زبانحال حضرت مسلم (ع)
اي قبله من روي تو – از مكه آيد بوي تو
اي بر شب تارم ستاره – رفتم سر دارالعماره
حسين من ميا به كوفه (2)
/./././
مهمان سرگردان منم – اشكم چكد بر دامنم
باشد سرم بر در و ديوار – من مي روم به سوي بازار
حسين من ميا به كوفه (2)
/./././
از خون همه رنگم زدند – در كوچه ها سنگم زدند
مردم ز تنهايي حسين جان – هستم تماشايي حسين جان
حسين من ميا به كوفه (2)
/./././
قربان اشك و ناله ات – ميا تو با سه ساله ات
بر دختر خود كن نظاره – واكن زگوشش گوشواره
حسين من ميا به كوفه (2)
/./././
اگر چه من جان بر لبم – اما بياد زينبم
كوفه ميا كوفه دو رنگ است – بر روي بام كوفه سنگ است
حسين من ميا به كوفه
- سه شنبه
- 14
- آبان
- 1392
- ساعت
- 06:45
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار