ما همه قطره و تو دریایی
ما همه ذرّه و تو بیضایی
ما همه بنده و تو مولایی
«ای نهان از نظر که پیدایی
بی همه جایی و بهر جایی»
.
.
حقّۀ لعل تو گهر گفتند
لب نوشین تو شکر گفتند
پرتو روی تو سحر گفتند
«عالم آراست ماه اگر گفتند
تو همان ماه عالم آرایی»
.
.
او که در ذات خویش بی همتاست
جلوه اش هم نهان و هم پیداست
نیست او را مکان ولی با ماست
«لامکان را اگر مکان دلهاست
تو هم ای دلربا به دلهایی»
.
.
ای رخت آفتاب عالمتاب
عارضت از چه هست پشت حجاب
عاشقان از فراق دیده پرآب
«عالمی بهر دیدنت بی تاب
ز چه از پرده در نمی آیی»
.
.
هم سما پر ز جلوۀ رخ تست
هم ثری پر ز جلوۀ رخ تست
ماسوا پر ز جلوۀ رخ تست
«همه جا پر ز جلوۀ
- سه شنبه
- 1
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 10:20
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب