اشعار حضرت ابوالفضل العباس (ع)

مرتب سازی براساس

شهادت قمر بنی هاشم/بیا علقمه حضرت خورشید -( برادر بیا که شدم بی تاب برادر بیا و من و دریاب ) * محمد بیابانی

1620
-1

شهادت  قمر بنی هاشم/بیا علقمه حضرت خورشید -( برادر بیا که شدم بی تاب               برادر بیا و من و دریاب ) برادر بیا که شدم بی تاب برادر بیا و من و دریاب
بیا علقمه حضرت خورشید که افتاده از آسمون مهتاب
حلالم کن، حلالم کن، که خالی شد مشک من از آب 2
نمی تونم از جا پاشم آخه / دوتا دستام از جسمم افتاده
بمیره اباالفضل که از غصه / توو رخسار آقام غم افتاده 2
تنم افتاده، علم افتاده، چشاشون به حرم افتاده
عباس اباالفضل 4

بذار که بمونه تنم اینجا من و سمت خیمه نبر آقا
به زنها بگو زینتاشون و در آرن از دستا و پاها
اینا پستن، همه مستن، بیان سمت خیمه واویلا 2
نشستی تو بالا سرم اما / چشام داره وقتی رو می بینه
که تنهایی و دشمنت داره / با چکمه روی سینه می شینه 2
دل من خونه، این و میدونه، چیزی از جسمت نمی مونه
عباس اب

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 19:52
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 رضا رسولی

شهادت قمر بنی هاشم /پاشو تها تویی برای خیمه پناه -( پاشو سر لشگرم ، پاشو ای باوفا ) * رضا رسولی

1600
0

شهادت قمر بنی هاشم /پاشو تها تویی برای خیمه پناه -( پاشو سر لشگرم ، پاشو ای باوفا ) پاشو سر لشگرم ، پاشو ای باوفا
جلو چشمام نزن، تو انقدر دست و پا
نبینه خیر اونکه دستاتو برید
نبینه خیر اونکه قدم رو خمید
پاشو علمدار رشید
اباالفضل/ یه رحمی کن به قلب مضطر من
اباالفضل/ پاشو بریم امیر لشگر من 2

پاشو از جا، پاشو، پاشو دریای من
میمیره اصغرم، پاشو سقای من
پاشو که چش به راهت مونده رباب
پاشو که مونده خیمه بدون آب
پاشو نده من رو عذاب
اباالفضل/ پاشو ببین چی آوردی سر من
اباالفضل/ پاشو بریم امیر لشگر من 2

پاشو که من بی تو، ندارم تکیه گاه
پاشو تنها تویی، برا خیمه پناه
پاشو که حرف تاراج و غارته
پاشو صحبت از حبس و اسارته
پاشو حرف جسارته
اباالفضل/ تو رو جون سه ساله دختر من
اباالفضل/ پاشو بری

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 19:55
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 رضا رسولی

شهادت قمر بنی هاشم/کارت خداییه -( عشقت آقا شیعه و ارمنی نمیشناسه ) * رضا رسولی

1565
0

شهادت قمر بنی هاشم/کارت خداییه -( عشقت آقا شیعه و ارمنی نمیشناسه ) عشقت آقا شیعه و ارمنی نمیشناسه
هر کی بیاد در خونت سراپا احساسه
کارت خداییه - فرمانرواییه
محتاج یک نیمه نگات حاتم طاییه
از عشق تو مستم - دخیل تو هستم
بی دست کربلا بیا بگیر آقا دستم
(قمربنی هاشم عباس اباالفضل) 2

بین زمین و آسمون شهره ی آفاقی
صل علی سیدنا یا حضرت ساقی
یا حضرت سقا - پهلوون یکتا
قصدمه که فدات بشم توو شب تاسوعا
سخاوت رایج - یا باب الحوائج
دستات شفیع و منجی عرصه ی نتایج
(قمربنی هاشم عباس اباالفضل) 2

میون جنگ و معرکه، پهلوون فاتح
وقت عبادتت میشی تو بنده صالح
ای حضرت دریا - امیر بی همتا
خورده رو سربنده سرت فاطمة الزهرا
پهلوون و مردی - فاتح نبردی
شبیه به حضرت حیدر تو بی هماوردی
(قمربن

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 20:01
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

شهادت قمر بنی هاشم -( یل دریادل / مدد ابوفاضل ) *

7208
6

شهادت قمر بنی هاشم  -( یل دریادل / مدد ابوفاضل   ) یل دریادل / مدد ابوفاضل 2

می لرزه زمین و زمون به زیر قدمهات
می ریزی به هم لشکرو با غمزه چشمات
کسی روبروت نیس تاهست علم توی دستات
تو شیر نبردی - امیر نبردی 2
تو معرکه آقا - چه محشری کردی
تکبیرت می لرزونه دشمناتو 2 ارث بردی تو شجاعت باباتو 2
یل دریادل / مدد ابوفاضل 2

به گوشه چشم تو جاریه رود و دریا
فراته یه قطره ز گوشه چشم تو آقا
ندیده کسی با وفا شبیه تو سقا
تو اوج وفایی - چقد تو آقایی 2
مرامتو هیچ کی - نداره خدایی
تشنه بودی به لب نبردی آب و 2 به یاد خیمه ها نخوردی آب و 2
یل دریادل / مدد ابوفاضل 2

به دشمن آل علی میگیم به صراحت
ما عشقمون عباسه تن نمیدیم به ذلت
الهی نشه کم یک لحظه از این ارادت

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 20:05
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

شهادت قمر بنی هاشم -( خیمه در اضطراب، لشگر به هلهله ) * احسان پیریابی

3994
8

شهادت قمر بنی هاشم  -( خیمه در اضطراب، لشگر به هلهله ) خیمه در اضطراب، لشگر به هلهله

بین تو و علم، افتاده فاصله ۲

مشک تو رو زمین جسم تو نیمه جون

دیده به راهی از چشمای پر ز خون ۲

پاشو/ خیمه درانتظاره

پاشو/ لشگر علم نداره ۲

پاشو نذار که من، بی کس بشم داداش

مشتاق دست توست، مشک و علم داداش ۲

دست قلم شده افتاده رو زمین

چشماتو واکن و تنهاییمو ببین ۲

پاشو/ حرفی بزن دوباره

پاشو/ لشگر علم نداره ۲

بعد از تو غارته، روزی خیمه ها

بعد از تو در همه، اوضاع کربلا ۲

بعد از تو وای من وای از غم حرم

گریونه بعد تو چشمای خواهرم ۲

چطور/ خیمه برم دوباره

پاشو/ لشگر علم نداره

شاعر : احسان پیریابی

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 20:08
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

شهادت قمر بنی هاشم -( ای علمدار، ز جا خیز ای امید زینب ) *

2255

شهادت قمر بنی هاشم -( ای علمدار، ز جا خیز ای امید زینب ) یابن الحسن، سرت بادا سلامت آقا
چشمت گریان، شده از داغ جدت آقا
کن قبولم / شریک این عزا باشم
نوحه خوان / سرِ بر نیزه ها باشم 2
بیا ای یوسف زهرا 3 مهدی

ای علمدار، ز جا خیز ای امید زینب
بی دستی و، فتادی از فراز مرکب
تیر دشمن/ شکسته گر سبوی تو
آب اگر ریخت/ نریزد آبروی تو 2
اباالفضل ای علمدارم 3 اخا

ام البنین، بیا در علقمه غوغا شد
جایت خالیست، گمانم نوبت زهرا شد
بعد از عباس/ عدو چون عزم غارت کرد
بیرق افتاد/ حرم فکر اسارت کرد 2
اباالفضل ای علمدارم 3 اخا

حسین خدایاری

دانلود سبک

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 20:15
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 عبدالله باقری

شهادت قمر بنی هاشم/چطور بدون تو، به سمت خیمه ها برم -( چند روزِ چش به رام، زیبائیت محشره ) * عبدالله باقری

1514
1

شهادت قمر بنی هاشم/چطور بدون تو، به سمت خیمه ها برم -( چند روزِ چش به رام، زیبائیت محشره ) زمزمه ی آب��
خوش اومدی
چند روزِ چش به رام، زیبائیت محشره
کوه بین دریا، زیبائیش بیشتره ۲
خوش اومدی
حالا که اومدی میشه تبرّکم کنی؟
بنوشی از من و خجالتم رو کم کنی
کاش میشدم یه شوره زارِ خشک و پر نمک
امّا نمیدیدم لبات شده پر از ترک
آقا لبی تر کن۲، سقای تشنه ی حرم 3

حضرت عباس(ع) ��
آبِ روان
انقدر نمک به این، زخم جگر نپاش
تو خیمه تشنه اند، آقام و بچه هاش 2
آبِ روان
موج میزنی خبر نداری از تو خیمه ها
که بچه ها شکم گذاشتن رو نمِ خاکا
کاشکی به جای مَشکی که تا اینجا آوردم
عموش بمیره! اصغر و دریا میاوردم
یا جونمو میدم۲، یا مشک و خیمه میبرم 3

زبانحال اباعبدالله(ع)��
داداش پاشو
بعیدِ معجزه، از این سپاه شر

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 20:25
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

برادر -( برخیز عزیزمن که بیامد برادرت ) * اسماعیل تقوایی

1754
1

برادر  -( برخیز عزیزمن که بیامد برادرت  ) برخیز عزیزمن که بیامد برادرت
بوسم دو دست تو که فتاده زپیکرت
ساقی بلند شو و بیا سوی خیمه ها
پرکن برای اهل حرم باز ساغرت
رفتی به آب ولب نزده آمدی برون
بادا حلال تو یل من شیر مادرت
اصغرنخواهد آب شده ساکت وخموش
خواهد که خیمه آیی وگیریش در برت
برخیز وباز گیرعلم را به روی دوش
بی صاحب است بی تو، سپهدار،لشگرت
بشکسته شدکمر زحسینت به هجرتو
دلداریم بیامده غمدیده خواهرت
راحت خیال گشته عدو از نبود تو
باشد به فکر حمله وقتل برادرت
من در کنار پیکر تو گریه می کنم
کف می زند به خنده مرا خصم کافرت
قوت به زانوان حسین نیست تا برد
سوی حرم قامت سرو وصنوبرت

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • یکشنبه
  • 18
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 07:40
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

نوحه شهادت حضرت عباس (س) -( غيرت افتاده روي پايت کربلا شاهد بر وفايت ) * رضا تاجیک

2741
2

نوحه شهادت حضرت عباس (س) -( غيرت افتاده روي پايت  کربلا شاهد بر وفايت ) غيرت افتاده روي پايت کربلا شاهد بر وفايت
تو مرا برادر صدا نکردي آفرين ترک وفا نکردي
دستت از پرچم جدا نکردي
يا اباالفضل عباس اباالفضل
هيبت چشمت کرده طوفان لرزه افتاده بين ميدان
در وجود تو نيروي حيدر مرجعت بوده زهراي اطهر
جان خود کردي قربان حيدر
يا اباالفضل عباس اباالفضل
اي علمدار دل شکسته اي سپهدار ديده بسته
رفتي از دستم اي نور ديده بر سر راهم دست بريده
ساقي تشنه چشمي نديده
يا اباالفضل عباس اباالفضل
غصه بر راهم ره ببندد کوفه ديگر بر من بخندد
مشک پاره زدست تو رها شد بي بي ام البنين صاحب عزا شد
ابروي دَرهَمَت ديگر دوتا شد
يا اباالفضل عباس اباالفضل

شاعر : رضا تاجیک

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 19
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 12:40
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

شهادت حضرت عباس (ع) -( ای یاس در بین خون تپیده ) * احسان جاودان

1802
3

شهادت حضرت عباس (ع) -( ای یاس      در بین خون تپیده ) ای یاس در بین خون تپیده
بر خاک از صد غصه پا کشیده
ای ماه هاشمی سردار لشکرم
ساقی تشنگان آب آور حرم
آه ،ای امیدم، از غم تو، من خمیدم

ای ماه شب های تار زینب
آرام قلب و قرار زینب
هرگز نمی شود این غصه باورم
تیر از نگاه تو گیرم برادرم
آه، ای علمدار، گشته ای در، خون گرفتار

برخیز ای دلدار آشنایم
می خندد دشمن به گریه هایم
خواندی برادرم اما خزان شدی
همسایه ی غم قامت کمان شدی
باز ، می توانی، یا اخایم، تو بخوانی

ای ماهم در بین خون نشستی
پشتم از داغ غمت شکستی
گردیده علقمه پر از شمیم تو
بوسه بگیرم از دست کریم تو
آه، تشنه سقا، دارد اینجا، بوی زهرا

از خیمه از سینه های عطشان
می آید فریادِ ای عمو جان
از مشک

  • دوشنبه
  • 19
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 12:50
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 امیر حسین الفت

شهادت حضرت عباس(ع) -( دست تو کنار علم و مشک پاره پاره ) * امیر حسین الفت

1927
3

شهادت حضرت عباس(ع) -( دست تو کنار علم و        مشک پاره پاره ) دست تو کنار علم و مشک پاره پاره
دلخوشن تو خیمه که عمو رفته آب بیاره
پاشو ببین داداش شش ماهه، غرق اضطرابه
مونده به راهِ تو چشمای، گریون ربابه
بی تو می میرم ۲
وای، ساقی حرم وای، صاحب علم
وای میر لشگر من
------------------------------------
نهر علقمه پر شده از عطر شاخه یاس
بوی ماردم فاطمه رو می ده دست عباس
به جای مادرت ام بنین گشته در بر تو
می کنه گریه زهرا بَر زخمای پیکر تو
بی تو می میرم ۲
وای، ساقی حرم وای، صاحب علم
وای میر لشگر من
------------------------------------
از لبای تشنه ات به خدا می کشم خجالت
بچه هام ندارن بی تو دیگه خواب راحت
بدون تو باید من تو دستام عصا بگیرم
کمرم و شکستی عباس از غ

  • دوشنبه
  • 19
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 12:55
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

واحد شهادت حضرت عباس (ع) -( از نـواي العطـش دائم به پيچ و تابم ) * میثم مومنی نژاد

1742
2

واحد شهادت حضرت عباس (ع) -( از نـواي العطـش     دائم به پيچ و تابم ) از نـواي العطـش دائم به پيچ و تابم
منم آب آوري که خجالت کرده آبم
کاش اين صحراي اقاقي نبود
نـام من اي خـدا سـاقي نبود
يا اخا يا اخا ادرک حسين جان
علقمه شاهد بود آتش گرفتـه پرم
تير دشمن آمده بوسيده چشم ترم
نه چشمي مانده نه دست و نه سر
قـمـرت را بـبـيـن شـق الـقـمـر
يا اخا يا اخا ادرک حسين جان
آسـمان گـريـه کند پا به پاي اشک من
قطره قطره مي چکد آبروي مشـک من
با لب تشنه جان مي سپارم
روي رفتن به خيمه نـدارم
يا اخا يا اخا ادرک حسين جان

شاعر : میثم مومنی نژاد

  • دوشنبه
  • 19
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:01
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

روضه حضرت ابالفضل العباس(ع) -( هرکس که دلش خواست ببیند عظمت را ) *

1356

روضه حضرت ابالفضل العباس(ع) -( هرکس که دلش خواست ببیند عظمت را  ) هرکس که دلش خواست ببیند عظمت را
باید برود تا که ببیند حرمت را

الحق که خدای ادبت، ام بنین است
حق خیر دهد والده محترمت را

گفتم: قسمی یاد بده، گفت: ابالفضل
از آذریان یاد گرفتم قسمت را

من بار گناهان خودم را نکشیدم
اما به روی شانه کشیدم علمت را

فردا قلم عفو شود در صف محشر
وقتی ببرد فاطمه دست قلمت را

این نیز مقامی است که غمخوار تو هستم
ممنون خدایم که به من داد غمت را

بگذار که در عشق تو این سینه بسوزد
دم کن نفسم را که بخوانم دو دمت را .
.
"ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد

اگر شاعر این شعر را میشناسید لطفا اطلاع دهید

  • سه شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 08:28
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 حسن لطفی

روضه حضرت ابالفضل العباس(ع) -( پیشِ چشمِ سرخ گونت صبح و شامی نیست نیست ) * حسن لطفی

1372
2

روضه حضرت ابالفضل العباس(ع) -( پیشِ چشمِ سرخ گونت صبح و شامی نیست نیست  ) پیشِ چشمِ سرخ گونت صبح و شامی نیست نیست
بر لبت جُز واحسینایت کلامی نیست نیست

می‌رسی بر روضه اما ما نمی‌فهمیم حیف
ای دریغا که نصیبِ ما سلامی نیست نیست

داستانِ کوفه از بی معرفتها پا گرفت
بی بصیرت،بر سلام ما دوامی نیست نیست

دیده ام در پایِ ما عمریست غیرت داشتی
تا تو آقایی کنی چون ما غلامی نیست نیست

ما که شرمنده شدیم از لطفهای مادرت
منصب پروانگی ات کم مقامی نیست نیست

آه تاسوعا ، نَفَسهایِ تو ما را آب کرد
گفت بی تو غیرِ کوفی غیرِ شامی نیست نیست

بعدِ تو اهلِ حرم را آه با هم می‌زنند
بعدِ تو عباس اینجا احترامی نیست نیست

شاعر : حسن لطفی

  • سه شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 08:33
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

روضه حضرت ابالفضل العباس(ع) -( هر قدر می‌خواهد این دل، این دلِ تنها تو را ) * محمد بیابانی

1385
1

روضه حضرت ابالفضل العباس(ع) -( هر قدر می‌خواهد این دل، این دلِ تنها تو را ) هر قدر می‌خواهد این دل، این دلِ تنها تو را
در عوض هرگز نمی‌خواهد دمی دنیا تو را

خاكِ عالم بر سرِ دنیا، كه چشمِ دوستان
جست و جو باید كند در سینه‌ی صحرا تو را

تو خودت مشتاق هستی میهمانِ ما شوی
لیک می‌راند گناه از خانه‌های ما تو را

ناله‌ی آقا بیایِ ما كجا، آن ناله‌ای
كه زده در بینِ آن دیوار و در، زهرا تو را

روز، روزِ توست، چون روزِ عمویِ توست، آه
كم نخواهد داشت هرگز روزِ تاسوعا تو را

گرچه می‌گویند هستی در تمامِ روضه‌ها
بیشتر حس می‌كنم در روضه‌ی سقّا تو را

دست‌هایم را دخیلِ دستِ آقایی كنم
كه خبر داده است از حاجاتِ نوكرها تو را

با دَمِ "ای ساقی لب‌تشنگان" خواهیم خواند
در عزایِ ساقیِ لب‌تشنگا

  • سه شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 08:35
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 سعید پاشازاده

روضه حضرت ابالفضل العباس(ع) -( چنان كه وقت عطش جرعه اي گوارا را ) * سعید پاشازاده

1840
0

روضه حضرت ابالفضل العباس(ع)  -( چنان كه وقت عطش جرعه اي گوارا را ) چنان كه وقت عطش جرعه اي گوارا را
طلب كنيد فقط ساقي العطاشا را

هنوز جاي علامت به شانه پدر است
سپرده زير علم دست صاحبش ما را

دوباره خانه ما سفره ابالفضل است
گمان كنم گره اي هست كار بابا را

به يك نگاه ابالفضل هم نخواهم داد
اگر دهند به دستم تمام دنيا را

به چشم دل بنگر ظهر روز تاسوعا
ميان دسته ميانداري مسيحا را

غروب مي كند از فرط خجلتش خورشيد
نقاب اگر كه بگيرند ماه زيبا را

فقط به علقمه آنهم درست ظهر عطش
خدا به ماه رسانده ست دست دريا را

خدا كند برساند به خيمه مشكش را
خدا كند نبرند آبروي سقا را

خبر رسيد كه از روي زين زمين افتاد
خدا كند برسانند زود زهرا را

شاعر : سعید پاشازاده

  • سه شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 08:36
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 حسن لطفی

روضه حضرت ابالفضل العباس(ع) -( پاره به پاره رویِ زمین قرص ماه ریخت ) * حسن لطفی

1529
1

روضه حضرت ابالفضل العباس(ع) -( پاره به پاره رویِ زمین قرص ماه ریخت  ) پاره به پاره رویِ زمین قرص ماه ریخت
تا علقمه رسید ولی بینِ راه ریخت

پا می‌شود دوباره زمین می‌خورَد حسین
دستِ خودش نبود که بی تکیه‌گاه ریخت

یک دفعه ریخت حجمِ سرش تا عمود خورد
با تیر هم تمام تنش گاه و گاه ریخت

تقصیر حرمله است که مویی سفید شد
تقصیر حرمله است که چشمی سیاه ریخت

خورده هزار تیر ولی دوهزار زخم
در فرصتِ کمی به سرش یک سپاه ریخت

یک فوج نیزه دار سویِ قتلگاه رفت
یک فوج بی حیا به سویِ خیمه‌گاه ریخت

آتش گرفت خیمه و یک حجمِ شعله ور
بر روسریِ دخترکی بی گناه ریخت

بر نیزه بود سایه یِ زینب ولی زَنی
آتش زِ بام بر سر این سرپناه ریخت

می‌خواست تا محاسنِ او را به‌هم زند
اما به رویِ دخترکی اشتب

  • سه شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 08:38
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

اشعار شب عاشورا -( لشگری آمده تا سهم غنیمت ببرد ) *

3828
5

اشعار شب عاشورا  -( لشگری آمده تا سهم غنیمت ببرد ) لشگری آمده تا سهم غنیمت ببرد
از تنی غرق به خون جامه به غارت ببرد

از سراشیبی گودال سرازیر شدند
با هم از بخت بد قافله درگیر شدند

بابت جنگ جمل کسب غرامت کردند
سر عمامه ی آقا قیامت کردند

دست از این پیرهن ارثیه بردار ، سنان
مادرش دوخته با زحمت بسیار ، سنان

خولی خیر ندیده چه خیالی داری ؟
کوفی چشم دریده چه خیالی داری ؟

خورجین دست گرفتی سر گودال چرا؟
مانده ای خیره بر این زخمی بد حال چرا ؟

حرمله زیر سر توست به ولله ببین
پشت خیمه چقدر نیزه فرو رفته زمین

ساربان منتظر رفتن لشگر مانده
گوشه ای منتظر فرصت بهتر مانده

هر کسی سهم نبرده ست بهم می ریزد
بی نصیب از تن عریان به حرم می ریزد

اگر شاعر این شعر

  • سه شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 08:56
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

امام زمان(عج) مناجات شب تاسوعا -( در خواب مگر بینم... بیدار شدن را ) * مجتبی روشن روان

1503
0

امام زمان(عج) مناجات شب تاسوعا -( در خواب مگر بینم... بیدار شدن را ) در خواب مگر بینم... بیدار شدن را

دل خواهِ نظر بودنِ دلدار شدن را

باید به دل گور برم حسرتِ فیضِ

اذنِ نفسی لایق دیدار شدن را

تا دل ندهی، سر نسپاری به ره دوست

هیهات ببینی، شب سردار شدن را

ای بی خبر از لذّت درماندگیِ عشق

یک بار بیا تجربه کن زار شدن را

بیچاره دلی که نچشیده ست صفایِ...

در روضه ی دلدار گرفتار شدن را

حاشا که دهم بر همه ی عالم هستی

یک لحظه پریشانِ علمدار شدن را

شاعر : مجتبی روشن روان

  • سه شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 09:31
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت عباس(ع) مدح -( نوای سینه به هر دم فقط اباالفضل است ) * مجتبی روشن روان

2780

حضرت عباس(ع) مدح -( نوای سینه به هر دم فقط اباالفضل است ) نوای سینه به هر دم فقط اباالفضل است

یگانه صاحب پرچم فقط اباالفضل است

رعیت اند همه خلق و پادشاه است او

بدان که مالک ما هم فقط اباالفضل است

کسی که زینب کبری به او قسم می خورد

یقین بدان که در عالم فقط اباالفضل است

کسی که برد غم او... نگاه زینب را

میان هاله ای از غم فقط اباالفضل است

در آن مکان که دودست بریده افتاده

نوشته صاحب زمزم فقط اباالفضل است

ز چشم پاره ی او می توان چنین فهمید

به چشم فاطمه محرم فقط اباالفضل است

میان آن همه عاشق که جان فدا کردند

شهید خط مقدم فقط اباالفضل است

شاعر : مجتبی روشن روان

  • سه شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 09:35
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 مجتبی خرسندی

حضرت عباس(ع) مناجات شب تاسوعا -( همیشه روی لبم ذکر یا اباالفضل است ) * مجتبی خرسندی

1816

حضرت عباس(ع) مناجات شب تاسوعا -( همیشه روی لبم ذکر یا اباالفضل است ) همیشه روی لبم ذکر یا اباالفضل است

چراکه حضرت مشکل گشا اباالفضل است

دودست داده به راه خدا وپس چه عجب

اگر که معنی دست خدا اباالفضل است

به جمله جمله ی یا کاشف الکروب قسم

که استجابت صدها دعا اباالفضل است

نمونه است اباالفضل و در مسیر حسین

کسی که شدهمه چیزش فدا اباالفضل است

از ابتدا به من آموخت مادرم تنها

دوای درد گرفتارها اباالفضل است

چه ترس دارد از آتش ،چه ترس از دوزخ

اگر شفاعت هر شیعه با اباالفضل است

خود امام زمان گفته است می آید

به مجلسی که در آن ذکر یااباالفضل است

بگیر ذکر اباالفضل با امام زمان

ببین که بر لب صاحب عزا اباالفضل است

شاعر : مجتبی خرسندی

  • سه شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 09:38
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 امیر عظیمی

حضرت عباس(ع) مدح و شهادت -( دستی از معجزه سرشار تویی یا عباس ) * امیر عظیمی

2550
3

حضرت عباس(ع) مدح و شهادت -( دستی از معجزه سرشار تویی یا عباس ) دستی از معجزه سرشار تویی یا عباس

قمر حیدر کرار تویی یا عباس

به همان نهر که طوف تو نموده است قسم

کعبه ی گنبد دوار تویی یا عباس

مادر دهر شبیه تو نمی زاید باز

گوهر بی بدل انگار تویی یا عباس

حلقه ی عشق وسیع است و در این حلقه فقط

آن که شد نقطه ی پرگار تویی یا عباس

کاشف الکرب حسینی و به لشگر آنکه

زهره برد از دل کفار تویی یا عباس

جرعه ای بوسه به لب های اباعبدالله

از لب آب طلبکار تویی یا عباس

ساقی مشک به دوشی که لب آب فرات

به عطش می زند افسار تویی یا عباس

دستت افتاد زمین، آب به خیمه نرسید

خجل از فاطمه اینبار تویی یا عباس

هر چه آمد به سرت، نور سرت کم نشده

بر سر نیزه قمربار تویی یا عباس

  • سه شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 09:39
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت عباس علیه السلام -( تو از قبیله ی آبی و برتر از دریا ) * ابراهیم لالی

1904

حضرت عباس علیه السلام -( تو از قبیله ی آبی و برتر از دریا ) تو از قبیله ی آبی و برتر از دریا
شبیه و مثل تو هرگز نیامده دنیا

دعا بدون توسل به نام زیبایت
قسم به هستی حیدر نمی رود بالا

و در شجاعت و ایثار و بندگی ات هم
نمی رسند به پای تو انبیا حتی

به جای بازو و دستی که گشته اند قلم
دو بال داده خداوند بر تو ای آقا

از آن زمان که برای تو نوکری کردم
دعا نموده برایم مکرراً زهرا

تمام زندگی ام وقف روضه ات گشته
چرا که تشنه ی عشق تو هستم ای سقا

شنیده ام که سرت را به نیزه ای کردند
شنیده ام که تو گشتی مقطع الاعضا

کنار علقمه با دیده ای پر از حسرت
صدا زدی که به دادم برس گل طاها

تمام سعی خودت را نمودی اما حیف
نشد که آب رسانی به خیمه ی زن ها

دلش شکست خدا آن زمان

  • سه شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 10:09
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت عباس(ع)مناجات -( با وجود این همه رسوایی و خودخواهی ام ) * محمد جواد شیرازی

1930

حضرت عباس(ع)مناجات -( با وجود این همه رسوایی و خودخواهی ام ) با وجود این همه رسوایی و خودخواهی ام
هم کنارم ماندی و هم می کنی همراهی ام

با خودم گفتم من آلوده را رد می کنی
ذوالکرم بودی و دیدم واقعا می خواهی ام

رحمت موصوله ات حتی به من هم می رسد
با وجود این همه کم کاری و کوتاهی ام

هر چه می گردم فقط حب تو پیدا می شود
بین اشعار و نماز و روزه و مداحی ام

گر به قول اهل غفلت روضه ها گمراهی است
تا خود محشر به دنبال همین گمراهی ام

مادرت با خط زیبای خودش روز ازل
سر در این سینه ام حک کرده "ثاراللهی ام"

هر کسی در درگهت منصوب بر کاری شده
من سگ عباس، در دربار شاهنشاهی ام

با توکل بر خدا و با دعای مادرت
اربعین، سوی حرم پای پیاده راهی ام

در روایت آمده ماهی برایت گ

  • سه شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 10:21
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت عباس -( روشنی بخش شب تار مرا بر گردان ) *

1692
2

حضرت عباس -( روشنی بخش شب تار مرا بر گردان  ) روشنی بخش شب تار مرا بر گردان
بیش از این سخت نکن کار مرا ، برگردان

رفت آن مشک به دوشی که امید حرم است
بی سپاهیم ، سپهدار مرا برگردان...

دل یک خیمه به آن قول ابالفضل خوش است
به حرم یار وفادار مرا برگردان....

مادری گفت به طفلش که عمو می آید
آبرو دارترین یار مرا برگردان

کاشف الکرب من است اینکه، زمین افتاده
کمرم خم شده، غمخوار مرا برگردان

جنگ با قد خمیده ، به نظر دشوار است
به تن ،انگیزه ی پیکار مرا برگردان

لشگری آمده تا دست به غارت بزند
حرف معجر شد، علمدار مرا برگردان

قبل ازآنکه به حرم، پای حرامی برسد
علقمه ، حیدر کرار مرا برگردان

ناصر دودانگه

  • سه شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 10:24
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت عباس -( اى علمدار رشيدم چه بهم ريخته اى ) *

2910
9

حضرت عباس -( اى علمدار رشيدم چه بهم ريخته اى ) اى علمدار رشيدم چه بهم ريخته اى
مثل اكبر چقدر دورو برم ريخته اى

سرو رعناى برادر چِقَدَر كم شده اى
دست و پا مى زنى و غم به دلم ريخته اى

چشم هاى تو شده آينه ى مادر من
با اخا ادرك اخا بال و پرم ريخته اى

خودت افتاده و افتاده زمين پيكر تو
متلاشى شده اى و اثرم ريخته اى

حرمله پيش نگاه تو به من مى خندد
مى زند داد به خنده..چه بهم ريخته اى

آرمان صائمی

  • سه شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 10:27
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شب تاسوعا حضرت عباس -( آب آور را زدند ناله ای پیچید در خیمه که لشگر را زدند ) * حسن لطفی

4056
18

شب تاسوعا  حضرت عباس -( آب آور را زدند ناله ای پیچید در خیمه که لشگر را زدند ) آب آور را زدند
ناله ای پیچید در خیمه که لشگر را زدند

در میان نخل ها
دستها تا شد قلم گفتند حیدر را زدند

باز هم از پشت نخل
حرمله یک چشم،خولی یک چشم دیگر را زدند

خورد تا روی زمین
دید بر دیوار کوچه روی مادر را زدند

تا که کوتاهش کنند
تیغ ها از سمت پا بدجور پیکر را زدند

یک نفر مو را گرفت
یک تبر محکم به پایین آمد و سر را زدند

آستین شد موی سر
دزدهای قافله این بار معجر را زدند

روی تیغِ نیزه ها
ابتدا عباس را و بعد اصغر را زدند

چند باری او فتاد
باز محکمتر به روی نیزه حنجر را زدند

بار دیگر سر نماند
وای از پهلو نوکِ نیزه برادر را زدند

خواهرش با پارچه
بست سر را تا نیافتد حیف خواهر را زدند

شاعر :

  • چهارشنبه
  • 21
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 06:18
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

زمزمه شب تاسوعا حضرت عباس (ع) -( ببین سکینه با چشم گریون ) * یونس سبزی

4614
5

زمزمه شب تاسوعا حضرت عباس (ع) -( ببین سکینه با چشم گریون ) ببین سکینه با چشم گریون

می‌پرسه از من کجاست عموجون

من چی بگم که خیمه ، آروم بگیره بی‌تو

پاشو ببین که یاسم ، داره می‌میره بی‌تو

******

خدا می‌دونه که چی کشیدم

وقتی رو خاکا دستاتو دیدم

هم علم و هم مشکِ آب آورم افتاده

با صورت از رو مرکب ، برادرم افتاده

******

چه کرده داغِ تو با دل من

تیر سه‌شعبه ، عمود آهن

تا افتادی از مرکب ، انگار پیچید بوی یاس

انگار که داره زهرا ،‌ می‌گه: بُنَیَّ عباس

شاعر : یونس سبزی

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 22
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 15:35
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

حضرت عباس(ع) شهادت -( طوفانِ تیر،کار عمو را خراب کرد ) * محمود ژولیده

1970
2

حضرت عباس(ع) شهادت -( طوفانِ تیر،کار عمو را خراب کرد ) طوفانِ تیر،کار عمو را خراب کرد

این مشکِ پاره، نقشۀ او را بر آب کرد

میخواست«یاسکینه» به قولش عمل کند

بارانِ تیر،سخت عمو را جواب کرد

شرمندۀ تبِ لبِ اطفال شد عمو

عباس را خجالت زینب مذاب کرد

احساس شد،صدای حروف مقطعه

ارباب را بریده بریده خطاب کرد

نعش مرا به خیمه مبَر جان اصغرت

سقای با وفای تو شرم از رباب کرد

میخواست«یاحسین» به پایت ادب کند

دستان من،مسیر تو را انتخاب کرد

دستی،یمین و دست دگر در یسار ماند

این کار،حرفِ علقمه را یک کتاب کرد

دستی نمانده بود،علم بر زمین فتاد

یک بی حیا رسید و بسویم عتاب کرد

آمد عمود و تاجِ غرورِ مرا شکست

دشمن جسور شد،زد و پا در رکاب کرد

خصمِ من از حماسۀ ص

  • جمعه
  • 23
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 10:37
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

حضرت عباس(ع) مناجات -( خروش رود و دریا: یا اباالفضل ) * یوسف رحیمی

3197
4

حضرت عباس(ع) مناجات -( خروش رود و دریا: یا اباالفضل ) خروش رود و دریا: یا اباالفضل

پناه اهل دنیا: یا اباالفضل

به حق دست‌هایی که قلم شد

بگیر این دست‌ها را یا اباالفضل

شاعر : یوسف رحیمی

  • جمعه
  • 23
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 10:39
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد