پشیمونم که گفتم آقا – بیا کوفه ای مولای من

ذکر وداع من امشب ِ میا حسین

دلم پریشون زینب ِ میا حسین

یه چند وقته که رو لبهایم -- نواهایی غریب می آید

گهی امن یجیب می خوانم – گهی شیب الخضیب می آید

همه سرگرم خیزران کندن – همه مشغول کعبه نی سازی

یه چند وقته که بازی طفلان – شده از بام ها سنگ اندازی

شب فراغ من امشب ِ میا حسین

دلم پریشون زینب ِ میا حسین

گمانم قصد حنجری را – چشم از چشم حرمله خوانده

به تو سوگند که زانوانم را – حجم تیر سه شعبه لرزانده

به کوفه هرکه رفته میداند – صدقاتی به رایگان دارد

بیا برگرد از سفر مولا – کوفه بازار بردگان دارد

دل

  • چهارشنبه
  • 24
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 18:36
  • نوشته شده توسط
  • شاکرحق
ادامه مطلب
 امیر عظیمی

سوگواره حضرت مسلم بن عقیل -( خدایا ببین که جوانی شکسته ) * امیر عظیمی

2004
3

سوگواره حضرت مسلم بن عقیل -( خدایا ببین که جوانی شکسته  ) خدایا ببین که جوانی شکسته
دعا می کند با زبانی شکسته
دل زخمی اش روی دارالعماره
نظر کرده بر آسمانی شکسته
دعا کرده با آن لب زخم خورده
دعا کرده با استخوانی شکسته

شه عالمینم نیاید به کوفه
خدایا حسینم نیاید به کوفه

سرش زیر تیغ و دلش پر شراره
نظر می کند روی دارالعماره
به دروازه ی کوفه گاهی وگاهی
به هر کوچه که می نماید نظاره
می افتد بیاد همان دم که یک زن
حرامی است دورش فزون از ستاره

خدا! زینبینم به کوفه نیایند
کنار حسینم به کوفه نیایند

حسین جان! زکوفی وفا رخت بسته
ز دلهای این ها صفا رخت بسته
حسین! کوفیان جمله شیطان پرستند
ز سجّاده هاشان خدا رخت بسته
مسلمان و غیر مسلمان ندارد
از این خیره سر ها حیا

  • شنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 16:53
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 وحید محمدی

آقا میا به کوفه -(آقا میا به کوفه که اینجا وفا نبود) * وحید محمدی

3977
5

آقا میا به کوفه -(آقا میا به کوفه که اینجا وفا نبود) آقا میا به کوفه که اینجا وفا نبود

شمشیرها علیه شما ، با شما نبود

هرچند ای امام غریبم نوشته اند

اینجا پر از صفاست ، ولیکن صفا نبود

آقا به حرف اهل نمازند وبا شما

امّا جسارت است دلشان با شما نبود

این اهل کوفه آفتشان بی بصیرتی است

ذکر و نماز و روزه یشان جز ریا نبود

آقا سفیر غربتتان هم غریب بود

جز من کسی اسیر شب کوچه ها نبود

در شهر بی وفایی سستی برای من

آقا به غیر خانه ی طوعه که جا نبود

وقت هجوم پشت در خانه در دلم

جز غصّه های حضرت خیرالنساء نبود

نقل محافل شبشان خیزران کنار

آقا به غیر سنگ و سر و نیزه ها نبود

قسمت نشد به پای شما جان دهم ولی

کوفه کمی ز مقتل کرب و بلا نبود

این آخرین س

  • شنبه
  • 19
  • آذر
  • 1390
  • ساعت
  • 08:23
  • نوشته شده توسط
  • vahid
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(شبی که دیدۀ خود پر ستاره می کردم) *

1637

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(شبی که دیدۀ خود پر ستاره می کردم) شبی که دیدۀ خود پر ستاره می کردم

برای غربت دل فکر چاره می کردم

به دانه های چو تسبیح اشک در دستم

برای آمدنت استخاره می کردم

نماز عاشقی من شکسته شد اما

سلام بر تو ز دارالعماره می کردم

من از محلۀ آهنگران بی احساس

گذر نمودم و دل پر شراره می کردم

یکی سفارش تیر سه شعبه ای می داد

دعا برای سر شیر خواره می کردم

غریب تر ز دلم روزگار چون می خواست

به کودکان غریبم اشاره می کردم

**

علی ناظمی

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:32
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت مسلم،(کوچه گردِ غریب میداند) *

1481
5

اشعار شهادت حضرت مسلم،(کوچه گردِ غریب میداند) کوچه گردِ غریب میداند

بی کسی در غروب یعنی چه

عابرِ شهرِ کوفه می فهمد

بارشِ سنگ و چوب یعنی چه

**

صف به صف نیتِ جماعت را

بر نمازِ امام می بستند

همه رفتند و بعد از آن هم

در به رویش تمام می بستند

**

در حکومت نظامیِ کوفه

غیرِ طوعه کسی پناهش نیست

همه در را به روی او بستند

راستی او مگر گناهش چیست

**

ساعتی بعد مردمِ کوفه

روی دارالعماره اش دیدند

همه معنای بی کسی را از

لب و ابرویِ پاره فهمیدند

**

داد میزد: حسین آقا جان

راهِ خود کج نما کنون برگرد

تا نبیند به کربلا زینب

پیکرت رابه خاک وخون برگرد

**

دست من بشکند ولی دستت

بهرِ انگشتری بریده مباد

سرِ من از قفا جدا بشود

حنجرت از قف

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:35
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)-(صبح شد یک طرف سرم افتاد) * علی اکبر لطیفیان

3260
6

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)-(صبح شد یک طرف سرم افتاد) صبح شد یک طرف سرم افتاد
یک طرف نیز پیکرم افتاد
از روی پشت بام افتادم
با علیک السلام افتادم
بدن من شکست خوشحالم
سر راهت نشست خوشحالم
بی سبب نیست اینکه خوشحالم
زن و بچه نبود دنبالم
آی مردم سپاه بی نفرم
صبح خالی نبود دور و برم
حرفی از زخم با پرم مزنید
این همه سنگ بر سرم مزنید
آی مردم گناه من عشق است
بهترین اشتباه من عشق است
آی مردم کمی حیا بد نیست
بی وفاها کمی وفا بد نیست
سنگ خوردم شکست گونه ی من
غصه خوردم شکست روزه ی من
نفسم را اسیر کردم و بعد
وسط کوچه گیر کردم و بعد...
کوچه هایی که تنگ و باریکند
روز هم چون شبند تاریکند
بدی کوچه های تنگ این است
می شود هر طرف رهت را بست
مثلاً کوچه ای که زهرا رفت

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:42
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(اینجا رسیده ام که مرا مبتلا کنی) *

2171
3

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(اینجا رسیده ام که مرا مبتلا کنی) اینجا رسیده ام که مرا مبتلا کنی

بر حال و روز پیک خودت چشم وا کنی

ای دلبر غریب مبادا که لحظه ای

بر وعده های کوفی شان اعتنا کنی

این کوچه گردی عاقبتش درد سیلی است

باید به رنج فاطمه ام آشنا کنی

سنگم اگر زنند دل از تو نمی کَنم

تا که ز لطف گوشه چشمی به ما کنی

برگرد جان خواهرت آقا که دیر نیست

با خنده های حرمله و شمر تا کنی

اینجا که بار مرکبشان تیر و خنجر است

بهتر که فکر حَنجر مه پاره ها کنی

اجراشده توسط حاج منصورارضی

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:44
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

شعر شهادت مسلم بن عقیل از سید علی احمدی -( نیا به کوفه که بر قتلت افتخار کنند ) * سید علی احمدی

2949
3

شعر شهادت مسلم بن عقیل از سید علی احمدی -(  نیا به کوفه که بر قتلت افتخار کنند ) نیا به کوفه که بر قتلت افتخار کنند
برای سنگ زدن بر سرت، قمار کنند
نیا به کوفه که صیادهای گرگ صفت
غزال های بیابانتان شکار کنند
نیا به کوفه که تیرِ سه شعبه، زهرآلود
نصیب حنجر گلگون شیرخوار کنند
نیا که تشنه، میان دو رود، سیرابت
ز تیر و نیزه و شمشیرِ آبدار کنند
نیا که چشمِ تو از تشنگی و داغ جوان
شبیه عصر پر از التهاب، تار کنند
نیا که ساحل رود فرات را این قوم
ز خون اکبر و عباس، جویبار کنند
نیا که فرقۀ بی شرم، دخترانت را
بر اشتران اسیری خود سوار کنند
نیا که اهل و عیالت برای حفظ نقاب
گهی پناه به هم برده، گه فرار کنند
ببین، به زمزمه در گوشِ دختران و زنان
چگونه وعدۀ خلخال و گوشوار کنند
برای قاسمِ خود ج

  • جمعه
  • 11
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 05:13
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد