قاسم بن حسن (ع)

مرتب سازی براساس

بحر طویل حضرت قاسم(ع) -( شد چو در کرب و بلا ) * حبیب الله خباز کاشانی

5

بحر طویل حضرت قاسم(ع) -( شد چو در کرب و بلا ) شد چو در کرب و بلا
سبط رسول دو سرا
خامس اصحاب کسا
از ستم قوق دغا
کوفت به صد شور و نوا
پرچم جانبازی و
راضی به غم و محنت و اندوه و الم
شد ز ستمکاری اشرار
شد آن سید ابرار
در آن ورطه ی پر خوف و خطر
بی کس و بی ریا
ز یکسو چو قمر دید دو تا فرق
علی اکبر والا گهر و
قطع ز تن بازوی عباس علمدار
که ناگاه شد اظهار حضورش
به دو صد رنج و محن
قاسم ناشاد حسن
گفت به سوز جگر و چشم گهربار
که ای خسرو بی یار
جگر گوشه ی زهرا
خلف حیدر کرار
عمو جان شود آیا که دهی
اذن فداکاریم امروز
که یاری کنم از شوق و شعف دین خدا را
به خدا بر دل من تنگ
جهان تنگتر از چشمه ی سوزون
شد کاغشته به خون
گشته جوانان تو را تن
شه تشنه چو لشنفت
ز

  • شنبه
  • 18
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 12:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر حضرت قاسم بن الحسن(ع) -( هر که از عاشقی خبر دارد ) * حسین ایزدی

2578
3

شعر حضرت قاسم بن الحسن(ع) -( هر که از عاشقی خبر دارد ) هر که از عاشقی خبر دارد
در دلش میل ترک سر دارد
آنکه از نسل حیدر و زهراست
شوق پرواز بیشتر دارد
کربلا جای پر کشیدن هاست
قاسم از راز آن خبر دارد
رنگ و بوی حسین دارد او
همنشینی گل اثر دارد
سیزده ساله است و با این حال
جگری مثل شیر نر دارد
ذکر احلی من العسل به لبش
پیش او مرگ هم شکر دارد
بی زره آمده، عدو می گفت:
چقدر این پسر جگر دارد
آمده مثل شیر می غُرَّد
نسل حیدر عجب ثمر دارد
یاد صفین زنده شد امروز
بس که او جلوۀ پدر دارد
زاده یوسف است و یوسف روی
جلوه هایی چنان قمر دارد
نور چشم حسن نظر نخوری
چشم این گرگ ها خطر دارد
تو برای حسین یک حسنی
با تو انگار بال و پر دارد
هم برایت عمو و هم پدر است
نشده چشم از

  • شنبه
  • 18
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 12:21
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

شعر حضرت قاسم بن الحسن(ع) -( تحت آن تحت الهنک محشر کند ابروی تو ) * قاسم نعمتی

2429
2

شعر حضرت قاسم بن الحسن(ع) -( تحت آن تحت الهنک محشر کند ابروی تو ) تحت آن تحت الهنک محشر کند ابروی تو
یک حرم دل، دلربا سرگشتۀ گیسوی تو
تا صدای ناله آمد،که عمو مُردم بیا!
همچنان باز شکاری تاختم رو سوی تو
از سَر زین گو چگونه بر زمین افتاده ای
جای نیزه از دو سو پیداست بر پهلوی تو
از سَر مرکب زدم دست عدوی بی حیا
تا که دیدم بین مشتش کاکل گیسوی تو
جنگ مغلوبه شده، مادر نگهدارت بُود
می رسد تنها ز زیر سم مرکب بوی تو
پا مکش بر خاک کاری بر نمی آید ز من
می زنی پرپر خجالت می کشم از روی تو
تا نریزد جسمت از لای کفن بنگر زنم
یک گره آرام بین ساق تا زانوی تو

شاعر : قاسم نعمتی

  • شنبه
  • 18
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 12:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محسن حنیفی

شعر حضرت قاسم بن الحسن(ع) -( واله و مست سوی معركه عازم شده است ) * محسن حنیفی

2403
0

شعر حضرت قاسم بن الحسن(ع) -( واله و مست سوی معركه عازم شده است ) واله و مست سوی معركه عازم شده است
رفتنش بدرقه با اشك محارم شده است
او به دست ولی الله معمم گشته
قطب علمی دو صد مرجع و عالم شده است
مرگ بازیچۀ دست همه اولاد علیست
مات رزمش همه افلاك و عوالم شده است
رسم این است سرش نقل بریزند نه سنگ
بین گودال عجب گرم مراسم شده است
حرف تقسیم تنش معنی نازك می خواست
آینه خرد كه شد حضرت قاسم شده است
خواست یك بار دگر نام عمو را ببرد
نیزه ای در وسط سینه مزاحم شده است
یك نفر قصد نموده كه سرش را بِبرد
آه كه موقع تقسیم غنائم شده است
***

شاعر : محسن حنیفی

  • شنبه
  • 18
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 12:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محسن حنیفی

شعر حضرت قاسم بن الحسن(ع) -( شب تو گشته، به شور عزا اضافه شده است ) * محسن حنیفی

2064
2

شعر حضرت قاسم بن الحسن(ع) -( شب تو گشته، به شور عزا اضافه شده است ) شب تو گشته، به شور عزا اضافه شده است
چه قدر نغمه ی إشفع لنَا اضافه شده است
بقیع آمده در خیمه گاه می گرید
بقیع آمده بر كربلا اضافه شده است
چقدر عمه از این بودن تو دلگرم است
به جمع لشگریان مجتبی اضافه شده است
رجز به روی لبت كینه هایشان رو شد
به زورِ ضربه ی این سنگ ها اضافه شده است
غریب بودی و نیزه گرفته دور تو را
چه قدر دور و برت آشنا اضافه شده است
به زیر مركب دشمن ز پیكرت كم شد
به خاك كرببلا تا شفا اضافه شده است
***

شاعر : محسن حنیفی

  • شنبه
  • 18
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

شعر حضرت قاسم بن الحسن(ع) -( گشته پامال عموجان ز چه این سان بدنت ) *استاد سید هاشم وفایی

2380
7

شعر حضرت قاسم بن الحسن(ع) -(  گشته پامال عموجان ز چه این سان بدنت ) گشته پامال عموجان ز چه این سان بدنت
پاره پاره شده از ضربت شمشیر تنت
تا کنار بدن تو به شتاب آمده ام
شده همرنگ دل غرقه بخونم بدنت
بدرقه کرد تو را اشک و نگاهم که نبود
زرهی بر تنت ای گل به جز از پیرهنت
از غم و داغ تو خون ریخته از چشم ترم
مثل لاله شده پر خون ز چه جام دهنت
باز کن لب سخنی از لب خاموش بگو
مانده در ضائقۀ من عسلی از سخنت
رُخت ای ماه شب چارده از خون تر شد
رفتی و ماند فروغ رجز شب شکنت
گرچه حاجت به کفن نیست شهیدان را لیک
شده پیراهن خونین تن تو کفنت
در کنار تن صد چاک تو فریاد زنم
یادگار حسنم ، سوختم از سوختنت
به چه حالی ببرم سوی حرم جسم تو را
منتظر مانده به ره مادر غرق محنت
داغ بر داغ دلم آ

  • شنبه
  • 18
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:18
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مرثیه حضرت قاسم(ع) -( ای زخون رنگین لقا از جای خیز ) *

1972
0

شعر مرثیه حضرت قاسم(ع) -( ای زخون رنگین لقا از جای خیز ) ای زخون رنگین لقا از جای خیز
یادگار مجتبا از جای خیز
بهر تو رفتن ز ماندن خوشتر است
تلخی مرگ از عسل شیرین تر است
خفته بر این خاک صحرایی چرا
همچو اکبر اربا اربایی چرا
کن نظر بر ناله و فریاد من
دست و پا کمتر بزن داماد من
بعد از اکبر دل به تو خوش داشتم
داغ تو اینسان نمی پنداشتم
چون علمدارم رشیدی قاسمم
زیر مرکب قد کشیدی قاسمم
این چنین درمانده ام کردی چرا
از حسن شرمنده ام کردی چرا
از تو پرسیدند اگر اهل حرم
من چه گویم در جواب دخترم
تو همای بی پر و بال منی
نازنین قرآن پامال منی
قلب لبریز از محن داری چرا
موجی از خون در دهن داری چرا
گرگها اینجا چرا چنگت زدند
با چه جرمی قاسمم سنگت زدند
زین همه لاله تنت گ

  • یکشنبه
  • 19
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 04:27
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت قاسم(ع) -( وقتی که اشک روز چو باران و برف بود ) * رضا دین پرور

2104
-1

شعر شهادت حضرت قاسم(ع) -( وقتی که اشک روز چو باران و برف بود ) وقتی که اشک روز چو باران و برف بود
کشته شدن برای عمویم به صرف بود
وقتی عسل جوانه زد از کام تشنه ام
سینه برای پر زدنم مثل ظرف بود
هرم کویری عطش من فرا گرفت
دریای داغ های دلم را که ژرف بود
تیرو زبان ناطق شمشیر و نیزه ها
مثل حسن غریبی من هم سه حرف بود
پایم ، که بر رکاب شهادت رسیده ام
خونم ، که بر تمام تن خود چکیده ام
در دست موم قدرت فولاد رفته است
روحم به اوج صحنه میعاد رفته است
خون کرده بود صورت زخم غبار را
زلفی که بین خون همه بر باد رفته است
اینجا که کوفه نیست ولی کربلا که هست
دشمن به خواب سنگی بیداد رفته است
از بس عطش شکوفه زد از باغ سینه ام
طرز نفس کشیدنم از یاد رفته است
دارد زبان مرثیه ها "

  • یکشنبه
  • 19
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 05:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت قاسم(ع) -( سیـــــــــزده جام زلعلت زده غم پی در پی ) * رضا دین پرور

1716
0

شعر شهادت حضرت قاسم(ع) -( سیـــــــــزده جام زلعلت زده غم پی در پی ) سیـــــــــزده جام زلعلت زده غم پی در پی
عســـل است اینکه به لب ریخته ای یا که می؟
چه شکوهی است در این جشن که برپا کردی
می زدندت همه با هر چه شد از کی تا کی
به تنت خورده مگر چــــند تن سربه هوا؟
که زمین خوردی و با تو به زمین خوردم هی
روزه ی صبر من و تو شـــــده باطل از بس
ضربه خورده لب بی جانت وخون کردی قی
نیزه و سنگ و کماندار و تمــــــاشاچی آه
می کند چه؟ وسط این همه، شیپور و نی ؟
می کشیدند ترا اسب دوان ها بــرخــــــاک
اصلاً انگــــــار که کردند همـــــه با هم طی
شده این دشت پر از صورت گنــدم گونت
چه شده کرده قد و قامت و دســـتانت ری
زرهت خوب شد اندازۀ تو شـــــــــــد آخر
تا درآغوش کشیـــــ

  • یکشنبه
  • 19
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 05:49
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

نوحه حضرت قاسم(ع) -( آمد به میدان ) * عابدین کاظمی

24

نوحه حضرت قاسم(ع) -( آمد به میدان ) آمد به میدان ماه دل آرا
بنما تماشا ماه حسن را
بر تماشایش بسته صف لشگر گوئیا میدان آمده حیدر
آه وواویلا(4)
.......................................
بشنو عمو جان سوز صدایم
دیگر نمانده نفس برایم
سوی تو باشد چشم بی سویم تا نفس دارم من عمو گویم
ای عمو جانم(4)
.........................................
گفتم یتیمم سویم دویدند
با سم مرکب نازم خریدند
خون ببارد از اشک و آه من دیدنی باشد حجله گاه من
ای عمو جانم(4)

شاعر : عابدین کاظمی

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 19
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 12:33
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

زبانحال حضرت قاسم(ع) -( بیا کنارم عمو حسین ) * عابدین کاظمی

21

زبانحال حضرت قاسم(ع) -( بیا کنارم عمو حسین ) بیا کنارم عمو حسین که بیقرارم عمو حسین
عمو جان(2)
که گفته که اینجا بی کس و تنهایم تو هستی عمو جان به جای بابایم
عمو جانم عمو(2)
...........................................
به آسمانم تو اختری برای من مثل اکبری
واویلا(2)
چه شد با تن تو زسم مرکبها شده پیگر تو یادآور زهرا
عمو جانم عمو(2)
.........................................
مکش زمین پا مقابلم دگرمسوزان عمو دلم
واویلا(2)
اگر روی تو چون قرص قمر گشته ولی قامت تو کشیده تر گشته
عمو جانم عمو(2)

شاعر : عابدین کاظمی

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 19
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شور حضرت قاسم(ع) -( آرزو دارم ) * عابدین کاظمی

32

شور حضرت قاسم(ع) -( آرزو دارم ) آرزو دارم نينوايي شم نينوايي شم
اي عمو من هم کربلايي شم کربلايي شم
يتيم کربلا و در موج غمهايم
چه غم بود مرا تويي جاي بابايم
اومدم کربلا فقط براي تو
آرزوم همينه بشم فداي تو
يا حسين يا حسين عمو حسين جانم(2)
........................................................
نور چشمانم از برم رفتي از برم رفتي
از برم مثل اکبرم رفتي اکبرم رفتي
چه کرده با تنت عمو سم مرکبها
شکسته دست و سينه ات آه وواويلا
پا نکش رو زمين به پيش چشمانم
دست و پا زدنت شد قاتل جانم
يا حسين يا حسين عمو حسين جانم(2)

شاعر : عابدین کاظمی

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 20
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 05:59
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مرثیه حضرت قاسم -( پای کوبم بر زمین تا زمزمی جاری کنم ) *

2157
2

شعر مرثیه حضرت قاسم -( پای کوبم بر زمین تا زمزمی جاری کنم  ) پای کوبم بر زمین تا زمزمی جاری کنم
لااقل بهر لبان خشک تو کاری کنم
من ز نسل مجتبایم وارث شیر جمل
چون عموعباس می خواهم علمداری کنم
دشمنان از نسل آن بنت الخبیث یثربند
با تنی صد پاره بهرت آبرو داری کنم
من ز سینه نعره ی ان تنکرونی سر دهم
تا که سینه بشکند این شاه را یاری کنم
این تن و ا ین سم مرکب وای بر حال دلم
با تمام پیکرم از تو طرفداری کنم
کن حلالم ای عمو گر که خجالت دادمت
خواستم شاید برای غربتت کاری کنم

  • دوشنبه
  • 20
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 16:18
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

دانلود سبک زمزمه حضرت قاسم(ع) -( عمو حسین! نمونده جونی به بدن ) * رضا تاجیک

3692
4

دانلود سبک زمزمه حضرت قاسم(ع) -( عمو حسین! نمونده جونی به بدن ) سبک: چرا ز دخترت نمیگیری خبر
عمو حسین! نمونده جونی به بدن
سخت شده واسه قاسمت نفس زدن
تا که صدا زدم عزیز حسنم
با نیزه ها به هر طرف می کِشَنَم
عمو ببین جونم روی لبه نگاه تو پر از تعجبه
سوالتو جواب بدم اینا نقش سم مرکبه
عمو حسین عمو حسین من
عمو حسین! دیگه دارم میرم ز حال
نمونده به اعضا و جسمم اتصال
دشمن به روی اسم من مد کشیده
بیا ببین که قاسمت قد کشیده
گریه نکن عمو بلند بلند می دونی که شهید کینه ام
برا نفس زدن مزاحمه استخوان سینه ام
عمو حسین عمو حسین من

شاعر : رضا تاجیک

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 20
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 16:34
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت قاسم بن الحسن(ع) -( سیزده ساله گلی بود ز گلزار حسن ) * مجتبی روشن روان

7124
17

شعر حضرت قاسم بن الحسن(ع) -( سیزده ساله گلی بود ز گلزار حسن ) سیزده ساله گلی بود ز گلزار حسن
چشم شهلاش چنان چشم گهربار حسن
هر که بر او نظر افکنده خدا می‌داند
شد دلش سوختۀ عشق شرر بار حسن
عاشق اویم و با دست غمش می‌خواهد
که روم پایِ سرِ دارِ حسن
آنچنان بوی پدر داشت که زینب
ز تماشای جمالش شده بیمار حسن
حالیا آمده تا اینکه شود خاتمۀ کار حسن
گرم شد در دل آن معرکه بازار حسن
او مگر کیست ، رخش ماه شب تار حسن
سیزده سال زمین دور قدش گردیده
سیزده سال زمان صورت ماهش دیده
سیزده سال به خورشید ، صفا بخشیده
سیزده سال حسین‌ابن‌علی روی مهش بوسیده
سیزده سال دل از دست عمو دزدیده
سیزده سال به دنبال علمدار مُریدانه دویده است
و از او یکسره طرز سر و دست زدن در وسط معرکه دیده
سی

  • سه شنبه
  • 21
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 08:30
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت قاسم بن الحسن(ع) -( چشم هایش همه را یاد مسیحا انداخت ) * علیرضا لک

2607
3

شعر حضرت قاسم بن الحسن(ع) -( چشم هایش همه را یاد مسیحا انداخت ) چشم هایش همه را یاد مسیحا انداخت
در حرم زلزله ی شور تماشا انداخت
هیچ چیزی که نمی گفت فقط با گریه
جلوی پای عمو بود خودش را انداخت
با تعجب همه دیدند غم بدرقه اش
کوه طوفان زده را یک تنه از پا انداخت
بی زره رفت و بلا فاصله باران آمد
هر کس از هر طرفی سنگ به یک جا انداخت
بی تعادل سر زین است رکابی که نداشت
نیزه ای از بغل امد زد و او را انداخت
اسب ها تاخته و تاخته و تاخته اند
پس طبیعی است چه چیزی به تنش جا انداخت
با عمو گفتن خود جان عمو را برده
آنکه چشمش همه را یاد مسیحا انداخت

شاعر : علیرضا لک

  • دوشنبه
  • 27
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:24
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت قاسم بن الحسن(ع) -( بیشتر مثل مجتبي شده اي ) *

1881
3

شعر شهادت حضرت قاسم بن الحسن(ع) -( بیشتر مثل مجتبي شده اي  ) بیشتر مثل مجتبي شده اي
ولي افسوس بي صدا شده اي
مثل آئينه اي كه خورده زمين
تكه تكه جدا جدا شده اي
هركجا دست مي زنم گود است
وايِ من غرق رد پا شده اي
زير سنگيني هزاران اسب
به گمانم که آسيا شده اي

  • دوشنبه
  • 27
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:04
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محسن طالبی پور

دانلود سبک زمینه قاسم ابن الحسن(ع) -( تن من خاکی شد ولی افلاکی شد فدای عـشـق پاک تو ) * محسن طالبی پور

2937
6

دانلود سبک زمینه قاسم ابن الحسن(ع) -( تن من خاکی شد ولی افلاکی شد فدای عـشـق پاک تو ) تن من خاکی شد ولی افلاکی شد فدای عـشـق پاک تو
عموی تنهایم به جای بابایم شدم من سینه چاک تو
بیا دم آخر شده ، عمو اینجا محشر شده
تنم مثه اکبر شده ، ای وای
ببین یتیم مجتبی ، بازم زیر این ضربه ها
داره میگه شکرت خدا ، مولا
شکست احساسم ، دل حساسم ، قد چون یاسم
عمو واویلاه
******
نموند از من چیزی گلت شد پائیزی غروب عمرم غمگینه
برس به فریادم به جونم افتادن میون گودال کینه
بیا آخه سنگم زدن ، ببین عمو چنگم زدن
منو همه با هم زدن ، ای وای
دارن می مکن خونمو ، میخوان بگیرن جونمو
موهای پریشونمو ، ای وای
تنم ای آقا ، با سر نیزه ها ، میره به یغما
عمو واویلاه

شاعر : محسن طالبی پور

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 6
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محسن طالبی پور

دانلود سبک زمینه قاسم ابن الحسن(ع) -( من گل یاسمنم دلاور حسنم ) * محسن طالبی پور

3227
4

دانلود سبک زمینه قاسم ابن الحسن(ع) -( من گل یاسمنم دلاور حسنم ) من گل یاسمنم دلاور حسنم
آرزومه که بشه فدات سر و بدنم
پیش زهرا شرمنده شدن ، سنگینه سنگینه سنگینه
روی دستات مردن به خدا ، شیرینه شیرینه شیرینه
نگاه کن زیر پا تو ، یتیم مجتباتو ، نوکر بچـه هاتو
ای عموی غریبم
******
روی زمینم عمو شکسته سینم عمو
بابا حسن رو دارم بازم می بینم عمو
دیگه اینجا کشتن یتیم ، آزاده آزاده آزاده
توی گودال نیزه به جونم ، افتاده افتاده افتاده
گل یاس تو وا شد ، همه اعضاش جدا شد ، شهید مجتبی شد
ای عموی غریبم

شاعر : محسن طالبی پور

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 7
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 04:30
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محسن طالبی پور

دانلود سبک واحد حضرت قاسم ابن الحسن -( دوباره تـوی دلم غوغاس روی گـونم اشکای باباس ) * محسن طالبی پور

3284
4

دانلود سبک واحد حضرت قاسم ابن الحسن -( دوباره تـوی دلم غوغاس       روی گـونم اشکای باباس ) دوباره تـوی دلم غوغاس روی گـونم اشکای باباس
پیش چشمام روضه ی بازه جسارت به مادرم زهراس
بغضم ترک خورده عمو قرارم و برده عمو
کربــلات مـدینه رو بـه یادم آورده عمو
اینجا بازم کوچه وا کردن
امامشون و رها کردن
خون به دل مجتبی کردن
عموی مظلوم من حسین
******
چه بی رحمن پیر مرداشون پر از سنگه توی دستاشون
خودم با این سینه حس کردم داره نعل تازه اسباشون
تنم پر از تیره عمو هی نفسم میره عمو
خون سرو صورت من چشام میگیره عمو
تن منو از زمین بردار
شده این سر نیزه ها مسمار
داره می ده جسمم و آزار
عموی مظلوم من حسین

شاعر : محسن طالبی پور

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 7
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 04:55
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

متن روضه شب ششم محرم_قاسم بن الحسن -( تا كه از چهره ات نقاب افتاد ) *

2369
3

متن روضه شب ششم محرم_قاسم بن الحسن -( تا كه از چهره ات نقاب افتاد ) تا كه از چهره ات نقاب افتاد
رونق بزم آفتاب افتاد
چهره ی مجتبائیت گُل كرد
در دل دشت التهاب افتاد
دید عباس رزم شاگردش
دید صحرا در اضطراب افتاد
وقتی اومد شروع كرد با اون ملعون ازرق شامی جنگیدن،با پسراش جنگیدن،عباس بالا بلندی ایستاده بود،هی قاسم رو تشویق میكرد،مرحبا به قاسم،نمی دونم مادرش كربلا اومده یا نه،اما اگه اومده اون لحظات با صدای تشویقات عباس،چه حالی پیدا میكرد نجمه خاتون،قاسمم بارك الله،بارك الله،احتمال به قریب به یقیق،اومده كربلا،آخه اومد دید پشت خیمه ها قاسم نشسته زانوهاش رو بغل گرفته بود،داره گریه میكنه،قاسمم برا چی داری گریه میكنی؟گفت:مادر دو تا منظره یادم اومد الان،اول یادم افتاد،وقت

  • شنبه
  • 9
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:33
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

شعر شهادت حضرت قاسم -( شبیه مهر و تسبیحی که بر سجاده می افتد ) * سید پوریا هاشمی

2152
1

شعر شهادت حضرت قاسم -( شبیه مهر و تسبیحی که بر سجاده می افتد ) شبیه مهر و تسبیحی که بر سجاده می افتد
غم چشمان تو دارد به روی باده می افتد
دو چشمم مات این راهست شاید زود برگردی
ز هجرت اشکهای من به روی جاده می افتد
یقینا لحظه ی مرگ عمو می آید آن لحظه
که پیش چشمهای او برادر زاده می افتد
دلیل بر زمین افتادنت جان عمو سادست
کسی که پهلویش را دست نیزه داد می افتد
یتیمی درد سر دارد نشان غربتش اینست
که بر روی سرت یک لشگر آماده می افتد
تنی که بی زره باشد بیفتد گر بروی خاک
هلال سم مرکب ها به رویش ساده می افتد
غمت آنقدر سنگین بود عمه زینبت افتاد
شبیه مهر و تسبیحی که بر سجاده می افتد

شاعر : سید پوریا هاشمی

  • پنج شنبه
  • 21
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

دانلود سبک قاسم بن الحسن(ع) -( ای همه هستی ام ـ شور سرمستی ام ) * روح اله گائینی

9

دانلود سبک قاسم بن الحسن(ع) -( ای همه هستی    ام ـ شور سرمستی    ام ) ای همه هستی ام ـ شور سرمستی ام
بده به قاسم اذن میدان
عمو حسین عمو حسین جان
عمو حسین عمو حسین عمو حسین جان(2)
................................................
ای همه آرزو ـ ای عمو ای عمو
این نامه ی بابا به دستم
در راه تو این بود و هستم
عمو حسین عمو حسین عمو حسین جان(2)
................................................
حاجتم شد روا ـ من به راهت فدا
گر جان دهم من در رکابت
احلی من العسل شهادت
عمو حسین عمو حسین عمو حسین جان(2)
................................................
قاسم بن الحسن ـ شد زره اش کفن
شاگرد عباس علی بود
در وسط میدان یلی بود
عمو حسین عمو حسین عمو حسین جان(2)
......................

  • دوشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1393
  • ساعت
  • 13:20
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

متن سینه زنی واحد شب ششم محرم حضرت قاسم (ع) با سبک سید مجید بنی فاطمه -( تو خواستی کمی ز کار عشق سر در آوری ) *

6921
5

متن سینه زنی واحد شب ششم محرم حضرت قاسم (ع) با سبک سید مجید بنی فاطمه -( تو خواستی کمی ز کار عشق سر در آوری ) تو خواستی کمی ز کار عشق سر در آوری
و از نهال قامت خودت ثمر در آوری
امانتی به مادر تو داده بود مجتبی
سپرده است نامه را دم سفر در آوری
همین که از عموی خود گرفتی اذن رزم را
نمانده بود اندکی ز شوق پر در آوری
سر نترس داری و پدر بزرگ تو علیست
عجیب نیست از تنت زره اگر در آوری
نداشت قلعه کربلا وگرنه که برای تو
نداشت کار تا زچارچوب در، درآوری
رجز بخوان و خاندان خویش را به رخ بکش
که کفر این سپاه کفر بیشتر درآوری
به چرخ تیغ خود به روی خاک دشت سر بریز
بزن که از حرامزاده ها پدر درآوری
نشد حریف تو کسی و میکنند دوره ات
خدا کند که جان سالم از خطر درآوری
ز اسب سرنگون شدی به شوق شیشه ی عسل
چگونه از میان خاک ها

  • شنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 14:19
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار سنگین شب ششم محرم حاج منصور ارضی -( مرا محروم از رفتن مگردان ) *

4000
8

اشعار سنگین شب ششم محرم      حاج منصور ارضی -( مرا محروم از رفتن مگردان ) مرا محروم از رفتن مگردان اسیر فتنه دشمن مگردان
تو هرگز یتیمی را نراندی بزرگی کن تو رو از من مگردان
بیا شوق مرا ضرب المثل کن تمام ظرف هایم را عسل کن
برای آن که از دستت مریزم مرا اهسته آهسته بغل کن
لبم بوی پدر دارد عمو جان سرم شوق سفر دارد عمو جان
تمام سنگ ها بر صورتم خورد یتیمی درد سر دارد عمو جان
گل پژمرده،پژمردن نداره ز پا افتاده پا خردن نداره
مرا بگذار عمو برگرد خیمه تن پاشیده که بردن نداره
مرا از خون سینه آب دادند تنم را روی نیزه تاب دادند
گلی بودم گلابم را گرفتند مرا اینگونه غسل ناب دادند

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 27
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 06:51
  • نوشته شده توسط
  • محمد امین
ادامه مطلب

اشعار شور شب ششم محرم سیدمحمد جوادی -( دیوونگی کارمه،یا حسین ) *

4285
8

اشعار شور شب ششم محرم        سیدمحمد جوادی -( دیوونگی کارمه،یا حسین  ) دیوونگی کارمه،یا حسین کار دل زارمه،یا حسین
ذکر تو شعارمه،یا حسین آروم و قرارم یا حسین
(یا حسین)2ذکردل همه انبیاء (یا حسین)2از کرمت بده کربلا
[(تور وخدا)2آقا ببر منو کربلا]3
دیوونه یه غم داره،یا حسین عقده ی حرم داره،یا حسین
امیدکرم داره،یا حسین حرمتو کم داره یا حسین
(یا حسین)2 تاب وتبی به دلم بده***(یا حسین)2اذن دخول حرم بده
[(تور وخدا)2آقا ببرمنو کربلا]3
دیوونگی هر شبه،یا حسین با دلی که در تبه یا حسین
پیش تو مقربه،یا حسین دلی که با زینبه،یا حسین
ز دشمنت بیزارم،خیلی دوست دارم***دورازعزاب نارم،خیلی دوست دارم
[ثارالله(ابا عبد الله)3]2

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 28
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 07:51
  • نوشته شده توسط
  • محمد امین
ادامه مطلب

اشعار ذکر دودمه شب ششم محرم حاج حسین سیب سرخی -( گشته خونین کفن آن گل یاسمن ) *

7627
17

اشعار ذکر دودمه شب ششم محرم   حاج حسین سیب سرخی -(   گشته خونین کفن آن گل یاسمن    ) گشته خونین کفن آن گل یاسمن نو گل مجتبی قاسم بن الحسن
(ای عمو جان حسین)4
شده غرق به خون همه اعضای من***ای عمو جان شکست استخوان های من
(ای عمو جان حسین)4
ببین چه ها آمده ای عمو بر سرم زیرسم ستور له شده پیکرم
(ای عمو جان حسین)4
همه جا کربلا همه جا نینوا تو حسین منی تو عزیز خدا
تو صفایدل وتو توان تنی همه روی زمین ز غمت در عزا
( یا حبیبی حسین نور عینی حسین)3
مادرش فاطمه هر شب جمعه ها می رود قتلگاه سر زند خیمه ها
گشته خونین کفن آن گل یاسمن نو گل مجتبی قاسم بن الحسن
(ای عمو جان حسین)4

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 28
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 14:39
  • نوشته شده توسط
  • محمد امین
ادامه مطلب

اشعارشور شب ششم محرم حاج مهدی کمالی -( تا قیامت سر بداریم ) *

2314
1

اشعارشور شب ششم محرم       حاج مهدی کمالی -( تا قیامت سر بداریم ) تا قیامت سر بداریم از غم عشق تو ما بی قراریم
به دو دنیا نفروشیم همه جاتو روضه ها جگر خروشیم
دلداری،اربابی (بر قلبم جا داری)2تا ابد برای من سالاری
(ابوفاضل،یل حیدر)2 اسوه ی رزم وجهاد،گل حیدر
(غم ندارم،تو رو دارم)2 تویه این عالم هستی تو رو دارم

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 28
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 15:12
  • نوشته شده توسط
  • محمد امین
ادامه مطلب

اشعار تک ضرب شب ششم محرم حاج محمد رضا بذری -( شب ششم ،شش سویه دل منئ د،به سوی شش گوشه کربلا ) *

5066
4

اشعار تک ضرب شب ششم محرم          حاج محمد رضا بذری -(  شب ششم ،شش سویه دل منئ د،به سوی شش گوشه کربلا ) شب ششم ،شش سویه دل منئ د،به سوی شش گوشه کربلا***هرچه گشتم ،پیدا نکردم، قبر
شریف قاسم را
فدایت آقا زاده که هستی،حتی غریب ترازبابا***قبرشماکو،لااقل داره ،یه قبر خاکی مجتبی
تموم حا لات تورفته به بابات حسن***چشات حسن،صدات حسن،حال وهوات حسن
در شب عاشورا تو یه حرف زدی با عمو***یعنی که قاسم اومده بشه برات حسن
گفتی عمو منم میشه،گفت حسنم میشه ***اهلائ عسل گفتی یعنی بی جوشنم میشه
دیگه رو پنجه یر پا راه نرفتی و گفتی ***تکرار صفین بابا با این تنم میشه
(مدد اهلا من العسل مولا،گل حسن گل حسن***مدد نو جوونیه مجتبی، گل حسن گل حسن)2
وقت و اداعت ازخیمه گفتی ،به عمو حرف آخر رو***گفتی می دونم،به خاطر من،بغل نکردی

  • پنج شنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 14:15
  • نوشته شده توسط
  • محمد امین
ادامه مطلب

اشعار شور شب ششم محرم ایمان کیوانی -( آقا دادن حرف تو یادم ) *

4099
11

اشعار شور شب ششم  محرم            ایمان کیوانی -( آقا دادن حرف تو یادم  ) آقا دادن حرف تو یادم هرچی دارم دادی تو یادم
دوباره امشب تویه فکرم کربلا با پای پیادم
ارباب ارباب ماه عالم تاب به ما بکن نظری
عشق و شور و حال ،یه شب جمعه ما رو کربلا ببری
خوشحالم که شدم خادم هیئت***خوشحالم که گذاشتیم توی حیرت
خوشحالم که به من آبرو دادی*** خوشحالم از این که شدم غلام رقیه ات
ارباب ارباب...درد منو آقا دوا کن حاجت این دلو روا کن
قسمت نوکرای عاشق زیارت کرب وبلا کن
زیر ایوون از دل و جون میام آقا سینه خیز
دل شکستم،جا مونده ام من برای من آقا دونه بریز
خوشحالم که شدم خادم هیئت***خوشحالم که گذاشتیم توی حیرت
خوشحالم که به من آبرو دادی***خوشحالم از این که شدم غلام رقیه ات

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 2
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 07:21
  • نوشته شده توسط
  • محمد امین
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد