اربعین حسینی

مرتب سازی براساس
 امیر حسین الفت

فراق اربعین -(هر سال) * امیر حسین الفت

770

فراق اربعین  -(هر سال) هر سال
تو همین روزا بسته میشد کوله بارم

هر سال
باید این موقع میرسیدم به قرارم

اسم تو بردم
تا میتونستم
کربلا رفتن هامو
قدر ندونستم

حرم تو سر پناهمه
کرببلا چشم به راهمه
نمیتونم اربعین بیام
تقاص کدوم گناهمه

( من دوست
ای
همهء کس و کارم
ای
همه دار و ندارم
ای
همه صبر و قرارم
حسین )

هر سال
پیر مرد و جوون همه پای پیاده

اقا
میزدن به هوای تو ، تو دل جاده

هم قدم بودم
با قدمهای
ژائری تو هر سال
توی مشایه

مسیر حرم یادش به خیر
عرب و عجم یادش به خیر
چای عراقی تو موکبا
قدم به قدم یادش به خیر

( من دوست دارم
ای
همهء کس و کارم
ای
همه دار و ندارم
ای
همه صبر و قرارم
حسین

  • یکشنبه
  • 2
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 09:37
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

اربعین -(میگه فاطمه،با چشم خیس و خونبار) * سید مرتضی پیرانیان

654

اربعین  -(میگه فاطمه،با چشم خیس و خونبار) میگه فاطمه،با چشم خیس و خونبار
سلامٌ لَکُم،هلابی بکم یا زُوّار

الهی که خیرش رو
ببینین همه مادر
یادم نمیره هرگز
شمارو توی محشر

قیامت،شفاعت بامن
برا زائر فرزندم
میشم مادر هرکی که
میشه نوکر فرزندم

میام پای میزان واسه
شما منتظر میشینم
میام تک تک تون رو از
تو محشر خودم میچینم

الهی رزق حرم بده به ما.....

مونده رو دلم،حسرت زیارت تو
میمیرم واسه،لذّتِ زیارت تو

شده رو سرم آوار
غم عالمو دنیا
به اونا که تو راهن
حسودیم میشه آقا

حسودیم میشه آقاجان
به اونکه میاد دیدارت
به حالی که تو راه داره
به اشک و غم زُوّارت

حسودیم میشه به هرکی
که خوندیشو دعوت کردی
به هرکی اومد پا بوست
به هرکی عنایت کردی

الهی رزق حرم بده به ما.....

حق بده به من،اگر میکنم حسودی
جون مادرت،دعوتم بکن به زودی

منو دور نکن ارباب
اگر چه گناهکارم
توروبیشتراز هرکی
توی دنیا دوسدارم

نرون من رو از درگاهت
نرون بی تو تنها میشم
منو گرم آغوشت کن
بذار غرق خوشبختی شم

نذار قاتلم این غم شه
نذار فاصله عادت شه
نذار تا یه روزی ارباب
زیارت برام حسرت شه

الهی رزق حرم بده به ما....

  • یکشنبه
  • 2
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 16:28
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

اربعین -( پای زخم آلود من! طاقت بیاور می‌رسی) * مریم سقلاطونی

563

اربعین  -( پای زخم آلود من! طاقت بیاور می‌رسی) پای زخم آلود من! طاقت بیاور می‌رسی
صبح فردا محضر ارباب بی‌سر می‌رسی

صبح فردا پابه‌پای اشک بانوی دمشق
زخمی و رنجور... پابوس برادر می‌رسی

ای دل بی‌تاب من! آرامشت را حفظ کن
شک نکن فردا به آن غوغای محشر می‌رسی

چشم گریانم! صبوری کن که پیش از آفتاب
روبروی صحن گل‌های معطر می‌رسی

چشم در چشم هزار آیینۀ بیرق به دوش
وقت ندبه، در حرم‌های مطهر می‌رسی...

یک قدم باقی‌ست تا آن اجتماع قلب‌ها
می‌رسی ای دیده! با شور مکرر می‌رسی...

رود رود گریه و لبیک و بیرق‌های سرخ
یک ستون مانده... به آن دریای احمر می‌رسی

کربلا... وقت اذان ظهر... روز اربعین
لحظۀ ذکر مصیبت‌های خواهر می‌رسی

عطر یاس دلنشینی می‌وزد در بادها
پای من! روزی به خاک پاک مادر می‌رسی

صبح نزدیک است... آری... صبح موعود عزیز
حتم دارم که به آن روز مقدر می‌رسی

  • دوشنبه
  • 17
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 16:34
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

اربعین -(این روزها ما بی قرار یک قراریم) * محمد حبیب زاده

516

اربعین  -(این روزها ما بی قرار یک قراریم) این روزها ما بی قرار یک قراریم
دل بی قرار و عاشق و چشم انتظاریم
چشم انتظار معجزه از عشق داریم
داریم چشمان تر و احوال زاریم

بی اربعین این عاشقی معنا ندارد
بیچاره عاشق در حرم هم جا ندارد...

  • چهارشنبه
  • 26
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 15:56
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 ابوالفضل عباسی معروفان

اربعین -(رسیده از ره قطار زینب) * ابوالفضل عباسی معروفان

771

اربعین -(رسیده از ره قطار زینب) رسیده از ره قطار زینب
عزیر زهرا نگار زینب
ز ره آشفته حرمت آمد
بنگر صاحب علمت آمد

گرفته آتش دلم ز حسرت
چه ها کشیدم ز داغ هجرت
به یک سلامی دلم به دست آر
نشسته زینب کنار قبرت
به سرم دارم سر سودایت
به فغانم از غم عظمایت

ز کربلا کاروان که بردم
تو را به دست خدا سپردم
در این چهل روز در این چهل شب
هزار ها بار ز غصه مردم
دل من بسته به گل رویت
شده ام زائر به سر کویت

حسین به دل مهر تو سرشتم
نوشته محنت به سرنوشتم
دگر نیازی به جنتم نیست
خوشا به حالم که در بهشتم
چو مزارت عطر جنان دارد
به خدا زینب دو جهان دارد

به حال زارم دمی نظر کن
شب سیاه مرا سحر کن
به پیشواز شکسته دلها
برادرم را حسین خبر کن
ز وفا جوشد به دل احساسم
پی دیدار رخ عباسم

کانال اشعار عباسی معروفان اهری

  • سه شنبه
  • 2
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 23:06
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 بهلول حبیبی زنجانی

جامانده های اربعین -(میاد دوباره _بوی زیارت_از علم تو) * بهلول حبیبی زنجانی

610
1

جامانده های اربعین -(میاد دوباره _بوی زیارت_از علم تو) میاد دوباره _بوی زیارت_از علم تو
جا مونده ام من_مثل همیشه_از حرم تو
مونده آقاجون_چشم امیدم_بر کرم تو

مرغ دلامون_دوباره پر زد_به سوی جاده
کی میشه آقا_حرم بیام من_پای پیاده

گلم مزارن_ئوزومله شهد_شفا گتیررم
بو گوزیاشیلان_یارالاریوا_دوا گتیررم
او قتلگاهه_فغان و آه و _نوا گتیررم

بالای سرده_حرمده باشی_قرالی واردی
پایین پاده_دایانمارام چون_یارالی واردی

کربوبلاده_قانلی مناده_باجون قوجالدی
پای پیاده_یوللارا دوشدی_بلایه قالدی
کوینگون آخر_آغلادی زینب_اللردن آلدی

به جای تیرمه_قبریوین اوسته_کوینگی سالدی
دیدی یارالی_خرابه لرده_گولون سارالدی

  • دوشنبه
  • 22
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 19:37
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رامین محمد زاده

اربعین -(ملال اربعین ‌ات ناتمام است) * رامین محمد زاده

561

اربعین -(ملال اربعین ‌ات ناتمام است) ملال اربعین ‌ات ناتمام است
فغانِ زینب ات از شهر شام است

شنیدی شاید از آوازه‌ی شام
زِ استقبال ‌و از دروازه‌ی شام

چه گویم بر سر زینب چه آمد
سِپهرِ من سر کوکب چه آمد

شنیدی شامیان با ما چه‌ها کرد؟
ز شامات الحَذر زین العبا کرد

خبر داری دو دستم را ببستند؟
در آن هنگامه کِتفَم شکستند

مرا بر شمر و بر خولی سپُردند
خبر داری مرا بازار بُردند؟

عیار عشق زینب تا مَحَک خورد
رقیه مُرد از بَس که کُتک خورد

عزیز ِ مَه عذارم را گرفتند
خلاصه هر چه دارم را گرفتند

عزیزانم یکایک تا که مُردند
مرا بر مجلس مرجانه بُردند

نه زیر سایه و نه زیر طاق رفتیم
به زور و ضَرب صد شلاق رفتیم

  • چهارشنبه
  • 22
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 22:21
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محمدرضا محمدی (ناعم)

جامانده های اربعین -(شــاه؛ از تو بعید است گدا را نپذیری) * محمدرضا محمدی (ناعم)

1880

جامانده های اربعین -(شــاه؛ از تو بعید است گدا را نپذیری) شــاه؛ از تو بعید است گدا را نپذیری
این روسیهِ"بنده خدا"رانپذیری

وقتی که اجانب زتواطعام گرفتند
دورازکرم توست که مارانپذیری

ماهم بخدا غرق غم وماتم وآهیم
ازماتوچـــــراآه ونــــوارانپذیری

دلخوش به همین قطره اشکیم،حبیبا
ای وای اگراین،حال بکارانپذیری

جامانهٔ،جاماندهٔ،جامانده ام آقا
گویابه صلاح است که حالانپذیری

توشاه دو دنیایی ومن بی سروپایم
حق داری اگربی سروپا را نپذیری

من"ناعم زارم که گدای در عشقم
شاه؛ از تو بعید است گدا را نپذیری

  • جمعه
  • 8
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 23:35
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

اربعین زبانحال حضرت زینب(س) -(برادر بی تو این صحرای سوزان ماند و من ماندم) * جواد حاجی حسینی(سدید هریسی)

1420
4

اربعین زبانحال حضرت زینب(س) -(برادر بی تو این صحرای سوزان ماند و من ماندم) برادربی تواین صحرای سوزان ماند و من ماندم
شقاوت ها و کین آل سفیان ماند و من ماندم

پس ازتوآنچه آمدبرسرم سربسته میگویم
هجوم وآتش وبیدادوعصیان ماندو من ماندم

اگرچه نخل آزادی زخون سیراب شد اما
عطش گل کرده برلبهای عطشان ماندومن ماندم

چگونه طاقت آوردم به رغم آن مصیبت ها
که نعش اطهرت برخاک عریان ماندومن ماندم

علم تادربلندای شرافت برفراز اید
علمدارت بخون غلتیدوآنسان ماندومن ماندم

درآن راهی که توتاکعبهٔ مقصود پیمودی
منای عشق وهفتادودوقربان ماندو من ماندم

فرازنیزه تاخورشیدسیمایت نمایان شد
به دل نورخداتابیدوتابان ماندو من ماندم

شهادت باتومعنا شدولی تفسیر آن بامن
پیام خون و آئین شهیدان ماندومن ماندم

رسالت ماندن من بود درآئینهٔ تاریخ
که باعزمی ،سدید،احکام قرآن ماندو من ماندم

  • چهارشنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 21:27
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

زمینه اربعین -(فکره کربلا نمیره آقا از سرم) * الیاس محمدشاهی

570

زمینه اربعین -(فکره  کربلا  نمیره  آقا  از  سرم) بند اول

فکره کربلا نمیره آقا از سرم
میمیرم اگر که اربعین نیآم حرم

شاهه با وفا ، قسمتم نما
پیاده از نجف برم به کربلا

ارباب نگاهی کن،به حال و روزم
ببین از دوریت دارم میسوزم

دعام شده همین،زیارت اربعین

(کربلا2)اللهم الرزقنی

بند دوم

خاطراته اربعین جلویِ چشممه
دوری از حرم خدا میدونه بَسَمه

چایِ موکبات ، شوره نوکرات
اسمم رو خط نزن از توی زائرات

صورتم خیس از ، اشکه چشمامه
ضریحه شش گوش، خواب و رؤیامه

بازم هوائیم،بگو که راهییَم

(کربلا2)اللهم الرزقنی

بند سوم

ای غریبه فاطمه سرت به نیزه ها
پیکره تو غرغه خون رو خاکه کربلا

میانه اعدا ، زینب کبری
امان از غارت چادر و معجرا

خواهرت رویِ ناقه ی عریان
پنجه و سیلی صورته طفلان

بردن تو ازدحام، تو کوفه و تو شام

(زینب را2) آه و واویلتا

  • دوشنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 19:02
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

شور اربعین -(رسیده کربلا حسین،خواهره بیقراره تو) * الیاس محمدشاهی

506

شور اربعین -(رسیده کربلا حسین،خواهره بیقراره تو) بند اول

رسیده کربلا حسین،خواهره بیقراره تو
با دله پُر رنج و مهن،افتاده رو مزاره تو

میگه خاطراته کوفه و شهره شام
دخترانت رو بردن تو ازدحام
وای از تازیانه و ضربه ی لگد
به زینبت داداش گفتند حرفه بد

داره یادم میاد،غارته خیمه گاه
یه عده نانجیب،یک زن بی پناه
عریان تو آفِتاب، افتاده بود تنت
دعوایی بود سره،غارته پیرهنت

واویلا،حسین،واویلا

بند دوم

همینجا بود حرومیا ، تو قتلگاه آوردنت
با شمشیر و با نیزه ها ، روی خاکا کشوندنت

وای از اون زمانی که دیده مادرت
ساربان بُرد انگشت و انگشترت
بعده کشتنت اومدن توی خیام
شکستن از ما حُرمت و احترام

دسته عدو دیدم ، چادر و معجرا
گوشواره ها رو بُرد ، سنانِ بی حیا
به زیره سُمِّ اَسب میرفت یه پیکری
آتیش گرفته بود دامنه دختری

واویلا،حسین،واویلا

بند سوم

کابوس هر شبم شده، جون دادنه رقیه ات
نگیر اَزم سُراغِشو،زینب میشه شرمنده ات

وای از کوچه های یهودیهای شام
به سره رقیه سنگ خورد از روبام
توی راه میزدنش با کعب نی
خیلی ترسیده بود توی بزم می

پاهای کوچیکش شده پُر آبله
سیلی زدن بهش ، خولی و حرمله
لُکنت زبون گرفت ، تو مجلس یزید
سَرت رودید توطشت،رنگه رُخِش پَرید

واویلا،حسین واویلا

  • سه شنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 22:06
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شور اربعین -(الهی جون بدم توی عزا و ماتمت) * مجید مراد زاده

616

شور اربعین -(الهی جون بدم توی عزا و ماتمت) الهی جون بدم
توی عزاو ماتمت
چهل شبه دیگه
مونده تا به محرمت

ازبچگیم اقا
عاشق توشدم حسین
یه کاری کن بازم
برم به بین الحرمین

چهل شب دیگه
مونده تا به ماه عزا
چهل شبه دیگه
زینب میاد به کربلا
چهل شبه دیگه
میشه زنده باشم خدا
بگم باعمه جان
میون اون دشت بلا

دلشوره دارم اروم ندارم
ای قافله سالار زینب بیقرارم
ای یارزینب سالار زینب
بازم فلک داره سر ازار زینب(س)
حسین بیا برگردیم

عزاتو دوست دارم
سینه زناتو دوست دارم
خدامیدونه که
زنجیر زناتو دوست دارم
خدامیدونه که
علم کشا تودوست دارم
جوونم اقا جون
اگرچه خیلی جاهلم
یه کربلا بده
اگرچه خیلی کاهلم
یه کربلا بده
تو میدونی حالدلم
باحسرتم حسین
همیشه اینومیخونم
کرببلا ای کاش من
مسافرت بودم
محرمی کاش میشد
که زایرت بودم
ذکرحسین این شبها شدگل اهنگم
ازحرم اربابم نگید که دل تنگم
من موج فراتم
که همش دراضظرابم
دست رو دله من
نذاراقاخیلی خرابم
دل تنگ حسینه
بین الحرمینه
حسین اباعبدالله حسین ثارالله

  • یکشنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 20:46
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 حسین خدایی زنجانی

زبانحال جامانده های اربعین -(خوشبحال دوستانی که الان در حرم اند) * حسین خدایی زنجانی

681

زبانحال جامانده های اربعین -(خوشبحال دوستانی که الان در حرم اند) خوشبحال دوستانی که الان در حرم اند
همگی زیر پر و سایه ی شاه کرم اند

ای کسانی که الان بین الحرم ایستادین
یا کسانی که به پای حرمش افتادین

ای کسانی که روان گشته به صورت اشگش
میدهد جلوه به عباس نماد مشگش

گشته اویز ز ورودیه حرم مشگ اقا
قسمت ما بنما کرب و بلا شاه ولا

ما مگر در صف نوکر و غلامت نیستیم
اربعین شاه کرم ما چرا دعوت نیستیم

کربلا گر نبری ما به خراسان برویم
حسرتت مانده به دل دیده چو گریان برویم

گر "خدایی" نرسد بر در لطف و کرمت
شعر نویسد به جلال و به کمال و حرمت

  • جمعه
  • 15
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 19:44
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

اربعین زبانحال حضرت زینب(س) -(پس از تو، جان برادر! چه رنج‌ ها که کشیدم) * جودی خراسانی

2678
2

اربعین زبانحال حضرت زینب(س) -(پس از تو، جان برادر! چه رنج‌ ها که کشیدم) پس از تو، جان برادر! چه رنج‌ ها که کشیدم
چه شهر‌ها که نگشتم، چه کوچه‌ ها که ندیدم

به سخت‌ جانی خود آن‌ قَدَر نبود گمانم
که بی‌تو، زنده ز دشت بلا، به شام رسیدم

برون نمود در آن دم چو خصم، پیرهنت را
به تن ز پنجه‌ ی غم، جامه هر زمان بدریدم

چو ماه چارده دیدم، سر تو را به سر نی
هلال‌ وار ز بار مصیبت تو، خمیدم

زدم به چوبه‌ ی محمل سر، آن زمان که سر نی
به نوک نیزه‌ ی خولی، سر چو ماه تو دیدم

ز تازیانه و طعن سنان و طعنه‌ ی دشمن
دگر ز زندگی خویش گشت قطع، امیدم

شدم چو وارد بزم یزید، بازوی بسته
هزار مرتبه مرگ خود از خدا طلبیدم

هنوز بر کف پایم، نشان آبله پیداست
به راه شام ز بس از جفا پیاده دویدم

ولی به این همه غم، شاد از آنم، ای شه خوبان!
که نقد جان به جهان دادم و غم تو خریدم

ازین حکایت جان‌ سوز، (جودیا) صف محشر
به نزد شاه شهیدان، شریک، هم‌ چو شهیدم

  • یکشنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 23:13
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

اربعین فراق کربلا -(من همیشه دلم به این خوش بود) * حسین کریمی

1739

اربعین فراق کربلا -(من همیشه دلم به این خوش بود) من همیشه دلم به این خوش بود
که تو آقا هوامونو داری
هر چی هم که سیاه و بد باشم
تو ولی تنهامون نمیذاری

گیرم اصلا که من پر عیبم
تو که اما بزرگ و والایی
بگو اصلا خود گناهم من
همه میگن تو خیلی آقایی

دلت اومد ببینی اینجوری
شب و روزم پر عذاب شده؟
یه چشَم اشک و اون یکی خونه
زندگی رو سرم خراب شده

به همین راحتی ولم کردی؟
بیخیالم شدی به این زودی؟
نرسم کربلا که می‌میرم
یادمه خیلی مهربون بودی

قدر اون سالارو ندونستم
آره من بی‌مرام و نامردم
که نمی‌فهمیدم کجا بودم
می‌گم حالا می‌گم غلط کردم

شاید اصلا درستشم اینه
حقمه هرچی اومده به سرم
حقمه کربلا نرم امسال
سخته اما دوباره داغ حرم...

کار و بارم شده فقط گریه
می‌خوام آقا بخونم از امشب
تا خود اربعینِ سال دیگه
روضه‌ی داغ حضرت زینب

بخونم از مسیر کوفه و شام
از مصیبت، اسیری و آزار
از صبوری کنار دروازه
از تماشا شدن توی بازار

  • یکشنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 15:08
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

اربعین -(در قتلگهه رسید چو پای سکینه گفت) * جودی خراسانی

768

اربعین -(در قتلگهه رسید چو پای سکینه گفت) در قتلگهه رسید چو پای سکینه گفت
اینجا کشید نعشِ پدر جان ببر مرا

در پیش روی قبرِ حسین گفت عابدین
اینجا زدند کعبِ نِی از کین بسر مرا

زینب بمقتل. آمد و فرمود این زمین
عباس گشته کشته و خون شد جگر مرا

لیلا رسید چون بدرِ خیمه گفتِ بود
اینجا به کشتهُ علی اکبر نظر مرا

آمد رباب گوشهُ میدان که اصغرم
ایجا سپرد جان و بجان زد شرر مرا

کلثوم گفت در لبِ شَط اندر این زمین
شد خاک غم زِ قتلِ برادر بسر مرا

در حربگه چو مادرِ قاسم رسید گفت
ایجا نمود جورِ فلک بی پسر مرا

در حجله گه عروس چو آمد بچرخ گفت
اینجا نمود معجرِ نیلی به سر مرا

(جودی) رسید چون به کنارِ فرات گفت
اینجا فَرات میرود از چشمِ تَر مرا

  • یکشنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 15:11
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

اربعین زبانحال حضرت زینب(س) -(پس از تو جانِ برادر چه رَنجها که کشیدم) * جودی خراسانی

1689

اربعین زبانحال حضرت زینب(س) -(پس از تو جانِ برادر چه رَنجها که کشیدم) پس از تو جانِ برادر چه رَنجها که کشیدم
چه شَهرها که نَگشتم چه کُوچه ها نَدیدم

به سَخت جانی خود این قَدر نبود گُمانم
که بی تو زِنده بدشتِ بَلا به شام رسیدم

بُرون نمود در آن دَم چو شِمر پیرهَنت را
به تن زِ پَنجهء غم جامه هر زمان بِبُریدم

چو ماهِ چارده دیدم سَرت را بسر نِی
هِلال وار زِ بارِ مُصیبتِ تو خَمیدم

زدم به چوبهء مَحمِل سر آنزمان که سرِ نِی
بنُوکِ نیزهء خُولی سرِ چو ماهِ تو دیدم

زِ تازیانه و کعبِ سِنان و نیزهء دشمن
دگر زِ زندگی خویش قطع گشت اُمیدم

میانِ کوچه و بازارِ شام پای بِرهنه
سر از خَجالتِ نامحرمان بِجیب کِشیدم

شدم چو وارِد بزمِ یَزید بازوی بَسته
هِزار مَرتبه مَرگِ خود از خدا طَلبیدم

هَنور بر کَفِ پایم نشانِ آبله پیداست
به راهِ شام زِ بَس از جَفا پیاده دُویدم

ولی به اینهمه غم شاد از آنم اِی شهِ خوبان
که نَقدِ جان بِجهان دادم و غمِ تو خریدم

از این حکایتِ جان سوز (جودیا) صفِ مَحشر
به نزدهِ شاهِ شَهیدان شَریک هَمچو شَهیدم

  • یکشنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 16:09
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

اربعین -(داستان هایی که از شامِ خراب آورده ام) *مرحوم علی اکبر خوشدل تهرانی

1735

اربعین -(داستان هایی که از شامِ خراب آورده ام) داستان هایی که از شامِ خراب آورده ام
عالمی از صبر خود در اِضطراب آورده ام

رأس خونین تو بر نِی بود با من همسفر
خود تو دانی زآن چه از شامِ خراب آورده ام

ای کتاب الله ناطق، بین تو بر بیمارِ خویش
آیه ای از سُورهء اُمّ الکتاب آورده ام

سر زدم بر چوبِ مَحمل تا سرت دیدم به نِی
وین سرِ بشکسته را، از خون خَضاب آورده ام

پیش چشمِ من عزیزت در خرابه جان سپرد
سخت جانی بین که با این غصه، تاب آورده ام

کودکِ شش ماهه ات گر خُفته روی سینه ات
از پی دیدار او همرَه، رباب آورده ام

اِی شهِ خونین کفن اِی نُور چشمِ بُوتُراب
بهرت اِی عطشان جگر، از دیده آب آورده ام

(خوشدلا) بر بند لب از ماتمِ سلطانِ دین
چون براتِ رَحمتِ یُوم الحساب آورده ام

  • یکشنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 16:53
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی اربعین حسینی (سبک قدم قدم) * مرتضی محمودپور

2142

نوحه سینه زنی اربعین حسینی (سبک قدم قدم) ◾نوحه ی سینه زنی
◾اربعین حسینی
◾(به سبک قدم قدم)

◾بنداول
ای‌عاشقان‌کربلامیخوایم‌بریم توعلقمه سینه زنان
تا کربلا یاد حسین میون قتلگه همه گریان کنان
عشق من یادیارانه
کربلا خط پایانه(۲)

◾بنددوم
یک اربعین گذشته و زینب‌کبری آومده به کربلا
برای دیدن حسین برای دیدن جمیع شهدا
از کوفه با قد خمیده
همراه کودکان رسیده(۲)

◾بندسوم
از مجلس یزید و از کنج خرابه بی رقیه آمده
کنار تربت حسین حال همه اهل حرم خیلی بده
گلبرگ لاله‌هاشون زرده
شرح غم از سفر آورده(۲)

  • چهارشنبه
  • 31
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 19:41
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

اربعین حسینی -(بده چشم تری و حال بکا) * محمد حبیب زاده

516

اربعین حسینی -(بده چشم تری و حال بکا) بده چشم تری و حال بکا
با حرم کن به درد ما تو دوا

جز دعا زیر قبله ی عشاق
حاجتی نیست بین سینه ما

انقریب است مرغ زخمی دل
بشود پای روضه ی تو رها

مثل هر سال زائرت نشدیم
نگهی کن ز مرحمت کف پا

ای نگاهت همیشه آرامش
بی نگاه تو سینه غرق بلا

اولین وعده روضه کنج حرم
شب جمعه به عشق کرببلا

مثل بی بی رقیه جاماندیم
هرکسی رفت التماس دعا

السلام علیک یا مظلوم
ای شده از حقوق خود محروم...

  • جمعه
  • 2
  • مهر
  • 1400
  • ساعت
  • 19:53
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

اربعین امام حسین(ع) -(جز خاطرات اربعین دور و برم نیست) * محمد حبیب زاده

609

اربعین امام حسین(ع) -(جز خاطرات اربعین دور و برم نیست) جز خاطرات اربعین دور و برم نیست
در خاطرم جز اشک با من هم قدم نیست

لبریز شوقم تا حرم گردم مشرف
بر گونه هایم جز نمی از جنس غم نیست

من فطرس بی بال و پر هستم حسین جان
جز چشم خیس من به گریه متهم نیست

زندانی درد فراق کربلایم
درد جدایی از حرم که درد کم نیست

چون عاشقی که دور مانده ز معشوق
چیزی حریف گریه ی چشم ترم نیست

جامانده از راه جنون انگیز عشقم
باور نخواهم کرد و اصلا باورم نیست

حال بد من را ببین و دل بسوزان
ای دلبری که کارِ تو غیر از کرم نیست

چشم دلم تنگ است تا گنبد ببیند
چشم امید من به جز دست قلم نیست

من نذر گریه کرده بودم در جوارت
جایی برایم بهتر از کنج حرم نیست

حال و هوای کربلا را دوست دارم
غیر از هوای کربلایت در سرم نیست

اشکم دم مشک است و حسرت روی قلبم
جز خاطرات اربعین دور و برم نیست...

  • جمعه
  • 2
  • مهر
  • 1400
  • ساعت
  • 19:55
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

یک منبر روضه اربعین * مرتضی محمودپور

597
1

یک منبر روضه اربعین یک منبر روضه اربعین

اربعین آمده دلخسته و زاریم حسین
از غم دوری تو دغدغه داریم حسین

همه ی عشق همین بود که پیشت آئیم
ما چه گوئیم که توفیق نداریم حسین

رو به سوی حرمت پای پیاده ز نجف
ما همه هر نفسی پای قراریم حسین

همه ی نقد جوانی بفدای تو شده
در عزا غم تو ابر بهاریم حسین

اشک چشمان همه مرهم زخم بدنت
روز و شب از غم درد تو بباریم حسین

خواستم روضه بخوانم به کنار حرمت
گفتم این نغمه در اینجا بگذاریم حسین

قصه‌ی کوفه و بازار و خرابه در شام
مجلس‌بزم‌شراب....زار و نزاریم حسین

تا قیامت همه مدیون تو و زینب تو
از نگاه تو چو شمع شب تاریم حسین

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • شنبه
  • 3
  • مهر
  • 1400
  • ساعت
  • 00:01
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی اربعین سبک سنتی * مرتضی محمودپور

2520
4

نوحه سینه زنی اربعین سبک سنتی ◾نوحه‌ی سینه زنی
◾اربعین حسینی

◾بنداول
کربلا شد مهیا میهمان آمد از راه
ذکر طفلان همه شد ناله و غصه و آه
سینه زن دم گرفته
شور ماتم گرفته(۲)
واحسینا حسینا(۳)

◾بنددوم
عالم از غصه امشب همچو نی در نوا شد
زینب از شام ویران زائر کربلا شد
در دلش شور و ماتم
همچو ماه محرم(۲)
واحسینا حسینا(۳)

◾بندسوم
اربعین شهیدان آمد و دلغمین است
غصه دار ابوالفضل آسمان و زمین است
تا ولایی شدم من
کربلایی شدم من(۲)
واحسیناحسینا(۳)

◾بندچهارم
بار دیگر در اینجا تازه شد داغ زینب
واحسیناحسیناگشته‌جاری به هر لب
زینب از ره رسیده
گشته قامت خمیده(۲)
واحسینا حسینا(۳)

  • شنبه
  • 3
  • مهر
  • 1400
  • ساعت
  • 14:47
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

رسیدی از سفر ای خواهرِ قامت کمانِ من * مرضیه عاطفی

524

رسیدی از سفر ای خواهرِ قامت کمانِ من رسیدی از سفر ای خواهرِ قامت کمانِ من
بیا بنشین کنارم ای فدایت روح و جانِ من

مزارم را در آغوشت بگیر آرامش من باش
کنارم استراحت کن عزیزم! میهمانِ من

بگو سنگ صبورم! اشک هایت را نکن پنهان
بخوان از ماتم هجرانمان ای روضه خوانِ من

ببین در خاک خفته پیکرم، خوب است احوالم
غمت آتش زده اما به عمق استخوانِ من

فدای دست هایِ تازیانه خورده ات زینب(س)
همان دستی که شد در کربلا یاری رسانِ من

پس از یک اربعین برگشته ای و در نبودِ من
حفاظت کردی از جانِ تمام کودکانِ من

اگر شد باعثِ زحمت حلالم کن که میدانم
سپر بودی برای دخترم ای مهربانِ من

اسیرِ من شدی! دلواپست بودم، خبر داری
به روی نیزه از دلشوره هایِ بیکرانِ من

حلالم کن اگر دروازهٔ ساعات پیرت کرد
حلالم کن اگر که خیزران زد بر دهانِ من!

  • یکشنبه
  • 4
  • مهر
  • 1400
  • ساعت
  • 14:09
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

یاد تو بودم حسین -(از کربلا تا به شام از شام تا کربلا یاد تو بودم حسین) * محمدرضا سروری

1743

یاد تو بودم حسین -(از کربلا تا به شام  از شام تا کربلا  یاد تو بودم حسین) یاد تو بودم حسین

از کربلا تا به شام از شام تا کربلا یاد تو بودم حسین

هر دم صبح تا به شام اول شب تا صبا گریه نمودم حسین

در همه جا از تو نام بردم و داغت اخا نوحه سرودم حسین

همـرهِ آهِ مُدام راه تو ای سر جدا باز ستودم حسین

******

یاد تو بودم همه جا ای گُل سـر جـدایم

نـام دلآرای تـو گـردیـده گُـل نوایـم

هر نفسی بعد تو در سینـه فقط عزا شد

شاهد من چشم ترم بوده به گریه هایم

تاب و توان از تن من بُرده غم جدایـی

درد اسیـری به غریبـی غـم بی نوایـی

قطرة اشکی که به هجران تو بر زمین رفت

چارة هر شـب شده با گریة بی صدایـی

از کربلا تا به شام از شام تا کربلا یاد تو بودم حسین

******

رفتـن من از سر کوی تو به اجبـار شد

زخم سر از چوبة آن محمل خون بار شد

زخم دلم از غم بی یـاری و تنهـا شدن

هر گذری زخم زبان دیدم و تکـرار شد

تا به تنم جان بُود این یاد تو از بَر کنـم

نام تو گویم همه جا شال غمت سر کنم

کشتـة صـدپاره تـنِ بی کفنِ سرجـدا

من نتـوانم غـم جانکـاه تو بـاور کنـم

از کربلا تا به شام از شام تا کربلا یاد تو بودم حسین

******

وقـت پرستـاری و دلـداری طفـلان تو

چشم من و اهل حرمگاه شده گریان تو

داغ تو سختست و مرا تاب فراق تو نیست

مثـل رقیـه ببَـرم همـرهِ خود جـان تو

بین که برادر شده ام بی تو زمین گیر تر

بعد تو از دار جهان خسته دل و سیر تر

همره سـر های جدا بودم و سـردار غم

خواهر تو گشتـه در این آینـه ها پیر تر

از کربلا تا به شام از شام تا کربلا یاد تو بودم حسین

******

دل به رهت دادم و سر بر قدمت یا حسین

ماه صفر هم چو محرم به غمت یا حسین

آخـر امّیـد من و سـروری و اهـل غـم

سایه بیفکن به سرم با علمت یا حسین

روضـة اربعیـن اگر مانده کنون پایـدار

از قـدم زینـب دلخستـه بُـود یـادگـار

روز جهانی شده و چشم جهان سوی آن

تا که بماند به قدم های ظهور ماندگـار

از کربلا تا به شام از شام تا کربلا یاد تو بودم حسین

******

  • یکشنبه
  • 4
  • مهر
  • 1400
  • ساعت
  • 17:12
  • نوشته شده توسط
  • محمدرضا سروری
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

اربعین_آمدم در کربلا وخاطراتم زنده شد * اسماعیل تقوایی

534

اربعین_آمدم در کربلا وخاطراتم زنده شد اربعین

آمدم در کربلا وخاطراتم زنده شد
خاطراتی که سبب بر رنج بسیار من است

اربعینی بوده هجران تو بر جانم شرر
اربعینی بس گره افتاده در کار من است

آمدم اینجا که بویم تربت پاک تو را
تربتت داروی درد جسم بیمار من است

کوفه وشام بلا را در اسیری رفته ام
روی پیر من گواه راه دشوار من است

شادمانم آمده پایان. فراقت یا حسین
موسم وصل من وتجدید دیدار من است

خفته ای بیسر به زیر خاک گرم کربلا
رأس تو چل روز همراه من ویار من است

کاروانت را دوباره سوی تو آورده ام
کاروانی که بدون میر وسالار من است

ای برادر جان سراغ دخترت از من مگیر
پرسشت جانا دلیل شرم بسیار من است

شعر :اسماعیل تقوایی

  • دوشنبه
  • 5
  • مهر
  • 1400
  • ساعت
  • 00:11
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

اربعین -(از مرز رد شدیم ولی با مصیبتی) * علی اصغر شیری

1634

اربعین -(از مرز رد شدیم ولی با مصیبتی) از مرز رد شدیم ولی با مصیبتی
با پرچم سیاه به همراه هیئتی

از نامه های اهل محل کوله ها پر است
بر شانه می بریم چه بار امانتی!

سینی به سر نشسته پر از التماس و اشک
طفلی که نیست هستی او غیر شربتی

هر خانه موکبی است که بیتوته گاه ماست
بر روی ما گشوده شده باب رحمتی

باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه شورش است... چه شوق زیارتی

کم نیست بغض های گره خورده بر ضریح
اما به غیر اشک نداریم حاجتی

  • دوشنبه
  • 5
  • مهر
  • 1400
  • ساعت
  • 10:43
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

اربعین -(از درک بشر جداست ماشاالله) * سید پوریا هاشمی

749

اربعین -(از درک بشر جداست ماشاالله) از درک بشر جداست ماشاالله
چون‌ مشتریش خداست ماشاالله

خاک حرم کعبه حرام است به ما
خاک حرمش شفاست ماشاالله

بیچاره کسانی که ندارند اورا
ارباب حسین ماست ماشاالله

فرمود که زیر قبه شاه شهید..
حاجات همه رواست ماشاالله

کشتی حسین از ازل بر آب است
او ناجی انبیاست ماشاالله

سنگ از درو دیوار ببارد هرروز
بزم غم او به پاست ماشاالله

دست کرمش پر است شکرا لله
دورش چقدر گداست ماشاالله

تکلیف دلم میان عباس و حسین
یک بام و دوتا هواست ماشاالله

مارا دم مرگ در بغل میگیرد
آنقدر که با وفاست ماشاالله

در لشکر اربعینی او هستیم
فرمانده کربلاست ماشاالله

با این همه زخم باز زیباست حسین
زلفش روی نی رهاست ماشاالله

  • دوشنبه
  • 5
  • مهر
  • 1400
  • ساعت
  • 10:44
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

اربعین -(بايد هميشه قلب و دل بى قرار داشت) * محمد حسین مهدی پناه

511

اربعین -(بايد هميشه قلب و دل بى قرار داشت) بايد هميشه قلب و دل بى قرار داشت
تا راه در حريمِ نگاه نگار داشت

جانم فداى اسم تو كه با شنيدنش
چشمم هميشه گريه ى بى اختيار داشت

آرى همان گدام كه دستان خالى ام
وقت كرم فقط ز خودت انتظار داشت

با “الحسين يجمعنا” كه شعار ماست
شيعه هميشه در همه جا اقتدار داشت

پايش روى صراط نلغزد هر آن كه در...
راه زيارتت قدمى استوار داشت

از كربلا دوباره فراقش به ما رسيد
پس حق بده اگر دل من حال زار داشت

جا مانده ام درست شبيه سه ساله اى
كز تازيانه ها به تنش يادگار داشت

در موكب دلم شده ام ميزبانِ غم
شد اربعين و هست به دل حسرت حرم

  • دوشنبه
  • 5
  • مهر
  • 1400
  • ساعت
  • 11:00
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

اربعین -(آورده هرم آه بلا بر سرم حسین) * سعید محمدی

632

اربعین -(آورده هرم آه بلا بر سرم حسین) آورده هرم آه بلا بر سرم حسین
بنشانده بر مزار تو خاکسترم حسین

آهسته گویمت که علمدار نشنود
کن یک نظر که خواهر بی معجرم حسین

دستی برون بیار ؛ تو دستی بکش ببین
مجموع خط کوفی بر پیکرم حسین

از گوشوار و معجر و خلخال ها مپرس
چیزی نمانده در بر اهل حرم حسین

هرجا که دست صاعقه رنگ طمع گرفت
کردم سپر برای تو برگ و برم حسین

این رد ریسمان اسیری به دست من
ارث و هویتی است که از حیدرم حسین

با نوحه های حنجره زخمی ام هنوز
بر سینه می زند زغمت مادرم حسین

شکر خدا شکسته سرم، سرشکسته، نه!!
خواهر شدم فدای سر تو سرم حسین

نقش بر آب زحمت زینب شده حسین
شرمنده از امانتی دخترم حسین

  • دوشنبه
  • 5
  • مهر
  • 1400
  • ساعت
  • 11:01
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد