اشعار شهادت حضرت مسلم

مرتب سازی براساس
حاج ناصر تبسمی اردبیلی

حالات حضرت مسلم(ع) -(مسلمم ای اهل کوفه پیک یار آورده ام) *حاج ناصر تبسمی اردبیلی

401

حالات حضرت مسلم(ع) -(مسلمم ای اهل کوفه پیک یار آورده ام) مسلمم ای اهل کوفه پیک یار آورده ام
مژده ی پایان شام انتظار آورده ام
ای پریشان خاطران از دوری مولای خود
لیل هجران را نوید کامکار آورده ام
ای هزاران نامه بر رهبر نهانی داده ها
من جواب نامه ها را آشکار آورده ام
از امام ممتحن ای مؤمنان اهل دین
بر شما اینک سلام بی شمار آورده ام
من سفیر پیشمرگ حجّت بن الحجّتم
آشنایان محبّت را قرار آورده ام
از حسین فاطمه بر خیل عشّاقش کنون
نامه ای ممهور بر مُهر نگار آورده ام
گر شما اهل وفا هستید و خاطر خواه او
ای وفا جویان وفا را اعتبار آورده ام
هر که دارد قصد بیعت با امام راستین
وعده ی شامل به لطف کردگار آورده ام
یادم آمد زین سخن در روز عاشورا حسین
گفت لشگر میهمانی شیرخوار آورده ام
بی زبان طفلی بود عاری ز یارای جدل
تشنه ی آبست زار و اشکبار آورده ام
داغدارم از قتیل اوّلم اکبر از آن
اصغرم را روی قلب داغدار آورده ام
مادرش همچون مثال طفل خود لب تشنه بود
برگ سبزی داده بر من یادگار آورده ام
بی تب و تاب است بهر خدا آبش دهید
چشم در ره دارد این طفل نزار آورده ام
جرعه آبی گر نباشد می شود پر پر گلم
از صفا افتد گلستان و بهار آورده ام

  • دوشنبه
  • 4
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 12:34
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

حضرت مسلم(ع) -(تا گفتم آنها را پسر عم حسینم) * محمد حبیب زاده

712
1

حضرت مسلم(ع) -(تا گفتم آنها را پسر عم حسینم) تا گفتم آنها را پسر عمِ حسینم
سنگی به استقبال دندان هایم آمد

مدح امیرالمؤمنین کردم به ناگاه
مشت بدی دنبال دندان هایم آمد

وقتی دهانم خورد شد با مشت کینه
خون در پی احوال دندان هایم آمد

لبهای پاره سهم من از عاشقی شد
خونابه از گودال دندان هایم آمد

بر شانه ی دارِ بلا سر می گذارم
شد اشهدم یا رب حسین را دوست دارم...

  • پنج شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 12:29
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

مرثیه حضرت مسلم(ع) -(در میانِ کوچه ها بدجور سرگردان شدم) * محسن راحت حق

502

مرثیه حضرت مسلم(ع) -(در میانِ کوچه ها بدجور سرگردان شدم) در میانِ کوچه ها بدجور سرگردان شدم
بی‌کس و تنها در این وادی غم،حیران شدم

پشتِ من خالی شد از این مردمِ بی عاطفه
چون عمویم مرتضا در کوچه ها گریان شدم

کاش می شد تا خبردارت کنم کوفه نیا
ظاهراً مسدود شد راه و منم زندان شدم

از در و دیوار می بارد فقط خنجر زدن
طینتِ اینجاست نامردی..ببین باران شدم

حضرت ارباب جای تو در قلبِ من است
عاشقت هستم دوباره بی سرو سامان شدم

شکر می گویم که در سردفترِ کرببلا..
اولین آئینه ام که در رهت قربان شدم

دستهایم بسته شد مانندِ حیدر ای خدا
یادم افتاد از مدینه...آتشِ سوزان شدم

  • پنج شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 12:52
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی شهادت حضرت مسلم(ع) * مرتضی محمودپور

597
1

نوحه سینه زنی شهادت حضرت مسلم(ع) ◾نوحه سینه زنی
◾شهادت حضرت مسلم(ع)
◾سبک(سنتی) حاج اکبر ناظم

◾بنداول
اول سفیر شاه کربلایم
شهر کوفه گشته کوی منایم
مجنون صحرا
تنهای تنها
با دست بسته من در بین اعدا
واوایلا واویلا آه و واویلا(۲)

◾بنددوم
دارالعماره گشته قتلگاهم
از سوی مکه کن آقا نگاهم
اول قتیلم
ابن العقیلم
جان در رهت سپارم یابن‌الزهرا
واوایلا واویلا آه واویلا(۲)

◾بندسوم
از عشقت من شدم بی سر و سامان
قربانی رهت در عید قربان
جان آب آور
از کوفه بگذر
در کوفه میرود بر نیزه سرها
واویلا واویلا آه واویلا(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • سه شنبه
  • 14
  • تیر
  • 1401
  • ساعت
  • 20:19
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( در کوفه نمانده است دیگر مردی) * علی سلیمیان

257

حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( در کوفه نمانده است دیگر مردی) در کوفه نمانده است دیگر مردی
ای کاش زن و بچه نمی‌آوردی

من با سرم آمدم دم دروازه
تا بلکه مرا ببینی و برگردی

  • شنبه
  • 8
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 16:16
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( مسلم دلاور بود) * ناشناس ؟؟؟

568

حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( مسلم دلاور بود) مسلم دلاور بود
مثل عمویش تیغ می‌چرخاند و صفدر بود
وقتی رجز می‌خواند
از پهلوان‌ها یک سر و گردن فراتر بود
اصل‌ونسب یعنی
او هم برادرزاده، هم داماد حیدر بود
در خطبه‌خواندن هم
با تیغ برّان زبان مثل پیمبر بود
پایان هر بیعت
در شهر کوفه ماجرای پشت‌وخنجر بود

ای بی‌وفا کوفه!
ای کاش از اول نمی‌گفتم بیا کوفه!
ویران شود ای‌کاش
یا که ببلعد مردمان خویش را کوفه
با خانواده نه!
مولای من حتی خودت تنها نیا کوفه
خوش نیست پایانش
وقتی‌که عهدش را شکست از ابتدا کوفه
خیری در اینجا نیست
می‌بارد از دیوار و درهایش بلا کوفه

آواره شد مسلم
در کوفه بین چاره‌ها بی‌چاره شد مسلم
یاد حسین افتاد
وقتی که بند از بند جانش پاره شد مسلم
از نسل پاکان بود
اما اسیر لشکری مِی‌خواره شد مسلم
غربت همین بس که
دل‌خوش به عهد کوفی بدکاره شد مسلم
در آخرین لحظه
مرثیه‌خوان کودک و گهواره شد مسلم

از روی بام افتاد
در پیش چشم پست‌ها، عالی‌مقام افتاد
صدها حکایت داشت
خونی که از لب‌های او در چشم جام افتاد
گفتند باخنده
زن‌های کوفه عاقبت پیک امام افتاد
می‌دید ازآن بالا
آتش به جان چادر اهل خیام افتاد...
می‌دید از‌آن‌جا که
زینب مسیرش با چه‌وضعی سمت شام افتاد

شاعر:گروه یاقوت سرخ

  • شنبه
  • 8
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 16:28
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 موسی  علیمرادی

حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( گل بودم و به بزم خزان میهمان شدم ) * موسی علیمرادی

419

حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( گل بودم و به بزم خزان میهمان شدم ) گل بودم و به بزم خزان میهمان شدم
پژمردم و شکستم و افسرده جان شدم

کوچه به کوچه خانه به دوشم در این دیار
همچون نسیم، طائر بی آشیان شدم

افتاده ام زچشم همه کوفیان حسین
در کوچه های شهر چو اشک روان شدم

هر صبح شاهد است نسیمی گذر نکرد_
از من مگر که دست به دامان آن شدم

دارد صدای قافله ات می رسد که من
با گریه های خود، جرسِ کاروان شدم

از بس که سنگ خوردم و آقا شکسته ام
سر تا به پا چو حجره ی شیشه گران شد

با دیدن سه شعبه ای اندازه ی علی
تیر آنچنان کشید دلم، تا کمان شدم

از بس که پاره های تنم بین شهر ریخت
چون دانه های سبحه ی بی ریسمان شدم

ای کشتی نجات به دادم نرس برو
آخر تو را به موج بلا بادبان شدم

ای کاش کس اسیر نیاید در این دیار
من که چنین نیامده بودم، چنان شدم

  • یکشنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 10:10
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شهادت حضرت مسلم(ع) -(عمریست که من خادم درگاه حسینم) * رسول چهارمحالی

163

شهادت حضرت مسلم(ع) -(عمریست که من خادم درگاه حسینم) نظر کن تو به طفلان
سفیرت شده بی جان
میا کوفه حسین جان(2)
------------------------------
عمریست که من خادم درگاه حسینم
همدوشم و همرزمم و همراه حسینم
دارم ز نسب نام من از حیدر کرار
فرزند عقیلم که رفتم به روی دآر
نظر کن تو به طفلان
سفیرت شده بی جان
میا کوفه حسین جان(2)
»»»»»»»»»»»»»»«««««
این کوفه ی صد رنگ شده خواب و خیالم
آبی نشود گرم ز کوفی ،جوابست به سئوالم
این عهد شکن ها که به تو نامه نوشتند
با کشتن تو در طلب راه بهشتند
نظر کن تو به طفلان
سفیرت شده بی جان
میا کوفه حسین جان(2)
»»»»»»»»»«««««««««
من یکه و تنها در این شهر خرابم
من نامه نوشتم بیا در اضطرابم
جان علی اکبر و آن اصغر بی شیر
دیدم به بازار فروشند همه شمشیر
نظر کن تو به طفلان
سفیرت شده بی جان
میا کوفه حسین جان(2)
»»»»»»«««««
قربان شده و ذبح عظیم تو شدم من
من مست خداوند کریم تو شدم من
قربانی تو من شده ام حج و منایم
پس کوفه میا بشنو ازکوفه صدایم
نظر کن تو به طفلان
سفیرت شده بی جان
میا کوفه حسین جان(2)
»»»»»»»»«««««««««
این است سلامی به حضورت ز ره مور
من با لب عطشان سلامت کنم از دور
جانم به فدای تو در این عالم و عقبا
دیدار من و تو به قیامت گل زهرا
نظر کن تو به طفلان
سفیرت شده بی جان
میا کوفه حسین جان(2)

  • شنبه
  • 24
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 16:17
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

زمینه شب اول محرم -(هر چی که از غمم بگم کمه ) * طاها تحقیقی

114

زمینه شب اول محرم -(هر چی که از غمم بگم کمه ) بند1⃣

هر چی که از غمم بگم کمه
کوفه برام مثه جهنمه
امیدی نیست دیگه به وعدشون
تنها میذارنت، اینجا همه

دورم رو، گرفتنو
سوزوندن، دل منو
روزم شد سیاه تر از شب

از هر چی، که بگذرم
بی تابم، برا حرم
دلخونم برای زینب

دیگه نا امید شد امیدم
دیگه از همه دل بریدم
روی قولشون پا گذاشتن
من اینجا وفایی ندیدم

نیا ای حسین جان به کوفه

بند2⃣

اسیر غربتم دور از حبیب
میاد از این دیار بوی فریب
بسته شده درا همه به روم
میون کوچه ها شدم غریب

از غصه، خونه دلم
آتیش زد، به حاصلم
نیرنگ و کینه ی دشمن

بازارِ، آهنگرا
دیدم که، همه برا
جنگیدن آماده میشن

توو این معرکه بی قرارم
رو زانوی غم سر میذارم
میان با تو اهل و عیالت
همینه که دلشوره دارم

نیا ای حسین جان به کوفه

بند3⃣

غروب حسرته برای من
به تو نمیرسه صدای من
دیگه نفس برام نمونده که
بهت بگم نیا آقای من

میترسم، بیاد همون
روزی که، تو غرق خون
افتادی میون گودال

دارم از، همین حالا
می بینم، تو کربلا
که میشه تن تو پامال

نیا کوفه رحمی ندارن
واسه کشتنت بی قرارن
نیا کوفه این قوم نامرد
سرت رو رو نیزه میذارن

نیا ای حسین جان به کوفه

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 15:11
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

زمینه حضرت مسلم(ع) -(توی کوفه، کاره من بود، شب و روز شبگردی) * طاها تحقیقی

115

زمینه حضرت مسلم(ع) -(توی کوفه، کاره من بود، شب و روز شبگردی) ?بند اول:

توی کوفه، کاره من بود، شب و روز شبگردی
ندیدم اینجا، یه دونه، همدم و همدردی
نامه نوشتم بیای و اینجا داری یاور
پشیمونم، حالا میگم، کاش حسین برگردی

برگرد، اینا نقشه ی قتلتو آقا کشیدن
برگرد، اینا خواب بریدن رگ هاتو دیدن
برگرد، پیره مردا عصاهای تازه خریدن
(برگرد ۲)

حسین نیا به کوفه، کوفه وفا نداره
کوفیِ بی مروت، شرم و حیا نداره

حسین غریب مادر

?بند دوم:

میبینم داره میسازه، برا تو شمر، خنجر
میبینم که، شدی انگار، با این خنجر بی سر
نقشه های شومی دارن برات آقا برگرد
میبینم پامال شدی و شدی پاره پیکر

ترسم، اینه که داری بِین اینا پا میذاری
ترسم، اینه ‌که داری زینبو همرات میاری
ترسم، اینه که تو یه دختره سه ساله داری
(برگرد ۲)

حسین نیا به کوفه، میمونی توی غربت
مهمون تو شهر کوفه، انگار نداره حرمت

حسین غریب مادر

?بند سوم:

به خدا که، شدم آقا، واسه این غم بی تاب
که قراره، توی صحرا، بشه قحطیه آب
میسوزم از، اینکه اصغر، قراره یک روزی
تو آغوشت، با سه شعبه، بشه پرپر ارباب

ای وای، بگو پر کنه مشکا رو حضرت سقا
ای وای، تا که تشنه نمونه گلی پیش دریا
ای وای، نشه آقا خزون باغ زیبای زهرا
(برگرد۲)

حسین نیا که مسلم، نوای غم شنیده
نیستی ببینی توی، کوفه چیا که دیده

حسین غریب مادر

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 18:53
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زمینه شهادت حضرت عبدالله(ع) -(چه محشرى توو اين سپاهه / عموم غريب و بى پناهه) * علی صالحی

199

زمینه شهادت حضرت عبدالله(ع) -(چه محشرى توو اين سپاهه / عموم غريب و بى پناهه) چه محشرى توو اين سپاهه / عموم غريب و بى پناهه ۲
اگه نرَم ، همين حرم / خودش برام يه قتلگاهه ۲
من چرا توو خيمه ها باشم
از شهيدامون جدا باشم
دوست دارم منم يكى از اون
نذريهاى مجتبى باشم
(واى عمو٣)

تا اسب بى سوارو ديدم / بدون معطلى دُویيدم ۲
تموم راه ، تا قتلگاه / صداى مادرو شنيدم ۲
روح آفرينش وجود
اومده با صورت كبود
روى چادرش ديدم هنوز
جاى چكمهء مغيره بود
(واى عمو٣)

من اومدم برات بميرم / بگى برو بازم نِميرم ۲
با هرچى هست ، با سر يا دست / براى تو سپر مى گيرم ۲
دست من فداى حنجرت
سر ميدم شبيه اصغرت
هيچ كى مثل من نشد عمو
قتلگاهمه رو پيكرت
(واى عمو٣)

  • پنج شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 23:22
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رضا رسولی

نوحه شهادت حضرت مسلم(ع) -(السلام ای - بی همتا) * رضا رسولی

128

نوحه شهادت حضرت مسلم(ع) -(السلام ای - بی همتا) السلام ای - بی همتا
نور چشمِ - علی و طاها
(سمت کوفه میا عزیز زهرا ۲) عزیز زهرا
کوفه در فکرِ نیرنگ است
رسم این کوفیان جنگ است
فکر مهمان نوازی با / تیغ و سنگ است
ای حسین جانم ۴

از همینجا - پایِ دار
میزنم من - عشق تو را جار
(ای عزیزِ دلم خدانگهدار ۲) خدانگهدار
غرق در غصه و آهم
سمت کوفه میا ماهم
فکر راس پر از خون و / قتلگاهم
ای حسین جانم ۴
.

  • چهارشنبه
  • 24
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 18:56
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی مسلمیه مولودی جدید * مرتضی محمودپور

198

نوحه سینه زنی مسلمیه مولودی جدید ◾نوحه زمینه سینه زنی
◾حضرت مسلم(ع)
◾سبک و ملودی صاحب اثر

◾بنداول
حسین شده سید و سالارم
به شهر کوفه من گرفتارم
محرم عشقم و در این وادی
با سر شوریده‌ سر دارم
عاشق سرسپرده‌ی ارباب
ز دوری حسین شدم بی‌تاب
با لب تشنه رو سویش کردم
ای شه کربلا مرا دریاب(۲)
واویلا واویلا واویلا واویلا(۲)

◾بنددوم
بسته شده بکوچه تا راهم
طوعه به کوفه شد پناهگاهم
گم شده از بهر حسین ‌امشب
میان سینه ناله و آهم
نفس نفس من میزنم امشب
این نیمه‌ی جان آمده بر لب
تمام فکر و ذکر من این است
وای امان از دل زینب(۲)
واویلا واویلا واویلا واویلا(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • پنج شنبه
  • 24
  • خرداد
  • 1403
  • ساعت
  • 11:14
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه‌ی شهادت حضرت مسلم(ع) * مرتضی محمودپور

233

نوحه‌ی شهادت حضرت مسلم(ع) ◾نوحه‌ی سینه‌زنی‌شهادت
◾حضرت مسلم(ع)

◾بنداول
در کوفه من سرگردانم
آمد بر لب از کین جانم
اسیر رویت تا شدم
پریشانم پریشانم
ای شاه دشت کربلا
ای معنی قالوا بلی
جان علی مرتضی
کوفه میا کوفه میا

◾بنددوم
شمع شب افروزم حسین
من با تو پیروزم حسین
با کام عطشان روی بام
ذکر شب و روزم حسین
ای زاده‌ی زهرا حسین
ای شاه هر دو عالمین
خاک رهت بر ما شفا
کوفه‌ میا کوفه‌ میا

◾بندسوم
افتاده از دستم علم
دارالعماره مقتلم
گفتم بیا کوفه......میا
افتاده در رنج و الم
بیت‌الحرام تویی
روح قیام من تویی
ای زینت عرش خدا
کوفه میا کوفه میا

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • پنج شنبه
  • 24
  • خرداد
  • 1403
  • ساعت
  • 11:28
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

مهمان به سر سفره می نشانند -(مهمان به سر سفره می نشانند اما تو را در خون نشاندند مسلم) * محمدرضا سروری

219

مهمان به سر سفره می نشانند -(مهمان به سر سفره می نشانند  اما  تو را در خون نشاندند مسلم) مهمان به سر سفره می نشانند

مهمان به سر سفره می نشانند اما تو را در خون نشاندند مسلم
پیمان به دل و دیده می کشانند اما تو را در خون نشاندند مسلم
احسان به غریبانه می رسانند اما تو را در خون نشاندند مسلم
پیمان به دل و دیده می کشانند اما تو را در خون نشاندند مسلم
******
دل غربت گرفته داند غریب و تنها چه ها کشیدی
چه بلایی به شهر غربت درون جام بلا کشیدی
نه یکی مانده از هزاران به لحظه آخرین کنارت
نه دگر یاوری که ‌دستی دهد به دستان باوقارت

همه رفتند و سایة شب به شانه های تو جا گرفته
زر و زور آمده دوباره جفا به جای وفا گرفته
چه هراسی به جان مردم فکنده شمشیر زور و بیداد
سرِ پیمان کسی نمانده چه وعده هایی که رفته از یاد

مهمان به سر سفره می نشانند اما تو را در خون نشاندند مسلم
******
به دل کوچه های خلوت نمای درهای بسته دیدی
همه مردم به غیر یک زن، شبانه پیمان شکسته دیدی
ز سر پشت بام دارالاماره بر خاک غم فتادی
چه غریبانه روی خود را به سفره خاک و خون نهادی

دم مغرب نماز جمعی شروع نمودی به مسجد اما
به عشا یک نفر نماند و نماز آخر شده فُرادا
زده بی یاوری به یک سو مثال خنجر به جسم و جانت
غم تنها شدن دگر سو ربوده از نای دل توانت

مهمان به سر سفره می نشانند اما تو را در خون نشاندند مسلم
******
سرِ از تن جدای تو شد طلایه داری به سرجدایان
که به دروازه های کوفه نشسته ای روز و شب نمایان
چه امیدی که زیر چرخ ستم به تاثیر زر تباه شد
چه نگاهی که در سکوت شبانه کوچه ها سیاه شد

به گمانم به لحظه های پسین فقط یاد کردگاری
که به دستان بسته هم فکر سازش ناکسان نداری
تو سفیر دلیر در خون نشسته در مکتب حسینی
که در آبی به رنگ خون لب نبرده یاد لب حسینی

مهمان به سر سفره می نشانند اما تو را در خون نشاندند مسلم
******
نه پناهی نه سرپناهی بمیرم ای خسته جان برایت
که شکسته، دلِ تمامِ غریبه های جهان برایت
نه کسی در سکوت کوفه تو را حمایت نموده مسلم
نه سر سفره میزِبان شبِ عزایِ تو بوده مسلم

گلِ آزادة عقیلی که دستِ بیعت به کـَس ندادی
دلِ خود را به دستِ زور و به ریشة خار و خَس ندادی
به شبِ اولِ عزای محرّم سالیانه ای تو
به دل سروری نشسته همیشه ای جاودانه ای تو

مهمان به سر سفره می نشانند اما تو را در خون نشاندند مسلم
******

  • شنبه
  • 26
  • خرداد
  • 1403
  • ساعت
  • 19:37
  • نوشته شده توسط
  • محمدرضا سروری
ادامه مطلب

شعر روضه حضرت مسلم بن عقیل(دل بی قرار تو ام حسین) *

1356
1

شعر روضه حضرت مسلم بن عقیل(دل بی قرار تو ام حسین) دل بی قرار تو ام حسین
من سربدار تو ام حسین
اسیر دست عدو نیم
من گرفتار توام حسین
من اسیر دام عشقم ای یار
در دام عشقت شدم گرفتار
سردارم اما ز اوج غربت
سر می گذارم به روی دیوار
سالار زینب ثارالله
می آید از کوفه بوی غم
داده به کامم سبوی غم
از غریبی ِ مسلم تو
خونین شده رنگ و روی غم
می نگرم از دارالعماره
خنده ی لبهای یک ستاره
می ترسم از این غم چه بگردد
گهواره خلی ز شیرخواره
سالار زینب ثارالله
یک دم اگر می شدم رها
می آمدم سویت از وفا
می گفتمت ای حبیب من
جان رقیه کوفه میا
کوفه گرفته رنگ شرارت
می آید از آن بوی حقارت
میا که گردنبند رقیه
می رود از کینه ها به غارت
سالار زینب ثارالله

  • چهارشنبه
  • 23
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 08:55
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حمید رمی

شعر حضرت مسلم بن عقیل -( دردی به دل دارم ولی درد آشنا نیست ) * حمید رمی

2388
2

شعر حضرت مسلم بن عقیل -( دردی به دل دارم ولی درد آشنا نیست ) دردی به دل دارم ولی درد آشنا نیست
حرف وفاداری است امّا با وفا نیست
در کوچه ها ﭘﯿﭽﯿﺪه رنگ و بوی غربت
جز طوعه در این شهر با من هم نوا نیست
هم چون علی من نیز در کوفه غریبم
در قلب من جز مهر و عشق مرتضی نیست
ارزان ترین کالا شده شمشیر و نیزه
انگار کوفه جز به قتل تو رضا نیست
بر روی دیوار غریبی سر نهادم
زیرا همه بیگانه اند و آشنا نیست
با نائب تو این چنین کردند، مولا
کوفه میا، کارش به جز ظلم و جفا نیست
دیروز این مردم همه تکبیر گویان
امروز حتی یک نفر هم هم صدا نیست
اول فداییِّ تو در کرب و بلایم
هر چند قربان گاه من در کربلا نیست
تا می توانی با خودت معجر بیاور
این جا جوان مردی، مسلمانی، حیا نیست
از بام ها

  • پنج شنبه
  • 18
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

دانلود سبک نوحه مسلم بن عقیل -( منم آواره بین کوفه ، شدم بیچاره بین کوفه ) * قاسم نعمتی

11638
46

دانلود سبک نوحه مسلم بن عقیل -( منم آواره بین کوفه ، شدم بیچاره بین کوفه ) نوحه
(ده شب)
منم آواره بین کوفه ، شدم بیچاره بین کوفه
لبم شد پاره بین کوفه ، حسین جان
کشیده کارم بر سر دار ، خداحافظ ای شاه بی یار
قرار ما در بین بازار ، حسین جان
سردارم ، ولی خسته و بی کس و بی یارم
ز روی تو آقا خجالت دارم ، کجایی نگارم
میا به کوفه شد ذکر آخرم
به راه زینب افتاده این سرم
مرا دعا کن ای حاجی حرم
یابن الزهرا کوفه میا حسین
******
سفیر شاه کربلایم ، به درد و غربت مبتلایم
شده شهر کوفه منایم ، حسین جان
تماشایی شد ماجرایم ، اسیر قومی بی وفایم
پریشان بین کوچه هایم ، حسین جان
واویلا ، کجایی ببینی تو احوالم را
تن بی سرم روی خاک صحرا ، فدای تو آقا
نشیند اینجا بر نیزه ها سرت
دل نگرانم بر حا

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 05:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

شعر شهادت حضرت مسلم(ع) -( كوفه را با تو حسين جان سر و پيماني نيست ) * علی اکبر لطیفیان

2755
12

شعر شهادت حضرت مسلم(ع) -( كوفه را با تو حسين جان سر و پيماني نيست ) كوفه را با تو حسين جان سر و پيماني نيست
هرچه گشتم به خدا صحبت مهماني نيست
به خدا نامه نوشتم به حضورت نرسيد
آن چه مانده ست مرا غيره پشيماني نيست
كارم اين است كه تا صبح فقط در بزنم
غربتي سخت تر از بي سر و ساماني نيست
جگرم تشنه ي آب و لبِ من تشنه ي توست
بين كوفه به خدا مثل ِ من عطشاني نيست
من از اين وجه ِ شباهت به خودم ميبالم
قابل سنگ زدن هر لب و دنداني نيست
من رويِ بام چرا؟ تو لبِ گودال چرا؟
دلِ من راضي از اين شيوه يِ قرباني نيست
موي من را دم دروازه به ميخي بستند
همچو زلفم به خدا زلف پريشاني نيست
زرهم رفت ولي پيرهنم دست نخورد
روزيِ مسلمت انگار كه عرياني نيست
كاش ميشد لبِ گودال نبيند زينب
بر بدن

  • دوشنبه
  • 27
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 11:49
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

دانلود اشعار مسلم ابن عقیل به همراه سبک-زمینه -( مسلم به کوفه نداره پناهی ) *

2168
4

دانلود اشعار مسلم ابن عقیل به همراه سبک-زمینه -( مسلم به کوفه نداره پناهی ) مسلم به کوفه نداره پناهی

جز اشک و آهش نداره سپاهی

از کوفه بگذر حسین جان که اینجا ، سر می بُرد میزبان میهمان را

آه ، که در سینه ها جز جفا نیست

آه ، در این شهر کسی باوفا نیست

ای حسین جان

******

همراه خود خواهرت را میاور

شیرین زبان دخترت را میاور

رحمی به حال رباب حزین کن ، گهواره ی اصغرت را میاور

آه ، علی اکبر تو جوان است

آه ، یتیم حسن نوجوان است

ای حسین جان

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 13:48
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلودمتن وسبک شب حضرت مسلم -( شده آوای جان من به آه و چشم گريان ) * امیر عباسی

1778
0

دانلودمتن وسبک شب حضرت مسلم -(  شده آوای جان من به آه و چشم گريان ) شده آوای جان من به آه و چشم گريان

ميا كوفه مياكوفه حسين جانم حسين جان

من از دار العماره كنم بر تو اشاره به زخم بي شماره

حسين جانم حسين جان

به راه عشقت ای مولا ز جانم دل بريدم

به غير از طوعه در كوفه جوانمردي نديدم

دل من بي شكيب است وَ دردم بي طبيب است سفير تو غريب است

حسين جانم حسين جان

الا اي لاله تو آخر شوي پرپر حسين جان

تو آيي در همين كوفه ولي با سر حسين جان

گل خيرالنسايي به عالم مقتدايي هلال نيزه هايي

حسين جانم حسين جان

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 29
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 06:12
  • نوشته شده توسط
  • مجید قنبری
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

نوحه سهادت مسلم بن عقیل -( این حال شرمندگی از خواهر تو ) * رضا تاجیک

1130

نوحه سهادت مسلم بن عقیل -( این حال شرمندگی از   خواهر تو ) این حال شرمندگی از خواهر تو، می دهد آقا عذابم
بی تاب و دل بی قرارِ بی قراریهای فرزند ربابم
وای بر سر دارالعماره با دو چشم پر ستاره قلب من غرق شراره 2
واویلا واویلا

نامردان شهر کوفه مست دِرهم های در راه یزیدند
این مردم با بغض و کینه نقشه ها بهر علمدارت کشیدند
وای می شود حرف شکستش حرف قطع آن دو دستش دیده های پاک و مستش 2
واویلا واویلا

می دانی عزیز زهرا؟ صحبت از باغ و گل و میوه دروغ است
بازار نیزه فروشان از برای کشت و کشتارت شلوغ است
وای این جماعت حلقه بستند جملگی پیمان شکستند تشنه ی خون تو هستند 2
واویلا واویلا

رضا تاجیک

شاعر : رضا تاجیک

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1395
  • ساعت
  • 11:57
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

نوحه شهادت مسلم بن عقیل -( میهمان کوفیانم که سر به دیوار ) * سید محسن حسینی

1150

نوحه شهادت مسلم بن عقیل -( میهمان کوفیانم که سر به دیوار ) میهمان کوفیانم که سر به دیوارم
یوسف زهرا کشاندی به سوی بازارم
می روم تنهای تنها به روی بام امشب
با دو دست بسته بر تو کنم سلام امشب
دلم خون شد چو لاله صحرا – میا کوفه ای یوسف زهرا
حسین جانم حسین حسین جانم 2

***
کوچه ها را شسته ام من ز اشک تنهایی
بر سر بازار کوفه هستم تماشایی
ای نگارم ای قرارم دل بی قرار توست
گو به زینب سنگ کوفی چشم انتظار توست
رسد امشب ز مکه بوی تو – اسیرم من اسیر موی تو
حسین جانم حسین حسین جانم 2
***
صحبت از مهتاب روی علی اکبر بود
صحبت از زیر گلوی علی اصغر بود
نیزه ها در انتظار لاله ات باشد
کعب نی دیده براه سه ساله ات باشد
سخن اینجا ز ماه لیلا بود – سخن اینجا ز ارباً اربا بود

  • جمعه
  • 2
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 08:50
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

دو دمه های -(شهادت حضرت مسلم ع) * مرتضی محمودپور

585
1

دو دمه های  -(شهادت حضرت مسلم ع) دو دمه‌های ایام مسلمیه
بنداول

سر به دار عشقم سر را فدایت میکنم

بین دعایت میکنم(۲)
بنددوم

بین کوفه هستم و آقا صدایت میکنم

بین دعایت میکنم(۲)
بندسوم

کودکان من فدای کودک و طفل رباب

از عطش در پیچ و تاب(۲)
بندچهارم

ذکرشان با کام عطشان یاحسین شد آب آب

از عطش در پیچ و تاب(۲)

  • پنج شنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 08:08
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

دانلود متن و سبک نوحه مسلم بن عقیل -( با چشای غرق خون ، می زنم تو رو صدا ) * مجتبی صمدی

2351
2

دانلود متن و سبک نوحه مسلم بن عقیل -( با چشای غرق خون ، می زنم تو رو صدا ) با چشای غرق خون ، می زنم تو رو صدا

هر طرف میری برو ، سمت کوفیا نیا

الهی ، بشه بی خطر سفرت

نشه کم ، یه تار مو از رو سرت

هستم کبوترت ، پرم افتاده

بر خاک راه تو ، سرم افتاده

کوفه میاحسین ، پسر زهرا

******

خون کام خشک من ، می چیکه تو ظرف آب

دلهره دارم برا ، نورسیده رباب

تو اینا ، یکی مثه حرمله هست

میزنه ، پر کبوترت روی دست

اینجا اگه بیای ، میشی سرگردون

با طفل غرق خون ، میمونی حیرون

کوفه میاحسین ، پسر زهرا

******

حرف آخرم اینه ، شاه پرده دارنیا

کوفیا اراذل اند ، زینب و نیار نیا

همه جا ، تو کوفه می پیچه خبر

میکشند ، حرمتتو بین گذر

از آه من آتیش ، داره میباره

دختر عموی من ، میشه

  • شنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 02:53
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

متن نوحه زبان حال حضرت مسلم -( کوچه گردم غریب این شهرم ) * مرتضی محمودپور

1662

متن نوحه  زبان حال حضرت مسلم  -( کوچه گردم غریب این شهرم ) کوچه گردم غریب این شهرم
با تمامی شهرتان قهرم
من سفیرم سفیر اربابم
قطره ام با حسین چون بحرم

آسمان و زمین شرر بار است
یا حسین عاشق تو بر دار است
جرم من عشق تو بود آقا
تکیه گاهم شبانه دیوار است

همه ذکرم شدست کوفه میا
همه امید من گسست کوفه میا
من به فکر سر توام آقا
سر من گر شکست کوفه میا

عشق من را کشیده اینجا بعد...
شرح کوفه بماند آقا بعد...
سر بی تن در انتظار توام
سر بازار کوفه اما بعد

السلام ای مسافر صحرا
السلام ای امام بی همتا
آخرین یادگار فاطمه‌ای
جان زینب به سوی کوفه میا

حرف آخر فدایی تو شدم
نگران از جدایی تو شدم
پیشمرگ جوان لیلایم
دم آخر هوایی تو شدم

شاعر : مرتضی محمودپور

  • دوشنبه
  • 17
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 09:26
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب

دودمه محرم حضرت مسلم (ع) -( بين اين مردم خداوندا سپر شد لازمم ) * پیمان طالبی

1093

دودمه محرم حضرت مسلم (ع) -( بين اين مردم خداوندا سپر شد لازمم ) ١
بين اين مردم خداوندا سپر شد لازمم
كوفيان من مسلمم (٢)
آمدم اينجا ولى از اعتمادم نادمم
كوفيان من مسلمم (٢)

٢
در ميان كوچه ها شد مثل گريه، خنده ام
يا حسين شرمنده ام (٢)
ياد طفل بى گناهت اصغرم تا زنده ام
يا حسين شرمنده ام (٢)

٣
سوى پيشانى من شد سنگ از هر سو روان
اى امان از كوفيان (٢)
اين جماعت شد خيانت در امانت كارشان
اى امان از كوفيان (٢)

٤
آب را پس مى زنم ياد گلوى اصغرت
من به قربان سرت (٢)
كوفيان شمشير مى سازند بهر اكبرت
من به قربان سرت (٢)

٥
غصه ام اين است سوى كوفه مى آيد حسين
كاش برگردد حسين (٢)
كاش مى زد بر پيام كوفه دست رد حسين
كاش برگردد حسين (٢)

٦
مرتضى را كه رها كرديد بين كوچه ها

  • چهارشنبه
  • 19
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 08:31
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

ترکیب بند شهادت حضرت مسلم(ع) -(آقا ببین که بر سر دارالاماره ام) * حسن ثابت جو

508

ترکیب بند شهادت حضرت مسلم(ع) -(آقا ببین که بر سر دارالاماره ام) ترکیب بند شهادت حضرت مسلم(ع)
آقا ببین که بر سر دارالاماره ام
اما به راه آمدنت در نظاره ام
بسته شده به سوی شما راه چاره ام
هر دم به فکر دختر بی گوشواره ام
اینجا میا، کویر وفا شهر کوفه است
اینجا دیارِ جور و جفا شهر کوفه است
کوفه سرای ظلمت و یوغ است یا حسین
میراثِ نامه های دروغ است یا حسین
کوفه بدون نور و فروغ است یا حسین
بازار مکرِ کوفه شلوغ است یا حسین
اینجا به کار نافله ی شب نمی خورد
دیگر به دردِ حضرت زینب نمی خورد
کوفه نظر به حرمت مهمان نمی کند
کوفه حیا ز معجر نسوان نمی کند
کوفه نگه به سنّ یتیمان نمی کند
رحمی به اشک طفل پریشان نمی کند
اینجا مسیر شیون و فریاد و هروله است
کارِ خریدِ تیر و کمان

  • سه شنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 19:14
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(نوحه)بنگر به مسلم ای قرص ماهم * محمود اسدی

492
1

(نوحه)بنگر به مسلم ای قرص ماهم بنگر به مسلم ای قرص ماهم
غرق آهم
در کوفه بی یار و بی پناهم
غرق آهم
کوفیان دندانم را شکستند
دستم بستند
دارالعماره شد قتلگاهم
غرق آهم
*****
شائق

  • یکشنبه
  • 20
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 05:01
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

متن شعر (حضرت مسلم ابن عقیل ع)محرم 98 -(من مسلمم پور عقیلم) * رضا یعقوبیان

1015
1

متن شعر (حضرت مسلم ابن عقیل ع)محرم 98 -(من مسلمم پور عقیلم) من مسلمم پور عقیلم
من قهرمانی بی بدیلم
سفیر مولایم حسینم
در کوفه من اول قتیلم
کوفه میا حسین زهرا۲

سفیر شاه کربلایم
او رهبر است و مقتدایم
اسیر نامردان کوفه
زندان کوفه گشته جایم
کوفه میا حسین زهرا۲

این کوفیان حیا ندارند
نامردها وفا ندارند
بر میهمان خود ز کینه
کاری به جز جفا ندارند
کوفه میا حسین زهرا۲

مردم کوفه بد و پستند
دستان مسلم تو بستند
آن ضد دین ها با شرارت
دندانم از کینه شکستند
کوفه میا حسین زهرا۲

شکر خدا با عز و جاهم
سوی تو باشد این نگاهم
گردیده از ظلم عدویت
دارالعماره قتلگاهم
کوفه میا حسین زهرا۲

در کوفه جان رسیده بر لب
ذکرم شده هر لحظه یا رب
سوزم از این غم یا حسین جان
بسته شود دستان

  • یکشنبه
  • 3
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:04
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد