برای بار آخر با چشای پر ستاره
سلامت میدم از بالای این دارالاماره
چقد سخته گرفته شد ازم فیض و سعادت
نشد سر روی زانوت بگذارم وقت شهادت
شدم تنهای تنها/ به غیر از "طوعه" اینجا
شب آخر یه یارم/ نموند با مسلم، آقا
شدن سرباز شیطان/ شکستن عهد و پیمان
دلم آشوبه آشوب/ میا کوفه حسین جان
"میا کوفه حسین جان۴"
کجا داری میای؟ باغایی که گفتن دروغه
به جاش بازار تیر و نیزه سازی شون شلوغه
اینا بویی نبُردن از حیا و رحم و غیرت
همه نقشه دارن که جا نمونن از غنیمت
اینا فکر شکارن/ تو پستی تا ندارن
به دخترها و زن ها/ بگو زیور نیارن
دلم شد رنگ لاله/ دعام اینه با ناله
چی میشد تو سپاهت/ نبود طفل سه ساله
"میا کوفه حسین جان
- یکشنبه
- 28
- شهریور
- 1395
- ساعت
- 06:32
- نوشته شده توسط
- سیده زینب فیض