حضرت علی اصغر (ع)

مرتب سازی براساس
 روح اله گائینی

متن شعر و سبک نوحه سنتی محرم 98علی اصغر (ع) -(به روی دست من طفل شیرخواره – قطره ای از فرات دردش را چاره) * روح اله گائینی

6

متن شعر و سبک نوحه سنتی محرم 98علی اصغر (ع)  -(به روی دست من طفل شیرخواره – قطره ای از فرات دردش را چاره) به روی دست من طفل شیرخواره – قطره ای از فرات دردش را چاره
حاجی کوچکم آمده منا – تیری سه شعبه شد دردش را دوا
ای علی اصغرم ای علی اصغر
*******
لالایی بخونم بزرگت کنم – شبیه عموت شی بزرگت کنم
لالایی می خونم صد ساله باشی – نیاد اون روزی که از من جدا شی
ای علی اصغرم ای علی اصغر
*******
روی دست بابا زدی دست و پا – می بینم سر تو روی نیزه ها
تیر سه شعبه دردتو چاره کرد – خنده¬ی تو بابا رو بیچاره کرد
ای علی اصغرم ای علی اصغر
*******

  • یکشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 20:28
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 سید محسن حسینی

متن شعر محرم 98نوحه های سنتی حضرت علی اصغر(ع) -(ای ستاره من – ماه پاره من ) * سید محسن حسینی

12

متن شعر محرم 98نوحه های سنتی حضرت علی اصغر(ع) -(ای ستاره من – ماه پاره من ) ای ستاره من – ماه پاره من
شیرُخواره من – ای اخرین یارم علی جان
هر دو دیده بگشا – کن مرا تماشا
مانده ام چه تنها – تنها تو را دارم علی جان
بر روی دست من بخواب ای پسر من
شاید ببینی خواب آب ای پسر من
غنچه ی خزانم – طفل بی زبانم
می بری توانم – تا چشم خود می بندی اصغر
همه هست بابا – طفل مست بابا
روی دست بابا – بگو چرا می خندی اصغر
خواهد دلم بوسه زند بر حنجر تو
اما از آن ترسم جدا گردد سر تو
لای لای علی لای لای علی لای لای علی جان(2)
**********
رنگ من پریده – اشک من چکیده
غنچه را که چیده – بر روی دست باغبانش
آه او شنیدم – چون کمان خمیدم
من خودم کشیدم – تیر از گلوی خون فشانش
من شاهد خاموشی طفل ربابم
من

  • یکشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 20:42
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

متن شعر محرم 98نوحه های سنتی حضرت علی اصغر(ع) -(تو هستی کودو کفن پوشم علی) * سید محسن حسینی

7

متن شعر محرم 98نوحه های سنتی حضرت علی اصغر(ع) -(تو هستی کودو کفن پوشم علی) تو هستی کودو کفن پوشم علی
سرت افتاده بر سر دوشم علی
علی جان دیده بگشا – تماشا کن تماشا – که بابا مانده تنها
علی لای لای علی (3)
********
منم که تا ابد شدم شرمنده ات
تو اخر می کشی مرا با خنده ات
تو دلبند ربابی – چرا در پیچ و تابی – ندارم من جوابی
علی لای لای علی (3)
********
تو هستی غنچه و دو دستم ساقه ات
سراسر غرق خون شده قنداقه ات
الا ای شیرُخواره – به چشم پر ستاره – به بابا کن نظاره
علی لای لای علی (3)
********
ز هر سو تیر غم نشانم کرده است
کمان حرمله کمانم کرده است
فدای حنجر تو – دو چشمان تر تو – نگاه آخر تو
علی لای لای علی (3)
********
من سرگشته را ببین ای اصغرم
نمی دانم چه سان روی سوی حرم

  • یکشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 20:43
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

متن شعر محرم 98نوحه های سنتی حضرت علی اصغر(ع) -(از هر دو چشمم ریزد ستاره) * سید محسن حسینی

4

متن شعر محرم 98نوحه های سنتی حضرت علی اصغر(ع) -(از هر دو چشمم ریزد ستاره) از هر دو چشمم ریزد ستاره
بر روی ماهت ای شیر خواره
آنش به جان من زدی ای بود و هستم
از تشنگی جان داده ای بر روی دستم
لای لای علی جان (2)
********
دارد تماشا هر تار مویت
دارد تماشا زیر گلویت
کشتی مرا با خنده های اخر خود
قنداقه را شستی ز خون حنجر خود
لای لای علی جان (2)
********
تو را به میدان اوردم اصغر
چسان به خیمه برگردم اصغر
با دست خود چشم تو می بندم علی جان
پشت حرم قبر تو را کندم علی جان
لای لای علی جان (2)
********

  • یکشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 20:44
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(زمینه و زمزمه)ای طفل ششماهه به پیچ و تابی تو * محمود اسدی

845
2

(زمینه و زمزمه)ای طفل ششماهه به پیچ و تابی تو ای طفل ششماهه به پیچ و تابی تو
ای کاش روی دستم کمی بخوابی تو
ای پسرم قلب منو می سوزنی
وقتی زبان دور دهان می گردونی
لای لای علی جانم لای لای علی جانم

تیر سه شعبه تا حنجرتو بوسید
یه مرتبه دیدم گلوی تو پاشید
ای غنچه ام با تیر تا تو رو آزردند
دیدم که روی دست حرمله رو بردند
لای لای علی جانم لای لای علی جانم

دیدم سرت ای وای بر سر مو بنده
به اشک چشم من حرمله می خنده
به حال زار تو رحمی نداشت نامرد
بین تو و عباس فرقی نذاشت نامرد
لای لای علی جانم لای لای علی جانم
********
شائق

  • جمعه
  • 15
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 13:15
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 رسول رشیدی راد

متن شعر حضرت علی اصغر(ع) -(از بس که داده هرم عطش بوسه روی تو.) * رسول رشیدی راد

663
0

متن شعر حضرت علی اصغر(ع) -(از بس که داده هرم عطش بوسه روی تو.) از بس که داده هرم عطش بوسه روی تو.
شرمنده گشت از روی ماهت عموی تو.

لبیک تو برای پدر گشت گریه ات.
داد اشک جای غسل شهادت وضوی تو.

ای ماه بی گناه، به هم ریخت لشگری.
بعد از خطابه ی پدرت، گفتگوی تو.

زد استخاره حرمله بین تو و پدر.
خیر الامور اوسطها شد گلوی تو.

بودی تو آرزوی من و تیر حرمله.
با خنده داغ زد به دلم آرزوی تو.

بارید از زمین به هوا ابر حنجرت.
خونی که یک سه شعبه گرفت از سبوی تو.

در پشت خیمه گاه شده نیزه ای بلند.
به جای من، و فاطمه در جستجوی تو.

بر نی نشستی و دل مادر نشسته است.
دل خون به روی نیزه ی غم روبروی تو.

  • شنبه
  • 16
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 12:35
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر حضرت علی اصغر (س) -(وقت مردن شیعیان بوتراب) * حسنعلی بالایی

546

متن شعر حضرت علی اصغر (س) -(وقت  مردن  شیعیان بوتراب) وقت مردن شیعیان بوتراب
ایمنند از تیره گیهای تراب
چشمشان باریده چون ابر بهار
در عزای طفل معصوم رباب

از جفای بی امان اشقیا
طفل شش ماهه شد از مادر جدا
خون به جای آب دادش خصم دون
روی دستان پدر زد دست و پا

مادری در خیمه ها گریان شده
بر سه شعبه طفل او خندان شده
هرکسی از کربلا سهمی برَد
قسمت او هم غم هجران شده

کودکی که در جهان شش ماه زیست
شوکتش بر عارفان پو شیده نیست
بر سه شعبه تیر یک دم خنده کرد
تا ابد هفت آسمان بر او گریست

پرتو نور رخ آن مه جبین
روشنای راه هر اهل یقین
مؤمنان را از گزند روزگار
بند قنداقش بود حبل المتین

مهر آن دردانه ارباب عشق
حک شده بر سینه ها در قاب عشق
گریه کردن از برایش جائز

  • چهارشنبه
  • 20
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 11:47
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر حضرت علی اصغر(ع) -(خون اصغر را که پاشیدی به سوی آسمان) * اسماعیل پور جهانی

3838
3

متن شعر حضرت علی اصغر(ع) -(خون اصغر را که پاشیدی به سوی آسمان) خون اصغر را که پاشیدی به سوی آسمان

ماتم اولاد آدم گشت بعد از کربلا

  • پنج شنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 14:05
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مجتبی صمدی شهاب

شعر غزل اول جلسه ای شب هفتم حضرت علی اصغر(ع) -(عجب حال خوشی در روضه ها هست) * مجتبی صمدی شهاب

1158

شعر غزل اول جلسه ای شب هفتم حضرت علی اصغر(ع) -(عجب حال خوشی در روضه ها هست) عجب حال خوشی در روضه ها هست
به قدر وسعت عالم صفا هست

در این شهر سیه رو بین روضه
نفس تنگی نمیگیری هوا هست

به دور هم جمعند عاشقان و
به قدر وُسع عشق است و وفا هست

حرم را در حسینیه ببینید
به هر جا روضه باشد کربلا هست

سگ کهف حریم کربلا شو
فنای جای دگر اینجا بقا هست

اگر داری مریض لا علاجی
بیا روضه بیا دارالشّفا هست

به این خانه بیا تا که ببینی
سر این سُفره شاه است و گدا هست

خضاب دیگران رنگی ندارد
در این وادی زخون آری حنا هست

اگر با گوش دل، دل داده باشی
صدای گریهء یک آشنا هست

هزار و چار صد سال است مهدی(عج)
عزادار غمِ خون خدا هست

روایت از امام صادق(ع) آمد
که گریه بهر جدّم کیمیا هست

خدا این ا

  • یکشنبه
  • 24
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:31
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

متن شعر حضرت علی اصغر(ع) -("به کدامین گناه گشته شده) * عباس جواهری رفیع

614

متن شعر حضرت علی اصغر(ع) -("به کدامین گناه گشته شده) "به کدامین گناه گشته شده
طفل شش ماهه ای در آغوشت؟"
این سوال بزرگ عاشورا
قرنها بی جواب میگرید

  • چهارشنبه
  • 3
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 10:36
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر حضرت علی اصغر(ع) -(بدجور دلش هوای ماتم دارد) * عباس جواهری رفیع

543

متن شعر حضرت علی اصغر(ع) -(بدجور دلش هوای ماتم دارد) بدجور دلش هوای ماتم دارد
چشمان حرم بارش نم نم دارد
عباس،علی اصغر و مشکی زخمی....
این قصه فقط رباب را کم دارد

  • چهارشنبه
  • 3
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 10:40
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر حضرت علی اصغر(ع) -(آنقَدَر گوشه ی گهواره تقلّا کردم) * اسماعیل پور جهانی

738
0

متن شعر حضرت علی اصغر(ع) -(آنقَدَر گوشه ی گهواره تقلّا کردم) آنقَدَر گوشه ی گهواره تقلّا کردم

تا که راهی به صفِ معرکه پیدا کردم

رفتم و با دلی از شوق شهادت لبریز

حنجرم را سپرِ سینه ی بابا کردم

  • چهارشنبه
  • 3
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:22
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر حضرت علی اصغر(ع) -(به تبسّم لب خشکیده ی خود وا میکرد) * اسماعیل پور جهانی

897
-2

شعر حضرت علی اصغر(ع) -(به تبسّم لب خشکیده ی خود وا میکرد) به تبسّم لب خشکیده ی خود وا میکرد
هر زمانی که نظر بر رخ بابا میکرد

قطره ای اشک چو بر صورت او می افتاد
یادی از تشنه لبان لب دریا میکرد

مثل ماهی که جدا از لب دریا باشد
روی دستان پدر بود و تلظّی میکرد

وَ پدر نیز برای لب عطشان پسر
طلب آب غریبانه ز اعدا میکرد

سند غربتش این بس که ازآن کوردلان
چشمه ی آب بقا ، آب تمنّا میکرد

روی دستان پدر ، حرمله سیرابش کرد
مادرش غمزده از خیمه تماشا میکرد

خنده بر تیرِ سه شعبه نزد اصغر ، هرگز
او برای دل ما طرح معمّا میکرد

فاطمه آمد و آغوش گشودش ، که بیا
او هم از رویِ ادب خنده به زهرا میکرد

در جهانی که بُود عشقِ علی ، نیست عجب
معجزاتی که نفسهای مسیحا میکرد

  • سه شنبه
  • 16
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 17:40
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر حضرت علی اصغر(ع) -(يارب اين خورشید سوزان از کدامین خاور است؟) * محمدرضا شمس

592

شعر حضرت علی اصغر(ع) -(يارب اين خورشید سوزان از کدامین خاور است؟) يارب اين خورشید سوزان از کدامین خاور است؟
کز شرارش شعله ‌ور هم روح و جان و پیکر است

از چه نیلی آسمان گردیده و گریان شده؟
کاین‌چنین در قعر ظلمت بزم چرخ اخضر است

هر طرف بانگ غم انگیز عزا آید به گوش
کز نفیرش تا همیشه قلب شیعه مضطر است

از چه بر زانو نشسته شاه مظلومان حسین؟
کز غمش‌ آه و فغان بر پا به کوی و معبر است

اینکه تیر حرمله بنشسته بر حلقوم کیست
این رضیعِ نینوا یعنی (علیِ اصغر) است؟!

این گل نشکفتهٔ باغ حسین بن علی است؟
کاین‌چنین بر خاک افتاده‌ست و خونین حنجر است

بشکند تیری که بر آل عبا گردد روان...
بشکند دستی که بر ضد ولای حیدر است

گرچه این شش ماهه (اصغر) بود در كرببلا
بی‌گمان از بعدِ

  • شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 19:17
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شهادت حضرت علی اصغر(ع) -(بی تاب برای آب می رفت) * حامد آقایی

524

شهادت حضرت علی اصغر(ع) -(بی تاب برای آب می رفت) بی تاب برای آب می رفت
با آرزویِ رباب می رفت

می دید علی به روی دستش
آرام به خوابِ آب می رفت

آن دیو و دَدْ از ندادن آب
از صورتشان نقاب می رفت

پس تیر زبان گشود انگار
چون در عوضِ جواب می رفت

تا نسخهٔ کودکی بپیچد
آن نسخه به پیچ وتاب می رفت

بغضاً لاَبیک داشت در اصل
بر قلبِ ابوتراب می رفت

باید پدری شود زمین گیر
پس داشت به انتخاب می رفت

  • پنج شنبه
  • 14
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 19:58
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

مرثیه شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( گفته‌ام من یک غزل هستی تو بیت آخرم) * سید محسن حسینی

678

مرثیه شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( گفته‌ام من یک غزل هستی تو بیت آخرم) گفته‌ام من یک غزل هستی تو بیت آخرم
شاه‌بیت این غزل هستی تو ای همسنگرم

ای تمـام هست من باشـد سراپـای تـو ناز
ناز کن نـاز تـو را بـا قیمت جـان می‌خرم

مانده‌ام تنهـا ببیـن تنهـا تــو را دارم علی
کودک ششماهـه‌ای مانـد از تمـام لشکرم

هر چه خندیـدی ترکهـای لبت شد بیشتر
این‌چنین خندیدنت بر من نمی‌باشد باورم

غنچـه پژمـرده‌ام از بس تـو را بد چیده‌اند
در عبـا پیچیـدمت ای شیرخـواره اصغـرم

کودک پاشیـده مـن تــا بوسیــدم تـو را
سر جدا شد روی دستم خاک عالم بر سرم

روییکدستم سرویک دست دیگرپیکرت
یک علی‌اصغـر آوردم دو اصغــر می‌بــرم

هیچ می‌دانی چرا از صحنه دورت می‌کنم
حرملـه می‌گـفت مـن در فکـر تیر دیگرم

باشد از اکبـر به خیمـه بـردن تو سخت‌تر
کاشکـی بهـر کمک از خیمه آید خواهرم

دست و پا کمتر بزن بروی دست من علی
بـا نگـاه آخــرت آتـش مـزن بـر پیکـرم

  • پنج شنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 01:47
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

زبانحال حضرت علی اغر(ع) -( چشمان خود واکن ای آخرین یارم) * سید محسن حسینی

73

زبانحال حضرت علی اغر(ع) -( چشمان خود واکن ای آخرین یارم) چشمان خود واکن ای آخرین یارم
تنهـای تنهـایم، تنهـا تـو را دارم
کودک بی‌گناه من هستی تو همه سپاه من هستی
ای پسرم لای لای علی‌اصغر (2)

گرفتن بوسه از روی تو سخته
کشیدن تیر از گلوی تو سخته
بروی دست من تورادیدند غنچه من توراچه بدچیدند
ای پسرم لای لای علی‌اصغر (2)

سرت علی‌جان بر یک سر مو بنده
داره به حال من حرملـه می‌خنده
جان منی ای طفل بی‌جانم زیـر عبـا تـو را بپوشانم
ای پسرم لای لای علی‌اصغر (2)

سر تـو بر دوش بابـای سـرگردان
گاهی روم خیمه‌‌گاهی سوی میدان
ای پسرم من ز تو شرمنده‌م پشت حرم قبر تو را کندم
ای پسرم لای لای علی‌اصغر (2)

  • پنج شنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 01:50
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

زبانحال حضرت علی اصغر(ع) -( بود و هستـم همه رفتند و دل بر تو بستم) * سید محسن حسینی

77

زبانحال حضرت علی اصغر(ع) -( بود و هستـم	همه رفتند و دل بر تو بستم) بود و هستـم همه رفتند و دل بر تو بستم
کم بزن دست و پا روی دستم (2)
ای عزیز رباب تـو در آغـوش بـابـا بخواب
بلکـه ببینـی علــی خــواب آب

ای خمـوشم تـورو زیــر عبـا مـن بپوشم
سـر تـو خم شـده روی دوشـم
شرمنده علی سـر تـو به مویـی بنده علی
حرملــه داره می‌خنــده علــی

غنچه پژمرد- دو لب کوچک او ترک خورد
آنقدر دست و پـا زد که تا مُـرد
می‌بــــرم- پســرم را بـه ســوی حــرم
ایـــن بــود بهتــرین یــاورم

ای ستـــاره بـابـا داره لحـد روت می‌‌زاره
کاشکی نیزه تو رو گیر نیـاره
جان فدای اصغرم داره می‌لرزه بابات اصغرم
هنــوز بـاز چشـات اصغــرم

  • پنج شنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 01:59
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

نوحه زبانحال حضرت علی اصغر(ع) -( همـراه مـن باشـد ستـاره) * سید محسن حسینی

82

نوحه زبانحال حضرت علی اصغر(ع) -( همـراه مـن باشـد ستـاره) همـراه مـن باشـد ستـاره بــر غربتـم کنـد نظـاره
من ماندم و یک شیرخواره ای وای
ترسـم بسـوزه او ز آهــم با چشم خود کند نگاهم
ششماهه‌ام باشـد سپـاهم ای وای
من بی‌تو از بس‌ بی‌قرارم چشم انتظار شیـرخوارم
نمــی‌دونه سقــا نـدارم ای وای

آتش بـه هستـی بابـا زد بـا نگاهش مـن و صـدا زد
خیلی رودستم دستوپازد ای وای
من که دیگه از پا نشستم بدجوری جون داد طفل مستم
سرش جدا شد روی دستم ای وای

گفتـم مـنُ از پا فکندی میگه به ششمـاهه مخندید
سرش رو، رو نیزه مبندید ای وای

من که زشرمندگی مُردم مـن یک‌ علی‌اصغـر بـردم
به خیمه دو اصغر آوردم ای وای
از پشت خیمه برنخیزم چه جوری من خاک روش بریزم
چشماش هنوزه بازه عزیزم ای وای

  • پنج شنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 02:04
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

زبانحال حضرت علی اصغر(ع) -( تماشا کن ببین من را به هر سویی کشاندی) * سید محسن حسینی

51

زبانحال حضرت علی اصغر(ع) -( تماشا کن ببین من را به هر سویی کشاندی) تماشا کن ببین من را به هر سویی کشاندی
تماشا کن ببین من را به چه روزی نشاندی
کسـی جـز تــو خبـر از غــربت بابا ندارد
ببین تنهای تنهـا ماندم و تنهـا تـو ماندی
چـرا ای ماه پـاره چرا ای شیرخواره
نفسهایت علی‌جان فتـاده در شمـاره
عزیـز ربابرو دستم بخوابلالایی اصغر من
روم اصغرمچسان در حـرملالایی اصغر من

زبـان دور دهـان گـرداندنت را دیدن اصغر
تو را چون غنچه روی دست بابا چیدن اصغر
به تو سربسته می‌گویم دلم از این می‌سوزه
ترک‌هـای لبت را دیـدن و خندیـدن اصغر

من و از پـا فکنـدیدو چشمت رو می‌بندی
منوکُشتیعلی‌جانهنـوز داری می‌خندی
عزیـز رباب رو دستم بخواب لالایی اصغر من
روم اصغرم چسان در حـرم لالایی اصغر من

گلــو باقــی نمــانده تـا کنــم او را نظـاره
تـو را پشـت حــرم آورده‌ام ای شیــرخواره
کنم ای هست من با دست خود پنهان به خاکت
الهــی ای علــی جــان نیــزه بیرونت نیاره
بـه قربان سرتو فدای حنجر تو
نمی‌دانم چگویم جـواب مادر تو
عزیـز رباب رو دستم بخواب لالایی اصغر من
روم اصغرم چسان در حـرم لالایی اصغر من

  • پنج شنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 02:08
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

نوحه شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( برای مـن نمونـده کس علی‌اصغرم) * سید محسن حسینی

39

نوحه شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( برای مـن نمونـده کس	علی‌اصغرم) برای مـن نمونـده کس علی‌اصغرم
تنهــا تــو را دارم بس علی‌اصغرم
کمتـر بـزن نفس نفس علی‌اصغرم

گیسو تـو درهــم شده علی‌اصغرم
چرا نفسهـات کم شده علی‌اصغرم
چرا سـر تـو خـم شده علی‌اصغرم

بـروی دستـم دیـدنت علی‌اصغرم
غنچـه مـن برچیـدنت علی‌اصغرم
کشته من و خندیدنت علی‌اصغرم

من چی بگم به مادرت علی‌اصغرم
بوسه زدم به حنجرت علی‌اصغرم
جدا شداز پیکر سرت علی‌اصغرم

ای کودک شیرین زبان علی‌اصغرم
اگه میشـه پیشـم بمان علی‌اصغرم
من نیمه‌جانم نیمه‌جان علی‌اصغرم

من که فقط دارم تو را علی‌اصغرم
زدی رو دستم دست و پا علی‌اصغرم
پوشـوندنت زیــر عبـا علی‌اصغرم

  • چهارشنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 13:33
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

نوحه شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( ای آخرین یار من در پیچ و تـابی) * سید محسن حسینی

54

نوحه شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( ای آخرین یار من در پیچ و تـابی) ای آخرین یار من در پیچ و تـابی
ای پسـرم تـو همـه هست ربـابی
واویلا واویلا واویلا واویلا

ای نور چشمان من چشم خود واکن
من مانـده‌ام تنها من را تماشا کن
واویلا واویلا واویلا واویلا

دارم من از خجالت جان می‌سپارم
من روی رفتـن سوی خیمه ندارم
واویلا واویلا واویلا واویلا

چشمان خود را چرا بر من می‌بندی
شرمنده هستم چرا بر من می‌خندی
واویلا واویلا واویلا واویلا

می‌بـرم سـوی خیمـه آیـه قـرآن
پشت حرم قبر تو کندم علی‌جـان
واویلا واویلا واویلا واویلا

  • چهارشنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 13:35
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

شهادت علی اصغر (ع) -(آورده ام قربان کنم تاج سرم یا رب) * محمدرضا سروری

1

شهادت علی اصغر (ع) -(آورده ام قربان کنم تاج سرم یا رب) اصغرم یا رب
آورده ام قربان کنم تاج سرم یا رب
آن اکبرم یا رب این اصغرم یا رب
بنما قبول این هدیه های پرپرم یا رب
آن اکبرم یا رب این اصغرم یا رب
یارب در این صحرای سوز آور
در روبـه روی خصـم بی باور
آخر شدم در این عطـش آباد
تنهـاترین تنهـای بـی یـاور
دادم بـه راهـت نوجـوانانـم
مجنـون لیـلا نـور چشمانـم
اکبـر جـوانِ مَـه جبیـنـم آن
رعنـا تـرین سَـروِ گلستـانـم
آورده ام قربان کنم تاج سرم یا رب
آن اکبرم یا رب این اصغرم یا رب
بعـد از علی اکبـر علی اصغـر
ششماهـة خشکِ لب و حنجر
آورده ام قـربـان کنـم یـارب
در راهِ دیـن بر درگهـت داور
با اشـک دیـده تر کنم کامش
از خون حنجـر پُر کنم جامش
کرب و بلا همچـون منـا باشد
قنداقـه بستـه بهر احـرامش
آورده ام قربان کنم تاج سرم یا رب
آن اکبرم یا رب این اصغرم یا رب
خونین نمودند هر دو گل این پیکرم یا رب
آن اکبرم یا رب این اصغرم یا رب
باغ گلـم را قطـره آبی نیست
بر سنگی دل ها حسابی نیست
یـاری که دیگـر یـاورم باشد
هل مِن مُعینم را جوابی نیست
یـارب برایـت هـدیـه آوردم
کوچکـترین یارم فـدا کـردم
شـد قتلگـاهش زیبِ آغوشم
از من رضا شـو تا که برگردم
آورده ام قربان کنم تاج سرم یا رب
آن اکبرم یا رب این اصغرم یا رب
آوای غـم از ســوز دل آیــد
اشـک حرمـگاه روی گِل آیـد
بر جـانِ بی جـانِ گُـل زهـرا
داغ علـی هــا متصــل آیـد
تا سـروری از داغ اکبـر گفت
از ماتم جانسـوز اصغـر گفت
از حـال ابراهیـم و اسماعیـل
از لاله هـای سرخ پرپـر گفت
آورده ام قربان کنم تاج سرم یا رب
آن اکبرم یا رب این اصغرم یا رب

  • شنبه
  • 1
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 18:18
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

مرثیه حضرت علی اصغر(ع) -( این سو و آن سو می روی بالای نیزه) * محسن راحت حق

548
-1

مرثیه حضرت علی اصغر(ع) -( این سو و آن سو می روی بالای نیزه) این سو و آن سو می روی بالای نیزه
ششماهه ام..حالا شدی آقای نیزه..

سخت است باور کردنش!ای کاش می شد
تا که در آغوشم بشینی جای نیزه..

گریه جوابِ غصّه هایت را نمی داد
ای کاش سینه می زدم در پای نیزه

تنها نه من می نالم و می گریم ای گل
بشنو خودت ششماهه..های و های نیزه

دیدی بجای بوسه از زیرِ گلویت...
افتاد پای حنجرت امضای نیزه..

اینقدر با لبهای خود ما را نسوزان
آتش گرفته روی نی سقّای نیزه

  • چهارشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 14:42
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا علی اصغر حسين (ع) _قحطی آبست در بین حرم * اسماعیل تقوایی

462

یا علی اصغر حسين (ع) _قحطی آبست در بین حرم یا علی اصغرحسین (ع)

قحطی آبست در بین حرم
العطش از کودکان فریادهاست

گریه ی شش ماهه ای آید بگوش
نوگل نشکفته در شمشادهاست

خنده زیبای اصغر پیش از این
بهترین تصویرها در یادهاست

مادری بی شیر، چشمش اشکبار
چشم بر راه همه امدادهاست

او نمازی بهر باران خوانده است
التماس او به ابر وبادهاست

گریه ها از بهر سقا می کند
رادمردی که امیر رادهاست

شیرخواره روی دستان حسین
قصد مولا گفتن ارشادهاست

ناگهان تیری زآنسو آمد و
این جنایتکاری جلادهاست

کشتن طفل رضیع ای وای وای
کربلا را بدترین رخدا هاست

شعر:اسماعیل تقوایی

  • چهارشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 22:15
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

حضرت علی اصغر -(پیرهنش دستمال اشکامه بگو) *

771

حضرت علی اصغر  -(پیرهنش دستمال اشکامه بگو) پیرهنش دستمال اشکامه بگو
پیرهن پاره ی بچم رو بدن
بیا گوشوارمو واسشون ببر
بگو گهواره ی بچم رو بدن

بهشون بگو بذارن یه کمی
همدمم نیزه ی اصغرم بشه
عصای پیری که واسه من نشد
اقلا سایه ی روو سرم بشه

دستو گهواره می کردم بخوابه
حالا نیزه شده گهواره براش
جای من حرمله لالایی میگه
بچمو می ترسونه با اون صداش

تازه یاد گرفته بودم چجوری
برا بچه م بخونم لالا لالا
توی گوشم می پیچه سوز صداش
تازه داشت یاد می گرفت بگه بابا

بچمو بغل می کردی یادته؟
هی می گفتی عمه قوربونت بره...
روزی که داشتی می دادیش به حسین
باورت میشد که بار آخره؟
بمیرم! خواهشای آخرشو
نتونستم دیگه مستجاب کنم
گلم از تشنگی پژمرده بود و
نمیشد فکری برای آب کنم

تا علی گریه می کرد آب می شدم
این غمو کجای این دل بذارم؟
زینبم! آب دادی آتیشم زدی...
داوود رحیمی

  • یکشنبه
  • 23
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 18:16
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

نوحه حضرت علی اصغر ع * رضا توحیدی

759

نوحه حضرت علی اصغر ع توسل به حضرت علی اصغر(ع)

شیر خوار اصغر من نور چشم تر من
نوگل احمر من اصغرم ای اصغر من
دیده بر هم منه ای غنچه غلتیده به خون
اشک چشمم بنگر نور دو چشم تر من
ای که لعل نمکینت نمک زندگیم
خون قلبم نمک ای روح در این پیکر من
جان عباس که رفت از پس یک جرعه آب
آب کردی دلم ای جان من ای کوثر من
رفت اکبر که نبیند لب تو تشنه آب
من در این غم چه کنم گر بروی از بر من
بد (ضیاء) دل من چهره مهپاره تو
تو نگفتی که چه آمد به سرم اصغر من

  • چهارشنبه
  • 16
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 00:22
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

شهادت حضرت علی اصغر -(نشسته تیر بزرگی به حنجری کوچک) * مجید احدزاده

403

شهادت حضرت علی اصغر -(نشسته تیر بزرگی به حنجری کوچک) نشسته تیر بزرگی به حنجری کوچک
شده مصیبت عظمی ز پیکری کوچک

خودت نیامدی اما جنازه ات آمد
به روی دست گرفته پدر سری کوچک

به هر صدا که میاید رباب می لرزد
از اضطراب شده قلب مادری کوچک

سریع خاک نریزید روی هم بازیش
کنید لطف بزرگی به خواهری کوچک

پدر برای تو سنگ لحد نمی چیند
به حلق تو نخورد زخم دیگری کوچک

عجب کبوتر ما زود پر در آوردی
که از گلوی تو بیرون زده پری کوچک

نکشت حرمله ذبحت نمود مادرجان
سه شعبه نه که بریده به خنجری کوچک

تو هم به خیمه علمدار نو رَسان بودی
به گریه بودی نگهبان دختری کوچک

سر تو بود ز خورجین حرمله افتاد؟
به زیر پا نرود کیسه ی زری کوچک

  • سه شنبه
  • 22
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 17:55
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

حضرت علی اصغر(ع) -(ای غرق خون کبوترم اصغرم اصغر) * کربلایی حسن آخوندی

907
1

حضرت علی اصغر(ع) -(ای غرق خون کبوترم اصغرم اصغر) اي غرق خون كبوترم اصغرم اصغر
بي تو شكسته شهپرم اصغرم اصغر
عزيزم اميدم شيرخوار شهيدم
برحنجرت زدحرمله ازجفا پيكان
پرپر شدي اي غنچه ام در ره قرآن
برمحسنِ زهرا شدي تشنه لب مهمان
اي جان نثار داورم اصغرم اصغر
عزيزم اميدم شيرخوارشهيدم
تا بوسه بر نای تو زد تير آن كا فر
خشکیده لبهایت ز خون شد علی جان تر
زین ماجرای جانگداز خون جگر مادر
ما نند ني در آذرم اصغرم اصغر
عزيزم اميدم شيرخوار شهيدم
قنداقه ات شد غرق خون ای علی جانم
رخسارت ازخون لا له گون ای علی جانم
آبي ندادت قوم دون ای علی جانم
اي طفل خونين پيكرم اصغرم اصغر
عزيزم اميدم شيرخوار شهيدم
آخوندي در سوگ و غمت زار و نالان است
زار و پريشان وغمين ديده گريان است
ازجور وكينِ حرمله سينه سوزان است
گويد چو من اي اصغرم اصغرم اصغر
عزيزم اميدم شيرخوار شهيدم

  • سه شنبه
  • 18
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 23:48
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رامین محمد زاده

حضرت علی اصغر(ع) -(طبعَم تَغَزلی زَد با انتخابِ اصغر) * رامین محمد زاده

292

حضرت علی اصغر(ع) -(طبعَم تَغَزلی زَد با انتخابِ اصغر) طبعَم تَغَزلی زَد با انتخابِ اصغر
زان پَس‌گرفته‌قیمت از شعر نابِ اصغر

امضا نموده خون‌اَش ، دیوان کربلا را
صد انقلاب پیدا از انقلابِ اصغر

شَمس‌الضُحا‌جمالَش،شمس‌و‌قمر،کواکب
بگرفته نور خود را از آفتابِ اصغر

بر اهل ظلم و کینه سر خَم نیاوَرم چون
از نسل حیدرم من ،بوده جوابِ اصغر

بابُ‌الحوائج هست‌و همپایه‌ی عمویَش
احیا شود یقیناً مُرده زِ بابِ اصغر

چون‌دشت‌طَف‌لبانش‌خوشکیده‌و‌ترک زد
از شدت خجالت شد آب ، آبِ اصغر

با ناخن‌اش نوشته بر سینه‌ی ربابَش
آتش گرفته مادر قلبِ کبابِ اصغر

مادر که‌حال‌طفلش‌می‌دیدوغصه میخورد
می‌مُرد و زنده می‌شد از اضطراب اصغر

مستی‌اگرحرام است‌من سربه‌سر گناهَم
حَدَّم زنید مستم چون از شراب ِ اصغر

عمریست‌خوب‌ویا بَد مشمول‌لطف اویَم
مرثیه می‌نگارَم همچون رباب ِ اصغر

شُهرت گرفتم از او نامَم شده پریشان
افکنده بر سر من سایه سحابِ اصغر

  • چهارشنبه
  • 22
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 14:55
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد