اشعار حضرت ابوالفضل العباس (ع)

مرتب سازی براساس
 محسن حنیفی

حضرت عباس(ع) -( برای آینه بودن که انتخاب شدم ) * محسن حنیفی

1129

حضرت عباس(ع) -( برای آینه بودن که انتخاب شدم ) برای آینه بودن که انتخاب شدم

چو ماه مطلع انوار آفتاب شدم

مرا هر آینه ذُخرالحسین می خواندند

دعای فاطمه بودم که مستجاب شدم

امان که مشک تهی آب روی من را ریخت

من از خجالت لب های تشنه آب شدم

ابوتراب شدم تا به خاک افتادم

اسیر کینه ی قوم بنی شراب شدم

چقدر نیزه تشنه به جان من افتاد

که جرعه جرعه پر از زخم بی حساب شدم

به جای دست بریده دو بال سهمم شد

پناه روسری و خیمه و حجاب شدم

دلم شکسته سرم را به حرمله دادند

که مزد ذبح علی کودک رباب شدم

امان ز شمر و امان نامه...حال هم که سرت

خجل ز نسبت خود با بنی کلاب شدم

شاعر : محسن حنیفی

  • یکشنبه
  • 11
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 10:20
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 حسن کردی

حضرت عباس (ع) -( ای ماه هاشمی سر و جانم فدای تو ) * حسن کردی

1190
-2

حضرت عباس (ع) -( ای ماه هاشمی سر و جانم فدای تو ) ای ماه هاشمی سر و جانم فدای تو

شیواترین ترانۀ عمرم برای تو

عشق از حضور چشم تو تکثیر میشود

جاریست عطر عشق و غزل در هوای تو

نامت حواس شعر مرا پرت میکند

اینجا من و قلم دل من کربلای تو

آقا دخیل بسته نگاهم به دستهات

من مؤمنم به معجزۀ دست های تو

تو عبد صالحی و سلام نماز ما

عرض ارادتیست نثار صفای تو

دریا هنوز چشم به راهت نشسته است

شرمنده اند آب و عطش از وفای تو

انگار واژه های من آتش گرفته اند

با یاد هرم لعل لبت از حیای تو

شاعر : حسن کردی

  • یکشنبه
  • 11
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 10:23
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت عباس(ع) -( نوای عاشقی از کیست اینچنین اینجا ) *

959
3

حضرت عباس(ع) -( نوای عاشقی از کیست اینچنین اینجا ) نوای عاشقی از کیست اینچنین اینجا

نشسته قطره ی آبی روی جبین،اینجا

بروبه سمت خیام ای امیرلشگر عشق

نشسته اند دو نامرد در کمـیـن اینجا

پر است تیر میان تنت خــدا نکند...

بیاُفتی از سر مرکب روی زمین اینجا

به مشک بوسه مزن با لبان پر ترکت

ترک ترک شده ازشرم مه جبین،اینجا

چه سرزمین عجیبیست آه و واویلا

شده ست ام بنین،ام بی بنین اینجا

چه گونه می شود این سر بروی نی برود؟

که خورده بر سر او گُرز آهنین اینجا

هراس عشق از این بود اینچنین نشود

که نیزه باد رکاب و سرت نگین اینجا

دلیر مرد ز فرط خجالت آب مشو!!!

که خیمه رفته به تاراج آن واین اینجا

رباب قبر تورا در بغل گرفت وگریست

به جای قبر علی روز ا

  • یکشنبه
  • 11
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 10:25
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت عباس(ع) -( ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم سقای طفلانم ) *

7831
25

حضرت عباس(ع) -( ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم سقای طفلانم ) ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم سقای طفلانم

داغت شکسته پشت من، ای راحت جانم سقای طفلانم

من بـی‌برادر چـون کنم، بـا این سپـاه دون، در دامـن هامـون

بینـم تـو را در ابــر خـون، ای مـاه تابـانم، سقای طفلانم

خواهـم بـرم در خیمه‌گه، ای گل تن پاکت، پیکـر صدچـاکت

ممکـن نبـاشد «یا اخا» محـزون و نـالانم سقای طفلانم

برخیـز و ای جــان بـرادر کـن علمـداری بنما مـرا یـاری

بی تـو غـریب و بی‌معیـن در این بیابـانم سقای طفـلانم

بی تـو یقیـن دارم کـه فـردا زینب نـالان بـر ناقـه عریان

گردد سوار از راه کینـه بــا یتیمانم سقای طفلانم

شد روز روشن پیش چشمم تیره‌تر از شب چون معجر زینب

بینم تو را در موج خ

  • یکشنبه
  • 11
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 10:28
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت عباس(ع) -( ای آن کـــه بـــود بـــاب حوائـج لقبت ) * عباس خوش عمل کاشانی

1304
2

حضرت عباس(ع) -( ای آن کـــه بـــود بـــاب حوائـج لقبت ) ای آن کـــه بـــود بـــاب حوائـج لقبت

شرمنده فرات از عطش و تاب و تبت

سقّا و لــب تشنـــــه لــب آب فرات؟

جان همـــه عالـــــم بــه فـدای ادبت

شاعر : عباس خوش عمل کاشانی

  • یکشنبه
  • 11
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 10:29
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت عباس(ع) -( امیر لشگر من دست من به دامن تو ) *

3750
0

حضرت عباس(ع) -( امیر لشگر من  دست من به دامن تو ) امیر لشگر من دست من به دامن تو

رباب مانده و امید آب بردن تو

به اهل خیمه سپردم که آب گردن من

بلند گر نشوی خون من به گردن تو

ز بس که تیر تنت خورده ماه طایفه ام

نشد که نور بگیرد لبم ز روزن تو

عبای من که نصیب علی شده ماندم

چگونه جمع کنم پاره پاره تن تو

دو تیر با دو کمان و سپاه مژگان کو؟

چه آمده سرچشمان مرد افکن تو

بدون چشم تو تکلیف خیمه روشن نیست

حصار امن خیامم نگاه روشن تو

بلند شو که نشیند هر آنکه استاده

برای کسب غنیمت نشسته دشمن تو

بلند شو گره از کار خیمه ها وا کن

که چشم بسته حرامی به چشم بستن تو

موسی علیمرادی

  • یکشنبه
  • 11
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 10:32
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 سعید پاشازاده

حضرت عباس (ع) -( یارب بپذیر این همه نفرین را ) * سعید پاشازاده

1331
0

حضرت عباس (ع) -(  یارب بپذیر این همه نفرین را ) یارب بپذیر این همه نفرین را

از حد گذرانده بی حیا توهین را

از دست علمدار فقط كار آید

جز شیر كه باید بزند شاهین را

***

هرگونه جسارت به شما محكوم است

نابودیِ دشمن علی محتوم است

در چهره ی آن كس كه كند هتاكی

آثارِ حرام زادگی معلوم است

***

گیرم كه قلم به كافر افتاد مخور غم

یك لكه به روی دفتر افتاد مخور غم

تاریخ نشان داده كه با پنجه ی عباس

هر كس كه در افتاد ور افتاد مخور غم

شاعر : سعید پاشازاده

  • یکشنبه
  • 11
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 10:34
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

ساقی -( شادمان زعلقمه بیرون بشد آن ساقی مست ) * اسماعیل تقوایی

1096

ساقی  -( شادمان زعلقمه بیرون بشد آن ساقی مست  ) شادمان زعلقمه بیرون بشد آن ساقی مست
تشنه لب بود ولی مشک پر آبی در دست
قصدش این بود که آبی برساند به حرم
یورش لشگر غدار بر او راه ببست
سعیش این بود حفاظت بکند از مشکش
بهراینکار زعباس بیفتاد دو دست
مشک دندان بگرفت او،ولی تیر عدو
آمد وزوزه کشان بر دل مشکش بنشست
وای از ضرب عمودی که به فرقش بزدند
خورد با سر به زمین، بند زبندش بگسست
روی زانو بنشست وبه حرم کرد نگاه
ناگهان تیر عدو دیده او را بر بست
گفت دریاب برادر تو علمدارت را
زمی عشق تو ساقی تو باشد سرمست
چون برادر به برش آمدودیدش بی جان
گفت عباس ز هجران تو پشتم بشکست

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:25
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمد قاسمی

تاسوعا حضرت عباس (س) -( چون عطش را مدار ابالفضل است ) * محمد قاسمی

1502
1

تاسوعا حضرت عباس (س) -( چون عطش را مدار ابالفضل است ) چون عطش را مدار ابالفضل است
روضه ی روزه دار اباالفضل است
با همان مَشک خـالی و پاره
ســاقی روزگار اباالفضل است

ذکر ما تا به صبح ، یا علی و
بــینِ لیل و نهار اباالفضل است
سوره ی فجر ما شده ست حسین
سوره ی إنفِـطار اباالفضل است
در مواسات و در وفا و ادب
اوّلْ آمـوزگار اباالفضل است
نه فقط ما که ماه معترف است
ماه شبهای تار اباالفضل است
از ازل بوده است پا بر جا
تا ابد برقرار ، اباالفضل است
پـیشِ زهـرا برای أمّ بــنین
مایه ی افتخار اباالفضل است
همه بعد از ظهور می بینند
که علمدارِ یار اباالفضل است
عَضُدِالحَیْدر است یعنی کـه
دست پروردگار اباالفضل است
قـوس ابرویِ او به ما فهمــاند
الگــوی ذوالفقار اباال

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 15:58
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

تاسوعا حضرت عباس (س) -( ضریح تازه مبارک،عزیز ام بنین ) *

903

 تاسوعا حضرت عباس (س) -( ضریح تازه مبارک،عزیز ام بنین ) ضریح تازه مبارک،عزیز ام بنین

ببین حریم تو آقا چقدر محترم است

ضریح پشت ضریح و حرم میان حرم

فدای گل پسری که هنوز بی حرم است

پوریا باقری

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 16:00
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

تاسوعا حضرت عباس (س) -( روبروی گنبدت هر قامتی تا میشود ) *

2651
3

تاسوعا حضرت عباس (س) -( روبروی گنبدت هر قامتی تا میشود ) روبروی گنبدت هر قامتی تا میشود
ای که با آوردن نامت گره وا میشود

هرچه حاجت بر درت آورده هر کس تا کنون
مطئمناً یا برآورده شده یا میشود

عالم الغیبی و بی شک مصلحت دانسته ای
حاجتی گاهی اگر امروز و فردا میشود

درب های عرش هم بسته است تا آن لحظه که
روی زائر هایتان باب الحرم وا میشود

هرکسی دکتر جوابش کرده اینجا بی گمان
در حرم با یا ابالفضلی مداوا میشود

مشکلت را هر کجا بردی نشد , اینجا بیا
با کریمان کار مشکل نیست ، اینجا میشود

از همه دنیا دلت سیر است ؟ پس با من بگو
“یا ابوفاضل مدد” قطعا دلت وا میشود

مشهدم را داده و ماندست تنها کربلا
کربلا هم شاید اصلا مشهد امضا میشود .

حمیدرضا محسنات

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 16:02
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

تاسوعا حضرت عباس (س) -( آه از آن دم خیمه ها در اضطراب افتاده بود ) * بهنام فرشی

1589
2

 تاسوعا حضرت عباس (س) -( آه از آن دم خیمه ها در اضطراب افتاده بود ) آه از آن دم خیمه ها در اضطراب افتاده بود
حضرت سقا کنار نهر آب افتاده بود

هم امید تشنگان هم قوّتِ قلب حسین
هم تمامِ آرزوهای رباب افتاده بود

تا زمین خورد آن شغالانِ فراری آمدند
شیر بی پنجه ولی روی تراب افتاده بود

امتزاج خاک و خون در صورتش معلوم کرد
پای سقا گوییا بند رکاب افتاده بود

سرور خوبان عالم تا شنید ادرک اخاک
آمد آنجایی که پور بوتراب افتاده بود

اتفاقی نادر و بیگانه با علم نجوم
ماه روی زانوان آفتاب افتاده بود

در تمام مدت سی سال و اندی نوکری
بار دوم بود پیش او به خواب افتاده بود

دست ها تک تک تیمّم کرد صورت هم جدا
از شکوه سجده،در سجده ثواب افتاده بود

قدِّ رعنا،روی اسب و یک تنِ بی تکیه

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 16:03
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شهادت قمر بنی هاشم -( کمرم شکسته شد، ماه در خون طپیده ) * مسعود اصلاني

1163

شهادت  قمر بنی هاشم  -( کمرم شکسته شد، ماه در خون طپیده ) کمرم شکسته شد، ماه در خون طپیده
میدونم که بی عمو، علی اصغر میمیره
مگه بعد رفتنت میشه بی کس نباشیم
مگه بعد رفتنت کسی آروم میگیره
مگه میشه تو نباشی و حرم دلش نسوزه
مگه میشه تو نباشی خواهرم دلش نسوزه
سپهدارم علمدارم
علم افتاد و افتادم / من کنار تو جون دادم / می رسیدی ایکاش، به فریادم

اینجوری غرق به خونت ندیدم تا حالا
فدای سرت اگه، آب نداری عزیزم
توی خیمه چشم به راهت نشسته رقیه
قوت دلم چرا بیقراری عزیزم
پاشو از جا نکنه دستی بره سراغ معجر
روی حرمله به روی خیمه ها واشه برادر
سپهدارم علمدارم
بی علمدارم میدونم / من کیو دارم دلخونم / من توی این صحرا، پریشونم

پاشو تا نبردنش، خواهرت رو اسیری
بوی مادر م

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 19:10
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

شهادت قمر بنی هاشم -( خوب است غزل ها همه با نامِ تو باشد ) *

892

شهادت قمر بنی هاشم  -( خوب است غزل ها همه با نامِ تو باشد ) خوب است غزل ها همه با نامِ تو باشد
در وصفِ نگاهی که پر از دامِ تو باشد

امروز اگر آمده ام تا که بمانم
یعنی دلِ من خواسته که رامِ تو باشد‌

این دل همه جا سر زده، سامان نگرفته
گندم بده تا مرغِ سرِ بامِ تو باشد

انگور و عسل ریخته از گوشه‌ی چشمت
ای کاش لبم لب به لبِ جامِ تو باشد

در شهر غزل های تو خوشبخت کسی که
آشفته ترین شاعرِ گمنامِ تو باشد

سردار علمدار وَ ای ماهِ عشیره
سقایِ حرم شهره ترین نامِ تو باشد

آیینه‌ی تاریخ ز تکرارِ تو مانده
در اوَّلِ هر بیت ز اشعارِ تو مانده

ای ماه ترین ماهِ سحرهایِ عشیره
الگویِ تمامیِ پسرهایِ عشیره

بر گلشنِ زهرا چقدَر هست حواست
همچون صدفی بهرِ گوهرهایِ عشیره

عمام

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 19:14
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

شهادت قمر بنی هاشم -( حرف ايثارت بر لب علقمه شد ) * رضا تاجیک

1106

شهادت  قمر بنی هاشم  -( حرف ايثارت بر لب علقمه شد  ) "دسته اول"
حرف ايثارت بر لب علقمه شد ۲
نام تو تا محشر ابن فاطمه شد
مولانا یا اباالفضل ۲

"دسته دوم"
حضرت ساقی این ديده ی تر من ۲
مقتدای سيد علی، رهبر من
مولانا یا اباالفضل

شاعر : رضا تاجیک

دانلود سبک

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 19:20
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

شهادت قمر بنی هاشم -( ناصر دين الله مقتدای وفا ) * رضا تاجیک

1048

شهادت قمر بنی هاشم -( ناصر دين الله مقتدای وفا  ) "دسته اول"
ناصر دين الله مقتدای وفا ۲
عبد صالح هستی ماه كرببلا
مولانا یا اباالفضل ۲

"دسته دوم"
با تمام غيرت مست و نعره زنان ۲
تا شهادت ماندی با ولی زمان
مولانا یا اباالفضل

شاعر : رضا تاجیک

دانلود سبک

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 19:25
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

شهادت قمر بنی هاشم -( پاشو برادرم / پاشو امیدم پاشو ای تموم لشگرم ) * محمد بیابانی

3643
4

شهادت قمر بنی هاشم  -( پاشو برادرم / پاشو امیدم پاشو ای تموم لشگرم ) پاشو برادرم / پاشو امیدم پاشو ای تموم لشگرم
پاشو برادرم / سکینه انتظارت و می کشه تو حرم
پاشو برادرم / بگو چرا پیچیده اینجا بوی مادرم
پاشو برادرم
پشت و پناه حسین ای تکیه گاه حسین
پر کرده کربلا رو صدای آه حسین
از آسمون ماهم و عمود آورده زمین
تن رشیدت داداش چجوری خورده زمین

بیا بریم داداش / تو دستاشون زره و خود و مشک پارته
بیا بریم داداش / زنده ای اما چشماشون دنبال غارته
بیا بریم داداش / دل نگرونیم واسه زینب و اسارته
بیا بریم داداش
همه تو خیمه دارن برات دعا میکنن
از گوشای همدیگه گوشواره وا میکنن
بلند شده صداشون به خیمه هاست نگاشون
منتظر غارته دستای بی حیاشون

شاعر : محمد بیابانی

دانلود سبک

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 19:28
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

شهادت قمر بنی هاشم .حضرت دریا -( بینِ صحرایِ عطش حضرتِ دریا آمد ) *

1141

شهادت قمر بنی هاشم .حضرت دریا -( بینِ صحرایِ عطش حضرتِ دریا آمد ) بینِ صحرایِ عطش حضرتِ دریا آمد
مشک بر دوش سبک بال وَ تنها آمد‌
شاهِ شمشاد قدان سروِ معلی آمد
ماهِ کامل شده‌ی آلِ قمرها آمد‌
آنچه خوبان همه دارند به یک جا آمد

دشت با آمدنش عِطرِ بهاران دارد
مثل ماه است که بیننده فراوان دارد
زیرِ پایش چِقَدَر زمزمِ جوشان دارد
حُسنِ آیات جمالیه قرآن دارد
گلِ گلخانه‌ی صدیقه‌ی کبری آمد

شبِ تاریک! بدان باز سحر می آید
نورِ پیشانیِ آن قرصِ قمر می آید
آذرخش است که با تیغِ دو سر می آید‌
لب به لب سر زده در اوجِ خطر می آید
حمزه یا حیدر کرار به اینجا آمد؟

هر که آمد به مقابل جگرش افتاده
با همان ضربه‌ی اوّل سپرش افتاده
ملک الموت به چشم و نظرش افتاده
تیغ در دستِ امیر است س

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 19:33
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

شهادت قمر بنی هاشم -( زمین خوردی علمدارم پر آشوبه دل زارم ) *

1120
-1

شهادت قمر بنی هاشم -( زمین خوردی علمدارم     پر آشوبه دل زارم ) زمین خوردی علمدارم پر آشوبه دل زارم
تیر و از تو چشمات بذار دربیارم
رو سینت سرم رو میزارم
شبیه یه ابر بهارم 2
باور نکردم با صورت زمین خوردی ای ساقی
چیزی از اون قامت پهلوونیت نمونده باقی 2
دلم داره یه آرزویی دارم با تو یه گفتگویی
بگو داداش حسینت الان حرم برگرده با چه رویی
علمدار نام آور من / شده خاک غم بر سر من
نگا کن الان از مدینه / اومد روبروت مادر من 2
پاشو عباس پهلوونم 3

گرفتن دورمو اوباش آخر چشمت زدن داداش
ببین که خیمه ناامنه گذاشتی زینبو تنهاش
بلندشو نذار دست نامحرم آسون
بلندشه روی خواهرامون
دل بچه هامو نلرزون 2
بشنو صدا ناله ی أین عمی العباسو
پیچیده توو علقمه بوی عطر گل یاسو 2
ببین دشمن

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 19:34
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

شهادت قمر بنی هاشم/یه جوری چشمت زدن عباس -( سپاهم پاشیده شد از هم / دیدم روی خاکا افتادی ) *

1279
2

شهادت قمر بنی هاشم/یه جوری چشمت زدن عباس -( سپاهم پاشیده شد از هم / دیدم روی خاکا افتادی ) سپاهم پاشیده شد از هم / دیدم روی خاکا افتادی
یه جوری چشمت زدن عباس / پهلوونم از پا افتادی
دیگه نمیشه توی خیمه زینب آروم
پاشو یه فکری کن به حال ام کلثوم
پشتم شکست - بهم بگو چی اومد سرت
پشتم شکست - داره میمیره برادرت
پشتم شکست - آروم نداره دلم بی تو
پشتم شکست - پریشونه حال خواهرت
ساقی لشکر نرو برادر
عباس من آب آور خیمه های من

پیچیده توو دشت کربلا / از پا درآوردنت ساقی
از اون قد و قامت رعنات / چیزی نمونده دیگه باقی
رسمش نبود ای با وفا تنهام بذاری
داغ تو شد برا دلم یه زخم کاری
پاشو ببین - بعد تو از دنیا بیزارم
پاشو ببین - صاحب لوا بی علمدارم
پاشو ببین - کجا کشیده داداش کارم
پاشو ببین - میون دشمن

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 19:38
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 حسین نوری

شهادت قمر بنی هاشم -( زمین خوردی علمدارم پر آشوبه دل زارم ) * حسین نوری

1290

شهادت قمر بنی هاشم  -( زمین خوردی علمدارم          پر آشوبه دل زارم  ) زمین خوردی علمدارم پر آشوبه دل زارم 2
تیر و از توو چشمات بذار در بیارم
رو سینت سرم رو میذارم
شبیه یه ابر بهارم 2
باور نکردم با صورت زمین خوردی ای ساقی
چیزی از اون قامت پهلوونیت نمونده باقی 2
دارم با تو یه گفتگویی / نمونده واسم آبرویی
بگو داداش حسینت الان / حرم برگرده با چه رویی
علمدار نام آور من - شده خاک غم بر سر من
نگا کن الان از مدینه - اومد روبروت مادر من
پاشو عباسِ پهلوونم 4

گرفتن دورمو اوباش آخر چشمت زدن داداش
ببین که خیمه ناامنه گذاشتی زینبو تنهاش
بلندشو نذار دست نامحرم آسون
بلندشه روی خواهرامون
دل بچه هامو نلرزون 2
بشنو صدا ناله ی أینَ عَمی العَباسو
پیچیده تو علقمه بوی عطر گل یاسو 2
ب

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 19:41
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

نوحه شهادت قمر بنی هاشم -( سلام ای علمدار لشکر ) * مهران امیری

2768
6

نوحه شهادت قمر بنی هاشم  -( سلام ای علمدار لشکر ) (شب تاسوعا)
سلام ای علمدار لشکر
سلام ای امیر دلاور
سلام ای عموی حرم، ماه خیمه
علیک السلام یابن حیدر
سلام ای روح و، روان زینب، مدد کن ما را، به جان زینب
مدد یا عباس ۴

شکسته دل خواهر تو
دمی که شکسته سر تو
چه شد آخر ای ماهِ زیبای حیدر
که شد خون دو چشم تر تو
امید خیمه، پناه زینب، به دستان توست، نگاه زینب
مدد یا عباس ۴

(روز تاسوعا)
پناه حرم یا اباالفضل
امیر کرم یا اباالفضل
تو هستی امید حسین و تو هستی
سپاه حرم یا اباالفضل
امید خیمه، امیر لشکر، تویی امّیدِ، رباب و اصغر
مدد یا عباس ۴

(زبانحال حضرت عباس علیه السلام)
دلم از غمت در عذاب است
نگاه حرم سوی آب است
برادر به خیمه نبر پیکرم را
که رویای طفلان

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 19:45
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

شهادت قمر بنی هاشم/بیا علقمه حضرت خورشید -( برادر بیا که شدم بی تاب برادر بیا و من و دریاب ) * محمد بیابانی

1565
-1

شهادت  قمر بنی هاشم/بیا علقمه حضرت خورشید -( برادر بیا که شدم بی تاب               برادر بیا و من و دریاب ) برادر بیا که شدم بی تاب برادر بیا و من و دریاب
بیا علقمه حضرت خورشید که افتاده از آسمون مهتاب
حلالم کن، حلالم کن، که خالی شد مشک من از آب 2
نمی تونم از جا پاشم آخه / دوتا دستام از جسمم افتاده
بمیره اباالفضل که از غصه / توو رخسار آقام غم افتاده 2
تنم افتاده، علم افتاده، چشاشون به حرم افتاده
عباس اباالفضل 4

بذار که بمونه تنم اینجا من و سمت خیمه نبر آقا
به زنها بگو زینتاشون و در آرن از دستا و پاها
اینا پستن، همه مستن، بیان سمت خیمه واویلا 2
نشستی تو بالا سرم اما / چشام داره وقتی رو می بینه
که تنهایی و دشمنت داره / با چکمه روی سینه می شینه 2
دل من خونه، این و میدونه، چیزی از جسمت نمی مونه
عباس اب

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 19:52
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 رضا رسولی

شهادت قمر بنی هاشم /پاشو تها تویی برای خیمه پناه -( پاشو سر لشگرم ، پاشو ای باوفا ) * رضا رسولی

1554
0

شهادت قمر بنی هاشم /پاشو تها تویی برای خیمه پناه -( پاشو سر لشگرم ، پاشو ای باوفا ) پاشو سر لشگرم ، پاشو ای باوفا
جلو چشمام نزن، تو انقدر دست و پا
نبینه خیر اونکه دستاتو برید
نبینه خیر اونکه قدم رو خمید
پاشو علمدار رشید
اباالفضل/ یه رحمی کن به قلب مضطر من
اباالفضل/ پاشو بریم امیر لشگر من 2

پاشو از جا، پاشو، پاشو دریای من
میمیره اصغرم، پاشو سقای من
پاشو که چش به راهت مونده رباب
پاشو که مونده خیمه بدون آب
پاشو نده من رو عذاب
اباالفضل/ پاشو ببین چی آوردی سر من
اباالفضل/ پاشو بریم امیر لشگر من 2

پاشو که من بی تو، ندارم تکیه گاه
پاشو تنها تویی، برا خیمه پناه
پاشو که حرف تاراج و غارته
پاشو صحبت از حبس و اسارته
پاشو حرف جسارته
اباالفضل/ تو رو جون سه ساله دختر من
اباالفضل/ پاشو بری

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 19:55
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 رضا رسولی

شهادت قمر بنی هاشم/کارت خداییه -( عشقت آقا شیعه و ارمنی نمیشناسه ) * رضا رسولی

1515
0

شهادت قمر بنی هاشم/کارت خداییه -( عشقت آقا شیعه و ارمنی نمیشناسه ) عشقت آقا شیعه و ارمنی نمیشناسه
هر کی بیاد در خونت سراپا احساسه
کارت خداییه - فرمانرواییه
محتاج یک نیمه نگات حاتم طاییه
از عشق تو مستم - دخیل تو هستم
بی دست کربلا بیا بگیر آقا دستم
(قمربنی هاشم عباس اباالفضل) 2

بین زمین و آسمون شهره ی آفاقی
صل علی سیدنا یا حضرت ساقی
یا حضرت سقا - پهلوون یکتا
قصدمه که فدات بشم توو شب تاسوعا
سخاوت رایج - یا باب الحوائج
دستات شفیع و منجی عرصه ی نتایج
(قمربنی هاشم عباس اباالفضل) 2

میون جنگ و معرکه، پهلوون فاتح
وقت عبادتت میشی تو بنده صالح
ای حضرت دریا - امیر بی همتا
خورده رو سربنده سرت فاطمة الزهرا
پهلوون و مردی - فاتح نبردی
شبیه به حضرت حیدر تو بی هماوردی
(قمربن

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 20:01
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

شهادت قمر بنی هاشم -( یل دریادل / مدد ابوفاضل ) *

6890
6

شهادت قمر بنی هاشم  -( یل دریادل / مدد ابوفاضل   ) یل دریادل / مدد ابوفاضل 2

می لرزه زمین و زمون به زیر قدمهات
می ریزی به هم لشکرو با غمزه چشمات
کسی روبروت نیس تاهست علم توی دستات
تو شیر نبردی - امیر نبردی 2
تو معرکه آقا - چه محشری کردی
تکبیرت می لرزونه دشمناتو 2 ارث بردی تو شجاعت باباتو 2
یل دریادل / مدد ابوفاضل 2

به گوشه چشم تو جاریه رود و دریا
فراته یه قطره ز گوشه چشم تو آقا
ندیده کسی با وفا شبیه تو سقا
تو اوج وفایی - چقد تو آقایی 2
مرامتو هیچ کی - نداره خدایی
تشنه بودی به لب نبردی آب و 2 به یاد خیمه ها نخوردی آب و 2
یل دریادل / مدد ابوفاضل 2

به دشمن آل علی میگیم به صراحت
ما عشقمون عباسه تن نمیدیم به ذلت
الهی نشه کم یک لحظه از این ارادت

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 20:05
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

شهادت قمر بنی هاشم -( خیمه در اضطراب، لشگر به هلهله ) * احسان پیریابی

3826
8

شهادت قمر بنی هاشم  -( خیمه در اضطراب، لشگر به هلهله ) خیمه در اضطراب، لشگر به هلهله

بین تو و علم، افتاده فاصله ۲

مشک تو رو زمین جسم تو نیمه جون

دیده به راهی از چشمای پر ز خون ۲

پاشو/ خیمه درانتظاره

پاشو/ لشگر علم نداره ۲

پاشو نذار که من، بی کس بشم داداش

مشتاق دست توست، مشک و علم داداش ۲

دست قلم شده افتاده رو زمین

چشماتو واکن و تنهاییمو ببین ۲

پاشو/ حرفی بزن دوباره

پاشو/ لشگر علم نداره ۲

بعد از تو غارته، روزی خیمه ها

بعد از تو در همه، اوضاع کربلا ۲

بعد از تو وای من وای از غم حرم

گریونه بعد تو چشمای خواهرم ۲

چطور/ خیمه برم دوباره

پاشو/ لشگر علم نداره

شاعر : احسان پیریابی

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 20:08
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

شهادت قمر بنی هاشم -( ای علمدار، ز جا خیز ای امید زینب ) *

2209

شهادت قمر بنی هاشم -( ای علمدار، ز جا خیز ای امید زینب ) یابن الحسن، سرت بادا سلامت آقا
چشمت گریان، شده از داغ جدت آقا
کن قبولم / شریک این عزا باشم
نوحه خوان / سرِ بر نیزه ها باشم 2
بیا ای یوسف زهرا 3 مهدی

ای علمدار، ز جا خیز ای امید زینب
بی دستی و، فتادی از فراز مرکب
تیر دشمن/ شکسته گر سبوی تو
آب اگر ریخت/ نریزد آبروی تو 2
اباالفضل ای علمدارم 3 اخا

ام البنین، بیا در علقمه غوغا شد
جایت خالیست، گمانم نوبت زهرا شد
بعد از عباس/ عدو چون عزم غارت کرد
بیرق افتاد/ حرم فکر اسارت کرد 2
اباالفضل ای علمدارم 3 اخا

حسین خدایاری

دانلود سبک

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 20:15
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 عبدالله باقری

شهادت قمر بنی هاشم/چطور بدون تو، به سمت خیمه ها برم -( چند روزِ چش به رام، زیبائیت محشره ) * عبدالله باقری

1268
1

شهادت قمر بنی هاشم/چطور بدون تو، به سمت خیمه ها برم -( چند روزِ چش به رام، زیبائیت محشره ) زمزمه ی آب��
خوش اومدی
چند روزِ چش به رام، زیبائیت محشره
کوه بین دریا، زیبائیش بیشتره ۲
خوش اومدی
حالا که اومدی میشه تبرّکم کنی؟
بنوشی از من و خجالتم رو کم کنی
کاش میشدم یه شوره زارِ خشک و پر نمک
امّا نمیدیدم لبات شده پر از ترک
آقا لبی تر کن۲، سقای تشنه ی حرم 3

حضرت عباس(ع) ��
آبِ روان
انقدر نمک به این، زخم جگر نپاش
تو خیمه تشنه اند، آقام و بچه هاش 2
آبِ روان
موج میزنی خبر نداری از تو خیمه ها
که بچه ها شکم گذاشتن رو نمِ خاکا
کاشکی به جای مَشکی که تا اینجا آوردم
عموش بمیره! اصغر و دریا میاوردم
یا جونمو میدم۲، یا مشک و خیمه میبرم 3

زبانحال اباعبدالله(ع)��
داداش پاشو
بعیدِ معجزه، از این سپاه شر

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 20:25
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

برادر -( برخیز عزیزمن که بیامد برادرت ) * اسماعیل تقوایی

1702
1

برادر  -( برخیز عزیزمن که بیامد برادرت  ) برخیز عزیزمن که بیامد برادرت
بوسم دو دست تو که فتاده زپیکرت
ساقی بلند شو و بیا سوی خیمه ها
پرکن برای اهل حرم باز ساغرت
رفتی به آب ولب نزده آمدی برون
بادا حلال تو یل من شیر مادرت
اصغرنخواهد آب شده ساکت وخموش
خواهد که خیمه آیی وگیریش در برت
برخیز وباز گیرعلم را به روی دوش
بی صاحب است بی تو، سپهدار،لشگرت
بشکسته شدکمر زحسینت به هجرتو
دلداریم بیامده غمدیده خواهرت
راحت خیال گشته عدو از نبود تو
باشد به فکر حمله وقتل برادرت
من در کنار پیکر تو گریه می کنم
کف می زند به خنده مرا خصم کافرت
قوت به زانوان حسین نیست تا برد
سوی حرم قامت سرو وصنوبرت

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • یکشنبه
  • 18
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 07:40
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد