حضرت علی اصغر (ع)

مرتب سازی براساس

شعر شهادت حضرت علی اصغر (ع) -( مادرش از تشنگی شیری نداشت ) * محمد جواد شیرازی

3521
1

شعر شهادت حضرت علی اصغر (ع)  -( مادرش از تشنگی شیری نداشت  ) طفل شش ماهه
آن قدر لب تشنه و معصوم بود

گریه هم می کرد نامفهوم بود

صورتی کوچک شبیه غنچه داشت

استخوانش نرم مثل موم بود

مادرش از تشنگی شیری نداشت

در میان خیمه ها مغموم بود

جان به قربان غریبی حسین

از دو قطره آب هم محروم بود

آب را بستن به روی کودکان

در کدام آیین و دین مرسوم بود؟!

شد از این کودک تلظی کردنش

سهم بابایی که خود مظلوم بود

با سه شعبه، طفل شش ماهه زدن

در میان کفر هم مذموم بود

بین دستش یک طرف جسم علی

یک طرف هم صورت و حلقوم بود

گوش تا گوش علی پاشیده شد

چون به جرم عاشقی محکوم بود

عصر عاشورا رسید و صحبت از

نبش قبر کودکی معصوم بود

پیش چشم مادرش رأس علی

لا به لای نیزه ها معل

  • شنبه
  • 8
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 14:23
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 مرتضی محمودپور

متن شعر حضرت علی اصغر (ع) -( شش ماهه‌ ی من زبان ندارد ) * مرتضی محمودپور

3723

متن شعر حضرت علی اصغر (ع) -( شش ماهه‌ ی من زبان ندارد ) شش ماهه‌ ی من زبان ندارد
دیگر به کفش توان ندارد
در بند قمات جان ندارد
از سوز عطش فغان ندارد
(بر تیزی تیر و نیزه لعنت
بر حرمله و مغیره لعنت)

روزم بخدا علی سیاه هست
بابات غریب و بی سپاه هست
چشمش نگران خیمه‌گاه هست
شرمنده‌ی آخرین نگاه هست
رفت اکبر نوجوان علی جان
برخیز رجز بخوان علی جان

من تشنه‌ی باده و سبویم
با عشق حسین روبرویم
با اشک اگر چهره بشویم
در هر نفسی حسین گویم
من فاطمیم کنیز اویم
باید بخری تو آبرویم

ششماهه‌ی من مترس مادر
تو اکبر قوم هستی اصغر
باید تو زنی بوسه به خنجر
نی با لب خود بلکه به حنجر
برخیز و سفید روی من کن
قنداقه‌ی خویش را کفن کن

دردی کش میخانه‌ خموشی؟
لب تشنه چرا باده ننوش

  • یکشنبه
  • 16
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 08:57
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

دانلود متن و سبک نوحه حضرت علی اصغر(ع) -( در کربلا امشب شور عطش برپاست ) * مرتضی محمودپور

1389

دانلود متن و سبک نوحه حضرت علی اصغر(ع) -( در کربلا امشب شور عطش برپاست ) بند اول
در کربلا امشب شور عطش برپاست
شرمنده از طفلان چون حضرت سقاست
ششماهه طفلی در گهواره افتاده
چشم رباب امشب از غصه چون دریاست
کرببلا گرچه بیتابم
کرببلا گوهر نابم
لعل لبم از چه میسوزد
کرببلا تشنه آبم
واویلتا آه و واویلا(۳)

بند دوم
آب آوره طفلان ششماهه تب دارد
یک جرعه آب آور چون جان به لب دارد
در گرد گهواره مادر پریشان است
چون غصه اصغر هر روز و شب دارد
عمو ببین لب عطشانش
عمو ببین چشم گریانش
کنار گهواره اصغر
نشسته مام پریشانش
واویلتا آه و واویلا(۳)

شاعر : مرتضی محمودپور

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 16
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 09:02
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

متن شعر دودمه حضرت علی حضرت علی اصغر(ع) -( میرسد از خیمه‌ها یارب صدای آب آب ) * مرتضی محمودپور

5574
5

متن شعر دودمه حضرت علی حضرت علی اصغر(ع) -( میرسد از خیمه‌ها یارب صدای آب آب ) بند اول
میرسد از خیمه‌ها یارب صدای آب آب
وای بر حال رباب(۲)

بند دوم
آب آوردن به خیمه بهر اصغر شد ثواب
وای بر حال رباب(۲)

بند سوم
کودکی در خیمه افتاده به دامان رباب
مادرش گوید بخواب(۲)

بند چهارم
حرمله داده به جای آب بر اصغر جواب
مادرش گوید بخواب(۲)

شاعر : مرتضی محمودپور

  • یکشنبه
  • 16
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 09:08
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب

علی اصغر علیه السلام -( مادری بین خیمه غمگین بود ) * محمد جواد شیرازی

1110

علی اصغر علیه السلام -( مادری بین خیمه غمگین بود ) مادری بین خیمه غمگین بود
سرش از شرم رو به پایین بود

پیش چشمان بانوان حرم
دیده اش پر شد از نم و شبنم

بانویی که دگر نظیر نداشت
کودکش تشنه بود و شیر نداشت

دست خود را تکان تکان می داد
کودکش تشنه داشت جان می داد

چه کند با دل گرفتارش؟!
داد دست رقیه گهوارش

پیش او هم علی نشد آرام
زینب آمد ولی نشد آرام

کودکی زیر لب در آن محفل
گفت با گریه یا ابوفاضل

آه، از شرم ساقی توحید
پیکرش بین علقمه لرزید

ناگهان نور مشرقین آمد
پدرش حضرت حسین آمد

عمه گهواره را به آقا داد
به دل مادرش تسلا داد

گفت: او هم دلاوری شده است
تشنه ی جام کوثری شده است

رفت آقا به سوی آن لشکر
رفت در روبروی آن لشکر

گفت: این طفل را چه

  • دوشنبه
  • 17
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 04:14
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 حسین رئوفی

مرثیه حضرت علی اصغر(ع) -( بهشت آرزو یک دَم چو آدم رفت از دستم ) * حسین رئوفی

1007
1

مرثیه حضرت علی اصغر(ع) -( بهشت آرزو یک دَم چو آدم رفت از دستم  ) بهشت آرزو یک دَم چو آدم رفت از دستم
عجب گر دین و دنیا هر دو باهم رفت از دستم

گهی عاشق گهی فارق گهی باحق گهی ناحق
و غافل زانکه نقد عمر ، دَرهم رفت از دستم

ندارد جُرمِ کوچک در مسیر عشق معنایی
که من کوچک شمردم یار کم کم رفت از دستم

منم چون یخ فروشی که خریداری نشد پیدا
و عمرم همچو یخ شد آب و نم نم رفت از دستم

اگر عمرت شود چون نوح، روز واپسین گویی
که عمرم همچو رویا بود و یک دم رفت از دستم

امام عاشقان بر روی دستش غرق خون طفلی
بگفت ای دوست، پایِ عشقت این هم رفت از دستم

نگاهی کن بهار زندگانیِ «رئوفی» را
که باغم باغبانا بی تو با غم رفت از دستم

شاعر : حسین رئوفی

  • دوشنبه
  • 17
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 09:16
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت علی اصغر (ع) -( دیده اش پر شد از نم و شبنم ) * محمد جواد شیرازی

1531

شعر شهادت حضرت علی اصغر (ع)  -( دیده اش پر شد از نم و شبنم  ) مادری بین خیمه غمگین بود

سرش از شرم رو به پایین بود

پیش چشمان بانوان حرم

دیده اش پر شد از نم و شبنم

بانویی که دگر نظیر نداشت

کودکش تشنه بود و شیر نداشت

دست خود را تکان تکان می داد

کودکش تشنه داشت جان می داد

چه کند با دل گرفتارش؟!

داد دست رقیه گهوارش

پیش او هم علی نشد آرام

زینب آمد ولی نشد آرام

کودکی زیر لب در آن محفل

گفت با گریه یا ابوفاضل

آه، از شرم ساقی توحید

پیکرش بین علقمه لرزید

ناگهان نور مشرقین آمد

پدرش حضرت حسین آمد

عمه گهواره را به آقا داد

به دل مادرش تسلا داد

گفت: او هم دلاوری شده است

تشنه ی جام کوثری شده است

رفت آقا به سوی آن لشکر

رفت در روبروی آن لشکر

گفت: ای

  • جمعه
  • 28
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 15:55
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محسن صرامی

شعر شهادت حضرت علی اصغر (ع) -( هنوزم نخشکیده اشک رباب ) * محسن صرامی

843

شعر شهادت حضرت علی اصغر (ع)  -( هنوزم نخشکیده اشک رباب  ) حرمله الهی که خیر نبینی

هنوزم نخشکیده اشک رباب

با دلش چه کرده این غم که دیگه

نمیشه پیشش بیاری اسم آب

خواب اصغر و میبینه دائماً

زندگی میکنه با فکرعلی

تا غذا براش میارن میشینه

باز،زبون میگیره با ذکرعلی

واسه آرامش خاطر خودش

میره گهواره رو هی تکون میده

میون گریه لالائی میخونه

روزی صدبار توی روضه جون میده

بمیرم الهی بعدکربلا

افتاده بدجوری ازخواب و خوراک

میگه پیش چشم من بانیزه ها

درآوردن علی مو اززیرخاک

حدود یه سالی هست دیگه رباب

نمیشینه حتی زیر سایبون

توی آفتاب میشینه روضش اینه

آقامونا کشیدن تو خاک و خون

شاعر : محسن صرامی

  • جمعه
  • 28
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 16:27
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شعر حضرت علی اصغر(ع) -( ابر، خون بارید از دست پدر تا آسمان ) * رضا بیاتی

1119

شعر حضرت علی اصغر(ع) -( ابر، خون بارید از دست پدر تا آسمان ) در نهانم عشق پیدا شد ، نمیدانم چطور
چشم دل انگار بینا شد ، نمیدانم چطور

شصت و یک سال از بهاردین گذشت و با حسین
شاخه ایمان شکوفا شد،نمیدانم چطور

جمع شد غم های عالم،ضرب شد در سینه ام
از لبم لبخند منها شد ، نمیدانم چطور

ماجرای کربلا را تا شنیدم ، اشک غم
قطره قطره موج دریا شد ، نمیدانم چطور

کودکی شش ماهه بی تاب است ، آیا آب نیست؟
پرسشی ساده معما شد ، نمیدانم چطور

بی هوا خاری سه شعبه برگلوی گل نشست
بغض بسته در هوا وا شد ، نمیدانم چطور

ابر، خون بارید از دست پدر تا آسمان
درد بی آبی مداوا شد ، نمیدانم چطور

دسته گل بر روی دست باغبان پرپر شد و
طور دیگر عشق معنا شد ، نمیدانم چطور

شاعر : رضا بیاتی

  • جمعه
  • 28
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 17:51
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

زمزمه شب هفتم -( چوخ ال ایاخ چالما ، قراریمی آلما ) * امین عبداللهیان

1577

زمزمه شب هفتم -( چوخ ال ایاخ چالما ، قراریمی آلما ) چوخ ال ایاخ چالما ، قراریمی آلما
بیراز دا صبر ایله ، اود عالمه سالما
سینم ده سود یوخدی ، بو غم منه چوخدی
سو ایستمه اوغلوم ، که قیمتی اوخدی

کیمه دیوم دردیمی علی جان
هامی سوسوزدی اصغر
سویا یوخ امکان ، که باغلیوبدی ، بوگون فراتی لشگر

لای لای علی جان3 اصغر

خراش اولوب سینم ، قان اولدی دیرناقون
بو وضعیله حتمی اولوبدی اولماقون
دوداخلارین هرکیم گوروب کباب اولدی
ددی که قاره گون فقط رباب اولدی

گهی قوجاخدا رقیه لای لای
سسلر سنی اوشاخلار
گهی ده زینب دیه ر علی وای
آغلار سنی قوجاخلار

لای لای علی جان3 اصغر

شاعر : امین عبداللهیان

دانلود سبک

  • شنبه
  • 29
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 11:31
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 حمیدرضا محسنات

حضرت علی اصغر(ع) -( کشتن اصغر هنر نمیخواهد ) * حمیدرضا محسنات

1462
2

حضرت علی اصغر(ع) -( کشتن اصغر هنر نمیخواهد  ) کشتن اصغر هنر نمیخواهد
بچه که تیر سه پر نمیخواد

مرغ بهشتی من پرش عشق است
پس بزنش بال و پر نمیخواهد

آب طلب کرد , کاش آن نامرد
تیر نمیزد , اگر نمیخواهد ...

وقتی علی اکبرم ندارد سر
اصغر من نیز سر نمیخواهد

جان علی هم فدای جان حسین
مادرش اصلا پسر نمیخواهد
....

در سر اصغر که فکر آب افتاد
حرمله آنجا دهانش آب افتاد

تیر نه تیری که در نظر داری
زد , سر شش ماهه رباب افتاد

غرق به خون سر به پوست آویزان
مثل عقیقی که از رکاب افتاد

مثل دل مادرش , به قنداقه
جسم نحیفش به پیچ و تاب افتاد

بیشتر از هرکسی حسین آنجا
تا برود خیمه در عذاب افتاد

یک قدم آمد به سمت خیمه فقط
یک قدم آمد فقط ... رباب افتاد

...

قص

  • شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 14:06
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 جواد کلهر

سلام بر رباب (ع) -( مگر می شود گفت بس کن رباب ) * جواد کلهر

1539
3

سلام بر رباب (ع) -( مگر می شود گفت بس کن رباب ) مگر می شود گفت بس کن رباب
مگر می شود گفت قدری بخواب
مگر می شود گفت آرام گیر
مکن شیون و نوش قدری تو آب
مگر می شود گفت مویه نکن
بپوشان رخت را دگر با نقاب
مگر می شود گفت ذجه مزن
شده قلب زارت ز هجران کباب
مگر می شود گفت خاکی شدی
منه بر سرت زین مصیبت تراب
مگر می شود گفت آرام باش
درنگی نما کم کن این التهاب
مگر می شود گفت در سایه رو
که جانان او بوده در آفتاب
مگر می شود گفت مجنون شدی
جسارت بود گر کنم این خطاب
مگر می شود گفت جان می دهی
خودش می کند بهر مردن شتاب
مگر می شود گفت پروا نما
چو گردون شده بر سر او خراب
مگر می شود گفت نزدش حسین
دوباره به پا می کند انقلاب
مگر می شود گفت لای لای علی
زند هر چه زجه

  • سه شنبه
  • 23
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 20:49
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 آرش براری

حضرت علی اصغر (ع) -( حب تو در قلب تمام مومنین است ) * آرش براری

2396

حضرت علی اصغر (ع) -( حب تو در قلب تمام مومنین است ) حب تو در قلب تمام مومنین است
مهر تو با آب و گل شیعه عجین است

اسلام را ماه محرم حفظ کرده
پس روضه خواندن رکنی از ارکان دین است

در "روضه" غرق نعمت پروردگاریم
هیات "بهشت" کوچکی روی زمین است

با معرفت در روضه هرکس مینشیند
روز قیامت با پیمبر همنشین است

با دستمال اشک خود مانوس هستیم
شال عزایت رشته حبل المتین است

روزی که نام تو به گوشم خورد گفتم
عشقی که می گشتم به دنبالش همین است

گریه غبار فتنه را میشوید از چشم
پس اشکِ در روضه بصیرت آفرین است

سفاک‌ها با یکدگر فرقی ندارند
داعش هم از نسل همان شمر لعین است

در کربلا آن بی بصیرت ها ندیدند
در زیر سم اسب قرآن مبین است

آن روز اگر مصداق ظالم شمر بود اس

  • جمعه
  • 26
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 20:35
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

دانلود متن و سبک نوحه شهادت حضرت علی اصغر (ع) -( لالا_لالا_لالا_لالایی_لالا_لا ) * هستی محرابی

4870
0

دانلود متن و سبک نوحه شهادت حضرت علی اصغر (ع) -( لالا_لالا_لالا_لالایی_لالا_لا ) لالا_لالا_لالا_لالایی_لالا_لا
چه سازم من در این ویرونه حالا ؟

شب است و ماه و یه دشتِ خیالی، جون
رباب و آه و یه گهواره خالی!

من از داغِ فراقت بی قرارم، جون
نمیدونم تو امشب، در چه حالی؟

فقط دونم که از دردِ گلویت، جون
دیگه نایی نداری تا بنالی!

علی جون سینه ام گشته پُرِ شیر، جون
دریغا! که گلم جایِ تو خالی!

لالا_لالا_لالا_ماهِ هلالی، جون
هنو در ذهنِ من مونده سؤالی؟

شب است و لاله ی مادر کجایی؟جون
چرا امشب خَموش و بی صدایی؟

نمیدونم درین صحرایِ خاموش، جون
کجا خوابون تو رو امشب بابایی؟

الاهی هیچ گلی تشنه نمیره، جون
به زیرِ خنجر و دشنه نمیره

لالا_لالا_لالا_ماهِ هلالی، جون
امشب شیر دارم و جایِ ت

  • شنبه
  • 11
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 11:46
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

حضرت علی اصغر علیه السلام -(بحر ولا را گوهری تو) * رضا یعقوبیان

980

حضرت علی اصغر علیه السلام  -(بحر ولا را گوهری تو) حضرت علی اصغر علیه السلام
بحر ولا را گوهری تو
تفسیر نور و کوثری تو
مولا علی اصغری تو
علی علی یا علی اصغر (3)
********
تو زینت کرب و بلایی
نور دل خون خدایی
کودک ولی مشکل گشایی
علی علی یا علی اصغر (3)
********
حق کرده بر شیعه عنایت
در محشر و روز قیامت
خون تو می کند شفاعت
علی علی یا علی اصغر (3)
********
تو باب حاجات جهانی
مایه ی آرامش جانی
بهر حسین محسن ثانی
علی علی یا علی اصغر (3)
********
خون خدا را در نابی
دردانه ناز ربابی
از تشنگی در تب و تابی
علی علی یا علی اصغر (3)
********
در دست بابا خنده کردی
دشمن ز خود شرمنده کردی
دین خدا را زنده کردی
علی علی یا علی اصغر (3)
********
بمیرم از کینه اعدا

  • یکشنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 22:47
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

حضرت علی اصغر علیه السلام -( توگل پیغمبری تو گلاب کوثری) * رضا یعقوبیان

239

حضرت علی اصغر علیه السلام -( توگل پیغمبری  تو گلاب کوثری) حضرت علی اصغر علیه السلام
توگل پیغمبری تو گلاب کوثری
نور چشم زینبین تو علی اصغری
باب حاجات جهانی یا علی
بر همه آرام جانی یا علی
یا علی اصغر علی (4)
********
ای گل پرپر علی لاله احمر علی
پاره قلب حسین شیرخوار اصغر علی
از کرم مهمان تو هستم علی
ریزه خوار خوان تو هستم علی
یا علی اصغر علی (4)
********
نام تو رمز حیات زینت ارض و سماست
از کرامات خدا تو شدی باب النجات
شد عجین مهر و ولایت با گلم
آمدم سوی تو مولا با دلم
یا علی اصغر علی (4)
********
هستی خون خدا عطر و بوی کربلا
میهمان تو منم ای گل زهرا نما
سوی تو مولی الموالی آمدم
کن نظر با دست خالی آمدم
یا علی اصغر علی (4)
********
ای ولایت را گلاب یا ع

  • دوشنبه
  • 22
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 16:23
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

حضرت علی اصغر (ع) قدری آرام شو اصغر روی دستان رباب * رامین برومند

897

حضرت علی اصغر (ع) قدری آرام شو اصغر روی دستان رباب زبانحال حضرت رباب با حضرت علی اصغر(ع)

قدری آرام شو اصغر روی دستان رباب
زده ای آتش غم بر دل سوزان رباب

گشته ام خیمه به خیمه پی یک قطره آب
ناامید چشم به راه نم باران رباب

درد بی آبی و بی شیری ام آیا بس نیست
مکن انقدر تلظی پسرم جان رباب

جان به لب گشتم علی تا که عمویت برسد
قدری آرام شو مادر، روی دستان رباب

چنگ کمتر بزن اصغر به سر و صورت خود
بخدا گشته کباب قلب پریشان رباب

دست و پا هی مزن انقدر دلم راکندی
بس که لطمه زده ام خون شده چشمان رباب

زائر از خشکی لب های تو میخواند و بس
نظری کن به ثناخوان غمت جان رباب

  • سه شنبه
  • 23
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 03:58
  • نوشته شده توسط
  • رامین برومند(زائر)
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

دودمه حضرت اصغر -(من به آغوش پدر از همه کس تشنه ترم) * محمود ژولیده

1108
1

دودمه حضرت اصغر -(من به آغوش پدر از همه کس تشنه ترم) من به آغوش پدر از همه کس تشنه ترم
این گلو این جگرم
بغلم کن که دهد مقتل من بال و پرم
این گلو این جگرم

  • چهارشنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 20:22
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

غنچه باغ بهشت -(السلام و مرتضی رو نور عین السلام ای غنچه باغ حسین) * رضا یعقوبیان

332

غنچه باغ بهشت -(السلام و مرتضی رو نور عین السلام ای غنچه باغ حسین) السّلام ای مرتضی رو نور عین
السّلام ای غنچۀ باغ حسین
**
السّلام ای عالمی مفتون تو
شیعه تا روز جزا مدیون تو
**
تو زنسل حیدر و پیغمبری
مظهر صبر و رضای داوری
**
طفلی اما شیر دشت کربلا
مُهرتاُیید شهیدان خدا
**
گرچه طفل شیرخواره اصغری
درکرامت جود و رحمت محشری
**
کربلا از خون پاکت منجلی
برتو مینازد حسین ابن علی
**
تو ز لطف حق شدی خلد آشیان
باب حاجات تمام شیعیان
**
گشته ایم از لطف تو مهمان تو
یا علی دست همه دامان تو
**
تو چو شمعی ما همه پروانه ات
کن نظر بر سائلان خانه ات
**
کن نظر مولا بر این دل های ما
یک نگاه تو برد غم های ما
**
اوریم امشب همه بر تو پناه
از کرامت جمع مارا کن نگاه
**
با نگاه تو خدایی

  • یکشنبه
  • 11
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:31
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 محسن طالبی پور

حضرت اصغر (ع) -(کجایی صبر و قرار مادر) * محسن طالبی پور

937
2

حضرت اصغر (ع) -(کجایی صبر و قرار مادر) کجایی صبر و قرار مادر
بیا که آروم نداره مادر
یادم نمی ره که تشنه رفتی
چرا نموندی کنار مادر
مادرت فدای اون چشات
تنگ شده دلم برا صدات
کاش می شد تو رو بغل کنم
لالایی بگم بازم برات
برات بمیره مادر
دلم گرفته هواتو دارم
می خوام تو رو باز رو پام بزارم
اومد یه کم شیر به سینه ی من
ولی دیگه من تو رو ندارم
قلب من یه خونه ی غمه
جای ناخنت رو سینمه
از غم لبای خشک تو
مادرت بمیره باز کمه
برات بمیره مادر
میون رویا تو رو می بینم
تو آسمونا تو رو می بینم
حالا دیگه با گلوی پاره
رو دست زهرا تو رومی بینم
این روزا همیشه مضطرم
هر چی باشه من یه مادرم
این روزا علی همش تو خواب
دنبال یه نیزه با سرم
برات بمیره مادر

  • دوشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 11:08
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

اسطوره عشق -(اسطوره مهر و وفایی) * رضا یعقوبیان

70

اسطوره عشق -(اسطوره مهر و وفایی) اسطورۀ مهر و وفایی
همسنگر خون و خدایی
ای مونس و همراز مولا
ای نقطۀ آغاز مولا
ای آخرین سرباز مولا
مولا مدد یا علی اصغر(۳)
**
توبررباب نور دوعینی
درکربلا یار حسینی
ای باب حاجات خلایق
ای آخرین سرباز لایق
بین شهیدان شمس بارق
مولا مدد یا علی اصغر(۳)
***
ای غنچه گلزارعصمت
ای اسوه عشق و محبّت
نور خداوند مبینی
توحامی قران و دینی
تو برحسین یار و معینی
مولا مدد یا علی اصغر(۳)
***
گرچه تو هستی شیرخواره
درآسمان دین ستاره
نور خدای لایزالی
کودک ولی حیدر خصالی
دربین خوبان بی مثالی
مولا مدد یا علی اصغر(۳)
***
تو نور بخش این جهانی
مایه ی آرامش جانی
دین خدا مرهونت اصغر
شیعه بود مدیونت اصغر
عالم شده محزونت اصغر

  • دوشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:52
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شهید عطشان -(اصغرای ماه تابان) * رضا یعقوبیان

83

شهید عطشان -(اصغرای ماه تابان) اصغرای ماه تابان
اصغرای نور یزدان
جان ثاراللهی تو
طفل شش ماهه عطشان
غنچۀ باغ عصمت اصغر
شافع خیل امّت اصغر
**
گل گلزار عصمت
دین زتو داردحرمت
خون پاکت علی جان
شیعه را داده عزّت
غنچۀ باغ عصمت اصغر
شافع خیل امّت اصغر
**
نجل پیغمبری تو
شافع محشری تو
درگلستان حیدر
غنچه پرپری تو
غنچۀ باغ عصمت اصغر
شافع خیل امّت اصغر
**
ای صفا بخش عالم
رهرو راه خاتم
شامل شیعیان است
لطف و جودت دمادم
غنچۀ باغ عصمت اصغر
شافع خیل امّت اصغر
**
گل باغ جنانی
نوربخش جهانی
ای امید دو عالم
درد ماراتو دانی
غنچۀ باغ عصمت اصغر
شافع خیل امّت اصغر
**
طفل پاک ربابی
از چه در آفتابی
لب عطشان علی جان
برروی دست بابی
غنچۀ باغ عصمت اصغر
شا

  • دوشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:55
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(غزل)لرزیدن اهل حرم/لرزه بر دست من و پیکر تو میلرزد * محمود اسدی

1216

(غزل)لرزیدن اهل حرم/لرزه بر دست من و پیکر تو میلرزد لرزه بر دست من و پیکر تو میلرزد
وسط معرکه دیدم سر تو می لرزد

خواستم از گلویت تیر کشم اما حیف
تیرهم در وسط حنجر تو می لرزد

شده آویخته بر پوست سر کوچک تو
گر ببیند سر تو، خواهر تو می لرزد

موقع دفنِ تنت، کار پدر مشگل شد
عمه ات گفت، هنوز اصغر تو می لرزد

مثل بسمل شده ای گرچه سرت گشته جدا
خاک میریزم و بینم پرِ تو میلرزد

کاشکی نیزه ی دشمن نکند پیدایت
نیزه در خاک رود، مادر تو میلرزد
*******
شائق

  • سه شنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 22:23
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(غزل)مستی نیزه دار/رفته رمق ز دست و سر و پیکرم علی * محمود اسدی

653

(غزل)مستی نیزه دار/رفته رمق ز دست و سر و پیکرم علی رفته رمق ز دست و سر و پیکرم علی
باللَّه که نیست ماتم تو باورم علی

تو تیر خورده ای پسر من ولیک سوخت
از حنجر بریده ی تو حنجرم علی

بهد از شهادت تو عدویت،عزیز دل
بر دل نهاده است غم دیگرم علی

یک عده بیل دار که با نیزه آمدند
باکینه آمدند به پشت حرم علی

نیزه بخاک رفت و تنت شد برون زخاک
ای وای من مقابل چشم ترم علی

بامعجرم سرت به سر نیزه بسته شد
شدسایبان،سر تو برای سرم علی

یک جرعه آب خورده ام از دیشب و،ببین
شیرآمده به سینه،گل پرپرم علی

ای نی سوار تشنه،پر از شیر سینه شد
پایین بیا ز نیزه،مزن آذرم علی

مست است نیزه دار تو ای هستی رباب
در زیر دست و پا نروی،دلبرم علی

بی اختیار دست خودم را تکان دهم
ا

  • سه شنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 22:26
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب

چه گذشت به دل رباب *

2590

چه گذشت به دل رباب قال رسول الله - صلى الله عليه وآله

انى لاكون فى الصلوة فاسمع
بكاء
الصبى فاخفف مخافة ان اشق على
امه ؛
من گاهى در حال نماز كه هستم
صداى گريه كودكى را مى شنوم و
نماز را سبك و كوتاه مى كنم، چرا كه
مى ترسم مادرش را به رنج افكنم.

جا دارد عرض كنيم يا رسوالله (ص)
جاى شما خالى بود كربلا ، ببينيد چه
گذشت به دل رباب ...

منبع
(كنزالعمال، ج ٧، ص ٦٠١، حديث

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 11:29
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب

روضه شش ماهه علی اصغر *

1790

روضه شش ماهه علی اصغر ? آزاد كرده حسين (ع)
حاج شيخ احمد كافى (رضوان اللّه تعالى عليه) نقل نمود:
يكى از شيعيان در بصره سالى ده شب در خانه اش دهه عاشورا روضه خوانى مى كرد اين بنده خدا ورشكست شد و وضع زندگى اش از هم پاشيده شد حتى خانه اش را هم فروخت.
نزديك محرم بود با همسرش داخل منزل روى تكه حصيرى نشسته بودند يكى دو ماه ديگر بنا بود خانه را تخليه كنند، و تحويل صاحبخانه بدهند و بروند.
همسرش مى گويد: يك وقت ديدم شوهرم منقلب شد و فرياد زد.
گفتم: چه شده؟ چه شده؟
گفت: اى زن ما همه جور مى توانستيم دور و بر كارمان را جمع كنيم، آبرويمان
يك مدت محفوظ باشد، اما بناست آبرويمان برود.
گفتم: چطور؟ گفت: هر سال دهه عاشورا امام حسين (

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:17
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب

مصائب امام حسين *

59

مصائب امام حسين كميت شاعر مي‌گويد: در حضور امام صادق عليه السلام درباره مصائب امام حسين عليه السلام شعر مي‌خواندم امام بسيار گريستند. اهل حرم هم صدا به گريه
بلند كردند آن گاه از پشت پرده، كنيزي طفل كوچك شيرخواره اي را آورد و بر دامان امام نهاد.
گريه امام صادق عليه السلام شدت يافت موج صدا و گريه بالا گرفت. بانوان حرم آن كودك را به علي اصغر اباعبدالله عليه السلام شبيه نمودند و از اين رهگذر عزاداري را به حدّ اعلا رساندند. عرض كنيم يا امام صادق ع مجلسي بر پا كرديد چشمتون به اون كودك افتاد ياد مصيبت علي اصغر افتاديد گريه امانتون نداد مي خوايم سئوال كنيم شما بگيد چه كشيد جد غريب تان حسين ع اون لحظه اي كه
اومد كنار

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:19
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب

مقتل حضرت علی اصغر *

1896

مقتل حضرت علی اصغر وَلَمّا رَاءَى الْحُسَيْنُ عليه السّلام مَصارِعَ فِتْيانِهِ وَاءَحِبَّتِهِ
عَزَمَ عَلى لِقَاءِ الْقَوْمِ بِمُهْجَتِهِ، وَنادى:
هَلْ مِنْ ذابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللّهِ؟
هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ يَخافُ اللّهَ فينا؟
هَلْ مِنْ مُغيثٍ يَرْجُو اللّهَ بِإِغاثَتِنا؟
هَلْ مِنْ مُعينٍ يَرْجُو ما عِنْدَ اللّهِ فى إِعانَتِنا؟
راوى گويد: چون امام مظلومان قتلگاه جوانان و دوستان خود را مشاهده فرمود كه همه بر روى خاك افتاده اند و جان به جان آفرين سپرده اند تصميم عزم فرمود كه با
نفس نفيس با گروه بد نهاد، جهاد نمايد و نداى بى كسى در داد كه آيا كسى هست كه از حرم رسول پروردگار عالميان، دفع شرّ ياغيان و ظالم

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:21
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب

روضه علی اصغر *

60

روضه علی اصغر وقتي لشكر حر به كاروان امام حسين رسيدند
يكي از سربازان لشگر حر بسيار تشنه بود و حضرت سيدالشهداء متوجه عطش او شد يك شتر آب كش بود آنجا ، حضرت به سرباز فرمود((انخ الراوية)) (١)
يعني شتر رابخوابان و آب بخور سرباز از عطش توان در بدن نداشت حضرت آمدند و خودشان شتر را خوابانيد و مشك پر از آب را جلوي اين سرباز گرفتند و سرباز سيراب شد
?سرباز حرفي نزد حضرت از رنگ پريدش متوجه شد تشنه است ، تو خيمه هاي آل الله
كار عطش به جايي رسيد كه حضرت بچه شش ماهه رو روي دست گرفت فرمود (اسقو هذا الرضيع) (٢)
خودتون اين طفل بي كناه رو بگيريد و سيرابش كنيد
حرمله ي نامرد گرفت اين بچه رو اما با تير سه شعبه جلوي چشم پدر با ت

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:22
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب

روضه و گريز حضرت على اصغر ع *

371

روضه و گريز  حضرت على اصغر ع روضه و گريز
حضرت على اصغر ع

١ ) بحار الانوار جلد٤٥ صفحه٥٧
٢ ) لهوف صفحه ١١٧و نفس المهموم صفحه٣٤٩

بسم الله الرحمن الرحيم
يكي از سربازان لشگر حر بسيار تشنه بود و حضرت سيدالشهداء متوجه عطش او شد يك شتر آب كش بود آنجا حضرت به سرباز فرمود((انخ الراوية)) (١)
يعني شتر رابخوابان و آب بخور سرباز از عطش توان در بدن نداشت حضرت آمدند و خودشان شتر را خوابانيد و مشك پر از آب را جلوي اين سرباز گرفت و سرباز سيراب شد عرض كنيم كاش يه نفر حرف آقا رو متوجه مي شد سرباز حرفي نزد حضرت از رنگ پريدش متوجه شد تشنه است
كار عطش به جايي رسيد كه حضرت بچه شش ماهه رو روي دست گرفت فرمود (اسقو هذا الرضيع) (٢)
خودتون اين طفل

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 18:05
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد