عبدالله بن حسن (ع)

مرتب سازی براساس
 سید پوریا هاشمی

حضرت عبدالله بن الحسن(ع -( پروانه را تحمل ماندن به خاک نیست ) * سید پوریا هاشمی

1747
1

حضرت عبدالله بن الحسن(ع -( پروانه را تحمل ماندن به خاک نیست ) پروانه را تحمل ماندن به خاک نیست

مست تو را ز نیزه و شمشیر باک نیست

خیری ندیده هرکه برایت هلاک نیست

در عشق سن و سال که اصلا ملاک نیست

بوسیدی ام شکر شدن اثبات شد به من

از کنیه ات پسرشدن اثبات شد به من

ای یازده بهار پناه یتیمی ام

ماه تمام شام سیاه یتیمیم

رحمی نما به ناله و آه یتیمیم

آخر بگو که چیست گناه یتیمیم؟

که قسمتم نشستن درخیمه ها شده

افسوس خوردن و غم بی انتها شده

حالا که ابریم من و در فکر بارشم

میل قتال دارم و لبریز خواهشم

دستی بکش به روی سرم کن نوازشم

آخر به عمه بهر چه کردی سفارشم؟!

**

خورشید تیره بود و هوا پرغبار بود

پشت سرتو عمه پریشان و زار بود

دور و بر تو نیزه و سرنی

  • دوشنبه
  • 5
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 11:07
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 محمود ژولیده

حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( هرکه خواهد بخدا بندگی آغاز کند ) * محمود ژولیده

2010
4

حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( هرکه خواهد بخدا بندگی آغاز کند ) هرکه خواهد بخدا بندگی آغاز کند

باید عبداللَهی احساس خود ابراز کند

کیست این طفل که در کودکی اعجاز کند

قدرت فاطمی اش بُرده به بابا حَسَنش

کیست این طفل که تفسیر کند مردن را

سهل انگاشت به میدان عمل رفتن را

غیرت حیدری اش ریخت بهم دشمن را

یازده ساله ولی لایق رهبر شدنش

واژه ای نیست به مداحی این آزاده

چه مقامی است خدا داده به آقازاده

از کجا آمد و راهش به کجا افتاده

دامن پاک عمو بود از اول وطنش

بی زِرِه آمد و جان را زِرِه قرآن کرد

بی سپر آمد و دستش سپر جانان کرد

بی رجز آمد و ذکر عمویش طوفان کرد

بی کفن بود ولی خون تنش شد کفنش

از حرم آمدنش لرزه به لشگر انداخت

جان خود را سپر جان عمو جانش

  • دوشنبه
  • 5
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 11:10
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( مرد میدان بلا ، بیم ز اعدا نکند ) * سید محمد میر هاشمی

1995
-1

حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( مرد میدان بلا ، بیم ز اعدا نکند ) مرد میدان بلا ، بیم ز اعدا نکند

عرصه هر چند که شد تنگ ، محابا نکند

لشگر غیر اگر طعنه به شورش بزند

عاشق دلشده یک ثانیه حاشا نکند

آن یتیمی که تو یک عمر بزرگش کردی

چه کند لحظه ی غم گر به برت جا نکند

بدترین درد در عالم به خدا بی پدری است

جز اجل درد مرا هیچ مداوا نکند

غیر دستان نوازشگر گرم تو عمو

گره کور مرا هیچ کسی وا نکند

نیست عبدالله تو ، آنکه در این فقر وفا

دست ناقابل خود را به تو اهدا نکند

چشم تو گفت : میا راه بسی دشوار است

قاتل سنگ دلم با تو مدارا نکند

سرم امروز به پای تو بریده خوش باد

سر شوریده که اندیشه ی فردا نکند

موی من دست عدو ، پای عدو بر تن تو

خواهرت کاش که این صحنه تم

  • دوشنبه
  • 5
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 11:12
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( دور گودال ازدحام شده ) * داود رحیمی

1883
3

حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( دور گودال ازدحام شده ) دور گودال ازدحام شده

نگرانم ازین شلوغی ها

صبر کن آمدم عمو جانم

من بمیرم که مانده ای تنها

پدر من همان کسی است که شد

در مدینه عصای مادر تو

زاده ی مجتبایم و امروز

من سپر می میشوم به پیکر تو

تا رسیدم شکسته بود سرت

کاش بهتر دویده بودم عمو

جلوی سنگ را گرفته بودم اگر _

بهتر از این پریده بودم عمو

صبر کن با کنار پیرهنم

خاک و خون از رخ تو پاک کنم

جان عبداللهت اجازه بده

نیزه ها را یکی یکی بکنم

چه بلایی سر تو آوردند؟

دست و پا و گلو، سر و دهنت...

هرچه کندم هنوز هست! مگر

چقَدَر نیزه بوده در بدنت؟

نیزه و تیرها تمام که شد

تازه وقت کلوخ و سنگ شده

تو نفس می زنی هنوز اما

سر پیراهن تو جنگ ش

  • دوشنبه
  • 5
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 11:16
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( قصهء هیچ کسی مثل من آغاز نشد ) * مصطفی هاشمی نسب

1239
3

حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( قصهء هیچ کسی مثل من آغاز نشد ) قصهء هیچ کسی مثل من آغاز نشد

هیچ کس مثل من اینگونه سرافراز نشد

هیچ عاشق پی معشوق خود اینقدر نرفت

هیچ عشقی به نگار اینقَدَر ابراز نشد

هیچ کس لحظهء جان دادن و پرپر زدنش

با دو دستان پر از عاطفه ات ناز نشد

به روی سینه تان تا دم آخر ماندم

مقتل هیچ کس این قدر پر از راز نشد

با سرِ نیزه مرا از تو جدایم کردند

قامت هیچ کس اینگونه ور انداز نشد

خودمانیم ولی بهر علی اکبر هم

اینقدر وسعت آغوش شما باز نشد

از حرم تا دم گودال پر و بال زدم

هیچ پروانه چنین لایق پرواز نشد

بیت بیت بدنم مرثیه ای می طلبد

غزلی مثل من اینگونه در ایجاز نشد

خواستم تا نگذارم سرتان را ببرند

سر و جان دادم و انگار ولی باز نش

  • دوشنبه
  • 5
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 11:18
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

آخرین یاریگر -( نگاهش خیره بر میدان ودستش دست زینب بود ) * اسماعیل تقوایی

1285
2

آخرین یاریگر -( نگاهش خیره بر میدان ودستش دست زینب بود ) عبدا...بن حسن
نگاهش خیره برمیدان ودستش دست زینب بود
عمویش زخمهایی خورده افتاده زمرکب بود
توان از دست داده برخیام خود نظر می کرد
زفکر حمله ی برخیمه های خود معذب بود
هجوم کرکسان رابر عمویش دید عبدا...
بدیدش تیغ ونیزه رهسپار جان زینب بود
عمویی گفت ودستش را کشید وسوی میدان رفت
یتیمی آخرین یاریگر مظلوم مذهب بود
چو سوی شاه مظلومان بیامد تیغ نامردی
سپرشد دست عبدا..و یا عماش برلب بود
بروی سینه ی مولا یتیم مجتبی جان داد
برای پاسخ هل من معین پایان مطلب بود

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • سه شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:20
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

شور سینه زنی -( عموم شده تنها عمه رهایم کن ) * اسماعیل تقوایی

1708
8

شور سینه زنی -( عموم شده تنها  عمه رهایم کن ) عمه رهایم کن...عمه رهایم کن
عمه رهایم کن...عمه رهایم کن(2)
________________________
عموم شده تنها عمه رهایم کن
بذاربرم اونجا عمه رهایم کن
عمه.....
دلش پره خونه، غریب وحیرونه
نگاش رو به حرمه، امن یجیب خونه
عمه......
عمه نیگا کن عمو، از ذوالجنا افتاد
دیگه رمق نداره، ای داد وای بیداد
عمه.....
چندنفرو یه نفر، مردونگیشون کو
باید برم کمکش،براش بدم بازو
عمه...
چند ساله که به عمو،حسابی مدیونم
باید برا تلافی،فداش کنم جونم
عمه...
عزیزم عبدا..بیا تو آغوشم
نکردی ممنونتم،عمو فراموشم
عمه...
خون شد دل زینب،حرمله تیر انداخت
سرش رو سینه عمو،عبدا...جونشوباخت
عمه....

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 09:31
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

زمینه ده شب محرم _عبدالله ابن الحسن -( زمینه ده شب ) * افشین منصوری فر

4973
8

زمینه ده شب محرم _عبدالله ابن الحسن -( زمینه ده شب ) عبدالله ابن الحسن

بیتاب و بیقرار ، میکشه انتظار
برا فدا شدن ، (میکنه اِصرار)٢
زین مردم لامذهب
جونش رسیده بر لب
میگه به عمه زینب
(عَمومْ غریبِ ، خَدُالتَّریبِ)٢
تا کِی باید خیمه بمونم
واسه عمو دل نگرونم
آخه تک و تنهاست تو میدون
إذنم بده ( اِی عمه جونم)٢
(جانم فدایت ای عمو جان)۴
******
تا که اوضاع رو دید ، با عجله دوید
هِی به زمین میخورد ، (تا به عمو رسید)٢
لا اله الا الله
عبدالله توو قتلگاه
ناله ای سرداد جانکاه
(باآه و افغان ، كه اى عموجان)٢
نخواه که من از تو جدا شم
میخوام مثه قاسم داداشم
در راهِ حق و عشق پاکت
عمو حسین (منم فدا شم)٢
(جانم فدایت ای عمو جان)۴
*********

شاعر : افشین منصوری فر

د

  • پنج شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 06:35
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

روضه حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( دست در دست کسی که جگرش غم دارد ) * سید پوریا هاشمی

1090
1

روضه حضرت عبدالله بن الحسن(ع)  -( دست در دست کسی که جگرش غم دارد ) دست در دست کسی که جگرش غم دارد

داشت میدید که ارباب، سپر کم دارد

داشت میدید حسین بن علی افتاده

و حرامی به سرش نیزه دمادم دارد

بی قرار است حسن زاده ی این دشت بلا

به سرش شوق رسیدن به پدر هم دارد

ناگهان دست رها شد... و شتابان میرفت

باز این دشت ،حسن های مجسم دارد

پسر شیر جمل جانب مقتل برود

گفت انگار عمو خط مقدم دارد

بدنش مثل عمو زیر سم مرکب ها

زیر و رو گشته و یک ظاهر مبهم دارد

وسط معرکه انگار به خود می پیچید

باز هم کرببلا سوره ی مریم دارد

دید زینب همه ی واقعه را از خیمه

چشمهایش دو سه تا قطره ی نم نم دارد

شاعر : سید پوریا هاشمی

  • پنج شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:14
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( عقل، وامانده شد و پرسشِ احوالم کرد ) * محمود ژولیده

1396

حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( عقل، وامانده شد و پرسشِ احوالم کرد ) عقل، وامانده شد و پرسشِ احوالم کرد
به خدا عشقِ عمو بود سبکبالم کرد
غربت اوست که تبدیل به این حالم کرد
آنکه با جامِ مِی اَش مست ،همه عالم کرد
مست، بی دست شود، میکده بی سر خواهد
دل در این راه فقط یاریِ دلبر خواهد

دلِ عاشق، سپر‍‍ِ فاصله خواهد چکند
دفعِ تیرِ سه پرِ حرمله خواهد چکند
طالبِ وصل،دگر حوصله خواهد چکند
با گرفتاریِ یک، قافله خواهد چکند
گر چه از مادریِ عمۀ خود ممنونم
کربلایی شدنَم را به عمو مدیونم

عموی بی کس و تنهام مرا میخواند
سید و سرور و مولام مرا میخواند
یک طرف غربت آقام مرا میخواند
یک طرف وعدۀ بابام مرا میخواند
همه دارند به لب ذکرِ اباعبدالله
و عمو خواند مرا،گفت بیا عبدالله

وای عمه

  • پنج شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 15:11
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( صد شکر که هست مَحرمت عبدالله ) * محمود ژولیده

1266

حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( صد شکر که هست مَحرمت عبدالله ) صد شکر که هست مَحرمت عبدالله
در مقتل توست مُحرِمَت عبدالله

من راوی گودالِ پر از خونِ توأم
مداحِ همه محرّمت عبدالله

شاعر : محمود ژولیده

  • پنج شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 15:26
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( ابری رسید و پیکرت را بر بدن دوخت ) * مهدی رحیمی زمستان

1667

حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( ابری رسید و پیکرت را بر بدن دوخت ) ابری رسید و پیکرت را بر بدن دوخت
بر پیکر ارباب گوئیا کفن دوخت

تیری رسید و جسم عبدالله را هم
بر پیکر ارباب جای پیرهن دوخت

سر را به سر دل را به دلبر حرمله وای
با تیر بی رحمش دهن را بر دهن دوخت

گودال جای جنگ بیش از یک نفر نیست
در جنگ نامردی شد و تن را به تن دوخت

در اصل عبدالله با اهدای بوسه
لب را به لبهای عمو جای حسن دوخت

شاعر : مهدی رحیمی

  • پنج شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 15:31
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 حسن لطفی

حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( به لبش حرفِ عسل صحبتِ اَحلیٰ دارد ) * حسن لطفی

2843
6

حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( به لبش حرفِ عسل صحبتِ اَحلیٰ دارد ) به لبش حرفِ عسل صحبتِ اَحلیٰ دارد
دومین قاسمِ زهراست تماشا دارد

در دلش آرزویِ شیر شُدن می جوشد
در رگ و ریشه ی او خونِ حسن می جوشد

ریشه دارد پسر و دستِ کَرَم می گیرد
دو سه سالِ دگر او نیز عَلَم می گیرد

تا که تکبیر کِشَد غم جگرش می ریزد
و چنان می پَرد عُقاب پَرَش می ریزد

اَشهدُاَنَکِ او جانِ ولی الله است
نوبتی هم که بُوَد نوبتِ عبدالله است

پیش او هم که محال است هماوَرد شوند
چقدر زود در این خانه همه مَرد شوند

عمه اش آیِنه یِ مادر از او ساخته است
و عمو نیز علی اکبر از او ساخته است

آمده آخرِ این راه رگش را بدهد
آمده پیشِ عمو شاه رگش را بدهد

باید او هم بِپَرَد گرچه امانت باشد
نتواند که بماند

  • پنج شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 15:36
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( قرآن چرا به روی زمین اوفتاده است! ) * مجتبی روشن روان

1434
1

حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( قرآن چرا به روی زمین اوفتاده است! ) قرآن چرا به روی زمین اوفتاده است!
شمر لعین به صفحه او پا نهاده است!

دیدم به چشم فاطمی خود عمو حسین
زهرا کنار مقتل تو ایستاده است

بعد از علیِ اصغر تو نوبت من است
این جرعه های آخر دُردی باده است

دستم شکست ناله زدم فاطمه مدد
عباس مرتضی به من این یاد داده است

زهرا اگر که سینه شکسته به راه عشق
عبداللهت به راه تو سینه گشاده است

بر روی دامن تو عمو دست و پا زدم
این سرنوشت عاشقی و عشق زاده است

باید تو را به خیمه ی زینب برم عمو
بنگر که لرزه بر تن عمه فتاده است

ای دشمن سواره به نامردی آمدی
از روی اسب نیزه مزن او پیاده است

بوی حسن گرفته تمامی قتلگاه
گویا دگر زمان گذشتن ز جاده است

شاعر : مجتبی روش

  • پنج شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 15:38
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 مجتبی خرسندی

حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( من یتیمم ولی پدر دارم ) * مجتبی خرسندی

1453
1

حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( من یتیمم ولی پدر دارم ) من یتیمم ولی پدر دارم
دست لطف عمو به سر دارم

رفته میدان عمو و از دوریش
دل خون و دو چشم تر دارم

دست من را رها کن ای عمه
به خدا نیت سفر دارم

نگرانم نباش من مَردَم
من کجا ترس از خطر دارم؟

در رگم خون فاتح جمل است
نوه ی شیرم و جگر دارم

میروم تا فدای او بشوم
من برای عمو سپر دارم

سمت میدان دوید اما , آه...
لشکر بی حیا و عبدالله

دید در انتهای یک گودال
گوییا رفته است عمو از حال

آمد و بر سر عمو افتاد
رجز عاشقانه ای سر داد

این عموی من است , بی کس نیست
می زنیدش , مگر گناهش چیست؟

برد پیش امام دستش را
تیغ یک بی مرام دستش را...

باز دستی شکست , یاالله
روضه را برد جای دیگر , آه ...

مادری در مصاف یک

  • پنج شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 15:44
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

زمزمهخ شهادت حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( تو بی‌قرای می‌دونم عمه ) * یونس سبزی

1603
2

زمزمهخ شهادت حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( تو بی‌قرای می‌دونم عمه ) تو بی‌قراری می‌دونم عمه

از من نخواه که بمونم عمه

تو دل میدون غوغاست ،‌ عموی خوبم تنهاست

می‌خوام ببینم من هم ، دستام شبیه سقاست

******

بارون غم از چشام می‌باره

دیگه دل من آروم نداره

پروانه می‌شم دورِ سر عمو می‌گردم

گفته بابام که تو رو ، نذر حسینم کردم

******

دستامو می‌دم تا پر بگیرم

آرزوم اینه برات بمیرم

دستام شباهت داره ، حالا با دست زهرا

به یاد داغ کوچه ، ناله زدم وا اُمّا

شاعر : یونس سبزی

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 22
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 15:30
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

دانلود متن و سبک متن شعر سینه زنی شب پنجم محرم با صدای محمود کریمی -( از خیمه بیرون عبدالله آمد ) *

4042
5

دانلود متن و سبک متن شعر سینه زنی شب پنجم محرم با صدای محمود کریمی   -( از خیمه بیرون عبدالله آمد       ) از خیمه بیرون عبدالله آمد یاور برای ثارالله آمد
آه هوایی دلش دم آخرگل پرپر عمو رو می بینه توی لشکر باچشم تر
به لشکر میزنه میشه محشر مثل حیدر
تو دلش بهونه داره پیش عمه بی قراره
*****
می بینه زخمی ابروی عشقه تو دست قاتل گیسوی عشقه
آه پرستوی حرم داره میره چه دلگیره تموم لحظه هاش نفس گیره داره میره
از اینکه بمونه دلش سیره دیگه دیره
بغضی که بین گلوشه زخم دیدن عموشه
تو دلش بهونه داره مثل عمه بی قراره
بغضی شکسته بین گلوشه از دل بریده سهم عموشه
*****
آه تمومه بدنش چه بی جونه پریشونه بمیرم دهنش پر از خونه غریبونه
نداره رمق و پریشونه دلش خونه
یاکریم مجتبایی شهید کربلایی (2)

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 20
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 12:44
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

دانلود متن و سبک شعر سینه زنی شب پنجم محرم با صدای محمود کریمی -( از خیمه قرص ماه اومد ) *

3561
7

دانلود متن و سبک شعر سینه زنی شب پنجم محرم با صدای محمود کریمی -( از خیمه قرص ماه اومد  ) از خیمه قرص ماه اومد عبدالله سمت شاه اومد

ما بین قتلگاه اومد

سرباز مجتبی اومد از زیر دست و پا اومد

در بین اشک آه اومد

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 20
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 12:57
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

دانلود متن و سبک زمینه یا شور پنجم محرم الحرام حضرت عبدالله بن حسن (ع) -( ابن الکریمم و کریم ) * امیرحسین سلطانی

2013
2

دانلود متن و سبک زمینه یا شور پنجم محرم الحرام حضرت عبدالله بن حسن (ع) -( ابن الکریمم و کریم ) بند اول
ابن الکریمم و کریم/عمومه احسان القدیم
عبداللهم یار حسین/شکر خداوندِ رحیم
عشقه عمو تو خون من/جاریه و تو رگهامه
یتیمی ام حس نمیشه/عمو به جای بابامه
(اگه جداشم/ازش میمیرم با این سن کم/تو عشقش پیرم)
(به واللهِ که/منم مدیونش تو اوج سختی/بلا گردونش)
عبداللهم عمو/به فدای تو تمومه جون من
عبداللهم عمو/گلی از باغ مصفای حسن
عبداللهم عمو/اگه بعدتون بمونم ننگه
عبداللهم عمو/دست من اضافیه روی بدن
(عمو جان حسین_منم عبدالله تو ثارالله)

بند دوم
دستمو عمه رها کن/رهام از این غصه ها کن
بذار برم پیش عمو/پشت سر من دعا کن
ببین عمومو میزنن/یه عده بی شرم و حیا
دیر برسم میکشنش/بذار برم تو رو خدا
(عموم تنها و،غر

  • سه شنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 05:40
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

دانلود متن و سبک نوحه حضرت عبدا لله بن حسن علیه السلام -( عمه رهام کن افتاده بین قتلگه عمویم ) * عبدالزهرا هاشمیان

1193

دانلود متن و سبک نوحه حضرت عبدا لله  بن حسن علیه السلام -(  عمه رهام کن افتاده بین قتلگه عمویم ) جواب:
(لبیک یا حسین حسین ثارالله) ۴
عمه رهام کن افتاده بین قتلگه عمویم
درد دلم را در خیمه گه من با که بگویم
بین خیمه اشک چشمم هی سرازیره عمه رهام کن
در میان قتلگه هم بهر یاریَت ای عمو صدام کن
عموی من تو قتلگاه افتاده
ندای "هل من ناصر "سر داده
منم میشم برای جنگ آماده
میخوام که بابام از من راضی بشه عمو حسینم
جون دادن واسه تو یک خواهشه عمو حسینم
دست خود را از دو دست عمه زینب من کشیدم آخر
تا که دیدم هستی تنها، در مقابل سی هزار تا لشگر
"اِنْ تَنکُرونی فَانا ابن الحیدر"
کودکم اما شده ام جنگ آور
میشم رو سینه ی عمو من پرپر
رو سینه ی تو جون دادن خیلی شیرینه عموجون
بابام حسن هم داره این ها رو میبنه عموج

  • چهارشنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 03:32
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

دانلود متن و سبک نوحه شب پنجم - عبدالله بن الحسن (ع) -( عمه عمو تنها شده ) * علی بهرامی نیا

12406
24

دانلود متن و سبک نوحه شب پنجم - عبدالله بن الحسن (ع) -( عمه عمو تنها شده ) بند اول
عمه عمو تنها شده
در معرکه غوغا شده
از این همه ظلم عدو
غمگین دل زهرا شده
عمه ببین چشم ترم
عمه ببین که مضطرم
دست منو رها کن و
برگرد برو سوی حرم
میون لشکر کفر عمو غریب و بی یار
کجاست علی اکبر،آخ که کجاست علمدار
واویلتا واویلا.......واویلتا واویلا
بنددوم
پاشو عمو جونم فدات
قربون خشکی لبات
رمق نداری به تنت
فدای اون طرز نگات
غرق به خون شد پیکرت
این همه گرگ دور و برت
از دست این نامردما
پاره شده پیرهنت
نامرد نزن عمومو، دیگه توون نداره
زجرش نده ولش کن،اون دیگه جون نداره
واویلتا واویلا.......واویلتا واویلا

شاعر : علی بهرامی نیا و فرزاد جعفری

منبع : گروه شاعران جواز نوکری

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 05:06
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

دانلود متن و سبک نروضه حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام -( درسته سن من کمه ) * حامد شریف

1658

دانلود متن و سبک نروضه حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام -( درسته سن من کمه ) بند اول
درسته سن من کمه
دارم رو لبهام زمزمه
انی انا ابن الفاطمه
ثارالله
خون حسن توی رگام
امرت عمو روی چشام
اما بذار منم بیام
ثارالله
منم میخوام عین بابام کریم شم
منم میخوام مدافع حریمم شم
عین تو من باید ذبح عظیم شم
ثارالله
ثارالله یابن فاطمه ۳ثارالله
بند دوم
سرشار شور و عزتم
غرق دریای غیرتم
والله بابصیرتم
ثارالله
حیدریه کمال من
فاطمیه جلال من
حسنیه خصال من
ثارالله
بوی حسن دارم میون سینه
عشق حسین میشه نشون سینه
شهادته تنها درمون سینه
ثارالله
ثارالله یابن فاطمه ۳ثارالله
بند سوم
فرقم اگه دوتا بشه
بالا سرم غوغا بشه
چشمام اگه دریا بشه
ثارالله
جونم اگه فدا بشه
بازوم مثل زهرا بشه
دستام اگه جدا بشه
ثا

  • چهارشنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 12:00
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

دانلود متن و سبک زمینه شب پنجم محرم -( تو برام مثه پدر بودی چجور ازت جداشم ) * سید هاشم ساعی

6078
4

دانلود متن و سبک زمینه شب پنجم محرم -( تو برام مثه پدر بودی چجور ازت جداشم ) بند اول

تو برام مثه پدر بودی چجور ازت جداشم

نمیشه تو قتلگاه باشی و من تو خیمه باشم

من میخوام تو راه تو شهید بشم مثه داداشم

هل من ناصرت / میپیچه تو گوش من

انقد عمو روی / خاکا دست و پا نزن

اومد با مادرت/ تو میدون بابام حسن

خیلی شلوغه /دور و بر تو

غارت شد حتی/ انگشتر تو

(جانم ای عمو جان)

بند دوم

از رو تل دارم میبینم غرق خون تو قتلگاهی

تک و تنها میون این همه لشگر و سپاهی

شمر دیدم چکمه پوش به سمت گودال شده راهی

دیدم تو قتلگاه /زهرا اومد قد کمان

ریخته سرت عمو /لشگر با تیغ و سنان

هر جور شده باید /راهی شم پیشت الان

پای رکابت / جونم فدا شه

مثل ابالفضل / دستم جدا شه

(جانم ای عمو جان)

  • پنج شنبه
  • 23
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 02:24
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

دانلود متن و سبک روضه حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام -( رو سینه ات افتادم ) * حامد شریف

2235
2

دانلود متن و سبک  روضه حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام   -( رو سینه ات افتادم ) رو سینه ات افتادم

با دستای قلم

حالا منم شدم

"مدافع حرم"

با دستای شکسته ام حالا

تازه میفهمم چی کشید زهرا

بی خود نبود که پر زد از دنیا

عمو جون ...

رو تل برابرت

افتاده خواهرت

داره میبینه که

جدا میشه سرت

نیزه شو جا کرده توی پهلوت

با چکمه هاش نشسته حالا روت

پنجه شو انداخته توی گیسوت

عمو جون...

شیکسته شد سرت

زخمیه پیکرت

جایی نمونده تا

ببوسه خواهرت

آخه داره میبینه از بالا

بالا ، پایین رفتنِ شمیشیر آ

داری میشی مقطعُ الاعضا

عمو جون...

بسم رب الشهدا...

شاعر : حامد شریف و سجاد شرفخانی

منبع: گروه شاعران جواز نوکری

دانلود سبک

دانلود سبک

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 23
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 03:24
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

دانلود متن و سبک زمزمه شب پنجم محرم الحرام -( سرم فدا سرت عمو،عمو ) * عماد بهرامی

3083
2

دانلود متن و سبک زمزمه شب پنجم محرم الحرام -( سرم فدا سرت عمو،عمو ) سرم فدا سرت عمو،عمو

بغضی نشست تو گلو،عمو

تو رو با سنگ زد عدو،عمو

نمیتونم که ببینم

خاکی شده روی تو ای مه جبینم

غیرتی مثل یل ام البنینم

قربون چشمای ترت،برم

فدای جسم تو،پیکرم

دل نگرونت همه،حرم

خودم دیدم از اون بالا

که نا نجیب با نیزه میزدت آقا

طاقت نیاورد دل من جان شما

با عجله دویده ام

از تل به گودال رسیده ام

از غیر تو دل بریده ام

سربازتم من ای امیر

وقتی زدن منو، شما نفس بگیر

رقیه چشم انتظاره فقط،نمیر

شاعر : عماد بهرامی

منبع : گروه شاعران جواز نوکری

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 23
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 05:12
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

دانلود متن و سبک نوحه عبدالله ابن الحسن -( بین خاک و خون دیدم ، زیر تیر و خنجری ) * مجتبی صمدی

1997
0

دانلود متن و سبک نوحه  عبدالله ابن الحسن -( بین خاک و خون دیدم ، زیر تیر و خنجری ) بین خاک و خون دیدم ، زیر تیر و خنجری

اومدم یارت بشم ، این دمای آخری

عموجون ، چه جوری چشام ببینه

داره شمر ، با پا رو سینه ت می شینه

من اومدم نگن ، که تو بی یاری

تو لشگرت هنوز ، یه سپر داری

جانم عمو حسین ، پسر زهرا

******

تو برام شدی پدر ، من برات می شم پسر

قابلی نداره این ، دست من بشه سپر

بخدا ، نگو برو که نمی رم

اومدم ، روسینه ت اروم بگیرم

من بچه شیرمُ ، حسنه بابام

شد سایبون تو ، سایه ی دستام

جانم عمو حسین ، پسر زهرا

******

لخته خون گرفته بود ، جوهر صدای تو

نیزه بوسه می گرفت ، از روی لبای تو

غم تو ، همیشگیه تا ابد

بدنت ، زیر و رو میشه با لگد

این صحنه که دیدم ، دلم و پاشید

  • شنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 03:04
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب
 بهمن عظیمی

دانلود متن و سبک نوحه حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام -( ای عمو عبدللهم ) * بهمن عظیمی

7531
19

دانلود متن و سبک نوحه حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام -( ای عمو عبدللهم ) نوحه دهه محرم الحرام(سربند)

السلام ای بی همتا
میوه ی قلب طاها
و التصدق علینا یابن الزهرا

میگذره روز و شبهام، با تو
من به تو بد کردم اما، تو
به دل من انداختی عشق کربلاتو

ای حسین جان بی تو من میمیرم

****

ای عمو عبدللهم

بهر یاری در راهم

تا شود آغوش تو

قتلگاهم

شور عشقت رادر سر دارم

شد دعای بابایم یارم

در ره عشقت، جان به جانان

می سپارم

ای عموجان من یتیم حسنم

از نفس افتاد آخر

مثل روزی که مادر

به زمین خورد از کینه پشت آن در

هستیم رفته دیگر بر باد

شاه دین از صدر زین افتاد

نرسد بر تو، تا من هستم دست جلاد

شاعر : بهمن عظیمی

دانلود سبک

  • شنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 03:57
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

دانلود متن و سبک زمینه شب پنجم -( دل زاروخسته ) *

2206
4

دانلود متن و سبک  زمینه شب پنجم -( دل زاروخسته  ) دل زاروخسته

قلبم شکسته

شمر اومده روی سینت نشسته

ناله کشیدم

ازغم بریدم

دستامو از دست عمه کشیدم

ای وای تامقتل اومدم هراسون

تاکه بشم مدافع عموجون

ای وای ای ای وای

ای وای افتاد عمو زمین وای وای وای

عمه اشک منو ببین وای وای وای

وای واویلا عموجان عموجان

آروم جونم

ای مهربونم

ای کاش که از قافله جانمونم

ای مهر و ماهم

پشت و پناهم

آغوش تو کاش بشه قتلگاهم

می خوام شهید بشم ، اگه بذاری

قلب یتیمی رو به دست میاری

بابا،بابا،بابا

حالا که دل پره غمه،وای وای وای

وقت اثبات حرفمه،وای وای وای

وای واویلا عموجان عموجان

ای وای خدایا

تنهای تنها

موندی عمو بین گودال غمها

گرگهای صحرا

کردن چه غوغ

  • یکشنبه
  • 26
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 02:45
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب
 محمد قاسمی

شعر شهادت حضرت عبدالله بن حسن(ع) -( وقتِ حَجّش بود و لَحنِ ” رَبّـنایش ” فرق داشت ) * محمد قاسمی

1156

شعر شهادت حضرت عبدالله بن حسن(ع) -( وقتِ حَجّش بود و لَحنِ ” رَبّـنایش ” فرق داشت  ) أنَا بْنُ المُجـتَبا
اِبـتلایش فرق داشت

چون که در نزد عـمو `قالوا بلایش” فرق داشت

بر عمـو لبّیـک گفت...

وقتِ حَجّش بود و لَحنِ ” رَبّـنایش ” فرق داشت

مثل نامـش خاص بود

روضه ی او با هـمه حـال و هوایش فرق داشت

`لا أُفـارِق گو”دویــد

صـوت غــرّایِ `أنَا بْنُ المُجـتَبایــش” فرق داشت

هم سـپر شد هم قلم

ای به قُـربانش که جنسِ دستهایش فرق داشت

گـشت آویزان به پوست

پس گریزِ روضه ی دســـت جُــدایش فرق داشت

بـین آغـوش حُـسـین

آخــرین نذری این قُـــربان ، مِـنایش فرق داشت

گفت `واأمّاه ” لیک

آخِرین دَمْ ، خـواهـشِ مادر بیـایـش فرق داشت

بـا سه شعبه ذبح شد

گرچه با شش ماهه خیلی حجم نایش فرق د

  • یکشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 05:56
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

شعر مدح حضرت عبدالله(ع) -( بساط گریه ی هیئت ز برکت حسن است ) * سید پوریا هاشمی

2195

شعر مدح حضرت عبدالله(ع) -( بساط گریه ی هیئت ز برکت حسن است  ) غیرت حسن دارد
اگر که رعیت ارباب رعیت حسن است

بدست سینه زنان برگ دعوت حسن است

بساط گریه ی هیئت ز برکت حسن است

تمام ماه محرم روایت حسن است

حسینیه حسنیه ست خانه دل ماست

مقام صلح حسن همطراز عاشوراست

سپرده دست حسینش اگر پسرهارا

برای معرکه ها نذر کرده سرهارا

چه بهتر است نبندنداین گذرهارا

که شرمسار نسازند خون جگرهارا

به دست های عقیله ست دست عبدالله

امید کل قبیله ست دست عبدلله

به سن و سال کمش غیرت حسن دارد

خلاصه ای ز کرامات پنج تن دارد

عجیب حال و هوایی جمل شکن دارد

کفن برای چه وقتی که پیرهن دارد

نگاه میکند از تل تمام قائله را

شنیده از سوی میدان صدای هلهله را

دوید و دید به مقتل سروصدا

  • یکشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 05:57
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد