به پای بارون چشمات / تا کی باید بارونی شم
می خوام ذبیحاً بالقفا / به پای تو قربونی شم
برگرد / که اینجا شهر داغه ، شهر غم و فراقه
بوی جدایی داره
برگرد / تو رو به حق زهرا ، به اشک زینب آقا
که دائماً می باره
نیا // نگو قصد سفر به اینجا داری
نیا // اینجا نمی تونی دووم بیاری
نیا // نشه پاروی این دلم بذاری
نیا
( ای آقای عالمین – نیا به کوفه حسین )
بدجوری گرمه این روزا / بازار نیزه سازیشون
دارم می بینم که خیلی / دقیقه سنگ اندازیشون
ای وای / توی دل شکسته م ، تو این صدای خسته م
آثار ترس و رعبه
ای وای / لبام دخیل ذکره ، می کشه من رو فکر
شش ماهه و سه شعبه
دیگه // خوشی برام آرزوی محاله
منو // آروم نمی کنه
- چهارشنبه
- 30
- مهر
- 1393
- ساعت
- 23:11
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب