عبدالله بن حسن (ع)

مرتب سازی براساس

دانلودمتن وسبک زمینه عبدالله ابن الحسن باصدای حاج محمودکریمی -( چشمام پر از گریه تو ناله ام پر از فریاد ) *

2894
9

دانلودمتن وسبک زمینه عبدالله ابن الحسن باصدای حاج محمودکریمی -( چشمام پر از گریه تو ناله ام پر از فریاد ) چشمام پر از گریه تو ناله ام پر از فریاد

عمه ببین ای وای عموم از نفس افتاد

بابام انگاری با عموم تو میدونه

سر تا پای عمو حسینم پر خونه

بی رمق روی خاک صحرا بی جونه

عمه جون وقت پر زدن شد

وقت بی دست و سر شدن شد

نوبت غنچه ی حسن شد

نوبت من شد عمه

--------

من کودکم اما نرفتن برام ننگه

جای همه مردا توی میدون جنگه

توی رویای دیشب به بابا قول دادم

خواب دیدم رو تن عموجون جون دادم

من برای هزار تا شمشیر آماده ام

میزنم این دلو به دریا

من میرم دست خالی اما

میرسم آخرش به بابا

حضرت زهرا عمه

--------

دانلود سبک

  • جمعه
  • 24
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 04:18
  • نوشته شده توسط
  • مجید قنبری
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

دانلودمتن وسبک واحدعبدالله ابن الحسن باصدای حاج محمودکریمی -( من تنها تو تنها من گریون تو گریون ) *

4908
31

دانلودمتن وسبک واحدعبدالله ابن الحسن باصدای حاج محمودکریمی -( من تنها تو تنها من گریون تو گریون ) من تنها تو تنها من گریون تو گریون

من بی تاب تو بی تاب تو خسته عموجون

به لاله ی برادر نظری کن

عموحسین برایم پدری کن

من شدم با تو تماشایی

من نمردم که تو تنهایی

-----

از روز ولادت من خندون تو خندون

من حالا تو خیمه تو خسته تو میدون

بیا منو برا خودت سپری کن

عمو حسین به حالم نظری کن

من چون مجنون و تو لیلایی

من نمردم که تو تنهایی

-------

من مثل ابالفضل دنبال تو گریون

بی دستم برای تو خسته تو میدون

دارم میرم بیا و همسفری کن

عموحسین برایم پدری کن

زخمی از دشنه سراپایی

من نمردم که تو تنهایی

---------

دانلود سبک

  • جمعه
  • 24
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 04:20
  • نوشته شده توسط
  • مجید قنبری
ادامه مطلب

دانلودمتن وسبک شورعبدالله ابن الحسن باصدای حاج محمودکریمی -( جون میکنه یتیم جامونده ی تو ) *

2137

دانلودمتن وسبک شورعبدالله ابن الحسن باصدای حاج محمودکریمی -( جون میکنه یتیم جامونده ی تو ) جون میکنه یتیم جامونده ی تو

شور میزنه دل پسرخونده ی تو

سینه سپر میرسه از راه سپرت

راضی نشو بی تو بمونه پسرت

چه کوچیکه دستای آخرین علمدارت

میدوه به دنبال اسب بی سوارت

عمو حسین عمو حسین

---------

این پسری که رو لباش یاحسنه

اومده با همه بجنگه یه تنه

با دل خون به خدا دارم هنوزم

ای عمو از داغ داداشم میسوزم

به زیر سم مرکب قد علی اکبر شد

همه ی حرم گفتند آه نجمه بی پسر شد

عمو حسین عمو حسین

-------

اشکای ما داغ دل فاطمه شد

مقتل تو انگاری که علقمه شد

دستای من شبیه سقای حرم

شد ولی باز تو رو به خیمه میبرم

یکی توی گوداله به روی خاک افتاده

یکی رو لباش خیمه ذکر وان یکاده

عمو حسین عمو حس

  • جمعه
  • 24
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 04:41
  • نوشته شده توسط
  • مجید قنبری
ادامه مطلب

اشعار عبدالله ابن الحسن علیه السلام به همراه سبک با صدای حاج محمود کریمی/زمینه -( عمو حسین مرا ببخش ) *

6856
4

اشعار عبدالله ابن الحسن علیه السلام به همراه سبک با صدای حاج محمود کریمی/زمینه -( عمو حسین مرا ببخش ) عمو حسین مرا ببخش

در آتش فراق شعله ور شدم

مرا ببخش

میان قتلگاه دردسر شدم

مرا ببخش

به خاطر صدای کودکانه ام

میان نعره ها چه بی اثر شدم

ببخش اگر فقط به قدر یک نفس

برای تو سپر شدم

ولی تو حق بده به من

میان خیمه گاه خونجگر شدم

چگونه زنده باشم و ببینم از دو چشم خود

دوباره بی پدر شدم

ولی عمو تو تشنه ای

دمی که نیزه گرم کشتن من است

تو لحظه ای نفس بگیر

امیر تشنه ها بیا و لحظه ای نفس بگیر

که دیگر عازم سفر شدم

----------

دستم تو دست عمه چشمام به سمت میدون

عمه ببین رو خاکا افتاده عمو جون

عمو جون اگه پسر توام

چرا منو با خودت نبردی

عمه اگه بذاری برم

دل یتیمو به دست آوردی

بابام منتظر د

  • جمعه
  • 24
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 07:01
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار عبدالله بن الحسن علیه السلام به همراه سبک با صدای حاج محمود کریمی/زمینه -( من به یاری امام مجتبای کربلام ) *

3897
5

اشعار عبدالله بن الحسن علیه السلام به همراه سبک با صدای حاج محمود کریمی/زمینه -( من به یاری امام مجتبای کربلام ) من به یاری امام مجتبای کربلام

پا برهنه از حرم ای عمو دارم میام

ای عموحسین من

-------

من یه آرزو دارم عمه جون

با عمو برم تا آسمون

من میرم تو این جنگ بی امون

عمه جون نیا تو حرم بمون

وای عموی من افتاد از رو زین

تنها شد عمو عمه جون ببین

من به یاری امام مجتبای کربلام

پا برهنه از حرم ای عمو دارم میام

ای عمو حسین من

--------

عمه جون ببین من چه حالی ام

پا برهنه و دست خالی ام

رو لبای من ذکر یاحسین

میزنم به این جنگ تن به تن

من نمی مونم تا بشم اسیر

عمه جون منو دست کم نگیر

شد عمو محاصره لحظه های آخره

یک تنه میون این جنگ نابرابره

ای عمو حسین من

-----------

عمه جون بمون بین خیمه گاه

  • جمعه
  • 24
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 12:18
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار عبدالله بن الحسن علیه السلام به همراه سبک با صدای حاج محمود کریمی/زمینه -( من یل یل حیدرم زاده ی خدای کرم ) *

6329
9

اشعار عبدالله بن الحسن علیه السلام به همراه سبک با صدای حاج محمود کریمی/زمینه -( من یل یل حیدرم زاده ی خدای کرم ) من یل یل حیدرم زاده ی خدای کرم

ای عمو بیا از حرم غرق خون شده پیکرم

ای گل ولا معدن سخا پا بذار به روی سرم

ای شه وفا پیکر مرا ای عمو ببر تا حرم

سینه ام شکسته شده

شبیه سینه ی شکسته ی مادرم

میرسه تو این خاک و خون

صدای گریه های خسته ی مادرم

عمو بیا صدام داره می گیره

بیا که قاسمت داره می میره

بیا برس به داد من ای عمو

بیا چشم داره سیاهی میره

عمو برس به داد من ای عمو

--------

لاله گون شده کربلا غرق خون یل مجتبی

خون شده دل خیمه ها پیکرش زیر دست و پا

ناله میزنم زخمیه تنم از نوک تیغ و نیزه ها

زحمت توام این جوری اگه تا حرم ببری مرا

عمو به انتظار رسیدنم

بیا که غرق خون شده پیرهنم

با نفسا

  • جمعه
  • 24
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 12:22
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

دانلودمتن وسبک شب پنجم حضرت ابالفضل العباس باصدای جوادمقدم -( ببین دل پریشونو ) *

6446
20

دانلودمتن وسبک شب پنجم حضرت ابالفضل العباس باصدای جوادمقدم -( ببین دل پریشونو ) ببین دل پریشونو

قیامت تو میدونو

عمه چطور ببینم من

غریبی عموجونو

داره چشای من می باره

بی عمو زندگی نداره

ادامه ای برای من

مثل داداش بی کفنم

کاش می نوشت بابا حسنم

یه نامه ای برای من

شدیده بی قراری من

عمه ببین به یاری من

عموجونم نیاز داره
کسی که سر بذاره به پاش

کسی که سر جدا شه براش

یه سر سرفراز داره

میرم که آبرو بگیرم

تو بغل عمو بمیرم

عمو عمو عموحسین جان

--------

اسیر درد این راهم

به خدا مرد این راهم

منو به دست نیازی نیست

که نوه ی یداللهم

رجز حیدری می خونم

علی اکبری می خونم

میخوام که روسفید باشم

میشم فدای شاه غریب

میخوام تو این سپاه غریب

من آخرین شهید باشم

ناله ی آشن

  • جمعه
  • 24
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 14:57
  • نوشته شده توسط
  • مجید قنبری
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

عبدالله بن حسن -( کودکی بودم که بابایم حسن ) * اسماعیل تقوایی

1835
4

عبدالله بن حسن -( کودکی بودم که بابایم حسن ) کودکی بودم که بابایم حسن
رفت وگشتم همره رنج ومحن
عمر بی بابائیم کوتاه شد
سایه ی روی سرم آن شاه شد
رشد کردم تحت الطاف عمو
ز آبرویش یافتم من آبرو
همره او کربلائی گشته ام
روز عاشوراست چون او تشنه ام
اینک آمد لحظه های آخرش
پر ززخم تیغ ونیزه پیکرش
من کنار خیمه گه استاده ام
دست خود را دست عمه داده ام
عمه جان عبداللهت را کن رها
تا کنم یاری آن دلخسته شاه
او حسین است وعموی ناز من
سالهایی بوده او همراز من
حال بین تنها وبیکس مانده است
بر زمین افتاده و وامانده است
بنگر عمه سوی ما دارد نگاه
بین عمویم می کشد از سینه آه
دشمنان دارند سویش می روند
جمله با فکر گلویش می روند
دست را از دست زینب او کشید
رفت تا نزد

  • یکشنبه
  • 26
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 16:04
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 امیر عباسی

اشعار حضرت عبدالله بن حسن علیه السلام به همراه سبک/شور -( خدا، عمو دگر ياري ندارد، ديگر علمداري ندارد ) * امیر عباسی

1620
2

اشعار حضرت عبدالله بن حسن علیه السلام به همراه سبک/شور -( خدا، عمو دگر ياري ندارد، ديگر علمداري ندارد ) خدا، عمو دگر ياري ندارد، ديگر علمداري ندارد

ندارم واهمه از شمشير عدو

فارق نميشوم يك لحظه از عمو

واويلا يا حسين

خدا، عمو فتاده بين گودال، چون كبوتر شكسته بال

من و اشك بصر آه و خونجگر

نمايم دست خود را بر عمو سپر

واويلا يا حسين

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 29
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 05:52
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلودمتن وسبک حضرت عبدالله ابن الحسن -( دلم زغصه بی شکیب است عمه ببین عمو غریب است ) * امیر عباسی

1767
2

دانلودمتن وسبک حضرت عبدالله ابن الحسن  -( دلم زغصه بی شکیب است   عمه ببین عمو غریب است ) دلم زغصه بی شکیب است عمه ببین عمو غریب است

درد دلم را او طبیب است عمه ببین عمو غریب است

رَوَم که قربانش شوم محافظ جانش شوم

فلک در این صحرای محشر داغش به قلب من نهاده

با جسم پر زخم و جراحت به خاک قتلگه فتاده

******

آخر گرفتار سبو شد رفت و فدایی عمو شد

با قاتل او روبرو شد رفت و فدایی عمو شد

همچون یل ام البنین شد بین خون قطع الیمین

در قتلگه غوغا به شد چون دست عبدالله جدا شد

در بین آغوش عمویش ابن الحسن جانش فدا شد

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 29
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 07:33
  • نوشته شده توسط
  • مجید قنبری
ادامه مطلب
 امیر عباسی

اشعار حضرت عبدالله به همراه سبک/شور -( سوخت دل زار من،از شرر غصه هات ) * امیر عباسی

1864

اشعار حضرت عبدالله به همراه سبک/شور -( سوخت دل زار من،از شرر غصه هات ) سوخت دل زار من،از شرر غصه هات

آمدم از خيمه گاه تا كه کنم جان فدات

عمو حسین عمو حسین...

اي بدنت لاله گون داغ تو از حد فزون

عموي مظلوم من از چه شدي غرق خون

نشسته خاك بلا به مصحف روي تو

چه بي حيايي زده نيزه به پهلوي تو

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 29
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 12:42
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار شب پنجم به همراه سبک/سنگین -( تو بگو درسته عمه یا که این خطا چشه ) *

1732
-1

اشعار شب پنجم به همراه سبک/سنگین -( تو بگو درسته عمه یا که این خطا چشه ) تو بگو درسته عمه یا که این خطا چشه

میزنن عمومُ داره ذره ذره آب میشه

بزا تا برم آتیش گرفته جون من آخه

یه نفر از پشت سر داره موهاشو میکشه

یکی قصدشه بالشو بشکنه

یکی پیرهن از پیکرش میکنه

یکی نیزه تو پهلوهاش میزنه

یه نانجیبی / به هم میسابه خنجرش

اومده تا که / به هم بریزه حنجرش

آهُ واویلا

نگرون عمه امم که بی هوا دویدمو

یه نفس فقط یه سمت تو عمو رسیدمو

تا بیام تو دامنت خدا میدونه ای عمو

چقدر از پیکر تو نیزها کشیدمو

پرِ تیر و نیزه شده پیکرت

ببینه که دق میکنه خواهرت

عمو جون سر من فدای سرت

به زیر پایی / تو گودی و تو قتله گاه

چشات عمو جون / فقط به سمت خیمه گاه

آهُ واویلا

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 3
  • آبان
  • 1394
  • ساعت
  • 15:30
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار شب پنجم به همراه سبک/زمینه -( قتلگاهی ، پر از آهِ سوزان ) * احسان پیریابی

1931
1

اشعار شب پنجم به همراه سبک/زمینه -( قتلگاهی ، پر از آهِ سوزان ) قتلگاهی ، پر از آهِ سوزان

کودکی با ، نگاهی پریشان

می­دود با ، دو چشمان گریان

واویلا ، که قاتل دویده

واویلا ، به مقتل رسیده

واویلا (۳)

بغض غم بشکند ، در گلو ، آسمان

خون دل ریزد از ، دیده­ی خون فشان

واویلا (۲)

چون رسیده ، زمان جدایی

ای عمو جان ، بگو که کجایی

تا به راهت ، شوم من فدایی

ثارالله ، که عبد اللهم من

عاشق ، تو ثار اللهم من

ثارالله (۳)

آسمان شاهد ، لحظه­های عزا

دست و تیغ عدو ، آه و واویلتا

واویلا (۲)

شاعر : احسان پیریابی

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 4
  • آبان
  • 1394
  • ساعت
  • 06:48
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار عبدالله بن حسن(ع) به همراه سبک -( شلوغه تو گودال بذار عمه زینب ) * حمید جواد زاده

2142
0

اشعار عبدالله بن حسن(ع) به همراه سبک -( شلوغه تو گودال بذار عمه زینب ) شلوغه تو گودال بذار عمه زینب
برم روش نشینه غبار عمه زینب
هوای دو چشمام شده پر ستاره
دیگه جای سالم رو جسمش نداره
حسین یابن الزهرا حسین یابن الزهرا
غم میخ و در رو بازم پیش کشیدن
دل عمه جان و به آتیش کشیدن
زده یادگار حسن دل به دریا
پیچیده تو صحرا نوای وا اما
حسین یابن الزهرا حسین یابن الزهرا

شاعر : حمید جواد زاده

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 4
  • آبان
  • 1394
  • ساعت
  • 16:08
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار عبدالله بن حسن به همراه سبک/زمزمه -( حال و هموای بی کسی تو خیمه ها غوغا می کرد ) * احسان پیریابی

1605
1

اشعار عبدالله بن حسن به همراه سبک/زمزمه -( حال و هموای بی کسی تو خیمه ها غوغا می کرد ) حال و هموای بی کسی تو خیمه ها غوغا می کرد
عمه بساط گریه رو یواش یواش برپا میکرد
بین زمین و آسمون ندای هل مـن ناصره
یه کودک از اهل حرم به دلش افتاد که بر ه
عمه کنار خیمه و ، وسط میدون نگاش
نمی دونه باید بره یا بمونه با بچه هاش
عمه ببین که روی خاک افتاده نازنین عموم
چطور بمونم ببینم می خوره نیزه پیش روم
*****
گودال و بوی عطر سیب گودال و غمهای حبیب
میون این صحرای غم میاد صدای یه غریب
دشمن هجوم آورده و به قصد غارت اومده
فقفط برا غارت که نه برا جسارت اومده
آه می بینم یه نانجیب ، وایساده بالای سرش
اگر که من دیر برسم ، سالم نمی مونه پرش
از دست عمه دست کشید ، به سمت مقتل می دوید
اگر یه لحظه دیر می شد

  • شنبه
  • 16
  • آبان
  • 1394
  • ساعت
  • 06:39
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار شب پنجم محرم به همراه سبک/زمینه -( چشمای من دوباره سمت قتلگاه ) * محسن مقدم

1676
1

اشعار شب پنجم محرم به همراه سبک/زمینه -( چشمای من دوباره سمت قتلگاه ) چشمای من دوباره سمت قتلگاه

چشمای من اسیر اشک وسوز وآهه

چشمای من می بینه عمو جون بی سپاهه

عبدالله تو هستم پای تو سر می زارم

اذنی بده عمو جون براتو جون نثارم

بمیرم و نبینم سر تو میره رو نی

داره می سوزه قلبم غریبی آخه تا کی

واای بی تو از این زمونه سیرم

واای کنار تو بزار بمیرم

اللهی عبدالله تو برای زخمات بمیره

نمی زارم که عمومو دشمنم از من بگیره

عمو حسین عمو

تو راه تو قربونی خون خدا شد

تو راه تو ماه حسن حاجت روا شد

تو راه تو دستش مثه سقا جدا شد

صدا انا الغریبی پیچیده توی صحرا

خیل عدو ولشگر مونده عمو چه تنها

سرباز این مسیرم تو شاهی وامیرم

دلم میخواد برای عشق عموم بمیرم

واای شب من

  • دوشنبه
  • 18
  • آبان
  • 1394
  • ساعت
  • 15:19
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار حضرت عبدالله ابن الحسن سلام الله علیه -( سر درآورد ز کاری که بزرگان کردند ) *

1457

اشعار حضرت عبدالله ابن الحسن سلام الله علیه -( سر درآورد ز کاری که بزرگان کردند ) سر درآورد ز کاری که بزرگان کردند

دل پریشان شد از آن مو که پریشان کردند

درد شد جمله از آن درد که درمان کردند

عاقبت فاش شد آن راز که پنهان کردند

---

فاش شد خرد و کلان جمله ذبیحند همه

همه مصلوب تجلای مسیحند همه

---

از بلندی دل گودال تماشایی بود

گوشه ای بود که صد پرده دل آرایی بود

قامتی بود که چون محشر غوغایی بود

چون تماشای حق آغاز تمنایی بود

---

دید زیر سم مرکب چو جمال رب را

مرکبش شوق شد و کرد رها زینب را

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 2
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 15:20
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار حضرت عبدالله ابن الحسن سلام الله علیه -( از حرم تا دل گودال تماما دل شد ) *

1715

اشعار حضرت عبدالله ابن الحسن سلام الله علیه -( از حرم تا دل گودال تماما دل شد ) از حرم تا دل گودال تماما دل شد

رأی مردان زد و در طفلی خود کامل شد

گاه شد راه و گهی شوق و گهی منزل شد

روبه رو بر سر شه با نفس قاتل شد

---

دید در جلوه ی پیدا رخ پنهان دارد

این حسین است و دوصد حاجب و دربان دارد

---

گفت با قاتل کاین زلف رها کن از کف

در شب قدر رهت نیست مکن عمر تلف

مده تاب این همه این سلسله هر سوی و طرف

می کنم شکوه اگر راه من افتد به نجف

---

کای علی گفتم و قاتل به سخن گوش نکرد

سر این سلسله را برد و به من گوش نکرد

---

دست برداشت که بردار از آقا شمشیر

گفت یا دست ز من می شکند یا شمشیر

برد قاتل به هوای سر مولا شمشیر

چرخ می زد به سر عالم بالا شمشیر

---

طفلکی دست دعا

  • دوشنبه
  • 2
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 15:21
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار عبدالله بن حسن علیه السلام -( شکر خدا را که در پناه حسینم ) *

50866
84

اشعار عبدالله بن حسن علیه السلام -( شکر خدا را که در پناه حسینم ) شکر خدا را که در پناه حسینم

عالم از این خوب تر پناه ندارد

-----

میزنم دل به دریا من غلامم تو مولا

تو برا من عموجون هم عمویی هم بابا

عمو توی میدون تموم تنش خون

بذار برم ای عمه کنار عموجون

می میرم اگه کاری ازم برنیاد

می میرم اگه عمرم الان سر نیاد

میزنم دل به دریا من غلامم تو مولا

تو برا من عموجون هم عمویی هم بابا

------

دیگه جون نداره تنش پاره پاره

کاش که یکی پیدا شه براش آب بیاره

من میرم تا سپر شه سینه ام براش

من میرم تا بی فته دو دستم به پاش

دیگه کارش تمومه بین گودال عمومه

عمه جون این صدای ناله ی یه مظلومه

------

چقدر زخم شمشیر چقدر نیزه و تیر

منو سپر کن تو این جدال نفس گیر

  • دوشنبه
  • 2
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 15:23
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار شب پنجم محرم -( دیدم که بی تو خیمه قبر ربابه ) *

2994
4

اشعار شب پنجم محرم -( دیدم که بی تو خیمه قبر ربابه ) شب پنجم

(زمینه)

دیدم که بی تو خیمه قبر ربابه

دیدم که بی تو حال عمه خرابه

دیدم که بی تو زنده موندن عذابه

بی تو من تنها ترینم عمو

من اگه خیمه بشینم عمو

عمه رو طاقت ندارم که با

دستای بسته ببینم عمو

در احتضار از اشکای عمه ام

من بی قرار از فردای عمه ام

فکر فرار از دستای عمه ام

-----

مردم و میام به دنبال تو

دنبال نگاه بی حال تو

انگاری بابام صدام می زنه

از همون کنار گودال تو

از تشنگی مثل تو بی حالم

داره به گوشت می رسه ناله ام

با دست خالی بین گودالم

بال و پرم مال تو

من که پسر اون آقای کریمم

گفتی که با همه پسرهات سهیمم

اما منو تنها گذاشتی و رفتی

حالا دوباره یادم اومد یتیمم

----

  • سه شنبه
  • 3
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 15:49
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار شب پنجم محرم -( اگه شرم از خیرالبشر دارید ) *

2085
2

اشعار شب پنجم محرم -( اگه شرم از خیرالبشر دارید ) شب پنجم

(واحد)

اگه شرم از خیرالبشر دارید

از محشر کبری خبر دارید

دست از سر عموم بردارید

این که دارید تشنه می کشید عمومه

رهاش کنید مثله کشته حرومه

کار عموم با همین زخما تمومه

-------

رو زمین غرق خون و بی جونه

بدنش زیر زخما پنهونه

به خدا که زنده نمی مونه

چیکار کنم کاریه تموم زخماش

چیکار کنم این نفس ها بی دوومه

کار عموم با همین زخما تمومه

-------

زیر سرنیزه ها و شمشیره

تموم جوشنش پر از تیره

نمی بینید که داره می میره

این خسته ی پر شکسته رو ببینید

این کشتی غرق در خون روبرومه

کار عموم با همین زخما تمومه

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 3
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 15:51
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

شهادت حضرت عبدالله بن الحسن (ع)-( تا که عمامه از سرت افتاد ) * مجتبی شکریان همدانی

1838
2

شهادت حضرت عبدالله بن الحسن (ع)-( تا که عمامه از سرت افتاد ) تا که عمامه از سرت افتاد

تیر خوردی و پیکرت افتاد

یک سه شعبه دوباره حرمله زد

تپش قلب اطهرت افتاد

ای عمو جان تو رفتی از حال و

بر سرم اشک خواهرت افتاد

مثل اصغر سرت که بالا رفت

نیزه ای زیر حنجرت افتاد

نفست را گرفته این نیزه

آه آهِ مکررت افتاد

صورتت تا به روی خاک آمد

فاطمه در برابرت افتاد

آمده مادری کند زهرا

بر سر دامنش سرت افتاد

در کنار نگاه تو دستِ

یادگار برادرت افتاد

با صدای شکستن دستم

عمه ام یاد مادرت افتاد

حنجر من شبیه اصغر شد

سر من مثل اصغرت افتاد

جان بابا قبول کن از من

هدیه ای که به محضرت افتاد

شاعر : مجتبی شکریان همدانی

  • دوشنبه
  • 5
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 10:55
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت عبدالله بن الحسن(ع -( رها کن عمه مرا باید امتحان بدهم ) * مهدی مقیمی

3983
5

حضرت عبدالله بن الحسن(ع -(  رها کن عمه مرا باید امتحان بدهم ) رها کن عمه مرا باید امتحان بدهم

رسیده موقع آنکه خودی نشان بدهم

رها کن عمه مرا تا شجاعت علوی

نشان حرمله و خولی و سنان بدهم

دلم قرار ندارد در این قفس باید

کبوتر دل خود را به آسمان بدهم

عمو سپاه حسن می رسد به یاری تو

من آمدم که حسن را نشانتان بدهم

عمو شلوغی گودال بیش از اندازه است

خدا کند بتوانم نجاتتان بدهم

سپر برای تو با سینه می شوم هیهات

اگر به نیزه و شمشیرها امان بدهم

مگر که زنده نباشم که در دل گودال

اجازهء زدنت را به کوفیان بدهم

من آمدم که شوم حائل تو با عمه

مباد فرصت دیدن به عمه جان بدهم

عمو ببین شده دستم ز پوست آویزان

جدا شود چو علمدار اگر تکان بدهم

کسی ندیده به گودال آنچ

  • دوشنبه
  • 5
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 10:59
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت عبدالله بن الحسن(ع -( ماندن پروانه در بین قفس ها مشکل است ) * مصطفی هاشمی نسب

1490
-1

حضرت عبدالله بن الحسن(ع -( ماندن پروانه در بین قفس ها مشکل است ) ماندن پروانه در بین قفس ها مشکل است

مأمن موج خروشان گشته تنها ساحل است

در مرام عاشقی اول قدم سر دادن است

گر چه این تحفه به درگاه عمو ناقابل است

وقت جانبازی شده باید که جانبازش شوم

غفلت از دلدار کار مردمان کاهل است

زادۀ شیر جمل باید که شیدایی کند

عمه جان رنجه نشو، این حرفها حرف دل است

عمه جان یک عده وحشی دور او حلقه زدند

وای عمه گیسویش در مشت های قاتل است

می روم تا بیش از این ها حرمتش را نشکنند

چکمه پوش بی حیا از شأن قرآن غافل است

بی حیا، یابن الدّعی کم نیزه بر رویش بزن

صورتش بهر رسول الله ماه کامل است

فکر کرده می گذارم با سنان نهرش کند

دست های کوچکم بهر امام حائل است

...خوب شد

  • دوشنبه
  • 5
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 11:01
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

حضرت عبدالله بن الحسن(ع -( پروانه را تحمل ماندن به خاک نیست ) * سید پوریا هاشمی

1660
1

حضرت عبدالله بن الحسن(ع -( پروانه را تحمل ماندن به خاک نیست ) پروانه را تحمل ماندن به خاک نیست

مست تو را ز نیزه و شمشیر باک نیست

خیری ندیده هرکه برایت هلاک نیست

در عشق سن و سال که اصلا ملاک نیست

بوسیدی ام شکر شدن اثبات شد به من

از کنیه ات پسرشدن اثبات شد به من

ای یازده بهار پناه یتیمی ام

ماه تمام شام سیاه یتیمیم

رحمی نما به ناله و آه یتیمیم

آخر بگو که چیست گناه یتیمیم؟

که قسمتم نشستن درخیمه ها شده

افسوس خوردن و غم بی انتها شده

حالا که ابریم من و در فکر بارشم

میل قتال دارم و لبریز خواهشم

دستی بکش به روی سرم کن نوازشم

آخر به عمه بهر چه کردی سفارشم؟!

**

خورشید تیره بود و هوا پرغبار بود

پشت سرتو عمه پریشان و زار بود

دور و بر تو نیزه و سرنی

  • دوشنبه
  • 5
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 11:07
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( هرکه خواهد بخدا بندگی آغاز کند ) * محمود ژولیده

1907
4

حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( هرکه خواهد بخدا بندگی آغاز کند ) هرکه خواهد بخدا بندگی آغاز کند

باید عبداللَهی احساس خود ابراز کند

کیست این طفل که در کودکی اعجاز کند

قدرت فاطمی اش بُرده به بابا حَسَنش

کیست این طفل که تفسیر کند مردن را

سهل انگاشت به میدان عمل رفتن را

غیرت حیدری اش ریخت بهم دشمن را

یازده ساله ولی لایق رهبر شدنش

واژه ای نیست به مداحی این آزاده

چه مقامی است خدا داده به آقازاده

از کجا آمد و راهش به کجا افتاده

دامن پاک عمو بود از اول وطنش

بی زِرِه آمد و جان را زِرِه قرآن کرد

بی سپر آمد و دستش سپر جانان کرد

بی رجز آمد و ذکر عمویش طوفان کرد

بی کفن بود ولی خون تنش شد کفنش

از حرم آمدنش لرزه به لشگر انداخت

جان خود را سپر جان عمو جانش

  • دوشنبه
  • 5
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 11:10
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( مرد میدان بلا ، بیم ز اعدا نکند ) * سید محمد میر هاشمی

1945
-1

حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( مرد میدان بلا ، بیم ز اعدا نکند ) مرد میدان بلا ، بیم ز اعدا نکند

عرصه هر چند که شد تنگ ، محابا نکند

لشگر غیر اگر طعنه به شورش بزند

عاشق دلشده یک ثانیه حاشا نکند

آن یتیمی که تو یک عمر بزرگش کردی

چه کند لحظه ی غم گر به برت جا نکند

بدترین درد در عالم به خدا بی پدری است

جز اجل درد مرا هیچ مداوا نکند

غیر دستان نوازشگر گرم تو عمو

گره کور مرا هیچ کسی وا نکند

نیست عبدالله تو ، آنکه در این فقر وفا

دست ناقابل خود را به تو اهدا نکند

چشم تو گفت : میا راه بسی دشوار است

قاتل سنگ دلم با تو مدارا نکند

سرم امروز به پای تو بریده خوش باد

سر شوریده که اندیشه ی فردا نکند

موی من دست عدو ، پای عدو بر تن تو

خواهرت کاش که این صحنه تم

  • دوشنبه
  • 5
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 11:12
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( دور گودال ازدحام شده ) * داود رحیمی

1788
3

حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( دور گودال ازدحام شده ) دور گودال ازدحام شده

نگرانم ازین شلوغی ها

صبر کن آمدم عمو جانم

من بمیرم که مانده ای تنها

پدر من همان کسی است که شد

در مدینه عصای مادر تو

زاده ی مجتبایم و امروز

من سپر می میشوم به پیکر تو

تا رسیدم شکسته بود سرت

کاش بهتر دویده بودم عمو

جلوی سنگ را گرفته بودم اگر _

بهتر از این پریده بودم عمو

صبر کن با کنار پیرهنم

خاک و خون از رخ تو پاک کنم

جان عبداللهت اجازه بده

نیزه ها را یکی یکی بکنم

چه بلایی سر تو آوردند؟

دست و پا و گلو، سر و دهنت...

هرچه کندم هنوز هست! مگر

چقَدَر نیزه بوده در بدنت؟

نیزه و تیرها تمام که شد

تازه وقت کلوخ و سنگ شده

تو نفس می زنی هنوز اما

سر پیراهن تو جنگ ش

  • دوشنبه
  • 5
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 11:16
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( قصهء هیچ کسی مثل من آغاز نشد ) * مصطفی هاشمی نسب

1209
3

حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( قصهء هیچ کسی مثل من آغاز نشد ) قصهء هیچ کسی مثل من آغاز نشد

هیچ کس مثل من اینگونه سرافراز نشد

هیچ عاشق پی معشوق خود اینقدر نرفت

هیچ عشقی به نگار اینقَدَر ابراز نشد

هیچ کس لحظهء جان دادن و پرپر زدنش

با دو دستان پر از عاطفه ات ناز نشد

به روی سینه تان تا دم آخر ماندم

مقتل هیچ کس این قدر پر از راز نشد

با سرِ نیزه مرا از تو جدایم کردند

قامت هیچ کس اینگونه ور انداز نشد

خودمانیم ولی بهر علی اکبر هم

اینقدر وسعت آغوش شما باز نشد

از حرم تا دم گودال پر و بال زدم

هیچ پروانه چنین لایق پرواز نشد

بیت بیت بدنم مرثیه ای می طلبد

غزلی مثل من اینگونه در ایجاز نشد

خواستم تا نگذارم سرتان را ببرند

سر و جان دادم و انگار ولی باز نش

  • دوشنبه
  • 5
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 11:18
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

آخرین یاریگر -( نگاهش خیره بر میدان ودستش دست زینب بود ) * اسماعیل تقوایی

1252
2

آخرین یاریگر -( نگاهش خیره بر میدان ودستش دست زینب بود ) عبدا...بن حسن
نگاهش خیره برمیدان ودستش دست زینب بود
عمویش زخمهایی خورده افتاده زمرکب بود
توان از دست داده برخیام خود نظر می کرد
زفکر حمله ی برخیمه های خود معذب بود
هجوم کرکسان رابر عمویش دید عبدا...
بدیدش تیغ ونیزه رهسپار جان زینب بود
عمویی گفت ودستش را کشید وسوی میدان رفت
یتیمی آخرین یاریگر مظلوم مذهب بود
چو سوی شاه مظلومان بیامد تیغ نامردی
سپرشد دست عبدا..و یا عماش برلب بود
بروی سینه ی مولا یتیم مجتبی جان داد
برای پاسخ هل من معین پایان مطلب بود

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • سه شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:20
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد