اربعین حسینی

مرتب سازی براساس

متن شعرغزل مناجاتی - اربعین -(اربعین شد باز هم از قافله جا مانده ام) * محمد جواد حیدری

718

متن شعرغزل مناجاتی - اربعین -(اربعین شد باز هم از قافله جا مانده ام) اربعین شد باز هم از قافله جا مانده ام
گوشه ی هیئت من غمدیده تنها مانده ام
کربلایم گیره یک گوشه نگاهت مانده و
از خوراک و خواب و از روز و شب آقا مانده ام
عطر سیبی از حوالی حرم ها می وزد
آن چنان مستم که ره نارفته از پا مانده ام
بادلم گفتم ...حرم باشد برای اربعین
من چگونه تا کنم با این دل وا مانده ام؟
در کف یک جرعه از جام شراب دلبرم
تشنه کام باده ی دلچسب سقا مانده ام
برگه را آورده ام تا اینکه امضایش کنی
مثل برخی دوستانم لنگ امضا مانده ام
با تو نزدیکان ، حرم پای پیاده می روند
انقدر دورم، پسه یک مهر ویزا مانده ام
هیچ ایرادی ندارد با دلم تا می کنم
گرچه زیر بار این زخم زبانها ، مانده ام
من دم در خاک پ

  • سه شنبه
  • 1
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 09:51
  • نوشته شده توسط
  • سید محمد حسینی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

متن شعرشور زیبای اربعین -(دلم خیلی تنگه آقا برا حرم ) * سید امیر حسین خوشرو

943

متن شعرشور زیبای اربعین  -(دلم خیلی تنگه آقا برا حرم ) دلم خیلی تنگه آقا برا حرم
پای عشق تو گذشته آب از سرم
ایشالا امسال با دعای مادرت
میام کربلا اربعین با مادرم
بدون تو حال و روزم معلومه
همیشه عکس حرم روبه رومه
میخام کخ اربعین کربلا باشم
قسمت میدم به بی بی معصومه

آقا آقا
اگه کسی منو نخواد مهم نیست
جواب سلاممو نداد مهم نیست
دنیا ازم بدش بیاد مهم نیست
مهم اینه که خادم روضه ها باشم
مهم اینه که برای تو فدا بشم
نمیخوام از تو جدا بشم
ثارلله ...
مهم اینه که برای تو سینه زنم
مهم اینه که برای تو جون میکنم
مهم اینه که غلام سیاه تو منم
ثارالله ...
آقا آقا یا عزیزالزهرا ۴

بند دوم

ازت ممنونم آقا نوکرت شدم
دلم و دخیل عشق شما زدم
اگه به دردتون آقا نمیخورم
خو

  • سه شنبه
  • 1
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 09:54
  • نوشته شده توسط
  • سید محمد حسینی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

رباعی برای اربعین -( ماکه‌ در تیره‌گی‌ شب‌ همه‌ چون‌ مهتابیم) * مرتضی محمودپور

894
1

رباعی برای اربعین -( ماکه‌ در تیره‌گی‌ شب‌ همه‌ چون‌ مهتابیم) ◾السلام علیک یا اباعبدالله

ماکه‌درتیره‌گی‌شب‌همه‌چون‌مهتابیم
ماکه‌ازعشق‌حسین‌بن‌علی بی‌تابیم
قول دادم به همه سینه‌زنان در هیئت
اربعین پای پیاده حرم اربابیم

  • یکشنبه
  • 6
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 20:14
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

پیاده روی اربعین -(از چه حیران شده ای اهلِ بُکا؟روضه که هست) * محسن راحت حق

661

پیاده روی اربعین  -(از چه حیران شده ای اهلِ بُکا؟روضه که هست) از چه حیران شده ای اهلِ بُکا؟روضه که هست
کربلا قسمت مان نیست..بیا روضه که هست

حسرت و آه همه جای خودش..موج بزن
همّتی..ناله کن از سوز و نوا..روضه که هست

حرم الله شده محفلِ اشک و بپذیر...
که حرم نیست اگر،شکر خدا روضه که هست

همه دنبالِ علاجیم ..علاج است حسین
نرو اینقدر به دنبالِ دوا روضه که هست

همه ی سال بیادِ حرمش ..سینه زنیم...
پُر ز امیّد و رجائیم چرا روضه که هست

فاطمه چادرِ خود را به سرم پهن نمود
می رسد مطمئناً خیرِ نسا..روضه که هست

کشته ی اشک!..هنوز اشکِ بصر می طلبد
چشمه ی اشک بجوشان ز صفا روضه که هست

همه دیدیم چه الطافِ کثیر از هیئت...
گر نشد قسمت مان کرببلا روضه که هست

  • دوشنبه
  • 14
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 12:06
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه‌ی سینه زنی اربعین(سبک سنتی) * مرتضی محمودپور

980

نوحه‌ی سینه زنی اربعین(سبک سنتی) ◾نوحه‌ی سینه‌زنی اربعین
◾سبک سنتی

◾بنداول
از سفر کوفه و شام آمدم
بهر تحییت و سلام آمدم
گلشنت خزانی
قامتم کمانی
خیز و ببین با چشم گریان
آمده‌ام از شام ویران
واویلتا آه و واویلا(۲)

◾بنددوم
تمامی کبوتران حرم
بین حسین نشسته دور و برم
به جز یک سه ساله
همه باغ لاله
آورده‌ام به کربلایت
ناله زنم حسین برایت
واویلتا آه و واویلا(۲)

◾بندسوم
صورت طفلان همه نیلوفری
بهرکبوتران نمانده پری
پیکرم کبود است
بر لب این سرود است
دشمن تو خار و زبون است
تا به قیامت سرنگون است
واویلتا آه و واویلا(۲)

  • شنبه
  • 12
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 10:39
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

اربعین حسینی -(می رسد از کربلا هل مِن معینت یا حسین(ع)) * هستی محرابی

811

اربعین حسینی -(می رسد از کربلا هل مِن معینت یا حسین(ع)) #نذر_زیارت_اربعین_حسینی

می رسد از کربلا هل مِن معینت یا حسین(ع)
دیده ها خون گرید از آهِ حزینت یا حسین(ع)

ناممان خط خورده از فهرستِ زائرهای تو
ما همه جا مانده‌ایم از اربعینت یا حسین

در دلِ شیدای خود شورِ حرم داریم و لیک
دستِ ما کوته شد از آن سرزمینت یا حسین

داغ عاشورا همیشه در دل ما تازه ماند
آسمان رنگين شد از خونِ جبینت یا حسین

ما که از باغِ ضریح ات سیبِ روضه خورده ایم
تا قیامت دستمان شد خوشه چینت یا حسین

سهمِ من سوزِ نهان گشته فقط این اربعین
از همین جا می شوم چله نشینت یا حسین

از همان آغاز در قابِ نگاهم بوده ای
شیرِ مادر کرده با جانم عجینت یا حسین

در خیالم بس که ره پیموده ام تا کربلا
گم شدم هم در یسار و در یمینت یا حسین

وسعتِ دلتنگی ام را خوب میداند حرم
کی نهم سر بر ضریحِ نازنینت یا حسین؟

خط پایانِ همه دلتنگی‌ام کرببلاست
پای دل را می کشد مِهرِ یقینت یا حسین

اربعینِ قبل، رفتم کربلا یادش بخیر
در حرم با روضه های دلنشینت یا حسین

جز نگاهِ غم ندیدم چیز دیگر این سفر
خیمه های سوخته در سرزمینت یا حسین

آه از جا ماندنِ آغاز راهِ قافله
اشکِ شوقِ لحظه های واپسینت یا حسین

دستِ ما خالی و ظرفِ دل پر از کوهِ نیاز
ای که می بخشی ز نورِ راستینت یا حسین

اشکها بر گونه هایم مانده چون باران رها
دستِ ما در حلقه ی حبل المتینت یا حسین

پیکرت صد پاره گردید و کفن شد بوریا
بشکند دستِ عدو، کرد اینچنینت یا حسین

روز و شب سر می نهم بر شانه ی سبزِ ضریح
چون که داری لطفِ حق در آستینت یا حسین

تا ابد عالم ز داغت، قتلگاهِ روضه هاست
تا ابد روشن بماند شمعِ دینت یا حسین

پرسشی داریم از سالارِ دشتِ کربلا
که چرا جا مانده‌ایم از اربعینت یا حسین

#هستی_محرابی_۱۴_۷_۹۹
@Asharemehrabi

  • دوشنبه
  • 14
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 12:08
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

اربعین حسینی -(من خسته بودم بر لبم اما تبسم بود) * سعید تاج محمدی

946
1

اربعین حسینی  -(من خسته بودم بر لبم اما تبسم بود) من خسته بودم بر لبم اما تبسم بود
یک دست پرچم بود یک دست استکان چای
یک سو صدای روضه ی عباس می آمد
یک سو صدای گرم یک کودک که : بارِد مای!

بر ابری از اشک و شعف مشتاق می رفتم
هم آبله هم درد پایم را بغل می کرد
هر بار کامم تلخ می شد از غم دنیا
چای عراقی بود کامم را عسل می کرد

باور نخواهی کرد چیزی را که می گویم
چشمان من بیدار بود آن دم که می دیدند
ما را کسی در خانه مهمان کرد و با اهلش
بر خاک و سرما در حیاط خانه خوابیدند

مشّایه یعنی پیرزن یک کیسه ی کوچک
پر کرده بود از نان و با پای علیل خود
خود را به زائرها رساند و نان تعارف کرد
می ساخت درد و پیری و غم را ذلیل خود

مرد کهنسال رشیدی بین یک موکب
گویا زعیم و شیخ قومی از عشایر بود
گفتند نذری دارد و هر سال می آید
کارش در این جا شستن جوراب زائر بود

مشایه یعنی رنگ هفتاد و دو ملت را
هرجا که حرف عشق شد یکرنگ می سازد
مشایه یعنی هرکه هستی باش عاشق باش
هر چیز غیر از عشق اینجا رنگ می بازد

حیرت گناه ماست مایی که نفهمیدیم
این چیزها در کربلا بسیار عادی بود
ما آنچه می دیدیم را باور نمی کردیم
این ماجرا اصلا برای ما زیادی بود

باید که برگردیم راه کربلا باز است
در کربلا هستیم هر جای زمین هستیم
در خانه ی دل جز حسین ابن علی کس نیست
در خانه ی خود زائران اربعین هستیم

  • دوشنبه
  • 14
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 12:21
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

مناجات اربعین -(بگو که این‌همه اندوه و داغ را چه کنم؟) * عادل حسین قربان

599

مناجات اربعین  -(بگو که این‌همه اندوه و داغ را چه کنم؟) بگو که این‌همه اندوه و داغ را چه کنم؟
هجومِ فصلِ زمستان، به باغ را چه کنم؟

زِ عشقِ روی تو، ای نازنینِ هر دو جهان!
چگونه دم نزنم؟، اشتیاق را چه کنم؟

شکوهِ عکسِ حرم، جلوه کرده بر دیوار
شمیمِ عطرِ تو، بینِ اتاق را چه کنم؟

دوباره باز، برای حرم دلم تنگ است
هوای گنبد و صحن و رواق را چه کنم؟

برای قتلِ تو، در دل، حرارتی، برپاست
درونِ سینه ی خود، احتراق را چه کنم؟

به دردِ هجر، گرفتارم و نمی‌دانم
فراقِ تشنه‌ی خاکِ عراق را چه کنم؟

  • دوشنبه
  • 14
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 12:27
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

مناجات اربعین -(پر شکسته بیارید فصل پرواز است) * ناصر شهریاری

898

مناجات اربعین  -(پر شکسته بیارید فصل پرواز است) پر شکسته بیارید فصل پرواز است
برای مانده ته خط زمان آغاز است
اگر چه راه حرم بسته است این ایام
به پای دل برو تا کربلا که ره باز است

برو که همهمه ی مردم است می آید
در این مسیر مه و انجم است می آید
ببند بار و بزن دل به جاده های بهشت
صدا صدای هلابیکم است می آید

خدا کند که شوم باز با تو همسایه
ستون ستون بروم در مسیر مشایه
خدا کند که شب جمعه اربعینی باز
بیفتد از کرمت باز بر سرم سایه

اگر چه از غم هجران پر از غم و دردم
ز راه دور دلم را به صحنت آوردم
به یک سلام مرا زائری حسابم کن
مخواه دست تهی از مسیر برگردم

مقدر است که امسال غرق غم باشم
میان خانه زائر آن شاه با کرم باشم
چه وعده ها که به دل دادم از زیارت دوست
* ولی نشد که شب اربعین حرم باشم *

  • دوشنبه
  • 14
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 12:30
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

تعطیلی اربعین(این حادثه محرومیت را خوب معنا کرد) * خادم الزینب

577

تعطیلی اربعین(این حادثه محرومیت را خوب معنا کرد) تقدیم به ولی نعمتمان‌
حضرت بقیه الله

این حادثه محرومیت را خوب معنی کرد
در خواب دنیا آخرت را خوب معنی کرد

محرومیت در سفره فقدان کمی نان نیست
هرچند درد سفره های خالی آسان نیست

نان میرسد تا دستهای با سخاوت هست
در سفره تا باشد نمک یعنی که برکت هست

سقفی که شد آوار هم تعمیر خواهد شد
با لطف مردم هر گرسنه سیر خواهد شد

ما گرگ باران دیده اییم و خوب میدانیم
در اوج یخبندان بهاری در زمستانیم

سختی کشیدیم و به ابرو خم نیاوردیم
تحریممان کردند اما کم نیاوردیم

محرومیت در جیب خالی پدرها نیست
عمری تحمل بر تمام دردسرها نیست

سیل بلا جاری شد و جان را سپر کردیم
با بدترین بحران درافتادیم و سر کردیم

تعطیل کردند آسمان هیئتی ها را
بردند شور و مستی و آرامش ما را

هم از حرم هم روضه ها محروممان کردند
ای کاش میشد روزهای رفته برگردند

زخمی که مانده روی دل درمان نمیخواهد؟
یعنی حسین این اربعین مهمان نمیخواهد؟

محرومیت یعنی حرم بر عاشقان بسته
راه عروج عاشقان و قدسیان بسته

محرومیت یعنی حسین از ما بگیرد رو
خلوت شود روضه بگیرد مادرش پهلو

از نو چراغ خیمه را خاموش کرد ارباب
یک عده نیلوفر شدند و عده ای مرداب

محرومیت یعنی حسین راهی و ما مانده
یعنی کسی که از حسین خویش جامانده

هر سفره خالی بود نانش را فراهم کرد
در کربلا دارالامانش را فراهم کرد

محرومیت یعنی بساط روضه کم باشد
هرجا حسین آنجاست باید روضه هم باشد

#نرگس_غریبی
#تعطیلی_اربعین ??
#جانسوز

التماس دعا

  • سه شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 00:27
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

رباعی اربعین سیدالشهداء * مرتضی محمودپور

626

رباعی اربعین سیدالشهداء ◾درد فراق

چله‌نشین کوی تو در اربعین شدم
در کربلا ز داغ تو نقش زمین شدم
جا مانده‌ام ز کوی تو ای شاه بیکفن
حالم خراب از غم تو اینچنین شدم

  • سه شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 01:05
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 امیر حسین الفت

فراق کربلا و زیارت امام حسین -(به خدا _ که تو با _ همه فرق داری) * امیر حسین الفت

1554

فراق کربلا و زیارت امام حسین -(به خدا _ که تو با _ همه فرق داری) به خدا _ که تو با _ همه فرق داری
کربلا _ نبری _ منو حق داری

میدونم _ خودمم _ که گنه کارم
چه کنم _ چه کنم _ که دوست دارم

هر چی قسمت شه امسال
اربعین راضیم

یه سلام از دور میدم
به همین راضیم

  • سه شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 01:11
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

شور احساسی(تعطیلی اربعین) * خادم الزینب

700
1

شور احساسی(تعطیلی اربعین) سبک #کاش_که_میشد_مثل_عقربه_ها_برگردم
#کربلایی_حمید_علیمی

دارم میبندم بازم کوله پشتیمو
اماده میشم من واسه سفر کردن
خودت برس آقا به داد اون جوونا که
فقط به عشق کربلا روزارو سر کردن

میدونی کربلات ، تنها امید نوکره
نزار که اربعین ، بدون روضه بگذره

تو ، پناه تموم خستگی ما
بیتو هیچ و پوچه زندگی ما
گریه تو حرمه بندگی ما

بند دوم

حتی برام سخته فکرشم نزار اقا
که اربعینو کنج خونه بشینم من
خودت که بهتر میدونی خیلی سخته چون
مسافر هر ساله ی اربعینم من

امسال غمای من ، میدونی آقا بیشتره
منی که زندگیم ، فقط با روضه میگذره

یه ، حرمه و یه حسین و کلی آه
دلم تنگه واسه خستگی راه
میتپه دلم برای قتلگاه

بند سوم

نشسته توی چشمام ، ابرای بارونی
انگار خودت داری واسم روضه میخونی
دارم عمودای بین راهو میشمارم
چرا داری اینجوری قلبم رو میسوزونی

نمیشه باورم ، که بستی این درو به روم
درسته من بدم ، ولی تو هستی آبروم

تو ، همیشی خریدی ابرومو پس
چرا کردی این کبوترو قفس
بی حرم نداره این گلو نفس

#خادم_زینب

  • سه شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 14:15
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

اربعین حسینی -(اربعین آمد دلم شد بیقرارِ کربلا) * هستی محرابی

1517

اربعین حسینی -(اربعین آمد دلم شد بیقرارِ کربلا) #نذر_اربعین_حسینی

اربعین آمد دلم شد بیقرارِ کربلا
می کُشد آخر مرا این انتظارِ کربلا
چشم ها در خون نشسته گونه ها دریا شده
جان فدای آن سرِ نیزه سوارِ کربلا

#هستی_محرابی
#بداهه

  • سه شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 19:57
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

رباعی اربعین حسینی * مرتضی محمودپور

789

رباعی اربعین حسینی ◾با پای دل
◾قدم به قدم تا بهشت

میروم پای پیاده تا به سوی کربلا
میکنم‌هرلحظه بادل‌گفتگوی کربلا
باز میخوانم ز دل این نغمه‌ی پر شور را
(بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا)

  • سه شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 22:33
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

اربعین -(با پای خسته راه میرفتیم آن دم) * محمد حبیب زاده

543
2

اربعین  -(با پای خسته راه میرفتیم آن دم) با پای خسته راه میرفتیم آن دم
چای عراقی حالمان را جا می آورد

چای عراقی نه شراب مستی آور
بر تک تک ما حضرت زهرا می آورد

فرقی نمی کرد آن زمان اهل کجایی
بهر زیارت هرکسی دل را می آورد

در راه پیمایی نجف تا کربلا عشق
چشمان اشک آلود و زخم پا می آورد

پیر و جوان هم دوش هم بودند در راه
وقت عطش آب از کَفَش سقا می آورد

از آب هم منعت نمودند این جماعت
ما زائران هم منع گشتیم از زیارت...

  • سه شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 23:29
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

نوحه‌ی زمزمه (راحت روحم راحت جانم)شاعر محمدصادق هواسی * صادق اویسی

599

نوحه‌ی زمزمه (راحت روحم راحت جانم)شاعر محمدصادق هواسی نوحه‌ی زمزمه
عاشقان کربلا
راحت روحم راحت جانم

قوت قلبم ای ضربانم

حصن حصینم کهف امانم

نمک عشق تو شریانم

ای دم اول و ای دم آخرم

تا خدا هست و تو هستی بالا سرم

اسم کسی رو به جز تو نمیبرم

مشهدم کربلا اشهدم یا حسین

یک قدم تا حرم یک نفس تا حسین

ای همه جونم تاب و توونم

سر درونم شور جنونم

از تو ممنونم به تو مدیونم

بی تو میمیرم و با تو میمونم

همه هستیمو پای تو میذارم

تنها دلم رو به دست تو میسپارم

تو منو دوست داری من تو رو دوست دارم

مشهدم کربلا اشهدم یا حسین

یک قدم تا حرم یک نفس تا حسین

من و هوای حرمت آقا

من و صفای قدمت آقا

من و دعای کرمت کرمت آقا

کاش بمیرم تو محرمت آقا

یه کاری کن که برای تو جون بدم

جونمو آقا تو راه جنون بدم

به مادرت تو خودم رو نشون بدم

تو حرم جای من تو دلم جای تو

کربلای منه گیر امضای تو

مشهدم کربلا اشهدم یا حسین

یک قدم تا حرم یک نفس تا حسین

محمدصادق هواسی

  • چهارشنبه
  • 16
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 01:43
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

شور آقا امام حسین علیه السلام (سلطان کرم یا امام حسین) * امیرحسین سلطانی

564

شور آقا امام حسین علیه السلام (سلطان کرم یا امام حسین) سبک شور آقا اباعبدالله الحسین
ویژه ایام محرم و اربعین

بند اول
سلطان کرم یا امام حسین
تاج رو سرم یا امام حسین
آقای دلم یا امام حسین
قربونت برم یا امام حسین

من با تو دنیارو دارم
عقبارو دارم آقاجون
من بی تو میشم سرگردون
بی سروسامون آقاجون

زندگیمه وقف شما
دوست دارم قد خدا
اللهم الرزقنا کربلا

یا رحمن الرحیم بحق الحسین
یا رب و یا کریم بحق الحسین
یا احسان القدیم بحق الحسین

بند دوم
روح بندگیم یا امام حسین
عشق زندگیم یا امام حسین
آقای کریم یا امام حسین
راه مستقیم یا امام حسین

تنها تو هستی غمخوارم
هستی دلدارم آقاجون
من واست عاشق میمونم
از تو میخونم آقاجون

رو سرمه دست شما
دوست دارم خون خدا
اللهم الرزقنا کربلا

یا رحمن الرحیم بحق الحسین
یا رب و یا کریم بحق الحسین
یا احسان القدیم بحق الحسین

بند سوم
مدیون توام یا امام حسین
مجنون توام یا امام حسین
مهمون توام یا امام حسین
حیرون توام یا امام حسین

اسم تو به دل میشینه
آخه شیرینه آقاجون
هستی تو پر پروازم
بهت مینازم آقاجون

دلم رو دادم به شما
خیلی میخوامت به خدا
اللهم الرزقنا کربلا

یا رحمن الرحیم بحق الحسین
یا رب و یا کریم بحق الحسین
یا احسان القدیم بحق الحسین

  • چهارشنبه
  • 16
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 05:03
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

اربعین -(ما هوای شور عزا در قلم گرفت ) *

464

اربعین  -(ما هوای شور عزا در قلم گرفت ) اما هوای شور عزا در قلم گرفت
از غم قلم به دوش نوایش علم گرفت

شب تا سحر قلم ز لبش ناله می چکید
عطر حسین از لب آلاله می چکید

شاعر سرود مثنوی و شرح قصه را
اما قلم نگاشت غم و درد و غصه را

بر صفحه زد شرر ز غم و آه جان گداز
از سینه اش گشود به یکباره عقده باز

با ناله گفت که این چه غم و آه و ماتم است
باز این چه شورش است که در خلق عالم است

یک اربعین جهان همه در آه و غم گذشت
بر اهل بیت و آل پیمبر ستم گذشت

گرچه حرارت قلم و صفحه پر تب است
اما تمام غم به دل و قلب زینب است

گفتم قلم بیا مدد دست خسته باش
راوی راه قافله ی دل شکسته باش

زینب رسید کرب و بلا با نوای غم
بر خاک کربلا به دو صد نوحه زد علم

داغ حسین بعد چهل روز مبهم است
کار جهان و خلق جهان جمله در هم است

زینب به سینه اش به جز از آه و درد نیست
حتی به شاخ خشک دلش برگ زرد نیست

این داغ بی کسی نفسش را بریده است
هجده سر بریده به نی گو که دیده است

بر نیزه ای عجب سر سالار زینب است
بر نیزه ای سری ز علمدار زینب است

بر نیزه ای دگر سر پر خون اکبر است
حتی به نیزه ای سر شش ماهه اصغر است

بر نیزه ای دگر سر گلگون قاسم است
سر های دیگر از بدن آل هاشم است

از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام
دیدم به روی نیزه سر پاک تو مدام

از آن دمی که راهی راه سفر شدم
با دست بسته بهر یتیمان سپر شدم

بودش مدام غافله در شور و ولوله
سویی سنان و شمر و دگر سوی حرمله

آنها سوار مرکب و با تازیانه ها
از کینه می زدند به سر ها و شانه ها

شلاق و تازیانه و بی گاه کعب نی
این هتک حرمت و ستم و ظلم تا به کی

آه از سوار ناقه ی در بین قافله
سجاد بود و غل بُد و زنجیر و سلسله

دیدم سری به نیزه بلند است در برم
سالار و سرورم تو بُدی در برابرم

دیدم نمی رسد به تو دستم برادرم
از داغ تو به چوبه ی محمل زدم سرم

دیدم به تشت زر سر پر خونت ای حسین
دیدم ملائک اند ز داغت به شور و شین

آه از دمی که زد به لبت چوب خیزران
آه از دمی که چوب مکرر بزد بر آن

رازی بود در این که چرا قد خمیده ام
یک اربعین ز داغ تو اندوه دیده ام

هر چند گفته ام ، بُود این قصه نا تمام
ای وای از مصائب پُر درد شهر شام

این ها که گفته ام سر سوزن ز غم نبود
نزد جفای شامی و آزارِ از یهود

دیدم که طبل خاتمه ی جنگ می زنند
اما دوباره بر سر ما سنگ می زنند

بنگر که بی حیایی آنان چه کرده بود
آنجا که رفت قافله بازار برده بود

دیدم یزید و کاخ ستم را خرابه را
دیگر چگونه شرح دهم عمق ماجرا

آورده ام به هم ره خود خیل ناله را
شرمنده ام مگیر سراغ سه ساله را

ظلمی که شد ز کینه ی آل امیه است
جا مانده ام حسین سه ساله رقیه است

شرمنده ام ز روی تو خورشید تابناک
کنج خرابه ماه سپردم به دست خاک

اما حسین من و جگر گوشه ی بتول
از کربلا روم به سوی روضه ی رسول

سوغات من ز کرب و بلا پیرهن بُود
پیراهن حسین شه بی کفن بُود

سوغات دیگری که به مام قمر برم
بر مادر ادب ز قمر یک سپر برم

شاعر:جواد کریم زاده

  • چهارشنبه
  • 16
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 16:10
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

اربعین حسینی -(بوی غم آید این حوالی ها) *

766
1

اربعین حسینی -(بوی غم آید این حوالی ها) بوی غم آید این حوالی ها
آمدند عاشقان نور دو عین
زائران شهید کرب و بلا
غصه داران اربعین حسین

آسمان دو چشمشان ابری
دلشان پر زشور و شین شده
ذکر لب های پرحرارتشان
نغمه ی یاحسین حسین شده

آهی از دل کشید زینب و گفت:
السلام ای شهید عاشورا
کشته ی اشک، تشنه جان داده
السلام ای امام بی سر ها

گفت زینب که ای برادر من
رحمت واسع خدای ودود
بعد داغ و مصیبتت دیگر
روز خوش بهر خواهر تو نبود

خاطرت هست بین آن گودال
دست و پا می زدی برادر من
بر روی سینه تو بنْشست و
می زدت شمر در برابر من

دیدم از روی غیظ دشمن ها
گرد تو ای حسین حلقه زدند
بی حیا های شهر کوفه و شام
بر تنت سنگ و تیر و نیزه زدند

چه بگویم ز غصه های دلم
بعد تو خیمه ها که غارت شد
روزی تو شهادت و امّا
قسمت زینبت اسارت شد

خاطرت هست آمدم مقتل
بوسه از حنجرت گرفتم و بعد
با تن بی سرت وداع کردم
پیکرت بر خدا سپردم و بعد

داغدیده زنان و فرزندان
روی مرکب سوار کردم من
اولین دفعه بود در عمرم
سفری بی حسین رفتم من

از مصیبات شهر کوفه نگو
زخم های زبان ابن زیاد
گریه ی دختران آل رسول
خنده ی ظالمان بی بنیاد

خطبه خواندم به صوت حیدری ام
همه محو کلام من بودند
گریه کن های پای منبر من
همه از جمله مرد و زن بودند

بگذرم از مصیبت کوفه
راهی شام پر بلا گشتیم
چه بگویم ز کوچه و بازار
بی تو آخر که تا کجا رفتیم

آه از آن لحظه ای که من دیدم
سر پاک تو را به طشت حسین
خواهرت پیر گشته از داغِ
خیزران و لب تو نور دو عین

یا اخاه از رقیه ات که نپرس
دل او در خرابه بس خون شد
تا سرت را مقابل خود دید
طفلی از ماتمت دگرگون شد

بس که از دوری پدر نالید
آب گشت و خراب و ویران شد
گریه ها کرد در خرابه و بعد
آهی از دل کشید و بی جان شد

شاعر:علی بیرقدار

  • چهارشنبه
  • 16
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 16:13
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه‌ی سینه‌زنی اربعین حسینی زیارت کربلا بدون رقیه * مرتضی محمودپور

523

نوحه‌ی سینه‌زنی اربعین حسینی زیارت کربلا بدون رقیه ◾اربعین کربلا
◾بدون‌رقیه‌ی سه‌ساله

◾بنداول
درد غربت قاتل جونم شده
مونس من چشم گریون شده
پاره شد گوشم گواهم ای پدر
صورت نیلی و گلگونم شده
ای‌پدرجان ای‌پدرجان ای پدر(۲)

◾بنددوم
ای پدرجان یادگار بوتراب
من‌سفیرتودراین شام‌خراب
تازیانه خوردم و قدم خمید
شاهد مظلومی من شد رباب
ای‌پدرجان ای‌پدرجان ای‌پدر(۲)

◾بندسوم
منکه‌باعشقت سه‌سالی زیستم
زائر کرببلایت نیستم
اربعین پای پیاده کربلا
عمه‌جای من بگوید کیستم
ای‌پدرجان ای‌پدرجان ای‌پدر(۲)

  • پنج شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 05:22
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

اربعین -(برادران عراقی میان خلوتتان) * نرگس غریبی

547

اربعین  -(برادران عراقی میان خلوتتان) برادران عراقی میان خلوتتان
به یاد زائر جامانده ی حرم باشید
بجای ما نفسی نائب الزیاره شوید
میان سینه زنی پا به پای هم باشید

سلام ما که به ارباب کربلا نرسید
خلاصه زحمت ما باز هم به دوش شماست
اگرچه راه زیادست با وجود شما
به زیر سقف همین خانه عطر کرببلاست

به یاد مردم ایران همیشه میماند
صدای یا هِله بیکم ، صفای سیرتتان
اگرچه فاصله افتاده بین ما اما
نیابت از دل جامانده داده زحمتتان

سلام عطر اقاقی سلام حضرت نور
سلامی از دل بیتاب و چشم دریایی
عیار عشق مرا با حرم نسنج ارباب
که دوری از حرمت سخت کرده غوغایی

  • جمعه
  • 18
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 00:55
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

حسرت اربعین -(خواب دیدم که زیارتت کردم) * ایمان کریمی

510

حسرت اربعین  -(خواب دیدم که زیارتت کردم) خواب دیدم که زیارتت کردم
جون به بال و پرم دادی، بپرم
دوست داشتم برای سوغاتی
مهر و تسبیح شهرتو ببرم

از همون مهر تربتی که برام
مادرم از عراقت آورده
جا نمازی که بوی سیبش رو
یه رفیق از رواقت آورده

سالها میگذره که روز و شبم
اسمتو جا ترانه می خونم
سالها میگذره برات آقا
شعرای عاشقانه می خونم

میگم اصلاً خبر داری امسال
از صف زائرات جا موندم؟
قربونت شم دیدی نیومدم و؟
پرسیدی اربعین کجا موندم؟

یعنی من باورم بشه امسال
نگرفتی ازم سراغ؛ حسین؟؟
می‌نویسم تو دفترم هر شب
اربعین؛ زائرا؛ عراق؛ حسین

باشه اصلا تو مال خوبایی
باشه اصلا به من نگاه نکن
من خرابم، خراب می مونم
خسته حالیمو روبراه نکن

تا هزار سال دیگه رام نده
همه چیمو بگیر؛ غمت رو نگیر
هر کار می کنی فدای سرت
سایه سرخ پرچمت رو نگیر

  • جمعه
  • 18
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 11:28
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

شوراحساسی اباعبدالله -(حالم خرابه _ منو نگا کن ) *

707
1

شوراحساسی اباعبدالله  -(حالم خرابه _ منو نگا کن ) ✏️بند اول:
حالم خرابه _ منو نگا کن
نوکرتو امشب آقا،حاجت رواکن

میخوام ازت که_ اربعین امسال
بازم بیا و راهیِ ،کرببلام کن

نوبتِ من پس کِی میشه؟
آقا عجب حکمتیه ...
بیخودی نیست اینو میگن
کرب و بلا دعوتیه

دعوتم کن...یه حرم...باپدرومادرم
عمریه که...واستون...آقاجون‌یه‌نوکرم

آقام آقام یا حسین
یا اباعبدلله

✏️بند دوم:
دلم گرفته _ دلم رو واکن
براخودت تو این شبا،منو سوا کن

خودم میدونم _ که خونه قلبت
برایِ اینکه خوب بشم،واسم دعا کن

مدد میخوام از خواهرت
میگم که یا صاحبِ صبر
اِغفِرذُنوبَنا حسین
میترسم از ظلمتِ قبر

آرزومه...برسه...توی‌ روضت اجلم
توی‌قبرم...بزارن...پرچمت تو بغلم

آقام آقام یا حسین
یا اباعبدلله

شاعر:رضابختیاری

  • جمعه
  • 18
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 13:57
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 محمد مبشری

حضرت زینب یادآوری وقایع -(روزی که اومدیم این جا یادته ؟) * محمد مبشری

706

حضرت زینب یادآوری وقایع  -(روزی که اومدیم این جا یادته ؟) روزی که اومدیم این جا یادته ؟
توی این غربت صحرا یادته؟
گفتی و تموم اهل قافله
خیمه هاشون شد همین جا یادته؟

دل من شور می زد و گفتی به من
خواهرم صبر داشته باشو یادته ؟
دیدی که به پیش پای محملم
عباست گذاشته پاشو یادته؟

لحظه های این بیابون یادمه
خیمه های این بیابون یادمه
اون طرف شریعه بود و این طرف
تشنه های این بیابون یادمه

لشگر و نیزه و شمشیر یادمه
بعد تو خنده و تحقیر یادمه
باز شد آب و بعدِتو دستای من
بسته شد تُ غل و زنجیر یادمه

وقتی که زمین می لرزید یادمه
دشمنت به ما می خندید یادمه
وقتی که نشسته بود رو سینتو
رأس پاکت و می برّید یادمه

وقتی که خیمه ها می سوخت یادمه
دامن بچه ها می سوخت یادمه
تُ هجوم پنجه ها به باغ تو
برگای لاله ها می سوخت یادمه

یادمه روی زمین افتادنت
زیر تیغ بی جیا جون دادنت
یادمه انگشت و انگشتر تو
حتی غارت شدن پیراهنت

لحظه های بی قراری یادمه
تو و اون زخمای کاری یادمه
جلوی چشمای من با نعل نو
رو تنت مرکب سواری یادمه

هر نفس دردای تازه یا مه
سر تو به روی نیزه یادمه
حمله سمت خیمه ی بی سایبون
جای تشییع جنازه یادمه

بعد تو وادی به وادی یادمه
بعد تو صحرا نوردی یادمه
تُ هجوم چشم هیز کوفیا
به خدا کوچه گردی یادمه

نِمیره از نظر من بخدا
خاطرات سفر کرببلا
رأس خونین تو بین تشت زر
خیزرون می خورد به روی دندونا

لحظه های تلخ هجرون یادمه
بی تو ، تُ دشت و بیابون یادمه
نیمه شب مرگ گل سه سالَتو
توی تاریکی ویرون یادمه

  • جمعه
  • 18
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 15:07
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

اربعین -(چهل روز گذشت و میهمان آمده است) *

461

اربعین  -(چهل روز گذشت و میهمان آمده است) چهل روز گذشت و میهمان آمده است
بر پیکر من دوباره جان آمده است
برخیز بهار من خزان آمده است
خواهر به سرت نفس زنان آمده است

پیش تو نشستم لک لبیک حسین
حاجی تو هستم لک لبیک حسین

این مرقد بی نشان علم را کم داشت
یک زائر مو سپید و خم را کم داشت
سینه زنی اهل حرم را کم داشت
حال همه روضه خوانی ام را کم داشت

تو بی سر سربلند و من سرگشته
ای کشته ی تشنه خواهرت برگشته

یادت که نرفته پر من سالم بود
هنگام وداع سر من سالم بود
تا رفتن تو پیکر من سالم بود
هم چادر و هم معجر من سالم بود

گودال که رفتی جگرم ریخت به هم
در آتش خیمه ها سرم ریخت به هم

دستت که نبود دست ها بالا رفت
درهمهمه چادرم به زیر پا رفت
صندوقچه ی قدیمی ام یغما رفت
هرکس به سراغ بچه ای تنها رفت

دزدیدن گوشواره را دیدم من
یک عالمه گوش پاره را دیدم من

درراه به خواهرت عجب سخت گذشت
زینب شده بود جان به لب سخت گذشت
همراه سپاه بی ادب سخت گذشت
با خولی بی اصل و نسب سخت گذشت

زنجیر به پای زخمی و دستم بود
دور و بر من نگاه نامحرم بود

در کوفه عقیله ات چه ها دید حسین
یک شهر نگاه بی حیا دید حسین
هر کوچه که رفت آشنا دید حسین
همسایه ی سابقم مرا دید حسین

با خون سرم وضو گرفتم فهمید
از ام حبیبه رو گرفتم فهمید

هرچند به اقتدار،گریان رفتم
هر سمت که شد بی سرو سامان رفتم
در شهر علی به کنج زندان رفتم
با چرخش شلاق نگهبان رفتم

خم بود سرم ولی دلیری کردم
با رخت اسیریم امیری کردم

از شام نگو نپرس اوقاتش را
بهتر که تو نشنوی حکایاتش را
دلشوره دروازه ساعاتش را
باید برسی حساب الواتش را

در پیش نگاه اشکبار تو زدند
هر طورکه شد مرا کنار تو زدند..

از درد شدید جان به سر بودم من
معطل به میان هرگذر بودم من
زخمی هجوم صد نفر بودم من
آزرده ی قوم بد نظر بودم من

با سنگ یهودیان سرم زخمی شد
از کینه ی خیبر کمرم زخمی شد

یک ظهر به سوی مقصدی رفت حرم
با سیلی و فحش بی حدی رفت حرم
قصری که خودت هم آمدی رفت حرم
دیدی چقدر جای بدی رفت حرم

شد در دلت آشوب بمیرد زینب
دندان تو و چوب بمیرد زینب

براین دل زار کوه غمها مانده
در بین خرابه دخترت جا مانده
هرچند غریب و تک و تنها مانده
آنجا سند اسیری ما مانده

مانده به دلم هزار زخم کاری
شرمنده شدم ازین امانت داری

  • یکشنبه
  • 20
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 04:12
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

زمینه شورفراق کربلااربعین -(از حال و روزم نپرس) * ابوالفضل آلوئیان

540

زمینه شورفراق کربلااربعین  -(از حال و روزم نپرس) از حال و روزم نپرس
نمیدونی چقدر غمگینم
از حال و روزم نپرس
یه گوشه از اتاق میشینم
از حال و روزم نپرس
عکسهای کربلا رو میبینم

غصه میخورم،
لحظه لحظه خاطرات کربلا
پیش چشمَمِه

یادته رفیق،
عکس یادگاریمونو سال پیش
نهر علقمه

باز هوایی شدم، چه تقدیر سختی برامون رقم خورد
باز هوایی شدم، چرا اسممون از صف زائرا باز قلم خورد

حالا که راه بسته شد
چه فایده شبا گریونم
حالا که راه بسته شد
چه فایده شبیه مجنونم
حالا که راه بسته شد
قدر زیارت و میدونم

حسرتی شده،
ساعتایی که میون کربلا
فکر خواب بودم

حسرتی شده،
لحظه ها گذشت و من توی صَف
نون و آب بودم

بد کلاه رفت سرم ،پشیمونم و دل شکسته امیرم
بد کلاه رفت سرم، یه فرصت بده تابیام و بمیرم

  • سه شنبه
  • 22
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 16:52
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 مظاهر کثیری نژاد

اربعین -( چقده تو این چل روز، بی تو سختی کشیدم) * مظاهر کثیری نژاد

672
3

اربعین  -( چقده تو این چل روز، بی تو سختی کشیدم) بند اول:
چقده تو این چل روز، بی تو سختی کشیدم
چقده تو این چل روز، پی ناقه دویدم
چقده دلم میخواست، که ببینمت اما
سرتو روی نی بود، به سرت نرسیدم

به سرت نرسیدم، نرسید هیچکی به دادم
خاطرات تو داداش مگه میشه بره یادم
تو بگو مگه آخه چقده صبر داره آدم

صبرمو، مثه سرت بریدن حسین
بالگد، حساب من رسیدن حسین
شامیا، همه مثه یزیدن‌حسین

(زینبم، به کربلا رسیدم‌حسین)

بند دوم:
ناراحتم از دوری، ولی چاره ندارم
تو بگو اگه زینب، خوشی داره ندارم
به دیدن تو داداش، اومدم ولی افسوس
چادری به جز این چادر پاره ندارم

آره چاره ندارم به جز این که اشک بریزم
یا این که بگم از درد دل و حال مریضم
نمی دونی چه کرده با من این دوری عزیزم

حس یک، شکسته قلبه حسم حسین
گریه کن، که گریه داره قصه م حسین
یک نفس، میون را نَشِسَّم حسین

(زینبم، به کربلا رسیدم‌حسین)

بند سوم:
تا همیشه میمونه، غمی که توی سینه ست
خواهرتو راهی کن، رهسپار مدینه ست
میدونی رباب میخواد، کنار تو بمونه
روضه خون ما تو راه،تا مدینه سکینه ست

هنوز هست صدای گریه ی اصغر توی گوشم
هنوزم قد سیراب شدنم آب نمینوشم
تا اون وقتی که زنده م واسه تو مشکی میپوشم

اومده، وداع کنه باهات خواهرت
من دارم، میرم مدینه با دخترت
تو بمون، کنار اصغر و اکبرت

(زینبم، به کربلا رسیدم‌حسین)

  • سه شنبه
  • 22
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 18:39
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 حسین نوری

اربعین -(رسیدم از سفر کنارت حسین) * حسین نوری

610
-1

اربعین  -(رسیدم از سفر کنارت حسین) بند1⃣

رسیدم از سفر کنارت حسین
میزارم سر روی مزارت حسین

چهل شب و روزه دارم
از دوری تو میسوزم
ببین چی اومد سر من
کبوده تنم هنوزم

داغت تازه شد انگار دوباره
بشنو باز حرم افتاد به گریه
انگار شمر و میبینم رو سینت
بازم مادرم افتاد به گریه

میخونم با سوز دل حسین
یا اباعبدالله الحسین

بند2⃣

همینجا از بدن جدا شد سرت
همینجا بود که شد رها پیکرت

یادمه تو رو برای
رضای خدا میزدن
جلو چش اهل حرم
تورو با عصا میزدن

یادم مونده هنوزم تو گودال
دیدم ساربون بی حیارو
دیدم ده نفر از روی کینه
نعل تازه زدن مرکبارو

میخونم با سوز دل حسین
یا ابا عبدالله الحسین

بند3⃣

اگه مجروحمو خمیده قدم
ولی از دست من نیفتاد علم

دشمنت اگر چه به ما
حرف کنیزی زده بود
از خطبه هامون آخرش
به زانو دراومده بود

کاردشمن تو بی اثر بود
هر جا دختر تو روضه خون شد
از بس اسم تورو برد رقیه
آخر کاخ ستم سرنگون شد

میخونم با سوز دل حسین
یا اباعبدالله الحسین

  • پنج شنبه
  • 24
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 01:13
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 حسین نوری

اربعین -( آقا نشد بیام پیشت (نمیشه باورم٢)) * حسین نوری

1143
1

اربعین  -( آقا نشد بیام پیشت (نمیشه باورم٢)) آقا نشد بیام پیشت (نمیشه باورم٢)
امسالم اربعین منو(نبردی تاحرم٢)
عیبم از منه میدونم
پام آخه مونده توگل
دعوت نبودم ارباب
چیکارکنم با این دل

ارباب باوفاحسین دوای دردم دورت بگردم

خجالتم نده منو پیش رفیقام
من جز یه کربلا ازت چیزی نمیخوام

حسرت به دل میمونم
منمو اشک جاری
فکر میکنم یه وقتا
شاید دوسم نداری

ارباب وفا حسین دوای دردم دورت بگردم

خواهرت اومده داداش ازراه دوری
چهل شب وروزه شده کارم صبوری

حالا ببین کنارت
لبریزآه ودردم
ببین موی سفیدو
این رنگ وروی زردم

تاج سرم برادرم دوای دردم دورت بگردم

بالای نیزه گریه هات
دلم روآزرد
پایین نیزه دخترت چقد کتک خورد
سرتورو رو نیزه
دشمن جلوم تکون داد
به خواهرتو برخورد
رقیه هم که جون داد

  • پنج شنبه
  • 24
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 22:29
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد